فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۰۱ تا ۸۲۰ مورد از کل ۸٬۹۳۷ مورد.
حوزه های تخصصی:
استمرار تجارب در معماری گذشته ایران، همواره به شکل سنتی وجود داشته است. حفظ و تداوم این سنت ها در راستای پاسخگویی به نیازهای جدید، پایه ای برای نوزایی آثار بدیع و در عین حال مورد پذیرش جامعه بود. پل های تاریخی اصفهان، نمونه ای از تکوین و تکامل چنین روندی است که در دوره صفویه به اوج شکوفایی رسید این شکوفایی که با مرمت پل های گذشته و احداث پل های جدید همراه بود، به دلیل رونق تجارت، پایتختی اصفهان و گسترش شهر به سمت رودخانه زاینده رود ایجاد شد. در میان این پل ها، پل خواجو دارای کالبد متفاوتی نسبت به دیگر پل های اصفهان است که به همین دلیل در این پژوهش به آن توجه ویژه شده است. سؤالات اصلی نیز پیرامون چگونگی شکل گیری این پل (خواجو) با توجه به تجربیات و ایده های رایج در پل های منطقه شکل گرفت. برای پاسخگویی بهتر با نگاه به سه معیار کارکرد، کالبد و سازه، سنت های مؤثر و چگونگی تداوم آنها در شکل گیری پل خواجو شناسایی شدند. باید توجه داشت که تحولات جوامع انسانی و توجه بیش از حد به جابه جایی سواره در دهه های اخیر، سبب افت کیفیت فضایی پل شده و مفهوم پل را به عاملِ ارتباط دهنده دو نقطه تقلیل داده است. به همین دلیل، مناسب است که با توجه به نمونه های گذشته، در کنار توجه به ساختار سازه ای پل های جدید، به نقش و مفهوم پیاده نیز توجه شود. این پژوهش که براساس مطالعات تطبیقی و به روش توصیفی ـ تحلیلی انجام پذیرفته، نشان می دهد، آن چه سبب ارزش پل خواجو شده، نگاهی است که به انسان پیاده دارد؛ انسانی که راه می رود، تفکر و تماشا می کند، می شنود، می آساید و به تفریح می پردازد. کالبد این پل، به همه این نیازها پاسخ داده و شرایط مناسبی را برای بروز آنها فراهم آورده است. از آن جا که امروزه بیش از گذشته، نیاز به چنین تفکری در طراحی وجود دارد؛ تجربه پل خواجو احتمالاً می تواند در طراحی پل ها و دیگر بناهای معماری مؤثر واقع شود.
گفتگو با فردریش لانکامرر (آلمانی ایرانی: پدر صحافی جدید در ایران)
منبع:
بخارا مهر ۱۳۸۰ شماره ۲۰
حوزه های تخصصی:
کاتدرال ها کلیساهای جامع انگلستان
منبع:
هنر زمستان ۱۳۷۳ شماره ۲۷
حوزه های تخصصی:
طراحی مجتمع های مسکونی با حفاظت از انرژی با رعایت اصول معماری سبز
حوزه های تخصصی:
امروزه معماری و ساخت و ساز یکی از حوزه هایی است که توسعه پایدار خواهان برتری آن در عملکردهای زیست محیطی، اجتماعی و اقتصادی است. بهره گیری از انواع انرژی از الزامات زندگی بشر در قرن بیست و یک است. تولید و مصرف انرژی فسیلی تهدیدی جدی برای توسعه پایدار و محیط زیست بشمار می رود. بحران های زیست محیطی قرن بیستم نقطه عطفی برای تغییر نگرش در عرصه طراحی معماری بود. ظهور معماری سبز با بهره گیری از اصولی چون حفاظت از انرژی، کار با اقلیم، احترام به کاربران و گشایش جدیدی در معماری ایجاد کرد. در طراحی سبز چیزی که طراحان بر آن اتفاق نظر دارند این است که یک معماری ارزشمند دارای معنا، روح و زیبایی است. در آثار بزرگ، ایده پشت آجر و ملات شروع به فراتر رفتن از فرم صرف و مادیت می کند. سوال اصلی تحقیق این است که آیا بارعایت اصول معماری سبز می توان مجتمع های مسکونی طراحی کرد استفاده بهینه در انرژی کرد؟ روش تحقیق حاضر یصورت توصیفی – تحلیلی، کتابخانه ای و اسنادی می باشد. هدف این تحقیق روی مسایلی است که در مجمتع های مسکونی بتوان مصرف انرژی را بهینه کرده و در استفاده از آن صرفه جویی گردد.
از خانقاه تا مدرسه: «مرمت و احیاء بنای گنبد توحید خانه»
حوزه های تخصصی:
طرح بهسازی محلات فرسوده تهران (بازار - عودلاجان)
منبع:
اثر ۱۳۵۹ شماره ۲ و ۳ و ۴
حوزه های تخصصی:
سیر تحول لعاب سلادون
حوزه های تخصصی:
تحلیل نقش فضاهای شهری در دستیابی به توسعه پایدار شهرها، تبیین پارادایم ارتباط(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فضاهای شهری در طول تاریخ نقش مهمی در زندگی اجتماعی - اقتصادی ساکنان داشته و به عنوان مرکز ارتباط و تحول در شهرها عمل کرده است. در دوران مدرن، با تغییرات عمیقی که در تمامی ابعاد زندگی و سکونت رخ داده، بخش عمده فضاهای شهری به مکان های سودا زده تبدیل شده و تحت تاثیر نیروهای بازار در خدمت منافع جریان های محدود قرار گرفته است. در واقع، عقلانی سازی که از ثمرات دوره روشنگری است، به عقلانیت روش ها، ابزار و فن آوری محدود شد. انعکاس این عقلانیت یک سویه یا «عقلانیت ابزاری»، و نمود آن را می توان در دیالکتیک انسان، جامعه و طبیعت جستجو کرد که نتیجه آن، تلاش انسان برای غلبه بر طبیعت و وارد کردن خسارت های فراوان به آن است؛ نگرانی هایی که الگوی توسعه پایدار، امروزه از آن سخن میگوید. هدف این نوشتار، کشف اشتراکات و خاستگاه های فضای شهری، جریان توسعه پایدار و نظریه کنش ارتباطی و پیشنهاد «پارادایم ارتباط» به عنوان مبنایی برای توضیح و تقویت سه پدیده فوق است. برای دستیابی به این هدف، نقش فضاهای شهری در طول تاریخ با توجه به ابعاد اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی مورد توجه توسعه پایدار به اجمال بررسی شده است. مرور تاریخی فضای شهری، تا اندازه ای ما را از فرآیند تولید فضا در طول تاریخ آگاه می سازد و در شناخت بهتر نقش فضاهای شهری در توسعه پایدار کمک خواهد کرد. در همین راستا، با بهره گیری از نظریه «کنش ارتباطی» به نقد مدرنیسم و عقلانیت ابزاری پرداخته شده است. این نظریه، ضمن نقد عقلانیت ابزاری مدرن که منجر به شی شدگی میشود، عقلانیت ارتباطی را به عنوان راهکاری برای برون رفت از مشکلات مدرن ارایه میکند. بر همین اساس، نحوه تجسم عقلانیت ارتباطی در فضاهای شهری بررسی شده است؛ با این دیدگاه که عقلانیت ارتباطی را می توان رویکردی دانست برای غلبه بر منطق سلطه و سود و مفری برای پیشگیری از هر آنچه که هماهنگی و همخوانی طبیعت، اجزا و ارتباطات متقابل آنها را بر هم می زند. در پایان، پارادایم ارتباط به عنوان پارادایمی معرفی می شود که هم توسعه پایدار و هم فضای شهری می تواند بر آن استوار شود. پارادایمی که از طریق آن، هم مولفه های توسعه پایدارتبیین میشود و هم فضاهای شهری در جایگاه دوباره «قلب تپنده شهر» ظاهر و با تعیین «اخلاق گفتمانی» مناسب در فضاهای شهری به تقویت نقش اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی شهرها پرداخته می شود.
حفاظت معماری و نسبت آن با تاریخ معماری، با نگاه به تجربه حفاظت در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حفاظت معماری و تاریخ معماری هریک مفهوم و حوزه جداگانه ای دارند. حفاظتْ حفظ اثر تاریخی و استمرار حیات آن را دنبال می کند و تاریخ معماری به دنبال شناخت و فهم معماری گذشته است. حفاظت با بناهای تاریخی که شواهد تاریخ معماری محسوب می شوند، سروکار دارد که علاوه بر سرنوشت این شواهد، تحقیق تاریخ معماری نیز اهمیت می یابد. در این تحقیق، به دنبال آنیم که بفهمیم رابطه حفاظت معماری و تاریخ معماری چگونه به وقوع می پیوندد و در این رابطه، چه نسبتی میان این دو قابل تصور است؟ هدف از این نوشتار، فهم این نسبت برای پیشبرد تاریخ معماری ایران است. روش تحقیق به کاررفته، توصیفی تحلیلی و با اتکا به استدلال های عقلی است. راه به دست آوردن داده ها کتابخانه ای و در موارد محدود، مشاهدات میدانی بوده است. برای تبیین موضوعْ حفاظت در جایگاه عمل و جایگاه نظر شناسانده شده و تاریخ معماری در دو معنای تاریخ (1) معماری و تاریخ (2) معماری به کار رفته است. نقطه تلاقی و اشتراک حفاظت و تاریخ معماری در فضای کاری حفاظت و در دو پرده اصلی به وقوع می پیوندد. پرده نخست مربوط به مطالعات مقدماتی حفاظت است؛ زیرا اثر تاریخی (اثر معماری) را به درستی نمی توان مرمت کرد مگر آنکه به درستی شناخته شود و بخش مهمی از این شناخت در حوزه تاریخ معماری روی می دهد. پرده دوم در حین انجام عملیات حفاظتی روی می نماید. به این نحو که ممکن است نشانه هایی در بنای تاریخی آشکار شود که تا پیش از این شناخته شده نبود؛ این آثار درواقع شواهد تازه ای است که دست مایه ای برای تاریخ معماری محسوب می شود. نحوه عمل حفاظت و تاریخ معماری، آن ها را در نقش پیش برنده (خادم) یا سدکننده (مانع) نسبت به هم آشکار می کند. تجربه حفاظت در ایران نیز بیان کننده رابطه میان حفاظت و تاریخ معماری است که آغاز جدیِ آن از میانه دهه 1340ش است. تاریخ نگاریِ معماریِ بناها و مجموعه هایی از قبیل مسجدجامع اصفهان، کاخ عالی قاپو، کاخ چهل ستون اصفهان، مسجدجامع اردستان، گنبد سلطانیه و دیگر بناها در حین حفاظت و مرمت به انجام رسید. مطالعات منتشرشده نشان می دهد شناختی که در حین حفاظت از بناها حاصل شده، مبتنی بر شواهد و اسناد پنهان در بنا بوده و نسبت به تاریخ نگاری هایی که از راه های دیگر حاصل شده، متفاوت است.
بررسی کارکردهای هویت بخش هنر شهری؛ دیوارنگاری در شهر ایرانی اسلامی
حوزه های تخصصی:
دیوارنگاری از جمله هنرهای شهری است که از ظرفیت ها و کارکردهای شهری و ساختار فرهنگی و تاریخی قابل توجهی برخوردار است. حضور این هنر در فضای شهری و کارآیی های آن در فرهنگ، هویت ملی، حیات جمعی شهری، امورتجاری، تبلیغات و آموزش های شهروندی امری انکارناپذیر است. دیوارنگاری یکی از شاخه های هنرهای تجسمی است. آن چه که شناخت ما را از پیرامون مان سازماندهی می کند، تصویری است که از آن در ذهنمان شکل می گیرد. اعلام، اشاعه و تحکیم مواضع فرهنگی و بنیان های هویتی در شهرهای ایرانی می تواند از طریق آثار دیوارنگاری صورت گیرد و دیوارنگاره ها می توانند به تطبیق سیمای شهر با هویت و فرهنگ آرمانی آن کمک کنند. اهمیت تصویر در شهر، به ویژه زمانی که در قالب اثر هنری ارایه می شود، از این جهت است که می تواند کارکردهای متعددی داشته و در جایگاه های مختلف، ایفای نقش کند. سه رویکرد و عملکرد دیوارنگاره ها به عنوان تصاویر هنریِ شهری شامل «هنری»، «ارتباطی» و «کاربردی» در سه ساحت «هنرهای تجسمی»،«ارتباطات اجتماعی» و«معماری-شهرسازی» است که منظر، کالبد و فضای شهری را تحت تاثیر قرارمی دهد. پژوهش حاضر با روش تحلیلی- توصیفی به دنبال تبیین کارکرد دیوارنگاره ها در هویت بخشی شهری و کمک به بازآفرینی هویت ایرانی-اسلامی در شهرهای ایرانی است. نقش هویت ساز دیوارنگاری شهری از طریق شناسایی کارکردهای آن در حوزه های پیرامونی اش شامل«هنرهای تجسمی»، «ارتباطات اجتماعی» و «معماری-شهرسازی» قابل شناسایی و معرفی است. بررسی سه محور «ارزش های فرهنگی-هنری»، «ظرفیت گفتمانی و رسانه ای» و نیز «کارکردهای زیباسازی و تزیینی» به عنوان حوزه های مهم اجتماعی که خروجی و تاثیرات دیوارنگاری در آن ها قابل تشخیص، ارزیابی و تحقق است، بر ما روشن می سازد که دیوارنگاری شهری به عنوان یک هنر شهری با پشتوانه های چشمگیر تاریخی، هنری، فرهنگی و اجتماعی، در زمینه هویت بخشی به فضاهای شهری، از قابلیت های ویژه ای برخوردار است. فرض این پژوهش بر این مساله استوار است که هویت بخشی دیوارنگاری به شهر ایرانی-اسلامی می تواند از طریق اشاعه و تحکیم الگوهای تبیین شده برای شهر اسلامی در ساحت های هنر، ارتباطات و معماری محقق شود.
کاهش آلودگی های محیطی ناشی از توسعه مسکن با راهکارهای طراحی معماری (مطالعه موردی بافت های مسکونی پیرامون تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مهم ترین معضلات واحدهای مسکونی در شهرک های پیرامون تهران، طراحی نامناسب بدون توجه به بستر محیطی، اقلیم، و شیوه سکونت ساکنان، کاربرد مصالح کم دوام و نهایتاً ضعف تکنولوژی ساخت است. وجود این عوامل سبب مصرف بی رویه منابع طبیعی و انرژی و آلودگی محیط می شود. تحقیق حاضر با توصیف اهداف و اصول معماری پایدار، خصوصاً روش های بومی در طراحی مسکن، به تدوین چارچوب نظری برای نحوه انجام مطالعات میدانی پرداخته است. بر اساس این چارچوب نظری، مطالعات میدانی در شهرک های مسکونی جدید پیرامون تهران با تاکید بر معضل مصرف بی رویه انرژی و مصالح و ایجاد انواع آلودگی های زیست محیطی و جستجوی علل آنها در نواقص برنامه ریزی و طراحی انجام شده است. سپس از تطابق اصول و مبانی بدست آمده از مطالعات نظری با نقاط ضعف و قوت منتج از مطالعات میدانی راه کارهایی برای برنامه ریزی و طراحی واحدهای مسکونی پیرامون تهران پیشنهاد شده است. این راهکارها در موضوعات مطالعات بوم شناختی و طراحی مبتنی بر خصوصیات و منابع مربوط به هر محل، طراحی اقلیمی، طراحی بر اساس فرهنگ و شیوه معیشت ساکنان و بکارگیری مصالح مناسب برای رسیدن به معماری پایدار است.
تاثیر شی گرایی بر طارحی محصولات صنعتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این مطالعه ارائه روش جدیدی برای طراحی محصول میباشد. این روش برگرفته از روشهای تجزیه و تحلیل و طراحی شیءگراست که در طراحی نرمافزارها مورد استفاده قرار میگیرد و میتواند به طراحان صنعتی در تحلیل و ساماندهی یافتههایشان برای طراحی کمک نماید. برای استفاده از روش طراحی شیءگرا از زبانهای مدلسازی خاصی استفاده میگردد که در این تحقیق یکی از آنها با نام (Unified Modeling Language) UML مورد استفاده قرار گرفته است. به عبارتی در اینجا روشی پیشنهاد گردیده است که با بهرهگیری از سیستمهای طراحی نرمافزاری اقدام به طراحی محصولات صنعتی مینماید. UMLبه عنوان یک زبان مدلسازی در فاز تحلیل و طراحی مورد استفاده قرار می گیرد. UML یک روش رسمی و پذیرفته شده است که میتوان از اسلوب آن در مدولسازی در طراحی محصولات صنعتی بهره برد و با کمک آن شیوه نگرش به طراحی محصولات مختلف را بهینهسازی، اختصاری و مدولار نمود. افزایش سرعت طراحی محصولات مختلف و افزایش سرعت ساماندهی اطلاعات، کاهش مشکلات توسعه محصول، ایجاد کانالی ارتباطی بین تحقیقات متناظر با ایجاد مدولهایی شناور و نیز ایجاد یک زبان مشترک بین تمامی گروههای مرتبط با طرح برای ایجاد زمینه انجام کار گروهی از مزیتهای بارز این روش میباشد.
تأثیرپذیری شال های کشمیری از ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شال از منسوجات مهم کشمیر است که به عنوان بخشی از لباس مردم به کار می رود. در طی دوران مختلف شال بافی، روش های تولید و مواد اولیة آن تغییری نکرده است؛ اما نقوش شال تحت تأثیر حوادث تاریخی تحول یافته است. این امر به ایجاد طرح های جدید و گاه ناآشنا با سنت های بومی در شال های کشمیری منجر شده است. منشأ پیدایش شال بافی به طور دقیق معلوم نیست. برخی محققان معتقدند شال بافی کشمیر تحت تأثیر شال بافی در ایران به وجود آمده و گسترش یافته است. این تأثیرپذیری در دورة مغولان هند که ارتباط تنگاتنگی با صفویان در ایران داشتند، بیشتر شده است؛ به گونه ای که انواع نقش مایه های ایرانی در بافت شال های کشمیری به کار رفته است. تغییر و تحول نقوش از دوران مغول تا دورة سیک ها که بر کشمیر حکومت کردند، قابل بررسی است
آنالیز ارزش و جایگاه آن در طراحی صنعتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شناخت ساختار کالبدی قلعه روستای خورانق با رویکرد تأثیرپذیری از الگوهای رفتاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش سعی بر آن دارد که ضمن معرفی اجمالی ساختار کالبدی قلعه روستای خورانق، اقدام به شناسایی رفتارهای اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی ساکنان نماید و از این رهنمود به دنبال این پرسش است که آیا مفاهیم اجتماعی، رفتارهای فرهنگی و شرایط اقتصادی، در شکل گیری کالبدی قلعه مؤثر بوده است یا خیر و اگر مؤثر بوده در چه حد، شکل قلعه را تحت تأثیر خود قرار داده است؛ قلعه ای که علاوه بر قدمت زیادش، از معدود قلعه های کاملاً مسکونی (بدون سیستم حکومتی) یزد و حتی ایران شمرده می شود. این قلعه منحصربه فرد و بسیار نادر، هم اکنون کاملاً خالی از سکنه است و هیچ یک از ساکنان قدیمی در آن سکونت ندارند تا بتوان از طریق آن ها به مطالعات میدانی و دریافت تأثیر رفتارهایشان بر کالبد پرداخت. همچنین بدان سبب که منابع کمی نیز درباره آن وجود دارد، تنها راه ممکن، اظهار نظر از طریق آثار کالبدی باقی مانده است؛ البته نمی توان تجربه های زیست معدود ساکنان در قید حیات قلعه را نیز نادیده گرفت. هدف این پژوهش آن است که ضمن شناخت یک نمونه بکر معماری بومی، به تأثیر متقابل رفتارها و باورهای ساکنان و کالبد معماری بپردازد. این مقاله بر پایه نتایج کاوش های بسیار محدود باستان شناسی، تحقیقات میدانی، مطالعات تاریخی و بررسی انتقادی متون، نتیجه خواهد گرفت که کالبد قلعه، که در طول زمان بر پایه طرحی منسجم، به دور هسته ای مرکزی پیچیده شده است، بر پایه فلسفه ای اجتماعی، فرهنگی و مذهبی شکل گرفته؛ به طوری که شناخت کالبد، بدون شناخت مفاهیم در پس آن، میسر نیست و این دو، موجودیتی جدانشدنی اند.
تجلی تخیل مقدس در نقشمایه های سفال و سرامیک اسلامی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
نقوش سفال و سرامیک دوران اسلامی تداعی اشکال آشنایی است که ریشه در اساطیر باستانی و ادبیات ایران دارد و به کارگیری دوباره آنها و بعد از دوران باستان زنده کردن خاطره های ظاهرا فراموش شده ای است که در ناخودآگاه جمعی این ملت جای دارد....
کاربرد علوم محیطی در فرایند مطالعاتی طراحی شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه طراحی شهری در پاسخ به مسائل، صورتی نو یافته است و در تقابل رویکرد سنتی – ایستا – تصمیم گیر و فردی برای مواجهه با مسائل شهری ، رویکردی نو – پویا – تصمیم ساز و جمعی را مطرح کرده است. در فرآیند مطالعات طراحی شهری نیز تاکنون غالب نظریه ها از نوع ارزشی – هنجاری بوده اند این نظریه ها بیشتر به تعیین اهداف طراحی پرداخته و یا معیارهای مطلوب و چگونگی نیل به آنها را بیان نموده اند. در حالی که نظریه تشریحی – توضیحی در نشان دادن تأثیر اقدامات طراحانه در نیل به اهداف طراحی ایفای نقش می کنند ولی در این زمینه مطالعات کمتری در حوزه طراحی شهری به طور مستقیم انجام شده است. در این راستا مجموعه فعالان محیطی شامل فعالان اجتماعی، انسان گراها ، تجربه گراها و شهر سازان می توانند در مراحل مختلف فرآیند مطالعاتی فعالان اجتماعی در تعریف مسئله انسان گراها در فرضیه سازی تجربه گرایان در آزمون فرضیه و در نهایت شهرسازان در ارائه راهکار می توانند نقشی مثبت ایفا نمایند. نقش علوم محیطی و رفتاری در این فرآیند تدوین نظریه در بعد توضیحی تشریحی با تکیه بر تکنیک های تحقیق علمی است و به شهرسازان کمک می کند تا با شناخت رابطه محیط با رفتار ، ادراک و احساس مردم به اتخاذ راه حل ها و سیاست های مطلوب دست یازیده و امکان حرکت از واقعیت های موجود به سوی اهداف و ایده آل ها را فراهم سازند.