فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۲۶۱ تا ۲٬۲۸۰ مورد از کل ۴٬۳۶۴ مورد.
۲۲۶۱.

جغرافیای توسعه و جغرافیای قومی در برنامه های عمرانی دولت

۲۲۶۶.

نقش برجسته ها و مجسمه های هند باستان در هنر پیش از آریایی و بعد از آریایی

نویسنده:
حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۲۱۶
هنر و تمدن هند را با قدمتی 6000 ساله، باید در اساطیر دینی و خدایان آنها جستجو کرد. به این منظور ابتدا به زندگی و تمدن اقوام اولیه ساکن در شبه قاره پرداخته می شود که در مکتب تاریخی با عنوان دراویدی از آنها یاد شده است. آنان خالق تمدن درخشان در دره رود سند و شهرهای بزرگ هاراپا و موهنجودارو بوده اند و با اعتقادات و ادیان طبیعت پرستانه یکی از خاستگاههای مهم و بارز خدایان و کیشهای بعدی هند می باشند.هجوم آریاییها در اواسط هزاره دوم ق.م از سمت شمال غرب به شبه قاره صورت گرفت و بعد از درگیریهایی با اقوام بومی و مهاجمان جدید، در آن سرزمین مستقر و ساکن شده و عصر ودایی به تدریج آغاز می شود که باعث تغییر و دگرگونیهایی در تمدن و هنر آن سرزمین می شود در طی این دوران رزم نامه ها و حماسه سراییهای مکتوبی مانند: رامایانا و مهاباراتا را می آفرینند. نقش برجسته های زیادی در دل کوهها و غارها و معابد از خدایان و رزمهای آنان حک می کنند و در ساختار اجتماعی نیز تحولاتی صورت می گیرد به طوری که سه نظام طبقاتی – اجتماعی برهمنان، کشاتریا و وایشیا پدید می آید که انعکاسی از تثلیث خدایان در عصر ودایی « خدایان آسمانی- خدایان جوی- خدایان زمینی» و همینطور در عصر برهمنی «برهما – ویشنو – شیوا» می باشد.از آنجا که هنر هند باستان چه قبل از آریایی و چه بعد از آریایی به زندگی و نزول خدایان در زمین پرداخته است. لذا برای تجزیه و تحلیل هنر آن نیز باید به ادیان و تفکرات و اعتقادات آن اعصار پرداخته شود. که این موارد با آثار تصویری تطبیق داده شده است. هر چند هنر هند باستان تحت تاثیر هنر بین النهرین، ایران، یونان و روم بوده است ولی دارای ویژگیهای خاص و منحصر به فرد می باشد. از جمله اینکه با وجود کاملاً جسمانی و مادی بودن از تفکری ماورایی در قالب نمادین و اسطوره ایی، آثاری پویا و پرتحرک را آفریده اند.
۲۲۶۷.

از نظریه دو قلم تا هفت اصل نقاشی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۲۶
در هنر اسلامی، نقاشی آن شأن والای خوشنویسی را نداشته است. از این رو نقاشان (و شاعران) کوشیده اند برای مشروعیت بخشی به نقاشی، این دو هنر را به یکدیگر پیوند دهند. دو نظریة «دو قلم» (در خوشنویسی) و «هفت اصل نقاشی»، که در دورة صفوی ظاهر شده اند، از مبنایی نظری برای این پیوند حکایت می کنند. این دو نظریه را می توان در مکتوبات فارسی مربوط به هنر یافت ــ آثاری چون گلستان هنر قاضی احمد، آیین اسکندری عبدی بیگ شیرازی، قانون الصور صادقی بیگ افشار، دیباچة قطب الدین قصه خوان بر مرقعی مفقود. ربط این نظریه ها با کل نظام زیبایی شناسی ایرانی نیز مسئله ای مهم و درخور توجه است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان