فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۸۱ تا ۲۰۰ مورد از کل ۳۱۲ مورد.
حوزه های تخصصی:
چکیده
امروزه هرچندمردم مدتطولانی تریبا بیماریسرطانزندگیمی کنند، امانگرانی ها دربارهمشکلاتافرادمبتلا بهسرطانوخانواده هایشاندرحال افزایشاست. در این زمینه، نتایج تحقیقات متعدد حاکی از آن است که دسترسی به حمایت های اجتماعی برای افراد مبتلا به سرطان بر سازگاری و مقاومت شان در برابر این بیماری اثر می گذارد.
بر این اساس، در تحقیق حاضر با روش پیمایشی و با استفاده از ابزار پرسشنامه، به بررسی رابطه بین حمایت اجتماعی با تاب آوری در بین بیماران مبتلا به سرطان پرداخته شد. جامعه آماری این تحقیق شامل افراد بخش بیماری های خونی بیمارستان امام رضا (ع) آجا است که از تاریخ 15/10/93 لغایت تاریخ 30/11/93 در این بیمارستان بستری بوده یا جهت درمان سرپایی مراجعه نموده اند. تعداد این بیماران 100 نفر بوده، که با استفاده از جدول مورگان تعداد 80 نفر به عنوان نمونه و بر اساس شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار آماری SPSS (نسخه 18) انجام گردید و برای آزمون فرضیه ها نیز از آزمون های ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون خطی چند متغیره استفاده شد. یافته ها حاکی از آن است که بین حمایت اجتماعی و تاب آوری رابطه معناداری وجود دارد. نتایج آزمون تحلیل رگرسیون نشان می دهد که، میزان همبستگیحمایت اجتماعی و تاب آوری برابر با 0.66 می باشد و همچنین، ضریب تعیین (0.43R2=) در معادله رگرسیونی تأیید می کند کهحمایت اجتماعی قادر به پیش بینی 43 درصداز واریانس تاب آوری در بین افراد مبتلا به سرطان می باشد. بدین ترتیب،می توان اذعان داشت که، با وجود شرایط سخت جسمانی که افراد مبتلا به سرطان با آن مواجه هستند، می توان با فراهم کردن حمایت های اجتماعی مناسب در جهت تقویت میزان تاب آوری در این بیماران گام برداشت و در نهایت، انتظار داشت که توان سازگاری و کنار آمدن با بیماری سرطان در مبتلایان به این بیماری نیز افزایش یابد.
واژه های کلیدی: تاب آوری، حمایت اجتماعی، بیماری سرطان
در جستجوی مشارکت: درک تجربه خیّران مدرسه ساز (مورد مطالعه: مشهد، ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مشارکت اجتماعی به عنوان صورتی فعّالانه از شرکت در حیات اجتماعی شناخته می شود. مشارکت مالی یکی از انواع مشارکت اجتماعی است. معمولاً نظام آموزش و پرورش از مشارکت مردم در کمک به تأمین هزینه های مالی در زمینة ساخت وساز، توسعه و تجهیز واحدهای آموزشی استقبال می کند. هدف اصلی مقاله حاضر، شناسایی و معرّفی مفهوم مشارکت از نگاه مشارکت کنندگان در برنامه های توسعه و تجهیز فضاهای آموزشی بود. واکاوی انتظارات خیّران مدرسه ساز از سازو کارهای کنونی مشارکت در مدرسه سازی برای حفظ و ارتقای سطح مشارکت، هدف دیگر این مقاله بود. این پژوهش با رویکرد کیفی، با استفاده از مصاحبه های عمیق نیمه ساخت یافته صورت گرفت و متن مصاحبه به روش تحلیل تماتیک تحلیل شد. یافته ها نشان می دهند که مشارکت کنندگان برداشتی معنوی و اجتماعی از فعالیّت خود به عنوان خیّر دارند. برداشت معنوی با درون مایه هایی از جنس باقیات الصالحات، کسب رضای خدا، برکت در زندگی، کسب آرامش و احساس لذّت، تبلور ارجحیّت معنویات بر مادیات، ارزش ساخت بنای خیر و ضرورت مشارکت در امور خیر طرح شد و برداشت اجتماعی با درون مایه های تبلور حسّ تعلّق به مکان، کسب منزلت، تلاش در رفع نیاز ادراک شده، بیان احساس مسؤولیّت، خدمت به جامعه و مردم، ارزش آموزش، علم و آگاهی مطرح شد. همچنین انتظارات خیّران در دو وجه سخت افزاری و نرم افزاری مشارکت در مدرسه سازی، طبقه بندی و مفهوم پردازی شد. وجوه سخت افزاری در قالب «مدیریّت فرآیند ساخت وساز» و «جنبه های حقوقی مدرسه-سازی» و وجوه نرم افزاری آن در قالب «مدیریّت تعاملات» و «مشوّق ها» بازشناسی شدند.
پرونده ویژه: اعتیاد
حوزه های تخصصی:
اعتیاد چیست؟
پیشینه مصرف مواد مخدر در جهان
ممنوعیت قانونی مصرف مواد مخدر در گذر زمان
گونه شناسی مواد مخدر
مشروبات الکلی؛ عوارض و پیامدها
نظر فقها درباره مصرف مواد مخدر
قانون ساختار نظام جامع رفاه و تأمین اجتماعی (بررسی مسائل و مشکلات موجود در تدوین،تصویب و اجرا) .(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قانون ساختار نظام جامع رفاه و تأمین اجتماعی با هدف جامعیت نگری، انتظام بخشی و یکپارچگی در برنامه ها و فعالیت های بخش تأمین اجتماعی کشور طراحی گردید. هدف از این نوشتار بررسی این قانون و ملاحظات موجود در تصویب و اجرای آن است و ضرورت آن بدین دلیل است که فقدانِ تأمین اجتماعی کارآمد، که به نهادی ضروری در ساختار جامعه ایران تبدیل شده است، خلأ جبران ناپذیری در بافت سیستم اجتماعی ایجاد می کند چرا که هرگونه تغییر در استراتژی های تأمین اجتماعی منجر به تغییر در ساختار اجتماعی و اقتصادی کشور خواهد شد. این پژوهش به روش کیفی و توصیفی- تحلیلی است و سه سطح تحلیل (مسئله یابی، مسئله شناسی و حل مسئله) در آن مورد توجه قرار گرفته است و با توجه به همین رویکرد میزان توفیق این قانون در هر یک از این سه حوزه نقد و ارزیابی شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد که قانون ساختار نظام جامع تأمین اجتماعی در دو سطح ""مسئله یابی"" و ""مسئله شناسی"" با توجه به نارسایی های اجتماعی و اقتصادی که سیاست های تعدیل در طی برنامه های اول و دوم ایجاد کردند، منجر به این شد که دولتمردان به فکر تأمین اجتماعی گسترده به منزله چتر حمایتی در برنامه سوم توسعه (دولت هشتم) باشند.
نتایج این پژوهش حاکی از آن است که این قانون در سطح ""حل مسئله"" توفیق چندانی پیدا نکرده است. ازآنجا که این قانون در سال پایانی دولت هشتم به تصویب رسید بنابراین عملاً فرصت اصلاح اساسنامه صندوق های بیمه ای بر اساس اصول و قواعد محاسبات بیمه ای در دولت هشتم را از دست داد و همین امر زمینه ساز دست اندازی های دولت بعدی شد که تصمیماتش عمدتاً ناشی از یک سویگی (یعنی دولتی شدن صرف) و به عبارتی عدم رعایت سه جانبه گرایی (دولت، کارگر، کارفرما) در مجموعه دستگاه های مرتبط با رفاه و تأمین اجتماعی بوده است.
تحلیل محتوای پایان نامه های تحصیلات تکمیلی مددکاری اجتماعی
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی سهم روش های تحقیق و چگونگی گرایش های موضوعی در پژوهش های مددکاری اجتماعی است. برای این منظور با روش تحلیل محتوا تمامی پایان نامه های تحصیلات تکمیلی مددکاری اجتماعی بعد از انقلاب تا سه ماهه اول سال 91 مورد بررسی قرار گرفتند. جامعه پژوهش 232 پایان نامه تحصیلات تکمیلی از دو دانشگاه علامه طباطبائی و علوم بهزیستی و توانبخشی بود که با روش سرشماری وارد پژوهش شدند. داده ها با استفاده از چک لیستی از حیث موضوع، روش تحقیق، جنسیت محقق و سال ثبت پایان نامه جمع آوری شدند و با استفاده از نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد سهم بیشتری از پایان نامه ها متعلق به دانشگاه علامه (63.8%) و نسبت زنان در پایان نامه ها تقریباً دو برابر مردان است. بیشترین روش تحقیق بکار گرفته شده در پایان نامه ها پیمایشی (60%) و علی- مقایسه ای (29%) بود و سهم روش های تحقیق آزمایشی و شبه آزمایشی، کیفی و ترکیبی به ترتیب برابر با 6، 4.7 و 0.4 درصد بود. از 12 قلمروی موضوعی، حوزه های زنان (12.9%) ، مددکاری در حوزه شرایط کاری (11.6%) ، نوجوانان (10.3%) و اعتیاد (9.1%) دارای بیشترین سهم و حوزه مسائل نهادی- اختاری (3.9%) کمترین سهم را در قلمروی موضوعی پایان نامه ها داشتند. با وجود رشد کمی پایان نامه ها، بیشتر پایان نامه ها صرفاً در توصیف و تحلیل شرایط و مشکلات به دام افتاده بودند و بررسی های مداخله محور کمی که قاعدتاً با روش های آزمایشی و شبه آزمایشی و اقدام پژوهی حاصل می شوند، انجام شده بود که این امر نشان از تعهد کم رنگ حرفه به مبتنی کردن اقداماتش بر مبنای پژوهش و ارائه مداخلات معتبر دارد. با توجه قرار داشتن اعتیاد و مسائل نوجوانان (فرار دختران) در لیست ده مسأله اجتماعی مهم جامعه و همچنین سهم بیشتر این موضوعات در پایان نامه های مددکاری اجتماعی، می توان حرفه مددکاری اجتماعی را حساس و همگام با تغییرات مسائل اجتماعی دانست.
اثربخشی مددکاری گروهی در توسعه مهارت های مقابله ای و پیشگیری از عود در افراد معتاد
حوزه های تخصصی:
مددکاری گروهی از جمله روش های مؤثر و کارآمد برای درمان اختلالات و بیماری هایی نظیر اعتیاد به شمار می رود.
هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی مددکاری گروهی به شیوه شناختی رفتاری بر توسعه مهارت های مقابله ای و پیشگیری از عود در افراد معتاد می باشد.
تحقیق حاضر از نوع تحقیقات نیمه آزمایشی است و در جمله تحقیقات تجربی قرار می گیرد. تعداد 30 نفر از معتادانی که در مرکز خود معرفِ بهزیستی شهر تهران دوره سم زدایی را با موفقیت به پایان رسانده بودند، در دو گروه آزمایش (15 نفر) و گواه (15 نفر) قرار گرفتند. گروه آزمایش به مدت 8 جلسه 90 دقیقه ای تحت درمان مددکاری گروهی به شیوه شناختی رفتاری قرار گرفتند و گروه گواه درمان خاصی دریافت نکردند. همه شرکت کنندگان در پژوهش، در آغاز پژوهش و دو ماه پس از پایان درمان، پرسشنامه راهبردهای مقابله ای کارور را تکمیل کردند. برای تحلیل داده ها روش های آمار توصیفی، آزمون خی دو و آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری های مکرر به کار برده شدند.
نتایج آزمون خی دو گویای معنادار بودن تفاوت دو گروه از لحاظ میزان عود بود (01/0 P<). آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری های مکرر بین دو گروه از نظر میزان بهره گیری از راهبردهای مقابله ای مسئله مدار و اثر تعاملی سبک مقابله ای مسئله مدار در مرحله پس از آزمون تفاوت معنادار نشان داد (001/0 P<).
درمان مددکاری گروهی به شیوه شناختی رفتاری در توسعه سبک های مقابله ای و پیشگیری از عود افراد معتاد مؤثر است.
حمایت اجتماعی و میزان سلامت اجتماعی همسران جانبازان اعصاب و روان شهر تهران
حوزه های تخصصی:
در تحقیق پیشرو رابطه حمایت اجتماعی با میزان سلامت اجتماعی همسران جانبازان اعصاب و روان با استفاده از تکنیک پیمایش مورد بررسی قرار گرفته است. پژوهش حاضر تحقیقی توصیفی از نوع همبستگی می باشد که رابطه بین حمایت اجتماعی و میزان سلامت اجتماعی را مورد بررسی قرار می دهد. جامعه آماری مورد بررسی همسران جانبازان اعصاب و روان ساکن شهر تهران در سال 1388 می باشند که تعداد آنها 6900 نفر بوده و از بین آنها 340 نفر را از طریق نمونه گیری طبقه بندی متناسب انتخاب و با استفاده از ابزار پرسشنامه داده ها را گردآوری و تجزیه و تحلیل نموده ایم. یافته های حاصل از این پژوهش حاکی از آن است که هرچه همسران جانبازان از حمایت اجتماعی بالاتری برخوردار باشند، متناسب با آن از سلامت اجتماعی بالاتری برخوردار خواهند بود. همچنین نتایج پژوهش نشان داد که خانواده مهمترین منبع کسب حمایت اجتماعی از نظر همسران جانبازان محسوب می گردد. با توجه به اینکه همسران جانبازان در مدت زمان طولانی با شوهران خود پیوند عاطفی داشته و به این ترتیب وضعیت سلامت اجتماعی آنان تحت تاثیر قرار می گیرد بنابراین ضرورت دارد که مداخلاتی از نوع حمایت اجتماعی از جمله حمایت های عاطفی، اطلاعاتی و ابزاری جهت بهبود وضعیت سلامت اجتماعی آنها صورت گیرد.
برساخت های شخصی پسران از نزاع های بین فردی خود در بستر محلات شیراز (مشارکت کنندگان: مهرجویان کانون اصلاح و تربیت استان فارس)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این مقاله، ارائه ی یک چارچوب نظری و مدل پارادایمی از برساخت های شخصی پسران از نزاع هایِ بین فردی شان در بستر محله های زندگی آنهاست. برای تحقق این هدف از روش شناسی کیفی و روش نظریه ی زمینه ای استفاده شد. مشارکت کنندگان این تحقیق را با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و معیار، هجده پسر ۱۵ تا ۱۸ ساله ی شیرازی تشکیل دادند که در کانون اصلاح و تربیت استان فارس به علت ارتکاب نزاع های بین فردی حضور داشتند. برای دستیابی به چارچوب نظری و مدل پارادایمی از طریق ۳ مرحله ی کدگذاری، بیش از ۵۰ مفهوم، ۱۳ مقوله ی فرعی، ۶ مقوله ی اصلی و یک مقوله ی هسته با عنوان «قمپزشدن برای سازگاری با شرایط زندگی در محلات» استخراج گردید. چارچوب نظری کشف شده حاصل از این پژوهش مطرح می کند که پسران در فضای اجتماعی نامساعد محلات خود، به طور مکرر در معرض نزاع های متنوع قرار می گیرند. با این مواجهه، علاوه بر حساسیت زدایی نسبت به پدیده ی نزاع و مشروعیت بخشی به کاربرد آن، این قضیه در ذهن پسران خطور می کند که آنها نیز ممکن است قربانی نزاع شوند؛ بنابراین ترس از بزه دیدگی و همچنین پیش بینی قربانی شدن، آنها را به فکر چاره ای اساسی می اندازد. بر این اساس پذیرش ارتکاب نزاع، مطلوب ترین و اجتناب ناپذیرترین راهبرد برای حل مسائل شخصی و خانوادگی، در دسترس پسرانِ محلات پایینِ شهری است. آنها با ارائه و نمایش یک نزاع شکوهمند و فتح آن، نه تنها مشکل حاضر خود را حل می نمایند، بلکه با کسب یک هویت قمپزی، از خطرات احتمالی آتی نیز پیشگیری می کنند. از نظر پسران، کسب هویت قمپزی در این محلات برای ادامه ی حیات ضروری است که منجر به کاهش آسیب و در نهایت باعث بیمه شدن خود و دگران مهم آنها در برابر انواع قربانی شدن می شود.
نقش رسانه در بزهکاری کودکان و نوجوانان (مقایسه دو گروه مددجویان کانون اصلاح و تربیت و شهروندان غیرکانونی 13-18 ساله شهر شیراز)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
تعامل گسترده انسان با کار باعث شده تا افراد در هر مکان و موقعیتی که باشند درجه ای از فشارهای عصبی یا فشار را در محیط کار احساس می کنند و این واقعیت امری معمولی و انکارناپذیر در تمام سازمان های مدرن امروزی است. این پژوهش با هدف بررسی آسیب شناختی پیامدهای دوری محل کار از خانه بر فرد و خانواده مورد مطالعه کارخانه سهامی ذوب آهن اصفهان (کارکنانی که در داخل و خارج از استان اصفهان مشغول به کار هستند) در سال 1393 انجام شده است. روش این بررسی پیمایشی بوده و داده هایی جمع اوری شده به کمک پرسشنامه محقق ساخته در میان افراد توزیع و جمع آوری شده است. جامعه آماری شامل 250 نفر از کارکنان ذوب آهن بوده که در سه شهر همدان، زرند کرمان و یزد کار می کنند، اما ساکن شهر اصفهان هستند. حجم نمونه به کمک جدول مورگان برآورد شد و 150 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. نتایج حاصل از تحلیل داده ها بویژه تحلیل رگرسیون نشان داد که بین مجموعه متغیرهای مستقل و وابسته تحقیق همبستگی نسبتاً قوی وجود دارد و مقدار ضریب تعیین تعدیل شده برابر با 389/0 است که این مقدار گویای این واقعیت آماری است که 39 درصد از کل میزان پیامدهای دوری محل کار از زندگی وابسته به 6 متغیر مستقل؛ شدت روابط خویشاوندی و خانوادگی، رضایت زناشویی، فرهنگ کار، دلزدگی شغلی، درآمد و رضایت شغلی است.
برساخت اجتماعی خودکشی: ارائه یک نظریه مبنایی
حوزه های تخصصی:
این نوشتار به دنبال کاوش در برساخت اجتماعی پدیده خودکشی از منظر اقدام کنندگان به خودکشی در شهر آبدانان است. داده های این مطالعه کیفی از طریق مصاحبه عمیق، مشاهده مشارکتی و اسناد و مدارک گردآوری شده و از روش نظریه مبنایی برای تحلیل داده ها استفاده شده است. با کمک روش نمونه گیری کیفی، نظری و هدفمند با 8 نفر از مطلعین کلیدی مصاحبه شده تا اشباع نظری حاصل گردد. سرانجام داده های گردآوری شده در قالب 64 مفهوم، 4 مقوله عمده و یک مقوله هسته کدگذاری و تحلیل شده اند. 4 مقوله عُمده عبارت اند از: گسیختگی خانوادگی، فشار ساختاری، فردیت عقیم مانده و فشار هنجاری. مقوله هسته نیز که دیگر مقولات کُلی را شامل می شود مقوله ""طرد اجتماعی"" است. یافته ها بر مبنای نتایج این مطالعه، اقدام به خودکشی برساختی اجتماعی است و به مثابه امری بسترمند، نتیجه واکنش ها و تعاملات جوانان آبدانانی به فرصت ها و محدودیت های محیط اجتماعی و فرهنگی است. به عبارت دیگر، بازسازی معنایی خوانش اقدام کنندگان به خودکشی از چگونگی برساخت پدیده خودکشی، حاکی از آن است که آن ها پدیده خودکشی را به مثابه واکنش و راهبرد گریزناپذیر به جدایی از جریان اصلی محیط اجتماعی- فرهنگی درک و تفسیر کرده اند.
حمایت اجتماعی و مقابله با بیماری سرطان
حوزه های تخصصی:
این پژوهش تاثیر میزان حمایت اجتماعی بر میزان توانمندی مقابله با بیماری را مورد مطالعه قرار داده است، نمونه مورد مطالعه تعداد یکصد نفراز بیماران زن مبتلا به سرطان سینه می باشد که به صورت سرپایی و بستری به بیمارستان طالقانی مراجعه کرده اند. با استفاده از روش تحقیق پیمایش و جمع آوری داده از طریق پرسشنامه و تجزیه تحلیل داده ها با محاسبات آماری گوناگون مشخص شد که: بین حمایت اجتماعی و توانمندی مقابله با بیماری سرطان سینه رابطه مستقیم و معناداری وجود دارد. متغیرهای مستقل مورد مطالعه در این بررسی عبارتند از: «حمایت ملموس، عاطفی، محبت آمیز، اطلاعاتی، عاطفی، حمایت با تعاملات اجتماعی مثبت، حمایت منابع رسمی و غیررسمی و همچنین حمایت خانواده». هرکدام از متغیر های مذکور رابطه مستقیم و معنی داری با متغیر وابسته یعنی «میزان توانمندی مقابله با بیماری» دارند. با تحلیل رگرسیون چند متغیره مشخص شد که از بین متغیرهای مستقل مورد بررسی، تنها متغیر و مهمترین متغیر پیش بینی کننده میزان توانمندی مقابله با بیماری، متغیر مستقل «حمایت با تعاملات اجتماعی مثبت» می باشد. در تحلیل رابطه متغیرهای زمینه ای «سن و تحصیلات» با «میزان حمایت اجتماعی و توانمندی مقابله» آشکار شد که، متغیر زمینه ای سن رابطه معکوس با میزان حمایت اجتماعی دارد. یعنی بیماران با سنین بالا نسبت به بیماران کم سن از حمایت اجتماعی کمتری برخوردار بودند و نیز متغیر زمینه ای میزان تحصیلات، رابطه مستقیم با میزان حمایت اجتماعی دارد. زیرا با افزایش تحصیلات، حمایت اجتماعی نیز افزایش داشته داده است. همچنین تحصیلات با توانمندی مقابله نیز رابطه مستقیم و معنی داری داشته است. بنابراین تحقیق حاضر، نظریه های مطرح شده و پژوهش های قبلی را مبنی بر تاثیر مثبت حمایت اجتماعی بر توانمندی مقابله و سلامت تقویت می نماید.
پیامدهای اخلاقی رفاه اجتماعی
حوزه های تخصصی:
آزادی های فردی امر اخلاقی را برجسته می سازند و پدیده شهروندی آن را تقویت می کند. برقراری روابط بین فردی در دوران جدید از سهولت بیشتری برخوردار شده و اعتماد بین انسان ها را فزونی بخشیده است. مشخصه اندیشه ورزی انسان در زندگی اجتماعی رشد نموده و تعادل اجتماعی را میسر می سازد. جستجوی عدالت از این طریق امکان پذیر شده و موجبات گفتگوی همگانی هموار می گردد و سرانجام، افراد به هر دو جنبه حقوق و تکالیف خود آگاهی می یابند. در این جامعه از آزادی مثبت سخن می رانیم که به افراد یاری رسانیده می شود تا نیازهای خود را برطرف سازند. با برجسته شدن این قبیل مفاهیم، لیبرالیسم اقتصادی عقب نشینی می کند و راه برای حضور همگانی و نیل به مفاهیم جدید هموار شده و زمینه های همبستگی مهیا می گردد. واضح است که دولت ها در اینجا وظیفه قانون گذاری، نظارت و کمک داشته تا با مراجعه به مردمی که هویت های گوناگون دارند به آنها کمک کنند. تلاقی بین اخلاق و رفاه، در توانمند شدن شهروندان است تا از فرصت ها استفاده کنند. استقرار این شرایط مسیر توسعه را هموار می سازد. استقرار ارتباطات متمدنانه نظیر مباحثه و گفتگو راه برقراری کنش های متقابل را برقرار می سازد و از سوی دیگر توانمندی آدمی به خردورزی وی کمک خواهد نمود و در صورت برخورداری ها از منابع جامعه می توان انتظار داشت که افراد به تکالیف خود در قبال دیگران عمل نمایند. پس از استقرار این شرایط است که می توان از انسان مسئول سخن گفت.
بررسی تأثیر ویژگی های شخصیتی بر میزان سلامت اجتماعی جانبازان شیمیایی
حوزه های تخصصی:
مطالعه و بررسی وضعیت ابعاد سلامت جانبازان شیمیایی کشور از هر نظر حائز اهمیت است و توجه به اصل فردیت و مشارکت در ارائه خدمات و تعیین وضعیت جانبازان نیز از اهمیت بسزایی برخوردار است. مطالعه حاضر به بررسی تأثیر ویژگی های شخصیتی بر میزان سلامت اجتماعی جانبازان شیمیایی و به دنبال آن تعیین رابطه و سهم نسبی هر یک از این ویژگی ها در تبیین سلامت اجتماعی آنان می پردازد. پژوهش حاضر از نوع پژوهش های همبستگی بوده که با ابزار پرسشنامه (کییز و شخصیتی نئو) و روش پیمایش انجام شده، جامعه آماری شامل کلیه جانبازان شیمیایی شهرستان سردشت بوده (400 نفر) که با توجه به محدود بودن تعداد نمونه از روش تمام شماری استفاده شده است. بخشی از نتایج بدست آمده حاکی از آن است که از بین عوامل شخصیتی مرتبط با سلامت اجتماعی، برونگرایی با (28) درصد، انعطاف پذیری با (14) درصد، با وجدان بودن با (15) درصد، دلپذیری با (14) درصد تبیین کننده سلامت اجتماعی جانبازان شیمیایی بودند، توجه به اصول مشارکت و فردیت در ارائه خدمات بنیاد شهید، توسعه اشتغال، ایمن سازی و مشارکت هر چه بیشتر جانبازان شیمیایی در جامعه از مهمترین پیشنهادات جهت افزایش میزان سلامت اجتماعی جانبازان شیمیایی می باشد.
عوامل و موانع فرهنگی اجتماعی ازدواج مجدد افراد همسر از دست داده
حوزه های تخصصی:
رابطه جو سازمانی با میزان تعارض معلمان مدارس ابتدایی
حوزه های تخصصی: