فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۱۰۱ تا ۱٬۱۲۰ مورد از کل ۲۷٬۷۴۵ مورد.
۱۱۰۱.

گردشگری و معنادرمانی در فلسفه اگزیستانسیالیسم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: معنای زندگی فلسفه اگزیستانسیالیسم اصالت وجود گردشگری تراپی معنادرمانی انواع گردشگری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۷ تعداد دانلود : ۱۹۳
بیان مسأله: تجربه زیسته انسان نشان می دهد که آدمی سخت نیازمند معناست، چیزی که او را به «بودن» پیوند دهد. اما بر مبنای فلسفه اگزیستانسیالیسم هستی، هیچ برنامه و نقشه از پیش طراحی شده ای ندارد. مطابق این فلسفه چالش اصلی این است که چگونه می توان در جهانی بی معنا، معنایی آفرید. به نظر می رسد گردشگری فعالیتی است که می تواند ضمن مفرح و آموزنده بودن، نقش معنا بخشی به زندگی را هم ایفا نماید. هدف: از آنجا که در کشور ما مفهوم پردازی به خصوص در حوزه علوم انسانی و اجتماعی ضرورتی غیر قابل تردید است و با توجه به اینکه در رشته گردشگری، این مهم با رکود و کم توجهی مواجه است و اغلب پژوهش ها در این حوزه معطوف به بازآزمایی مفاهیم و نظریه های موجود و طبیعتا فاقد مفاهیم و نظریات جدید است، لذا هدف از این پژوهش آفرینش دانش و مفهوم پردازی بین رشته ای در موضوع مورد مطالعه بوده است تا نشان دهد انواع مختلف گردشگری در معنادرمانی انسان امروز چه سهمی دارند. روش تحقیق: این مطالعه پژوهشی میان رشته ای و کیفی از نوع پدیدارشناسانه تفسیری است که با انجام مطالعات کتابخانه ای و با انجام مصاحبه های عمیق و نیمه ساختارمند به انجام رسیده است. سؤال تحقیق: هر یک از انواع گردشگری، در کدام شیوه معنادرمانی می تواند ایفای نقش نماید؟ نتیجه گیری: نتایج پژوهش بیانگر این است که «تجربه اندوزی و دنیادیدگی» که یکی از شیوه های معنابخشی به زندگی می باشد، بالاترین رتبه را در انواع متفاوت گردشگری به خود اختصاص داده و بعد از آن «لذت گرایی» و «خودشکوفایی» در رتبه های دوم و سوم معنادرمانی در انواع گردشگری هستند.
۱۱۰۲.

تکنیک های تعزیه راهی به سوی غربی زدایی در آثار عباس کیارستمی

کلید واژه ها: غربی زدایی مطالعات فیلم تعزیه عباس کیارستمی سینما

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷۵ تعداد دانلود : ۲۰۵
میان غرب و غیرغرب همواره یک رابطه ی متغیر و در حال بازتعریف برقرار بوده است. برای آن که گفتمانی غیرغربی شده شکل بگیرد باید حرکت دوگانه ای آغاز شود. فیلم سازان، نخست به تشخیص کلام مسلط غربی می پردازند و سپس تصمیم می گیرند از آن پیروی نکنند. آنگاه به دنبال روش های فیلم سازی غیرغربی ای می گردند که می خواهند از آن ها استفاده کنند. اکنون در حوزه ی عملی و نظری فیلم، صداهای غیرغربی بسیار واضحی به گوش می رسند و تفاوت خود را به رخ جهانیان می کشند. می توان نمونه های موفقی از غربی زدایی سینما را در سینمای ایران، پیدا کرد. سینمای عباس کیارستمی با تکیه بر ریشه های کهن فرهنگ ایرانی، توانسته از جریان رایج غربی فاصله بگیرد و از مرزهای ملی فراتر برود. در شیوه ی فیلم سازی انحصاری کیارستمی، مؤلفه های «ایرانی» فراوانی قابل مشاهده و بررسی است. اشاره های تاکیدکننده ی او به وطن و بازتاب وطن در آثارش، تایید می کند که او در پی ایجاد یک شیوه ی محلی، بومی و ملی فیلم سازی بوده است؛ شیوه ای آگاهانه و از سر تامل. این پژوهش سعی دارد با روش مونتاژ، سیر فیلم سازی عباس کیارستمی را مرور و شاخصه هایی که به فیلم های او هویت ملی می دهند را پیدا کند. همچنین سعی دارد که به پرسش هایی از این دست پاسخ دهد: از منظر غربی زدایی، مؤلفه های تکنیکی، ساختاری، محتوایی آثار عباس کیارستمی چیستند؟ نتایج این پژوهش نشان می دهد عباس کیارستمی از تکنیک های تعزیه همچون استفاده از نابازیگران، ارتباط با مخاطب فعال، بداهه سازی و حضور کارگردان بر روی صحنه ی نمایش بهره برده است.
۱۱۰۳.

رویکرد سنتی حفاظت معماری در مشرق زمین(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: رویکرد سنتی حفاظت معماری زمینه فرهنگی مشرق زمین اصول مدرن حفاظت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۰۳ تعداد دانلود : ۱۵۵
اندیشه حفاظت معماری در سده های 17 و 18 در اروپا شکل گرفت و در سده بیستم در قالب منشورهای آتن و ونیز به جهان عرضه گردید. برخی کشورهای شرقی اصول این منشورها را تا اندازه ای مغایر با برخی سنت های حفاظت معماری خود می دیدند و همین امر موجب به چالش کشیده شدن اندیشه مرسوم در زمینه حفاظت و شکل گیری سند اصالت نارا گردید که به احترام بر تنوع فرهنگی و زمینه فرهنگی تأکید می کرد. حال پرسش اینجاست که رویکرد سنتی حفاظت معماری در کشورهای شرقی دارای چه ویژگی ها و مغایرت هایی است؟ از آنجایی که توجه به زمینه فرهنگی بسیار مورد تأکید است، لذا شناخت ویژگی های رویکرد شرقی و شیوه های سنتی حفاظت معماری در شرق برای شناخت زمینه فرهنگی کشورهای شرقی ضرورت دارد. از این رو هدف این مطالعه شناخت ویژگی های رویکرد سنتی برخی کشورهای شرقی از جمله ایران و مغایرت های آنها با اصول مدرن حفاظت است تا بتوان تا اندازه ای به شناخت زمینه فرهنگی مشرق زمین در حفاظت معماری دست یافت. این پژوهش از نوع بنیادی و به صورت  کیفی و استقرایی انجام می شود که بخشی از آن مطالعه مروری است و از آنجایی که در رابطه با ایران در این زمینه مطالعه ای انجام نگرفته، بخش مربوط به ایران با کدگزاری و مقوله بندی روش نظریه زمینه ای انجام می شود. در پایان جمع بندی مطالعه نشان دهنده آن است که وجه تمایز شرق در حوزه حفاظت میراث، در توجه بیشتر به ناملموس ها و معنویات است که مغایرت هایی با برخی اصول مدرن حفاظت معماری مانند منشور ونیز که دربردارنده گرایش ماده گرایانه ست دارد. مفاهیم و باورهایی چون فناپذیری در شرق نقشی کلیدی در نگاه به میراث مادی گذشته داشته است. ایران نیز به عنوان یک کشور شرقی جنبه هایی از رویکرد شرقی را در سنت های حفاظت خود داشته و با ویژگی هایی چون تزئین بنای تاریخی از منحصربه فردی خاص خود نیز برخوردار است.
۱۱۰۴.

واکاوی اثرگذاری دگرگونی و تغییرات شهری بر دلبستگی مکانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: دگرگونی انتقال تغییرات شهری دلبستگی مکانی شهر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵۸ تعداد دانلود : ۲۰۸
بیان مسأله: مسئله ی اصلی پژوهش، تصور کاهش احساس پیوند میان شهروندان و محیط زندگی آن ها است. در واقع اگر به شهر، سرعت و میزان تغییرات شهری در ابعاد گوناگون کالبدی، عملکردی، اجتماعی و... دقت شود، عدم تطابق این تغییرات با فرآیندهای ادراکی انسان ها، تصور اولیه را تایید می کند. تغییرات محیط شهری به واسطه ی پیامدهای خواسته و یا ناخواسته گوناگون، باعث ایجاد چالش های بسیار می شوند. بررسی ها حاکی از آن است که تاثیر پیامدهای مذکور غالبا از جنبه های کمّی مورد مطالعه و برنامه ریزی قرار گرفته است. اما به تاثیر این پیامدها بر فرآیندهای اجتماعی و تعاملی انسان ها با محیط شهری به-خصوص دلبستگی مکانی، کمتر پرداخته شده است. هدف: بازیابی و معرفی نقش اجزای شکل دهنده ی دگرگونی، تغییرات شهری و دلبستگی مکانی و هم چنین تاثیر و رابطه آن ها بر یک دیگر را می توان به عنوان هدف اصلی پژوهش تعریف نمود. روش: برای پیشبرد پژوهش، به روش توصیفی و بر پایه مطالعات اسنادی، به بررسی آراء و نظرات صاحب نظران در ارتباط با تغییرات شهری و دلبستگی مکانی پرداخته می شود. در تحلیل یافته ها از روش تحلیل محتوای کیفی و نیز روش فراترکیب استفاده می گردد. منظور از روش فراترکیب، ترکیب تفسیرهای داده های مطالعات منتخب به منظور کشف مفاهیم و استعاره های جدید است. یافته ها: پی بردن به تفاوت ها و جایگاه هر یک از مفاهیم دگرگونی، انتقال و تغییرات شهری، به انواع فرآیند تغییرات شهری و روابط آن ها با یک دیگر، به عوامل موثر بر ادراک فرد از تغییرات محیط شهری، به مفهوم دلبستگی مکانی و عوامل موثر و اثرپذیر از آن و در نهایت ارائه مدل و چارچوبی برای پی بردن به چگونگی تاثیر مفاهیم مذکور، از یافته های پژوهش می باشد. نتیجه گیری: دگرگونی و تغییرات شهری بر رابطه افراد با مکان به خصوص بر دلبستگی مکانی تاثیرگذار است، و همچنین کیفیت، میزان و سرعت تغییرات با دلبستگی مکانی ساکنان شهر، ارتباطی خاص و معنادار دارد.
۱۱۰۵.

بررسی میزان همبستگی میان اندازه ی بناها در بلوک های شهری و بار سرمایشی و گرمایشی سالانه ی آن ها در شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مدل سازی پارامتریک بار گرمایش و سرمایش سالانه ی ساختمان چیدمان مجموعه ها

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۳ تعداد دانلود : ۱۴۶
طراحی بلوک های شهری، متاثر از پارامترهایی چون اندازه ی بناها، تعداد، شکل، هندسه و آرایش آن ها است که بر میزان مصرف انرژی ، تاثیر زیادی دارند. در این میان، بار گرمایش و سرمایش سالانه ی ساختمان ها، یکی از مهمترین شاخص ها در میزان تقاضای انرژی است. در پژوهش های پیشین کمابیش، اطلاعاتی در خصوص تاثیر تراکم، فشردگی، تخلخل و نظایر آن، فراهم شده است؛ اما، تصویر روشنی از تاثیر اندازه ی بناها در مصرف انرژی مجموعه های متشکل از چند بنا، در دست نیست. در این چارچوب، هدف این پژوهش، یافتن رابطه ی احتمالی میان نحوه ی توزیع اندازه ی بناها در یک مجموعه ی متشکل از چند بنا و بار گرمایش و سرمایش سالانه ی آن مجموعه می باشد. این پژوهش در سه مرحله انجام شده است. در مرحله ی اول، متغیرهای پژوهش، از جمله پارامترهای اندازه و چیدمان بناها و همچنین، بار گرمایش و سرمایش سالانه ی ساختمان، تبیین شده است. مرحله دوم به طراحی الگوریتمی مناسب جهت تولید اندازه ی بناها و چیدمان های مختلف در سایت، بررسی عوامل مداخله گر و حذف آن ها، شروط مسئله و شبیه سازی بار گرمایش و سرمایش چیدما ن ها اختصاص یافته است. این مرحله، با برنامه نویسی به زبان پایتون در محیط افزونه ی گرس هاپر در نرم افزار راینو و شبیه سازی مدل ها با استفاده از افزونه ی هانی بی و لیدی باگ در این نرم افزار انجام شده است. در مرحله ی سوم، به بررسی همبستگی میان این دو متغیر پرداخته شده است. تحلیل یافته های حاصل از آزمون همبستگی، حاکی از آن است که در منطقه ی مورد مطالعه، سرمایش فصول گرم نسبت به گرمایش فصول سرد بیشتر حائز اهمیت است. رابطه ی همبستگی منفی قوی میان بارهای سرمایش با واریانس اندازه ی بناها، نشان دهنده ی این است که هرچه تنوع اندازه ی قطعات در یک مجموعه بیشتر باشد، بار سرمایشی کمتری خواهد داشت. همچنین، رابطه ی مثبت بارهای سرمایش با کشیدگی اندازه ی قطعات، نشان دهنده ی این است که هرچه قطعات یک مجموعه، از نظر اندازه پراکنده تر باشند، در کاهش بار سرمایشی، مناسب تر عمل خواهند کرد.
۱۱۰۶.

تبیین عوامل و موانع توسعه فناوری اطلاعات و ارتباطات در دگردیسی فضا و مکان شهری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فناوری اطلاعات و ارتباطات فضا و مکان شهری مؤلفه سیاست بازدارنده سیاست پیشران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹۱ تعداد دانلود : ۲۱۴
بیان مسئله: بنیان های نظری توسعه ICT، با تمرکز بر مفهوم نامکانی و نازمانی دنبال می شوند. با این حال نتایج ایت نظریه ها، شواهد بسیاری در خصوص بروز تأثیرات متفاوت و متناقض ICTs بر فضا و مکان شهری در بستر شهرها را بیان می کند. ازاین رو به منظور یافتن ماهیت و جهت گیری تغییرات ناشی از توسعه ICT در شهر، سؤال اصلی مقاله حاضر، یافتن مؤلفه های اثرگذار بر توسعه این نوع فناوری ها است. بنابراین سؤال های تحقیق به منظور یافتن موارد ذیل تنظیم شده اند: 1) مقوله های اصلی توسعه ICT موثر بر شهر و فضا و مکان شهری؛ 2) مؤلفه های تقویت کننده توسعه ICT 3) مؤلفه های محدودکننده توسعه ICT 4) چگونگی ارتباط مؤلفه ها با مقوله ها. هدف: شناسایی عوامل و مؤلفه های اثرگذاری ICT بر شهر و فضا و مکان شهری و چگونگی این اثرگذاری و یافتن رابطه آن ها با مقوله ها، به منظور سیاست گذاری شهری تعیین شده است. روش: این پژوهش با روش کیفی مصاحبه از نخبگان به تعداد 15 نفر از متخصصان رشته های شهرسازی، جامعه شناسی و جغرافیای شهری تا حصول اشباع نظری، به صورت نیمه ساختاریافته، بر اساس پرسشنامه باز، انجام شده است. یافته ها: حاکی از وجود 6 مقوله اصلی (ارزشمندی مکان فیزیکی، مفهوم جدید زمان و مسافت، توسعه شهری مطلوب فناوری محور، آزادی فعالیت ها از مؤلفه مکانی، جایگزینی فعالیت های حضوری، ترافیک مطلوب شهری) مستخرج از ادبیات نظری، و 4 بعد (اجتماعی، سیاسی-اقتصادی، کالبدی و زیرساختی)، 36 مؤلفه اصلی و 121 زیرمؤلفه در قالب دو ویژگی تقویت کنندگی (64 مؤلفه) و محدودکنندگی (57 مؤلفه) توسعه ICT است. بر این اساس، سیاست گذاری منتج از این دو رویکرد، بر نظام شهرسازی شهرها تأثیرگذار است، و به طورقطع نظام مدیریت و برنامه ریزی شهری شهرهای ایران را نیز تحت تأثیر قرار می دهد. نتیجه گیری: پژوهش حاضر تلاش می کند عوامل، مؤلفه ها و سیاست های اثرگذار ICT بر فضا و مکان شهری را در دو راستای بازدارندگی و پیشران در قالب ماتریس های مفهومی چندگانه که گویای دسته بندی آن ها است، ارائه دهد.
۱۱۰۷.

رهیافتی نو در توسعه شهری مبتنی بر رویکرد حق به شهر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: توسعه شهری حق به شهر حق به تفاوت هانری لوفور

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۷ تعداد دانلود : ۱۶۱
بیان مسئله: حق به شهر مفهومی فضایی- اجتماعی و فراخوانی به سوی ایجاد شهری قابل زیست و عادلانه است؛ اما همان طور که مارکوزه بیان کرده است، مشخص نیست این شهر درنهایت چگونه خواهد بود. هدف: در این مقاله از طریق کاوش در مفهوم حق به شهر به دنبال ترسیم چارچوبی برای توسعه شهری هستیم، شهری که لوفور از آن به عنوان اثر هنری یاد می کند. روش: تحقیق حاضر از نوع کیفی است و از روش تحلیل محتوای کیفی جهت دار برای ترسیم چارچوبی جهت بسط مفهومی توسعه شهری از منظر نظریه حق به شهر استفاده شده است. منبع گردآوری داده ها، اسنادی است و از روش نمونه گیری هدفمند جهت گردآوری داده ها بهره گرفته شده است. رسیدن اشباع نظری برای رسیدن به هدف تحقیق با بررسی تعداد 155 مورد حاصل شد. یافته ها : نتایج نشان می دهد حق به تصاحب، حق به مشارکت و حق به تفاوت به ترتیب سه ضرورت اقتصادی، سیاسی و اجتماعی توسعه شهری را شکل می دهند. حق به تصاحب از دو مقوله کارکرد اجتماعی املاک و اراضی و حق به توزیع فضایی عادلانه تشکیل می شود. همچنین، حق به شهروندیت شهری، مشارکت دموکراتیک و حکمروایی دموکراتیک مقوله های اصلی حق به مشارکت را  تشکیل می دهند. سرانجام حق به تفاوت بعد نمادین توسعه شهری است که شامل مقوله های اولویت اجتماعی-فضایی، عدالت زیست محیطی، فضای شهری متنوع و سرزنده و حق به خلاقیت است. این مقوله ها تضمین کننده عدالت فضایی، دموکراسی و سرزندگی در توسعه شهری را فراهم می سازد. نتیجه گیری: الگوی توسعه شهری مبتنی بر حق به شهر مجموعه ای از مفاهیم و ابزارها را برای تغییرات بنیادین در فضای شهر بسط می دهد که امکان تصاحب و تولید جمعی فضا توسط ساکنان را بر اساس ارزش استفاده از آن فراهم کند. برای رسیدن به این اصل شهروندان باید عدالت فضایی، دموکراسی شهری و سرزندگی شهری را از مفاهیم حق به تصاحب، حق به مشارکت و حق به تفاوت مطالبه کنند. این حق هرچند به بخش های مختلفی اشاره دارد اما کاملاً درهم تنیده هستند و حق به یک کلیت است، نه مجموعه ای از حقوق منفرد و مجزا.
۱۱۰۸.

تبیین جایگاه فضای عمومی شهری در دو انگاره مصرف فرهنگی و تولید اجتماعی فضا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تولید اجتماعی فضا مصرف فرهنگی فضای عمومی شهری زندگی روزمره نظریه انتقادی شهری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷۸ تعداد دانلود : ۲۴۷
بیان مسئله: نگرش انتقادی به هژمونی سرمایه بر روابط انسانی در جامعه امروز آنگاه که با فضا پیوند می خورد، وارد محدوده مطالعات شهری شده و موردتوجه واقع می شود. از این منظر در مطالعه شهری فضا، به عنوان مفهومی مناقشه انگیز (پروبلماتیک)، دو دسته ادبیات تولید (اجتماعی) و مصرف (فرهنگی) فضا قابل تشخیص هستند که به نظر می رسد بیش از همه ذیل دو دیسیپلین مطالعات فرهنگی و اقتصاد سیاسی مورد بسط قرارگرفته اند. همچنین فضای عمومی که در کانون مطالعات طراحی شهری قرار دارد، طی سال های اخیر با نوعی فهم انتقادی آمیخته شده است. اینجاست که ماهیت میان رشته ای طراحی شهری، آن را ناگزیر از توجه توأمان به ادبیات تولید و مصرف فضا برای فهم عمیق تر تحول فضاهای عمومی در میانه تنازع نیروهای قدرت و مردم نموده است. هدف: پژوهش حاضر با هدف توسعه فهم انتقادی از فضای عمومی خصوصاً ذیل دانش طراحی شهری به کمک تطبیق ترکیبی دو انگاره نظری تولید اجتماعی و مصرف فرهنگی فضا برآمده است. روش: این جستار نظری با بررسی سلسله مراتبی از ریشه های فلسفی تا بروندادهای ملموس حاصل از مفاهمه دو انگاره فوق الذکر، تلاش می کند تصویری خوانا از جایگاه فضاهای عمومی شهری در قالب یک منظومه نظری ارائه نماید. یافته ها : یافته های مقاله چگونگی ارتباط مفاهیم موردتوجه سه دسته ادبیات تولید اجتماعی فضا، مصرف فرهنگی فضا و مطالعات انتقادی طراحی شهری را در سه سطح پارادایمی، نظری و عینی نشان می دهد. نتیجه گیری: این پژوهش نشان می دهد عرصه زندگی روزمره کانون مفاهمه دو انگاره مصرف فرهنگی و تولید اجتماعی فضا است؛ عرصه ای که بخش نمایانی از آن در فضاهای عمومی به عنوان میدان عمل طراحی شهری و میدان تبلور دائمی تولید و مصرف جاری است. بر این مبنا دانش طراحی شهری می تواند زندگی روزمره را از دریچه مفهوم همگن شدن فضا مورد خوانش قرار دهد؛ جایی که نیروهای بالادستی تولید انتزاعی در دیالکتیکی با نیروهای پایین دستی مصرف عینی، در حال تحول فضاهای شهری معاصر هستند
۱۱۰۹.

بازتعریف صنایع دستی معاصر ایران با رویکرد آینده پژوهی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: صنایع دستی معاصر صنایع خلاق آینده پژوهی توسعه پایدار کارآفرینی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۳ تعداد دانلود : ۲۲۲
  از ابتدای شکل گیری تمدن بشری، صنایع دستی به عنوان حیاتی ترین امکان برای حفظ و تداوم شرایط زیستِ بشر در خدمت انسان بوده و تا به امروز نیز حضور آن به عنوان امکانی برای تبیین هویت و معرفی فرهنگ غنی تمامی تمدن ها حائز اهمیت است. صنایع دستی همچنین در هر دورانی به فراخور تغییر شرایط زیست و نیاز جامعه، رویکردی جدید یافته و به نیازهای مادی و معنوی مخاطب، پاسخی متناسب می دهد. مجموع این ویژگی ها باعث می شود تا این مفهوم، نمونه ای کارآمد و مؤثر در زمینه صنایع خلاق و فرهنگی باشد. از سوی دیگر تنوع فنی و گستردگی اقلیمی آن تعاریفِ متعدد (و گاه مبهمی) برای صنایع دستی ارائه داده است. در این میان و با توجه به مفاهیم و مؤلفه های آینده پژوهی، به نظر می رسد هیچ یک از این تعاریف به ویژگیِ روزآمد بودن این هنر- صنعت(جنبه معاصر بودن) و تأثیر آن در ایجاد توسعه پایدار نپرداخته اند. لذا در این پژوهش بنیادی با رویکرد آینده پژوهیِ اکتشافی، تلاش می شود تا با مرور پیشران های مفهومی جهت نیل به توسعه پایدار، تعریفی علمی، نوین و راهبردی با هدف حفظ جایگاه صنایع دستی معاصر ارائه شود. در این مسیر، گردآوری داده ها، بر اساس مطالعات اسنادی و منابع کتابخانه ای در کنارِ روش میدانی (دلفی کلاسیک) است. نتیجه این پژوهش مبین آن است که وجه تمایز صنایع دستی معاصر با تعاریف سنتی، در ارتباط معنادار آن با صنایع خلاق است. در دنیایی که سرعت گذر زمان به حدی است که ارزش آن درک نمی شود، در اختیار گرفتن و خلق زمان، موهبتی است که با طراحی سناریوهایی آینده نگرانه، صنایع دستی معاصر را به راهکاری برای توسعه فرهنگی و اقتصادی بدل می کند. به این منظور می توان صنایع دستی معاصر را برای نسل امروز و مخاطبان فردا این گونه تعریف کرد: صنایع دستی پاسخی برخاسته از نیاز جامعه است که با ترکیبِ اخلاق و مهارتِ ناشی از تجربه، به تجلی شخصیتِ هر بوم می انجامد.  
۱۱۱۰.

رهیافتی بر جایگاه مدیریت تغییر در حفاظت از مناظر شهری تاریخی بررسی موردی: محدوده مرکزی بافت تاریخی قزوین(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: شهر تاریخی منظر شهری تاریخی تغییرات شهری مدیریت تغییر بافت تاریخی قزوین

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۵ تعداد دانلود : ۱۳۹
در یک قرن اخیر مناظر شهری تاریخی تحت تأثیر تحولات ناشی از عوامل اقتصادی، اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و البته در پی اجرای طرح های بالادستی، مداخلات و تغییرات اقلیمی، دچار تغییر شدند. در چنین شرایطی جلوگیری از چنین تغییری عملا غیرممکن شده و مدیریت این تغییرات در راستای حفاظت از شهر تاریخی ضرورت پیدا کرده است. این نوع از مدیریت به عنوان بخشی از فرآیند حفاظت شهری با تجزیه و تحلیل دقیق تغییرات و تأثیرات آن به کنترل و کاهش آثار سوء آن ها می پردازد. هدف از این پژوهش کاربست مدیریت تغییر در حفاظت از منظر شهری تاریخی قزوین است که از طریق شناخت ویژگی های بافت تاریخی و بررسی تغییرات، ارزیابی و آسیب شناسی آن تأمین شده است. همچنین تغییرات مناطق مسکونی، مناطق سبز و راه ها به طور خاص بین سال های 1335 تا 1398 با استفاده از نرم افزار ArcGIS10 مورد مقایسه قرار گرفتند. تغییرات رخ داده در محدوده تحت تأثیر اجرای طرح های توسعه شهری، با افزایش قطعات بلوک های مسکونی ضمن کاهش مساحت آن ها، از بین رفتن شبکه معابر ارگانیک بافت تاریخی، و همچنین با کاهش چشمگیر و پراکندگی فضای سبز روبرو شده است.
۱۱۱۱.

تغییر نام نیایشگاه های مهر به اماکن منسوب به سلیمان پیامبر (با نگاه به دو نمونه موردی پارسه، مسجدسلیمان)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ایزدِ مهر میترا جمشید سلیمان پارسه تخت جمشید مسجدسلیمان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۹ تعداد دانلود : ۱۸۰
بیان مسئله: در فرهنگ و تمدن ایران همواره شاهد آن بوده ایم که شخصیت ها و اماکن مقدس ایرانیان قبل از اسلام که بیشتر مرتبط با آیین مهر و اَناهیتاپرستی بوده دچار دگردیسی و در ادوار بعد مبدل به شخصیت ها و اماکن مقدس در باورهای جدید شده است. بناهای فراوانی از دوران تاریخی ایران باستان در ادوار تاریخی ایرانِ دورانِ اسلامی به جا مانده که نامشان مرتبط با سلیمان و یا سایر قدیسان و پیامبران یهود است؛ پرسش ما در این مقاله این است: چه عوامل تاریخی و چه قرابت هایی میان این اساطیر وجود دارد که این ابنیه وجه تسمیه اش به جمشید، شاه اساطیری ایران و قدیسان یهود مانند سلیمان نبی می رسد؟ هدف پژوهش : بررسی علل تبدیل و تغییر نام معابد مهر به اماکن منسوب سلیمان، پس از استیلای اعراب بر شاهنشاهی ایران ساسانی. روش پژوهش : این مقاله از نظر راهبردی کیفی و از لحاظ هدف کاربردی است که با استفاده از منابع کتابخانه ای و پردازش منابع تاریخی با رویکرد اسطوره پژوهی و با نگاه به دو بنای تاریخی (پارسه [تخت جمشید] و معبد شهر مسجدسلیمان) به  شیوه توصیفی-تحلیلی به انجام رسیده است. نتیجه گیری : پس از فتح ایران به دست اعراب مسلمان و الزام ایرانیان به گرویدن به دین جدید، مبانی ایدوئولوژی ایرانیان پیش از اسلام دچار تزلزل شد. بقای باورهای پیشین ایرانی نیاز به کسب مشروعیت از سوی دین جدید داشت و تنها راه حصول این مشروعیت ارتباط دادن الهیات ایرانی با شخصیت هایی نام برده شده در روایات اسلامی و کتاب مقدسشان بود. از این رو ذهن هوشمند ایرانی تلاش فراوانی در جهت حفظ هویت فرهنگی خویش انجام داد و این پویش بزرگ فکری و هوشمندی تاریخی اسباب آن شد که اساطیر ایرانی به یاری تفسیر و تأویل، به قدیسانی چون سلیمان پیامبر مرتبط شود و با انتساب معابد دینی خویش به انبیای یهود [که برای مسلمانان نیز مقدس بودند] آنها را از سیل تخریب و نابودی حفظ کنند. با این تحلیل چرایی انتساب بسیاری از اماکن باستانی ایران به سلیمان یا مادر سلیمان یا پیامبران دیگر یهود مشخص می شود.
۱۱۱۲.

مطالعه تطبیقی روایت «یوسف» در متون مقدس، ادبیات فارسی و نگارگری ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: روایت یوسف متون مقدس متون ادبی متون هنری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۱ تعداد دانلود : ۱۶۲
متنهای ادبی- هنری در بستر شکل گیریشان بهتر شناخته و رمزگشایی می شوند. رمزهای اثر بطور جدی متاثر از حوضچه های معنایی است که در آن تکوین می یابد. ازهمین رو یک متن در دوره های گوناگون دارای دلالت پردازیهای متفاوتی می شود. داستان یوسف، از داستانهایی است که در متون مقدس تورات و قرآن، هنر، ادبیات و عرفان دوره های مختلف مورد توجه قرار گرفته و در طول زمان و مستمر، هنرمندان نگارگر، شاعر و فیلمساز زیادی به آن پرداخته اند. این پژوهش با اهداف 1- شناسایی عناصر مورد توجه و مولفه های بکار رفته در روایت یوسف در متون مقدس، ادبیات فارسی و نگارگری ایرانی  و 2- شناسایی شباهتها و تفاوتهای این روایت در متون متفاوت ادبی، هنری و مقدس، به مطالعه این روایت می پردازد و به دنبال پاسخ به این سوالات است که 1- خرده روایتها و عوامل تاثیرگذار بر نحوه ارائه روایت یوسف در متون متفاوت کدامند؟ و 2- چه شباهتها و تفاوت هایی در ارائه این روایت در متون متفاوت ادبی، هنری و مقدس دیده می شود؟ این پژوهش به شیوه تحلیلی و تطبیقی انجام و جمع آوری مطالب به شیوه ی اسنادی می باشد. در تجزیه و تحلیل داده ها استفاده از روایت و خرده روایتها در قرآن و تورات، نسخه های طغانشاهی، قمی و جامی در ادبیات، نگاره بهزاد و سه نگاره از فرشچیان بررسی و با یکدیگر تطبیق داده شدند. نتایج نشان می دهد استفاده از خرده روایتها در طول زمان و بنا به مقتضیات فرهنگی-اجتماعی متفاوت بوده و هنرمندان ضمن تاکید بر اصل داستان ذکر شده در تورات و قرآن، عواملی مانند تاثیر متقابل جامعه و اسطوره بر یکدیگر، تغییر جامعه و فرهنگ و تاثیر آن بر دیدگاه هنرمند را در نظر گرفته و خرده روایت های متفاوتی را وارد گونه های هنری کرده اند.
۱۱۱۳.

جستجوی هویت فرهنگی در نمایشنامه « جو ترنر آمد و رفت » اثر آگوست ویلسون: رویکردی جامعه شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آگوست ویلسون «جو ترنر آمد و رفت» پیر بوردیو هویت نژادی نقد فرهنگی تمایز

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۷ تعداد دانلود : ۱۳۳
هدف مقاله ی حاضر بررسی عوامل مختلف فرهنگی لازم برای رشد فرهنگ و هویت آمریکایی های آفریقایی تبار در اوایل قرن بیستم آمریکا، آنگونه که در نمایشنامه ی « جو ترنر آمد و رفت» اثر آگوست ویلسون ارائه شده، می باشد و نقدی فرهنگی از این نمایشنامه ی به نام را در پرتو نظریه ی بی طرف و سیستماتیک پیر بوردیو ارائه می دهد. ویلسون یکی از نمایشنامه نویسان مطرح است که در این نمایشنامه نیروهای اجتماعی، تاریخی و اقتصادی را نشان می دهد که منجر به مهاجرت بزرگ آمریکایی های آفریقایی تبار از جنوب به شمال آمریکا شد، که یادآور مهاجرت اسرائیلی ها درکتاب مقدس است. او مردان و زنانی را به تصویر می کشد که سعی می کنند خود را از زنجیر های نامرئی بردگی و ظلم رها کرده و به دنبال زندگی جدید، رفاه، توانمندی، امنیت، فردیت و البته در نهایت هویت نژادی جمعی خود باشند. در نهایت، استدلال می شود که بدون تسخیر اشکال مختلف سرمایه چون سرمایه فرهنگی، تحصیلی و اقتصادی و رشد سلایق فردی و در نتیجه تمایز واقعی در یک محیط، تلاش این افراد برای ساختن هویت اجتماعی خود بیهوده است. اهمیت مقاله ی حاضر در این است که می توان  از دست آوردهای آن برای تحلیل سایر فرهنگ های تحت سلطه در سراسر جهان نیز استفاده کرد.
۱۱۱۴.

معاصرسازی سبز مجتمع کارخانه سیمان ری با تاکید بر اقتصاد چرخشی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: توسعه پایدار میراث معماری صنعتی معماری معاصر ایران بازکاربست همساز سبز میراث مشترک ایران و آلمان پایداری معماری معاصر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۷۲ تعداد دانلود : ۱۸۴
اهداف: هدف اصلی این پژوهش برقراری ارتباط مناسب بین مجموعه کارخانه صنعتی سیمان ری و مخاطبان از طریق تعریف فعالیت پایدار و افزایش منزلت فرهنگی و اجتماعی منطقه و ایجاد اقتصاد چرخشی و پویا است. بر اساس پیش فرض مقاله، ظرفیت مهم این کارخانه قرارگیری در فهرست میراث صنعتی مشترک ایران و آلمان است، که فرصت مناسبی برای بازکاربست همساز سبز این بنا محسوب می شود. روش ها: این پژوهش ماهیتی کاربردی دارد و با استفاده از روش کیفی- اقناعی نسبت به تبیین موضوع اقدام می نماید. چارچوب مفهومی پژوهش بر ترکیبی از نظریه های معماری و اقتصاد چرخشی بنیان نهاده شده است. پژوهش با مقایسه بایسته های معاصرسازی سبز با شاخص های اقتصاد چرخشی، راهکارهایی را برای موفقیت نمونه مورد مطالعه ارایه می دهد. یافته ها: دستاوردهای حاصل از تحلیل یافته نشان دهنده آن است که شناخت فرایندهای و ساختمان های کارخانه، با نگاه جامع به تعریف فعالیت های به روز و پایدار با در نظر گرفتن ده شاخص کلیدی مربوط به اقتصاد چرخشی، به بازکاربست همساز کارخانه سیمان ری همبسته است. یافته های پژوهش بر اهمیت رویکرد جامع مبتنی بر اقتصاد چرخشی تاکید می ورزد. نتیجه گیری: ارزش های میراث معماری صنعتی در سه حوزه اصلی زمان، مکان و اصالت با راهکارهای کاهش مصرف، استفاده مجدد و بازیافت می تواند با توجه خاص به گردشگری پایدار و اقتصاد فرهنگی افزایش یابد. معاصرسازی کارخانه سیمان ری و تبدیل آن به موزه میراث معماری صنعتی و آموزش صنعت به جامعه به عنوان یک مقصد گردشگری پایدار، فرصتی کلیدی برای تبدیل این نمونه از میراث صنعتی؛ به موتور محرک توسعه می باشد.
۱۱۱۵.

اصول طراحانه معماری بیوفیلیک در بیمارستان تخصصی قلب و عروق از منظر کیفیت سلامت بیماران

کلید واژه ها: طراحی بیوفیلیک معماری بیوفیلیک بیمارستان تخصصی قلب و عروق کیفیت سلامت بیماران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۸۶ تعداد دانلود : ۲۱۰
امروزه به دلیل افزایش بیماری های قلب و عروق، بیمار زمان طولانی را در بیمارستان می گذرانند؛ از این رو بیمارستان به عنوان ظرفی برای درمان و بهبود بیمار اهمیت می یابد. در دنیای مدرن که اکثر فضاهای درمانی به تکنولوژی و پیشرفت متدهای پزشکی متکی است، طبیعت و نقش آن به عنوان عاملی موثر بر درمان و سلامتی انسان، کمتر مورد توجه قرار گرفته و در نتیجه محوطه بیمارستان ها به فضاهایی خشک و بی روح تبدیل شده است. نیاز انسان به برقراری رابطه با طبیعت فطری و غیرقابل انکار است. از لحاظ روانشناسی محیطی، طبیعت سبب آرامش و آسایش جسمی، روحی و روانی انسان می شود. در این میان رویکرد طراحی بیوفیلیک به دلیل برقراری رابطه ای تنگاتنگ میان انسان و طبیعت می تواند در محیط چنین بیمارستان هایی موثر باشد. بیوفیلیک تلاشی است برای از بین بردن شکافی که بین معماری مدرن و نیاز انسان ها به برقراری ارتباط با جهان طبیعی بوجود آمده است. تاثیر اصول طراحانه معماری بیوفیلیک بر کیفیت سلامت بیماران در بیمارستان تخصصی قلب و عروق، هدفی است که پژوهش حاضر در پی انجام آن است. روش تحقیق حاضر کیفی و داده ها با ابزار کتابخانه ای از طریق کتب و نشریه های تخصصی گردآوری شده است. نتایج نشان می دهد اصول معماری بیوفیلیک، بر بسیاری از شاخصه های سلامتی تاثیرگذار است و فواید بسیاری بر کیفیت سلامت و کاهش مدت زمان درمان دارد. نتایج این تحقیق می تواند مورد استفاده طراحان برای ایجاد تسریع در روند بهبود بیماران قلبی از طریق بالا بردن آرامش روانی و امید و کاهش اضطراب و افسردگی حاصل از بیماری، قرار گیرد.
۱۱۱۶.

بررسی مکان از منظر هرمنوتیک فلسفی هایدگر (مطالعه موردی: فرهنگسرای نیاوران)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مکان هرمنوتیک فلسفی هایدگر دازاین فرهنگسرای نیاوران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۱۴ تعداد دانلود : ۲۵۶
در دوران معاصر، انسان ها موفق به کشف زوایایی از مقوله هرمنوتیک شده اند که همیشه در حال انجام آن بوده اند، ولی کمتر به آن توجه کرده اند. هرمنوتیک فلسفی به معنای دقیق کلمه، مشخصا به فهم اشاره می کند و آن هم، فهم خالص است. در فرآیند ادراک و فهم هر مقوله ای اصولا دو سویه وجود دارد. یک سویه در اثر و یک سویه در مخاطب. دنیای هرمنوتیک فلسفی هایدگر مربوط به زبان مخاطب و نحوه برخورد او با اثر است. ارتباط بین مخاطب و اثر یک ارتباط فلسفی می باشد. بحث مکانمندی یکی از محورهای اصلی هرمونتیک هایدگر است. تلاش برای تطبیقی کاربردی آن با مکان های کنونی می تواند زمینه را برای بهره جویی بهتر انسان از مکان در معماری مدرنفراهم سازد. پژوهش حاضر از روش استدلال منطقی با تکیه بر روش پژوهش کیفی و توصیفی و تحلیلی با دیدگاه هرمنوتیک فلسفی انجام گرفته است. گردآوری اطلاعات در دو دسته اسنادی (کتابخانه ای) و میدانی بوده، محقق با انجام مصاحبه های باز و عمیق با کشف ابعاد تقریب از طریق خوانش متون به اشتراک گذاشته از روایت مکان هایدگر و شولتز و کاربران، می توان به مدلی برای ارائه الگوها و مؤلفه های کیفی مؤثر بر فضاهای معماری در فرایند فهم مکان و احساس این همانی با فضا دست یابیم. مؤلفه های به دست آمده از یافته های تحقیق برای فهم مکان فرهنگسرای نیاوران شامل: جهت یابی، شناسایی، خط آسمان، دیالکتیک بیرون و درون، هندسه و محیط که میزان تأثیرگذاری این مؤلفه ها را در فرایند خلق مکان می توان خوانش کرد. اهداف پژوهش: 1.بررسی مکان از منظر هرمنوتیک فلسفی در معماری. 2.بررسی مکان مندی دازاین با توجه به فرم، فضا و مکان در فرهنگسرای نیاوران سؤالات پژوهش: مکان از منظر هایدگر در معماری ب اساس چه مؤلفه هایی شکل می گیرد؟ هرمنوتیک فلسفی هایدگر چگونه در فرهنگسرای نیاوران نمود پیدا می کند؟
۱۱۱۷.

معناشناسی ماهیت نگاره های معماری سنتی و تأثیر هویّتی آن در جهانی شدن شهر یزد (مورد مطالعاتی : خانه ملک زاده)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: معماری سنتی هویت معناشناسی خانه ملک زاده نگاره

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۶ تعداد دانلود : ۱۳۳
بافت های تاریخی شهرهای ایرانی- اسلامی با ارزش کالبدی و فرهنگی نهفته در خود، از هویت شهری بالایی برخوردار هستند. شهر یزد از جمله شهرهای است که از بافت تاریخی و معماری منحصر به فردی برخوردار است. بازشناسی  نگاره های موجود در معماری آن می تواند بخشی از این هویت تاریخی را معرفی کند. در همین راستا، پژوهش حاضر که از نوع تحقیقات کیفی و توصیفی است و در آن از مطالعات اسنادی بهره گرفته شده، با روشی پیماشی تلاش دارد تا با استناد به دو رویکرد "دید مکانی" (هستی شناسی) و "معنای مکان" (پدیدارشناسی) محیط زیسته را در جهانی شدن شهر یزد و خاصه نمونه مورد مطالعه پژوهش، خانه ملک زاده مورد کنکاش قرار داده و هر بخش را با عناصر هویت سازی که معماری به فرد منتقل می کند، تبیین و ارزیابی نماید؛ در حقیقت محقق از میان نیازهای روانشناختی، دو نیاز "ابراز وجود" و "احراز وجود" را مورد تاکید قرار داده و تلاش دارد تا با روش «تئوری برخاسته از زمینه»، به شناسایی معیارهای خانه های سنتی یزد در پاسخگویی به این نیازها بپردازد. نتیجه حاصل نشان می دهد، تأثیری که عناصر هویت ساز معماری ایرانی اسلامی در غالب خانه های سنتی در بافت های تاریخی بر جهانی شدن شهر یزد می گذارد، در جستجوی هستی شناسی و شناخت شناسی در هویت و فرهنگ شهر است. اهداف پژوهش: تبیین و بررسی مؤلفه های هویت دهنده به معماری سنتی شهر یزد و جستجوی عناصر موثر آن در جهانی شدن این شهر. ارائه راهکاری برای زدودن بحران های ایجاد شده در معماری خانه های معاصر شهر یزد. سؤالات پژوهش: طرحواره های معماری سنتی شهر یزد چه نقشی در ماهیت این شهر و ثبت میراث فرهنگی جهان دارند؟ چگونه می توان با استناد به طرحواره های معماری سنتی یزد بحران هویتی فرهنگی ایجاد شده در خانه های معاصر این شهر را در ردایی مدرن برطرف نمود؟
۱۱۱۸.

سوگردانی از ساحت صنعت به ساحت هنر؛ امکان نجات بخش زمانه ما از نگاه هیدگر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: گشتل پوئسیس هنر صنعت تقدیر انکشاف سوگردانی چرخش

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۰ تعداد دانلود : ۱۹۵
  هیدگر در رساله پرسش از تکنیک ضمن صحیح دانستن تعریف های موجودشناسانه از صنعت یعنی صنعت به مثابه مجموعه ابزارآلات و وسایل یا فعالیت هدفمند انسانی، معتقد است این تعریف ها به هیچ وجه ذات یا حقیقت صنعت را به دید نمی آورند. در نگاهی وجودشناسانه، وی صنعت را - به مانند هنر- نحوی انکشاف وجود به واسطه آدمی میداند و عقیده دارد برخلاف هنر که انکشافی به نحو پوئسیس یعنی تحقق حقیقت وجود در موجودات است، صنعت انکشافی به نحو گشتل یعنی ظاهرشدن موجودات به عنوان منابع قابل بهره برداری است. هیدگر در این رساله گشتل را تقدیر انکشاف در عصر کنونی دانسته و مخاطرات آن را برای زمانه ما برشمرده است. اما درعین حال بین سرنوشت و تقدیر تفاوت قائل شده و بر این باور است که چنانچه بشر امروز خطر گشتل را - که بیش از همه متوجه سرشت انسانیاش است - به عمق جان دریابد، سوگردان خواهد شد. به عقیده وی با سوگردانی یا چرخش به سوی وجود، نسبت آدمی با وجود - از بُعد ُ به قرب- تغییر خواهد کرد و امکان تغییر تقدیر زمانه - از گشتل به پوئسیس- و در نتیجه امکان نجات از خطر گشتل در عصر جدید ّ میسر خواهد شد.
۱۱۱۹.

تحلیل بازتاب نقشمایه های تزئینی محراب مسجد جامع اصفهان در تزئینات رحل ایلخانی موزه ی متروپولیتن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: رحل ایلخانی مسجد جامع اصفهان محراب اولجایتو نقوش تزئینی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹۲ تعداد دانلود : ۲۰۴
  محراب اولجایتوی مسجد جامع عتیق اصفهان و رحل منسوب به حسن بن سلیمان الاصفهانی موجود در موزه ی متروپولیتن هر دو از آثار دوره ی ایلخانی هستند که دارای نقشمایه های زیبا و اصیل ایرانی- اسلامی هستند. غنای نقوش تزئینی دو اثر و تاریخ ساخت مشترک آنها، ضرورت انجام پژوهش را ایجاب کرده است. شناسایی انواع نقوش تزئینی رحل ایلخانی و محراب اولجایتو و وجوه اشتراک و افتراق و شناخت تأثیرات و بازتاب نقوش تزئینی در دو اثر، اهداف پژوهش حاضر است. سؤالات پژوهش چنین است: .1چه نوع نقوشی در تزئینات دو اثر رحل ایلخانی و محراب اولجایتو وجود دارد؟ .2چه وجوه اشتراک و افتراقی در بین نقوش دو اثر وجود دارد؟ در پژوهش پیشرو اطلاعات کتابخانه ای و اسنادی با رویکرد توصیفی- تحلیلی و تطبیقی مورد مطالعه قرار گرفته است . نتایج پژوهش نشان میدهد که نقوش تزئینی محراب اولجایتو شامل نقوش گیاهی اسلیمی و ختایی، هندسی و خطی است و نقوش تزئینی رحل ایلخانی شامل درخت سرو، گلدان، محراب، اسلیمی، ختایی، هندسی و خطی است. به طورکلی نقوش رحل ایلخانی از تنوع بیشتری برخوردار است نقوش رحل ایلخانی متأثر از نقوش تزئینی محراب اولجایتو بوده است و این امر نشان دهنده تأثیر متقابل هنر معماری و هنر صناعی چوبی در دوره ایلخانی است.
۱۱۲۰.

انطباق تحولات نظری پیت موندریان با عناصر نقاشی نئوپلاستیک طی بازه زمانی 1927تا 1944(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: پیت مو ندریان اصول نئوپلاستیسیزم نقاشی نئوپلاستیک عناصر نقاشی نقاشی انتزاعی ناب

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۱ تعداد دانلود : ۱۶۵
  علیرغم نقش کلیدی پیت موندریان ( )1872-1944در تحقق کامل اهداف نقاشی انتزاعی، در تحقیقات گذشته کمتر به اصول مطرحشده نقاشی نئوپلاستیک اشاره شده است. به منظور رفع این خلأ، مقالۀ حاضر بر آن است تا یافته های تحقیقی جامع بر تحولات نظری موندریان نسبت به عناصر نقاشی نئوپلاستیک در بازۀ زمانی 1927تا 1944ارائه کند. این مقاله در پی بررسی درستی این فرضیه است که تحلیل تطبیقی نقاشی ها و نوشته های موندریان به موازات هم مخاطب را به درک بهتری نسبت به چرایی تحولات بصری در ظاهر نقاشی های نئوپلاستیک میرساند. به منظور اعتبارسنجی فرضیه مذکور، از یکسو نقاشی های نئوپلاستیک در دوره های مختلف بر پایه رویکردی فرمالیستی مورد تحلیل بصری قرار گرفته، و از سوی دیگر نوشته های نظری موندریان براساس روش بینامتنی مورد واکاوی قرار گرفته تا تغییرات دیدگاههای نظری او نسبت به خصوصیات و نقش عناصر نقاشی نئوپلاستیک در دوره های مختلف تبیین و مشخص گردند. نتایج این بررسی ها نشان میدهد، دیدگاه های موندریان در دوره میانی ( )1927-1931و بالأخص دوره متأخر ( )1932-1944که تغییرات قابل توجهی در ظاهر نقاشی های نئوپلاستیک او ایجاد شده، نسبت به نظرات او پیش از ،1926به ویژه نسبت به اصل اول نئوپلاستیسیزم، دستخوش تغییرات زیادی شده است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان