با جمع آوری اشیاء عتیقه ، پدیده ای به نام «مجموعه داری » به وجود آمد . در ارائه ی آثار هنری این اعتقاد شکل گرفت که ، اشیاء خود به خود و فی النفسه دارای ارزش هستند . بی آنکه بخواهیم ارتباط آنها را با مذهب و با هر علت دیگری در نظر بگیریم . استفاده های خانگی آثار هنری در قرون وسطی از چند تابلوی قابل حمل ، منجر به نمایش آنها در گالری « انماس » در قرن شانزدهم شد . که از آن به بعد تزیین دیوار با تابلو به شکلی متناسب رواج یافت . از نیمه ی قرن نوزدهم ترتیب چیدن تابلوها بر اساس تاریخ و مکتب همراه شد ،با این باور که نقاشیها باید به طور مناسب و با فاصله از هم آویزان شوند تا به خوبی مورد تحسی واقع شوند ...
بسیاری از شرح حال ها و سفرنامه های دورة قاجار، تغییراتی تدریجی را در فرهنگ زندگی خانواده های اعیانی تهران به ویژه از اواسط دورة ناصری گزارش داده اند. برخی از این تغییرات، تعریف نقش زن در خانواده را به تدریج تغییر داد. هدف این مقاله، بررسیِ چگونگیِ تغییرِ کالبد، تزییناتِ نقاشی و ساختارِ خانه بر اساس بازتعریفِ نقشِ زن در تهران دورة قاجار است. از آنجایی که ملاحظة جایگاه زنان در بافت و زمینة دورة قاجار، بدون در نظر گرفتنِ شیوة زندگی، ساختارِ خانواده و شرایط فرهنگی-اجتماعی آن دوره امکان پذیر نیست، بنابراین بررسیِ واقعیت های مرتبط با تعریفِ جایگاهِ زن، بر اساس طرحِ تحقیق تاریخی و از طریقِ منابع دستِ اول و گاه دستِ دوم صورت گرفته است. نتایج تحقیق نشان می دهد که ظاهر شدنِ زنان در جامعه، که پیش تر پوشیده و پنهان بودند، و کم رنگ شدنِ مرزهای زنانه-مردانه باعثِ ایجادِ تغییر در فرهنگ زندگی شد، تا جایی که از اواخرِ دورة ناصری به تدریج لزومِ وجود خواجه ها به عنوان رابطِ دنیای زنانه و مردانه از بین رفت. با رواج تک همسری، اندرونی های متعدد و فضایی برای خواجه ها نیز کنار گذاشته شدند و به این ترتیب، خانه کالبدِ متمرکزتری به خود گرفت. مضامینِ تزیینات نقاشی خانه های این دوره نیز روایتگرِ تغییراتِ یاد شده است؛ به گونه ای که تصاویری از زنان فرنگی بر روی دیوارها و سقف تالارها و شاه نشین های خانه های اعیانی ظاهر شد و کالبد زنان و مردان نیز از میانه های دورة ناصری به شکلی متمایز نگاشته شد.