فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷۴۱ تا ۷۶۰ مورد از کل ۴٬۳۶۴ مورد.
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش، با نگاهی جامع به هنر آهک بری در سه دوره صفویه، زندیه و قاجار به شناخت این هنر و بررسی سیر تحول آن در این سه دوره و میزان تأثیرپذیری و تأثیرگذاری آن پرداختیم. پرسش های مطرح شده در این پژوهش عبارت اند از:
- نقوش آهک بری در کدام قسمت از حمام اجرا شده اند؟
- چه نقوشی در هر دوره بیشتر مورد توجه بوده اند و چه شباهت ها و تفاوت هایی میان نقوش اجراشده در هر دوره وجود دارد؟
مباحث مندرج در این پژوهش حاصل مطالعه منابع کتابخانه ای و بررسی و مشاهده آثار است. در این راستا، تزئینات آهک بری در حمام های شاخص هر دوره در استان های مختلف را براساس نوع نقوش و جایگاه قرارگیری آن ها بررسی، مقایسه و تحلیل کردیم. طبق نتایج حاصل از این پژوهش، بخش عمده تزئینات در قسمت سربینه و در درجه بعد در گرمخانه اجرا شده اند. انواع نقوش اجراشده، به ترتیب کمیت عبارت اند از: نقوش گیاهی، هندسی، حیوانی، پرندگان، انسانی و اسطوره ای. در دوره صفویه بیشتر نقوش گیاهی و هندسی، در دوره های بعدی ضمن الگوپذیری از دوره صفویه، به ترتیب نقوش حیوانی و انسانی و در دوره قاجار تصاویری با مضامین ادبی و اسطوره ای به کار می رفتند.
بررسی ساختار و صفحه آرایی صفحات افتتاح نسخ قرآن مجید از قرن پنجم تا دوازدهم هجری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگره پاییز ۱۳۹۳ شماره ۳۱
حوزه های تخصصی:
چیدمان عکس: عکاسی معاصر، شانس حضور عکاس در صحنه عکاسی را بر نمی تابد!؛ گفتگو با استاد علی قلم سیاه
حوزه های تخصصی:
معرفی پرچمداران عکاسی مدرن (5)؛ ادوارد استایکن Edward Steichen
حوزه های تخصصی:
رهیافت عکاسی از دوره تصویرگری و روایت پردازی نقاشانه و تبدیل این پدیده از نگاه ابزاری به یک هنر مستقل مرهون تلاش و ذکاوت گروهی از عکاسان اندیشمند بوده است. جنبش پیکتوریالیسم کمک های شایانی به این امر کرده است. در این جنبش ماهیت زیباشناختی عکاسی گسترش و بسط پیدا کرد و همین امر باعث ارتقاء عکاسی به تفکر مدرن و بالا بردن آگاهی و توجه به خصائص رسانه ای آن گردید. آغاز مدرنیسم در عکاسی با تشکیل گروه عکاسان جدایی طلب در سال 1902 اتفاق افتاد. ادوارد استایکن به عنوان یکی از بنیان گذاران این گروه با بهره مندی از استعدادها و مهارت های متعدد در زمینه های مختلف هنر همچون نقاشی، عکاسی، مدیریت گالری ها و موزه داری کمک شایانی به شکل گیری جریانات مدرن عکاسی کرده است. او از طریق برپایی نمایشگاه های متعدد، چاپ و انتشار مقالات مجلات و کتب عکاسی و همچنین ارتباط مستمر با دیگر هنرمندان تجسمی به یکی از چهره های ماندگار در تاریخ عکاسی بدل گشته است. این نوشتار به زندگینامه این هنرمند برجسته از طریق مطالعات منابع کتابخانه ای و اینترنتی می پردازد.
چیدمان عکس: از «خودانگاره» تا «خودگرفت»: عکس سلفی در بافتار تحلیل های خرد و کلان
حوزه های تخصصی:
رواج عکس سلفی(خودگرفت) در سال های اخیر و نهادینگی آن به عنوان یک ژانر در عکاسی موجب شده تا تحلیل گران در سطوح مختلف آن را از نظر دور ندارند و به بررسی علمی آن بپردازند. «عکس سلفی» که در ایران برخلاف غرب، پدیده ای تازه است، مورد ارزیابی و بررسی جدی قرار نگرفته است و منبعی به زبان فارسی پیرامون ریشه های تاریخی و سطوح تحلیل عکس سلفی، به جز برخی نوشته های پراکنده، موجود نیست. از این رو نوشتار حاظر سعی دارد تا به بیان تاریخچه عکس سلفی و بررسی آن در ارتباط با سلف پرتره های تاریخی بپردازد و در نهایت سطوح تحلیل مختلف را که از سوی تحلیل گران مورد استفاده قرار گرفته را بیان و مختصراً توضیح دهد.
چیدمان گالری: آرشیو خانوادگی مرحوم میرزا سید علی مدرسی
حوزه های تخصصی:
چیدمان عکس: معرفی پرچم داران عکاسی مدرن (3)
حوزه های تخصصی:
ارتقاء شیوه گفتگو در عکاسی از تصویرگری و روایت گری عکس نقاشی گونه به منزلت هنری به سبب تلاش گروهی از عکاسان هنرمند با مطرح کردن عکاسی صریح و مواجه بدون واسطه با سوژه میسر گردید. گام های مؤثر توسط آلفرد استیگلیتز با تأسیس گروه عکاسی جدایی طلب برداشته شده بود. این گروه با تفکر مستقل بودن رسانه عکاسی از دیگر هنرها مخصوصاً نقاشی بر بیان خودکفای عکس هنری تأکید داشتند. عکاسی بنا به ذات عکاسانه اش همیشه در قید و بند واقعیت بوده است. عکاسان بزرگی چون آلفرد استیگلیتز، پل استراند، چالز شیلر، ادوارد وستون و... کوشیده اند از همین خصیصه ناب بازنمایانه، برای پرورش نگاه هنری عکاسانه و خلق تصاویر اعجاب انگیز استفاده کنند. ادوارد وستون یکی دیگر از عکاسان پیشرو آمریکا در گذار عکاسی از دوران سنت زدگی پیکتوریالیسم به دوران مدرن است. نوشتار پیش رو روند زندگی و فعالیت های ادوارد وستون را با استفاده از منابع کتابخانه ای توصیف می کند.
چیدمان گرافیک: طبقه بندی تایپ فیس
حوزه های تخصصی:
تمایل به طبقه بندی و مرتب سازی چیزهایی که تنوع زیادی دارند، پدیده رایجی است تا به این ترتیب بتوان آن را درک کرد، به آنچه که در پیش رو قرار دارد سریع تر اشاره نمود و راحت تر بتوان آن را دوباره پیدا کرد. وقتی حوزه ای سر و سامان پیدا کند، دیگری لزومی ندارد دائماً همه بخش های آن را زیر و رو کنیم بلکه کافی است به قسمتی که فعلاً برایمان اهمیت دارد مراجعه کنیم. گروه بندی تایپ فیس هانیز روند شناسایی آن ها را ساده تر می کند.
هر نوع طبقه بندی سه جنبه مهم را پوشش می دهد: 1-مرتب سازی (یعنی همان کاری که هم دانشمندان و مورخان و هم تولید کنندگان تایپ فیس انجام می دهند)، 2-ارجاع (آموزش) و 3-«بیرون کشیدن» یا پیدا کردن دوباره (همان کاری که معمولاً کاربران انجام می دهند). البته از نظر بسیاری از مردم جنبه پیدا کردن تایپ فیس مهم تر از طبقه بندی آن است. چرا که کافی است یک بار سی دی های خودمان را مرتب کنیم و وقتی مثلاً خواستیم به یک آهنگ جاز به خصوص گوش بدهیم، به قفسه مربوطه نگاهی بیندازیم. به همین دلیل به نظر من طبقه بندی مفید(تر) طبقه بندی ای است که به کاربر در پیدا کردن و انتخاب تایپ فیس کمک می کند و بر همین اساس ساختار دهی شده باشد.
روند شکل گیری کتاب های چاپ سربی در دورة قاجار بین سال های ١٢٣٣ تا ١٢٥٠ ه.ق(مقاله علمی وزارت علوم)
مطالعه تنوع بیان در آثار پیکر تراشی دوناتلّو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۱۹ بهار ۱۳۹۳ شماره ۱
73 - 84
حوزه های تخصصی:
تحول حوزه های علم، فلسفه و سیاست و ارتباط میان آنها در آستانه دوران رنسانس آغازین و همزمان با آن، در آفرینش های فرهنگی و هنری آن دوران نمود یافته است. این تحولات نه تنها خود را در صورت و محتوای این آثار بلکه در تنوع بیان آنها، حتی در مجموع آثار یک هنرمند، نشان می داد و این امر تحت تأثیر روح دوران، لبریز از ویژگی های متناقض-کهنه و نو، سنّتی و تجدّدمآبانه- بود. مجسمه های دوناتلّو، پیکره تراش رنسانس آغازین، به نحوی بارز این تنوع را به نمایش می گذارند. هدف این نوشتارِ پژوهشی، نمایش تنوع موجود در آثار دوناتلّو، گوناگونی تمهیدات بیان هنریِ مورد استفاده توسط هنرمند و بیان علل این تنوع، براساس مطالعه اجمالی خصوصیات دوران رنسانس به ویژه رنسانس آغازین و نیز مطالعه تفصیلی تعدادی از پیکره های اوست. در پی این مطالعات، تنوع این آثار و علل شکل گیری چنین تنوعی تبیین گردیده؛ ناتورالیسم مبتنی بر مطالعه پیکره آدمی به کمک علم تشریح و توجه به طبیعت و عناصر آن که می توان ریشه هایش را در پرسش از منطق الهیات مسیحی و سست شدن بنیان های آن یافت، بررسی آثار هنری کلاسیک یونان و روم باستان به دنبال نهضت اومانیسم و در نهایت نبوغ و استعداد و درون گرایی شخص دوناتلّو، تنوع بیان آثار او را رقم می زنند.
انحراف چشمان در چهره پردازی های صنیع الملک
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به یافتن پاسخی برای توضیح انحراف بیرونی قابل توجه چشمان در چهره پردازی های ابوالحسن خان غفاری ملقب به صنیع الملک می پردازد. نظر به اهمیت مسأله سبک شناسی آثار و تأثیر سنت پیکرنگاری درباری زند و قاجار بر آثار هنرمند، ابتدا ویژگی های آثار صنیع الملک از این منظر مورد بررسی قرار گرفته است و سپس فرضیه ها یک به یک طرح و بررسی شده اند؛ اینکه انحراف بیرونی چشمان حاصل تکرار سنت، شبیه سازی واقعیت چهره، زیبایی شناسی وجنات همایونی پادشاه و یا قلم شوخ و جسور هنرمند، یا حتی خطای فنی بوده باشد، یا آنکه عامدانه از سنتی اروپایی اقتباس شده باشد. نهایتاً حاصل یافته ها و تحلیل ها، دو فرضیه یا ترکیبی از آن ها را مستحکم تر نشان می دهد؛ این که انحراف چشمانحاصل ترکیبی از ضعف تکنیک و برخی چهارچوب های سبکی حاکم بر آثار اوست و تآثیر انکارناپذیر سنت پیکرنگاری درباری؛اصولاً چشمان را در آثار او بسیار مشخص تر و آشکارتر ازنقش چشمان در نقاشی عینیت گرای متأثر از غرب ساخته است. و دیگر اینکه صنیع الملک طی سفر خود به ایتالیا احتمالاً با شمایل نگاری های پیشارنسانسی آن دیار روبرو شده و با الهام از ویژه گی چشمان این آثار که با رویکردی قراردادی دارای انحراف ترسیم شده اند، همین قاعده را در آثار خود نیز مرئی داشته است. پژوهش حاضر از نوع بنیادی است و با روش توصیفی تحلیلی به بررسی نمونه های تصویر شده به قلم هنرمند پرداخته است.
مکانیسم بازنمایی تصویر کودک در ساختار روایتی وتصویر سازی کتاب «دیگر درخانه پسرک هفت صندلی بود»
حوزه های تخصصی:
نگاه به جنبه های متفاوت زندگی کودکان، به ویژه تأثیر تصویرسازیهای ادبیات داستانی بر آنان همواره مورد توجه منتقدین بوده است.لذا پژوهش حاضر به مطالعه یکی از این موارد اختصاص دارد. از آنجا که تاکنون با رویکرد تصویرسازی و عدم تطابق آن با متون روایی به مطالعه کتاب های کودکان پرداخته نشده است، در این نوشتار با استفاده از نظریه «رولان بارت» درباره ساختار روایت ها و نظریه«استوارت هال» نسبت به بازنمایی، داستان «دیگر در خانه پسرک هفت صندلی بود» انتخاب شد. از آنجاکه در ادبیات روایی کودکان، همواره ترکیب ساختار و مضامین تصاویر با داستان در ارتباط با یکدیگرند و تصویر سازی بر اساس زمینه اجتماعی مؤلف و تصویرساز و همچنین برداشت آنها از کودک و دوران کودکی انجام می پذیرد، همواره چنین قرائتی را از کودک و دوران کودکی در ذهن داشته و آن را باز تولید می کنند. در این مقاله با استفاده از روش تحقیق توصیفی داستان مذکور مورد بررسی قرار می گیرد. نتایج تحلیل های تصاویر و شیوه بازنمایی کودک در آنها، نشان دادند کودک بازنمایی شده در تصاویر، به طور معمول نمی تواند به شکلی خلاقانه و مستقل در فرآیند ساخت معنا شرکت جوید و تصویرساز و مؤلف به شکل ناخودآگاه، به طور معمول قرائت مسلطی را که در بستر فرهنگ جامعه از «کودک» و«دوران کودکی» وجود دارد، در قالب کلیشه ها و رمزگان فرهنگی و ایدئولوژی مسلط،به متن یا تصویر تحمیل می کنند.
قیاس تطبیقی جایگاه زن در هنر هند و ایران باستان
حوزه های تخصصی:
فرهنگ و هنر ایران و هند دارای ویژگی های مشترکی بوده اند که هم به سبب ریشه های نژادی مشترک بعضی از اقوام ساکن در این دو سرزمین و هم به دلیل همسایگی دو کشور و تبادلات فرهنگی بین آن ها بوده است. این مشترکات البته باعث نشده است که اختلافات چشم گیری نیز در زمینه های مذهبی و اجتماعی وجود نداشته باشد. زنان در این دو فرهنگ یکی از نقاط اختلاف هستند. این اختلاف در هنر به شکلی و در جامعه به شکلی دیگر ظاهر می شود. هدف از انجام این پژوهش قیاس تطبیقی جایگاه زن در هنر هند و ایران باستان است. پرسش اصلی تحقیق این است که چه اشتراکات و چه افتراقاتی در این زمینه میان این دو فرهنگ وجود دارد؟ تحقیق بر این نظریه استوار است که آثار هنری مربوط به زنان، مشخص کننده ی نوع نگاه جامعه به ایشان است. روش تحقیق تاریخی - توصیفی است و نتایج تحقیق نشان می دهد که با وجود وفور تصاویر و آثار هنری زنانه در هند و پرستش ایزدبانوان بسیار، جامعه ی ایرانی احترام بیشتری نسبت به مقام زن داراست و تصویرگری زنان در هند نتوانسته به کسب حقوق اجتماعی برای ایشان کمک کند.
چالش های نشانه شناختی نقاشی و نقد نقاشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نقاشی و نقد نقاشی از دو نظام نشانه شناختی متفاوت بهره می برند، به این معنا که نقدْ نشانه های زبانی را به کار می برد و نقاشیْ نشانه های بصری را. در نتیجه، نقد نقاشی بین دو قطب نشانه های بصری نقاشی و نشانه های زبانی نقد قرار می گیرد و باید آنها را در یک شاکله ی منسجم با یکدیگر سازگار کند. اما بنابر فرضیه ی ما در این مقاله، این سازگاری با چالش های متعدّدی روبه روست. اولاً، تصویر و واژه به یکدیگر تحویل پذیر نیستند و بنابراین، توصیف ترکیب بندی های بصری، به مثابه ی نخستین رکن مقوّم هرگونه نقد نقاشی، از طریق واژگان زبان فی نفسه چالش برانگیز است. لذا نقد نقاشی همواره موقعیتی بحرانی دارد و با کشمکش بین واژه و تصویر دست به گریبان است. ثانیاً، پساساختارگرایان نشان داده اند که زبان به خودی خود سرشار از ابهام و ایهام و برخلاف تصوّر معمول، فاقد وضوح و شفافیّت است. این ویژگی ها به نقد، به مثابه ی یک متن، نیز تسّری می یابد. با فرض این که نقد نقاشی از چهار رکن (نقاشی، بیننده، نقد و مخاطب نقد) تشکیل شده است، می کوشیم تعاطی و تعاضد بین این ارکان را بررسی کنیم و نشان دهیم این ساختار چهاروجهی چگونه نقد نقاشی را به یک متن منحصربه فرد «بینابین» مبدّل می کند که همزمان نشانه های بصری را به زبان و نشانه های زبانی را به تصویر نزدیک می کند.
لباس به مثابه اثر هنری: رویکرد هنرمندان ایرانی در نمایشگاه های دهه ی 1380(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۱۹ تابستان ۱۳۹۳ شماره ۲
69 - 82
حوزه های تخصصی:
لباس از دیرباز در زندگی بشر حضور داشته ولی در دوران معاصر علاوه بر کارکردهای سنتی ، کارکرد رسانه ای و ارتباطی نیز پیدا کرده، به طوری که هنرمندان از آن به مثابه اثر هنری در بیان مفاهیم مورد نظر خود بسیار بهره می جویند. در ایران نیز در دهه های اخیر شاهد برگزاری نمایشگاه هایی در این زمینه بوده ایم و از آن ا که هنرمندان فعال این رشته در ایران بسیار محدود می باشند و هیچ بایگانی منسجمی از عملکردشان وجود ندارد، پژوهش حاضر تلاش داشته تا پس از شناسایی هنرمندان ایرانی برگزار کننده ی نمایشگاه در این حوزه در طی دهه ی 1380، با استفاده از روش های کیفی، دیدگاه ها، رویک ردها و آثارشان را مورد بررسی قرار دهد. در این پژوهش، روش انتخاب شرکت کنندگان از نوع هدف مند بوده و داده های جمع آوری شده از طریقِ مصاحبه ها ی نیمه طراحی شده، پس از ضبط و تبدیل به متون نوشتاری، کدگذاری، مقوله بندی و الگویابی شده اند و سپس مورد بحث و بررسی قرار گرفته اند. نتایج این پژوهش نشان می دهد که ضعف این حوزه از هنر در ایران، علاوه بر عدم شناخت کافی هنرمندان مورد مطالعه که موجب تبدیل آثارشان به تقلیدی ناقص و سطحی از آثار لباس مفهومی در غرب می شود، به عدم ارتباط موثر هنرمندان با مخاطب و محدودیت در شیوه ی ارائه ی آثارشان برمی گردد.
چیدمان نقد هنری: پایان نقاشی، داگلاس کریمپ
حوزه های تخصصی:
تزئینات گره چینی در بناهای محله خانه بر ماسوله(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۱۹ زمستان ۱۳۹۳ شماره ۴
55 - 66
حوزه های تخصصی:
گره چینی، هنر ایرانی در رده تزئینات هندسی قرار دارد. نظم ساختارهای هندسی ای که با نظام مشخصی تکرار می شوند؛ بازآفرینی مداومِ متشابه، ولی نه همسانِ الگوهای خاصِ تزییناتی در هنر گره چینی، چشم را می نوازند. پژوهش حاضر با هدف مطالعه تزئینات گره چینی به کار رفته در محله خانه بر ماسوله تدوین گشته است. طرح گره چینی مشتمل بر کتیبه ها و حاشیه های آن در محله خانه بر ماسوله، مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته است. روش پژوهش در این تحقیق بر مبنای مطالعات میدانی و با حضور عینی در محل و مشاهده مستقیم از بناها و تزئینات و تصویربرداری از آنها و در نهایت تبدیل تصاویر به فایل های اتوکدی با مقیاس جهت تحلیل های بعدی بوده است. تحقیق در پی یافتن الگوهای حاکم بر نظام تزییناتی گره چینی ها در محله خانه بر ماسوله بوده است. نتایج حاکی از تحقیق، نشان دهنده آن است که در محله خانه بر، سی و یک الگوی گره چینی وجود دارد. گره چینی عمدتاً در قسمت بازشوها به صورت اُرسی، بَریَه، سر بَریَه و یا پنجرهای تلفیقی استفاده شده است. الگوهای بکار رفته در کتیبه ها نیز تنوع بیشتری را نسبت به الگوهای حاشیه داراست.
بررسی نگاره های مرتبط با داستان ضحاک در شاهنامة شاه طهماسبی از منظر تصویرسازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
معرفی پرچم داران عکاسی مدرن(4) : آوگوست ساندرAugust Sander
حوزه های تخصصی:
عکاسی از همان دهه های اول پیدایش مورد استقبال روز افزون اقشار مختلف قرار گرفته است. گستردگی ارتباط و تعامل عکاسی با دیگر علوم و استفاده بین رشته ای آن از لحظه تولد همواره به صورت کاربردی مدنظر و مورد استفاده دانشمندان بوده است. نقش و کارکرد ویژه عکس در میان طبقات گوناگون عامه مردم نیز بر کسی پوشیده نیست. اما در این میان هنرمندانی بودند که با تفکر خود در باب چگونگی خوانش و بازنمایی انسان در تصاویر پایه های مطالعات فرهنگی، مناسبات اجتماعی و امکان روایت پس زمینه های تاریخی را پدید آورده اند. آوگوست ساندر عکاس آلمانی جزو پیشگامان عکاسی مستند، در دوره سخت بین دو جنگ جهانی است که با تأکید بر تک چهره های طبقات مختلف در محل زندگی خود مبحث مؤلفه های روان شناختی و فردیت مدار افراد را از زبان تصویر بیان می دارد.
در آن سال ها جهان علی الخصوص در اروپا و آمریکا دستخوش تحولات گسترده در حوزه های مختلف صنعتی و تکنولوژی و نیز بسترسازی، ظهور و رشد عقاید جدید فلسفی و عقیدتی و گذار از سنت به سوی مدرنیسم گردیده بود که مجموعه هنرها و به ویژه عکاسی هم از هر دو وجه از این قاعده مستثنی نیستند.
این نوشتار شرح حال زندگی این هنرمند از منابع کتابخانه ای و مراجعه به سایت های اینترنتی است.