فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۰۱ تا ۲۲۰ مورد از کل ۲۳۷ مورد.
حوزه های تخصصی:
در 21 فروردین سال 1344 شاه از سوی یکی از سربازان گارد سلطنتی مورد سوءقصد قرار گرفت. این حادثه در محافل خبری داخلی و رسانه های خارجی به صورت های گوناگون مورد تفسیر و ارزیابی قرار گرفت. مساله این است که مجلس شورای ملی نسبت به این حادثه چه واکنشی نشان داد. نظر به اهمیت و حساسیت این حادثه، مجلس در چند نوبت به این موضوع پرداخت و نمایندگان مجلس واکنش های مهمی نسبت به این رخداد نشان دادند که در نوع خود منحصر به فرد بود. متن مذاکرات نمایندگان مجلس از منظر تحلیل گفتمانی به ویژه از لحاظ نوع تعبیرهای ایدئولوژیک به کار رفته در آن بسیار حائز اهمیت است. این مقاله قصد دارد با روش تحلیل گفتمانی مواضع نمایندگان مجلس را مورد ارزیابی قرار دهد و پیش فرض ها، ایدئولوژی پنهان و کارکرد اجتماعی آن را آشکار سازد و پیوند آن را با نهاد قدرت بررسی کند. مقاله سرانجام به این نتیجه می رسد که در متن این مذاکرات، نظام سلطنت و شخص شاه راز اصلی سربلندی ایران و علت ثبات و پایداری کشور شمرده شدند و این سخنان درحقیقت چکیده گفتمان رسمی حکومت پهلوی در عرصه سیاسی بود که اینک بر زبان نمایندگان مجلس جاری می شد.
بررسی مولفه های فرهنگی تاثیرگذار بر تاریخ نگاری ابو علی مسکویه رازی (421-325 ق.)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شناخت مولفه های فرهنگی تاثیرگذار بر تاریخ نگاری مسکویه، مستلزم آن است که وی را نه صرفا در پیوند انتزاعی با حکمت عملی، بلکه در پیوند انضمامی با بستر تاریخی یعنی از منظر فرهنگی و پایگاه سیاسی و اجتماعی وی به عنوان درباری تحلیل کنیم تا تاریخ نگاری او را در این مناسبات درک کنیم. بر این اساس در مقاله حاضر، از نظریه تاریخ گرایی نوین استفاده شده است. مطابق این نظریه، منتقد تاریخی در خوانش متون، دنبال کشف علل و داده های جدید نیست، بلکه در پی تفسیر و شناخت دلالت های فرهنگی در متن تاریخ نگاری است. مسکویه به عنوان کاتب، فیلسوف یا مورخ، لاجرم جزیی از فرهنگ دوره است که «تجربه زیسته» او باید در درون آن شناخته شود. بر اساس یافته های مقاله حاضر، تاریخ نگاری این مورخ عصر آل بویه، متاثر از مولفه های فرهنگی در هم تنیده شامل «تجربه سنت و تقرب به دربار»، «فرهنگ دبیری» و «فرهنگ اندرزنامه ای و حکمت عملی» در پیوند با قدرت بوده است. مقاله حاضر گامی اولیه در این راستاست.
سنت سیاست نامه نویسی در سدة نهم هجری اندیشه های سیاسی ابراهیم بن محمد در خصوص امام یا سلطان در«آداب الخلافه و اسباب الحصافه»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رسالة آداب الخلافه و اسباب الحصافه سیاست نامه ای است که بر مبنای شریعت در سدة نهم هجری تألیف شده است. ابراهیم بن محمد در این رساله براساس حکایات ایرانی و شریعت اسلامی، احتیاج مردم به امام یا سلطان و نقش او به عنوان حافظ نظم و امنیت در جامعه را مورد تأکید قرار داده است. وی سلطان را برگزیدة خداوند دانسته و معتقد است که او حافظ و نگهبان دین است. با این دیده گاه به بیان استقرار عدالت از سوی سلطان در جامعه پرداخته و تأکید نموده است که عدالت خواسته ای بوده که از سوی همة پیامبران و سلاطین در جوامع دنبال می شده است و با این اوصاف، فرخ یسار شیروانشاه را سلطان عادل و برگزیدة خداوند می داند، وی سپس وظیفة امام و سلطان در مورد مشورت با علما را به بحث گذاشته است. این که مؤلف از چه دیدگاه سیاسی به تدوین این رساله پرداخته و چگونه با تلفیق شریعت با اندیشه های ایرانی به تبیین اهمیت وجود سلطان یا امام در جامعه و وظایف او پرداخته است، موضوعاتی هستند که در این مقاله به شیوة تحلیلی مورد بحث قرار خواهد گرفت. تا روشن گردد که مؤلف نظریات جدیدی در مورد امام یا سلطان بیان کرده و یا به تکرار سخنان گذشتگان پرداخته است.
موضعگیری ومناسبات مورخان عصر ایلخانی در قبال ابن اثیر:تضاد وتعارض(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ا دو دهه از اواخر عمر ابن اثیر مورخ مشهور وصاحب کتاب الکامل مقارن ومعاصر با حمله مغول گذشت واو شاید نخستین گزارشگر حمله دهشتناک مغول در همان عصر بود .گزارش های او از حمله مغول گذشته از اصالت خاص آن،توأم با ارزیابی وتحلیل هایی است که با شکوه نامه ای مملواز درد مندی وناخرسندی همراه است.از طرفی نوشته ابن اثیر هم بعنوان یک منبع مهم ونزدیک به عصرمغول و ایلخانی وهمچنین برای حمله مغول می توانست منبع مورخان ایلخانی باشد، در حالیکه مورخان ایلخانی بی رغبتی وبی اعتنایی خاصی نسبت به او از خود نشان داده اند.حال این نوشته بنا دارد تا ضمن بررسی گزارش نخستین ابن اثیر از حمله مغول وارزیابی های او از آن ، به موضعگیری، اقبال ویاعدم اقبال مورخان ایلخانی در قبال او به پردازد واینکه مورخان ایلخانی علی رغم نزدیکی زمانی وآشنایی با وی ،بر خلاف سایر مورخان معاصر ومتأخر (غیر ایلخانی) ازابن اثیر دوری گزیدند.با این وصف این نوشته بنا دارد تاچرایی وچگونگی مناسبات نسبتاً پیچیده مورخان ایلخانی با ابن اثیر وجوانب آن را به بحث گذارد.
بررسی «پدیدارشناختی مفهوم وحشی» با تکیه بر مفهوم وحشی در مطالعات تاریخی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
«وحشی» از جمله مفاهیم کلیدی است که در آثار تاریخ نگارانه، به کرات استعمال شده است؛ لیکن تا کنون درباره آن تفکر و تعمق نشده است. این مفهوم آن چنان نزد عقل سلیم انسانها بدیهی انگاشته شده است که توان اندیشیدن به آن را از مورخان سلب کرده است. از این رو بازاندیشی در خصوص چنین مفاهیمی، ضروری به نظر می رسد. لذا مقاله حاضر با اتخاذ روش پدیدارشناسی هوسرلی درصدد است تا پیرامون این اصطلاح به تفکر بپردازد. در ابتدا، با تعلیق و اپوخه وحشی تصورات ماتقدم متعارف کسانی چون کریستنسن، باسورث، گروسه، مورگان و ... رها شد و متعاقب آن شناسایی نوئم و نوئز آغاز شد. حال این مفهوم وحشی معطوف به چه معنا و دلالت هایی است که باید با اپوخه کردن(تعلیق کردن) آن، به سوی ماهیت اصیل آن ره پیدا کنیم؟ با مطالعه و بررسی جوامع به اصطلاح «وحشی» در مطالعات تاریخ نگارانه، این نتیجه حاصل شد که نوئم آنان در زمره صحراگردان بوده اند و متمدنان به عنوان نوئز وحشی را برساخته اند. مقاله حاضر به چگونگی برساخته شدن مفهوم وحشی می پردازد و سعی دارد تا از ماهیت پدیدار وحشی پرده بردارد.
رخداد فهم در سفرنامه ابن فضلان؛ با تکیه بر هرمنوتیک گادامری
حوزه های تخصصی:
این مقاله به بررسی هرمونتیکی متن سفرنامه ابن فضلان از سیاحان مسلمان قرن چهارم هجری پرداخته است. در واقع از منظری جدید به مقوله فهم و شناخت دیگر بودگی فرهنگی را بر اساس و قالب تز هرمنوتیکی گادامری مورد توجه قرار داده است. پرداختن به این سفرنامه با رویکردی نو بر پایه فاکتورهای از پیش تعیین یافته با توجه به فهم و مقوله انتزاعی سیاح از فرهنگ دیگری در جامعه جدیدی است که به آن گام نهاده. سیاح با مد نظر قرار دادن عوامل مؤثر در فرهنگ برداشت های خود را با در نظر گرفتن حیطه جغرافیایی خاص که در آن وقت خود را سپری نموده و به سفر پرداخته گزارش می دهد. عوامل مؤثر در جایگاه تخصصی هرمنوتیکی گادامر در ارائه این فاکتورها تعیین شده عبارتند از: زبان، جنسیت، شغل، ذهنیت، موقعیت و... است که در این مقاله به آنها توجه شده و دید تفسیری سیاح را از سرزمین های جدید شکل داده است. سفرنامه نویس در مقایسه با دیگر فرهنگ ها با ذهنیات نو در معرفی سنن آن ناحیه به معانی تازه ای دست خواهد یافت که در نتیجه برداشت های تفکری سفرنامه نویس را از مکان پیرامونی جدید که با آن مواجه شده به تصویر خواهد کشید.
تأملی بر تاریخ نگاری ابوشامه در «الروضتین» و ذیل آن با تأکید بر نگرش اعتقادی و سیاسی مورخ(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
توسعه طلبی حکومت ایوبیان از مصر تا سرزمین شام و جزیره و جنگ با صلیبیان از یک سو، و مبارزه با حکومت و اندیشة اسماعیلیان در مصر و شام از سوی دیگر، فضای سیاسی، نظامی و مذهبی متمایزی را در قلمرو این دولت به وجود آورد. مطالعه استقرایی تاریخ نوشتههای این دوره از تأثیر مستقیم چنین فضایی بر روند تاریخنگاری مصر و شام حکایت می کند. ابوشامه از جمله مورخان شاخصی است که متأثر از همین شرایط، به نگارش تاریخ روی آورده است. دو کتاب تاریخی وی، یعنی «الروضتین» و ذیل آن، منابعی مهم در تاریخ ایوبیان و جنگهای صلیبی بهشمار می روند. نوشتار حاضر بر آن است که با مطالعة این دو اثر به عنوان نمونهای از تاریخنگاری عصر ایوبیان، بازتاب این تحولات را بر صورت و محتوای این آثار و نیز بر بینش و نگرش تاریخی، سیاسی و مذهبی مورخ نشان دهد. نتایج این تحقیق نشان از آن دارد که تاریخ نگاری ابوشامه گامی مهم در جهت گسترش تاریخنوشته های دودمانی این دوره است و مضامین سیاسی و نظامی بر محتوای آنها غلبه ای آشکار دارد. او، که در آثار خود ایوبیان را دولتی مشروع و مطلوب معرفی کرده، در بزرگداشت مقام آنان و سرکوب رقبای سیاسی و مذهبی شان، یعنی فاطمیان کوشیده است.
تحلیل انتقادی تاریخنگاری خوزستان در دوره پهلوی و جمهوری اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ثبت و ضبط حوادث و وقایع تاریخی و نیز ویژگی های جغرافیایی مناطق مختلف ایران با قدمتی چندهزارساله می تواند جزء رسالت های تاریخی محققان و پژوهشگران عرصه تاریخ و فرهنگ باشد.در این میان نگارش تاریخ خوزستان و پردازش ویژگی های جغرافیایی آن از اهمیت مضاعفی برخوردار است چرا که بر مبنای اسناد و مدارک معتبر تاریخی و جغرافیایی اولین دوره های حکومتی و سامانه های تمدنی در منطقه ای از ایران شکل گرفته که در تاریخ کهن این کشور از آن با عنوان«عیلام»نام برده می شود که یقینا به لحاظ جغرافیایی تاریخ خوزستان فعلی را شامل می شود.به همین دلیل شناخت و آشنایی با تاریخ نگاری محلی خوزستان و بررسی تطبیقی و تحلیلی منابع آن با توجه به جایگاه خوزستان در شکل گیری تاریخ و تمدن چندهزارساله ایران امری مهم،ضروری و بایسته است.در مقاله حاضر تلاش می شود با توجه به امکانات کتابخانه ای و آرشیوی، منابع تاریخ نگاری محلی که در دوره پهلوی و انقلاب اسلامی در مورد خوزستان به رشته تحریر در آمده اند را شناسایی و اهداف، گونه شناسی و روش های تاریخ نگاری آنها مورد بررسی قرار گیرد.
تأملی بر جایگاه رویکرد جهانی در تاریخ نگاری اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اسلام به عنوان دینی دارای داعیه جهانی، اهتمام ویژه ای به تاریخ داشت و این مهم در رونق تاریخ نگاری اسلامی سهم بسزا داشت. شرایط تاریخی حاکم بر قلمرو اسلامی نیز گستره جغرافیایی، جهان نگری و ترکیب قومی و جمعیتی فراوانی در خود داشت که از حیث فراهم کردن زمینه های فرهنگی پررونق بود و می توان با عنوان «صلح اسلامی» از آن یاد کرد. با این همه، این دیدگاه اسلامی برخاسته از تعالیم دینی کمتر مورد اعتنای عام تاریخ نگاران مسلمان بود و تا دیرزمانی، زمینه برای پیدایش آنچه با عنوان تاریخ نگاری جهانی از آن یاد می شود هموار نبود و تا دوران پس از هجوم مغول و نگارش جامع التواریخ، اثر تاریخ نگارانه ای در حد و اندازه این مفهوم جهانی پدید نیامد. نوشتار حاضر با تأکید بر اهمیت تاریخ نگاری های عمومی، این مسأله را واکاوی می کند که باوجود زمینه های مساعد موجود در بطن تعالیم اسلامی، به سبب نامساعدی شرایط تاریخی و درک مصلحت گرایانه تاریخ گرایی اسلامی؛ موجبات کمتری برای پیدایش تاریخ نگاری جهانی، به مفهوم دقیق آن فراهم آمد.
تحلیل روش شناختی و محتوایی تاریخ نگاری طبرسی با تکیه بر إعلام الوری بأعلام الهدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
روش شناسی تاریخ نگاری از مسائل فلسفه تحلیلی تاریخ یا فلسفه انتقادی تاریخ است که به بررسی روش شناختی در حوزه مطالعات تاریخی می پردازد. طبرسی که از علمای صاحب نام قرن 5 و 6ق است با تالیفات بسیار در رشته های مختلف علمی، نقش ارزنده ای در اعتلای فرهنگ و تمدن اسلامی داشته است. از این میان، کتاب إعلام الوری بأعلام الهدی است که در دو ساحت ساخت و معرفت، الگویی مناسب برای جریان تقریب در مجامع اسلامی است. لذا مسأله مورد نظر در تحقیق پیش رو، چیستی تحلیل روش شناختی و محتوایی تاریخ نگاری طبرسی با تکیه بر کتاب مذکور است. تحقیقاتی بسیط در حوزه روش شناختی تاریخ نگاری طبرسی وجود دارد که به صورت گزارشی به آن پرداخته شده، لیک تحقیقی جامع در این زمینه صورت نگرفته است. طبرسی که با نگاه ژرف خود، حفظ اساس و کیان اسلام را مد نظر داشت، با ابداع و کاربست نظریه تقریب (که مبتنی بر زمینه های روش شناختی بوده و در تحلیل محتوایی فعالیتهای علمی او ظهور داشت) اقدام به فعالیتهای علمی-پژوهشی نمود، به طوری که در تالیفهای خود روشی""وحدت محور""را معرفی و در ساحت تعلیم و تعلم""نظریه تقریب""را تقویت کرد. لذا هدف از نگارش متن پیش رو ارائه و تبیین روش شناختی و تحلیل محتوایی تاریخ نگاری او با تکیه بر کتاب اعلام الوری باعلام الهدی و به تعبیر دیگر، تبیین ساحت های روش شناختی و معرفت شناختی تاریخ نگاری طبرسی از منظر کتاب مذکور است. هدف نهایی از توصیف شناسی تاریخ نگاری طبرسی در ساحتهای روش شناسانه و معرفت شناسانه، اثبات رویکرد تقریب در حیات علمی-فرهنگی وی است تا از این طریق،""نظریه تقریب""را معرفی و الگویی مناسب به جامعه علمی مسلمانان در جهت بازتولید این رویکرد ارائه گردد. روش تحقیق به صورت تاریخی و تاریخی-اجتماعی است و در نهایت روشی مهم و کاربردی در حیطه ساخت و معرفت در ساحتهای مختلف علمی در جهت تقریب مذاهب اسلامی اثبات گردیده است. چکیده تعاریف، توصیفات و تبیین های مطرح شده در متن، عبارت است از معرفی اصول روش شناختی تاریخ نگاری وی و ثانیا اثبات ""نظریه تقریب"" در حیات علمی-فرهنگی طبرسی و ارائه آن به جهان اسلام به عنوان الگویی علمی-مذهبی در راستای تقویت بنیه های تقریبی در ساحتهای مختلف.
چالش خوانش عقل گروانه از آثار تاریخ نگاری ایرانی اسلامی کاربست تفسیرِ خلاصه وار در بازخوانی البدء و التاریخ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
البدء و التاریخدر بزنگاه عصر تدوین تمدن اسلامی به قلم مقدسی تألیف شده و کشمکش های گفتمانی اندیشمندان در آن بازتاب یافته است. در عین حال، محققان معاصر آن را نمونه ای از نگرش عقلانی- فلسفی به تاریخ در سنت تاریخ نگاری اسلامی دانسته اند. بنابراین بازیابی «ایده کلیدی» مقدسی در نگارش البدء و التاریخو «معنای بنیادین» آن، به عنوان مسئله مقاله حاضر، مهم و ضروری می نماید. در پاسخ بدین مهم، مقاله درصدد نقد تاریخی البدء و التاریخو بازاندیشی در آن با تکیه بر مبانی نظری تعیّنِ اجتماعی و فرهنگی معرفت و همچنین کاربست تفسیر خلاصه وار به مثابه روش خوانش و نقد متن است؛ امتزاجی که مقاله را عملاً به یک مطالعه موردی در حوزه «جامعه شناسی معرفتِ هرمنوتیکی» برای کاربست در نقد متون تاریخی مبدل کرده است. از خوانش البدء و التاریخبر مبنای این چارچوب چنین برمی آید که گسترش انسان گرایی اسلامی قرن چهارم، که همراه با جهان وطنی، دیانت گریزی و فردگرایی بوده است، به مثابه بخشی از مؤلفه های تأثیرگذار اما طردشده ذیل گفتار بدعت در بافتار تاریخی این عصر، بدان گونه که جوئل کرمر بدان می پردازد، زمینه ای را شکل داد که مقدسی به نگارش کتاب خود از منظر کنش گفتمانی معطوف به سلطه/طرد بپردازد. در فصول مختلف کتاب، وی واکنش منفی خود به این شرایط را نشان می دهد و راه برون رفت از این شرایطِ به زعم خویش بحرانی را بازگشت به سنت گرایی شریعت محورانه و تفسیر راست کیشانه مبتنی بر آن به مثابه تنها چارچوب ارزشمند در سامان دهی به زندگی مسلمانان می بیند. بنابراین بر خلاف خوانش عقل گروانه از این اثر، بازخوانی گذشته و روایت رویدادها در این اثر در چنین راستایی به شکل جدلی و هنجارین تدوین و بازنمایی شده است که ضروری است در نقد تاریخی گزارش های آن مورد توجه قرار گیرد.
خوانش بینامتنی داستان عاشیقی اصلی و کرم: تغییر و تطور نقش قهرمان در یک سنت ادبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش، بررسی سیر تغییر و تطور شخصیت پردازی قهرمانان در سنت شفاهی عاشیقی، در فرایند گذار از نوع ادبی حماسی به نوع ادبی داستان عاشیقی است. از این رو این پرسش مطرح می شود که تغییر و تطور گذار جامعه از موقعیت های مختلف تاریخی، چگونه در شخصیت پردازی قهرمانان داستان های ترکی تاثیر داشته است؟ در این راستا، به داستان عاشیقی اصلی و کرم می پردازیم که محصول سنت شفاهی عاشیقی ترکی است و در قفقاز، آناتولی، آسیای صغیر، ایران و حتی ارمنستان و گرجستان گسترده شده است. مدعای اصلی بر این امر استوار است که با مطالعه ی شواهد ادبی این گذار، می توان ردپای تبدیل روحیه ی جهانگیری ترکان کوچ نشین به زندگی ساده ی روستانشینی یا شهرنشینی و تغییر برداشت از زن و خانواده را بازجست. سایر یافته های پژوهش نشان می دهد؛ شخصیت شناسی هر یک از این انواع ادبی و مطالعه ی نوع روابط قدرت میان این شخصیت ها تا اندازه ای می تواند بیانگر ارزش های جامعه ی مخاطبین اثر و آفرینندگان آن ها باشد.
مصاحبه با دکتر هاشم آقاجری
حوزه های تخصصی:
تحلیل گفتمان رویکردهای سنت گرایی و تاریخی نگری در مبانی نظری هنر اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رویکرد ها و تعاریف متنوع و گاه متفاوت در مطالعات هنر اسلامی، بررسی شاخه های مختلف این هنر را پیچیده کرده است. سنت گرایی و تاریخی نگری، دو رویکرد غالب در این شاخه هنری، هر یک به گونه ای به هنر اسلامی می نگرند. اصل در سنت گرایی بر سنت و اصول تغییرناپذیر نهاده شده، در حالی که در تاریخی نگری، تاریخ و زمینه های آن، این جایگاه را دارا هستند. سنت گرایان هنر اسلامی را نتیجه فیضی می دانند که در وجود هنرمند جریان یافته و آموزه های خرد جاویدان را در اثر هنری به تجسم صوری رسانده، اما نگاه تاریخی نگر، آثار هنری را محصول جبر تاریخی و زمینه های آن در دوره های مختلف می داند. این تفاوت ها و مواردی از این دست، باعث پیچیدگی در بررسی آثار هنری حتی در جشنواره های معتبر شده و معیارهای گوناگون و گاه متعارضی برای داوری آثار هنر اسلامی در نظر گرفته می شود. این پژوهش، با روش توصیفی تحلیلی و تحلیل گفتمان ارنستو لاکلا و شانتال موفه و رویکردی تطبیقی، سنت گرایی و تاریخی نگری را به عنوان گفتمان در نظر گرفته و در صدد است تا به پرسش هایی از این دست پاسخ دهد: دو رویکرد غالب در هنر اسلامی چگونه با روش تحلیل گفتمان بررسی می شوند، چرا با وجود این دو گفتمان غالب، در تعریف هنر اسلامی و شاخص های اصلی آن وحدت نظر وجود ندارد؟ و بدین صورت زمینه ای فراهم آورد تا شرایط تعدیل تعاریف یا طرح تعریف جامع تر فراهم شود. از یافته های پژوهش می توان به جامع ومانع نبودن این رویکردها به تنهایی در مطالعات هنر اسلامی و شباهت نداشتن در اجزای گفتمانی جهت ایجاد گفتمان مشترک اشاره کرد.
تاریخ نگاری مصطفی فاتح؛ رویکرد فاتح به نقش نفت در توسعه و عدم توسعه ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تاریخ نگاری نفت از دل حوادث و رویدادهای دهه 1320شمسی و افزایش نقش نفت در دگرگونی جامعه و گسترش استعمار نفتی تولد یافت. مصطفی فاتح کارگزار رده بالای شرکت نفت انگلیس و ایران، با نگارش اثر پنجاه سال نفت ایران گامی مهم در رشد و اعتلا تاریخ نگاری نفت در دوره پهلوی برداشت. پژوهش حاضر بر اساس روش تحلیل مضمون و تفسیر روایت های تاریخی به این پرسش پاسخ می دهد که رویکرد تفکر تاریخی فاتح چه سمت وسویی دارد، تاریخ نگاری او چه ویژگی هایی دارد و به عنوان کارگزار رده بالای شرکت نفت انگلیس و ایران چه رابطه ای بین نفت و توسعه جامعه ایران برقرار می کند؟ این نوشتار بر این فرضیه استوار است که فاتح نقش دوگانه مثبت و منفی بر نفت دارد. او نفت را منبع مهم ثروت و عامل سرمایه گذاری گسترده و پیشرفت و از طرفی عامل توسعه نیافتن جامعه ایران می داند و علت آن را طبقات حاکم فاسد و نخبگان غافل و وابسته به دولت معرفی می کند. دیدگاه تاریخ نگارانه او بر این فرض است که کشورهای استعماری عامل عقب ماندگی دولت ها و ملت های نفتی است، ولی مورخ در معرفی انگلیس به عنوان عامل استعمار، مصلحت اندیشی کرده و جایگاه سیاسی اش بر بینش تاریخی او چیرگی یافته است. فاتح در نقش منفی دولت انگلیس به عنوان عامل اصلی عدم توازن توسعه و نفت در جامعه ایران ملایم تر و پنهان کارانه تر عمل کرده است. او با بهره گیری از روش برجسته سازی نقش منفی افراد داخلی و خارجی، نقش دولت انگلیس در توسعه نیافتن ایران را به حاشیه رانده است. می توان تاریخ نگاری فاتح را تاریخ نگاری شرکتی- نفتی نام نهاد.
مثالب نگاری در شرق اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش درصدد مطالعه چندوچون موضوع مطاعن و مثالب نگاری شرق اسلامی به روش اسنادی و کتابخانه ای با رویکرد تاریخی و تحلیلی و انتقادی است. ریشه تاریخی این مثالب نگاری ها که با هدف ثلب، یعنی عیب گویی، سرزنش و بدگویی از رقیب نوشته شده اند، رقابت های جاهلی و قومی است، اما پس از اسلام به تدریج به موضوعاتی چون مذاهب فقهی و کلامی، رهبران سیاسی، فرقه ها، ائمه مذاهب و تصوف توسعه یافت. بررسی ها نشان می دهد که جریان مثالب نگاری نیز مانند تاریخ نگاری اسلامی، غالباً به شرق اسلامی تعلق دارد و در غرب اسلام به جز یادداشت های کوتاه مطلب دندان گیری به چشم نمی خورد. مثالب نگاری، غالباً تحت تأثیر علل و عوامل غیراخلاقی چون غلو، شعوبیگری، عصبیتِ قومی، عوامل سیاسی اجتماعی، خصومت و سوءتفاهم، رقابت ها و انگیزه های سودجویانه، جای خود را در تاریخ ادبیات اسلام بازکرده است، اما از دخالت عواملی چون حقیقت جویی، جرح و تعدیل راویان، صیانت از ایمان مردم و دفع و طرد بدعت گذاران یا وجوب تقابل با بدگویان و بدنویسان در تألیف آنچه مثالب نگاری نامیده می شود، نمی توان چشم پوشید. بسیاری از فقها و صاحب نظران بر این باورند که مثالب نگاری ها در پرتو این انگیزه ها، موضوعاً از عنوان مثالب، خارج و به فعل اخلاقی تبدیل می شود یا به سبب مصلحت مهم تر، از نظر حکم فقهی از دایره حرمت خارج می شود. به نظر می رسد بسیاری از مثالب نگاری های موجود با همین انگیزه ها تدوین یافته اند و مقاصد مهم دینی و مذهبی را دنبال کرده اند، اما از این واقعیت نیز نمی توان چشم پوشید که همین آثار از نظر سلبی نیز در ایجاد بدبینی ها و بدگویی ها و دشمنی ها نقشی انکارناپذیر داشته اند.
جامعه شناسی تاریخی «قدسیت سلطان» و مفهوم «ظل الله» بر اساس منابع تاریخ نگاری دوره ایلخانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مفهوم «ظل الله» در تاریخ ایران دوره اسلامی با مفهوم «سلطنت» پیوند یافته و به نوعی بیانگر مبانی مشروعیت و قدرت حاکمان شده است. برخی از مورخان و محققان معاصر با رویکرد کلی نگر و تک ساحتی تفکر ظل اللهی را در بستر تاریخ ایران، مفهومی متداوم دانسته اند و به تفاوت ها و گسست های مفهومی این تفکر توجهی نشان نداده اند، به همین دلیل گاه این مفهوم در قالب معرفتی اندیشه ایرانشهری و هم عرض با فره ایزدی صورت بندی و ناظر بر تداوم تاریخی ایران تفسیر شده است. در حالی که پرسش پژوهش حاضر این است که با توجه به گسست های روی داده در عصر میانه ایران گفتمان ظل اللهی چگونه توانست مشروعیت حاکمان ایلخانی را تولید کند و فرایند قدسی سازی دوره مذکور از خلال منابع تاریخ نگارانه چه تفاوت هایی با دوره های پیشین یافته است. این پژوهش بنا به ماهیت آن با شیوه تبیین تاریخی و رویکرد جامعه شناسی تاریخی و تاریخ مفهوم سامان یافته و می کوشد داده های منابع تاریخ نگاری را نقد و تحلیل کرده و با در نظر گرفتن «تغییر» در کلان روندهای تاریخی، این مفهوم را از منظر «جامعه شناسی تاریخی قدسیت سلطان» بازشناسی و با بررسی اجزاء و سازه های اندیشه ای آن تغییر این مفهوم را از صورت «غیرقدسی- مسئولیت مندِ» سلطان اوایل دوره میانه به ساحت سلطان «قدسی- غیرمسئولانه» اواخر دوره میانه تبیین کند. نقطه کانونی این تحول بزرگ در عصر «ایلخانی» قابل پیگیری است؛ بنابراین مفهوم سلطنت در این دوره با تغییر و تحول مهمی در زمینه «قدسی» سازی مقام سلطان روبه رو شده و گفتمان جدیدی را در نظام سیاسی تاریخ ایران به وجود آورده که می توان از آن به سرآغاز و تکوین «گفتمان ظل اللهی» تعبیر کرد.
تاریخ نگاری فرودستان از دریچه آرشیو اسناد با نگاهی به اسناد کنشگری زنان در ملی شدن نفت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در سال های اخیر در کنار تاریخ نویسی سنتی، نگاه ها به تاریخ نویسی اجتماعی جلب شده است. امروزه بر این باور هستیم که تاریخ در انحصار و ساخته پرداخته نخبگان و سیاست ورزان نبوده و بخش بزرگی از هر رخداد تاریخی بر گرده مردم عادی حمل شده است؛ اما بنا به دلایل مختلف از جمله بی سوادی، فقر، نداشتنِ اعتمادبه نفس، نداشتن تجربه و سواد تاریخ نگاری و نبود امکانات کافی برای ثبت اوضاع واحوال و حتی به دلیل نگاه جنسیت زده و... به فکر مشارکت در نگارش تاریخ نیفتاده اند و از سویی دیگر نویسندگان تاریخ، روشنفکران و اهل قلم نیز کمتر دغدغه پرداختن به تاریخ زندگی روزمره و سبک زندگی ایشان را داشته اند. اینان به حاشیه رانده ها و فراموش شدگان کتاب های تاریخ هستند. برای پژوهش و نگاشتن تاریخ در این سطح، مواد و مدارکی بیش از منابع تاریخ نگاری سنتی لازم است. هدف از نگارش این مقاله، بررسی تاریخ نگاری اجتماعی فرودستان [1] در دنیای امروز و چگونگی جبران فقر منابع مکتوب تاریخ اجتماعی با ابزارهای کمکی تاریخ نگارانه است. نمونه موردی که در این نوشتار با کاوش در منابع آرشیوی به آن توجه شده است، موضوع کنشگری زنان در سال های ملی شدن نفت است. روش به کار رفته در این مقاله روش پژوهش توصیفی است که با استفاده از منابع کتابخانه ای و آرشیوی به انجام رسیده است. پژوهشگر برای اینکه تاریخ مردم عادی و به حاشیه رانده شده را بنویسد باید با منابع و مواد دست اول همچون منابع سرشماری ، سالنامه ها، دفاتر بایگانی، رساله ها و اسناد و مدارک آرشیوی آشنا بوده و چگونگی استفاده از آن ها را نیز آموخته باشد؛ بنابراین پژوهشگر تاریخ فرهنگی و اجتماعی باید از ابزار دیگری جز کتاب ها و منابع مکتوب معمول برای نگارش تاریخ فرودستان بهره بگیرد تا به نتایج جدیدی دست یابد. این ابزار شامل مدارک آرشیوی و حتی لوازم کاربردی مردمان معمولی و فرودستان جامعه خواهد بود. [1]. واژه «فرودستان» بر اساس توصیف آنتونیو گرامشی در شهریار جدید و یادداشت های زندان مبنتی است. گرامشی فرودستان را کسانی تعریف می کند که هژمونی جایگاه آنان را ناچیز کرده و از هر نقش بامعنایی در نظام قدرت حذف شده اند (رک: اتابکی و تورج: ۱۳۹۰: 10).
جایگاه امر قدسی در جریان تاریخ نگاری مدینه و عراق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قدسیت عاملی مهم و تأثیرگذار در ایجاد سرشتی چندپهلو در تاریخ نویسی مسلمانان است. یکی از جنبه های اصلی قدسیت پیوند اسطوره - تاریخ و کلام - تاریخ است. تاریخ به عنوان علمی واقع گرا درصدد فهم وقایع مهم تاریخی در گذشته انسانی است. واقع گرایی تاریخ، در ابعاد اسطوره ای که با تخیلات شاعرانه و عرفانی نشانه گذاری می شود، قابل خوانش نیست؛ ازاین رو مورخان بزرگ، روش ها و شیوه های گوناگونی را به منظور عبور از مباحث فراتاریخی به کار می بستند. در جریانات تاریخ نویسی مدینه و عراق در قرن اول و دوم هجری، تلاشی مشابه برای فهمی متفاوت از اسطوره و تاریخ دین شکل گرفت. سؤال اینجاست که جریانات تاریخ نویسی مدینه و عراق چه شیوه ها و روش هایی را برای عبور از امور قدسی در تاریخ به کار بستند. با به کاربستن شیوه توصیف و تحلیل تاریخی، مدعا این است که مورخان مدینه و عراق، برای عبور از امر قدسی به روش های ثبت زنجیره سند، تسلسل تاریخی، مشاهده و تجربه، شیوه علمی و ارجاع به اسناد مکتوب متوسل شدند. دستاورد پژوهش این است که مورخان مدینه و عراق، با به کارگیری روش های مذبور توانستند، متونی بر اساس اصالت عینیت تاریخی و دوری از امور قدسی تولید کنند.
تاریخ آموزش محیط زیست در ایران: محیط زیست در کتاب های درسی دهه 1360(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به تأثیری که آموزش محیط زیستی، به ویژه آموزشِ رسمیِ پایه های ابتدایی و متوسطه بر جامعه پذیری افراد دارد و با عطف نظر به این واقعیت که محتوای کتاب های درسی آینه تمام نما و تعیّن اصلی سیاست گذاری دولتی در عرصه آموزش هستند، این پژوهش از طریق تحلیل محتوای کمّی کتاب های درسی پایه پنجم ابتدایی و سوم راهنمایی دهه 1360 (سال های 1361 و 1365 و 1369) در تلاش است تا نشان دهد که سهم محیط زیست و حفاظت از آن در کتاب های درسی و متعاقباً در آموزش رسمی به چه میزان بوده است و اصولاً نگاه به محیط زیست در اندیشه برنامه ریزان درسی و مؤلفان کتاب های درسی چگونه و تحت تأثیر چه عواملی قرار داشته است. یافته های پژوهش نشان می دهد که از مجموع محتوای متنی کتاب های بررسی شده تنها دو درصد به حفاظت محیط زیست پرداخته است و در سطوح سه گانه دانش و نگرش و مهارت، از مجموع محتوای متنیِ محیط زیستیِ کتاب های بررسی شده، 78درصد به سطح دانش (آگاهی)، 1درصد به سطح نگرش و 9درصد به سطح مهارت اختصاص یافته است و افزون بر این بیشترین میزان داده های محیط زیستی را می توان در کتاب هایی چون جغرافیا، علوم تجربی و حرفه وفن یافت. این امر می تواند نشانگر غلبه تفکر تجربی بر نگاه برنامه ریزان درسی در زمینه آموزش محیط زیست باشد.