فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۴۰ مورد از کل ۸٬۸۲۹ مورد.
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۷ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
87 - 113
حوزه های تخصصی:
بیان مسئله: کشور ایران همواره در برابر بحران ها به ویژه بلایای طبیعی آسیب پذیر بوده است. تحقیقات در حوزه بلایا نشان می دهد که اگرچه این فجایع بر همه کشورها در جهان اثرگذار است؛ با این حال، مجموعه خصایص خطرساز طبیعی و اجتماعی در کشورها قویاً به مجموعه تفاوت ها در سیستم های اجتماعی و سیاسی این ملل در دوره های مختلف وابسته است. این استناد؛ گویای حضور عاملی بسیار پررنگ و اثرگذار در نظم دهی به چگونگی ساختار و فرآیند مدیریت بلایای طبیعی با نام «نهادها» می باشد. امروزه ابعاد نهادی مدیریت بحران به تدریج جای خود را در ساختار دانشی و حرفه ای مدیریت بلایای طبیعی کشور باز کرده با این حال فاقد ساختارهای جهت دهنده لازم در جهت جامع بینی ظرفیت های نهادگرایی در حوزه مدیریت بلایا و سوانح طبیعی است.هدف: جستجوی یک مدل مفهومی جدید به منظور جبران خلأهای در دسترس به دلیل فقدان وجود مدل های مفهومی روشن کننده جایگاه و ابعاد نهادگرایی در حوزه مدیریت بحران به کمک قرائت های چندوجهی و چندلایه از ابعاد نهادگرایی در حوزه دانش مدیریت بحران و بلایای طبیعی است.روش: رویکرد تحقیق کیفی و مبتنی بر تکنیک تحلیل های ثانویه از متون نظری در حوزه برنامه ریزی، نظریه برنامه ریزی و مدیریت بحران از زاویه نگرش نهادگرایی و تکنیک روشی پژوهش اسنادی است.یافته ها: پژوهش به طور مشخص با یکپارچه سازی ظرفیت های نونهادگرایی در دانش شهرسازی؛ یک مدل مفهومی نهادگرا را در حوزه مدیریت بحران را ارئه نموده که در آن سه رکن سازنده «شبکه مفهومی نهادی»، «آسیب ها و دام نهادی» و «مدل های تحلیلی و ارزیابانه نهادی» با یکدیگر در آن قابل نمایش می باشد و خلأهای کنونی دانش را در این حوزه به ویژه در بین متون داخلی پر نموده است.نتیجه گیری: مدل پیشنهادشده به عنوان یکی از مدل های در دسترس در حوزه اشتراکات نهادگرایی و مدیریت بلایای طبیعی علاوه بر امکان ارتقای مطالعات نظری حوزه مدیریت بحران؛ قابلیت جهت گیری در مطالعات کاربردی حوزه مدیریت بلایا همانند مدیریت سیلاب های شهری را در زیر سطوح مختلف فنی، مدیریتی و تصمیم گیری داراست.
Investigating the wind-induced effects on Tall Buildings to reduce Drag Coefficient through Large Eddy Simulation (LES)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
Wind load in architectural engineering can be defined as the natural load produced by air and is considered the most vital factor in design because this load significantly impacts structures, especially tall buildings. In this regard, drag force is the crucial wind force in tall building design. Even if the structure's safety is verified by using advanced technologies and high-quality materials, the vibrations caused by the wind force can still reach beyond the human comfort zone and may cause concern. The main goal of this study is to identify the wind aerodynamic factors in the urban boundary layer and evaluate the drag coefficient in tall-square buildings. Seven sample squared-plan buildings with aerodynamic modifications (corners) including recessed, rounded, and chamfered corners, and aerodynamic forms including set-back, tapered, and helical/twisted compared to the base (sharp corner) model. Autodesk Flow Design 2014 software was performed as a wind tunnel simulator. The software utilizes a Large Eddy Simulation (LES) turbulence model solver to account for turbulence within the wind tunnel. LES is a mathematical model for turbulence used in computational fluid dynamics of the atmospheric boundary layer. The results showed that the sq6 with the aerodynamic tapered form had the best performance compared to other samples, which was about 50%. The sq3 sample with chamfered aerodynamic modification could reduce the building's drag coefficient and wind effect by about 42%.
Comparative S tudy about Two Utopias from Passive Defense Perspective (Case S tudy: Howard's Garden City and Mata's Linear City)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Architecture and Urban Development, Volume ۱۳, Issue ۲ - Serial Number ۴۸, Spring ۲۰۲۳
39 - 52
حوزه های تخصصی:
The principles of passive defense in cities will contribute to the development of sus tainable security in urban areas, and failure to comply with these principles will increase human casualties and economic losses, especially in times of crisis. Improving and correcting urban s tructures can mitigate potential damage incurred during a crisis. The purpose of this s tudy is to compare the concept of Garden City proposed by Howard and Mata's Linear City through the s tandpoint of passive defense with a view of urban s tructure. Data collection was performed using library resources. Each approach's s trengths and weaknesses were inves tigated, including centrality, accessibility, and land use dispersion. The results of the s tudy exhibited that the centrality principle in Mata's Linear City concept is superior to Howard's garden city, while the principles of accessibility and dispersion of land use take priority in Howard's garden city.
تحلیل سکونتگاه های غیررسمی منطقه 19 شهرداری تهران با تأکید بر معیارهای تأثیرگذار بر آن
حوزه های تخصصی:
با توجه به اینکه جهان امروز دستخوش دگرگونی ها در عرصه های مختلفی شده است، رشد و گسترش اسکان غیررسمی و پیامدهای آن نیز دچار تغییر شده است. امروزه فرآیند شکل گیری سکونتگاه های غیررسمی متحول شده است و این تغییر، خود ضرورت تحلیل عوامل تأثیرگذار بر این پدیده را روشن می کند. هدف این پژوهش تحلیل عوامل تأثیر گذار بر شکل گیری سکونتگاه های غیر رسمی منطقه 19 شهرداری تهران است. همچنین از میان رویکردهای متعدد در راستای ساماندهی این سکونتگاه ها، رویکرد توانمندسازی با تأکید بر سه محور افراد ساکن، ساختار مدیریتی و ارتقاء محلات انتخاب شده است. این تحقیق به لحاظ ماهیت کاربردی و به لحاظ روش مبتنی بر روشی توصیفی - تحلیلی (ترکیبی) است. جامعه آماری را کارشناسان شهرداری منطقه نوزده شهرداری تهران تشکیل داده است و توزیع نمونه به صورت خوشه ای تصادفی است. روش جمع آوری داده ها کتابخانه ای و اسنادی است. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه از نوع بسته است. برای تحلیل معیارهای تأثیر گذار بر شکل گیری سکونتگاه های غیر رسمی از مدل TOPSIS استفاده شده است. تفاوت پژوهش حاضر با سایر پژوهش ها بررسی معیارها در همه ابعاد کالبدی، محیطی، اجتماعی، اقتصادی و مدیریتی است. تحلیل یافته ها نشان می دهد از معیارهای ارزیابی شده مهاجرت زیاد به محلات منطقه 19 شهرداری تهران، با کسب امتیاز 0/504 توانسته است در صدر معیارهای مورد بررسی قرار بگیرد.
بررسی و تبیین الگوی راهبردی تحقق برند شهر اسلامی- ایرانی در نظام شهرسازی ایران
حوزه های تخصصی:
رهیافت برندسازی شهری بنا به دلایلی همچون عدم انتقال صحیح مبانی و تجربیات نظری و فقدان یک الگوی راهبردی برندسازی شهری منطبق بر ساختار، ماهیت و محتوای شهرهای ایران، کمتر در راهبردهای کلان مدیران مورد توجه بوده است. در تحقیق پیشِ رو، به روش توصیفی-تحلیلی و با اهداف کاربردی، با مطالعه اسنادی و کتابخانه ای، تجربیات برندهای شهری و در نهایت کاوش در محتوا و اجزاء هویتیِ شهرهای ایرانی، سعی در تبیین مؤلفه های مؤثر در ظرفیت های برندسازی شهر اسلامی- ایرانی و نیز تبیین ساختار الگوی راهبردی برندسازی شهر اسلامی- ایرانی نموده ایم. نتایج این مطالعات نشان از این مهم داشت که رهیافت برندسازی شهر اسلامی- ایرانی، عَملی فرایندی است و نه برایندی. به عبارتی دیگر برندسازی شهری و به تبع آن برندسازی شهر اسلامی- ایرانی شامل چرخه ای از مراحل "برنامه ریزی"، "اجرا"، "ارزیابی" و "اصلاح" است و دارای زمینه پارادایم راهبردی و مشارکتی است که روند تحقق آن را در چهار بازه زمانی تولد برند، بلوغ برند، نفوذ برند و تثبیت برند شهر اسلامی- ایرانی ممکن می سازد. درنهایت، الگوی پیشنهادی برندسازی شهر اسلامی- ایرانی در بستر پارادایم های راهبردی و مشارکتی، می تواند به عنوان تجلّیِ مسیر توسعه آتی شهر در بردارنده چشم اندازها، راهبردها، سیاست ها و انواع اقدامات مورد نیاز شهر اسلامی- ایرانی باشد.
تبیین نقش طراحی شهری در بازآفرینی محلات شهری با رویکرد پایداری اجتماعی
منبع:
اندیشه راهبردی شهرسازی دوره ۱ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
189 - 207
حوزه های تخصصی:
سیاست ها و برنامه های بازآفرینی شهری، برای مداخله در محلات ناکارآمد، نیازمند توجه به الزامات پایداری اجتماعی هستند؛ چه آنکه بعد اجتماعی در کانون تعریف محلات قرار دارد. از سوی دیگر طراحی شهری به عنوان اصلی ترین رشته و حرفه متوجه کیفیت های محیط شهر و محلات آن، برای نقش آفرینی کارآمد در فرایند بازآفرینی نیازمند فهم روشنی از جایگاه خود خصوصا معطوف به پایداری اجتماعی است. این مقاله تحلیلی-تبیینی به دنبال ارائه پاسخی در جهت این فهم روشن است. پس از بخش نظری، نوع نقش طراحی شهری در تحقق مولفه های بازآفرینی شهری و پایداری اجتماعی محلات شهری مورد بحث قرار گرفته است. سپس حوزه های عمل طراحی شهری در بازآفرینی محلات معطوف به پایداری اجتماعی تشخیص داده شده و در انتها مبتنی بر نمایانگرهای طراحی شهری یک چارچوب سیاستی ارائه شده است. نتایج نشان می دهد اصلی ترین جایگاه طراحی شهری را باید در بعد محرک توسعه بازآفرینی محلات و درجهت ارتقای دسترسی برابر، حس مکان، نشاط و شادی، تنوع، تعاملات اجتماعی و ایمنی و امنیت جستجو کرد. چارچوب سیاستی ارائه شده در این جهت می تواند راهنمای طراحان شهری باشد. همچنین یافته های مقاله که نوعی مقایسه میان نقش سه تخصص شهری را نیز در خود دارد می تواند در تهیه برنامه های بازآفرینی محله ای یاری گر برنامه ریزان و مدیران شهری نیز باشد.
ارائه روشی برای بررسی و تحلیل ساختار فضایی موجود شهرها با رویکرد بهبود سازمان فضایی شهر (مطالعه موردی: شهر بندرعباس)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۷ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
21 - 40
حوزه های تخصصی:
بیان مسأله: افزایش وسعت و جمعیت و عناصر فضایی و ساختار شهرها باعث پیچیدگی های کالبدی – فضایی در شهرها شده است؛ به طوری که درک روابط شهری و شناخت ساختار و استخوان بندی اصلی شهرها و ریخت شناسی آن ها بر اساس تحلیل تمام اجزای شهر، به سختی امکان پذیر است. تحلیل ساختار فضایی شهرها نیاز به روش هایی دارد که بتواند به این پیچیدگی ها پاسخ دهد. از جمله نظریه ها و روش هایی که به مطالعه ساختار و پیکربندی فضای شهری می پردازد، نظریه چیدمان فضا است. برای تحلیل مورفولوژیکی شهر، روش چیدمان فضا طیفی از پارامترهای ویژگی فضایی را فراهم می آورد که مؤلفه های بررسی آن در این روش عبارتند از: هم پیوندی، اتصال، عمق، انتخاب، قابلیت کنترل، توزیع، وضوح و رابطه وضوح و نشانه. ضرورت
هدف: هدف این مقاله بررسی تحلیلی و شناخت شهر بندر عباس به عنوان نمونه موردی با استفاده از روش تحلیل ساختار فضایی و ارائه راهکارهای سازماندهی و اصلاح ساختار فضایی شهر براساس آن است.
روش: روش تحقیق مبتنی بر نمونه موردی با تکیه بر تحلیل محتوا براساس ترکیب الگوهای کمی و کیفی است. برای این منظور در ابتدا، با استفاده از روش چیدمان فضا به کشف ساختار فضایی موجود شهر بندرعباس پرداخته شده و در ادامه، بررسی تطبیقی میان خروجی های مستخرج از روش چیدمان فضا با مشاهدات میدانی و مطالعات اسنادی صورت گرفته است.
یافته ها: بررسی انجام شده بیانگر آن است که رشد و گسترش شهر در جهات مختلف و وسیع شدن گستره کالبدی شهر، زمینه ساز تغییرات بسیار در پیکره بندی فضایی شهر شده است. تمرکزگرایی، مشکلات حمل و نقل درون شهری و برون شهری، وجود کاربری های بزرگ مقیاس که باعث عدم انسجام شهری می شوند، ارتباط ضعیف شهر و حومه و عدم توزیع متوازن خدمات از مهم ترین مشکلات در راستای سازماندهی فضایی شهر است. همچنین، تحلیل ها نشان می دهد که عدم شکل گیری ارتباط ساختاری مناسب میان برخی از محلات دارای بافت فرسوده و شهر و همچنین عمق زیاد و نفوذناپذیری بافت از مشکلات اصلی توسعه این بافت ها در کنار کاستی های درون بافتی است.
نتیجه گیری: آسیب شناسی ساختار فضایی شهر برای سازماندهی پیکره بندی فضایی و ایجاد یکپارچگی در کل شهر ضروری است و روش چیدمان فضا ابزاری مناسب در این زمینه می باشد. همچنین، بهسازی محلات کمترتوسعه یافته شهری، بدون شناخت دقیق ساختار فضایی محلات در ارتباط با ساختار کلان شهر باعث شکست پروژه، از دست رفتن توانایی ها و چه بسا منزوی تر شدن آن محلات خواهد شد.
مؤلفه های معماری برای شکل گیری خاطرات جمعی شیرین در عرصه میانی محیط های مسکونی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عرصه میانی محیط مسکونی، بستری برای شکل گیری ملاقات، دورهمی ها، مواجهه و تعامل همسایگان با یکدیگر است؛ اما امروزه در اکثر محیط های مسکونی این عرصه حذف گردیده است یا به لحاظ کیفی چندان موردتوجه نیست. عرصه میانی به عنوان اولین مکانی که ساکنان پس از خروج از قلمرو خصوصی داخل خانه خود با آن مواجه می شوند، بستر مناسبی برای شکل گیری خاطرات جمعی است. خاطراتی که مقدمه هویت مکانی هستند و در ایجاد دل بستگی به مکان نقش مؤثری دارند لذا شناسایی مؤلفه های معمارانه در این عرصه به منظور شکل گیری خاطرات جمعی شیرین باهدف ارتقای کیفی عرصه میانی در محیط های مسکونی ضروری است. هرچه تعداد افراد درگیر با خاطره بیشتر باشد، بار جمعی خاطره افزایش می یابد. این پژوهش درصدد پاسخگویی به این سؤال است که در عرصه میانی محیط های مسکونی، مؤلفه های معماری مؤثر بر شکل گیری خاطرات جمعی شیرین کدم اند؟ روش تحقیق پژوهش کیفی است. جامعه موردمطالعه متخصصان رشته معماری و شهرسازی حوزه مسکن و روان شناسی محیطی است. روش نمونه گیری تلفیقی از نمونه گیری نظری با رویکرد نمونه در دسترس و نمونه گیری گلوله برفی است. در این پژوهش، مؤلفه های معماری برای شکل گیری خاطرات جمعی شیرین با توجه به نظریات متخصصان دانشگاهی پس از پرسشنامه باز پاسخ متخصصین به وسیله تکنیک کدگذاری باز و محوری در روش تحقیق زمینه ای حاصل گردیدند. نتایج این پژوهش حاکی از آن است که در عرصه میانی محیط های مسکونی، خاطرات جمعی شیرین از طریق حضورپذیری خاطره ساز، اجتماع پذیری خاطره ساز، رویدادپذیری خاطره ساز و تصویرسازی خاطره-ساز شکل می گیرد که برای هر یک از این متغیرها نیز 3 مؤلفه های خاطره ساز شناسایی شدند.
بررسی تأثیر مخاطرات آب وهوایی بر تعداد گردشگران ایرانی به منظور آینده نگری گردشگری شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
صنعت گردشگری یکی از مهم ترین فعالیت های اقتصادی به شمار می رود که نقش مهمی در توسعه شهرها دارد و در سال های اخیر رشد قابل توجهی داشته است. این صنعت نسبت به تغییرات آب و هوایی حساس بوده و هرگونه تغییری در آب و هوا بر کمیت و کیفیت این صنعت تأثیرگذار است. اصفهان یکی از مقاصد مهم گردشگری محسوب می شود و همواره از سوی مخاطرات آب و هوایی مورد تهدید بوده است؛ ازاین رو پژوهش حاضر باهدف بررسی تأثیر مخاطرات آب و هوایی بر تعداد گردشگران ایرانی شهر اصفهان صورت گرفته است. در این راستا از داده های مجموع بارش، حداقل مطلق دما، حداکثر مطلق دما، حداکثر بارش 24 ساعته، تعداد روزهای همراه با گردوخاک، تعداد روزهای همراه با یخ بندان، شاخص کیفیت هوا و آمار تعداد گردشگران شهر اصفهان طی دوره آماری 98-1387 در مقیاس ماهانه استفاده شد. ابتدا با استفاده از روش رگرسیون خطی و همبستگی پیرسون ارتباط بین مخاطرات موردمطالعه و تعداد گردشگران بررسی شد. در ادامه ارتباط آنها با زمان تأخیرهای یک ماهه، دو ماهه و یک ساله انجام شد. نتایج مطالعات صورت گرفته حاکی از آن است که گردوغبار، گرماهای فرین، خشکسالی و شاخص کیفیت هوا در ماه های گرم و سرماهای فرین، بارش شدید و گردوغبار در ماه های سرد بر تعداد گردشگران تأثیر داشته است. در مقیاس سالانه نیز سرماهای فرین، گرماهای فرین و روزهای همراه با یخ بندان تقریباً در تمام سال های موردمطالعه بر تعداد گردشگران تأثیر گذاشته است. بررسی سری زمانی موردمطالعه نیز حاکی از تأثیر روزهای همراه با یخ بندان، سرماهای فرین، گرماهای فرین، گردوغبار و شاخص کیفیت هوا بر تعداد گردشگران می باشد.
مقایسه تطبیقی سطح کیفی مؤلفه های غنای حسی در فضاهای تجاری با استفاده از تکنیک های حس گردی و یادداشت برداری حسی؛ نمونه مورد مطالعه: بازار بزرگ تهران و مرکز خرید بام لند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره ۱۲ بهار ۱۴۰۲ شماره ۴۶
3 - 16
حوزه های تخصصی:
حواس پنج گانه به عنوان دریچه ارتباط انسان با محیط اطراف شناخته می شود، از اینرو درک فضا های شهری از طریق کانال های حسی مختلف، مانند بینایی، شنوایی، بویایی، چشایی و لامسه صورت می گیرد. دریافت های ناشی از محرک های حسی، با وجود نقش با اهمیت خود در کیفیت بخشی به فضای شهری و ایجاد فضای یاد و خاطره، به نظر می رسد که امروزه کمتر مورد توجه طراحان شهری و معماران منظر قرار گرفته است. در حالی که یکی از راه های ارتقای کیفیت فضاهای شهری، افزایش غنای حسی محیط به منظور به کارگیری تمامی حواس با هدف ایجاد جذابیت، حس تعلق به محیط، افزایش شمولیت و امکان فعالیت برای همه اقشار اجتماعی، سنی، جنسی و افراد کم توان از نظر ادراک و حواس مانند افراد نابینا، ناشنوا و معلول است. پژوهش حاضر با توجه به اهمیت نظام ادراکات حسی در ادراک فضا و نقشی که این ادراک می تواند بر فرآیند شناخت و رفتار بگذارد، به بررسی کیفی ابعاد حسی فضا از طریق شناسایی و رتبه بندی دریافت های حسی گوناگون در فضاهای تجاری می پردازد. از همین رو محدوده بازار بزرگ تهران و مرکز خرید بام لند به منظور مقایسه تطبیقی سطح کیفی مؤلفه های غنای حسی دو فضای شهری تجاری مدرن و سنتی انتخاب شده اند تا به این مهم پرداخته شود که توجه به کیفیت غنای حسی در طراحی فضا های تجاری از گذشته تا به امروز دستخوش چه تغییراتی شده است؟ در راستای دستیابی به هدف پژوهش در بخش مبانی نظری و پیشینه تحقیق از روش کتابخانه ای و در بخش مطالعات میدانی، از دو روش «حس گردی» و «یادداشت برداری حسی» استفاده شده است.نتایج حاصل از پژوهش بیانگر آن است که به طور کلی سطح کیفی مؤلفه های غنای حسی در بازار بزرگ تهران بیشتر از مرکز خرید بام لند بوده و در هر دو نمونه، حس بینایی بیشترین تحریک حسی و حس چشایی، کمترین میزان تحریک را داشته است. از طرفی امتیاز مربوط به تحریک حس بینایی در مرکز خرید بام لند بیشتر از بازار بزرگ تهران بوده که این امر خود گویای توجه بیشتر به بعد بصری محیط در طراحی های امروزین فضاهای تجاری است.
مقایسه کیفیت کالبدی زندگی در بحران های همه گیری از نگاه ساکنان، نمونه مورد مطالعه: محله های مسکونی معاصر ایران در همه گیری کووید 19(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره ۱۲ بهار ۱۴۰۲ شماره ۴۶
63 - 77
حوزه های تخصصی:
محلات در همه گیری ویروس کرونا می توانند با بالا بردن کیفیت زندگی ساکنین نقش مهمی در مقابله با ویروس داشته باشند. از میان ابعاد مؤثر بر کیفیت زندگی در محلات، بعد کالبد به دلیل دخیل بودن در ساماندهی محیط و پاسخگویی به نیازهای ساکنین به منظور خودکفایی محلات ، جلوگیری از رفت وآمد به داخل شهرها و کاهش تراکم جمعیتی در مراکز شهری به منظور قطع زنجیره انتقال ویروس تأثیرشگرفی دارد. از همین رو پژوهش حاضر سعی دارد به مقایسه کیفیت کالبدی زندگی ساکنین محلاتِ معاصر ایران در سه مقیاس مجزا کلانشهری، شهرهای میانی و شهر کوچک بپردازد. روش پژوهش مقاله علی_ قیاسی بوده و برای جمع آوری اطلاعات از منابع کتابخانه ای و پرسشنامه اینترنتی استفاده شده است. حجم جامعه آماری بر اساس فرمول دوم کوکران که به دلیل نامشخص بودن جمعیت 90 عدد نمونه را مطرح می کند، مشخص گردید. اما برای بالا بردن اعتبار پژوهش 300 پرسشنامه با شیوه نمونه گیری طبقه بندی شده توزیع گردید. برای تجزیه وتحلیل داده ها از آزمون کروسکال_ والیس و تحلیل واریانس یک طرفه بهره گرفته شد. نتایج پژوهش حاکی از آن است که در بین شش دسته عوامل کالبدی، در کلانشهرها طبق میانگین نظرات، سلامت روانی(29/170)، طراحی محیطی(28/159)، نورپردازی(19/178) و سکونتی(01/188) ، در شهرهای میانی بهداشت محیطی (55/171) و در شهرهای کوچک دسترسی (48/159) اولویت داشته اند. علاوه بر این دسته های بهداشت محیطی، نورپردازی، دسترسی،طراحی محیطی و سکونتی تفاوت چشمگیری بین سه گروه شهری ندارند و فقط دسته سلامت روانی با آماره خی دو (163/14) و سطح معناداری 001/ در بین سه مقیاس شهری دارای تفاوت معناداری است.
سنجش پاسخ عاطفی کاربران در فضاهای شهری با بهره گیری از روش فیزیولوژیکی-ادراکی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره ۱۲ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۴۷
3 - 18
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، شناسایی عوامل مؤثر بر احساسات در فضاهای شهری و اولویت بندی آنها در فضای منتخب است. در این پژوهش ابتدا به مرور ادبیات موضوع پرداخته شده و سپس مدل سنجش احساسات در شهر ارائه شده که بر اساس آن می توان احساسات را در سه لایه فیزیولوژیکی، ادراکی و رفتاری مورد سنجش قرار داده و از برآیند آن ، پاسخ عاطفی کاربران در فضای شهری را بررسی نمود. نمونه موردی، بخشی از خیابان امامت در شهر مشهد است. روش پژوهش آمیخته بوده و برای جمع آوری داده ها در سطح بیولوژیکی، از دستگاه حسگر بیومتریک در سطح ادراکی، داد ه ها از طریق مصاحبه در حال پیاده روی جمع آوری شده و نیز در سطح رفتاری از سنجش سرعت پیاده روی استفاده شده است. داده های حاصل به صورت کمی، کیفی و اکتشافی تحلیل و عوامل مؤثر بر پاسخ عاطفی در محدوده مورد نظر شناسایی شده اند. عوامل شناسایی شده با یکدیگر انطباق یافته و با استفاده از تحلیل اکتشافی، عوامل مؤثر بر پاسخ عاطفی در محدوده، اولویت بندی شده اند. در این آزمون 20 نفر مشارکت داشته اند که مسیری حدود یک کیلومتر را برای انجام پژوهش پیموده اند. تحلیل داده ها نشان داد که به طورکلی در این خیابان، پاسخ عاطفی کاربران نسبت به فضا مطلوب بوده است. براساس نتایج داده ها در سطح بیولوژیکی مسیر با کاراکتر غالب طبیعی، آرامش بیشتری را انتقال می دهد و مسیر با ترافیک و یا محیط یکنواخت تأثیر منفی در احساسات فرد دارد. براساس تحلیل داده های ادراکی مشخص شد که پوشش گیاهی و خرده فروشی بیشترین تأثیر مثبت بر احساس را دارند. تحلیل سرعت حرکت آزمون شوندگان نشان داد که عواملی چون جذابیت، تنوع و آرامش منجربه کاهش سرعت و مکث برای لذت از فضا می شود. برآیند تحلیل ها نشان داد که عواملی از جمله پوشش گیاهی، ترافیک سواره، کاربری و فعالیت، الگوهای رفتاری، ازدحام، آلودگی صوتی و... بر پاسخ عاطفی و در نتیجه بر احساس افراد از فضا تأثیرگذارند. اولویت بندی عوامل مؤثر بر پاسخ عاطفی، در نرم افزار اس.پی.اس.اس. انجام شد. بر این اساس عوامل غیرکالبدی، بیش از عوامل کالبدی بر پاسخ عاطفی تأثیر دارند.
تحلیلی بر تحولات ساختارفضایی خانه های معاصر حیاط دار ایلام (دهه پنجاه تا نود شمسی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در خانه های ایرانی متناسب با شرایط اقلیمی در اکثر نقاط، حیاط به عنوان فضای باز اصلی وجود داشته است. جایگذاری آن به صورت های مختلف؛ مرکزی، در قسمت پیشین، طرفین آن و گاهی به صورت دو حیاط بوده است. سایر فضاهای بسته و نیمه باز نیز با جایگشت های مختلفی در اطراف حیاط سازمان دهی شده اند. در این پژوهش در مورد ساختار فضایی خانه های معاصر حیاط دار ایلام، با توجه به محل قرار گیری حیاط نسبت به ساختمان در طی سالیان از دهه پنجاه تا دهه نود شمسی، قیاسی به صورت تحلیلی صورت پذیرد. چنین تحلیلی در این شهر انجام نگرفته است. تحولات بعد از جنگ تحمیلی و در پی آن خسارات وارد شده به ایلام به عنوان یکی از مهم ترین شهرهای مرزی ایران، بازسازی و شکل گیری گونه های جدیدی از سازمان دهی فضایی خانه را در پی داشته است. استفاده از روش تحقیق ترکیبی شامل روش های تفسیری و تطبیقی با استفاده از مشاهده و برداشت میدانی، مطالعات کتابخانه ای و شبیه سازی به وسیله نرم افزار تخصصی نحو فضا (Ucl Depth Map) استراتژی این پژوهش می باشد. انتخاب نمونه های موردی نیز بر اساس سال ساخت خانه (گونه های A,B,C,D,E ) و همچنین محل قرارگیری حیاط نسبت به ساختمان (A1,A2 و ...) صورت پذیرفته است. تحلیل ساختار بصورت کیفی بوده و سپس توسط نرم افزار دپث مپ، در راستای اعتبار بخشی بیشتر به نتایج سنجش شده است. نتایج پژوهش سه دسته بندی کلی در ساختار فضایی خانه های حیاط دار شهر ایلام از دهه پنجاه تا دهه نود را آشکار می کند. به نظر می رسد تغییرات ساختاری با شرایط اقتصادی و اجتماعی جامعه همگام بوده است. دسته اول: دهه ی پنجاه و شصت هجری (قبل از انقلاب)، طراحی خانه های حیاط دار با وسعت نسبی فضای باز و حیاط، برقراری ارتباطی مؤثر نیز بین خانه و حیاط را شاهد هستیم. دسته دوم: خانه های دهه هفتاد و هشتاد، مقارن با گرانی زمین و ساخت و سازهای بعد از جنگ تحمیلی. کاهش مساحت زمین، ساخت و ساز سریع، استفاده از پلان های آماده طراحی شده در مناطق دیگر و در نتیجه تغییرات عمده ی ساختاری از نتایج آن بوده است. دسته سوم: خانه های دهه ی نود تاکنون، شاهد ساختار فضایی پیچیده تر، فضای خصوصی بیشتر نسبت به ادوار قبلی، عملکردهای نوظهور در کنار سایر فضاهای خانه و تلاش برخی معماران در راستای برقراری دوباره ارتباط مؤثر خانه و حیاط.
شناسایی رابطه محرمیت با تغییرات سازمان فضایی خانه های بیرجند در دوره انتقال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از آنجا که خانواده نظامی است بر پایه روابط درونی و بیرونی، خانه سازمان فضایی ویژه ای را می طلبد که در آن تفکیک فضاهای عمومی و خصوصی و نوع رابطه آنها با یکدیگر اهمیت می یابد. از این رو "اصل محرمیت" به زیبایی در چگونگی سازماندهی فضایی و نحوه قرارگیری عملکردها، نمایان شده است. تحولات سیاسی، اجتماعی و اقتصادی در دوره انتقال سبب تغییرات گسترده در شیوه زندگی و به تبع آن تحول و دگرگونی در سازمان فضایی بناهای مختلف؛ از جمله خانه ها گردید. هدف اصلی تحقیق حاضر، شناخت تأثیر تغییرات کالبدی سازمان فضایی، در دوره انتقال (اواخر قاجار و دوره پهلوی اول) بر میزان محرمیت خانه ها در شهر بیرجند است. بر این اساس، پژوهشگران در پی پاسخگویی به این پرسش هستند که: تغییرات کالبدی سازمان فضایی خانه ها چه بوده است و این تغییرات، چه اثراتی را بر میزان محرمیت خانه های بیرجند در دوره انتقال داشته است؟ پژوهش حاضر با رویکردی اثبات گرایانه، از روش های تاریخی و توصیفی تحلیلی در جهت رسیدن به هدف، بهره گرفته است. جمع آوری داده ها مطابق با دو شیوه اسنادی و میدانی است. جامعه آماری مشتمل بر خانه هایی است که متعلق به دوره مورد نظر هستند و ثبت ملی شده باشند؛ نه باب از این خانه ها متعلق به دوره قاجار؛ هشت باب قاجار- پهلوی و هشت باب خانه دیگر متعلق به دوره پهلوی است. یافته های پژوهش نشان می دهد که در طی دوران انتقال، میانگین مساحت توده هر خانه از 360 مترمربع به 223 مترمربع کاهش یافته است و تمایل به قرارگیری توده در سه و یا دو طرف فضا نمود بیشتری یافته است. سلسله مراتب حرکتی نیز حذف فیلترها و واسطه هایی همانند هشتی و دالان و ایوان را نشان می دهد. نتایج مؤید آن است که تغییرات در مؤلفه ها و عناصری همانند: نسبت توده و فضا، نظم توده و فضا، سلسله مراتب حرکتی، ورودی، هشتی، حیاط و فیلترها، طی بازه زمانی دوره انتقال، در کالبد معماری خانه های بیرجند، سبب شده است محرمیت که سابقه ای چندهزار ساله در معماری ایران داشته است؛ کمرنگ شود. همچنین مقایسه نتایج پژوهش حاضر با دیگر پژوهش ها، نشان می دهد که تغییرات در شهر بیرجند نسبت به شهرهایی مانند مشهد، تهران و اصفهان کمتر و آرام تر بوده است؛ این امر می تواند ناشی از تأثیرات مذهبی و دور بودن بیرجند از تحولات فرهنگی و سبک زندگی در دیگر شهرهای بزرگ آن دوره، ازجمله مرکز استان باشد.
مراحلِ تولیدِ اثر معماری در ارتباط با طبیعت با هدف تربیتِ متخصصین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال ۱۳ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
۱۲۸-۱۰۲
حوزه های تخصصی:
اهداف: هدفِ اصلی این پژوهش شفاف سازی توانمندی هایِ مورد نیاز در یک فرد جهتِ موفقیت در حوزه های اصلی معماری و تبیین چگونگی مهارت و هوشِ افرادی که قصد ورود به این رشته را داشته و در نهایت کمک به اصلاح ساختار مشاوره های شغلی بود. ابزار و روش ها: با استفاده از روش دلفی و به وسیله پرسشنامه ای کیفی، از ده نفر خبره، هوش مورد نیاز نه گانه (گاردنر) برای مراحل و فازهای دوازده گانه حوزه معماری مورد سوال قرار گرفت سپس مطابق با روش قبل با استفاده از پرسشنامه ای کمی و ساختار یافته آشکار گردید که چه درصدی از هوش ها و زیرمجموعه های آن مبتنی بر طبیعت و یا تربیت است. سپس با استفاده از محاسبات ریاضی میزان تاثیرپذیری هر فعالیت معماری از مولفه های طبیعت و تربیت تعیین گردیده شد. یافته ها: یافتن مهارت در حوزه های اصلی معماری مبتنی بر هر دو مولفه طبیعت و تربیت بوده و میزان تأثیر پذیری از طبیعت و تربیت در کل موارد به یکدیگر نزدیک بود، به صورتی که حداقل این اختلاف مقدار 5/1 درصد (تربیت 25/49 و طبیعت 75/50) در اصول پیمان و حداکثر 7/16 درصد (تربیت 75/41 و طبیعت 25/58) در تهیه نقشه های اجرایی و برقراری ارتباط با کارفرما بود. نتیجه گیری: به دلیل تاثیرگذاری طبیعت و سرشت فرد می بایست انتخاب او برای طی مراحل آکادمیکِ آموزش معماری مبتنی بر شاخص هایی صورت پذیرد که مبینِ وجود مولفه ها و خصوصیاتی در ماهیت ژنتیکی فرد باشد. اهمیت تربیت در حوزه ایجاد متخصص توانمند در همه حوزه های معماری بیشتر بوده لذا به موضوع آموزش آکادمیک باید با حساسیت بیشتری پرداخته شود.
تحلیل امکان کاربرد نظریه گوستاوو جووانونی به عنوان الگوی اقدام در بافت قدیمی و کهن شهر تاریخی تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال ۱۳ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
24-1
حوزه های تخصصی:
اهداف: نظریه گوستاوو جووانونی در معماری، طراحی شهری و برنامه ریزی شهر ی به دلیل تأثیرات درخشانش بر کیفیت فیزیکی و افزایش هویت محله ها، و هدایت اقدام طراحی برای بهبود «کیفیت بافت های تاریخی» مشهور است. هدف از این تحقیق، تبیین نظر مردم و متخصصان درباره نظریه گوستاوو جووانونی است. فرضیه های پژوهش از کاربردی بودن آراء و اندیشه های گوستاوو جووانونی برای پاسخگویی به نیازهای بافت قدیمی و کهن شهر تاریخی تبریز حکایت دارند. روش ها: پژوهش در آغاز کار به صورت توصیفی، آراء و اندیشه های گوستاوو جووانونی را در پنج محور شامل 1- محکم کاری، 2- دوباره چینی یا آناستیلوز، 3- آزادسازی، 4- تکمیل کردن و 5- نوآوری؛ مورد تحلیل قرار می دهد و سپس با استفاده از پرسشنامه نطرات مردم و متخصصان درباره آن سوال می شود. پژوهش از نظر نوع، کاربردی؛ و ترکیبی از روش های توصیفی و تحلیلی است. یافته ها: پیمایش صورت گرفته از 385 نفر از شهروندان (تعداد پرسش شوندگان با فرمول کوکران انتخاب شده است) و 37 نفر از متخصصان (تعداد بر اساس گلوله برفی انتخاب شده است) نتایج قابل توجهی را نشان می دهد. نتیجه گیری: نتایج پژوهش تاکید دارد اولویت های پنجگانه شناسایی شده از آراء و اندیشه های گوستاوو جووانونی، هم توسط مردم و هم توسط متخصصان مورد تایید قرار گرفته است. نکته قابل ملاحظه آن است که متخصصان بیش از مردم این اولویت ها را برای هدایت فرآیند مرمت شهری برای آینده بافت قدیمی و کهن شهر تاریخی تبریز مورد تاکید قرار می دهند.
کارکرد سامانه اعتبار و عملکرد معماران طراح؛ با تاکید بر دستگاه ادراکی مورد نظر علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال ۱۳ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
۴۸-۲۵
حوزه های تخصصی:
اهداف: پرسش از چیستی، چرایی و چگونگی سامانه اعتبار از ابتدای شکل گیری دانش معماری مورد توجه طراحان و اندیشمندان فلسفه طراحی بوده است. هدفِ اصلی پژوهش عبارت است از شناسایی دستگاه ادراکی مورد نظر علامه طباطبایی، تحلیل موقعیت و کارکردهای این سامانه و دستگاه ادراکی، به منظور تداوم بهبود عملکرد طراحان و معماران. ابزار و روش ها: فرآیند ادراک توسط فلاسفه به شکلی جامع تر از سایر علوم مرتبط تبیین شده است. در این بین مسئله وجود و طریقه شکل گیری پیش فرض های بنیادین سامانه ادراکی مسئله مهم این پژوهش است. به عنوان یک تحقیق فلسفی بنیادین، از نظر در ماهیت پژوهش آمیخته کیفی و کمی، و در آن از روش توصیفی - اسنادی استفاده شده است. با توجه با ماهیت تحقیقات کیفی، برای تایید مدل تحقیق از راهبرد استدلال منطقی استفاده شده است. یافته ها: یافته های پژوهش نشان می دهد که فهم پدیده ها و فرآیند تبدیل داشته های پیرامونی و درونی انسان، به دانش، مسئله ای به غایت چندوجهی و بسیار دامنه دار است. این که چه و چگونه می اندیشیم بیش از همه مورد توجه فلاسفه بوده است لیکن اغلب قریب به اتفاق صاحب نظران عرصه طراحی و معماری نیز به آن اقبال نشان داده اند. نتیجه گیری: علامه طباطبایی در یک بیان فلسفی کاملا استدلالی وجود این زیرسامانه مهم را در دستگاه ذهن تأیید و فرآیند تشکیل آن را تشریح نموده است. وی این بسته دانشی را سامانه اعتبار نام نهاده است و به عنوان یکی از زیر بخش های سامانه ادراک می شناسد.
مفهوم فناوری در معماری و تبیین مولفه های آن با استفاده از روش دلفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی ایران دوره ۱۴ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲۵
277 - 294
حوزه های تخصصی:
توجه به ضرورت روزافزون فناوری در پیشرفت هرجامعه ای و علاوه بر آن، نیاز به ایجاد درکی صحیح از مفهوم آن در سوگرفتن مسیری روشن در پیشبرد و ارتقاء معماری، الزامی است تا مفهوم این واژه در مباحث معماری مورد مطالعه قرار گیرد. با بررسی پژوهش ها مشخص می شود که در فرهنگ عامه به فناوری بیشتر به دید ماشین ها نگریسته می شود، اما در نزد صاحب نظران، تعاریف دیگری نیز برای آن مطرح شده است. مقوله فناوری مشتمل بر رویکردهای متفاوتی است و هدف از این مقاله، پالایش فضای مفهومی فناوری و ارائه مفهوم سازی دقیق تر با کمک مولفه های حاصل از آن می باشد. حال سوالاتی که مطرح می گردد آن است که با توجه به کاربردهای متعارض و عدم دیدگاهی واحد برای فناوری، منظور دقیق از این واژه چیست؟ و چه شاخص ها و مولفه هایی را با بررسی نظرسنجی متخصصین معماری می توان برای این مقوله ذکر نمود به نحوی که بتوان، به اولویت بندی این شاخص ها در بحث معماری دست یافت؟ در این راستا، بررسی تعاریف و دیدگاه های صاحب نظران مدنظر می باشد. بدین منظور با استفاده از روش اسنادی و تحلیل مفهومی و با ابزار کتابخانه ای، رویکردهای نظری مرتبط با فناوری، بررسی و تحلیل محتوا شد و سپس با تمرکز بر وجوه مشترک تعاریف موجود، شاخص هایی تبیین گردید، بدین صورت که با تحلیل دیدگاه اندیشمندان، تعداد ۱۰ شاخص بدست آمد که امتیازبندی شدند. از میان این شاخص ها، ۶ شاخص بالاترین میانگین را به خود اختصاص دادند که جهت اعتبارسنجی شاخص های با میانگین بالاتر از روش دلفی و از دیدگاه های ۲۳ متخصص معماری، بهره گرفته شد و مشخص شد که از دیدگاه خبرگان، کدام یک از مولفه ها از اهمیت بالاتر و کدام یک از اهمیت پایین تری برخوردار می باشد. یافته ها حاکی از آن است که از میان مولفه های موردنظر، مولفه «ابزار (سخت ابزار و وسیله)» در هر دو دور آزمون دلفی، بالاترین امتیاز را به خود اختصاص داده است.
ارائه روشی برای ارزیابی طرح های جامع شهری از دریچه ابعاد توسعه مبتنی بر حمل ونقل همگانی (مطالعه موردی: طرح جامع شهر نیشابور)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در سال های اخیر، از رویکرد «توسعه مبتنی بر حمل ونقل همگانی» برای بازنگری در اصول سنتی طرح های جامع شهری استفاده شده است. این مقاله سعی دارد دستورالعمل ارزیابی طرح های توسعه شهری را مطابق با اصول این رویکرد ارائه دهد. این ارزیابی در قالب اصول تراکم، تنوع، طراحی، دسترسی به مقاصد و فاصله تا حمل ونقل همگانی به عنوان بعدهای اساسی رویکرد و بررسی روابط این معیارها با یکدیگر انجام شده شده است. فرآیند ارزیابی، با استفاده از سیستم منطقه بندی پویا، در فواصل قابل پیاده روی انجام شده تا بدین ترتیب تصویر واقع گرایانه از وضعیت شهر در رابطه با هر اصل ارائه دهد. با استفاده از این روش، نقاط ضعف و قوت طرح های جامع، با جزئیات بیشتر و نمایش گرافیکی، مشخص خواهد شد. در نهایت، خروجی های ارزیابی، در قالب نمودارهای آماری و نقشه های پراکندگی جغرافیایی، برای بهبود طرح های جامع در فرآیند بازنگری این طرح ها مفید خواهد بود. نتایج ارزیابی طرح جامع شهر نیشابور نشان می دهد که توسعه این شهر در ابعاد تراکم، تنوع و فاصله تا حمل ونقل همگانی، خلاف جهت توسعه مبتنی بر حمل ونقل همگانی است. بنابراین، توصیه می شود در بازنگری طرح جامع شهر در حوزه برنامه ریزی یکپارچه کاربری زمین و حمل ونقل به ملاحظات مربوط به توسعه مبتنی بر حمل ونقل همگانی توجه ویژه شود.
ارزیابی و بررسی نقش مؤلفه های کالبدی محیطی بر سلامت روان ساکنان مجتمع های مسکونی
حوزه های تخصصی:
در سال های اخیر، زندگی در مجتمع های مسکونی را می توان یکی از مهم ترین تحولات در رابطه با سکونت برشمرد که به شکلی فراگیر تبدیل به فرم زیست و مسکن معاصر در شهرها شده است. در این راستا بحران های برآمده از آپارتمان نشینی مجموعه وسیعی از اختلالات روانی همچون: استرس، اضطراب، افسردگی و... را به وجود آورده است. پژوهش حاضر بر پایه ارزیابی و تحلیل میزان تأثیر مؤلفه های کالبدی محیطى بر سلامت روان انجام گرفته تا شاید نتایج آن راهگشایى براى طراحى فضاهای مسکونى سالم و رو به رشد باشد. قابل ذکر است جهت سنجش سلامت روان افراد، از پرسش نامه استاندارد GHQ-12 استفاده شده و برای بررسى المان های محیطى، مؤلفه های کالبدى محیطی مدنظر قرارگرفته است. همچنین یک پرسشنامه محقق ساخت بر مبنای مؤلفه های مؤثر کالبدی محیطی تهیه شده که 340 نفر از ساکنین مجتمع های مسکونی مختلف شیراز به آن پاسخ داده اند و نیز جهت انجام تحلیل و پردازش اطلاعات از نرم افزار SPSS استفاده شده است. یافته هاى پژوهش حاضر نشان می دهد که، محیط کالبدى مجتمع های مسکونی نقشی اساسی در کیفیت زندگی ساکنین و درنتیجه بیشترین تأثیر منفى بر سلامت روان ساکنان دارد؛ درنتیجه مشخص شده که رابطه قابل استنادی بین سلامت انسان و محیط کالبدی اطرافش وجود دارد و برای تأمین سلامت روان ساکنین باید مؤلفه های کالبدی محیط های مسکونى مدنظر قرار گرفته و برای ارتقاء و رفع نقص آن ها طراحان تلاش نمایند.