فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۶۱ تا ۲۸۰ مورد از کل ۴٬۴۰۶ مورد.
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۶ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
59 - 65
حوزه های تخصصی:
یکی از مهم ترین مراحل فرآیند سوبژکتیویته از دیدگاه ژولیا کریستوا، فیلسوف فرانسوی، مرحله ی آلوده انگاری است. کریستوا اولین بار نظریه ی آلوده انگاری را در سال1980 در مقاله ی «قدرت های وحشت» مطرح کرده است. آن طور که او در این مقاله نوشته است، آلوده انگاری مرحله ای در آغاز فرآیند سوبژکتیویته است که در آن شخص، هر آنچه برای خود، دیگری محسوب می شود را طرد می کند. این دیگری «امر آلوده» نامیده می شود. امر آلوده هرگز به طور کامل رفع نمی شود و همواره تهدیدی برای مرز های سوبژه باقی می ماند. به دلیل ماهیت هنجارشکنانه اش امر آلوده بار ها توسط هنرمندان برای رساندن پیام های اعتراضی و چالش برانگیز مورد استفاده قرار گرفته است. در دوره ی معاصر نیز که جامعه ی جهانی با مشکلات گوناگونی درگیر است، این روند ادامه یافته است. بسیاری از عکاسان، امر آلوده را به خودنگاره هایشان وارد کرده اند. هدف پژوهش پیش رو بررسی چگونگی بازنمایی مفهوم امر آلوده در خودنگاره های عکاسان معاصر است . این پژوهش در انتها به این نتیجه ی کلی می رسد که این هنرمندان، خودنگاره هایشان را به عنوان عرصه ای برای آلوده انگاری انتخاب کرده اند تا علاوه بر بیان دغدغه های شخصی از این راه، هنجار های حاکم بر جامعه را نیز به چالش بکشند. این پژوهش با روش تحلیلی- توصیفی انجام شده است و از روش کتابخانه ای برای گردآوری اطلاعات استفاده شده است.
پیکرنگاری نقاشی دیواری دوره هخامنشی در مقبره تاتارلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۶ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
67 - 77
حوزه های تخصصی:
جاده شاهی هخامنشی از شوش آغاز و به سارد در آسیای صغیر ختم می شد. کلاینای یکی از شهرهای فریگیه در آسیای صغیر بود .از مهمترین یافته ها در کلاینای؛ مقبره ای واقع در تاتارلی است. این آرامگاه دارای نقاشیهایی روی تیرهای چوبی است که بزرگترین نقاشی روی چوب باستان می باشد و تاریخ آن اواسط قرن 5 ق. م. است. هدف مقاله شناخت ویژگی پیکرنگاری نقاشیهای تاتارلی و ارتباط سنتهای پیکرنگاری آناتولی و ایرانی است که از طریق روابط فرهنگی و هنری بین آناتولی و ایران هخامنشی صورت گرفت. پژوهش به روش توصیفی – تحلیلی و با گردآوری اسنادی به بررسی نقاشیهای مقبره و تاثیر سبک هنر هخامنشی در آن می پردازد. نتایج مشخص می کند پیکره های دیوارنگاره های مقبره از پس زمینه های فرهنگی و هنری حاکمان پارسی تزئین شده که نشان دهنده تعامل فرهنگی و هنری متقابل بین فریگیه و حکام ایرانی است. آنها در ترسیم نقوش دیواری آرامگاه، تصاویری از هنر هخامنشی و یونانی را بر اساس نیازشان در کنار هم تلفیق کرده اند. نقطه عطف صحنه نبرد نقاشی دیواری مقبره، جدال بین دو فرد پیاده است؛ همانطور که در نقوش برجسته و مهرهای هخامنشی دیده می شود. بدین ترتیب آنها خود را با شکوه قدرت حاکم پارسی همراه می کردند.
احیای خط کوفی در عصر قاجار: بررسی رساله و کتاب های کوفی زین العابدین شریف صفوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خط کوفی از نخستین خطوط دوران اسلامی به شمار می رود که در سده های نخستین پرکاربردترین خط در کتابت متون دینی، مسکوکات، ظروف سفالی و سنگ نوشته ها و تزیینات بنا بوده است. این خط در نیمه قرن دوم هجری به تکامل رسید و سبک های منشعب از آن از سده چهارم تا اوایل سده هفتم در برخی کاربردها همچون کتیبه نگاری و برخی قرآن ها تداوم یافت. پس از آن با رونق بیشتر خطوط ششگانه کاربردش بسیار محدود شد و جز از سر تفنن کتابت نمی شد. دوره قاجار دوران رواج گسترده خطوط نستعلیق، نسخ، و شکسته نستعلیق در نُسخ ایرانی است. با این حال نسخه های خطی و کتاب های چاپ سنگی معدودی در دست است که به دست شخصی به نام زین العابدین شریف صفوی (1282-1333؟ ه.ق)، کاتب، مصحح و نویسنده ایرانی، به خط کوفی کتابت شده است. زین العابدین علاوه بر کتابت این آثار در رساله ای با عنوان رساله احیاءالخط به تعلیم خط کوفی پرداخته و در آن شیوه کار خود را توضیح داده است. گرایش به احیای خط کوفی را شاید بتوان در جهت باستان گرایی و بازگشت به گذشته در این دوره ارزیابی کرد. این پژوهش که از منظر هدف کاربردی و از منظر تحلیل داده ها کیفی است، در پی یافتن پاسخ به این سوال است که زین العابدین صفوی چگونه خط کوفی را در کتابت سه اثر چاپی خود، یعنی دعای صباح 1317 ه.ق، قرآن 1312-1322 ه.ق و نسخه دیگری از دعای صباح 1322 ه.ق، به کار برده و به منظور فائق آمدن بر محدویت های این خط به چه ابداعاتی روی آورده است؟ یافته های این پژوهش در بخش مفردات خط دال بر بهره گیری کاتب از شیوه کتابت کوفی اولیه (در هر سه کتاب) و کوفی شرقی، در صفحاتی از قرآن 1312-1322 ه.ق است. او در ترکیب سطور در دعای صباح 1317 ه.ق مقید به قواعد کوفی اولیه بوده اما در ترکیبِ خطِ دو نسخه دیگر به منظور غلبه بر محدودیت های خط کوفی، از شیوه های ابداعی، چون مورب نویسی، عمود نویسی و روی هم نویسی در پایان سطور استفاده کرده که اگرچه در دیگر خطوط رایج بوده در کتابت خط کوفی بی سابقه است. او همچنین به منظور هنرنمایی گاه ترکیباتی بدیع از طریق رویِ هم نویسی کلمات در میانه متن قرآن به کار برده که شایان توجه است.
تجربه زیبایی شناختی در هنر تعاملی (بر اساس نظریه جان دیویی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هنر تعاملی به عنوان یکی از رسانه های هنر جدید به تجربه ای نزد مخاطب منجر می شود که با آن چه در طول تاریخ هنر تجربه شده، متفاوت است. از آنجایی که ایجاد چارچوبی نظری و فلسفی برای خوانش همه جانبه ی این هنر ضروری به نظر می رسد؛ هدف از مقاله حاضر آن است که با استفاده از روش تحلیلی و توصیفی به مطالعه نظریه تجربه زیبایی شاختی جان دیویی و تطبیق آن با هنر تعاملی بپردازد و از این طریق به درک و تبیین مفهوم تجربه در این هنر نزدیک شود و به این سوال پاسخ گوید که چه پارامترهایی تجربه مخاطبِ هنر تعاملی را تجربه ای زیبایی شناختی و مفهومی می سازد؟ نتایج تحقیق نشان می دهد که دریافت هنر تعاملی می تواند یکی از نمونه های تجربه زیبایی شناختی به شمار آید. عواملی همچون تعامل، عمل و عکس العمل و هم چنین نزدیک شدن جایگاه مؤلف و مخاطب، هنر فاخر و نازل، سوژه و ابژه، ابزار و نتیجه مرز مشترک میان هنر تعاملی و نظریه دیویی را سامان می بخشد. از طرف دیگر اهمیت جایگاه علم و تکنولوژی در این نظریه، زمینه را هر چه بیشتر برای مطالعه هنر تعاملی مهیا می سازد. در انتها نیز نمونه ای از چیدمان تعاملی با عنوان "تکامل ساختگی" بر اساس چارچوب نظری پژوهش تحلیل می شود.
واکاوی رئالیسم در اثر پرچم جسپر جانز با تکیه بر تعاریف مهدی حسینی از رئالیسم
منبع:
دانش هنرهای تجسمی دوره ۶ بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۷)
115 - 123
حوزه های تخصصی:
رئالیسم مدعی پرداخت صریح و بی واسطه امر واقع است. تنوع روش، تنوع مواد و مصالح، نقش فلسفه و اندیشه، و سبب تغییر رویکرد انسان ها از امر واقع شده و به عدم تعریف پذیری و صورت بندی قطعی از سبک رئالیسم دامن زده است. با تبدیل روابط تولید و پرولتاریای دیروز که بر تولید صنایع عمده استوار بود، به جهان کاگنیتاریا که بر تولید انبوه اطلاعات، نرم افزار و کامپیوتر متکی است، نگاه هنرمندان به رئالیسم نیز دچار تبدیل و تحولاتی شده است. یکی از این هنرمندان که ناقدان هنری جریان رئالیسم را در آثارش بررسی کرده اند، جسپر جانز هنرمند امریکایی است. مقالات متعددی درباره تعریف رئالیسم ارائه شده که یکی از کامل ترین آن ها مقاله مهدی حسینی است. برجستگی مقاله مزبور این است که بر اساس شواهد تاریخ هنر و تحلیل آثار صورت بندی شده است که در مقاله «رئالیسم در تعریف» در هفت بند رئالیسم را معرفی می نماید. سؤال این است که با توجه به تغییرات اساسی مفهوم رئالیسم در جهان معاصر، رئالیسم جاری در اثر پرچم جاسپر بر اساس تعاریف مهدی حسینی، چگونه توضیح داده می شود؟ این مقاله، با روش توصیفی تحلیلی و تطبیقی، با استفاده از مطالعات کتابخانه ای و با هدف تطبیق هفت مؤلفه تعریفی مذکور بر اثر معاصر جسپر جانز راب بهره گیری از آرا و نظریات بومی درباره مکاتب هنری به انجام رسیده است. نتایج نشان می دهد که بر اساس چهار مؤلفه «بیان رئالیستی، بالابردن کیفیت عینی، و تضاد در برابر مفهوم دفرماسیون شکل»، «بیان رئالیستی در تضاد با آرمان گرایی آشکار و نهان»، «رئالیسم با محتوای سیاسی در خدمت نظام حاکم» و «اغراق در بیان عینی واقعیت»، می توان واقع گرایی جاری در این اثر را بیان نمود.
نقش گرافیک محیطی و چیدمان معماری بر روند درمان کودکان بستری در بیمارستان های کودکان از دریچه چشم کودکان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عدم توجه به گرافیک محیطی و چیدمان معماری ضعیف فضاهای درمانی کودکان از جمله علل مهم اضطراب و مشکلات رفتاری کودکان بستری می باشد، بنابراین توجه به این مقوله می تواند موجب کاهش اضطراب کودکان و تسریع روند درمانی کودکان شود. با توجه به عدم توجه به این مسأله در بیمارستان های کودکان کشور، این پژوهش با هدف ارائه راه کارهای علمی و عملی در مقوله گرافیک محیطی و چیدمان معماری برای ارتقاء کیفیت فضاهای درمانی مختص کودکان انجام شد. روش این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ نحوه گردآوری داده ها، از نوع مشارکتی می باشد. هم چنین فرآیند پژوهش از نوع کیفی، مقطعی و استقرائی می باشد. در این پژوهش نیازهای کودکان در فضاهای درمانی از دریچه چشم کودکان دیده می شود. به همین منظور از 70 کودک با سن 7-12 سال (35 کودک با سابقه بستری و 35 کودک بدون سابقه بستری) خواسته شد تا با کشیدن نقاشی و نیز استفاده از بازی استاندارد فضای مطلوب خود را برای بیمارستان کودکان را به تصویر بکشند. با تجزیه وتحلیل نقاشی ها و بازی استاندارد توسط روانشناس متبحر کودکان و نرم افزار Atlas.Ti 9.1.3.0، مشخص شد کودکان توجه زیادی به فضای اطراف داشته و سعی می کنند این فضا را به محیطی امن و آشنا (مانند خانه یا مدرسه) تبدیل نمایند. بنابراین برای تسریع روند درمان کودکان بستری باید فضاهای درمانی کودکان را از طریق استفاده از گرافیک محیطی و چیدمان معماری به شکل فضاهای آشنا و امن درآورد.
خوانش روابط بیش متنی در قالی ایلام با تکیه بر آرا ژرار ژنت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۶ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
111 - 121
حوزه های تخصصی:
قالی ایلام به مثابه یکی از آثار هنری ایران که تاکنون آن گونه که باید بدان پرداخته نشده، مجموعه ی متکثری از متون هنری را شامل می شود که معنای آن را شکل می دهند. به همین جهت درک معنای پنهان آن بر اساس مجموعه ی پیش متن های تشکیل دهنده ی آن و روابط آن ها با متن نهایی میسر می شود. در مواجهه با یک اثر هنری این چنین، مطالعه ی چگونگی شکل گیری معنا در آن از طریق درک معنا و تغییر و تحول متن های پیشینِ شکل دهنده به آن میسر است، یکی از روش هایی که چنین فهمی را به همین ترتیب میسر می کند، روش نقد بیش متنی مطرح شده توسط ژرار ژنت است. داده های موردنیاز برای این پژوهش از طریق مشاهده تصویر و تجزیه آن به اجزا تشکیل دهنده اش و اطلاعات موردنیاز برای تحلیل آن از طریق مطالعات کتابخانه ای فراهم آمد و درنهایت مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. نتایج این پژوهش حاکی از آن است که در طراحی این قالی ها، هنرمند ایلامی آگاهانه یا ناآگاهانه تحت تأثیر دستاوردهای فرهنگی مکان-زمان زیستش، با ترکیب متونی از نظام های فرهنگی ایران باستان و اسلامی به انحا گوناگون، متنی را خلق کرده که هم در راستای هدف طراحی اش یعنی تبلیغ معنای پنهان اثر، موفق بوده و هم پیونددهنده دو نظام فرهنگی ایرانی و اسلامی است.
ارزیابی شیوه های عمل آوری متفاوت رنگدانه شنگرف در رسالات کتاب آرایی قرون 10 و 11 هجری قمری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۶ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
61 - 69
حوزه های تخصصی:
شنگرف، در نگارگری ایران از دیرباز رنگی پرکاربرد، با کیفیت و ماندگاری بالا بوده است. در مورد روش تهیه و آماده سازی این رنگ در رسالات کتاب آرایی مطالب مهمی ذکر شده اما از لحاظ عملی این روش ها کمتر مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. هدف از این پژوهش بررسی کیفیت بصری رنگ حاصل از رنگدانه شنگرف آماده سازی شده براساس متون رسالات قرون 10 و 11هجری قمری است، با این پرسش اصلی که براساس معیارهای استاندارد، رنگ های حاصل از روش های متفاوت آماده سازی، چه تفاوت هایی دارند؟ در این پژوهش روش های آماده سازی این رنگدانه در پنج رساله کتاب آرایی شاخص متعلق به قرون مذکور، براساس روش های توصیفی – تحلیلی و آزمایشگاهی با استناد به منابع کتابخانه ای و بازتولید عملی رنگدانه، بررسی شده است. نتایج بررسی رسالات کتاب آرایی حاکی از تفاوت آماده سازی شنگرف در مرحله اسیدشویی با دو اسید آلی (آب لیمو ترش و آب انار ترش) است. جهت بررسی تفاوت ته رنگ نمونه های بازتولید شده، نیاز به سیستم شبیه ساز بینایی انسان در شرایط استاندارد بود. این امر با استفاده از آنالیز اسپکتروفتومتر انعکاسی در سیستم استاندارد فضارنگ CIEXYZ، CIELAB و CIELCH انجام شد. نتایج حاصل نشان دهنده بازسازی فام قرمز با ته رنگ های متفاوت شامل تنالیته قرمز شفاف، ته رنگ نارنجی و ته رنگ صورتی برای نمونه های مختلف شنگرف تولید شده با مواد اسیدشویی متفاوت است.
حس مکان در فضای حقیقی و مجازی و نقش آن در معناسازی وتجربه اثر هنری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۶ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
71 - 79
حوزه های تخصصی:
تجربه اثر هنری، تنها می تواند در"فضا" متصوّر باشد و دادوستد مفسّرانه مخاطب و اثر، فهم زیبایی شناسانه و معنابخشی، در فضاست که حادث می شود. شکل گیری مفاهیم نوظهوری چون حقیقت مجازی، قطعیّت حواس و تجربه ی شناخته شده ی آدمی از بُعد مکان را به چالش کشیده است و نیاز به بازنگری شیوه سنّتیِ تحلیل حس مکان را-که تاکنون بیشتر در مباحث معماری و شهرسازی و با رویکردی کالبدی تعریف می شده- بیش ازپیش ایجاد نموده است. در این مقاله، که از منظر پدیدار شناسی، و به روش توصیفی-تحلیلی به بررسی نقش دامنه های فضا در تفسیر مخاطب از اثر می پردازد و نقش حقیقت و مجاز در تولید معنا و تجربه زیبایی شناسانه اثر را مورد کنکاش قرارمی دهد، مسأله ی اصلی، قیاسِ درکِ بدنمند و ذهنی یک مکان و تأثیرات آن در به فهم آمدن اثر هنری است. اینکه تلقّی آدمی از واقعیّت مکان و درک آثار، چگونه با طرح فضاهای غیرحقیقی دستخوش تحول گشته؟ نتایج حاصل از بررسیِ ابعادی از فضا که به رابطه اثر و مخاطب می پردازد، منجر به آسیب شناسیِ حذف بُعد حقیقی مکان در نمایش اثر شده است که از وجه زیبایی شناختی و نیز اجتماعی موجب شکل گیری بحرانی به نام انسانی زدایی می گردد و درنتیجه تلاش برای تجربه اثر تنها در بُعد غیرمادّی، تجربیات مشاهده گر را به سطح پایین تری از ادراک تنزل می دهد.
تحلیل تطبیقی دو نگاره از بارگاه سلیمان نبی بر اساس الگوی نشانه شناسی اجتماعی تصویر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۶ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
39 - 50
حوزه های تخصصی:
گرایش به موضوعات مذهبی، آموزه های دینی و زندگی پیامبران همواره در هنر تصویرگری ایران حضوری چشمگیر داشته است. نقل این مضامین در حیطه ی تصویر، علاوه بر گسترش مبانی و تفکر دینی، اهداف دیگری را نیز در خود مستتر داشت که متناسب با ساختار اجتماعی و شرایط محیطی تولید هر یک از این آثار قابل تفسیر است. هدف از پژوهش حاضر خوانش یکی از این مضامین؛ بارگاه سلیمان، در دو نگاره متعلق به اعصار تیموری و صفوی است تا علاوه بر واکاوی دلالت های ضمنی، فرآیند فرهنگی و اجتماعی موثر در ساختار نگاره ها را بررسی کند. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و بر اساس الگوی نشانه شناسی اجتماعی تصویر است؛ مبحثی که دو نشانه شناس مطرح به نام های ون لوون و کرس با توجه به نظریات هالیدی زبان شناس، الگوهایی درباره تصویر مطرح کرده و فرانقش هایی را برای آن پیشنهاد داده اند. نتایج حاصله غلبه گفتمان سیاسی در تصاویر را نشان داد که با توجه به بافت تاریخی تولید هر یک، عناصر و اجزا در جهت مقاصد تبلیغی نهاد قدرت، برای نمایش شکوه و ثبات نسبی حکومت در عصر تیموری و ابزاری در خدمت مشروعیت بخشی به ساختار عقیدتی، سیاسی در دوره ی صفوی به کار رفته اند.
مطالعه تطبیقی نقش و رنگ ارسی های قاجاری شهر تبریز با اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۶ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
87 - 98
حوزه های تخصصی:
دو شهر تبریز و اردبیل از جمله شهرهای قاجاری محسوب می شوند که دارای خانه های متعددی با پنجره های ارسی هستند. تعدد آن ها در بناهای قاجاری بر جای مانده، بازگو کننده اهمیت و جایگاه این آرایه تزئینی-کاربردی در دو شهر مذکور است. در این راستا، هدف پژوهش حاضر نیز، شناسایی الگوی مشترک و متفاوت ارسی های دو شهر، با تکیه بر عناصر نقش و رنگ می باشد. از این رو، می توان پرسید که با توجه به همجواری دو شهر مذکور، چه تشابهات یا تفاوت های از منظر ذکر شده، در ارسی های این دو شهر، وجود دارد؟ همچنین در سیر تاریخی دوره قاجار، ارسی های دو منطقه، چه تغییرات بصری را داشته اند؟ برای دستیابی به این امر، سعی در بررسی و تطبیق نقش و رنگ ارسی ها (به عنوان مؤلفه های اصلی مورد بررسی) به علاوه تکنیک و تزئینات آنها (مؤلفه های فرعی) در دو شهر، با یکدیگر شده است. در مسیر پژوهش، تهیه مطالب، علاوه بر پیمایش های میدانی، مطالعات کتابخانه ای نیز بوده که با روش توصیفی- تحلیلی و تطبیقی مطالب تنظیم شده است.
تحقیق حاضر نشان داد که شاخص های نقش و رنگ در دوره میانی قاجار به نسبت دو دوره قبل و بعد از خود، در هر دو شهر از منظر فراوانی و تنوع، دارای کیفیت مطلوب تر و بهتری می باشد.
بنیان های تجلی حکمت اسلامی در هنر و صناعات ایرانی
منبع:
دانش هنرهای تجسمی دوره ۶ بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۷)
105 - 113
حوزه های تخصصی:
در اندیشه ایرانیان، هستی شناسی هنر و صناعات هیچ گاه بحثی مستقل از حکمت و از برای خود نبوده ، بلکه همواره ذیل مبحث فضیلت و نیک مردی آمده است. این شیوه نگرش با ظهور دین مبین اسلام و به واسطه تأثیرپذیری از مفاهیم متعالی چون حُسن، جمال، نظم و تجلیِ مراتب وجودی در سایه وحدت الهی، توسط هنروران و صنعتگران ایرانی مسلمان مبدل به عرصه ای برای مکاشفه و قُرب به ساحت آن یگانه برتر شده است. بنابراین، سؤال اصلی پژوهش آن است که خاستگاه دریافت این استحاله به سوی نگرش متعالی در شیوه کار هنرمند و صنعتگر ایرانی در چه لحظه هایی نهفته است؟ در این راستا این نتیجه به دست آمد که هنر و صناعات ایرانی به واسطه مؤلفه هایی چون فتوت نامه ها و شیوه تعلیم و تعلم فن و صناعات توسط استادانِ کار روشن ضمیر، مبدل به بستر تجربه زیبایی شناسی از اندیشه متعالی شده است. روش تحقیق در این نوشتار توصیفی تحلیلی و ابزار و شیوه گردآوری اطلاعات جست وجوی کتابخانه ای است
برهم کنش عکس و شعر در هم نشینی باهم
حوزه های تخصصی:
پژوهش پیش رو به تحلیل برهم کنش عکس و شعر در هم نشینی باهم پرداخته است. جمع آوری داده ها با روش اسنادی و تحلیل نمونه ها با روش تحلیل متنی انجام شده است. جامعه آماری پژوهش دربردارنده کتاب های چاپ شده در تهران بین سال های 1385 تا 1395 است. نمونه ها برای تحلیل به صورت گزینشی انتخاب شده است. تلاش شده از هر کتاب نمونه ای انتخاب شود که از لحاظ کیفی نماینده کل کتاب باشد. تصویرسازی مناسب برای کتاب ها از دغدغه های اصلی ناشران است. برای دست یابی به روش مناسب تصویرسازی، این پژوهش به دنبال کشف ویژگی خاصِ عکس هایی بوده که برای هم نشینی با اشعار انتخاب شده اند. از نظریه های «بینامتنیت» و «ماهیت عکس ها» به عنوان چارچوب نظری پژوهش استفاده شده است. خاصیت بینامتنیِ متون، به خصوص عدم تعین و تکثر معنایی، امکان هم نشین شدن آن ها با یکدیگر را فراهم کرده و حاصلِ این هم نشینی متنی تازه و معنایی تازه است. یافته های تحقیق نشان می دهد که از میان چهار سطحی که در نظریه «ماهیت عکس ها» برای عکس تعریف شده (سطح فیزیکی، سطح نمایشی، سطح ذهنی و طراحی ذهنی)، «سطح ذهنیِ» فعال و زاینده عنصر مشترک تمامی عکس های انتخاب شده است و در این هم نشینی، المان های اصلیِ «سطح ذهنیِ» عکس در مضمونِ شعر نیز دیده شده اند
مؤلفه های شرق شناسانه با رویکرد نشانه شناسی در کاشی هایی با نقوش باستان گرایانه؛ مطالعه کاشی های پنج عمارت قاجاری در شیراز
حوزه های تخصصی:
بسیاری از ﺁﺛﺎﺭ ﻫﻨﺮی ﻋﺼﺮ ﻗﺎﺟﺎﺭ، ازجمله کاشی کاری، نقش مایﻪ ﻫﺎی ﻫﻨﺮ ﺍیﺮﺍﻥ باستان را بازتاب می دهند. این درحالی است که دوران پهلوی اول را دوره تاریخی باستان گرایی در هنر معاصر ایران معرفی می کنند؛ اما شرایط تاریخی و اجتماعی خاص دوران قاجار را می توان زمینه ساز این جریان در سال های بعد دانست. تأثیر شرق شناسی و فعالیت های باستان شناسان اروپایی در این گرایش موضوعی در هنر قاجار مؤثر بوده است. رویکرد نشانه شناسانه نقش مایه های باستان گرایانه قاجار به تشخیص مؤلفه های شرق شناسی در نمونه موردی پژوهش یاری خواهد رساند. کاشی کاری های قاجار بهترین بستر برای ردیابی گرایش های باستان گرایانه در معماری قاجارند. نمونه هایی از کاشی کاری های باستان گرایانه از پنج عمارت قاجاری شیراز در این پژوهش بررسی شده است. هدف از پژوهش دسته بندی نشانه های باستان گرایانه کاشی های قاجار به منظور استخراج مؤلفه های شرق شناسانه آن است. سؤال پژوهش این است که چه مؤلفه ها و نشانه هایی را می توان در تشخیص جریان شرق شناسی در نمود باستان گرایانه نقوش کاشی کاری های دوران قاجار تشخیص داد؟ بر اساس مطالعات، این فرضیه مطرح شد که احتمالاً آثار باستان گرایانه قجری نشانه ای نمایه ای از تأثیر گرایش های شرق شناسانه در هنر این دوران است. یافته های پژوهش، ضمن تأیید فرضیه، مشخص کرد که مؤلفه ها و نشانه های شرق شناسانه در نمونه های بررسی شده شامل نقوش تزئینی باستانی، نقش برجسته و بناهای باستانی، مؤلفه های فیگوراتیو باستانی، مؤلفه های مشروعیت بخش و مؤلفه های شخصیت های اساطیری است. همچنین مشاهده مستقیم نتایج فعالیت های باستان شناسان در مناطق باستانی شیراز و کپی برداری از این آثار را می توان از عوامل رواج نقوش باستان گرایانه در عمارت های قاجاریه شیراز دانست. در این پژوهش، با روش تحلیلی و توصیفی و با تأکید بر روش نشانه شناسی لایه ای، نمونه آثار مدنظر از عمارت های شیراز بررسی شده است. روش جمع آوری اطلاعات کتابخانه ای همراه با مشاهدات نویسنده از نمونه کاشی های مدنظر بوده است
مطالعه سبک شناسی تاریخی قالی های بافته شده در دوران شاه طهماسب اول(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قالی ایرانی از هنرهایی است که شناخت آن در دانش سبک شناسی و در چند دهه اخیر مورد اقبال پژوشگران این حوزه بوده است. با این همه این پژوهش ها در ابتدای راه قرار داشته و به همین خاطر با برخی کاستی ها و گاهی با اظهار نظرهای غیر علمی نیز همراه بوده که از آن جمله می توان به سبک شناسی براساس مناطق جغرافیایی اشاره نمود. به همین خاطر نظر واحدی در سبک شناسی قالی های ایرانی وجود ندارد. این در حالی است که رویکردهای تاریخی یکی از روش هایی قلمداد می شود که قسمت مهمی از فرش های ایرانی را در قالب آن می توان تعیین سبک نمود. با توجه به موارد گفته شده و همچنین اهمیت عصر صفویه و تأثیر قدرت پادشاهان این دوره در قالی بافی ایران، سبب شد تا این پژوهش با هدف سبک شناسی تاریخی قالی های دوره ی شاه طهماسب اول و با روش توصیفی-تحلیلی به آنالیز و بررسی موردی تعدادی از قالی های بافته شده در این دوره با استفاده از منابع کتابخانه ای و مشاهدات میدانی بپردازد که در نتیجه ی آن، صفات سبکی مشترک میان قالی های متعلق به این دوره محرز گردد. همچنین تأثیر عوامل محیطی از جمله اوضاع اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی بر ویژگی های ظاهری و فنی این دسته قالی ها و تمیزدادن آنها با قالی های ادوار دیگر، کشف ویژگی های سبکی میان قالی های متعلق به این دوران آنها را از لحاظ تاریخی و هنری سبک شناسی و گروه بندی کند. که به سب آن پراکندگی اختلاف نظر در این حوزه کاهش یابد.
عکس های جوئل پیتر ویتکین و ناخودآگاه جمعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۶ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
123 - 130
حوزه های تخصصی:
عکاسی جوئل پیتر ویتکین از مرگ، ناقص الخلقه ها، دوجنسه ها و ... در کنارِ بازگوییِ خاطراتی غریب از کودکی از زبانِ خودِ ویتکین، همواره ذهنِ منتقدان را به سمتِ نوشتنِ تحلیل های روان کاوانه ی فرویدی و مبتنی بر زندگیِ شخصی بر آثار او کشانده است. اما هدف این مقاله کنار زدنِ این گونه تحلیل ها و بررسی این فرضیه بوده که دلیل تکرارهای ناخودآگاهِ این درونمایه ها در آثار ویتکین را نه در زندگیِ شخصی او بلکه در ناخودآگاهِ جمعیِ بشر می توان یافت. یکی از نمودهای بارزِ ضمیرناخودآگاه جمعیِ بشر اساطیر هستند، بنابراین این کار از طریق یافتنِ همسانیِ میان درونمایه های موردِ علاقه ی ویتکین و درونمایه های اسطوره ای کهن انجام گرفته است. این پژوهش کار خود را با بررسی عکس های ویتکین از اسطوره ها و یافتن ارتباط میان آن ها و درونمایه های تکرارشونده در آثار او آغاز می کند. سپس با کنار هم قرار دادنِ درونمایه های تکرارشونده، در عکس هایی از ویتکین که در ظاهر بی ارتباط با اسطوره ها هستند حضور پنهان اسطوره های کهن را می کاود. پژوهش، کیفی و روش تحقیق تحلیلی بوده است و نتایج نشان داده است که درونمایه های تکرارشونده در آثار ویتکین در کنار یکدیگر با یک شبکه ی اسطوره ای شباهت و تطابق دارند بنابراین تأثیر ضمیر ناخودآگاه جمعی بر آثار عکاسی ویتکین اثبات شده و دریچه ی تازه ای برای تحلیل آثار او را می گشاید.
مطالعه تطبیقی بازنمود روایات تصویری اسارت والرین به دست شاپور در نقش برجسته نقش رستم و برخی از نقاشی های غربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نبرد ادسا یکی از جنگ های معروف و مهم بین دو امپراتوری شرق (ساسانیان) و غرب (رومیان) در زمان خود و در دوران پس از آن بوده است. شاپور، دومین شاهنشاه ساسانی طلایه دار سپاه ساسانی درنبرد با رومیان در جنگ های متوالی با رومیان بود. بنابر روایات، وی سه نبرد با رومیان داشته است، نبرد سوم در سال260 میلادی و در ادسا (منطقه ای در ترکیه) با والرین روم اتفاق افتاد. پس از شکست سپاه رومیان توسط شاپور، سربازان و فرماندهان و خود والرین همگی به اسارت وی درآمده و اسیر و زندانی می شوند. شاپور به سبب چنین پیروزی بزرگی فرمان داد تا صحنه پیروزی خود را در چندین مکان حک کنند. نقش رستم یکی از مکان هایی است که در آنجا، صحنه پیروزی شاپور در نبرد ادسا و زانوزدن و تحقیر والرین رومی به صورت نقش برجسته به نمایش درآمده است. این صحنه پیروزی شاپور و تحقیر پادشاه رومی، علاوه بر نقش برجسته ها، به عنوان یک حادثه مهم تاریخی در قرون بعدی نیز تصویرسازی شده اند، اما در برخی از آثار نقاشی غرب این روایت به گونه ای متفاوت روایت و تصویر شده است.این پژوهش قصد پاسخ به این سؤال را دارد که: «دلیل تفاوت در بیان روایت نحوه رفتار شاپور با والرین در این نبرد در برخی آثار نقاشی غربی چیست؟» نتیجه مطالعه نشان می دهد که در بیشتر آثار نقاشی غربی با این موضوع، دلیل تحقیر والرین و احساس پشیمانی در چهره وی، منتسب به روایات عقوبت شکنجه کنندگان و آزاردهندگان مسیحیان اولیه است. برخی مورخین غربی به واسطه تعصب مذهبی که داشته و همچنین مسیحیانی که تحت فشار و آزار و اذیت امپراتور والرین قرار داشته اند، ذلت و خواری برای وی و بدرفتاری شاپور با او را دست انتقام خدا دانسته اند و همین امر منجر به گزافه گویی ها و وارونه جلوه دادن این داستان شده است. این تحقیق به روش توصیفی و تحلیلی انجام شده است.
بررسی تطبیقی کاربرد هفت اصل تزیینی هنر نگارگری ایران در نگاره های هفت اورنگ ابراهیم میرزا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از وجوه مهم ساختار بصری هنر نگارگری ایران، وجه تزیین گرایی آن است که در مکاتب مختلف، صورت هایی متنوع به خودگرفته و در دوره صفوی با تدوین هفت اصل تزئینی نگارگری توسط احمد موسی، بیانی مدون یافته است. این اصول عبارتند از اسلیمی، ختایی، فرنگی، نیلوفر، ابر، واق، بند رومی(گره چینی). به نظر می رسد درباره کاربرد این اصول، در نگارگری مکتب مشهد، پژوهشی صورت نپذیرفته و از آنجا که نسخه هفت اورنگ ابراهیم میرزا، از جمله نسخ باشکوهی است که توسط نگارگران عصر صفوی در مشهد مصور گردیده، این بررسی می تواند اطلاعات بیشتری از ویژگی های نگارگری مکتب مشهد به دست دهد. بنابراین پرسش اصلی پژوهش حاضر این است که اصول هفتگانه تزئینی نگارگری ایران در عصر صفوی، چگونه در نگاره های هفت اورنگ ابراهیم میرزا به کار رفته است؟ هدف پژوهش، بررسی تطبیقی کاربرد هفت اصل تزئینی نگارگری در نگاره های هفت اورنگ ابراهیم میرزاست. روش پژوهش توصیفی-تطبیقی و روش گردآوری اطلاعات، کتابخانه ای است. یافته های پژوهش نشان می دهد که اصول ختایی و نیلوفر، بیشتر از سایرین و اصل اسلیمی بیشتر در کاشی نمای بناها، اصل ابر در نیمی از نگاره ها و اصل واق در اغلب آن ها استفاده شده، درحالی که اصل فرنگی بسیار کم تر و فقط در آثار شیخ محمد و میرزاعلی دیده می شود. اصل گره در نگاره های دارای بنا به سبک معماری رایج دوره صفویه استفاده شده است. درواقع نگارگران نسخه هفت اورنگ کوشیده اند تا به سنت تزئین گرایی نگارگری ایران وفادار باشند که علاوه بر نمایش مهارت آنان، می تواند از ویژگی های کتاب آرایی مکتب مشهد نیز به شمارآید.
تحلیل مفهوم هنرمند کنشگر با تکیه بر اندیشه هانا آرنت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۶ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
17 - 25
حوزه های تخصصی:
بررسی نقش هنرمند در زندگی بشری ازآن رو که همواره با کلیشه های بسیار روبه رو بوده، موضوعی چالش برانگیز است. در این میان کلیشه های هنرمندِ نابغه و هنرمند متعهد، با نگاهی تقلیل گرا به نقش هنرمند، قدرت اثر هنری در زندگی بشری را نادیده گرفته اند؛ این مقاله با تکیه بر آرای هانا آرنت به دنبال تحلیل موقعیتی به نام «هنرمندِ کنشگر» و پاسخ به این پرسش است که اثر هنری چگونه بر زندگی بشری تأثیر گذاشته و نقش فعال هنرمند در جامعه چیست؟
در این مقاله با روشی توصیفی و تحلیلی، بر نگاه آرنت به فعالیت کنش تکیه کرده و از رابطه آن با داستان پردازی، به تحلیل نقش اثر هنری در زندگی بشری پرداخته تا نشان دهیم، هنرمند می تواند از طریق اثر هنری، «داستانی» جدید برای هر ابژه در جهان مشترک، طلب کند و دنیایی از «داستان ها» را بر روی جهانی از اشیا که در میان ما قرار دارند، بنا کند. در این صورت بندی هنرمند کسی است که به خلق داستانی جدید، معناهای قراردادی و تثبیت شده را از بین برده و با خلق معناها و روابط جدید میان چیزها، بداهت امر بدیهی را زیر سؤال می برد. بدین ترتیب کنشگری هنرمند یعنی به راه اندازی داستانی جدید در جهان محسوسات از طریق اثر هنری.
زیبایی شناسی معاصر بعد از جعبه های صابون مارک بریلوی اندی وارهول بر مبنای نظریه «هستی شناسی کاربردی»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۶ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
101 - 110
حوزه های تخصصی:
این مقاله بر اساس نظریه «هستی شناسیِ کاربردی»روژه پوایوت به مطالعه زیباشناسیِ اثر جعبه های صابون بریلوی وارهول می پردازد. این اثر در زمان اجرایش، دچار چالش بود و نتوانست دنیای هنر را در مورد پذیرش اش به مثابه یک اثر هنری به توافق برساند. پرسشهای پژوهشی این نوشتارعبارتند از: 1 در دوره معاصر چه معیارهای زیباشناسانه ای یک اثر انسانی را تبدیل به یک اثر هنری می کند؟ 2 بر اساس نظریه «هستی شناسی کاربردی» پوایوت، اثر هنری معاصر چگونه و با چه رویکردی به مثابه نماد سازی شخصی هنرمند در نظر گرفته شده و زیباشناسی حاکم برآن چگونه خوانش می شود؟
فرضیه مقاله بیانگر این است که اثر هنری به هر شکلی در برگیرنده نمادسازی های فرمی و محتوایی است. اصولاً در دوره معاصر نمادسازی های شخصی هنرمند با اختلاط با نمادهای از پیش شناخته شدهِ جمعی در یک فرهنگ، نقش تمام کنندگی در خلق اثر هنری را دارد. نتیجه حاکی از آن است که در زیبا شناسی معاصر، یک اثر زمانی به عنوان یک اثر هنری شناخته می شود که بحث ها و تبادل گفتمانی پیرامون آن صورت پذیرد، بدون آنکه نیاز به برقراری توافق میان صاحب نظران فن باشد. روش تحقیق این مقاله تحلیلی کیفی است که با گردآوری اطلاعات کتابخانه ای و مستندات مجازی به انجام رسیده