فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷۸۱ تا ۸۰۰ مورد از کل ۱۲٬۶۸۶ مورد.
۷۹۳.

تحلیلی تاریخی بر تکوین مفهوم پایان تاریخ در سینمای قرن۲۱: روایت شناسی ۱۳فیلم

کلید واژه ها: تحلیل فیلم پایان تاریخ ام‍پ‍رات‍وری ترس و امید خوانش متن

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اجتماعی ارتباطات مطالعات سینمایی، موسیقی و بصری مطالعات سینمایی
  2. حوزه‌های تخصصی هنر و معماری هنرهای زیبا هنرهای نمایشی سینما جهان نقد
تعداد بازدید : ۱۹۹۹ تعداد دانلود : ۱۳۸۴
این مقاله، تحول مفهوم دینی پایان تاریخ را در سینمای آمریکا در سال های 1989 تا 2011 با استناد به متن 13 فیلم شامل سیصد، اسکندر، پرسپولیس، خانه شن و مه ، کرش، پادشاه ایران، شبی با پادشاه، کشتی گیر، روز استقلال، هنکاک، 2012، کتاب الی و مهمانان هتل استرویا مطالعه می کند. از پایان دهه 1970 میلادی، فیلم های ژانر جنگی _ روشن فکری برای اثبات عنصری عینی به نام برتری فرهنگی غرب ساخته می شدند. سپس به تدریج برای اثبات بی سرانجامی تاریخ از دهه 1990، برای اثبات پایان تاریخ به معنای دینی ساخته شدند. نکته بارز و متفاوت این برداشت دینی آن است که در فیلم هایی از این سبک، منجی جهان، شخصیتی انسانی، ولی نه مقدس و در عین حال، خیالی و افسانه ای و گاه با کالبدی ماورای انسانی است. برای آنکه نشان دهیم این برداشت صرفاً احساسی نیست و واقعیت دارد، روایت شناسی سیزده فیلمی را که کم و بیش به این گروه مربوط می شوند و گاهی با بن مایه های مخالفت با ایران ساخته شده اند، بررسی می کنیم. به لحاظ نظری با استفاده از رویکرد چند رشته ای ارتباطات و مطالعات فرهنگی می توان گفت مفهوم پایان تاریخ در بستر کنش های نمادین در دیالوگ فیلم ها بازتاب یافته است تا پدیده ارتباطی منجی تقدس زدوده را بازنمایی کند. از نظر مطالعات فرهنگی نیز روابط قدرت در سطح جهان امپراتوری (به تعبیر میکل هارت و آنتونیونگری، امپراتوری،1384) در بازسازی این مفهوم تأثیر داشته است تا شکل گیری امپراطوری مورد حمایت ایدئولوژیک قرار گرفته تبدیل به اسطوره ای بشود که حضورش طبیعی جلوه کند. به لحاظ روش شناسی نیز برای شناخت بازنمایی مفهوم پایان تاریخ در متون این فیلم های سینمایی از تحلیل گفتمان لاکلا و موفه، نشانه شناسی بارت و روایت شناسی تاریخی که قبلا روش آن را در مجله نقد _ 2004 _ ساختاربندی کرده ام، استفاده شده است و تحلیل میدان سینمایی نیز با رویکرد ساختارگرایی تکوینی بوردیو انجام می شود. در کنار این روش ها از اظهار نظر دیگران، درباره زندگی تولیدکنندگان فیلم ها استفاده شده است. نتایج احتمالی بر این اصل استوار خواهد بود که جنس قدرت با روابط کهن اقتصاد سیاسی قابل تعریف و سنجش پذیر نیست و در عوض، جنس قدرت، نرم افزاری و غیر ملموس است (همو: فصل اول و دوم) و بیشتر در گفتمان فیلم ها و کالاهای فرهنگی یافت می شود. این فیلم ها نیز انسان را نه با ترس از نیروهای ماورایی یا نیروهای سخت، بلکه با امید به آینده دار بودن تاریخ به تعادل اجتماعی و پیروی از هنجارهای جهان امپراتوری جدید هدایت می کنند.
۷۹۶.

ارزیابی دیوارنگاری معاصر تهران از دیدگاه مخاطب(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تهران مخاطب نقاشی دیواری دیوارنگاری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۹۴ تعداد دانلود : ۱۱۶۶
در این مقاله، نقاشی دیواریهای شهر تهران با توجه به ویژگی های نقاشی دیواری،روابط زیباشناسانه و کارکرد آن در ارتباط با محیط و اهداف اجتماعی، تاریخی و ...، از دیدگاه مخاطبین مورد ارزیابی قرار گرفته اند. از آنجا که اثر دیواری با مخاطب رابطه ای قطعی و تعاملی دو سویه دارد؛ لذا دیوارنگاری در هر محیطی، از یک سو باید نمایشگر فرهنگ و عقاید مردم در فضای هارمونیک با معماری همان محیط باشد و از سوی دیگر، به علت وجهه همگانی این آثار، توفیق آنها وابسته به ادراک و دریافت مردم و مخاطبین اثر میباشد. بنابراین، ارزیابی مثبت یا منفی یک دیوارنگاره شهری، علاوه بر زیباشناختی آن نسبت به محیط و معماری، در گرو عکس العمل و میزان استقبال مخاطبین اثر است. با این مفروضات، مقاله حاضر به بررسی کارکرد کیفی آثار دیواری تهران(دهه70) در ارتباط با مخاطبین پرداخته است. بدین منظور پرسشنامه ای جهت ارزیابی دیوارنگاره ها از دیدگاه مخاطبین تهیه شد، که نتایج آن در این مقاله مورد مطالعه قرار گرفت. بررسی این نتایج، نکات قابل توجهی را در ارتباط با روند دیوارنگاری معاصر نمایان ساخته است، که با استناد به آن میتوان راهکارهای مناسبی در خصوص ساختار بصری شهر و حقوق دیداری مخاطبین ارایه نمود.
۸۰۰.

نظر افلاطون درباره ی نقاشی

نویسنده:

کلید واژه ها: نقاشی میمسیس یادآوری هنر تخیلی افلاطون

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۹۲ تعداد دانلود : ۹۸۵
نظریات افلاطون درباره ی هنر نقاشی دارای اهمیت فراوان است. تاکید او بر نقاشی بیشتر از جنبه ی هستی شناسی و معرفت شناسی است تا تربیتی و اخلاقی؛ زیرا نقاشی نسبت به هنرهای بیانگر(شعر و موسیقی)تاثیر کمتری بر روحیه مخاطب می گذارد. او نقاشی زمان خود را منحط خواند. هنر نقاشی در زمان او پیشرفت زیادی کرده بود و نقاشان فنونی را برای غلبه بر خطای باصره کشف کرده بودند. این پیشرفت برای افلاطون نوعی پسرفت بود. نقاش نباید از قوانین سنتی سرپیچی کند و با انحراف در واقعیت و ایجاد توهم بصری ما را فریب دهد. او فقط از اشیاء محسوس تقلید می کند و صورت ظاهری و تصویر چیزها را به ما می نمایاند نه حقیقت آنها را. نقاش سه مرتبه از حقیقت دور است و به آنچه می کشد علم و معرفت حقیقی ندارد. بنابراین هنر نقاشی جایگاه والایی در نظام فلسفی افلاطون ندارد. او در برابر نقاشی زمان خود از نقاشی مصر دفاع می کند و کمال مطلوب نقاشی را نه در هنر آتنی  بلکه در مشرق زمین می یابد. نقاشان مصری از قوانین ثابت و تغییرناپذیری پیروی می کنند که منشاء الهی دارند. کار نقاش مصری میمسیس(تقلید)نیست بلکه آنامنسیس(یادآوری)است. نقاش واقعی کسی است که مُثُل و حقایق اعلی را به یاد آورد و در کار خود از آنها سرمشق بگیرد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان