فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۴۱ تا ۲۶۰ مورد از کل ۳۱۲ مورد.
منبع:
پژوهشنامه مددکاری اجتماعی تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲۴
159 - 188
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف تعیین اثربخشی آموزش توانمندسازی اطلاعاتی-انگیزشی در حوزه کارآفرینی بر خودکارآمدی در تصمیم گیری شغلی و امید به زندگی زنان سرپرست خانوار انجام شد.پژوهش حاضر نیمه آزمایشی و از طرح های پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل می باشد. تعداد 22 نفر از زنان سرپرست خانوار مراجعه کننده به کمیته امداد امام خمینی(ره) اردکان در بهار 1398 به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند؛ به طوری که هر گروه شامل 11نفر بود. گروه آزمایش 8 جلسه آموزش بر اساس پروتکل مولفه های توانمندسازی روانشناختی بر مبنای نظریه توماس وولتهوس(1990)، دریافت کردند؛ در حالی که به گروه کنترل هیچ مداخله ای داده نشد. برای ارزیابی آزمودنی ها از پرسشنامه خودکارآمدی در تصمیم گیری شغلی تیلور و بتز(1983) و پرسشنامه امید به زندگی اسنایدر(1991)، استفاده شد. نتایج حاصل از تحلیل کوواریانس نشان داد که آموزش توانمندسازی اطلاعاتی انگیزشی در حوزه کارآفرینی، برافزایش خودکارآمدی در تصمیم گیری شغلی و امید به زندگی زنان سرپرست خانوار، تاثیر معنادار داشته است.از آنجا که آموزش توانمندسازی اطلاعاتی- انگیزشی در حوزه کارآفرینی، بر خودکارآمدی در تصمیم گیری شغلی و امید به زندگی زنان سرپرست خانوار موثر بود؛ اجرای این مداخله برای زنان سرپرست خانوار در نهادهای حمایتی و در ابعاد وسیع تر به منظور پیشگیری ازآسیب بیشتر به این زنان، پیشنهاد می شود.
ترس از جرم و عوامل اجتماعی مؤثر بر آن در بین سالمندان شهر شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه مددکاری اجتماعی زمستان ۱۳۹۶ شماره ۱۴
137 - 176
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی وضعیت ترس از جرم و عوامل اجتماعی مرتبط با آن در بین سالمندان شهر شیراز بود. این پژوهش در چارچوب روش شناسی کمی و به روش پیمایشی انجام شد. جامعه آماری تحقیق، سالمندان شهر شیراز بودند که 330 نفر از آنان به روش نمونه گیری تصادفی چندمرحله ای انتخاب شدند. ابزار تحقیق پرسشنامه بود که شاخص های آن با استفاده از اعتبار محتوا و اعتبار عاملی تحلیل اعتبار شدند و پایایی آن با استفاده از ضریب آلفا کرونباخ و آزمون- آزمون مجدد تعیین گردید. در بخش نظری، ترس از جرم، دیدگاه هایی نظیر انسجام اجتماعی، سرمایه اجتماعی، نظریه های جمعیت شناختی و ارتباطات بین فردی، و بزه دیده شناسی مورد بررسی قرار گرفت و نتایج این تحقیق بر مبنای چنین دیدگاه هایی تبیین شده است. بر اساس یافته های تحقیق، ترس از جرم در بین سالمندان شهر شیراز در حد متوسط مقیاس سنجش تحقیق برآورد شد. تحلیل متغیرهای زمینه ای نشان داد پاسخگویان در متغیرهای سن، جنسیت، تأهل و سطح تحصیلات، تفاوت های معناداری در وضعیت ترس از جرم داشتند. به این صورت که با افزایش سن، ترس از جرم افزایش می یافت. با افزایش تحصیلات، ترس از جرم کمتر می شد و... یافته های استنباطی تحقیق نشان داد، سرمایه اجتماعی به عنوان یکی از متغیرهای مستقل تحقیق به صورت مستقیم و غیرمستقیم بر ترس از جرم تأثیر داشت. هرچند اثر غیرمستقیم آن (مهارت) بر متغیر وابسته (ترس از جرم) بیشتر بود. مهارت نیز به عنوان یکی دیگر از متغیرهای مستقل تحقیق، اثر مستقیم و معناداری بر ترس از جرم داشت. تحلیل نتایج نشان داد، ترس از جرم به عنوان یک پدیده اجتماعی هم به لحاظ نظری و هم به لحاظ تجربی در بین سالمندان در سطح جهان پدیده ای رایج است که متأثر از شرایط مختلف اجتماعی، روانی، محیطی و... است و برای کاهش آن در بین جمعیت سالمند باید علاوه بر شناخت وجوه مختلف آن، از ظرفیت های نهادی و فردی موجود در جامعه ازجمله سازمان های مردم نهاد، رسانه ها و نظایر آن استفاده نمود. واژه های کلیدی: ترس از جرم، سالمندی، مهارت، سرمایه اجتماعی، شیراز
بازنمایی مسؤلیت اجتماعی شرکت نفت و گاز در تجارب اجتماع محلی: ( مطالعه مورد: شهرستان کنگان (پارس میانی))(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه مددکاری اجتماعی زمستان ۱۳۹۸ شماره ۲۲
199 - 243
حوزه های تخصصی:
مسئولیت اجتماعی شرکت از مولفه های جدید در گفتمان پایداری شرکت ها محسوب می گردد که امروزه در گفتمان ها و اعمال شرکت ها مفهوم محوری شده و بازگو کننده مسئولیت سازمان ها و شرکت ها در قبال تاثیرات و فعالیت هایش بر جامعه است. پژوهش حاضر با هدف واکاوی مسئولیت اجتماعی صنعت نفت و گاز در اجتماع محلی انجام شده است. این پژوهش با رویکرد کیفی؛ از استراتژی تحلیل محتوایی موضوعی با رویکرد استقرایی استفاده کرده است. جامعه آماری تحقیق ساکنین اجتماع محلی شهرستان کنگان است که تعداد 35 مشارکت کننده با استفاده از اشباع نظری و نمونه گیری هذفمند انتخاب شدند. پس از انجام دادن مصاحبه ، کدهای به دست آمده در بخش های مختلف ، تجزیه و تحلیل شد. پس از مشخص شدن مفاهیم و مقوله ها ، مضمون اصلی به دست آمد. مضمون اصلی عبارت بود از "عدم نهادینه شدن مسئولیت اجتماعی شرکتی صنعت نفت و گاز در اجتماع محلی ". یافته ها نشان داد عدم نهادینه شدن مسئولیت اجتماعی شرکتی صنعت نفت و گاز از بی نعهدی قانونی شروع شده و متعاقب آن منجر به بی تعهدی درحوزه های متاثر ازمحیط زیست ، عدم توجه به اقتصاد بومی، توسعه رفاه عمومی – اجتماعی حداقلی و دغدغه مندی کمرنگ در فعالیت های بشردوستانه و اخلاق مداری ضعیف در اجتماع محلی شده است. در حالی که نهادینه سازی مسئولیت اجتماعی شرکت توسط صنعت نفت و گاز قبل از هر گونه تصمیم و اقدام توسعه صنعتی، به مدیریت پیامدها و تحقق اهداف توسعه پایدار کمک خواهد کرد.
رویکردهای تلفیقی حمایت خانواده تهرانی از سالمندان در افق 1430(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه مددکاری اجتماعی پاییز ۱۳۹۷ شماره ۱۷
111 - 150
حوزه های تخصصی:
یکی از مسائل مهمی که خانواده های تهرانی با آن مواجه هستند، حمایت از سالمندان می باشد. تغییرات جمعیتی، خانوادگی، اقتصادی و فرهنگی در آینده به آن ابعاد پیچیده تری می بخشد. در این تحقیق ما درصدد ارائه راهبردهای برای حمایت از سالمندان و خانواده های آنها هستیم. روش این تحقیق تلفیقی می باشد. در بخش اول کار از طریق مرور سیستماتیک تحقیقات سالمندی و پیش بینی های آماری، سناریوهای حمایت از سالمندی استخراج گردیده و در بخش دوم برای ارائه راهبردها بر اساس هر سناریو از مدل تحلیل swot استفاده شده است. نتایج تحقیق: پیشران های مؤثر بر حمایت خانوادگی از سالمندی؛ «وضعیت فرهنگی- اجتماعی» و «منابع در اختیار» می باشد. از ترکیب این دو پیشران، چهار سناریو ممکن برای حمایت از سالمندان خانواده محور در افق 1430 استخراج گردید. راهبردهای استخراج شده برای این چهار سناریو در سه زمینه اصلی مطرح شد؛ راهبردهای حمایت از مراقبان، راهبردهای حمایت از سالمندان، راهبردهای تأمین هزینه های سالمندی. در کنار این سه زمینه، راهبردهای حمایت از نقش سازمان های مردم نهاد و سیستم یکپارچه اطلاعات سالمندی مطرح گردیده است.
مولفه های معنا بخشی به زندگی (مورد مطالعه: مردان سالمند منطقه 21 تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه مددکاری اجتماعی زمستان ۱۳۹۷ شماره ۱۸
201 - 237
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با توجه به رویکرد تفسیرگرایی اجتماعی، به بررسی عوامل معنا بخش در زندگی سالمندان می پردازد. در این پژوهش کوشش به عمل آمده از طریق روش کیفی و مصاحبه عمیق به یک نظریه زمینه ای دست یابیم. با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و معیار اشباع نظری با 21 نفر از سالمندان 68 تا 81 ساله منطقه 21(تهرانسر) تهران، مصاحبه صورت گرفت و اطلاعات بدست آمده از مصاحبه ها کدگذاری(باز و محوری) شده و مفاهیم و مقولات بدست آمده تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها با استفاده از روش نظریه زمینه محور شامل 10 مقوله است. مقوله محوری این پژوهش همنوایی است که بطور کلی تمامی مقولات دیگر را تحت پوشش قرار می داد. بر اساس مقوله هسته ای دو مورد از یافته های تحقیق، همگرایی و ناهمگرایی می باشد که مهمترین دستاورد پژوهش نقش همگرایی(خانوادگی و اجتماعی) در معناداری زندگی و نیز نقش ناهمگرایی(خانوادگی و اجتماعی)، در بی معنایی زندگی می باشد. عواملی چون سلامتی یا بیماری، وضعیت اقتصادی و تقدیر گرایی سالمندان نیز، زمینه ساز به حساب می آیند که بیانگر رویکرد آنها به زندگی می باشد. در آخر نظریه بنیانی بدست آمده در قالب مدل پارادایمی انتخابی سازگاری زناشویی، ارائه گردید.
پیش بینی خودآسیب رسانی در دختران نوجوان براساس باورهای غیرمنطقی، دشواری در تنظیم هیجانی و حمایت اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه مددکاری اجتماعی زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲۶
147 - 180
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف پیشبینی خودآسیبرسانی در دختران نوجوان براساس باورهای غیرمنطقی، دشواری در تنظیم هیجانی و حمایت اجتماعی انجام شد. جامعه آماری این پژوهش توصیفی - همبستگی دربرگیرنده کلیه دانشآموزان دختر 12 الی 19 ساله خودآسیبرسان شهر تهران در سال تحصیلی 1398 بود که در مدارس دولتی مشغول به تحصیل بودند که از این میان تعداد 150 نفر که نمره یک انحراف معیار بالاتر از میانگین در سیاهه خودگزارشی خودآسیبرسانی کسب کردند، با استفاده از روش نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای انتخاب شدند. اطلاعات به وسیله پرسشنامه باورهای غیرمنطقی جونز (1968)، مقیاس کژتنظیمی هیجانی گراتز و رومر (2004) و ﻣﻘﯿﺎس ﭼﻨﺪﺑﻌﺪی ﺣﻤﺎﯾﺖ اﺟﺘﻤﺎﻋی ادراکﺷﺪه زیمت و همکاران (1988) گردآوری شد. داده ها با استفاده از روش های آمار ی تحلیل شدند. بین درماندگی در برابر تغییر، توقع تایید از دیگران، اجتناب از مشکل و بیمسئولیتی هیجانی با خودآسیبرسانی رابطه مثبت و معنیداری وجود دارد؛ بین ﻋﺪم ﭘﺬﯾﺮش ﭘﺎﺳﺦﻫﺎی ﻫﯿﺠﺎﻧﯽ، دﺳﺘﺮﺳﯽ ﻣﺤﺪود ﺑﻪ راﻫﺒﺮدﻫﺎی ﺗﻨﻈﯿﻢ ﻫﯿﺠﺎن ﺑﻪ ﻫﻨﮕﺎم ﻓﺸﺎر، دﺷﻮاری در اﻧﺠﺎم رﻓﺘﺎرﻫﺎی ﻫﺪﻓﻤﻨﺪ ﺑﻪ ﻫﻨﮕﺎم ﻓﺸﺎر، ﻓﻘﺪان آﮔﺎﻫﯽ، ﻋﺪم وﺿﻮح ﻫﯿﺠﺎﻧﯽ و دﺷﻮاری ﮐﻨﺘﺮل ﺗﮑﺎﻧﻪهای ﺗﺤﺖ ﻓﺸﺎر با خودآسیبرسانی رابطه مثبت و معنیداری وجود دارد؛ بین خانواده، اجتماع یا افراد مهم و دوستان با خودآسیبرسانی رابطه مثبت و معنیداری وجود دارد (05/0>p). به علاوه، مولفههای توقع تایید از دیگران توانایی، دﺳﺘﺮﺳﯽ ﻣﺤﺪود ﺑﻪ راﻫﺒﺮدﻫﺎی ﺗﻨﻈﯿﻢ ﻫﯿﺠﺎن، دﺷﻮاری ﮐﻨﺘﺮل توانایی پیش بینی خودآسیبرسانی را دارند (05/0>p)؛ به نظر میرسد این پژوهش تلویحات مهمی درخصوص ارتباط بین خودآسیبرسانی با باورهای غیرمنطقی، دشواری در تنظیم هیجانی و حمایت اجتماعی در در دختران نوجوان به همراه دارد.
مطالعه تطبیقی تقدیرگرایی در افراد دارای معلولیت و افراد غیر معلول در شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه مددکاری اجتماعی پاییز ۱۳۹۹ شماره ۲۵
71 - 100
حوزه های تخصصی:
تقدیرگرایی باور به تأثیر یک قدرت مافوق بشری یا نیروهای بیرونی مثل شانس در زندگی است. پزوهش حاضر با هدف مطالعه تطبیقی تقدیرگرایی در افراد دارای معلولیت و افراد غیر معلول انجام شد. این پژوهش از نوع پیمایشی بود. تعداد 400 نفر شامل 200نفر از معلولین جسمی حرکتی، فلج مغزی و نابینا و 200 نفر افراد غیر معلول شهر یزد در سال 1397 انتخاب شدند. برای انتخاب افراد معلول از روش نمونه گیری سهمیه ای در دسترس و برای انتخاب افراد غیرمعلول از روش نمونه گیری خوشه ای سیستماتیک استفاده شد. ابزار گردآوری داده ها، مقیاس مسئولیت پذیری احمدی آخورمه و همکاران(1392)، توانمندی پترسون و سلیگمن (2004)، نگرش های ناکارآمد وایزمن و بک (1978) و پرسش نامه محقق ساخته تقدیرگرایی است. داده ها با استفاده از آزمون های آماری تی مستقل، همبستگی پیرسون، تحلیل واریانس یک طرفه و آزمون رگرسیون چند متغیره در دو گروه مستقل مورد تحلیل قرارگرفت. میانگین تقدیرگرایی در افراد معلول3/48 و در افراد غیر معلول برابر با 45 بود. نتایج آزمون فرضیه ها نشان داد که میزان تقدیرگرایی در افراد معلول بیشتر از افراد غیر معلول است. در افراد معلول بین تقدیرگرایی و متغیرهای مورد پژوهش از قبیل تحصیلات با سطح معناداری، سن، شدت معلولیت ، نگرش های ناکارآمد، توانمندی و مسئولیت پذیری، رابطه معنادار وجود داشت. درصورتی که در افراد غیر معلول بین تقدیرگرایی و متغیرهای نگرش های ناکارآمد و توانمندی رابطه معنادار مشاهده شد، اما بین تقدیرگرایی و دیگر متغیرهای موردبررسی رابطه معنادار وجود نداشت. نتایج تحلیل رگرسیون نیز نشان داد متغیرهای نگرش های ناکارآمد و توانمندی بیشترین تأثیر را بر تقدیرگرایی در افراد معلول و غیر معلول داشته اند و 16 درصد از واریانس تقدیرگرایی را تبیین می کند.
تحلیل سیاست های بازنشستگی در بستر گفتمان سیاسی و اجتماعی مصادف با دوران سازندگی و ارائه سناریوی آینده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحلیل متون گفتمانی سال های 1368 تا 1376، نشان می دهد که گفتمان حاکم در این برهه، از نوع توسعه اقتصادی است، بر اساس این گفتمان شرط اصلی استقلال، عدالت، فقرزدایی و تداوم انقلاب و توسعه اقتصادی است. از الزامات و اقتضائات ضروری برای تحلیل خط مشی های عمومی، این است که برنامه های این دوره را با توجه به روح حاکم در آن و در بستر گفتمان زمینه ای، مورد بررسی قرار گیرند. بنابراین، هدف عبارت است از: تبیین نقش گفتمان سیاسی و اجتماعی توسعه اقتصادی در شکل گیری بحران صندوق های بازنشستگی، به عبارت دیگر ریشه ها و عوامل بحران صندوق ها در لایه گفتمانی مورد واکاوی و همچنین در قالب روایت پردازی، قابلیت «ساخت اجتماعی واقعیت آینده» مورد بحث قرار می گیرد. یافته ها نشان می دهد که مفهوم خط مشی های بازنشستگی در بستر گفتمان توسعه اقتصادی، با توجه به مهم ترین نشانه این دوره، یعنی «تولید و توسعه اقتصادی» با تفسیر خاص آن، بازنمایی شده است که مدلول های سازگار با این معنا از قبیل تعدیل نیروی انسانی، کوچک سازی دولت و...دچار تقلیل معنایی شده و شرایط امکانی برای جهت گیری های خاصی در خصوص تأمین اجتماعی و خط مشی گذاری بازنشستگی و انباشتگی بحران صندوق ها و حمل روایت بحران برای دولت های بعدی را فراهم کرده است.
واکاوی نقش دلاله در داستان «رابعه و بکتاش» براساس نقش میانجی درمددکاری فردی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه مددکاری اجتماعی بهار ۱۳۹۸ شماره ۱۹
1 - 30
حوزه های تخصصی:
هدف این مقاله که از نوع کیفی است، بررسی اقدامات دلاله در داستان رابعه و بکتاش در الهی نامه عطار نیشابوری، بر اساس نظریه میانجی به عنوان یکی از مؤلفه های مددکاری فردی است. داده ها ابتدا با رجوع به منابع کتابخانه ای و شیوه یادداشت برداری گردآوری شده و با تکیه بر روش تحلیل محتوا و استقرایی (جزء به کل) تجزیه و تحلیل شده اند. نتایج تحقیق نشان می دهد که دلاله با رعایت مواردی چون: «شناخت دقیق مشکلات مددجو و تسلط در برقراری ارتباط با او»، «آگاهی دقیق از موقعیت ابتدایی مددجو و انجام اقدامات لازم براساس آن» و «ارزیابی درست نیاز مددجو و اطرافیان او» در نقش یک مددکار فردی، نقشی مهم در سیر تطور معرفت شناختی رابعه داشته و در پی بردن او به قابلیت های روحی خود نقشی محوری و غیرقابل انکار، داشته است. دلاله با توان بخشی و ایجاد انگیزه در شخصیت های اصلی داستان، بسترهای مناسبی را برای ارتقاء زندگی فردی و اجتماعی آن ها فراهم آورده است. علی رغم این همسانی ها، در برخی موارد، نقش آفرینی دلاله با کارکرد میانجی تفاوت هایی داشته است. از جمله اینکه، دلاله با نگاهی جانبدارانه و عمدتاً یک سویه اقدام به حل و فصل مشکلات رابعه کرده است. همچنین، برخلاف میانجی که برای رفع اختلاف میان طرفین حضور می یابد، دلاله برای حل مشکلات شخصی رابعه وارد جریان روایت شده است.
بررسی تطبیقی عزت نفس افراد توان خواه جسمی- حرکتی داری تحصیلات دانشگاهی و فاقد تحصیلات دانشگاهی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه مددکاری اجتماعی زمستان ۱۳۹۶ شماره ۱۴
105 - 136
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه و بررسی رابطه عزت نفس و عوامل مرتبط با آن در بین افراد توان خواه جسمی-حرکتی انجام شد. روش مورد استفاده در این تحقیق از نوع تطبیقی پیمایش است. جامعه آماری تحقیق حاضر 1600 نفر از افراد توان خواه جسمی حرکتی شهر یزد در سال 1397 بودند. بر اساس فرمول کوکران 310 نفر حجم نمونه به دست آمد. 155 نفر از افراد توان خواه جسمی-حرکتی فاقد تحصیلات دانشگاهی و 155 نفر توان خواه جسمی-حرکتی با تحصیلات دانشگاهی تحت پوشش سازمان بهزیستی یزد بودند . ابزار گردآوری داده ها، مقیاس عزت نفس روزنبرگ، کیفیت زندگی SF-36 سازمان جهانی بهداشت، خودکارآمدی شرر و همکاران (1982) است. میانگین عزت نفس در کل افراد توان خواهجسمی-حرکتی 36/30 است که بیش ازحد متوسط می باشد. نتایج تحقیق حاضر به طورکلی نشان داد که افراد توان خواه با تحصیلات دانشگاهی از عزت نفس بیشتری نسبت به افراد توان خواه بدون تحصیلات دانشگاهی برخوردارند. بین کیفیت زندگی و خودکارآمدی با عزت نفس رابطه معنادار وجود داشت. بنابراین با توجه به نتایج تحقیق، می طلبد نهادهای متولی و مددکاران اجتماعی با برنامه ریزی های اجتماعی مناسب، نگرش و رویکرد جوامع را نسبت به افراد توان خواه از طریق آموزش، فعالیت های فرهنگی، برنامه رسانه ای مؤثر را اصلاح و تعدیل نمایند.
شناخت اثرات طرح ساماندهی کودکان خیابانی در سایه چالش های آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه مددکاری اجتماعی پاییز ۱۳۹۸ شماره ۲۱
75 - 132
حوزه های تخصصی:
طرح مراکز ساماندهی کودکان خیابانی به عنوان بخشی از تلاش سازمان بهزیستی در کاهش آسیب، بیش از یک دهه در حال اجراست. هدف این مطالعه، فهم اثرات طرح با در نظر گرفتن چالشهای آن بر اساس تجربه خدمت دهندگان و خدمت گیرندگان است. این پژوهش از نوع کیفی در سال 1396 و با جامعه پژوهش شامل مدیران، کارشناسان، مربیان، کودکان و سرپرستان در 4 استان تهران، سمنان، کردستان و سیستان و بلوچستان انجام شد. با روش نمونه گیری هدفمند، نمونه ای شامل مجموعاً 124 نفر مورد مصاحبه نیمه ساختاریافته قرار گرفتند و داده ها با روش تحلیل تماتیک بررسی شد. 11 مضمون اصلی، 28 مضمون فرعی و 79 مفهوم به دست آمد. دو مضمون اصلی شامل کاستی های طرح و پیچیدگی مختصات مساله کودکان خیابانی فراتر از قابلیتهای طرح اشاره به چالشهای ماهیتی طرح و مضمونهای اصلی شامل دیدگاه سازمانی و فرا سازمانی غیرمسئولانه، کمبود های مادی، فنی و مهارتی، مشکلات نیروی انسانی و هم افزایی آسیبهای مرکز و خدمت دهی ناقص از چالشهای اجرایی طرح بودند. در سایه این چالشها، اثرات طرح شامل مضمونهای اصلی کار پاسخی به تداوم ضعفهای خانوادگی، تحصیلی و محیطی، تقویت سرپرستی ، ترس از مرکز مولد نقشهای بهتر والد-فرزندی، تداوم دشواریهای والدگری و درهم تنیدگی احساس گرفتاری و دلخوشی از اثرات بود. به طور کلی طرح درگیر چالشهای ذاتی و اجرایی متعددی بوده که موجب اجرای ناقص وحداقلی آن شده است. طرح در کاهش اشتغال به کار و افزایش اشتغال به تحصیل، هنوز راه زیادی برای موفقیت دارد اما در تغییر سرپرستی برخی کودکان خیابانی موفق بوده است.
جنسیت، فهم از درد و رفتار بیماری: مطالعه ای در شهر سمنان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه مددکاری اجتماعی تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲۰
1 - 42
حوزه های تخصصی:
پرسش اصلی این مقاله آن است که رابطه جنسیت با درک از درد و مواجهه با آن چگونه است؟ برای پاسخ به این پرسش از رهیافت داده بنیان و تکنیک مصاحبه نیمه ساخت یافته استفاده شد. حجم نمونه 34 نفر بود که با نمونه گیری هدفمند و نظری در دو محله تعاون و سعدی در شهر سمنان انجام شد. یافته ها نشان دادکه مقوله درد در چهار پارادایم سنتی (رفتار بهداشتی سنتی)، بدن زیبا و متناسب (رفتار بهداشتی مدرن)، بدن به مثابه ابزار، بازگشت به طبیعت (رفتار سلامتی پسامدرن) شناسایی شد. از نظر زنان به ویژه در پارادایم سنتی و بدن به مثابه ابزار بسیاری از دردها طبیعی بوده و کاملا زنانه است. آنان این دردها را تحمل می کنند. مردان به درد طبیعی باور ندارند. درد تحمیلی بین هر دو جنس دیده می شود. درزنان فهم تحمیلی از درد وجود دارد و آن را به ماهیت زنانه خود مربوط می دانند؛ اما مردان درد تحمیلی را با نقش نان آوری خود مرتبط می دانند. زنان در پارادایم بدن زیبا و متناسب دردهای زنانه را تحمیلی می دانند و سعی می کنند در مقابل آن مقاومت کنند. زنان در پاردایم سنتی درد زنانه را طبیعی دانسته، آن را پذیرفته و تحمل می کنند. در پاردایم بازگشت به طبیعت نیز درد انکار شده و به مثابه نوعی آگاهی تلقی می شود.
نقش برنامه توسعه ملل متحد در فقرزدایی با تاکید بر توانمندسازی زنان در ایران: فرصت ها و چالش ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه مددکاری اجتماعی تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲۰
193 - 233
حوزه های تخصصی:
توانمندسازی یک فرایند چند جانبه است که در طی آن افراد و گروههایی که از سهم مساوی منابع برخوردار نیستند، بتوانند براساس شایستگی های خودشان به منابع دسترسی و بر آن کنترل داشته باشند. یکی از گروههای هدف مهم در توانمندسازی وکاهش فقر زنان هستند زنان تجربه های متفاوتی از فقر داشته و توانمندسازی زنان به چند دلیل اهمیت دارد: از جمله نقش زنان در حفظ و مدیریت نهاد خانواده و تربیت نسل آینده، ایجاد اعتماد به نفس در آن ها می باشد. از اینرو نوشتار حاضر با روش توصیفی-تحلیلی به نقش برنامه توسعه ملل متحد از طریق اعتبارات خرد و بسیج اجتماعی و جلب مشارکت زنان در توانمندسازی آنان خواهد پرداخت. نتایج پژوهش حاکی از آن است که برنامه توسعه ملل متحد با تاکید برحل نیازهای منحصربه فرد زنان و ارزشمند قلمداد کردن دانش آن ها در سیاستگزاری ها و برنامه ها، ارتقای حمایت اجتماعی، کمک به تخصیص منابع مالی، بهره جویی از شیوه های مشارکت محوردر راستای توانمندسازی زنان و کاهش فقرو با ارائه الگوها و برنامه توسعه ناحیه مدار در راستای افزایش خوداتکایی در سطح ملی با استفاده مؤثر و تقویت توانایی های مدیریتی وتخصصی زنان از طریق آموزش موفق عمل نموده است اما همچنان چالش هایی باقی است.
راهکارهای ارتقاء و بهینه سازی پژوهش های مددکاری اجتماعی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه مددکاری اجتماعی پاییز ۱۳۹۹ شماره ۲۵
179 - 210
حوزه های تخصصی:
مطالعات در ایران نشان می دهد که با وجود رتبه مناسب کشور در تولید دانش، از این ظرفیت در راستای منافع ملی استفاده نمی شود. بدین لحاظ پژوهش حاضر با هدف تبیین و موشکافی وضعیت موجود اثربخشی پژوهش های مددکاری اجتماعی و راهکارهای ارتقاء این اثربخشی انجام گردید. این پژوهش به روش کیفی انجام شده و داده های مورد نیاز از طریق مصاحبه فردی نیمه ساختاریافته با صاحب نظران گردآوری شد. در مجموع محتوای 10 مصاحبه فردی و یک مصاحبه گروهی مورد تحلیل مضمون قرار گرفت. روش نمونه گیری مصاحبه شوندگان، هدفمند بوده است. یافته های مطالعه حاضر، طبق نظرات صاحب نظران نشان می دهد با وجود برخی مصادیق ارزشمند، اثربخشی پژوهش ها با سطح قابل انتظار فاصله دارد که وجود برخی از عوامل مربوط به ارکان نظام آموزش عالی و برخی دیگر از عوامل مربوط به ساختارها و سازمان های خدمات اجتماعی سبب اثربخشی پایین پژوهش ها شده است. لذا شایسته است که سیاست گذاران و مدیران و و سایر مسئولان هر دو بخش جهت رفع یا کاهش مسائل اقدام نمایند. در این راستا توصیه های سیاستی مربوطه ارائه شده است.
روایت تجربه زیسته زنان تهرانی از طلاق توافقی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه مددکاری اجتماعی زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲۶
181 - 216
حوزه های تخصصی:
مطالعه تصمیم و تجربه زیسته طلاق توافقی زنان در شهر تهران در قالب شنیدن داستان جدایی آنها موضوع این پژوهش می باشد. تا در نهایت، به روایتی منسجم از این تجارب در قالب نظمی تقویمی رسید. در این پژوهش جامعه آماری شامل 2۰ نفر از زنان مطلقه در شهر تهران در سال 1399 بوده و از روش نمونه گیری هدفمند استفاده شده و عملیات جمع آوری و تحلیل داده ها به طور همزمان انجام گرفته است. باتوجه به تحلیل صورت گرفته و نیز مقولات اصلی و فرعی استخراج شده، داستان زنان مطلقه در قالب 7 موقعیت قابل روایت می باشند. زنان مطلقه مورد مطالعه در موقعیت و «بستر آشنایی زوجین» مناسبی با همسرانشان آشنا نشده اند و زمینه های «تصمیم به ازدواج» آنها در قالب انگیزه ها و معیارهای ازدواج به طور مطلوب فراهم نبوده است. در این میان با «جاری شدن صیغه عقد» در بین افراد مورد مطالعه بتدریج زمزمه های اختلاف شروع شده و نیز با برگزاری عروسی و تشکیل زندگی، زوجین وارد مرحله جدیدی از «زندگی پشت درهای بسته» می شوند. در ادامه زندگی «خیانت همسر»، «اعتیاد همسر» و« خشونت خانگی» زمینه های اساسی «جرقه های طلاق» در ذهن آنها محسوب می شود. «ترومای دادگاه» کاروزاری است تا بتوانند به لحاظ رسمی و قانونی به زندگی خانوادگی شان پایان داد.
مقایسه اثربخشی درمان پذیرش و تعهد و معنادرمانی بر ارتباطات میان فردی زنان معلم شهر کرج(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه مددکاری اجتماعی زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲۶
217 - 245
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش سنجش میزان اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و معنادرمانی بر ارتباطات میان فردی زنان بود. روش: پژوهش از نوع شبه آزمایشی با پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل زنان معلم مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر کرج بود که با نمونه گیری در دسترس 45 نفر از بین آنها انتخاب شد و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل جایگزین شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه کیفیت روابط (پیرس، 1991) بود. گروه های آزمایش به مدت 10 جلسه در جلسات درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد(Hayes,2004: 639-665) و جلسات معنادرمانی (فرانکل، 1963) به صورت گروهی به مدت دو ساعت شرکت کردند. داده ها با استفاده از تحلیل کواریانس چندمتغیری تحلیل شد. یافته ها: یافته ها نشان داد که دو گروه آزمایش با گروه کنترل تفاوت معنی داری داشتند (05/0 P<) و مداخلات دو گروه باعث بهبود حمایت اجتماعی، تعارض بین فردی و عمق روابط در زنان شد، در مقایسه بین دو گروه آزمایش در مولفه تعارض بین فردی، تفاوت معناداری وجود داشت (05/0 P<) معنادرمانی اثربخشی بیشتری بر بهبود تعارض بین فردی داشت. در مولفه های حمایت اجتماعی و عمق روابط تفاوت معنی داری نبود (05/0 P>) و اثربخشی هر دو گروه تقریبا یکسان بود. نتیجه گیری: می توان گفت درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و معنادرمانی موجب بهبود کیفیت روابط زنان می شود و می توان از آنها برای کاهش مشکلات روابط بین فردی زنان و ارتقای حمایت اجتماعی، تعارض بین فردی و عمق روابط استفاده کرد.
رابطه سبک زندگی سلامت محور با خشونت خانگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه مددکاری اجتماعی بهار ۱۳۹۹ شماره ۲۳
47 - 84
حوزه های تخصصی:
خشونت از مباحث جهانی بوده که همواره مورد توجه اندیشمندان قرار گرفته است. هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه سبک زندگی سلامت محور با خشونت خانگی است. در این پیمایش از پرسشنامه پوررحیمیان (1393) و از پرسشنامه سبک زندگی لعلی، عابدی و کجباف (1391) برای سنجش متغیر سبک زندگی سلامت محور استفاده شده است. بدین منظور و جهت پی بردن به رابطه سبک زندگی سلامت محور با خشونت خانگی بر اساس فرمول کوکران تعداد384 نفر از زنان متاهل شهر یزد را به روش نمونه گیری، خوشه ای چندمرحله ای و با ابزار پرسشنامه مورد پیمایش قرار گرفتند. نتایج نشان داد بین سبک زندگی سلامت محور و خشونت خانگی رابطه معکوس و معنی داری وجود دارد. همچنین بین تمامی ابعاد سبک زندگی سلامت محور (سلامت جسمانی، ورزش و تندرستی، کنترل وزن و تغذیه، پیشگیری از بیماری ها، سلامت روانی، سلامت معنوی، سلامت اجتماعی، اجتناب از داروها و مواد، پیشگیری از حوادث وسلامت محیطی) با خشونت خانگی علیه زنان رابطه معکوس و معنی داری وجود داشت. مدل معادله ساختاری نیز حکایت از تأثیر معکوس سبک زندگی سلامت محور بر خشونت خانگی داشت و شاخصهای برازش مدل نیز بیانگر مطلوبیت حمایت داده ها از مدل بود. نتایج پژوهش نشانگر اهمیت دو بعد از ابعاد سبک زندگی سلامت محور است: یکی کنترل وزن و تغذیه و دیگری ورزش و تندرستی. اساساً زنانی که ورزش می کنند حتی اگر مورد خشونت هم واقع شوند بهتر می توانند روحیه خود را حفظ کرده و همچنان برای جلوگیری از اعمال خشونت به دنبال راه حل های جدید باشند.
مطالعه ادراک متخصصان حوزه سالمندی پیرامون پدیده سالمندی: یک پژوهش کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه مددکاری اجتماعی زمستان ۱۳۹۸ شماره ۲۲
115 - 158
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر به مطالعه ادراک متخصصان حوزه سالمندی پیرامون پدیده سالمندی پرداخته است. این تحقیق با رویکرد کیفی پدیدارشناسی انجام شده است. جامعه آماری شامل کلیه اساتید و پژوهشگرانی که در حوزه سالمندی و جمعیت شناسی فعالیت داشته اند که تعداد هجده نفر براساس قاعده اشباع به روش نمونه گیری هدفمند به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. ابزارگردآوری داده ها مصاحبه عمیق ومطالعه متون نظری سالمندی پیرامون مددکاری اجتماعی سالمندی بوده است که درنهایت داده ها با تکنیک تحلیل تماتیک تحلیل شدند. ازتجزیه و تحلیل یافته ها سه تم اصلی پیرامون نیازها، پیامدهای سالمندی و مسئله ساز شدن آن استخراج شد که بیانگر آن است که سالمندان دارای نیازهایی از جنس اقتصادی، اجتماعی و بهداشتی اند و سالمندی جمعیت پیامدهای متنوعی در ابعاد اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی برساختار کشور دارد که هم جنبه مثبت و هم جنبه منفی دارد. همچنین سالمندی جمعیت اگر با برنامه ریزی، تقویت جمعیت فعال و جایگرینی مثبت، صورت گیرد هم برای کشور و هم فرد سالمند نه تنها یک چالش بلکه یک فرصت شناخته می شود. نتایج نشان داد سالمندان دارای نیازهای متعددی بوده و سالمندی جمعیت دارای پیامدهایی است که این پیامدها صرفاً منفی نیستند و مددکاران اجتماعی به عنوان یکی از نیروهای اصلی برای جلوگیری از تبدیل شدن سالمندی به بحران و استفاده از آن به عنوان یک فرصت بر ساختار کشور نقش دارند.
طراحی الگوی مدیریت خدمات اجتماعی در سازمان های مردم نهاد حوزه کودکان کار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه مددکاری اجتماعی بهار ۱۳۹۹ شماره ۲۳
85 - 150
حوزه های تخصصی:
سازمانهای مردم نهاد حوزه کودکان کار با گروه گسترده ای از کودکانِ در وضعیت دشوار در ارتباط هستند و نقش آنها در رشد بهینه و ترمیم آسیبهای این کودکان بسیار کلیدی است. مدیریت خدمات اجتماعی در سازمانهای مردم نهاد میتواند منجر به ارتقای اثربخشی اقدامات و فعالیتهای این سازمانها در راستای تحقق بهترین منافع و مصالح کودکان گردد. هدف پژوهش حاضر ارائه الگوی مدیریت خدمات اجتماعی برای کودکان کار است. این پژوهش از روش شناسی کیفی مبتنی بر استراتژی استقرایی و تحلیل تماتیک بهره برده است. یافته ها با استفاده از تکنیک مصاحبه نیمه ساخت یافته و عمیق، بحث گروهی متمرکز ومشاهده همراه با مشارکت پژوهشگر به دست آمده اند. با روش نمونه گیری هدفمند با14 مدیر، 7 کارشناس و 9 کودک در سازمانهای مردم نهاد کودکان کار مصاحبه قرار شد و یافته ها به شیوه تحلیل تماتیک مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. سه تم اصلی در این پژوهش به دست آمد: الف) یاوری دانش بنیاد، ب) نظام تنظیم گری مشارکتی ج) بهره وری خردگرا از ظرفیت های جامعه. سپس بر اساس فرایند شبکه سازی تم ها، مدل مدیریت خدمات اجتماعی سازمانهای مردم نهاد کودکان کار طراحی گردید. در ادامه جهت اعتباربخشی، مدل به دست آمده با نظریه های مرتبط با حوزه های مدیریت سازمان های مردم نهاد، خدمات اجتماعی کودکان مورد تطبیق قرار گرفته و از این نظریات در تبیین مدل به دست آمده استفاده شده است. مطالعات بیشتری نیاز است تا بر چگونگی کاربرد این مدل در سازمانهای مردم نهاد فعال در بخش کودک کار تأکید شود.
مقایسه سلامت روان، سرمایه اجتماعی و هویت نقش جنسیتی دانش آموزان کاربر با غیرکاربر در شبکه های اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه مددکاری اجتماعی تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲۴
67 - 105
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش مقایسه سلامت روان، سرمایه اجتماعی و هویت نقش جنسیتی دانشآموزان کاربر با غیرکاربر در شبکههای اجتماعی بود. روش این پژوهش توصیفی - مقایسهای است. جامعه آماری این پژوهش دربرگیرنده کلیه دانشآموزان دبیرستانهای تیزهوشان شهر تبریز بود که از این میان تعداد 120 دانشآموز مطابق با نمرات 23-46 در پرسشنامه اعتیاد به شبکههای اجتماعی مبتنی بر موبایل به عنوان دانشآموزان غیرکاربر و 120 دانشآموز نیز با کسب نمرات بالاتر از 46 در پرسشنامه مذکور به عنوان دانشآموزان کاربر پس از همسانسازی و با استفاده از روش نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای و هدفمند انتخاب شدند. اطلاعات به وسیله پرسشنامههای سلامت روان گلدبرگ و هیلر (1979)، سرمایه اجتماعی پاتنام (2000) و هویت نقش جنسیتی بم (1974) گردآوری شد. داده ها با استفاده از تحلیل واریانس چند متغیری تحلیل شدند. نتایج حاصل از تحلیل واریانس چند متغیری نشان داد که بین دانشآموزان کاربر با غیرکاربر در شبکههای اجتماعی به لحاظ سلامت روان، سرمایه اجتماعی و هویت نقش جنسیتی تفاوت معنادری وجود دارد؛ به علاوه، نتایج آزمون تعقیبی شفه نیز نشان داد که کاربران شبکههای اجتماعی به طور معناداری سلامت روان (001/0=p) و سرمایه اجتماعی (003/0=p) پایینتری نسبت به غیر کاربران شبکههای اجتماعی دارند و همچنین از هویت نقش جنسیتی تضعیف شدهتری (001/0=p) نیز برخوردار هستند. یافتههای این پژوهش به شناخت تفاوتهای بسیار مهم کاربران شبکههای اجتماعی و غیرکاربران این شبکهها از نظر سلامت روان، سرمایه اجتماعی و هویت نقش جنسیتی کمک میکند و ضرورت ارتقای سلامت روان، سرمایه اجتماعی و هویت نقش جنسیتی دانشآموزان کاربر شبکههای اجتماعی را برجسته مینماید.