فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۶۱ تا ۲۸۰ مورد از کل ۳۹۷ مورد.
حوزه های تخصصی:
مفهوم امنیت اجتماعی و احساس امنیت شهروندان، به عنوان عنصر کلیدی در دستیابی به اهداف پیش بینی شده، از اهمیت بسزایی برخوردار بوده و همیشه توجه جامعه شناسان و جرم شناسان را در پی داشته است. احساس امنیت شهروندان موجب بالا رفتن آسایش و رفاه آنها و پذیرش انجام امور تعهد و مسؤولیت خواهد شد. از سوی دیگر، گسترش استفاده از رسانه های جمعی در سال های اخیر و تأثیراتی که این رسانه ها بر جامعه دارند، ذهن بسیاری از پژوهشگران داخلی و خارجی را به خود مشغول داشته است. از این رو هدف از انجام این پژوهش مطالعه تأثیر رسانه های جمعی بر احساس امنیت اجتماعی در جامعه شهری است، که شامل بررسی نظری و تجربی احساس امنیت می شود. روش تحقیق در این پژوهش، پیمایش و با استفاده از ابزار پرسشنامه بوده است. جامعه آماری شامل کلیه زنان 35-15 سال شهر سنندج است. تعداد نمونه با توجه به جامعه آماری و براساس جدول لین382 نفر تعیین شده است. شیوه نمونه گیری نیز نمونه گیری چند مرحله ای است. یافته ها حاکی است بین جنسیت، وضعیت تأهل، نوع مسکن و وضعیت سکونت با احساس امنیت اجتماعی رابطه معنا برقرار است. برای آزمون تأثیر رسانه ها بر احساس امنیت، از روش تحلیل واریانس دوطرفه استفاده شد. یافته ها حاکی است که تأثیر تعاملی استفاده از تلویزیون داخلی و رادیو داخلی بیشترین تأثیر را بر احساس امنیت داشته است (534/10= F ، 000/0= Sig ). در مراتب بعدی تأثیر تعاملی استفاده از اینترنت و بلوتوث، تلویزیون خارجی و بلوتوث، تلویزیون خارجی و موبایل، اینترنت و موبایل، تلویزیون خارجی و اینترنت قرار دارد. تحلیل رگرسیون چند متغیره حاکی است که از میان متغیرهای وارد شده، متغیرهای نوع مسکن، سن، رسانه و تحصیلات باقی می مانند که در مجموع 38 درصد (374 R2=/ .) از متغیر وابسته را تبیین می کنند.
مؤلفه های اجتماعی - فرهنگی و بی اعتنایی اجتماعی (مورد مطالعه: دانشجویان دانشگاه های کردستان و پیام نور)(مقاله علمی وزارت علوم)
بی اعتنایی اجتماعی حلقة حایل دوگانگی توسعه توسعه نیافتگی در جوامع مدرن است. بی اعتنایی نوعی تلقی بدبینانه و احساس بدگمانی، حالتی انزواگرایانه، روندی منفعلانه، و به عبارت بهتر نوعی افسردگی اجتماعی است. از این رو، از منظر آسیب شناختی، بی اعتنایی نوعی بیماری اجتماعی شناخته می شود. اهمیت مطالعة بی اعتنایی اجتماعی در پیامدهای نامناسب آن در مسیر توسعه است. از این رو، پژوهش حاضر با نگاهی جامعه شناختی و با استفاده از نظریه های پیلیاوین، لاتانه و دارلی، آگوستین پوندس، ملوین سیمن، و پژوهشگران دیگر در پی مطالعة بی اعتنایی اجتماعی بین دانشجویان و سنجش عناصر تبیین کنندة آن است. روش پژوهش توصیفی غیرآزمایشگاهی از نوع همبستگی و با استفاده از تکنیک پیمایش است. جامعة آماری پژوهش را دانشجویان دانشگاه کردستان (7500 نفر) و دانشگاه پیام نور مرکز سنندج (7110 نفر) تشکیل دادند. حجم نمونه 374 بود که بر اساس روش نمونه گیری طبقه ای، متناسب با حجم، مطالعه شد. نتایج آزمون فرضیه ها بیانگر این است که بین متغیر بیگانگی اجتماعی و میزان بی اعتنایی اجتماعی دانشجویان رابطة معنادار و مستقیم و بین متغیرهای اثربخشی اجتماعی، اعتماد اجتماعی، و رضایت اجتماعی و میزان بی اعتنایی اجتماعی دانشجویان رابطة معنادار و معکوسی وجود دارد. میزان بی اعتنایی اجتماعی دانشجویان پسر بیشتر از دانشجویان دختر است. همچنین، نتیجة تحلیل رگرسیونی بیانگر این است که متغیرهای بیگانگی اجتماعی، اثربخشی اجتماعی، و اعتماد اجتماعی 42 درصد از واریانس بی اعتنایی اجتماعی دانشجویان دانشگاه های مورد مطالعه را تبیین می کند. در این مدل مهم ترین و تأثیرگذارترین عاملْ متغیر بیگانگی اجتماعی است. این عامل 44 درصد تغییرات متغیر وابسته را تبیین می کند.
بررسی وضعیت مؤلفه های سرمایه اجتماعی شهری در شهرهای مرکزی استان آذربایجان شرقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سرمایه اجتماعی مفهومی چند بعدی، شامل: شبکه ها، اعتماد و هنجار است که بر کیفیت روابط اجتماعی و ساختار این روابط تأکید دارد. این مقاله سرمایه اجتماعی در شهرهای مرکزی شهرستان های استان آذربایجان شرقی را می سنجد. پژوهش حاضر از نوع پیمایشی است که به دنبال ارائه تصویری از میزان سرمایه اجتماعی در میان افراد 15 سال به بالای 19 شهر مرکزی ساکن در استان آذربایجان شرقی است. حجم نمونه تحقیق 739 نفر تعیین گردید. شیوه نمونه گیری نیز سهمیه ای متناسب بود و برای گردآوری اطلاعات از تکنیک پرسشنامه استفاده شد. براساس الگوی پیشنهادی استون و هیوز سه بُعد سرمایه اجتماعی، شامل: بعد غیررسمی، نهادی و تعمیم یافته مورد استفاده قرار گرفت و برای حصول اطمینان از روایی سؤال های پرسشنامه از ضرایب آلفای کرونباخ استفاده شد. براساس نتایج به دست آمده در میان شهرها در رتبه بندی سرمایه اجتماعی غیررسمی، تعمیم یافته و نهادی، شهرهای بستان آباد و ملکان در رتبه نخست قرار داشتند و شهرهای تبریز، سراب و جلفا در رتبه پایین قرار داشتند. مقایسه انواع سرمایه اجتماعی در میان زنان و مردان، حاکی است که در سرمایه اجتماعی غیررسمی و تعمیم یافته میانگین مردان بیش از زنان است، در حالی که در سرمایه اجتماعی نهادی میانگین زنان از مردان بیشتر است. کمترین اعتماد پاسخگویان در میان اعتماد به گروه ها و سازمان ها، عبارتنداز: رادیو و تلویزیون خارجی، کسبه و بازاریان و روزنامه ها و بیشترین میزان اعتماد معطوف به گروه های اجتماعی، معلمان، پلیس و نیروی انتظامی، اساتید دانشگاه و پزشکان است.
تأثیر برنامه درسی بر شکلگیری هویت ملی (مطالعهای از نوع فراتحلیل)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر با هدف بررسی و فراتحلیل تحقیقات مربوط به هویت ملی و برنامه درسی صورت گرفته است. با توجه به اینکه تقویت هویت ملی در دانشآموزان یکی از اهداف مهم آموزشی است، بسیاری از تحقیقات این امر را بررسی کردهاند؛ از این رو مقاله حاضر بر آن است تا با روش توصیفی از نوع فراتحلیل، مهمترین تحقیقات در این زمینه را مورد تحلیل و ارزیابی قرار دهد. نتایج این تحقیقات در مجلات تربیتی و میا نرشتهای انتشار یافته است و بیشتر روشهای مورد استفاده در این تحقیقات از نوع تحلیل محتوا بوده و از کتا بهای درسی به منزله جامعه و نمونه آماری پژوهش استفاده شده است. نتایج حاصل از فراتحلیل نشان داد، نظام آموزشی و برنامه درسی در شکل دهی هویت ملی در دانش آموزان کارایی ندارند. با این حال راهکارهای ارائه شده در تحقیقات مذکور ضعیف است و بیشتر تحقیقات نتایج
عدم توجه متعادل به » یا « عدم توجه کافی به مؤلفههای هویت ملی در برنامه درسی » خود را به صورت ارائه دادهاند. در نهایت به نظر میرسد، تحقیقات در این زمینه به « مؤلفههای هویت ملی در برنامه درسی بازنگری از بعد روششناختی و همچنین پردازش موضوعات نیاز دارند.
کشاکش رشته ها در میدان دانشگاهی ( مقایسه سرمایه فرهنگی رشته های چهارگانه دانشگاه دولتی اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
میدان دانشگاهی در دهه اخیر، دچار تغییرات ساختاری و سلسله مراتبی شده است. یکی از این تغییرات، موجودیت، استقلال، کسب پرستیژ رشته ای و هویت یابی رشته هایی، مانند جامعه شناسی به واسطه تمرکز حول سرمایه های جدیدی، همچون سرمایه فرهنگی است. در این مطالعه سعی شده است با تکیه بر نظریه فرهنگی پی یر بوردیو و بحث او در کتاب انسان دانشگاهی، میزان سرمایه فرهنگی دانشجویان چهار رشته جامعه شناسی، پزشکی، حقوق و طراحی صنعتی (هنر)- همگی از بین دانشجویان دانشگاه دولتی اصفهان- ارزیابی شود. شیوه گردآوری داده ها در چارچوبی پیمایشی، پرسشنامه ساختمند بوده است. نتایج این پژوهش نشان می دهد: رشته جامعه شناسی و طراحی صنعتی دارای بالاترین میزان سرمایه فرهنگی اند و رشته های حقوق و پزشکی دارای سرمایه فرهنگی کمتری نسبت به دانشجویان جامعه شناسی و طراحی صنعتی هستند. همچنین، نتیجه دیگر پژوهش حاکی از آن است که رشته های جامعه شناسی، پزشکی، حقوق و طراحی صنعتی همگی دارای میانگین سرمایه فرهنگی کمتر از متوسط نظری تعریف شده هستند. بر اساس یافته های این مطالعه می توان گفت، با پدید آمدن سلسله مراتبی متمایز به نام سلسله مراتب فرهنگی در کنار سلسله مراتب اجتماعی ، میدان دانشگاهی واجد قطب های جدید و کشاکش های نمادینی میان رشته های دانشگاهی شده است. یافته های این مطالعه تأیید می کند که یکی از میادینی که بدین سلسله مراتب، رسمیت و هویت بخشیده، میدان علوم اجتماعی و دانشجویان جامعه شناسی است که با دارا بودن سرمایه متمایزی به نام سرمایه فرهنگی، در تکاپوی هویت بخشی، کسب قدرت و مرجعیت یابی برای خود در صورت بندی نوپدید میدان دانشگاهی ایران است.
بررسی رابطه سرمایه اجتماعی و مصرف گرایی سیاسی در بین دانشجویان دانشگاه اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
مصرفگرایی سیاسی به عنوان یکی از انواع مشارکت، از شاخص های توسعه اجتماعی و فرهنگی در کشورها به شمار می رود. یکی از گروه های عمده جامعه که شرکت آنان در روند اداره جامعه و توسعه سیاسی، اجتماعی و فرهنگی ضروری به نظر می رسد، دانشجویان هستند. مصرفگرایی سیاسی دانشجویان که بزرگترین گروه جمعیتی در کشورهای در حال توسعه و مسؤولان اداره جامعه در آینده محسوب می شوند، اهمیت خاصی برای ثبات سیاسی و پویایی جامعه دارد. هدف از نگارش این مقاله بررسی رابطه میان سرمایه اجتماعی و مصرفگرایی سیاسی دانشجویان در دانشگاه اصفهان است. روش تحقیق پژوهش در جمع آوری و تجزیه و تحلیل داده ها از طریق رگرسیون چندگانه به روش پیمایشی است. این مطالعه بر روی 215 نفر از دختران و پسران دانشجوی دانشگاه اصفهان انجام شده است. برای جمع آوری اطلاعات، از پرسشنامه استفاده شده است که اعتبار آن، به روش صوری، و پایایی آن، به کمک آماره آلفای کرونباخ سنجیده شده است و داده ها از طریق نرم افزار SPSS16 تحت محیط ویندوز تجزیه و تحلیل شد. با تقسیم سرمایه اجتماعی به دو متغیر (اعتماد اجتماعی و شبکههای اجتماعی)، به همراه در نظر گرفتن سه وجه از مصرفگرایی سیاسی؛ یعنی رفتارها، انگیزهها و عادات مشاهده می شود که همبستگی های معناداری میان ابعاد سرمایه اجتماعی و میزان مصرفگرایی سیاسی پاسخگویان وجود دارد که در این میان، مصرف سیاسی، بیشترین تأثیر را از انسجام اجتماعی از مؤلفه های شبکه های اجتماعی و کمترین تأثیر را از اعتماد تعمیمیافته از مؤلفه های اعتماد اجتماعی میپذیرد.
فرا تحلیل روش و نتایج پژوهش های کیفیت زندگی شهری در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گسترش زندگی شهری، باعث تجمع هر چه بیشتر منابع و امکانات در شهرها شده است. دستیابی به آستانههای مطلوب کمی برای زندگی در شهر، به مرور توجه ساکنان و پژوهشگران را به کیفیت زندگی شهری جلب نموده است. تعدد و تنوع مقالات علمی منتشر شده در زمینه کیفیت زندگی شهری، یکی از نشانههای قابل اتکا برای نمایش گرایش محققان به این مفهوم است. این مقاله با رویکرد فراتحلیل به بررسی مقالات منتشر شده در مجلات علمی- پژوهشی و علمی فارسی زبان منتشر شده تا سال 1389 پرداخته است. فراتحلیل، ابزاری است برای تجمیع نتایج پژوهشهای پراکنده و دستیابی به نگرشی جدید برای گسترش مرزهای دانایی. پراکندگی مطالعات نشان میدهد که استانهای مرکزی، شمال شرقی و شرقی بیشتر مورد توجه محققان قرار گرفتهاند که این توجه، بیشتر به محل تولد محققان یا دانشگاههای محل تحصیل وابسته است. در این میان، سرمایه اجتماعی، درآمد بیشتر، شاغل بودن، روابط مثبت و معنی دار و جنسیت رابطه غیر معنیداری را با این کیفیت نشان دادند. باید تأکید کنیم که نگاه چند بعدی و استفاده از شاخصهای ترکیبی، نقطه قوت و کمتوجهی به ابعاد جامعهشناختی و عدم انعکاس روایی و پایایی، نقطه ضعف پژوهشهای مطالعه شده است. ضمناً نیاز به طراحی مدلهای بومی و منطبق با فرهنگ ایرانی برای هدایت پژوهش های آینده توصیه میگردد.
رابطة اعتماد اجتماعی و وفاق اجتماعی (مطالعه ای در شهر یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی رابطة بین اعتماد اجتماعی[1] و وفاق اجتماعی[2] در بین شهروندان یزدی است. وفاق اجتماعی را توافق عمومی بر سر قواعد و اصول اجتماعی و اعتماد را حسن ظن به افراد جامعه تعریف کرده اند. این تحقیق به روش پیمایش انجام شده است و داده های آن به وسیلة پرسش نامه ای که اعتبار و پایایی لازم را داشته است از 316 نفر از شهروندان یزدی گردآوری شده است. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که شهروندان یزدی از نظر اعتماد اجتماعی با میانگین 49/123 و وفاق اجتماعی با میانگین 36/176 در وضعیت مطلوبی قرار دارند. آزمون همبستگی پیرسون نیز نشان داد که بین اعتماد اجتماعی و وفاق اجتماعی با ضریب همبستگی 678/0 رابطة معناداری وجود دارد. در بین ابعاد وفاق اجتماعی بعد احساسی با ضریب 681/0 بیشترین رابطه و بعد هنجاری با ضریب 245/0 کمترین رابطة معنادار را با اعتماد اجتماعی داشتند.
مطالعه جامعه شناختی تأثیر سرمایه اجتماعی بر احساس ناامنی زنان با کاربرد ایموس گرافیک (مطالعه موردی : دانشجویان دختر دانشگاه اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
احساس ناامنی به معنی احساس خطر و تهدیدی است که فرد هم و اره در دوره های مختلف زندگی ممکن است با خود داشته باشد. این احساس ، به ویژه در مورد زنان به علت شرایط ویژه جسمی بیشتر صدق می کند. هدف اساسی پژوهش حاضر، تعیین رابطه بین سرمایه اجتماعی (اعتماد نهادی، اعتماد بین شخصی و مشارکت اجتماعی) و احساس ناامنی اجتماعی است . برای نیل به آن به لحاظ نظری از دیدگاه های گیدنز، کوئن، فوکویاما، پاتنام، … استفاده شده است. روش تحقیق، پیمایشی و جامعه آماری پژوهش حاضر در برگیرنده دانشجویان دختر دانشگاه اصفهان به تعداد 9675 نفر بوده است که از این تعداد، 370 نفر بر اساس فرمول کوکران و به شیوه نمونه گیری تصادفی مطبق انتخاب شده اند. پس از جمع آوری پرسشنامه ها، اطلاعات لازم به وسیله نرم افزار های Amos18 و spss تجزیه و تحلیل شده است. برای آزمون فرضیات نیز به تناسب سطح متغیرها، از آزمون های تحلیل مسیر و تحلیل رگرسیون استفاده شده است. بر اساس نتایج تحقیق، رابطه بین سرمایه اجتماعی با احساس ناامنی معکوس و شدت همبستگی بین این دو در حد بالایی (74/0) بوده است. همچنین، نتایج تحلیل مسیر انجام یافته نشان می دهد که توان متغیر های مستقل در تبیین واریانس متغیر وابسته 55 درصد بوده و در این میان، متغیرهای اعتماد، رابطه اجتماعی، هنجار و شبکه اجتماعی بر احساس ناامنی اجتماعی تأثیرگذار بوده اند.
بررسی وضعیت و ابعاد سازندة هویت ملی(مقاله علمی وزارت علوم)
هویت ملی یکی از اساسی ترین اجزای تعریف هر فرد از خود است و نقش تعیین کننده ای در معادلات جهان معاصر دارد. ماهیت هویت ملی در هر جامعه ای به ابعاد سازنده و وضعیت آن بستگی دارد و به تبع ماهیت ابعاد سازنده و وضعیت آن نتایج متفاوتی را نیز در جوامع مختلف به همراه خواهد داشت. بنابراین شناخت تاثیرات و پیامدهای هویت ملی در هر جامعه ای نیازمند شناخت ابعاد سازنده و وضعیت آن در میان گروه های اجتماعی مختلف است. در مطالعه حاضر وضعیت هویت ملی در شهر تهران، در یک نمونه 818 نفری از افراد 15 تا 65 سال مورد بررسی قرار گرفته است . هدف اصلی تحقیق حاضر شناخت وضعیت، ابعاد و مهمترین عناصر تشکیل دهنده هویت ملی در شهر تهران است.
نتایج تحقیق نشان می دهد که اکثریت پاسخگویان یعنی نزدیک به 70 درصد دارای هویت ملی بالا یا خیلی بالا هستند. همچنین مهمترین ابعاد سازنده هویت ملی پاسخگویان به ترتیب ابعاد زبانی- ادبی، تاریخی، جغرافیایی و دینی است.
بررسی وضعیت هویت ملی در میان مقولات اجتماعی مختلف نیز نشان داد که زنان، افراد 30 تا 45 سال، متاهلین، افراد بازنشسته و زنان خانه دار دارای هویت ملی بالاتری نسبت به سایر مقولات اجتماعی هستند.
بررسی سنجش میزان سرمایه اجتماعی در سالمندان به منظور تعیین نگرش آنان به سرای سالمندان: مطالعه موردی شهر نور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر در پی سنجش میزان سرمایه اجتماعی در سالمندان شهر نور و نگرش آنان نسبت به سرای سالمندان است. سرمایه اجتماعی با استفاده از سه مؤلفه اعتماد اجتماعی، انسجام اجتماعی و مشارکت اجتماعی سنجیده شده است. در این تحقیق عمدتاً از نظریه پاتنام و تئوری کارکردی دورکیم و شیوه تحقیق پیمایشی و پرسشنامه خود اجرایی و محقق ساخته با 63 گویه در طیف لیکرت 5 درجه ای و سؤالات باز استفاده شده است. جامعه آماری این تحقیق شامل 1746 سالمند بالای 60 سال شهر نور است. حجم نمونه براساس فرمول کوکران انتخاب شد که حجم آن 400 نفر است. روش نمونه گیری، خوشه ای چندمرحله ای بوده است. یافته ها نشان می دهد: بین میزان اعتماد اجتماعی، انسجام اجتماعی و مشارکت اجتماعی سالمندان شهر نور و نگرش سالمندان نسبت به سرای سالمندان رابطه معکوس وجود دارد. سالمندان شهر نور نسبت به سرای سالمندان نگرش منفی دارند.
وضعیت اعتماد عمومی اساتید دانشگاه ها به کارگزاران نظام جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
اعتماد نخبگان به نظام بخشی از سرمایة اجتماعی است که به تحقق هر چه بیشتر اهداف نظام منجر می شود. اساتید دانشگاه از جمله مهم ترین گروه های نخبه محسوب می شوند که به دلیل ارتباط و تأثیرگذاری بر دانشجویان سهم عمده ای در میان نخبگان دارند. پرسش اساسی در مقالة حاضر، معطوف به چیستی و چگونگی جنبه های مختلف اعتماد اساتید به نظام و پرسش های فرعی نیز به جنبه های نگرشی و ذهنی و راهبردهای افزایش آن معطوف است. روش های اصلی برای پاسخگویی به پرسش ها، مصاحبه های عمیق با اساتید و تحلیل ثانویة داده های کمّی است. مصاحبه شوندگان بر اساس نمونه گیری هدف مند انتخاب شدند و تلاش شده تا تنوع در آن ها حفظ شود، به گونه ای که به رویکردهای سیاسی مختلف اساتید نیز توجه شود. داده ها و اظهارات مصاحبه شوندگان حاکی از آن است که اعتماد عمومی مردم و اساتید به سایر افراد در جامعه در مقایسه با گذشته رو به کاهش است. این امر زمینة منفی افزایش بی اعتمادی اساتید به نظام را نیز ایجاد می کند. تأکید عمدة مصاحبه شوندگان بر آن است که بی اعتمادی اساتید به نظام، بیش از آنکه به هسته های بنیادین و قواعد نظام بازگردد به بازیگران و عملکردهای سازمانی مربوط است. انباشت و تراکم بی اعتمادی در این دو لایة بیرونی به لایة درونی قواعد نیز تسری می یابد.
تحلیل تطبیقی- کیفی تضاد سیاسی خشونت آمیز در سطح کلان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله با اتخاذ رویکرد تطبیقی- کیفی مورد محور، به تضاد سیاسی خشونت آمیز در سطح کلان پرداخته شده است. به طور کلی، نوشته حاضر درصدد پاسخ به این سؤال است که چرا در برخی از کشورها تضاد کم است و اگر هست، چگونه تنظیم و مدیریت می شود؟ اما کشورهای دیگر با تضادهای مختلفی مواجه بوده، پیامدهای خشونت بار آن را تجربه می کنند؟ چارچوب نظری این مقاله بر پایه تحلیل و تبیین ارتباط متقابل مؤلفه های اقتصادی، سیاسی، تراکم منابع ارزشمند و چگونگی توزیع آن و کیفیت حاکمیت است. روش شناسی پژوهش نیز بر رهیافت فازی، احصای شرایط لازم و کافی وقوع نتیجه، شناخت ساختار و ساز و کارهای علّی مبتنی است. نتایج پژوهش نشان می دهد که نابرابری در ثروت، نابرابری اسمی و اقتصاد مبتنی بر صادرات انرژی شرط لازم و شرط کافی تضاد سیاسی خشونت آمیز نیست، اما نبود دموکراسی، توسعه نیافتگی اقتصادی و نبود کیفیت حاکمیت، هریک به تنهایی شرط لازم و کافی وقوع تضاد سیاسی خشونت آمیز است. همچنین، ترکیب دو شرط توسعه اقتصادی و دموکراسی و نابرابری در ثروت و دموکراسی، شرط کافی تضاد سیاسی خشونت آمیز هستند. نتایج نیز به طور کلی نشان می دهد که تضاد سیاسی خشونت آمیز شامل نابرابری در ثروت، نبود دموکراسی، وجود نابرابری اسمی، نبود توسعه اقتصادی و نبود کیفیت حاکمیت است.
بررسی تأثیر عدالت سازمانی ادراک شده بر میزان سرمایه اجتماعی کارکنان مورد مطالعه شبکه بهداشت و درمان شهرستان نوشهر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی تاثیر عدالت سازمانی بر سرمایه اجتماعی کارکنان است. مرحله اول اجرای پژوهش کتابخانه ای و مرحله دوم آن توصیفی از نوع پیمایشی است. جامعه آماری را کلیه کارکنان شبکه بهداشت و درمان شهرستان نوشهر، شامل 360 نفر مرد و زن تشکیل می دهند که از بین این جامعه تعداد 135نفر به عنوان نمونه به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب گردیدند. دو پرسشنامه عدالت سازمانی و سرمایه اجتماعی مورد آزمون قرار گرفته است که ضریب اعتبار (آلفای کرونباخ) پرسشنامه عدالت 95.4 درصد و ضریب اعتبار پرسشنامه سرمایه اجتماعی 94.7 درصد به دست آمد و از آزمون های ضریب همبستگی پیرسون برای تحلیل نتایج استفاده شد. یافته های پژوهش به دو دسته اصلی و جانبی تقسیم بندی شده است که نتایج حاصل از فرضیه اصلی بیانگر تأثیر عدالت سازمانی ادراک شده بر میزان سرمایه اجتماعی افراد است. همین طور سه فرضیه فرعی مربوط به فرضیه اصلی تأثیر مثبت عدالت های توزیعی و رویه ای و مراوده ای را بر میزان سرمایه اجتماعی افراد نشان می دهد. اما نتایج حاصل از فرضیه های جانبی پژوهش بیانگر این موضوع هستند که مؤلفه های عدالت سازمانی و همین طور مؤلفه های سرمایه اجتماعی به طور جداگانه بر یکدیگر تأثیر مثبت دارند و موجب تقویت یکدیگر می شوند. در نتیجه این طور می توان نتیجه گرفت که با ادراک مثبت افراد از رعایت عدالت سازمانی شامل عدالت توزیعی، رویه ای و مراوده ای می توان میزان سرمایه اجتماعی افراد را افزایش داد. به عبارت دیگر هر چه توزیع پیامدهای سازمانی، رویه های این پیامدها و ارتباطات انسانی منصفانه تر گردد، سطوح بالاتری از سرمایه اجتماعی قابل دستیابی می باشد که به تبع آن علاوه بر اینکه اعتمادپذیری، بخشش و روحیه داوطلبی، مشارکت مدنی و سیاسی، برقراری روابط غیر رسمی و تنوع در معاشرت ها در افراد افزایش می یابد می توان به بهره وری و عملکرد بیشتری دست یافت.
بررسی تأثیر سرمایه اجتماعی سازمانی بر ارتقای سطح مدیریت دانش در سازمان بهزیستی استان یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در پژوهش حاضر، تلاش محققان بر آن بوده است تا با مبنا قرار دادن رویکرد ناهاپیت و گوشال (1998) به مقوله سرمایه اجتماعی سازمانی، تأثیر سرمایه اجتماعی بر مدیریت دانش در سازمان بهزیستی استان یزد را تجزیه و تحلیل کنند. جامعه آماری این تحقیق، کارکنان سازمان بهزیستی استان یزد بودند که با استفاده از فرمول کوکران حجم نمونه 81 نفر تعیین شدند و برای دستیابی دقیق به افراد مورد مطالعه، از روش تصادفی طبقهای استفاده گردید. همچنین، برای جمعآوری دادهها، از پرسشنامههای استاندارد مدیریت دانش فیلیوس و همکارانش (2000) و سرمایه اجتماعی ناهاپیت و گوشال (1998) استفاده شد. برای تعیین پایایی ابزار گردآوری دادهها، از روش آلفای کرونباخ به کمک نرم افزار SPSS 15.0 استفاده گردید. یافتههای پژوهش حاضر، حاکی از آن است که رابطه مثبت و معناداری بین مدیریت دانش و سرمایه اجتماعی سازمانی وجود دارد؛ بهطوری که بهبود مؤلفههای سرمایه اجتماعی سازمانی به توسعه مدیریت دانش در سازمان بهزیستی استان یزد منجر میشود. گسترش سرمایه اجتماعی در سازمان بهزیستی استان یزد، بر توسعه مدیریت دانش تأثیر بسزایی دارد؛ بهگونهای که بهبود سرمایه اجتماعی در سازمان، موجبات کسب، خلق و انتقال دانش در سازمان را فراهم میآورد.
بررسی رابطه هویت سازمانی با سکوت سازمانی کارکنان مورد مطالعه کارکنان دانشگاه اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی رابطه بین هویت سازمانی و سکوت سازمانی کارکنان در دانشگاه اصفهان است. روش پژوهش، توصیفی و از نوع پیمایشی است. جامعه آماری کارکنان رسمی دانشگاه اصفهان بودند، که تعداد آنها در سال 1390 حدوداً 830 نفر بود که از این تعداد 98 نفر به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای متناسب با جامعه آماری، به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزارهای جمع آوری اطلاعات، پرسشنامه استاندارد هویت سازمانی چنی [1] (1983) با 18 سؤال و پرسشنامه استاندارد وکالا و بوراداس [2] سکوت سازمانی کارکنان با 17 سؤال بود. برای تأیید روایی محتوی و ظاهری از نظرات اساتید خبره و همچنین، نتایج تحلیل عامل تأییدی استفاده گردید که نتیجه حاکی از تأیید پرسشنامه بود . برای تأیید پایایی از ضریب آلفای کرونباخ استفاده گردید و پایایی در سطح 95/0 و 82/0 به ترتیب برای مؤلفه های هویت سازمانی و سکوت سازمانی کارکنان به دست آمد. با آزمون نتایج، با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون به میزان رابطه معنادار دو شاخص اصلی پرداخته شد که 60/0 به دست آمد و برای تعیین رابطه معنادار بین هویت سازمانی و هر یک از مؤلفه های آن با سکوت سازمانی کارکنان محاسبه شد که مثبت بودن این مقادیر نشان داد، این روابط مستقیم است و همبستگی مثبت و معناداری بین سکوت سازمانی کارکنان و هر یک از این مؤلفه ها وجود دارد . همچنین، در پایان به منظور رتبه بندی تأثیر هر یک از مؤلفه های سه گانه هویت سازمانی کارکنان (عضویت، وفاداری و شباهت) بر سکوت سازمانی کارکنان از آزمون فریدمن استفاده شد.
سنجش سرمایه اجتماعی کاربران ایرانی شبکه اجتماعی فیس بوک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله قصد دارد الگویی را برای سنجش سرمایه اجتماعی در سایت های شبکه اجتماعی معرفی کند. دو پدیده در دو دهه اخیر شانه به شانه در معادلات مفهومی علوم اجتماعی تغییرات تازه ای را به وجود آورده اند: 1- مفهوم سرمایه اجتماعی جایگاه خود را در علوم اجتماعی و دیگر شاخه های علوم انسانی باز کرده است، 2- شبکه های اجتماعی مجازی از اوایل دهه 2000 میلادی (1379 خورشیدی) فضای جدیدی را برای کنش های اجتماعی مجازی ایجاد کرده اند. در عین حال، در میان شبکه های اجتماعی مجازی، سایت فیسبوک نه تنها به پربازدید ترین سایت دنیا تبدیل شده است، بلکه با تعداد کاربرانی نزدیک به یک میلیارد نفر در سال 1392 خورشیدی، از موقعیت متمایزی نیز برخوردار شده است. ما در این مقاله از نظریه سرمایه اجتماعی رابرت پوتنام و رویکرد روش شناختی فرانک برای ساختن ابزار سنجش سرمایه اجتماعی استفاده کرده و سایت فیسبوک را نیز به عنوان میدان تحقیق برای اجرای این طرح در نظر گرفته ایم. ضمنا با استفاده از فن مثلث بندی و روشهای مشاهده مشارکتی و پیمایشی آنلاین سعی کردیم تا داده های لازم را برای آزمون ادعاهای مقاله جمع آوری کنیم. در ابتدا با استفاده از مشاهده مشارکتی، 14 کاربر انتخاب شدند و اقداماتشان در فیسبوک مورد تحلیل قرار گرفت. سپس پرسش نامه آنلاین طراحی شد که بر اساس نتایج مشاهده مشارکتی تدوین شده بود. این پرسش نامه ازسوی 218 پاسخگو تکمیل و باز گردانده شد و بر آن اساس تحلیل ها را آغاز کردیم. تحلیل داده ها و یافته های تحقیق را در نهایت به کار بردیم تا در سایت فیسبوک، 10 شاخص سنجش سرمایه اجتماعی بسازیم
ادارک امنیت محله ای و استفاده از فضاهای عمومی: تفاوت های جنسی و سنی در مرکز شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امر مسلم این است که شهروندان باید بدون توجه به شرایط جنسی و سنی بتوانند به فضاهای عمومی دسترسی داشته باشند. با وجود این، ساختارهای اجتماعی، بی نظمی های اجتماعی و کالبدی و ویژگی های فردی موجب تفاوت میان گروه اجتماعی مردان و زنان از نظر ادراک امنیت اجتماعی می شود و تفاوت در ادراک، سبب نابرابری در استفاده از فضاهای عمومی می شود. هدف پژوهش حاضر تجزیه و تحلیل تفاوت های فوق در محله نُه منطقه دوازده شهر تهران در قالب شش زیر گروه سنی و جنسی و از طریق پرسشنامه بود. نتایج نشان می دهد که به استثنای زنان 60 ساله و بیشتر، مردان در مقایسه با زنان از فضاهای عمومی بیشتر استفاده می کنند. ضریب همبستگی پیرسون نشان داد که رابطه معناداری میان میزان استفاده از فضاهای عمومی و نحوه ادراک امنیت اجتماعی وجود دارد. هم چنین، تجزیه و تحلیل عوامل مؤثر بر ادراک امنیت اجتماعی نشان داد که ویژگی های محیط اجتماعی بیشتر از ویژگی های فردی اهمیت دارند. بر این اساس، متغیر انسجام اجتماعی در گروه زنان و متغیر حمایت اجتماعی در گروه مردان بیش ترین نقش را در تبیین متغیر ادراک امنیت اجتماعی دارد.