فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۲۰ مورد.
۱.

وجود محمولى

کلید واژه ها: کانت ملاصدرا وجود محمولى معدوم مطلق قاعده فرعیه هلیه بسیطه محمول انضمامى وجود رابطه وجود رابطى

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی عصر جدید کانت تا ابتدای دوره معاصر ایده آلیسمِ آلمانی (قرون 18 و 19)
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه تطبیقی
  3. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) فلسفه قاره ای متافیزیک باوری معاصر
  4. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی معرفت شناسی
تعداد بازدید : 224
چکیده در این مقاله به بررسى پاسخ‏هاى مختلف به این پرسش پرداخته‏ایم که آیا مفهوم «وجود» در قضایاى هلیه بسیطه، مانند «خدا هست‏» ، محمول است . روشن شدن این مسئله مى‏تواند اعتبار یا عدم اعتبار براهین وجودشناختى و حتى جهان‏شناختى را روشن کند . در بخش اول، مقاله آرا، ادله و نتایج مسئله از دیدگاه فیلسوفان غربى مطرح و بررسى شده است و بخش دوم، به بررسى آرا، ادله و نتایج مسئله به صورت مقایسه‏اى بین فیلسوفان غربى و مسلمان مى‏پردازد .
۲.

تحلیل و بررسى جهان‏بینى پویشى وایتهد

نویسنده:

کلید واژه ها: زمان مکان ارگانیسم واقعیت وحدت پویش ثبات و حرکت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 401
چکیده هستى‏شناسى و جهان‏شناسى از جمله مباحث مهم و دیرینه فلسفى است که همواره ذهن فلاسفه را به خود مشغول داشته است. در دوره جدید، به ویژه پس از رواج فلسفه انتقادى کانت، تدریجاً مسائل جهان‏شناسى کنار نهاده شد و توجه عمده متفکران به مسئله معرفت‏شناسى جلب شد. وایتهد از جمله فیلسوفان و اندیشمندان نادر قرن بیستم است که دوباره به احیاى پرسش‏هاى مهم مابعدالطبیعه مى‏پردازد. او هر چند مسائل سنّتى مابعدالطبیعه، مثل وحدت و کثرت، ثبات و حرکت و زمان و مکان را مطرح مى‏کند، در ارائه راه‏حل براى آنها، به هیچ وجه در چارچوب نگرش فیلسوفان پیشین، مانند ارسطو، باقى نمى‏ماند. ادعاى اصلى وایتهد این است که مى‏خواهد بر اساس یافته‏هاى ریاضیات، به ویژه فیزیک جدید، رویکردى دوباره و نوین به مسائل مهم و سنّتى مابعدالطبیعه داشته باشد. وى ماحصل یافته‏هاى خود را در جهان‏بینى ارگانیکى‏اش سامان مى‏دهد و در این جهان‏بینى موضوعاتى چون وحدت و کثرت، ثبات و حرکت و زمان و مکان، تبیین جدید و دوباره مى‏یابند.
۳.

گذر از متافیزیک / عباسعلى امیرى(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: دازاین هایدگر فلسفه انسان متافیزیک هستى

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی یونانِ باستان و روم سقراط تا ارسطو افلاطون (428-348 ق.م)
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) فلسفه قاره ای متافیزیک باوری معاصر
  3. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی متافیزیک
  4. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی معرفت شناسی
تعداد بازدید : 210 تعداد دانلود : 484
هایدگر معتقد است افلاطون با نظریه مُثُل و روى گردانى از حقیقت به صدق، سنگ بنایى را گذاشت که بر تمام تاریخ متافیزیک تأثیر داشت. تفکیک میان فاعل شناسا و متعلق شناسایى در فلسفه پس از افلاطون ادامه یافت و در فلسفه دکارت به نقطه اوج خود رسید. سوبژکتیویته حاصل از چنین تمایزى، سیطره اى تام و تمام بر انسان داشت و او را از جایگاه خود کنار زد و به ظهور تکنولوژى و علم جدید انجامید و بى خانمانى را براى انسان معاصر به ارمغان آورد. هایدگر راه رهایى از سیطره سوبژکتیویته را بازگشت به دیدگاه فیلسوفان پیشاسقراطى مى داند و پرسش از هستى را در اولویت طرح فلسفى خود قرار مى دهد. از دیدگاه هایدگر تنها موجودى که مى تواند از هستى پرسش کند، دازاین است که با در جهان بودن در هستى غوطه ور است و مى تواند معناى آن را درک کند. طرح هایدگر به گونه اى است که فلسفه اسلامى را نیز دربر مى گیرد. ازاین روى پیش از هر گونه تطبیق و مقایسه میان این دو فلسفه، باید به نقدهاى بنیادین هایدگر بر متافیزیک توجه لازم و کافى مبذول داشت تا از هر گونه رهزنى شباهت ها و تمایزها دور مانیم.
۵.

در جست و جوی امر قدسی: چیستی امر قدسی در میان سنت گرایان با تأکید بر آرای رنه گنون، فریتهوف شوان و سیدحسین نصر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: حکمت خالده رنه گنون امر قدسی سنت گرایان سیدحسین نصر فریتهوف شوان

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) فلسفه قاره ای متافیزیک باوری معاصر
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
  4. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی الهیات فلسفی
تعداد بازدید : 59 تعداد دانلود : 364
مفهوم «امر قُدسی» اصلی ترین مفهومی است که مکتب موسوم به «سنت گرایی» بر آن تأکید دارد و درک آن متناظر با درک مضامین اصلی این مکتب است. در این مقاله، کوشش شده است تا با ایضاح این مفهوم و بررسی رابطه ی آن با مفاهیمی نظیر سنت، تجدد، وحدت متعالیِ ادیان، طبیعت و انسان و حکمتِ خالده، جهان بینی و نگاه آن ها به دین تبیین گردد. این تحقیق محدود به بررسی آرای سه تن از مشهورترین نویسندگانِ سنت گرا، رنه گنون، فریتهوف شوان و سیّدحسین نصر است. نتیجه ی نهایی این تبیینْ فهم و درک دعوت سنت گرایان به بازگشت به سنت و جست و جوی امر قدسی در جهان مدرن است.
۶.

تأملی بر معنای مرگ اندیشی در فلسفة هایدگر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: هایدگر هستی شناسی پیش دستی هستی شناسی تودستی مرگاندیشی هستندههای تودستی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) فلسفه قاره ای متافیزیک باوری معاصر
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی متافیزیک
تعداد بازدید : 531 تعداد دانلود : 498
مقالة حاضر سعی می کند تا مسألة مرگ را از دریچة تازة هستی شناسی تودستی مورد بررسی قرار دهد. منظور ما از هستیشناسی تودستی نحوهای از مواجهه با هستنده های تودستی (هستی های ابزاری) و افقهای انضمامی حیات است که در تفکر مارتین هایدگر بسط پیدا کرده است. این هستی شناسی که به نظر ما روش خاص هایدگر در بررسی هر موضوعی است، موضوعات و افقهای حیات انسانی را در بستری عملی و درگیرانه مورد بررسی قرار می دهد. یکی از این افقهای انضمامی هستی شناسی تودستی، مرگ است که به علت اهمیت قاطع بر حیات بشر و تأثیر عظیم بر جهان بینی انسان شایسته است که مورد تحلیل دقیق قرار گیرد. برای رهیابی صحیح به مسأله مرگ در فلسفة هایدگر و نشان دادن تمایز مرگ اندیشی هایدگر و سنّت متافیزیک، مرگ اندیشی را در دو هستی شناسی پیش دستی و هستی شناسی تودستی مورد بررسی قرار می دهیم. منظور از هستی شناسی پیش دستی شیوة غالب مرگ اندیشی در سنت متافیزیک از افلاطون تا نیچه است؛ سپس مرگ اندیشی هستی شناسی تودستی را در سه دورة تفکر هایدگر بررسی می کنیم. بنابراین پرسش راهنمای سراسر این پژوهش این است که هستی شناسی تودستی یا به عبارت بهتر شیوة مواجهة عملی و درگیرانه با افقهای انضمامی به روی ما می گشاید؟ سعی می کنیم تا حد توان پاسخگوی پرسش فوق باشیم.
۹.

تأمّلاتى در فلسفه مسیحى

نویسنده: مترجم:
حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 398
چکیده مسئله اساسى در این مقاله جست‏وجوى پاسخى در خور این پرسش است که آیا مى‏توان به درستى از فلسفه‏اى با وصف مسیحى سخن گفت؟ نویسنده با بیان سابقه این مسئله در میان متفکران مسیحى و طرح آرا و انظار موافق و مخالف آن تلاش مى‏کند تا با ارائه تصویر درستى از مسئله، به ارزیابى دیدگاه‏هاى مختلف در این زمینه، به‏ویژه دیدگاه پلانتینگا بپردارد. به نظر مى‏رسد مباحث این مقاله براى علاقه‏مندان به فلسفه اسلامى سودمند باشد.
۱۲.

حضور و عالمداری در ملاصدرا و هایدگر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: هایدگر حضور علم حضوری ملاصدرا عالمداری

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه تطبیقی
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) فلسفه قاره ای متافیزیک باوری معاصر
  3. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی متافیزیک
  4. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
  5. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
  6. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
  7. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی هستی شناسی
تعداد بازدید : 621 تعداد دانلود : 894
علم حضوری انسان به خودش، بنیان حضور وی نزد خود و شهود مستقیم هستی است. ملاصدرا با تکیه بر نفس به عنوان هستی که عین شناسایی و قلمرو تلاقی وجود و علم است، آدمی را از ورطه تقابل غیرقابل رفع ذهن و عین نجات می دهد. آدمی با حضور نزد خود، هستی خویش را متصل به عالم خارج می یابد. یافتن خود در میان موجودات و داشتن نسبت خاصی با هستی، به معنای داشتن «عالم» است. هایدگر نیز با تکیه بر نسبت خاص انسان با هستی و توانایی انسان بر تفسیر و ارزیابی هستی و فرارفتن از هستی، مسئله حضور و عالمداری را مطرح می کند. بنابراین می توان گفت حضور آدمی نزد خود، بنیان عالمداری اوست و از این لحاظ، ملاصدرا و هایدگر مشابهت بسیاری به یکدیگر دارند.
۱۳.

بررسی مفهوم زمان نااصیل (مبتذل) در هستی شناسی بنیادین هایدگر و ناکامی وی در فراروی از فهم مابعدالطبیعی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مابعدالطبیعه زمان مندی پروا برون خویشی زمان جهانی زمان نااصیل (مبتذل) چرخش

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 417 تعداد دانلود : 958
هایدگر در هستی و زمان با تحلیل هستی شناختی- اگزیستانسیال زمان مندی دازاین در پی طرح معنای هستی است. وی در بخش نخست کتاب، پروا را به عنوان معنای هستی دازاین طرح می کند و ساختار سه وجهی، متکثر و بندبند آن را نشان می دهد و در بخش دوم با طرح مسأله زمان مندی به عنوان معنای پروا سعی می کند تا زمان مندی را به عنوان بنیاد وحدت این ساختار متکثر و معنای هستی دازاین نشان دهد. خاستگاه تحلیل هایدگر تقسیم هستن دازاین به اصیل و غیراصیل است و در زمان مندی نیز در پی تحلیل زمان مندی اصیل و غیراصیل می رود. هایدگر در ادامه مفهوم غالب مابعدالطبیعی از زمان به عنوان توالی آنات یکسان و مسطح را مفهومی زمان نااصیل (مبتذل) می داند و آن را بنیاد یافته در زمان مندی غیر اصیل معرفی می کند. در این مقاله در نظر است تا نشان داده شود که تلاش هایدگر در فراروی از فهم مابعدالطبیعی موفق نیست؛ چرا که تحلیل خود وی نیز مبتنی بر خواست دازاین در فراروی از عدم اصالت به اصالت است و هم چنان در دایره اصالت فاعل شناسایی (سوبژکتیویسم) و به تبع مابعدالطبیعه قرار دارد. در نهایت نشان خواهیم داد که فروکاست طرح هستی و زمان به اراده و خواست دازاین علت اصلی شکست هستی و زمان و طرح چرخش در اندیشه هایدگر است.
۱۵.

نقد هیدگر بر مفهوم جهان در فلسفه دکارت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: دازاین سوژه تکنولوژی جهان تصویر جهان در جهان هستن امر تودستی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی عصر جدید دکارت تا کانت عقل باوری ( قرون 16 و 17)
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه تطبیقی
  3. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) فلسفه قاره ای متافیزیک باوری معاصر
تعداد بازدید : 750 تعداد دانلود : 683
یکی از مهم ترین فیلسوفان مورد توجه هیدگر در طول کار فکری اش دکارت است. هیدگر در مواضع مختلفی با دکارت مواجه می شود و او را مورد نقد قرار می دهد. یکی از مهم ترین مفاهیم دکارتی که مورد انتقاد هیدگر قرار می گیرد، مفهوم «جهان» است. نزد دکارت جهان به کمیّت و امتداد تقلیل می یابد و بدل به ابژه ای می شود که تنها در نسبت با سوژه معنا و منزلت دارد. هیدگر در هستی و زمان تصور جدیدی از جهان را طراحی می کند و به نقد تصور دکارتی جهان می پردازد. جهان هیدگر درواقع شبکه ی روابطی است که زندگی دازاین را برمی سازند. دازاین در جهان قرار دارد نه جهان در ذهن دازاین. جهان زمینه ای است که در آن برقرارکردن نسبت با امر تودستی ممکن می شود و معنا می یابد. پس از این، در چند اثر از دوران متأخر نیز هیدگر مفهوم دکارتی جهان را نقد می کند. هیدگر در نوشته هایی همچون «عصر تصویر جهان» و «پرسش از تکنولوژی»، از بدل شدن جهان به تصویر و منبع انرژی یاد می کند که درواقع محصول تصور دکارتی از جهان هستند. در این مقاله بر آن ایم مفهوم جهان را در اندیشه ی این دو فیلسوف مطالعه کنیم و در این اثنا انتقادات هیدگر به تلقی دکارتی و نتایج برآمده از آن برای دنیای مدرن را، با ابتناء به سه اثر یادشده از وی، مورد بررسی قرار دهیم.
۱۹.

نقد برداشت گایر از رد انگاره نگری کانت(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: بازنمایی استعلایی ظهور شی‏ء فی نفسه وحدت آگاهی انگاره نگری شیء پدیداری

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی عصر جدید کانت تا ابتدای دوره معاصر ایده آلیسمِ آلمانی (قرون 18 و 19)
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) فلسفه قاره ای متافیزیک باوری معاصر
  3. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی متافیزیک
تعداد بازدید : 730 تعداد دانلود : 99
این نوشته تلاشی است برای نشان دادن این نکته که نگاه گایر در کتاب رد انگاره نگری کانت با طرح اینکه مکان به شیء فی نفسه قابل اطلاق است تا چه اندازه بر فهمی غیرکانتی و غیر منطبق با نگاه فلسفی کانتی بنا شده و چگونه با همین برداشتِ غیرکانتی انگاره نگری کانتی را واقعگرایانه[1] فهمیده، درحالی که همه ویژگی بروز اندیشه فلسفی کانت به اینست که شیء فی نفسه یا وجود بیرون از سوژه هست ولی هیچ شناخت پدیدارانه ای از آن ممکن نیست و از همین رو مکان بدان قابل اطلاق نیست. تلاش خواهد شد با رجوع به متن کانت روح اندیشه وی آشکار و از آن طریق فهم تجربه نگرانه[2] گایر را با تردیدی فلسفی مواجه کرد. برای دفع مطول شدن، مقاله پیش رو تنها به فهم گایر از ویراست دوم نقد نخست کانت نظر داشته، به بخش دیگری از کتاب وی که به آثار متاخر کانت Nachlass استناد کرده نظر نداشته، زیرا روح استدلال وی در آن بخش نیز بر همان فهم تحلیل شده در این مقاله استوار است.
۲۰.

«الهیات تخریب» نگاهی بر خاستگاه و ماهیت تفکرات دینی هایدگر متقدم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: هایدگر تخریب الهیات سنـتی اصیل بودن الهیات تخریب سنت اولیه مسیحی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) فلسفه قاره ای متافیزیک باوری معاصر
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی الهیات فلسفی
تعداد بازدید : 368 تعداد دانلود : 325
وضعیت نابسامان اجتماعی، سیاسی و فرهنگی اروپا (و به ویژه آلمان) در آغاز سده بیستم، هایدگر جوان را به سمت و سوی این پرسش فراخواند که: « نقش و مسئولیت یک متفکر در جامعه چیست؟» او در این زمینه نقش مهمی را برای تعالیم، عقاید و علایق دینی شخصی خود قائل بود، چرا که احساس می کرد با ایجاد تعامل میان دین و فلسفه، می توان میراث فکری و فرهنگی واحدی را برای کل مردم اروپا به وجودآورد و از این طریق مسئولیت خود را به عنوان یک متفکر در برابر آن وضعیت ناگوار ایفا کرد. راهکار او برای این منظور طرح «الهیات تخریب» بود. الهیات تخریب این امکان را فراهم می کرد تا او گذشته (سنت اولیه مسیحی) را هم به عنوان معیار انتقاد حال (سنت متزلزل فلسفی و دینی غرب) و هم امکانی برای زندگی آینده (اصیل بودن) تبدیل کند. بنابراین، در تحقیق حاضر نشان می دهیم که راهکار هایدگر برای ایجاد میراث فکری و فرهنگی واحدی که در نهایت به شکل گیری الهیات تخریب منجر می شود، از یک طرف موجب همدلی یا دیالوگ او با سنت اولیه مسیحی و برخی شخصیت های بزرگ آن (از قبیل پولس، اگوستین، اکهارت، لوتر، شلایرماخر و کیرکگارد) می شود و از طرف دیگر زمینه را برای انتقاد جدی از الهیات و فلسفه سنتی (یا آنچه هایدگر آن را ماهیت انتو تئو لوژیکی غرب می نامد) مهیا می کند.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان