فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۲۱ تا ۴۴۰ مورد از کل ۶۴۹ مورد.
۴۲۱.

طراحی فضای شهری سرزنده با رویکرد ارتقای قرارگاه رفتاری (مطالعه موردی: خیابان میرابوالقاسمی رشت)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: طراحی شهری فضای شهری سرزندگی قرارگاه رفتاری چیدمان فضا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۴۶ تعداد دانلود : ۳۷۹
بیان مسئله: امروزه برنامه های توسعه شهری در کشورمان در گسستی عمیق با گذشته خود، خودرومدار و بر مبنای تسهیل هرچه بیشتر حرکت سواره بوده و آنچنان که باید به فضاهای شهری(در جهت ایجاد سرزندگی و پویایی شهری و ارتقای کیفیت های محیطی) توجه نمی شود. بر این اساس، ارتقاء قرارگاه های رفتاری(به عنوان یکی از مولفه هایی که برای تعاملات اجتماعی افراد در اینگونه فضاها موثر واقع می شود)، اهمیت چندان در نظر گرفته نمی شود. از این رو، این پژوهش در پی ارائه راهکارهای علمی و عملی در جهت ارتقاء سرزندگی فضایی در فضاهای شهری است. هدف: به این منظور، خیابان میرابوالقاسمی شهر رشت به عنوان یکی از فضاهای شهری که در پی طرح های توسعه شهری، صرفا بر مبنای تسهیل هر چه بیشتر حرکت سواره شکل گرفته است، به عنوان نمونه موردی پژوهش در نظر گرفته شد. روش:شیوه تحقیق از نظر روش توصیفی- تحلیلی و از نظر هدف کاربردی بود. حجم نمونه مورد بررسی به روش کوکران و با توجه به جمعیت 677000 نفری شهر رشت، 384 نفر در نظر گرفته شد. داده های مورد نیز به کمک پرسشنامه گردآوری و توسط نرم افزار SPSS تحلیل شد. همچنین جهت ارزیابی ساختار پیکره بندی فضایی که بر اساس مطالعات انجام شده همبستگی معناداری با سرزندگی دارد، از نرم افزار UCL Depthmap و روش چیدمان فضا استفاده گردید. یافته ها: نتایج حاصل از آزمون همبستگی بین همپیوندی و قابلیت اتصال نشان داد که نمونه موردی پژوهش با میزان قابلیت درک فضایی 69/0 از خوانایی نسبتا خوبی برخوردار است. علاوه بر آن مشخص گردید که عدم تعبیه فضاهایی جهت برقراری تعاملات اجتماعی و سواره محوربودن مسیر، مهمترین مشکلات محله از دیدگاه جامعه آماری است. نتیجه گیری: راهکارهایی همچون ارتقاء کیفیت کالبدی و بصری در منظر شهری، بهبود کیفیت زیست محیطی، توجه ویژه به عابرین پیاده و پیاده مداری، ارتقاء کیفیت عملکردی و فضایی و ارتقاء تعاملات اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی پیشنهاد گردید.
۴۲۲.

طراحی فضای شهری در راستای ارتقای سلامت روان نمونه موردی: خیابان حافظ اصفهان

کلید واژه ها: طراحی شهری سلامت روان کیفیات طراحی شهری خیابان حافظ اصفهان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۴۷ تعداد دانلود : ۲۰۵
سلامتی از جمله مسائلی است که در طول تاریخ همواره مورد توجه بوده و انسان جهت دست یابی و ارتقای آن تلاشی بی وقفه نموده است. اما آنچه شیوه های درمانی نوین را از دوره های قبلی متمایز می کند، توجه روز افزون به بهداشت روانی مردم در جهت ارتقای سطح سلامت عمومی آن هاست. طراحی شهری به عنوان علمی میان رشته ای که با هدف ارتقای کیفیت زندگی از طریق ارتقای کیفیت فضای همگانی فعالیت می کند، می تواند به عنوان عاملی مهم در راستای سلامت جسمی و روانی شهروندان نقش قابل توجهی ایفا نماید. بنابراین پژوهش پیش رو با تکیه بر ارتباط میان طراحی شهری و سلامت روان در نظر دارد، چارچوبی برای طبقه بندی کیفیات طراحی شهری موثر بر سلامت روان در فضای شهری را پیشنهاد دهد که از منظر این حیطه علمی، قابلیت کاربرد در فضای شهری را داشته باشد. در این رابطه با بررسی مبانی نظری و ادبیات پژوهش پیرامون رابطه میان سلامت روان و طراحی شهری مجموعه ای از کیفیات طراحی شهری موثر بر سلامت روان و نحوه ی سنجش آن ها استخراج گردیده است. کیفیات مذکور در 6 دسته کالبدی، عملکردی، زیست محیطی، ادراکی، اجتماعی و بصری دسته بندی شده اند. پس از استخراج کیفیات طراحی شهری موثر بر سلامت روان، به منظور سنجش این کیفیت ها و تحقق بخشی به آن ها در فضای شهری، خیابان حافظ واقع در منطقه 3 اصفهان و در مجاورت میدان نقش جهان به عنوان نمونه موردی پژوهش انتخاب شد. این خیابان که در سال های اخیر به علت پیاده راه شدن میدان نقش جهان، به روی سواره مسدود شده است، با مشکلات متعدد کالبدی و عملکردی روبه رو بوده و به علت مجاورت با میدان نقش جهان و گره خوردن با خاطره جمعی شهروندان اصفهان، پتانسیل طراحی به منظور ارتقای سلامت روان شهروندان را دارا می باشد. لذا پس از شناخت و تحلیل کیفیات مذکور در خیابان از دیدگاه کارشناسانه و از دیدگاه استفاده کنندگان از فضا، به ارائه راهکارهایی در جهت طراحی خیابان به منظور ارتقای سلامت روان شهروندان پرداخته شده است.
۴۲۳.

بازاندیشی در مدل سازی شهری: یک رویکرد نظری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مدل سازی شهری پدیده تئوری مدل میان کنش

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۴۹ تعداد دانلود : ۲۵۲
بیان مسئله: شهرسازی همچون دیگر علوم، در گذر زمان تحت تاثیر جریان های فکری مختلف قرار گرفته است. از بازاندیشی در مدل سازی شهری تحت تاثیر جایگزینی جریان های فکری، می توان به عنوان خلا در مطالعات مدل سازی شهری حاضر نام برد. اما به طور همزمان، بازاندیشی در خصوص مفهوم مدل و مدل سازی در حوزه علوم طبیعی به دفعات صورت پذیرفته است. این موضوع ضرورت بازاندیشی در مدل سازی شهری را تأکید می کند. هدف: هدف از این پژوهش، بررسی و بیان دیدگاه های متأخر در تفکر مدل سازی در علوم طبیعی و در ادامه بسط آن به مدل سازی شهری، به منظور بازاندیشی در آن است. روش:  در این پژوهش از شیوه اسنادی در بررسی سیر تاریخی تفکر مدل سازی بهره گرفته شده است. سؤال اصلی تحقیق آن است که رابطه مدل-تئوری در علوم طبیعی چگونه تعریف شده است و چگونه می توان آن رابطه را بر مدل سازی شهری بسط داد. یافته ها: یافته های پژوهش نشانگر آن است که نگاه به مدل به عنوان واسطه گر میان پدیده و تئوری، طیفی جامع از کارکردها را برای مدل متصور است که غفلت از آن ها مدل را ناقص می نماید. درنهایت، تعریفی نوین از مدل سازی شهری ارائه شده است که در آن مدل ابزاری در خدمت تئوری نیست، بلکه ماهیتی نیمه مستقل و واسطه گر است که در جایگاهی برابر با تئوری می تواند موجب تضعیف یا تقویت تئوری شود. علاوه بر آن مشخص شد که مدل برای استفاده از تمام ظرفیت کارکردی خود نیازمند تئوری های پشتیبان قوی و شناخت درست از پدیده تحت بررسی است. نتیجه گیری: نتایج این مطالعه مدل سازی را یک تخصص معرفی می کند و نه یک مهارت ابزاری.
۴۲۴.

تحلیل غنای حسی با استفاده از تکنیک حس گردی و یاداشت برداری حسی (نمونه موردی: پارک آزادی شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فضای شهری پارک آزادی شیراز غنای حسی تکنیک یادداشت برداری حسی و حس گردی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۴۶ تعداد دانلود : ۱۶۱
بیان مسئله: شهر و فضاهای شهری به دلیل محل گردهم آیی مردم و داشتن تعاملات اجتماعی، نقشی اساسی در شکل دادن به زندگی اجتماعی و هویت جامعه ایفا می کنند. ادرک این فضاها نتیجه تجربه حسی انسان از محیط است که از طریق کانال های متعدد حسی نظیر بینایی، شنوایی، بویایی، چشایی و لامسه برداشت می گردد. تجربه حسی گسترده و عمیق حاصل از تمامی حواس، تحت عنوان غنای حسی خوانده می شود. کیفیت محیط با پارامتر های متفاوتی سنجیده می شود که یکی از آنها غنای حسی است. با شبیه تر شدن مکان ها به هم، امروزه فضاهای شهری در انزوای حواس به سر می برند. توجه به امر اغنای حواس در طراحی، در مهیا کردن تجربه مکانی متمایز برای افراد، توان بالقوه دارد. پارک آزادی از جمله بوستان های فعال در شهر شیراز می باشد که علاوه بر دارا بودن عناصر فضایی مثبت، طیف گسترده ای از عناصر فضایی منفی را در خود جای داده که همین امر در افول کیفت غنای حسی تأثیر گذار است. در راستای حل این مشکل اولین اقدام موثر شناخت و ثبت محرک های حسی متنوع است که بتوان با نگاهی جامع کاستی های مربوطه را رفع نمود. هدف: این پژوهش با هدف آشکار سازی اهمیت غنای حسی در فضاهای شهری، عوامل تعیین کننده آن و تحلیل غنای حسی پارک آزادی شیراز تبیین شده است. روش: روش مورد استفاده در این پژوهش توصیفی-تحلیلی بوده و  با به کاربست نسخه تعدیل شده تکنیک یادداشت برداری حسی و حس گردی، غنای حسی در بوستان آزادی شیراز مورد تحلیل و ارزیابی قرار گرفت. یافته ها : یافته های تحقیق حاکی از آن است که میزان تاثیرگذاری مولفه های حسی در بوستان در حد متوسطی قرار دارد و در طراحی آن توجهی به عناصر محرک کلیه حواس صورت نگرفته است که این امر بر تجربه و ادراک افراد تاثیری منفی می گذارد. نتیجه گیری: یافته های این پژوهش نشان می دهد آن بخش از فضاهای شهری که توانسته است حس های بیشتری از شهروندان را درگیر کند، تجربه کاملتری از فضا را در ذهن مردم ایجاد کرده است؛ شهروندان در نتیجه این تجربه، آگاهی و لذت بیشتری از فضا خواهند داشت. از این رو تمرکز بر به کارگیری مولفه های تمامی حواس راهی مطلوب برای بهبود غنای حسی این بوستان محسوب می شود.
۴۲۵.

ایجاد وفاداری گردشگری فرهنگی: تأثیر تجربه ماندگار شهر، ارتباط فرهنگی و مشارکت گردشگران شهر ماسوله(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مشارکت گردشگر ارتباط فرهنگی تجربه ماندگار گردشگر قصد سفر مجدد قصد توصیه به دیگران شهر ماسوله استان گیلان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۴۴ تعداد دانلود : ۴۶۴
بیان مسئله: وفاداری گردشگران برای شهرهای توریستی ازجمله ماسوله می تواند مزایای زیادی به همراه داشته باشد. مثلاً مصرف کالاها و خدمات تولید شده به وسیله ساکنین شهرهای توریستی، اشتغال زایی در صنایع خدماتی مرتبط با گردشگری مانند رستوران، حمل ونقل، هتل ها و ... می تواند نمونه ای از این مزایا به شمار آید. هدف: هدف این تحقیق ارزیابی ایجاد وفاداری در گردشگری فرهنگی با استفاده از تجربه ماندگار، ارتباط فرهنگی و مشارکت گردشگر بود. روش: تحقیق حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت و روش توصیفی- پیمایشی می باشد. جامعه آماری این تحقیق از گردشگران شهر ماسوله و بومیان استان گیلان تشکیل گردیده است. با توجه به ماهیت جامعه از نرم افزار Spss Sample Power جهت تعیین حجم نمونه بهینه استفاده شد که 431 نفر به عنوان نمونه در نظر گرفته شد. داده های لازم با استفاده از پرسشنامه و دارای طیف 5 گزینه ای (کاملاً مخالفم تا کاملاً موافقم) جمع آوری گردیده و جهت تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS و Smart PLS 3 و فن مدل سازی معادلات ساختاری (SEM) با رویکرد روش حداقل مربعات جزئی برای بررسی الگو مفهومی پژوهش بهره گرفته شده است. مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. مدل پژوهش حاضر در دو سطح؛ مدل اندازه گیری (پایایی، بار عاملی، روایی همگرا و روایی واگرا) و مدل ساختاری (ضریب تعیین، ضریب قدرت پیش بینی، آماره t) مورد برازش قرارگرفته و سپس فرضیه های پژوهش آزمون می شوند. یافته ها: طبق نتایج تجزیه وتحلیل داده ها شش فرضیه تائید و یک فرضیه رد شدند؛ یعنی آزمون فرضیه ها نشان داد که مشارکت گردشگر بر متغیرهای ارتباط فرهنگی و تجربه ماندگار گردشگر تأثیرگذار است. متغیر ارتباط فرهنگی بر تجربه ماندگار گردشگر تأثیرگذار است. همچنین متغیر ارتباط فرهنگی نقش میانجی را در بین رابطه مشارکت گردشگر و تجربه ماندگار گردشگر بر عهده دارد. تجربه ماندگار گردشگر نیز بر متغیرهای قصد سفر مجدد و قصد توصیه به دیگران تأثیرگذار است؛ اما تأثیر بومی بودن و یا غیربومی بودن تفاوتی را بر نتایج تحقیق ایجاد نکرد. بعد از انجام تحلیل مدل به صورت کمی، محققان طی دو جلسه متوالی در قالب گروه کانون با حضور هشت نفر از گردشگران ماسوله، به تحلیل نتایج مدل پرداختند. گردشگران زمانی که در کارهای فرهنگی مشارکت داشته اند، این مشارکت باعث شده است که آن ها بتوانند ارتباطی نزدیک با مکان گردشگری و مجریان آن ها برقرار کنند. نتیجه گیری: «مشارکت گردشگر» 83 درصد از تغییرات «ارتباط فرهنگی» را تبیین نموده و تأثیرگذاری این اثر در سطح معناداری 9/99 درصد مورد تائید قرار گرفت. «مشارکت گردشگر» 64 درصد از تغییرات «تجربه ماندگار گردشگر» را تبیین نموده و تأثیر آن در سطح معناداری 9/99 درصدی مورد تائید قرار گرفت. «ارتباط فرهنگی» 20 درصد از تغییرات «تجربه ماندگار گردشگر» را تبیین می نماید، ضمن آنکه این تأثیرگذاری نیز در سطح اطمینان 9/99 درصد مورد تائید قرارگرفته است. «تجربه ماندگار گردشگر» 76 درصد از تغییرات «قصد سفر مجدد» و 73 درصد از تغییرات «قصد توصیه به دیگران» را تبیین نموده و این اثر نیز در سطح اطمینان 99 درصد مورد تائید قرار گرفت.
۴۲۶.

تحلیل نقش رویکردهای شهری در پاسخ به تغییرات اقلیم با تاکید بر شهرسازی بیوفیلیک، مورد پژوهی: شهر تنکابن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تغییرات اقلیمی رویکردهای شهری شهرسازی بیوفیلیک قابلیت های بیوفیلیکی وقوع سیل

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۴۴ تعداد دانلود : ۸۰۵
بیان مسئله: در قرن حاضر تغییر اقلیم به یکی از مهمترین چالش های جهانی تبدیل شده است که عمدتا ناشی از فعالیت های انسانی و همچنین عدم توجه به عواقب زیست محیطی آن می باشد. پیامدهای منفی تغییرات اقلیمی در سطوح مختلف محلی تا بین المللی باعث شده است تا در سال های اخیر اقدامات متعددی در پاسخ به این تغییرات در قالب کاهش یا انطباق اقلیمی صورت گیرد. در این راستا، برخی از رویکردهای شهری با بهره مندی از اصول خود به این چالش ها پاسخ داده اند که شهرسازی بیوفیلیک یکی از این رویکردها می باشد. شهر بیوفیلیک با بهره مندی از عارضه های طبیعی ضمن ارتقای کیفیت محیط زیست شهری می تواند در پاسخ به چالش های حاصل از تغییرات اقلیمی موثر واقع گردد. هدف: تحقیق حاضر به بررسی ماهیت تغییرات اقلیم و مرور رویکردهای شهر فشرده، شهرسازی آبی، شهر کربن خنثی، شهر انرژی تجدیدپذیر و شهرسازی بیوفیلیک می بپردازد و قابلیت های بیوفیلیکی شهر تنکابن (به عنوان نمونه موردی) را در پاسخ به تغییرات اقلیمی مورد سنجش قرار می دهد. روش: این تحقیق دارایروشی توصیفی و تحلیلی مبتنی بر مطالعات اسنادی، مشاهدات و پیمایش می باشد. برای تحلیل نیز از تکنیک متاسوات استفاده می شود. یافته ها: در میان یازده قابلیت بیوفیلیکی پاسخگو به تغییرات اقلیم در شهر تنکابن دو قابلیت "حفاظت از فضای سبز و جنگل های شهری" و "برنامه های سبزسازی شهری" بیشترین تاثیر را در پاسخ به تغییرات اقلیمی به ویژه وقوع سیل دارند. همچنین اولویت دادن به توسعه زیست محیطی در طرح های توسعه شهری در نواحی ساحلی همچون تنکابن می تواند بسترهای لازم جهت غلبه بر چالش های اقلیمی را فراهم سازد. نتیجه گیری:  بهره مندی از قابلیت های رویکرد شهر بیوفیلیک می تواند در جهت مقابله با تغییرات اقلیمی در شهرهای ساحلی شمال ایران نظیر تنکابن، موثر باشد. قابلیت های بیوفیلیکی این شهرها به ویژه جنگل ها و فضای سبز شهری، نقش مهمی در کاهش پدیده گرمایش و بروز سیل دارند.
۴۲۷.

بررسی مفهوم دلبستگی به مکان در دو پارادایم پدیدارشناسی و روان سنجی: شناسایی ظرفیت های تعامل بازتابی به منظور پیشرفت نظری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: دلبستگی به مکان پدیدارشناسی روان سنجی وضوح مفهومی پیشرفت نظری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۴۴ تعداد دانلود : ۶۱۹
بیان مسئله: مطالعات دلبستگی به مکان برحسب رویکرد روش شناختی عمدتاً در قالب دو پارادایم پدیدارشناسی (کیفی) و روان سنجی (کمی) انجام شده اند. تکثر مفاهیم مکانی و عدم وجود توافق بر سر تعاریف و نحوه ارتباط آن ها باهم، منجر به افزایش انتقادات در مورد عدم وضوح مفهومی در مطالعات مکان شده است. این انتقادات پیشرفت نظری در حوزه دلبستگی به مکان را وابسته به توافق بر سر تعاریف کرده اند. هدف: تحقیق حاضر به بررسی نحوه تعریف مفهوم دلبستگی به مکان در دو پارادایم پدیدارشناسی و روان سنجی و نحوه ارتباط آن با سایر مفاهیم مکانی می پردازد. هدف از این کار بررسی نحوه تعریف دلبستگی به مکان در دو زمینه پارادایمی فوق و همچنین اختلاف برداشت ها و دلایل آن ها میان دو پارادایم است. روش:  برای بررسی نحوه تعریف مکان در دو زمینه پارادایمی از روش تحلیل محتوای کیفی استفاده شده است. برای این منظور، نحوه عملیاتی سازی و به کارگیری این ساخت مفهومی در تحقیقات تجربی واکاوی شده و تنها به تعاریف مستقیم ارائه شده از محققین اکتفا نشده است. نتایج این تحلیل ها در قالب نمودارها و مدل های مفهومی ارائه شده است. یافته ها : علیرغم وجود برداشت ها و تعاریف مختلف از این مفهوم واحد، هر یک از دو رویکرد پارادایمی فوق ابعاد مختلفی از این مفهوم را روشن می کنند. در این میان بررسی ویژگی های فردی یا مکانی بیشتر در حوزه کار روان سنجان قرار می گیرد درحالی که بررسی و مطالعه فرایند دلبستگی به مکان نیازمند مطالعات کیفی پارادایم پدیدارشناسی است. نتیجه گیری: در عین وجود اختلافات عمیق فلسفی میان این دو پارادایم باید تعامل بازتابی آن ها به منظور پیشرفت نظری در دستور کار باشد. تعامل بازتابی به معنای نگاهی بازتر به نقش مکمل دو پارادایم در تولید دانشی است که در عرصه عمل شهرسازان را قادر به ساخت مکان هایی دوست داشتنی تر سازد.
۴۲۸.

بازشناسی جایگاه عوامل فرهنگی در بازآفرینی محله های قدیمی و تاریخی شهرها (نمونه موردی محله پای توپ بجنورد)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بازآفرینی فرهنگ - مبنا فرهنگ طراحی شهری محله تاریخی محله پای توپ

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۴۰ تعداد دانلود : ۱۵۶
بیان مسأله: بافت های تاریخی به عنوان میراثی ارزشمند و معرف هویت شهر، امروزه با مسائل متعددی مواجه هستند. بی توجهی به زمینه فرهنگی، اجتماعی و تاریخی در مداخلات معاصر یکی از مهم ترین مسائل پیش روی این بافت . درنتیجه اندیشیدن به ابعاد گوناگون اجتماعی، فرهنگی و هویتی در محله های تاریخی و قدیمی پیش از هر نوع مداخله و یافتن پیوندی مناسب میان این ابعاد و ابعاد کالبدی و فضایی امری ضروریست. هدف: هدف این پژوهش نیز در همین راستا، بازشناسی جایگاه عوامل فرهنگی در بازآفرینی محله های قدیمی و تاریخی شهرها است. روش: این پژوهش به روش توصیفی-تحلیلی انجام گرفته و در جمع آوری اطلاعات از روش کتابخانه ای و برداشت های میدانی استفاده شده است. یافته ها: در این پژوهش پس از به دست آوردن دانش نظری مورد نیاز از مطالعه ی مبانی نظری و تدوین اصول و انگاره های فرهنگی و ابعاد مختلف بازآفرینی فرهنگ-مبنا، و مطالعه ی تجارب پیشین مرتبط، مصادیق آن ها را در نمونه ی مورد مطالعه ی خود شناسایی نمودیم. در این راستا نیز از تدوین تعداد 30 پرسشنامه برای شهروندان در محدوده ی مورد مطالعه استفاده کردیم. اطلاعات حاصل از پرسشنامه ها در SPSS تحلیل گردید. همچنین بخشی از پتانسیل های فرهنگی موجود در نمونه موردی، از این پرسشنامه ها استخراج گردید. نتیجه گیری: بدین ترتیب نحوه ی استخراج و به کار بردن این اصول و انگاره های فرهنگی در بازآفرینی در یک نمونه ی عینی از جامعه ی چند-فرهنگی را تدوین نمودیم. در نهایت با توجه به مفاهیم استخراج شده از ابعاد مختلف فرهنگ و شناختن جایگاه آن در بازآفرینی محله های تاریخی و قدیمی، همچنین معرفی مصادیق آن در نمونه ی موردی، راهبردها و چگونگی تحقق عوامل فرهنگ در بازآفرینی را تبیین نمودیم.
۴۲۹.

سنجش قابلیت پیاده مداری مناطق شهری؛ نمونه موردی: خیابان های ناحیه های یک و دو منطقه 12 تهران

کلید واژه ها: پیاده مداری پیاده رو خیابان منطقه 12 تهران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۳۹ تعداد دانلود : ۲۰۴
پیاده روی از نیازها و قابلیت های اولیه هر انسان است که شهرنشینی شتابان و عدم توجه به عابران پیاده در طراحی و برنامه ریزی شهری و تمرکز بر برنامه ریزی خودرو محور در کلانشهرهای ایران از توجه به آن غافل مانده است. انسان به عنوان کنشگر اصلی فضا و پدیدآورنده شهر، در برنامه ریزی های عصر مدرن فراموش شده و در مقابل گرایش برنامه ریزان شهری اغلب به برنامه ریزی های اتومبیل گرا، راهبرد پیاده مداری به منظور کاهش آلودگی های زیست محیطی، افزایش سرزندگی در فضاهای شهری، حفاظت از نواحی تاریخی و ارزشمند و بهبود آنها، از سوی نظام شهرسازی اغلب کشورهای جهان به کار گرفته شد. ارتقاء پیاده روی علاوه بر دسترسی آسان به خدمات و نیازهای شهری، امکان رونق فعالیت های گردشگری و تجاری را نیز فراهم می کند. منطقه ۱۲ به عنوان قلب تاریخی تهران فضایی است که دارای پتانسیل بالای گردشگری بوده و خدمات فرامنطقه ای بازار نیز روزانه تعداد بسیار زیادی عابر پیاده را به خود جلب می کند. بنابراین لازم است به قابلیت پیاده روی و شاخص های وابسته به ارتقاء آن اهتمام ورزیده شود. اهداف تحقیق شامل سنجش میزان مطلوبیت و کم و کاستی های خیابان های محدوده از نظر قابلیت پیاده مداری است. این پژوهش با روش مشاهده میدانی به صورت مقایسه ای، قابلیت پیاده روی ناحیه یک و دو این منطقه که محلات اطراف بازار را شامل می شود، بررسی و رتبه بندی کرده و پیشنهاداتی جهت ارتقاء کیفیت آن ارائه نموده است. نتایج به دست آمده از طریق سنجه های تحقیق و امتیازدهی به آن در خیابان ها نشان می دهد ناحیه 2 با توجه به پیاده سازی طرح های مطالعاتی و پیاده محور بر ناحیه 1 برتری دارد.
۴۳۰.

واکاوی عناصر کالبدی منطقه مرکزی فرهنگی شهری و کاربست توسعه عناصر فرهنگی شهری (نمونه موردی شهر شیراز)

کلید واژه ها: منطقه فرهنگی فضای شهری گردشگری محدوده مرکزی شیراز

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۴۱ تعداد دانلود : ۲۰۰
منطقه فرهنگی شهری چه در تقویت جایگاه شهرهای فرهنگی (ارائه تصویر معتبر بین المللی و فراهم آوردن فضای مناسب برای ارتقاء رقابت پذیری شهری و استقرار فعالیت های مرتبط با این شهرها) و چه در کمک به شهرهای غیر فرهنگی در جهت حرکت به سوی جایگاه شهر فرهنگی نقش و اهمیت قابل توجهی دارند، مفهوم و گستره معنایی مرکز شهر بیشتر ناظر بر وجوه کارکردی و عملکردی آن است تا ابعاد فضایی و هندسی آن و بررسی میزان و نحوه اثرگذاری منطقه فرهنگی در توسعه شهری به لحاظ حوزه های عملکردی و فضایی. و شناسایی و تعیین کارکردهای کالبدی و نمادین در عرصه های شهری و معرفی مزیت ها و ارزش افزوده های ناشی از آن. برای رسیدن به این سوالات که شکل گیری یک منطقه مرکزی فرهنگی چگونه می تواند به توسعه شهری منجر شود؟ حوزه های عملکردی و فضایی فرهنگ در منطقه مرکزی شهری چگونه تعیین می شود؟ محدوده ( منطقه ) فرهنگی شهر شیراز با استفاده از پرسشنامه شناسایی شده در مرحله تحلیل و ارزیابی برای تحقق این منظور، از افراد جامعه مورد مطالعه مراجعه و ویژگی های مورد نظر مورد ارزیابی و بررسی قرارگرفته اند. و مقاله دارای دو بعد نظری و عملی (کاربردی) می باشد و به لحاظ ماهیت تحقیق (پرداختن به مقوله فرهنگ)، از نوع روش کمی می باشد که در جای خود و به اقتضای ساختار پژوهش از روش کمی استفاده خواهد شد. و در نهایت به ذکر این مهم که در محدوده مورد بررسی فعالیتی که بتواند در طول شبانه روز شهروندان را به خود جذب کند وجود ندارد و از ساعات آخر شب به بعد تقریباً هیچ فعالیتی به غیر از عبور و مرور در این محدوده انجام نمی گردد. موانع غیر فرهنگی نیز ممکن است در محدوده فرهنگی شهر وضعیت نامناسبی را نسبت به سایر نقاط شهری ایجاد کنند. این موانع باید در برنامه ریزی برای کل شهر با تأکید ویژه بر شرایط خاص محدوده فرهنگی شهر در نظر گرفته شوند.
۴۳۱.

ارزیابی مقایسه ای مدلهای شناسایی ظرفیتهای اکوتوریسم (مطالعه موردی: استان خوزستان)

کلید واژه ها: ارزیابی اکوتوریسم مدل اکولوژیکی مدل آمایش سرزمین

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۳۸ تعداد دانلود : ۳۹۹
پژوهش حاضر درصدد ارزیابی مقایسه ای بین دو مدل توان اکولوژیک و مدل بهینه با رویکرد آمایش سرزمین، جهت شناسایی ظرفیت های اکوتوریسم در استان خوزستان است که با توجه به این نکته که در ارزیابی های اکولوژیکی برای سنجش قابلیتها عمدتا از معیارهای طبیعی استفاده می شود، در این تحقیق تلاش شده با نگاه آمایش سرزمین که دید جامع و کامل تری نسبت به سایر ازریابی ها دارد، با تلفیقی از معیارمهم طبیعی و انسانی جهت شناسایی بهتر این ظرفیتها اقدام نماید، روش گردآوری اطلاعات کتابخانه ای و در مواردی مراجعه به اسناد و دادهای سازمانی است. از نظر ماهیت کاربردی و روش از نظر هدف توصیفی – تحلیلی است بدین صورت که معیارهای دو مدل با استخراج پرسشنامه دلفی توسط کارشناسان و متخصصین رشته گردآوری شده و پس از بدست آوردن ضریب توافق معیارها بر اساس مدل سلسله مراتبی وزن دهی شده اند. در مراحل بعدی هر کدام از دو مدل با توجه به معیارهای خود در محیط سیستم اطلاعات جغرافیایی مورد سنجش قرار گرفته و سپس هر کدام از این نقشه ها بصورت مجزا در نرم افزار اردس پس از مشخص شدن 300 نقطه برای هرکدام از نقشه ها ارزیابی شده است. نهایتا با توجه به ضریب بدست آمده ضریب 865/0برای مدل بهینه آمایش سرزمین نسبت به نتایج مدل اکولوژیکی که عدد 717/0 را مشخص می کرد این نتیجه را می رساند که مدل بهینه با رویکرد آمایش سرزمین نتایج واقع بینانه تری برای سنجش اکوتوریسم در استان خوزستان ارائه می دهد.
۴۳۲.

تدوین یک چارچوب نظری ترکیبی از برهمکنش نحوفضا و قرارگاههای رفتاری به منظور مقایسه الگوهای رفتاری-حرکتی در محیط های مسکونی؛ مورد کاوی نارمک، یوسف آباد و شهرک غرب(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: جانمایی طرح بندی محیط های مسکونی نحوفضا قرارگاههای رفتاری چیدمان فضا سینومورفی همساختی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۳۸ تعداد دانلود : ۳۰۵
بیان مسأله: مقاله حاضر، درصدد ارائه و تبیین یک چارچوب نظری پیشنهادی، بر روی فصل مشترک نحوفضا و  روانشناسی اکولوژیک است به منظور مقایسه الگوهای رفتاری-حرکتی در درون محیط های مسکونی معاصر شهر تهران است. یک ضلع اصلی این چارچوب نظری نظریه پیکره-بندی فضایی در نحوفضاست و ضلع دیگر آن، نظریه قرارگاههای رفتاری راجر بارکر در روانشناسی اکولوژیک.هدف: این نوشتار، تلاش می کند با استفاده از چارچوبی نظری پیشنهادی خود، مبنایی برای مطالعات الگوهای رفتاری-حرکتی در درون محیط های مسکونی و بافت شهرها ارائه دهد. مرور مفاهیم و مضامین نحوفضا نشان می دهد که این نظریه قادر نیست پوشش کاملی بر الگوهای رفتاری-حرکتی در درون بافت ها داشته باشد و چنین ادعایی نیز ندارد. از سوی دیگر، روانشناسی اکولوژیک نیز، در مفهوم سینومورفی خود دچار جزءنگری شده است. این پژوهش نشان می دهد که مدل های نظری نحوفضا، ذهنی است و از عینیات محیط انسان ساخت، فاصله می گیرد و در آزمون های تجربی سربلند نیست.روش:برای پرکردن این خلاء، قرارگاه رفتاری راجر بارکر، این قابلیت را دارد که در تلفیق و ترکیب با نحوفضا تفسیرهای نزدیک به واقعیتی را عرضه کند.یافته ها: در پایان، نوشتار با ارائه یک چارچوب نظری ترکیبی از این دو، به پژوهشگران دریچه ای برای ادراک الگوهای رفتاری-حرکتی در محیط های مسکونی عرضه می دارد.نتیجه: ارتباط میان الگوی پراکنش و توزیع قرارگاه های رفتاری و میزان همپیوندی پیکره بندی فضایی محیط مسکونی، ارتباط معنی داری را در اکثر نقاط نمایش می دهند. اندک اختلاف های مشاهده شده نیز بعلت مداخلات و تغییراتی است که در اثر تسهیل حرکت در بافت باعث تغییر در میزان همپیوندی محور شده است.
۴۳۳.

بررسی تاثیر خانه های دوم بر جدایی گزینی فضایی در شهرهای جدید (مطالعه موردی: شهر جدید صدرا)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: خانه های دوم جدایی گزینی شهر باغشهر هم پیوندی و یکپارچگی شهر جدید صدرا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۳۵ تعداد دانلود : ۲۴۵
امروزه، پدیده خانه های دوم به یکی از مهمترین دلایل تغییر چشم انداز حومه های شهری و مناطق شهری و روستایی پیرامون کلانشهرها تبدیل شده است. این خانه ها به منظورگذراندن اوقات فراغت،گاهی برای دوران بازنشستگی، تعطیلات آخرهفته و گاهی برای سرمایه گذاری خریداری می شوند. یکی از مهمترین پیامدهای این پدیده، خوشه ای شدن و جدایی شهر در زمینه فضایی و اجتماعی می باشد. در ایران با رونق شهرنشینی، سکنه شهرها برای گذران اوق ات فراغ ت و کس ب آرام ش به ساخت مسکن ویلایی در مناطق اطراف شهرها پرداخته ان د. شهر جدید صدرا یک نمونه بارز از شکل گیری خانه های دوم در قالب الگوی باغ- مسکن از پیش اندیشیده شده می باشد. از اینرو بررسی دلایل و پیامدهای این الگوی سکونت و جدایی گزینی فضایی اجتماعی ناشی از آن از ابعاد مختلف ضروری به نظر می رسد. رویکرد حاکم بر این پژوهش، تحلیلی-توصیفی می باشد. به منظور جمع آوری اطلاعات از روش اسنادی-کتابخانه ای و همچنین آمار و داده های پرسشنامه های طرح ساماندهی باغشهرهای صدرا، استفاده شده است. به منظور بررسی جدایی گزینی و میزان هم پیوندی محدوده باغشهرها نسبت به سایر عرصه های شهری، از روش ماتریسی گولر استفاده شده است. یافته های تحقیق نیز بیانگر این است که بیش از نیمی از افراد، انگیزه اصلی از تهیه باغ مسکن را گذران اوقات فراغت در ایام پایان هفته و تعطیلات بیان نمودند. نتایج حاصل از بررسی میزان هم پیوندی باغشهرها با سایر عرصه های شهر حاکی از آن است که باغشهرهای صدرا از منظر شاخص طبیعی و محیط زیستی با 77.5% بیشترین و از لحاظ شاخص اقتصادی با 28.13% کمترین میزان هم پیوندی و یکپارچگی را با سایر عرصه های شهر صدرا دارا هستند. و در نهایت میزان هم پیوندی کلی این محدوده ها، برای باغشهرهای صدرا نسبت به سایر نقاط شهری برابر 43.05% می باشد. براساس اطلاعات حاصله، باغشهرها موجب ساخت ناموزون و نامتعادل در شهر شده و گرایش به قطبی شدن یا جدایی گزینی فضایی و ناهنجاری های ساختاری در این شهر در حال رشد و گسترش می باشد. بنابراین باید توجه داشت که آث ار مثب ت گردش گری خان ه ه ای دوم به خودی خود به وقوع نخواهد پیوست و به منظور تحقق آن می بایست به شیوه صحیح برنامه ریزی و مدیریت شود.
۴۳۴.

کاربست نظریه نوشهرگرایی در شهرسازی: موافقان و مخالفان

کلید واژه ها: اجتماع خوب مدنیت نوشهرگرایی نظریه نقد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۳۵ تعداد دانلود : ۲۴۸
در طی چند دهه اخیر نوشهرگرایی به عنوان موضوعی بحث برانگیز در مقابل الگوهای سنتی و رایج شهرسازی تبدیل شده است و به عنوان یک جنبش پیشرو در پاسخ به شکست شهرها و حومه ها در اواسط قرن بیستم توسعه یافت. نوشهرگرایان، همانند حامیان باغ شهرها و پیش از آن ها مدرنیست ها، کار خود را با امید بسیار به برطرف کردن نیاز های اقشار آسیب پذیر و بازگرداندن زیبایی و شخصیت به شهرها آغاز کردند. در این راستا این پژوهش درپی پاسخ به این سؤالات می باشد که نوشهرگرایی تا چه حد توانسته به برنامه ریزی یک اجتماع خوب منجر شود؟ چگونه نوشهرگرایی نظریه مرتبط با خود را توسعه داده و به درک ما از این نظریه کمک می کند؟ در این پژوهش با روش تحلیل محتوا به بررسی دیدگاه ها و ایده های مختلف درزمینه نوشهرگرایی و شکل گیری آن از نظریه تا کاربست و انتقادات وارد بر آن پرداخته می شود و درنهایت در رابطه با معایب و مزایای اجرای آن در ایران بحث می شود. نتایج پژوهش نشان می دهد اگرچه نوشهرگرایان خواستار تغییر وضعیت پیرامون خود بودند و تصور شهرهایی بدون حومه را در سر داشتند، اما در عمل هنوز نتوانسته اند اصول ارزشی ای را که این نظریه هنجاری بر آن پایبند بود به گونه ای مناسب در ساخت جوامع خوب به کاربندند و منتقدان آن ها می گویند نوشهرگراها به جای نجات شهرها، درنهایت در خدمت منافع فرآیند توسعه در آمدند و انتخاب هایی که فرم های نوشهری پیشنهاد می کنند بیش از آن که مرتبط با خواست مردم باشند، به فکر تولید و پایداری فعالیت های اقتصادی در بازار فروش هستند. طراحان نوشهرگرا به منظور رعایت تنوع شهری از گوناگونی اشکال طرفداری می کنند، اما تاب تحمل دیدگاه های مخالف درباره ی شکل و ویژگی محیط های شهری را ندارند و رویکرد نوشهرگرایی مشارکت دموکراتیک را در تضاد با تصمیم های تخصصی طراحان واجد شرایطی قرار می دهد که اصول فرمی اجتماع خوب را می دانند. از نظر آن ها دموکراسی ممکن است کیفیت طراحی شهری را تقلیل دهد.
۴۳۵.

طراحی الگوی برنامه ریزی توسعه گردشگری شهر بابلسر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: برنامه ریزی راهبردی گردشگری شهر بابلسر مدل SWOT مدل سازی ساختاری تفسیری ISM

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۳۴ تعداد دانلود : ۲۴۴
گردشگری به عنوان متنوع ترین و بزرگترین فعالیت خدماتی درجهان، مهمترین منبع درآمد و ایجاد فرصت های شغلی برای بسیاری از کشورهای دنیا است. از گردشگری به عنوان موتور توسعه نام برده می شود، و به علت اهمیتی که از نظر اقتصادی، اجتماعی دارد روز به روز بیشتر مورد توجه قرار گرفته و دولت ها به آن اهمیت می دهند و امروزه یکی از پایه های اصلی و استوار اقتصاد جهان است که با ایجاد بالاترین میزان ارزش افزوده به صورت مستقیم و غیرمستقیم می تواند سایر فعالیت های اقتصادی و فرهنگی را تحت تأثیر قراردهد. برنامه ریزی و توسعه گردشگری به عنوان عامل مهمی درروند اقتصادی شدن امور اجتماعی، فرهنگی، و نگرش ابزاری و کاربردی و کالایی به طبیعت و فرهنگ، توجه به دیدگاههای مختلف درباره گردشگری را ضروری می سازد. معمولا از توریسم به عنوان ابزاری برای تحریک اقتصادهای بحرانی و تقویت فعالیت های توسعه ای از طریق ایجاد مشاغل و  درآمد استفاده می شود.. در تحقیقات معمول برنامه ریزی راهبردی از تکنیک SWOT برای ارائه راهبردهای پیشنهادی استفاده می گردد که این روش دارای کاستی هایی مانند پیشنهاد تنها یک گروه از راهبردهای شناسایی شده و کنار گذاشتن سایر راهبردها و همچنین عدم ارائه تصویری روشن از روند برنامه ریزی و سطوح مختلف آن و عدم مشخص کردن راهبردهای زیربنایی(مستقل ترین) و وابسته ترین راهبردها می باشد. لذا در تحقیق حاضر که در پی شناسایی پتانسیل های گردشگری شهرستان بابلسر و اتخاذ استراتژی هایی بر مبنای این پتانسل ها، جهت برنامه ریزی توسعه ی گردشگری این شهرستان است؛ این پژوهش بر حسب هدف، کاربردی و از لحاظ ماهیت، توصیفی- تحلیلی است. روش جمع آوری داده ها نیز مبتنی بر روش های اسنادی و پیمایشی است. بدین ترتیب داده های تحقیق از چهار گروه جامعه ی آماری (جامعه میزبان، گردشگران، مسؤولان و کارشناسان گردشگری) جمع آوری شد. برای تحلیل عوامل داخلی و خارجی مؤثر بر شهرستان بابلسر و تدوین استراتژی های توسعه، مدل SWOT و برای طراحی و تبیین راهبردهای شناسایی شده از مدلسازی ساختاری تفسیری و نرم افزار ISM به کار رفته است. بر پایه نتایج راهبردهای تنوع بخشی (ST) برای برنامه ریزی در جهت توسعه گردشگری شهر بابلسر قابل قبول می باشند که موجب حفظ و نگهداری وضع موجود گردند. با توجه به راهبردهای معیار (ST) شناسایی شده و مدلسازی ساختاری تفسیری در محیط نرم افزار ISM نتایج نشان داد که راهبرد تدوین مقررات و ضوابط مربوط به چگونگی استفاده از مراکز گردشگری زیربنایی ترین و راهبردهای تقویت زیرساخت های گردشگری، استفاده از افراد متخصص در برنامه ریزی و توسعه و بهبود مراکز ارائه دهنده خدمات به گردشگران وابسته ترین راهبردها در ساختار مدل برنامه ریزی راهبردی می باشند.
۴۳۶.

تبیین مدل نوین«تنوع مکان» جهت ارزیابی پهنه کاربری زمین مختلط(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تنوع کاربری زمین مختلط مدل شانون مدل تنوع مکان دلفی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۳۳ تعداد دانلود : ۱۴۵
بیان مسأله: اختلاط کاربری زمین، شکلی از توسعه شهری مبتنی بر تمرکز کاربری های مختلف، در یک منطقه مشخص است که رویکرد جدیدی در چیدمان و ارتباط مکانی کاربری ها محسوب می شود. به منظور ارزیابی الگوی توزیع اختلاط کاربری های شهری، از یکی از شاخص های مکانی با عنوان شاخص «تنوع» استفاده می شود. اگر قرار باشد یک اختلاط کاربری، از پیچیدگی کافی برای حفظ امنیت شهر، ارتباط عمومی و کاربری متعامل برخوردار باشد، نیاز به اجزای بسیار متنوع دارد. اگرچه شهرها را می توان به طور طبیعی خالقان اقتصادی تنوع برای کسب و کار نو دانست؛ امّا به این معنا نیست که شهرها به صورت خود به خودی، تنها با حضور خود، «تنوع» را می آفرینند. شهرها در صورتِ عدم موفقیت در خلقِ «تنوع»، تنها اندکی بهتر از سکونتگاه های کوچک اند.هدف: اگرچه مدل های مختلفی برای ارزیابی تنوع وجود دارد؛ امّا استفاده از این مدل ها به صورت مجزا، به دلیل پایین بودن شاخص های مورد استفاده، نمی توانند به صورت دقیق و با توجه به شرایط موجود در شهرها، مؤلفه «تنوع» را در پهنه کاربری زمین مختلط ارزیابی نمایند؛ بدین منظور در این پژوهش «مدل تنوع مکان» ارائه شده است.روش: به منظور تحقق اهداف ذکر شده این پژوهش، از ترکیبی از روش های علوم طبیعی، روش دلفی، روش آماری میانگین، نمودار نقاط پراکنده با معیار نقطه شکست، ضریب هماهنگی کندال و آنتروپی شانون استفاده شده است.یافته ها: مدل نهایی در قالب 12 شاخص ارائه شد که در این میان شاخص«درجه اختلاط کاربری زمین» بیشترین میزان اهمیت با وزن شاخص (310/0) و کم اهمیت ترین شاخص «ترکیب جنسی» با وزن شاخص (014/0) می باشد.نتیجه گیری: در این پژوهش مدل نوین «تنوع مکان» جهت ارزیابی پهنه کاربری زمین تبیین و همچنین ضریب تأثیر و اولویت شاخص های آن مشخص شد.
۴۳۷.

ارزیابی کیفیت های مؤلفه تجربی-زیباشناختی در طراحی شهری (نمونه موردی خیابان جمهوری شهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: کیفیت های طراحی شهری مدل مکان پایدار مؤلفه تجربی-زیبا شناختی خیابان جمهوری شهر تبریز

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۳۲ تعداد دانلود : ۳۰۰
بیان مسأله: کیفیت طراحی شهری در اثر تحولات حاصل از نیازهای جوامع تکامل یافته و در مسیر خود طبق شرایط کنونی مؤلفه های زیباشناسی-عینی محیط، عملکردی، زیباشناسی- ذهنی و زیست محیطی را در بر می گیرد. از آنجایی که در بررسی کیفیت طراحی شهری یک مکان ارزیابی مؤلفه ها و ابعاد گوناگون محیط شهری ضرورت دارد می توان با استفاده از مدل مؤلفه های سازنده مکان، مؤلفه های کیفیت طراحی شهری را تعریف نمود. مدل مکان پایدار یکی از کامل ترین مدل ارزیابی مؤلفه های سازنده مکان است که بر 4 بعد کالبد، فعالیت، تصورات و اکوسیستم دلالت دارد. پژوهش حاضر ابعاد فعالیت و تصورات که تشکیل دهنده مؤلفه تجربی-زیباشناختی هستند را در محدوده مطالعاتی ارزیابی می کند. محدوده مطالعاتی خیابان جمهوری یکی از قدیمی ترین خیابان منطقه 8 شهر تبریز است که به عنوان یکی از مهم ترین محورهای واجد ارزش دید و منظر حائز اهمیت می باشد.هدف: این پژوهش وضعیت کیفیت های سازنده مؤلفه تجربی-زیباشناختی را از دید مردم ساکن در بافت منطقه 8، سایر مناطق و گردشگران بررسی می کند.روش:در بخش اول پژوهش با فن تحلیل محتوا کیفیت های مؤلفه تجربی-زیباشناختی از نظریات اندیشمندان جمع بندی شده و فراوانی هر یک به دست می آید. سپس به روش پیمایشی برای هر یک از کیفیت های اولویت دار گویه هایی تدوین شده و توسط گروه های مردم ساکن در بافت منطقه 8، سایر مناطق و گردشگران مورد ارزیابی قرار می گیرد.یافته ها: کیفیت خوانایی و شخصیت بصری مهم ترین کیفیت های مؤلفه تجربی-زیبا شناختی می باشند.نتیجه گیری: وضعیت کیفیت خوانایی و شخصیت بصری از دید گروه های منتخب متفاوت است.
۴۳۸.

تدوین راهبردهای اساسی به منظور پایش تغییرات کالبدی در مناطق شهری کشور(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نظام یکپارچه مدیریت و پایش پایش تغییرات کالبدی تحقق پذیری طرح های توسعه تکنیک IEA

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۳۰ تعداد دانلود : ۱۶۱
فرایند توسعه در مناطق شهری پس از گسترش افقی و درنوردیدن اراضی منابع ملی و طبیعی و اراضی کشاورزی حومه شهرها، به تغییر کاربری اراضی ذخیره خدمات شهری و افزایش تراکم ساختمانی روی آورده و شهروندان را در چنبره افزایش جمعیت، تراکم، آلودگی های محیطی و تنزل کیفیت زندگی گرفتار ساخته است. عوامل متعددی سبب شده اند که توسعه از مسیر اصلی خود منحرف شود و تغییرات کالبدی بر اساس آنچه در طرح های مصوب پیش بینی شده، تحقق نپذیرد. یکی از این عوامل، عدم نظارت و پایش جریان توسعه و تغییرات کالبدی بر مبنای طرح های توسعه شهری و منطقه ای می باشد. بر این اساس، پژوهش حاضر با بکارگیری اصول برنامه ریزی استراتژیک، سعی دارد تا با تحلیل و واکاوی گلوگاه های بحرانی و شناسایی پتانسیل ها و محدودیت های نظام پایش تغییرات کالبدی در کشور، راهبردهایی را به منظور اصلاح و بهبود فرایندهای موجود ارائه نماید. بدین منظور با نظرخواهی از 40 کارشناس ارشد، شرایط فعلی نظام پایش تغییرات کالبدی در قالب تحلیل سوات شناسایی و تحلیل گشته است. یافته های پژوهش نشان می دهد که مدیریت چندگانه و فقدان سازوکار نظارت یکپارچه، عدم تعریف شرح وظایف مشخص و بخشی نگری نهادهای ذیربط در زمینه نظارت بر تغییرات کالبدی و همچنین، فقدان پشتوانه های قانونی برای پیاده نمودن مکانیزم های مرتبط با امر پایش، آسیب های جدی بر پیکره توسعه و عمران کشور وارد نموده اند. این امر نشان دهنده نیاز به بازتعریف قانونی و سازمانی فرایند نظارت و ارزیابی نحوه اجرای طرح های توسعه در قالب نهادی منسجم به منظور مدیریت و پایش پکپارچه تغییرات کالبدی در سطح مناطق شهری می باشد. با توجه به اینکه استقرار و عملکرد مطلوب چنین نهادی نیازمند اصلاح وضعیت فعلی می باشد؛ بنابراین پیشنهاد می شود ضمن رفع کاستی های موجود در نظام پایش تغییرات کالبدی بر اساس اولویت های تعیین شده در این پژوهش، بسترهای قانونی و نهادی لازم برای استقرار نظام یکپارچه مدیریت و پایش فراهم شود.
۴۳۹.

نقش کیفیت محیطی محله در سلامت روحی و روانی ساکنان (مطالعه موردی محله سنگ سیاه، کلانشهر شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: کیفیت محیط کالبدی سلامت روحی و روان محله سنگ سیاه شیراز

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۳۱ تعداد دانلود : ۲۲۵
بیان مسأله: کیفیت محیط آن چیزی است که محیط بوسیله آن نمود پیدا می کند و ادراک می شود و به عنوان یکی از الزامات اولیه کیفیت زندگی، دربرگیرنده احساس رفاه، آسایش و رضایت مردم از عوامل کالبدی- فضایی، اجتماعی- اقتصادی، زیست محیطی و نمادین محیط زندگی می باشدو از آنجا که سلامت به عنوان سازه ای پیچیده، می تواند سازش ممکن فرد با جهان اطرافش را شکل دهد پس می توان نتیجه گرفت سلامت روانی برای فرد مستلزم داشتن احساس مثبت و سازگاری موفقیت آمیز و رفتارهای شایسته و مطلوب محیط اطرافش است که این مشخصه تأثیرپذیر از کیفیت محیطی می باشد. هدف: در پژوهش حاضر برانیم تا ضمن استخراج مولفه های موثر در خلق یک محیط مسکونی با کیفیت به بررسی رابطه بین محیط کالبدی با سلامت روحی و روانی ساکنین محله بپردازیم. روش:در پژوهش حاضر به منظور سنجش نقش ارتقای کیفیت محیط در بهبود سلامت روحی و روانی از دو پرسشنامه سلامت روان (28GHQ)و پرسشنامه محقق ساخت استفاده شد. ساکنین محله سنگ سیاه شیراز به عنوان جامعه پژوهش می باشندو با استفاده از فرمول کوکران حجم نمونه ۳۸۴ نفر برآورد گردید. به منظور پایایی پرسشنامه از ضریب آلفای کرونباخ و تحلیل اطلاعات آماری از طریق نرم افزارهایSPSS و لیزرل صورت گرفته و تحلیل آماری داده ها در 2 گروه توصیفی و تحلیلی انجام شد. یافته ها: نتایج نشان داد به ازای هر واحد بهبود در کیفیت محیط، سلامت روحی و روانی به میزان91/0ارتقا می یابد. همچنین بین مولفه کیفیت محیط کالبدی با مولفه های سرمایه اجتماعی (انسجام اجتماعی، اعتمادو امنیت) و مؤلفه های فضای سبز، دسترسی به خدمات، سیما و منظر(تداوم و سازگاری)، کالبدوعملکرد(تنوع و سرزندگی) در سطوح 99و95 درصد اطمینان رابطه ای معنادار وجود داردو از میان متغیرهای تشکیل دهنده بهبود کیفیت محیط، بعدانسجام اجتماعی بیش ترین همبستگی را دارد. نتیجه گیری: انسجام اجتماعی و اعتماد در محله می تواند تأثیر بیش تری بر ارتقای سلامت روحی و روانی داشته باشد. درنهایت برای ارتقاء وضعیت موجود پیشنهاداتی را در زمینه های کیفیت کالبدی، زمینه اجتماعی فرهنگی، معناگرایی و خوانایی، انعطاف و رویدادپذیری، اجتماع پذیری، سرزندگی و تنوع، خاطره انگیزی و امنیت ارائه گردیده است.
۴۴۰.

تبیین فرهنگ جنسیتی فضا در گذرهای شهر اسلامی- ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فرهنگ جنسیتی برنامه ریزی فضایی فضاهای بازنمایی گذرهای شهری پیاده راه تربیت تبریز

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۳۰ تعداد دانلود : ۲۵۳
فضاهای عمومی شاهد برقراری سه نوع ارتباط کلی میان جنسیت و فضا است، این ارتباطات شامل (1) ارتباط مردان با فضا، (2) ارتباط زنان با فضا و (3) ارتباط مردان و زنان با فضا می باشد. این ارتباطات فضایی تبیین کننده سه نوع فضای متمایز مردانه، زنانه و مختلط بوده و برقراری تعادل در این روابط عمده ترین مسئله تحقیق است. جنسیت فضا اشاره به خصیصه ای از مکان دارد که در مطالعات فرهنگی مورد تاکید واقع می شود و منجر به شکل گیری هویت مستقلی برای آن می شود. برنامه ریزی فرهنگ جنسیتی فضا بر آثار برنامه ریزی بر مردان و زنان تأکید می کند و هم زمان بر آثار تحرکات مردان و زنان بر برنامه ریزی متمرکز می شود. شخصیت های مردانه و زنانه اغلب ساختارهایی اجتماعی محسوب می شوند، آن چه به مثابه جنسیت ایجادکننده تغییرات معناداری در طی زمان است. سایت انتخاب شده درجهت انجام پژوهش گذر تربیت تبریز می باشند و با روش تلفیقی که بر دو قسم کمی شامل پرسشنامه و کیفی مشتمل بر مشاهدات میدانی به ارزیابی مدل پرداخته شده است. هدف از انجام این مقاله بررسی کیفیت تاثیر ابعاد فضاهای کالبدی، بازنمایی های فضا و فضاهای بازنمایی بر فرهنگ جنسیتی فضا می باشد. بر پایه مدل ساختاری تحقیق، روش کمترین مربعات جزئی آزمون گردید و باسطح اطمینان 95% مقادیر t-value سطوح معناداری برای تمامی مسیرها از میزان استاندارد 96/1 بالاتر به دست آمد که گواه وجود روابط معنادار میان متغیرهای پژوهش می باشد. در نهایت این یافته حاصل شد که مردان مطلوب ترین شاخص را حس قدرت با میانگین (3.51) انتخاب کرده و پس از آن هیجان (3.44) و مالکیت (3.41) را انتخاب کردند. زنان نیز مطلوب ترین شاخص را خاطرات با میانگین (3.89) انتخاب کرده و پس از آن الهام ها (3.78) و احساسات (3.66) قرار دارد. جالب اینست که تمام این شاخص ها هم ازجمله شاخص های فضاهای بازنمایی ای هستند که از دو مولفه دیگر یعنی بازنمایی های فضا و فضاهای مادی بیشترین تاثیر را بر فرهنگ جنسیتی فضا از منظر مردان و زنان داشته است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان