فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۸۱ تا ۳۰۰ مورد از کل ۱٬۲۶۶ مورد.
۲۸۴.

مقدمه ای بر حکمت هنر اسلامی

نویسنده:
حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۷۴
نویسنده، در این پژوهش، سعی می کند، یک عنوان درسی به عنوان « حکمت هنر اسلامی » را ، از پرده ابهام خارج نماید و به عرصه نقد و نظر و وضوح معنایی راه دهد. بر اساس ره یافتی که نویسنده به «حکمت» نگریسته است، حکمت هنر ، دیگر مضمونی گنگ نیست؟، بلکه مقوله ایست عقلی – عرفانی و فوق حس ، و متعلق به افقی والا که سابقه تاریخی آن بازمی گردد به حوزه های تمدنی و اندیشه های یونان باستان – از سقراط و افلاطون و ارسطو – تا متفکران جهان اسلام چون بوعلی سینا و سهروردی و ابن عریب و سبزواری، تا متفکران ژرف اندیش غربی چون رولف اتو، نورمن کیسلر، میرچا الیده و متفکران غربی اسلام آورده ای چون بورکهارت و گسنون تا متفکران معاصر پست مدرن چون واتیمور و لیوتار. از دیدگاه آنان حکمت را مقوله ایست استعلائی یا مقوله ایست عقلی -الهی که فلسفه صورخیالی هنر اسلامی را در افقی برتر، در حوزه عرفان و آسمان از طریق صورتهای تجریدی زیبا شناسانه به صحت هنر وارد می کند. اما، نکته مهم این تحقیق از آنجا شروع می شود که نویسنده، نظریه تازه ای را بر اندیشه قدما ومعاصرین می افزاید و آن نگرش فلسفی و حکیمانه به هستی و زیبایی است که از اسمان فرود می آید، دامن به خاک می آلاید؛ به صورتهای عینی و فیگوراتیو و بشری نزدیک می شود اما محتوی و مضمون والای خود را حفظ می کند . و دوباره رخت از زمین بر می کند و به اسمان صعود می نماید. «حکمت wisdom»، خرد ،اندیشه بیرخنه و فوق تمایلات فردگرایانه همراه با گرایش به افق های برتر از حس و لذت. «تأویل Hermeneutics»، و نگرش تأویلی که تلاش می کند از ظاهر به باطن حرکت کند و معنی صور و واژگان را به افق های معنایی متفاوت گسترش دهد. «استعلایی Transcendental»، والا، متعلق به افق های فوق حس و تجربه ، متعالی. «ابتدایی Primitive» متعلق به زمان های پیش از تاریخ. «مقدسSacred» متعلق به عالم قدس. «درونی Esotric» باطنی متعلق به لایه های عمیق تر معنایی. کلیدواژگان: شاهنامه ,قهرمان ,هنر ملّی
۲۸۷.

چالش ساختار و معنا : خوانش واساز از نگاره «بیرون آوردن یوسف از چاه»(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: هفت اورنگ واسازی پساساخت گرایی ژاک دریدا نگارگری ایرانی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی هنر و معماری گروه های ویژه هنر و فلسفه
  2. حوزه‌های تخصصی هنر و معماری هنرهای زیبا هنرهای تجسمی طراحی، نقاشی ایران و اسلام
تعداد بازدید : ۱۷۷۰ تعداد دانلود : ۹۳۶
این مقاله می کوشد نگاره ایرانی بیرون آوردن یوسف از چاه را بر مفاهیم اصلی واسازی دریدا مورد انطباق قرار دهد. هدف این مقاله بررسی روند تزلزل معنای قطعی و رسیدن به معانی جدید است.از بررسی این نگاره، مفاهیم مهمی سر برمی آورند که در دو موضوع دلالت و روایت دسته بندی می شوند. در موضوع دلالت با بررسی وارونگی تقابل های دوگانه متن هنری، سرگشتگی، آرایه های اثر هنری و در موضوع روایت با بحث مرکزگریزی و بینامتنیت به چارچوب تحلیلی این مقاله دست می یازیم. این تحلیل، نشان می دهد هر نشانه این تصویر، دالی است که مدلول آن غایب است. تقابل های دوگانه این تصویر با واژگون سازی تقابل های مرد/ زن، شب/ روز، رنگ های سرد/ گرم، تقابل درون/ بیرون به هم آمیخته اند. در این اثر، سوال های متعددی وجود دارد که مخاطب (بیننده) برای آنها پاسخی نمی یابد و به سرگشتگی منجر می شود. عواملی که از چارچوب تصویر بیرون زده اند به حاشیه ای می مانند که با تمرکز روی آن خوانش متن دیگرگونه می شود. مرکزیت نگاره با قرار دادن موضوع اصلی، در جایی غیر از مرکز، یعنی در قسمت پایینِ سمت راست، از بین می رود. این نگاره با متون و نظام های دیگری نیز در ارتباط است که استقلال آن را زیر سوال می برد. نگارگر در بازسازی این روایت، سنت را به کناری می نهد و بدون درنظر گرفتن منطق علی و معلولی، روایت این قسمت از داستان یوسف را برای ما باز می گوید. با خوانش این اثر و با پیش فرض قرار دادن واسازی به عنوان روش و تحلیل متن به منطق اندیشه واساز در پشت آن پی می بریم. این منطق راه را بر معنای قطعی اثر می بندد و آن را به روی معناهای متعدد می گشاید. از نتایج دیگر این بررسی، یافتن نزدیکی ذهنیت نگارگر و اندیشه های دریدا است.
۲۹۴.

دیدگاه : کدام نشانه ؟ کدام نشانه شناسی ؟

نویسنده:
حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۵۹
در فصلنامة خیال شمارة 12 مقاله‌ای خواندم از محمد نقی‌زاده با عنوان «معنای نشانه‌ها: جان جلوه‌های هنری». اشکالات اصطلاح‌شناختی و نظری این مقاله توجه نگارنده را به خود جلب کرد و انگیزة نگارش این مطلب و شرح برخی آشفتگیهای مقالة مزبور از منظر نشانه‌شناسی نظری ‌شد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان