در فصلنامة خیال شمارة 12 مقالهای خواندم از محمد نقیزاده با عنوان «معنای نشانهها: جان جلوههای هنری». اشکالات اصطلاحشناختی و نظری این مقاله توجه نگارنده را به خود جلب کرد و انگیزة نگارش این مطلب و شرح برخی آشفتگیهای مقالة مزبور از منظر نشانهشناسی نظری شد.
موضوع این مقاله ‘روندی است که به تحلیل زیبا شناختی فضای شهری می انجامد . این روند بر پایه نظریه های مطرح فلسفه هنر قرار دارد و بدین ترتیب است : پس از اثبات عینی بودن زیبایی ومشترک بودن داوری زیبا شناختی در مردم نظریه فرمالیسم مطرح می شود . تاثیر پذیری فرمالیسم از روانشناسی در نظرات آرنهایم دیده می شود و او با درآمیختن نظرات مزبور با روانشناسی گشتالت ‘ رویگرد فرمگرای زیبایی شناسی را مطرح می کند . زیبایی شناسی فرمی در تحلیل زیباشناختی کالبد فضای شهری ‘ نقشی پایه ای دارد ‘ کالبد فضای شهری با توجه به ساختار بصری محیط به دو بخش در نهایت به تحلیل زیبا شناختی کالبد فضای شهری منجر خواهد شد . بدیهی است که به دلیل ضرورت ایجاز ‘ مباحث مطروحه در حد مروری گذرا به رئوس مطالب هر بحث مطرح می شوند و روشن کامل هر مبحث به عهده رساله خواهد بود .