فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۶۱ تا ۲۸۰ مورد از کل ۳۱۲ مورد.
منبع:
پژوهشنامه مددکاری اجتماعی پاییز ۱۳۹۸ شماره ۲۱
133 - 172
حوزه های تخصصی:
بی سرپرستی کودکان همیشه بعنوان موضوعی اجتماعی مطرح می باشد. این کودکان به دلایل متعدد از حمایت خانواده خود محروم اند زیرا ممکن است یک یا همه افراد موثر در تأمین نیازهایش در زندگی را از دست بدهند. هدف اصلی این پژوهش، بررسی تجربه زیسته کودکان و نوجوانان بدسرپرست از زندگی در مراکز نگهداری شبانه روزی شهر تهران است که از لحاظ هدف تحفیق کاربردی و از نظر نوع روش، تحقیق کیفی با رویکرد پدیدارشناسی توصیفی می باشد. ابزار جمع آوری داده ها مصاحبه نیمه ساختار یافته است. جامعه آماری برای این امر کودکان دختر و پسر مقیم مراکز شبانه روزی شهر تهران می باشند که سن آنان بالای 13 سال و تجربه زندگی حداقل 5 سال را در این مراکز داشته و با استفاده از انتخاب هدفمند برگزیده شده اند تا از طریق مصاحبه با آنان به شناخت مشخص تری از مسایل و نیازهای آنان دست یابیم. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار MAXQDA استفاده شد. نتایج تحلیل مضمون 7 تم اصلی و 22 مفهوم به دست داد. همچنین فقدان بعنوان ذات مشترک پدیده تعیین شد. یافته ها حاکی از درک پیچیده ای از زندگی در مراکز شبانه روزی توسط شرکت کنندگان بود. آنان با وجود محدودیت و نظارت زیاد در این مراکز از زندگی خود رضایت داشتند اما حضور در این مراکز را منشا آینده ای مبهم برای خود می دانند و درخواست شادی بیشتر، حمایت و پذیرش در جامعه داشته و نسبت به خانواده خود احساسی دوگانه از دلتنگی و ناراحتی دارند.
اعتیاد به مثابه مواجهه مخاطره آمیز نوجوانی با چالش های هویتی و عرصه های نقش پرداز (مطالعه کیفی دلایل و شرایط مداخله گر اعتیاد به مواد مخدر در سطح شهر ایلام)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه مددکاری اجتماعی تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲۰
159 - 192
حوزه های تخصصی:
پنداشت ایلامی ها از اعتیاد به مثابه یکی از مهمترین آسیب های اجتماعی مهم در استان است که این تحقیق سعی دارد به روش کیفی به دنبال پاسخ گویی به چرایی وقوع آن باشد. سوال اصلی تحقیق حاضر این است مصرف کنندگان در شهر ایلام چه روایت هایی را از چگونگی درگیری خود به مواد مخدر بیان می کنند؟ روش مورد استفاده در این تحقیق کیفی از نوع گراندد تئوری است. میدان تحقیق شهر ایلام است. نمونه های تحقیق را 25 نفر از مردان ساکن مراکز ترک اعتیاد (19 تا 38 ساله) تشکیل دادند که وقت و توانایی شرکت در تحقیق را داشتند. مهمترین مقولات بدست آمده از تحقیق عبارتند از: اعتیاد به مثابه شورش علیه خانواده؛ اعتیاد به مثابه ضدیت با مدرسه؛ گرایش به مواد حرکتی برای استقلال؛ همنوایی با دیگران مهم؛ تجربه دوگانه دسترس پذیری آسان به مواد و غیر آسان به فضاهای فراغتی؛ معناسازی جذاب برای مواد؛ تجربه دلپذیر آغازین و ناسازگاری با انگاره های پیشین؛ اهمال و تأخیر در وقوف خانواده به مصرف فرزند؛ فقر و جداگزینی مکانی از خانواده؛ قصور خانواده در برخورد منطقی؛ مفیدیت کنشگری عاطفی و تلاش معتاد برای ترک و تکرار چرخه طرد و حذف شدگی در جامعه. مقوله هسته نیز «مواجهه مخاطره آمیز نوجوانی با چالش های هویتی و عرصه های نقش پرداز» است که پوشش دهنده سایر مقولات است.
تجربه زیسته دانش آموزان دختر تیزهوش شهر کرمان از دوران قاعدگی شان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه مددکاری اجتماعی زمستان ۱۳۹۸ شماره ۲۲
159 - 198
حوزه های تخصصی:
اولین سیکل قاعدگی دختران، معمولاً تجربه ای ناخوشایند به شمار می رود زیرا با عصبی شدن، خجالت زدگی نسبت به تغییرات بدن و تغییرات روانی و خلق وخو همراه است. به نظر می رسد که آگاهی از تغییرات این دوران می تواند بر نگرش و عملکرد مثبت و منفی در مورد آن تأثیرگذار بوده و موجب سلامت جسمی و روانی دختران شود. این پژوهش با اتخاذ رویکرد پدیدارشناسی به توصیف تجربه زیسته دانش آموزان دختر تیزهوش از دوران قاعدگی شان می پردازد. داده ها از طریق مصاحبه عمیق و نیمه ساختاریافته با 15 نفر از دانش آموزان دختر تیزهوش سال دهم شهر کرمان با نمونه گیری هدفمند جمع آوری و با استفاده از شیوه کدگذاری باز تحلیل شد. از تحلیل داده ها مضامین اصلی و فرعی استخراج شد. این مضامین عبارتند از: تجربه قبل از قاعدگی (معمّای آگاهی و احساسات متناقض)، تجربه اولین قاعدگی (پیش بینی ناپدیری، شوک شادی و ترس، درخواست اطلاعات، پشتیبانی خانواده و ابزارهای حیاتی) و تجارب قاعدگی های بعدی (رشد مراقبت شدگی و مراقبت کنندگی، مختل شدن زندگی فردی و اجتماعی و برخوردهای چندگانه فرا فردی با قاعدگی). در نتیجه، تجربه زیسته دختران نشان می دهد که افزایش آگاهی دانش آموزان از قاعدگی باعث می شود ، مشکلات روحی -جسمی این دوره را درک و توانایی بیشتری برای غلبه برآنها داشته باشند. پیشنهاد می شود با برگزاری جلسات آموزش خانواده توسط متخصصین حوزه زنان برای دانش آموزان دختر و برای والدین آنها به خصوص مادران، ساخت برنامه های مفید پزشکی به وسیله صداوسیما، بهبود بخشیدن محتوای کتب درسی با شرایط وقوع زمان قاعدگی و... دختران را از اهمیت سلامتی شان آگاه ساخت.
بررسی جامعه شناختی کژکارکردهای سیاست های حمایتی با تاکید بر طرد اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه مددکاری اجتماعی تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲۴
107 - 157
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی کژکارکردهای سیاستهای حمایتی در زنان سرپرست خانوار تحت پوشش دو نهاد حمایتی کمیته امداد امام خمینی و سازمان بهزیستی انجام شده است. در این پژوهش با به کارگیری مفهوم طرد اجتماعی، به بررسی جامعه شناختی مسئله تحقیق پرداخته شده است. روش تحقیق نظریه زمینه ای بوده و 36 مصاحبه عمیق و نیمه ساختار یافته با دو گروه از پاسخگویان، مشتمل بر مددجویان و متخصصین انجام شده است. پس از سنخ شناسی سه گانه طرد اجتماعی و گونه های وابستگی متناظر با آن پدیده مرکزی مبتنی بر یافته های پژوهش تحت عنوان "وابستگی منفعلانه" برساخت شده است. مهمترین علل اصلی این پدیده در چهار مقوله "طرد مزمن" ، "جامعه پذیری وابسته پرورِ زنان" ، "درجاماندگی سیستم حمایتی" و "کلیشه سازی زن سرپرست خانوار" شناخته شده اند. شرایط زمینه ای تحت عنوان "سیاسی شدن حمایتها" و "شرایط فزاینده فراوانیِ زنان سرپرست خانوار " مقوله بندی شده اند. شرایط مداخله گر نیز تحت مقوله های" سوء مدیریت" و "نقص قوانین" بر ساخت شده اند.راهبردهای اصلی در سه مقوله "بازاندیشی سوداگرانه" ، "ناتوان نمایی" و "طرد خود خواسته" مقوله بندی شده اند و پیامدهای این پدیده نیز در دو مقوله "مطالبه گری مستمر" و " اشتغال گریزی" صورت بندی شده اند. در این پژوهش مددجویانی که طرد مزمن و بین نسلی را تجربه کرده اند، ظرفیت بالایی برای وابستگی منفعلانه به حمایتها- به عنوان اصلی ترین کژکارکرد سیاستهای حمایتی- دارند و شایسته است در اتخاذ سیاستهای حمایتی برای مطرودین مزمن متناسب با وضعیت طرد شدگی آنان، نسبت به پیشگیری و کنترل وابسته شدن به حمایتها و رسوب در سیستم حمایتی برای این افراد تمهیداتی اندیشیده شود.
فهم تجربه زیسته پدران دارای فرزند کم توان ذهنی: یک مطالعه پدیدارشناسی تفسیری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه مددکاری اجتماعی تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲۸
55 - 114
حوزه های تخصصی:
داشتن فرزند معلول، بار روانی اجتماعی سنگینی بر خانواده وارد می کند و پدر به عنوان مدیر خانواده ، سنگینی این بار را بیشتر احساس می کند. هدف این پژوهش ، فهم تجربه زیسته پدران دارای فرزند معلول ذهنی با روش کیفی و با تکیه بر پدیدارشناسی تفسیری و نظریه پردازان مهمی همچون: هوسرل، هایدگر، مرلوپنتی، شوتس، فوکو، بوردیو و ون مانن است. روش نمونه گیری ، نمونه گیری هدفمند است که با بیست نفر از پدران دارای فرزند معلول ذهنی دارای پرونده در اداره بهزیستی شهرستان ، با در نظر گرفتن معیارهایی از جمله زندگی فرزند معلول در خانه و راضی به مصاحبه شدن و سایر معیارها، مصاحبه های عمیقی صورت گرفت. داده ها براساس هرمنوتیک مضاعف تحلیل و توصیفات متنی شرکت کنندگان به توصیفات ساختاری تبدیل شد.نتایج منجر به شناسایی یک مقوله مرکزی با عنوان بار پدر دارای فرزند معلول و سه مضمون اصلی بار معطوف به فرد، بار معطوف به خانواده و بار معطوف به اجتماع شد. یافته ها سرشار از تجارب منفی فردی وآسیب های روحی و روانی مانند استرس، اضطراب، افسردگی، سیری از زندگی، و تجارب خانوادگی همچون نامناسب بودن روابط با همسر و فرزندان، فرزندان باهم و تجارب اجتماعی مثل داغ های ننگ، انگ های اجتماعی، طرد و انزوای اجتماعی بود و از فشار سنگین بارمالی و اقتصادی حکایت داشت . توجه به تجربه زیسته پدران بجای مادران، نوآوری مهم این پژوهش بود. نتیجه این شد که تعامل همه ی بارها با یکدیگر ، فشار بار پدری را نیازمند حمایت و توجه می کند.
تجربه تحقیر اجتماعی در زنان مبتلا به اچ آی وی/ایدز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه مددکاری اجتماعی تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲۴
189 - 226
حوزه های تخصصی:
تحقیر به عنوان امری اجتماعی، چندوجهی، پویا و رابطه ای روابط و تعاملات اجتماعی فرد را دستخوش تغییرات منفی می کند. میزان و گستره-ی این تغییرات در فرد تحقیر شونده با توجه به جایگاه او و موضوع تحقیر، متفاوت است. مطالعه حاضر با هدف بررسی تجربه ی تحقیر اجتماعی در زنان مبتلا به اچ آی وی/ایدز انجام شده است. با توجه به جایگاه فرودست زنان در گروه های مورد بررسی و داغ ننگ پیچیده ی مرتبط با موضوع تحقیر یعنی اچ آی وی/ایدز مطالعه حاضر گامی به سوی آگاهی از یک پدیده اجتماعی متکثر و کمتر شناخته شده می باشد. تحقیق حاضر به روش کیفی انجام شده و جامعه پژوهشی، زنان مبتلا به اچ آی وی/ایدز در استان تهران بوده است. جامعه مذکور از سه باشگاه افراد مثبت در شهرهای ورامین، شهریار و تهران(باشگاه استاد معین) انتخاب شده اند. از میان افراد باشگاهها، نمونه ها (21 نفر)به صورت در دسترس با حداکثر تنوع ، رضایت آگاهانه و اصول اخلاقی رازداری انتخاب و به سوالات پاسخ داده اند. زمان گردآوری اطلاعات زمستان و بهار 1398-1397،ابزار گردآوری به صورت مصاحبه نیمه ساخت یافته و شیوه تحلیل اطلاعات به صورت «تحلیل مضمونی» بوده است. مهمترین مضامین به دست آمده عبارتند از«تحقیر ناشی از غیرسازی»،«تحقیر ناشی از بی ارزش شماری»، «مارپیچ زنانگی»، «ایدز و تحقیر»، «هراس از تحقیر» و «پذیرش تحقیر». مبتنی بر یافته ها می توان گفت اچ آی وی/ایدز در تلاقی با جنسیت، رابطه هم افزایی داشته و تحقیر بیشتر زنان مبتلا را موجب می شود. این وضعیت در کانون زندگی زنان مبتلا قرار گرفته و تمامی تجارب روزمره آنان را تحت تاثیر خود قرار می دهد.
سیاستگذاری اجتماعی و مسئله امید: مطالعه ارزیابی جامعه از آینده در پیمایشهای ملی دهه 1390(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه مددکاری اجتماعی بهار ۱۴۰۰ شماره ۲۷
29 - 64
حوزه های تخصصی:
امید به آینده در مطالعات اخیر علوم اجتماعی بر ارزیابی مثبت از بهبود اوضاع اقتصادی و اجتماعی دلالت دارد. ارزیابی از آینده خود تاحدزیادی متأثر از ارزیابی از روندهای پیشین و وضعیت اکنون جامعه است. درواقع، ارزیابی پاسخگویان از آینده به نوعی نقد وضعیت و سیاست های فعلی و پیشین است؛ نوعی ارزیابی بازتابی و نقد تداوم و چسبندگی سیاست های فعلی. «نه» به آنچه تاکنون رخ داده است و تأکید بر ضرورت تغییر بنیادین. این برداشت تداعی کننده تاریخی بودن مسئله امید است. در این مقاله، ارزیابی جامعه از آینده براساس داده های پیمایش ملی سلامت اجتماعی بررسی شده است. در این پیمایش که در سال 1397 انجام شده، در هشت محور اقتصادی و اجتماعی ارزیابی پاسخگویان از وضعیت آینده جویا شده است. تطبیق داده های این پیمایش با دو پیمایش ارزش ها و نگرش های ایرانیان و سرمایه اجتماعی در امتداد زمانی نشان از روند کاهنده ارزیابی امیدوارانه ایرانیان از آینده دارد. با استفاده از داده های موجود در گزارش های تحلیلی و آماری حوزه های مرتبط نظیر فقر، اشتغال، بیکاری، وضعیت برخورداری استان ها، و غیره نسبتِ بین داده های پیمایش و وضعیتِ موجود جامعه توضیح داده می شود. شواهد نشان می دهد پنداشت جامعه از وضعیت خود با داده های ثبتی رسمی و پژوهشی انطباق دارد و برداشت های ذهنی از وضعیت معرّف وضعیت واقعاً موجود اقتصادی و اجتماعی است.
آسیب شناسی ساماندهی زلزله با تأکید بر مشارکت خودجوش مردمی (مورد مطالعه: شهرستان سرپل ذهاب)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه مددکاری اجتماعی تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲۰
127 - 158
حوزه های تخصصی:
این پژوهش به آسیب شناسی ساماندهی زلزله در شهرستان سرپل ذهاب با تأکید بر مشارکتِ خودجوشِ مردمی در روند کمک به آسیب دیدگان در هفته اول پس از وقوع حادثه پرداخته است. این پژوهش مبتنی بر استراتژی استفهامی بوده و تکنیک جمع آوری داده ها، مصاحبه نیمه-استاندارد می باشد و بر اساس اشباع نظری پایان یافته است. جامعه آماری این پژوهش، امدادرسانانِ اهل سرپل ذهاب در هفته اول امدادرسانی به آسیب دیدگان هستند و به روش نمونه گیری نظری-هدفمند انتخاب شده اند. بر اساس تحلیل محتوای صورت گرفته از مصاحبه ها، ابتدا 45 گزاره مفهومی از بین اظهارات مصاحبه شوندگان انتخاب شدند و این مفاهیم در اختیار مصاحبه شوندگان قرار گرفتند و به تأیید آن ها رسیدند. سپس این مفاهیم در قالب ۱۱ مقوله بازسازی معنایی شدند. با توجه به یافته ها، نتیجه گیری شده است که در صورت بروز چنین حوادثی، لازم است امدادرسانان، آسیب دیدگان و سازمان های رسمی مرتبط ازنظر دانش، مهارت و آگاهی، به صورتی اجتماعی شوند که فهم مشترکی از اقدامات و تعاملات لازم در حین و بعد از وقوع زلزله پیدا کنند تا سازمان های خودجوش مردمی کارآمدی لازم را داشته باشند. همین طور باید نقش و کارایی سازمان های مردم نهاد و زنان نیز در چنین حوادثی موردتوجه قرارگیرد.
مقایسه اثر بخشی آموزش مهارت های زندگی و ذهن آگاهی بر احساس انسجام در نوجوانان دختر شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه مددکاری اجتماعی پاییز ۱۳۹۹ شماره ۲۵
101 - 131
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف این تحقیق مقایسه اثر بخشی مهارت های زندگی و ذهن آگاهی بر احساس انسجام در بین دانش آموزان دختر است. روش شناسی: پژوهش حاضر، از نظر هدف، کاربردی و از لحاظ روش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون است. جامعه آماری پژوهش حاضر، شامل دانش آموزان دختر مقطع متوسطه شهر تهران (منطقه 3) است. شیوه نمونه گیری در دسترس است، با توجه به اینکه تعداد دانش آموزان هر کلاس 20 نفر می باشد تعداد 20 نفر به عنوان نمونه انتخاب گردید. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه (احساس انسجام فلسنبرگ، 2006) و پکیج آموزشی (مهارت های زندگی فتی و موتابی و ذهن آگاهی وزیری) استفاده شد. یافته ها: نتایج تحلیل داده ها ا استفاده از تحلیل کوواریانس چند متغیره (Mancova) نشان داد که آموزش مهارت های زندگی و ذهن آگاهی بر احساس انسجام تاثیر دارند(05/0>P). نتیجه گیری: با توجه به تأثیر آموزش مهارتهای زندگی و ذهن آگاهی بر احساس انسجام، می توان از این آموزشها در مدارس استفاده کرد تا بدین طریق سطح آگاهی دانش آموزان و والدین افزایش یابد.
بازسازی معنایی کولبری، مطالعه کیفیِ کولبران غیر رسمی شهر سقز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه مددکاری اجتماعی بهار ۱۳۹۹ شماره ۲۳
175 - 215
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی تجربه ی زیسته ی کولبران و بازسازی معنایی این تجربه است. بدین منظور از نظریه ی زمینه ای و تکنیک مصاحبه ی نیمه ساختاریافته استفاده شده است. نمونه ی مورد مطالعه کولبران غیررسمی شهرستان سقز است و نمونه گیریِ هدفمند تا رسیدن به اشباع نظری انجام و 21 نفر انتخاب شده اند. متن مصاحبه ها در قالب بیش از 125 مفهوم، 17مقوله عمده و یک مقوله هسته ای کدگذاری شده است. مقوله های عمده شامل: «تعلق و تعهد گروهی»، «مناسک خاص گروه»، «خطرات جسمی»، «آسیب های روحی روانی»، «انزوا و طرد اجتماعی»، «عکس العمل به برچسب ها»، «خطرات طبیعی»، «خطرات غیر طبیعی»، «فقر و فشار اقتصادی»، «بی اعتمادی اجتماعی»، «پذیرش و دسترسی آسان»، «توجیه و مشروعیت دادن به کار خود»، «مهارت و توانایی کنترل مخاطرات»، «تمایل به ترک»،«تضعیف تولید سنتی»، «تعاملات قومی و فامیلی برون مرزی» و« مشخصات خاص» می باشد. مقولات در قالب مدل پارادایمی بر اساس شرایط علی، استراتژی ها و پیامدها دسته بندی شد و در نهایت، مقوله ی هسته ایِ این پژوهش، «کولبری، حرفه ای پرمخاطره در تنگنای توسعه نیافتگی مرزها» است. به عبارت دیگر از دید و خوانش آنان، کولبری واکنشی به وضع معیشتی و محیطی نامناسب منطقه است.
بررسی نقش اندازه جمعیت نسل ها در اشتغال آنها در ایران ( 1395- 1350)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه مددکاری اجتماعی تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲۸
159 - 200
حوزه های تخصصی:
طی سال-های اخیر سیاستهای جوان سازی جمعیت در ایران مورد توجه قرار گرفته است؛ اما دو دیدگاه متفاوت نسبت به تأثیر این سیاست نرخ اشتغال وجود دارد؛ یک عده افزایش جمعیت جوان را به علت عدم تعادل بین عرضه و تقاضا باعث افزایش بیکاری دانسته اند؛ و عده ایی دیگر معتقدند که چون نیروی جوان تحرک و جابه جایی بیشتری برای یافتن شغلی متناسب دارند؛ باعث افزایش فرصت های شغلی توسط شرکت ها جهت جذب نیروی جوان می شوند. لذا در این پژوهش با هدف«بررسی نقش اندازه جمعیت نسل ها بر روی اشتغال ایران» و با استفاده از روش تحلیل ثانویه، جامعه آماری را که شامل افراد در سن فعالیت به تفکیک گروه های سنی(19-15سال...،64-60سال) در طی بازه زمانی1395-1350در سطح کشور می باشد؛ با تکنیک تحلیل داده ها مورد بررسی قرار داده؛ و با کنترل متغیرهای مستقل اقتصادی، جمعیتی و اجتماعی-فرهنگی در پی پاسخ به این سوال هستیم که آیا با افزایش جمعیت یک نسل اشتغال آن نسل کاهش خواهد یافت یا خیر؟ یافته ها نشان داد پس از کنترل متغیرها، نه تنها رابطه ی معکوس بین جمعیت و اشتغال نسل ها وجود ندارد؛ بلکه در گروه های سنی39-35سال، 44-40سال، 59-55سال و 64-60سال رابطه ی مستقیم و قوی و در سایر گروه های سنی رابطه ی معناداری مشاهده نمی شود.
تأثیر الگوی مداخله مددکاری اجتماعی در طلاق بر افزایش رضایت زناشویی، سازگاری و کاهش پیگیری طلاق در زوج های متقاضی طلاق توافقی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه مددکاری اجتماعی زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲۶
1 - 51
حوزه های تخصصی:
هدف:پژوهش حاضرباهدف اثربخشی الگوی مداخله مددکاری اجتماعی درکاهش پیگیری طلاق،افزایش رضایت زناشویی وافزایش سازگاری درزوج های متقاضی طلاق توافقی،درشهرقزوین انجام شده است،این پژوهش به لحاظ هدف کاربردی و به لحاظ شیوه گردآوری اطلاعات،کمی است. روش: پژوهش حاضربا روش پژوهش آزمایشی با گروه کنترل با استفاده از طرح پیش آزمون -پس آزمون انجام شد.جامعه آماری پژوهش را زوج های متقاضی طلاق توافقی که درسال 1398 اقدام به طلاق نموده واسامی ایشان جهت انجام مددکاری اجتماعی و مشاوره طلاق توافقی شهر قزوین ثبت شده بود را تشکیل داده اند.تعداد آنها براساس آمارموجود 2488 نفر است که برمبنای جدول مورگان ازاین جامعه 165 زوج( 331 نفر) به صورت نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند آزمودنی ها پرسشنامه سازگاری بل و پرسشنامه رضایت زناشویی انریچ رادر دومرحله پیش آزمون و پس آزمون،تکمیل کردند.گروه آزمایش تحت مداخله ی پیشگیری ازطلاق در 5 جلسه 2 ساعته در5 هفته تحت آموزش قرار گرفتند.داده ها دردو بخش توصیفی و استنباطی وآزمون رتبه بندی فریدمن،آزمون کلموگرف-اسمیرنف، آزمون کوواریانس چند متغیره،آزمون تی مستقل و آزمون مک نمار مورد تجزیه و تحلیل قرارگرفت.یافته های نتایج نشان داد که میزان رضایت زناشویی و سازگاری درزوج های گروه آزمایش در پس آزمون به طور معنی داری از گروه کنترل متفاوت شد.هم چنین نتایج آزمون مک نمار که به منظور بررسی تفاوت گروه آزمایش وگروه کنترل درمتغیرکاهش پیگیری طلاق انجام شد، نشان می دهد که میزان کاهش پیگیری طلاق درگروه آزمایش به صورت معنی داری با گروه کنترل متفاوت است .
تببین جامعه شناختی خشونت مردان علیه همسران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه مددکاری اجتماعی پاییز ۱۴۰۰ شماره ۲۹
175 - 211
حوزه های تخصصی:
خشونت علیه زنان یکی از آسیب های اجتماعی در جهان امروزی است. در مطالعه حاضر، با هدف بررسی کلیه پرونده های شش ماه اول سال 1399، زنان مراجعه کننده به اورژانس اجتماعی اداره بهزیستی شهرستان نجف آباد که مورد خشونت از سوی همسر خود قرار گرفته اند، برای مطالعه انتخاب گردید. این تحقیق به صورت مقطعی، توصیفی، تحلیلی و بر اساس تحیل داده های ثانویه است که اطلاعات آن به صورت گذشته نگر جمع آوری شده است. داده های این تحقیق، پاسخهای موجود در پرسشنامه ضمیمه شده در پرونده زنان مراجعه کننده به اورژانس اجتماعی بود که با ورود داده های موجود در برنامه نرم افزارآماری spss مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته های تحقیق نشان دهنده این موضوع است که بیشترین خشونت صورت گرفته بر زنان به ترتیب از نوع خشونت کلامی و جسمی می باشد؛ همچنین بین وجود فرهنگ مردسالاری، جامعه پذیری جنسیتی مرد در دوران کودکی، شرایط اقتصادی نابسامان خانواده، شرایط اجتماعی نابسامان خانواده، وضعیت روانی و مسائل جنسی در خانواده با خوشت علیه زنان رابطه معنادار بدست آمد. از طرفی بین ویژگی های زمینه ای با خشونت علیه زنان رابطه ای گزارش نگردید. در نهایت در بین متغیرهای تحقیق، به ترتیب شرایط اقتصادی نابسامان خانواده با 64 درصد و شرایط نابسامان اجتماعی با 19 درصد بیشترین سهم را در تبیین میزان خشونت علیه زنان دارد.
بررسی نقش معنویت و نگرش نسبت به مرگ در بهزیستی روان شناختی سالمندان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه مددکاری اجتماعی بهار ۱۳۹۹ شماره ۲۳
217 - 248
حوزه های تخصصی:
مقدمه: پدیده سالمندی و چالش های اجتماعی و فردی آن ازجمله مباحثی است که امروزه با توجه به رشد جمعیت سالمندان بیشتر مورد توجه پژوهشگران قرارگرفته است. یکی از این جنبه ها بهزیستی روان شناختی این افراد به عنوان یک شاخص کیفیت زندگی است که به عوامل مختلفی گره خورده است، ازجمله عواملی که در دوران سالمندی به ویژه پررنگ و قابل تأمل هستند، معنویت و نگرش نسبت به مرگ است، اینکه فرد سالمند با نگرش ترس و اجتناب یا پذیرش و سازش با پدیده مرگ مواجه شود و همچنین معنویت فرد چه تأثیراتی بر بهزیستی روان شناختی او دارد، موضوع پژوهش حاضر است. روش:پژوهش حاضر از نوع همبستگی است و از طریق رگرسیون چندگانه موردبررسی قرارگرفته است. در این پژوهش 182 سالمند به روش نمونه گیری در دسترس مشارکت داشتند. از سه مقیاس معتبر پرسشنامه نیم رخ نگرش نسبت به مرگ (DAPR) ، بهزیستی روان شناختی ریف، معنویت پارسیان استفاده شد، روایی و پایایی پرسشنامه های مذکور در پژوهش حاضر بررسی و تائید گردید. یافته:با توجه به تحلیل های صورت گرفته نتایج رگرسیون چندگانه نشان داد که متغیرهای معنویت و نگرش نسبت به مرگ-اجتنابی پیش بینی کننده های قوی بهزیستی روان شناختی هستند. بحث:رابطه منفی و معنادار نگرش نسبت به مرگ-اجتنابی با بهزیستی روان شناختی بیانگر این مهم است که علی رغم اینکه در جامعه سالمندان و بخصوص مراکز حمایتی و پوششی آن ها، پدیده انکار مرگ و فرار از مباحث مرتبط با مرگ به عنوان یک رویه پذیرفته شده در حال نهادینه شدن است؛ اما باعث کاهش بهزیستی روان شناختی در سالمندان می گردد. از سوی دیگر معنویت عامل مثبتی در احساس بهزیستی سالمندان است که باید مورد توجه ویژه قرار گیرد.
چگونگی شکل گیری روابط فرا زناشویی زوجین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه مددکاری اجتماعی تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲۸
227 - 262
حوزه های تخصصی:
روابط فرازناشویی یکی از آسیب های نهاد خانواده است که بشکل اساسی رابطه زوجین را تحت تاثیر قرار می دهد. علی رغم آنکه نگرش اعضای جامعه به روابط فرازناشویی و پیامدهای آن منفی است و این عمل بعنوان پدیده ای غیرقابل توجیه در نظر گرفته می شود اما امکان رخ دادن آن طی فرایندی هم برای مردان و هم زنان وجود دارد. بر این اساس پژوهش حاضر با هدف شناسایی فرایند شکل گیری روابط فرازناشویی زوجین انجام گرفته است. روش تحقیق مطالعه حاضر براساس رویکرد کیفی و با استفاده از تکنیک مصاحبه روایتی بوده است. نمونه آماری مطالعه 20 نفر از افراد مراجعه کننده به دادگاه و دفاتر وکالت شهر مشهد و حجم نمونه بر اساس قاعده اشباع اطلاعاتی تعیین گردید. در تحلیل مصاحبه ها 13 مقوله اصلی و 39 مولفه استخراج شد. روابط بین مقولات محوری نشان داد که روابط فرازناشویی طی یک فرایند چهار مرحله ای ایجاد می شود. این مراحل شامل شرایط زمینه ای، شرایط علی، استراتژی ها و شرایط مداخله گر است که موجب گرایش به روابط فرازناشویی و در نهایت برقراری روابط فرازناشویی شده است. در نهایت مقوله هسته ای این پژوهش "تضعیف کدهای شرافتی در جامعه امروز" استخراج شد.
تاثیر موسیقی درمانی غیرفعال بر کیفیت زندگی سالمندان ساکن در آسایشگاه های سالمندان تهران (مقایسه موردی آسایشگاه های سالمندان استان تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه مددکاری اجتماعی تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲۴
1 - 35
حوزه های تخصصی:
موسیقی درمانی استفاده از مهارتهای موزیکی در جهت بهبود کارکرد جسمی، روانی و واکنش های عاطفی- اجتماعی، کمک به رشد تواناییهای حرکتی، تحصیلی، ارتباطی، روحیه ی اجتماعی و عاطفی و در نهایت بهبود سطح کیفیت زندگی است. هدف پژوهش حاضر بررسی تفاوت کیفیت زندگی سالمندان 60 سال به بالای ساکن در 60 آسایشگاه سالمندان در دو حالت دریافت و عدم دریافت موسیقی درمانی غیرفعال است. جامعه آماری 1800 نفر بوده اند؛ حجم نمونه محاسبه شده با استفاده از فرمول کوکران 318 نفر محاسبه گردیده است که با بهره گیری از روش نمونه گیری خوشه ای و تصادفی ساده به توزیع پرسشنامه ها اقدام گردید. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه استاندارد 26 گویه ای کیفیت زندگی است که بر اساس طیف لیکرت تنظیم گردیده است. روش تحقیق از نظر روش شناسی کمی و از نوع مقایسه ای می باشد. یافته ها بیانگر این است که فرضیات مبنی بر تفاوت کیفیت زندگی(Sig=0/000)، سلامت محیط(Sig=0/001)، روابط اجتماعی(Sig=0/011)، سلامت جسمانی(Sig=0/048)، سلامت روان(Sig=0/000) سالمندان بر حسب دریافت و عدم دریافت موسیقی درمانی غیرفعال تایید شده اند و کیفیت زندگی مردان سالمند بهتر از زنان سالمند می باشد.لذا با نظر به شناخت روحیات سالمندان مستقر در هر آسایشگاه با استفاده از فعالیت های متعدد موسیقی درمانی از جمله پخش موسیقی، آواز خواندن و ... می توان در راستای بهبود عملکرد جسمی و روانی سالمندان گام برداشت تا از این طریق به بالا رفتن امید به زندگی در آنها و کاهش بیماری های روحی کمک نمود.
تغییر و تطور پژوهش ها و قوانین مرتبط با مددکاری اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه مددکاری اجتماعی پاییز ۱۴۰۰ شماره ۲۹
153 - 174
حوزه های تخصصی:
تداوم و توسعه هر علمی وابسته به پژوهش هایی است که در حیطه آن علم به انجام می رسد. ایستایی در پژوهش های صورت گرفته در یک رشته علمی، زمینه ساز رکود در آن حوزه معرفتی می شود و پویایی در تحقیقات، ضمانت بخش توسعه آن علم و رشد عالمانش می گردد. از این رو، برای کسب آگاهی از این که جایگاه یک رشته علمی در شرایط کنونی چگونه است، چه فرایندی را تا کنون طی کرده و چه چشم اندازی را پیش رو دارد، نیاز به انجام یک تحقیق درون کاوانه دارد. برای تحقق این امر، مجموع تحقیقات انجام شده در یک عرصه علمی، خود به مثابه موضوع یا قلمرویی برای یک پژوهش مستقل نقاد شناخته شود. بر پایه چنین پژوهشی، می توان به نقاط ضعف و قوت یک رشته علمی پی برد؛ می توان محدودیت های آن را شناسایی کرد و فرصت های پیش رویش را باز شناخت. ابتناء تحقیق حاضر نیز بر همین قاعده است؛ یعنی تلاش شده است که پژوهش های دانشگاهی انجام شده در رشته مددکاری اجتماعی ایران در طی پنج دهه از عمر پژوهش مدار این رشته مورد بررسی نقادانه قرار گیرد. افزون بر این، تلاش شده است تا ارتباط موضوعی قوانین مصوب با این رشته علمی واکاوی شود. برای بررسی هر دو حیطه مورد بررسی، از روش تحلیل محتوای کمی استفاده شده است. در کاربست این روش، 645 پژوهش دانشگاهی و 169 سند قانونی مورد استفاده قرار گرفته اند. از جمله یافته های این تحقیق می توان به ارتباط میان نهاد علم و نهاد قانون گذاری اشاره کرد که در طی دوران مورد بررسی، همگرایی ها و واگرایی هایی را تجربه کرده است.
عاملان جامعه پذیری و گرایش به رفتارهای پرخطر با تاکید بر نظریه یادگیری اجتماعی (مورد مطالعه شهروندان کاشان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه مددکاری اجتماعی بهار ۱۴۰۰ شماره ۲۷
65 - 95
حوزه های تخصصی:
خانواد اصلی ترین عامل جامعه پذیری در هر جامعه ای است. با بزرگ تر شدن فرزندان، نقش همسالان پررنگ تر می شود و در کنار این دو عامل مهم رسانه و عاملان دینی زمینه جامعه پذیری افراد را فراهم می نمایند. این پژوهش با هدف بررسی نقش عاملان جامعه پذیری و گرایش به رفتارهای پرخطر در بین شهروندان کاشانی بر مبنای رویکرد نظریه یادگیری اجتماعی انجام شده است. روش تحقیق به کار رفته در پژوهش حاضر پیمایشی بوده و نمونه آماری پژوهش تعداد 552 نفر از شهروندان شهر کاشان براساس فرمول کوکران و به روش نمونه گیری احتمالی متناسب با حجم به عنوان نمونه نهایی انتخاب گردیدند. پایایی پرسشنامه بر اساس ضریب آلفای کرونباخ و اعتبار آن بر اساس نظرات افراد متخصص دانشگاهی صورت گرفته است. برای تحلیل استنباطی و سنجش ارتباط بین متغیرهای مستقل و وابسته از آزمون های آماری همبستگی پیرسون و آزمون T مقایسه زوجی با استفاده از نرم افزارهای SPSS 25 استفاده شده است. یافته های پژوهش حاکی از این بوده است که گرایش شهروندان به رفتارهای پرخطر در حد متوسط بوده و پسران بیشتر از دختران به رفتارهای پرخطر تمایل داشته اند. همچنین نتایج آزمون فرضیات بین عاملان جامعه پذیری شامل عامل خانوادگی، پیوند با همسالان و اثرپذیری رسانه ای با بروز رفتارهای پرخطر معنی دار و مثبت بوده و متغیرهای سن و دینداری رابطه معنی دار و معکوس داشته اند و در نهایت متغیر پایگاه اقتصادی-اجتماعی با رفتارهای پرخطر رابطه ای نداشته است.متغیرهای مستقل در مجموع 33 درصد از تغییرات متغیر رفتارهای پرخطر را تبیین کرده اند.
بررسی تجربه دانشجویان سه دهه گذشته تا کنون از سیر تحول مفهوم خانواده ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه مددکاری اجتماعی زمستان ۱۳۹۸ شماره ۲۲
79 - 114
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با دیدی غیر آسیب شناسانه با رویکرد کیفی صورت گرفته است و از این رو ابزار گردآوری داده های پژوهش، روش مصاحبه عمیق بوده است. جامعه آماری پژوهش حاضر افرادی هستند که در یک برهه از زندگی شان و به طور ویژه در دوران جوانی دانشجو بوده اند. نمونه گیری نظری هم در بین این افراد تا رسیدن به اشباع نظری صورت گرفته است. به این ترتیب دانشجویان که قشر جوان اجتماع به شمار می روند به عنوان جامعه آماری انتخاب شده اند چرا که این قشر در هر دوره ی زمانی مهمترین عنصر بازتولیدکننده جامعه به شمار می روند و در ضمن در مقایسه با سایر اقشار جامعه، نوخواهی از خصیصه های این قشر است و همیشه در صف مقدم تحولات و نوگرایی هم هستند و همگام با تحولات جامعه نیز زندگی-شان را سازماندهی می کنند. بر این اساس در این مطالعه که چگونگی تحول مفهوم خانواده است و در بین کسانی صورت گرفته است که در دهه های 60، 70، 80 دانشجو بوده اند به این نتیجه دست یافته که پیکربندی خانواده ایرانی در این سه دهه از درون و بیرون دچار تحولاتی شده است. تحولاتی از قبیل شکل-گیری کانال جدید تعاملات درخانواده، تغییرات کیفی در روابط خانوادگی و... که در نتیجه آنها پوسته ای از خانواده ایرانی باقی مانده است. بر اساس این یافته اصلی پژوهش، در سیر تحول مفهوم خانواده «عینیت ها» و «ذهنیت ها» در مورد خانواده متحول گشته و این تحول از تطابق کامل عینیت ها و ذهنیت ها تا دو شاخه شدن-شان را شامل می شود و مطابق هم نیستند.
تبیین جامعه شناختی اعمال خشونت خانگی زنان علیه مردان در شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه مددکاری اجتماعی تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲۸
201 - 226
حوزه های تخصصی:
خشونت خانگی علیه مردان دارای پیامدهای کژکارکردی متعددی است که نه تنها فرد و خانواده را متاثر می سازد بلکه سطوح میانی و کلان جامعه را نیزتحت تاثیر خود قرار می دهد. تحقیق حاضر با هدف تبیین جامعه شناختی اعمال خشونت خانگی زنان علیه مردان انجام شد. این تحقیق از نوع توصیفی-تبیینی بود که طی آن داده ها از میان زنان متاهل بین 18 تا 65 سال شهر مشهد در سال 1398 با حجم نمونه 394 نفر به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای گردآوری شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها نیزاز نرم افزارهای Spss و Amos استفاده شد. نتایج نشان داد که میانگین کلی خشونت خانگی علیه مردان در یک بازه 0 تا 100 به مقدار 16/18 بدست آمد و به طورکلی، 4/75 % مردان مورد خشونت کمی قرار گرفته، 3/21% متوسط و 3/3% نیز مورد خشونت شدید قرار گرفتند. همچنین در بین ابعاد خشونت، بیشترین میزان به بعد روانی (09/21) تعلق داشت. در بین متغیرهای مستقل، تجربه خشونت، مشاهده خشونت، احساس بی عدالتی و رضایت از زندگی اثر معناداری بر متغیروابسته داشتند که بیشترین تاثیر متعلق به تجربه خشونت (50/0) بود. بنابراین طبق یافته ها متغیرهای اجتماعی نقش مهمی در تسهیل رفتارخشونت آمیز علیه مردان داشتند، که نیازمندی های آموزشی را از طریق مدرسه، رسانه و خانواده ضرورت می بخشد.