فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۱ تا ۸۰ مورد از کل ۴۱۸ مورد.
حوزه های تخصصی:
نقش زیست نشانگرهای التهابی بیماری های قلبی-عروقی در افراد دیابتی در پی اجرای تمرینات ورزشی نامشخص است، ازاین رو هدف پژوهش حاضر، بررسی نقش پیش التهابی رزیستین و CRP به دنبال اجرای تمرینات هوازی و مقاومتی در بیماران مبتلا به دیابت نوع 2 بود. 40 نفر از زنان مبتلا به دیابت نوع 2، به طور تصادفی در گروه های تمرین هوازی (14 نفر)، مقاومتی (13 نفر) و کنترل (13 نفر) قرار گرفتند. گروه هوازی (تمرین هوازی را هر جلسه 50 -20 دقیقه، با شدت 70-50 درصد حداکثر ضربان قلب)، گروه مقاومتی (تمرین مقاومتی را در 3 مرحله10 تکراری، با شدت 60-40 درصد یک تکرار بیشینه) سه جلسه در هفته و به مدت دوازده هفته انجام دادند. گروه کنترل طی این مدت بدون تمرین بود. نمونه های خونی به منظور بررسی متغیرهای مورد مطالعه در مراحل پیش و پس آزمون جمع آوری شدند. تحلیل آماری نتایج با نرم افزار spss صورت گرفت. با توجه به نتایج، رزیستین و CRP در دو گروه تمرینی به ترتیب افزایش و کاهش، وزن، BMI، درصد چربی بدن، نسبت دور کمر به باسن تنها در گروه هوازی، مقاومت انسولینی تنها در گروه مقاومتی و مقادیر گلوکز، هموگلوبین گلیکوزیله در هر دو گروه تمرینی کاهش یافتند (05/0P≤). رزیستین تنها با CRP در پس آزمون گروه مقاومتی رابطه معکوس معناداری داشت (05/0P≤). با توجه یافته ها به نظر نمی رسد رزیستین موجب مقاومت انسولینی و عامل پیشگویی کنندة بیماری های قلبی- عروقی باشد.
تأثیر تمرینات پیلاتس بر سطح BDNF سرم مردان سالمند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فاکتور نوروتروفیک مشتق از مغز (BDNF) که از نظر ساختاری شبیه فاکتور رشد عصبی است، در قسمت هیپوکامپ تولید می شود و یکی از فاکتورهایی است که در دوران سالمندی در اثر فقدان فعالیت کاهش می یابد. کاهش BDNF بر حافظه، یادگیری و شناخت، ، جذب غذا و متابولیسم انرژی تأثیر می گذارد و سبب اختلال رفتاری می شود؛ با فعالیت ورزشی می توان این کمبود را جبران و حتی از بروز آلزایمر جلوگیری کرد. هدف از اجرای این پژوهش، بررسی اثر تمرینات پیلاتس بر سطح BDNF سرم در مردان سالمند بود. برای این منظور20 مرد سالمند به طور تصادفی در دو گروه تجربی و کنترل با میانگین سنی (گروه کنترل 67/2±65 سال، گروه تجربی 62/2±64 سال) و میانگین وزن (گروه کنترل 59/3±73 کیلوگرم، گروه تجربی 54/3±71 کیلوگرم) تقسیم شدند. از کلیه آزمودنی ها 24 ساعت قبل از شروع تمرینات و 24 ساعت پس از پایان دوره تمرینی، به صورت ناشتا خون گیری به عمل آمد. سپس گروه تجربی به مدت 12 هفته (هر هفته 5 جلسه و هر جلسه به مدت 60 دقیقه) برنامه ورزشی پیلاتس را دریافت کردند. درحالی که گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکردند و تنها پیگیری شدند. به منظور مقایسه درون گروهی از آزمون آماری t همبسته و برای مقایسه بین گروهی از t مستقل استفاده شد. یافته ها نشان داد که سطوح BDNF سرم در گروه تجربی در مقایسه با گروه کنترل به طور معناداری افزایش یافت (05/0>P). نتایج این تحقیق نشان می دهد که تمرینات پیلاتس به عنوان یک روش ایمن و مؤثر، سبب افزایش سطوح BDNF سرم مردان سالمند می شود. بنابراین، با توجه به اینکه BDNF در دوران سالمندی بر اثر بی تحرکی کاهش می یابد، می توان کمبود آن را با اجرای تمرینات کم هزینه و بی خطر پیلاتس جبران کرد.
تمرین تناوبی خیلی شدید مفید یا مضر: بررسی تغییرات تراکم استخوان بعد از یک دوره برنامه تمرین تناوبی خیلی شدید در رت های نر بالغ نژاد ویستار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر تمرینات تناوبی خیلی شدید (HIIT) بر تراکم استخوانی رت های نر نژاد ویستار بالغ بود. روش شناسی: به این منظور 16 سر رت با محدوده وزنی 20±250 گرم و سن شش هفته به دو گروه تجربی (n=8) و کنترل (n=8) تقسیم شدند. پس از یک هفته آشنایی با پروتکل تمرینی، برنامه تمرینی HIIT فزاینده به مدت هشت هفته دنبال شد. 24 ساعت پس از آخرین جلسه تمرینی، پس از بیهوشی و کشتن حیوان، استخوان ران بیرون آورده شده و در محلول فرمالین قرار داده شد. میزان تراکم مواد معدنی استخوان (BMD,g/cm2) و محتوای مواد معدنی (BMC,g/cm2) سه ناحیه (گردن، میانه، تروکانتر) ران به روش DEXA اندازه گیری شد. برای تجزیه وتحلیل داده های آماری از آزمون t مستقل استفاده شد. نتایج: کاهش معنا داری در مقدار BMD و BMC گردن و تنه ران مشاهده شد، درحالی که کاهش مقدار BMC تروکانتر گروه تمرین معنا دار نبود. نتیجه گیری: براساس یافته های پژوهش حاضر احتمالاً تمرینات HIIT تأثیرات تحریکی مطلوبی بر تراکم استخوانی اعمال نمی کند.
تأثیر یک دوره تمرین اینتروال و تیپر پلکانی بر شاخص های عملکردی رت های نر در حال بالیدگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی تأثیر یک دوره تمرین اینتروال و تیپرپلکانی بر تغییرات وزنی و عملکرد استقامتی رت های نر در حال بالیدگی بود.
در این مطالعه تجربی، 40 سر موش صحرایی ویستار نر سه هفته ای به طور تصادفی به گروه های کنترل و تمرین تقسیم شدند. گروه تمرین پس از پایان دوره شش هفته ای تمرین اینتروال فزاینده به سه گروه تیپر سه هفته ای کاهش شدت، تواتر و تکرار تقسیم شدند. وزن و شاخص های عملکردی ارزیابی شدند. یافته های پژوهش با استفاده از آنالیز واریانس دوطرفه و آزمون LSD در سطح 05/0α≤ تجزیه وتحلیل شد.
نتایج نشان داد تفاوت معنا داری بین زمان خستگی گروه های مختلف تیپر با یکدیگر (001/0P≤) و هفته های تیپر با دوره اینتروال (008/0P≤) وجود دارد. تیپر شدت با کاهش 57/28 درصدی در شدت تمرین، بهترین میانگین زمان خستگی، مسافت طی شده در آزمون و عملکرد (Pri) را نسبت به سایر گروه ها داشت. همچنین مسافت طی شده در آزمون و زمان واماندگی در هفته دوم تیپر به حداکثر خود رسید.
براساس نتایج پژوهش حاضر، تیپر پلکانی شدت موجب افزایش 13/52 درصدی عملکرد استقامتی می شود. همچنین دو هفته کاهش بار تمرینی آثار هم افزایی مؤثرتری با مداخله بر تغییرات وزنی و زمان واماندگی در پی دارد.
مقایسه تأثیر شش هفته تمرین اختصاصی والیبال روی سطوح نرم و سخت بر سطوح استراحتی و پاسخ لاکتات، کراتین کیناز و لاکتات دهیدروزناز به فعالیت حاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این تحقیق مقایسه تأثیر شش هفته تمرینات اختصاصی والیبال روی سطح ماسه و سالن بر سطوح استراحتی و پاسخ لاکتات، کراتین کیناز (CK) و لاکتات دهیدروژناز (LDH) به فعالیت حاد در بازیکنان والیبال بود. به این منظور هجده والیبالیست مرد (میانگین±انحراف معیار، سن3/7±7/23 سال و وزن 7/1±3/75 کیلوگرم) در دو گروه یک پروتکل شش هفته ای تمرین را روی دو سطح ماسه و سالن، به صورت تمرینات اختصاصی والیبال با شدت بیشینه انجام دادند. در مرحله پیش آزمون و پس آزمون، آزمودنی های دو گروه یک جلسه فعالیت حاد را اجرا کردند. دو نمونه خونی قبل و بلافاصله پس از فعالیت حاد گرفته شد. نتایج نشان داد که تمرین روی ماسه در مقایسه با سالن بر تجمع لاکتات پس از فعالیت تأثیر معناداری داشت و موجب کاهش آن شد (05/0P<)؛ اما سازگاری تمرین در سطح ماسه تغییر معناداری در سطوح استراحتی و پاسخ به فعالیت میزان CK و LDH ایجاد نکرد (05/0<P). به طور کلی با توجه به تأثیر بهتر تمرین در سطح ماسه بر غلظت لاکتات در پاسخ به فعالیت حاد و با توجه به آسیب های اسکلتی- عضلانی کمتر سطح ماسه، می توان نتیجه گرفت که این نوع تمرین کارایی بیشتری در عملکرد ورزشی والیبالیست ها دارد.
تأثیر یک جلسه تمرین تدوامی، تناوبی و مقاومتی بر غلظت مولکول چسبان سلولی-1 و پروتئین واکنشی C مردان دارای اضافه وزن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی پاسخ مولکول چسبان سلولی-1 (ICAM-1) و پروتئین واکنشی C(CRP) سرم مردان به یک جلسه تمرین تداومی، تناوبی و مقاومتی شدید انجام شد. 10 دانشجوی مرد دارای اضافه وزن، ﺑﻪ ﻃﻮر داوطلبانه در پژوهش شرکت کردند و هر سه نوع پروتکل تمرینی با فاصله 96 ساعت روی یک گروه اجرا گردید. تمرین تناوبی در نه مرحله روی نوار گردان با سرعت نه کیلومتر بر ساعت و استراحت فعالی معادل 2/7 کیلومتر بر ساعت در زمانی حدود 25 دقیقه اجرا شد. تمرین تداومی شامل 25 دقیقه دویدن روی تردمیل با سرعت هشت کیلومتر بر ساعت بود. تمرین مقاومتی نیز شامل سه نوبت، نه ایستگاه، زمان فعالیت 30 ثانیه و زمان استراحت بین ایستگاه ها 120 ثانیه بود که با شدت 80% یک تکرار بیشینه حدود 50 تا 55 دقیقه به اجرا درآمد. نتایج با آزمون تحلیل واریانس یک سویه و t وابسته در سطح P<0.05 استخراج گردید و نشان داد فعالیت حاد مقاومتی و تداومی، بر ICAM-1 مردان دارای اضافه وزن تأثیر معناداری (به ترتیب P=0.66 و P=0.08) ندارد. در حالی که فعالیت حاد تناوبی باعث کاهش معنادار 44% این شاخص گردیده است. همچنین، میزان ICAM-1 پس از یک جلسه تمرین حاد تناوبی نسبت به تمرین حاد مقاومتی با کاهش40% (P=0.000) و نسبت به تمرین حاد تداومی با کاهش 25% (P=0.02) همراه می باشد. علاوه براین، مشخص شد که پروتکل های تمرینی بر CRP تأثیر معناداری ندارند و اجرای یک جلسه تمرین تناوبی در مقایسه با یک جلسه تمرین تداومی و مقاومتی تقریباً یکسان از نظر مدت و شدت اجرا، با کاهش شاخص التهابی ICAM-1 همراه است.
تأثیر یک دوره تمرین هوازی منتخب روی برخی عوامل فیزیولوژیکی بیماران مبتلا به میگرن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
میگرن عبارت است از حمله های مکرر سردرد که به طور معمول یکطرفه و با اختلال پیچیده عصبی-عروقی و تحریک همزمان مسیر های درد اعصاب حسی ترژمینال همراه است. هدف از تحقیق حاضر بررسی تأثیر یک دوره تمرین هوازی منتخب روی برخی عوامل فیزیولوژیکی بیماران مبتلا به میگرن بود. آزمودنی های تحقیق 22 زن مبتلا به میگرن، در دامنه سنی 22 تا 53 سال بودند که به شکل دردسترس و غیرتصادفی در دو گروه تجربی (13 نفر) و کنترل (9 نفر) قرار گرفتند. گروه تجربی علاوه بر درمان دارویی به مدت دوازده هفته، سه جلسه هفتگی در تمرینات منتخب شامل فعالیت روی نوارگردان، و دوچرخه کارسنج به مدت 35 تا60 دقیقه و با شدت50 تا 75 درصد حداکثر ضربان قلب شرکت داشتند. گروه کنترل تحت درمان دارویی، اما غیرفعال، و صرفاً در پیش آزمون-پس آزمون شرکت داشتند. تحلیل آماری داده ها نشان داد که پروتکل تمرینی موجب کاهش معنادار شدت سردرد، سطوح CGRP، درصد چربی؛ و افزایش معناداری در استقامت قلبی- عروقی گروه تجربی شد (05/0>P). شدت سردرد از 23/34 به 30/14 مورد کاهش، سطوح CGRP از50/53 به 45/48 درصد در پس آزمون کاهش، درصد چربی از 45/31 درصد به 25/25 درصد کاهش، و استقامت قلبی- عروقی از 81/24 به 81/41 میلی لیتر/کیلوگرم/ وزن بدن افزایش نشان داد. نتیجه گیری می شود که احتمالاً می توان از تمرینات هوازی به عنوان یک روش درمانی مکمل در کنار سایر درمان های دارویی برای بیماران مبتلا به میگرن استفاده کرد.
اثر هشت هفته تمرین استقامتی بر مقدار پروتئینα-1A کانال کلسیمی پیش سیناپسی نوع P/Q در عضلات تند و کند موش های صحرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر تعیین اثر هشت هفته تمرین استقامتی بر مقدار پروتئینα-1A کانال کلسیمی پیش سیناپسی نوع P/Q در عضلات FHL (خم کنندة دراز انگشت شست) و نعلی موش های صحرایی بود. شانزده سر موش صحرایی نر ویستار به صورت تصادفی به دو گروه شاهد و تمرین تقسیم شدند. هشت هفته تمرین در آغاز شامل هر روز 30 دقیقه با سرعت 10 متر در دقیقه بود و این میزان به صورت فزاینده به هر روز 60 دقیقه با سرعت 30 متر در دقیقه رسید. پروتئینα-1A با روش وسترن بلاتینگ (حجم باند به مقدار پروتئین) اندازه گیری شد و نتایج نشان داد که میزان این کانال (پروتئین) در گروه استقامتی تنها در عضلة نعلی به طور غیرمعنادار (177/0P =) افزایش یافته است. افزایش 20 درصدی پروتئینα-1A بر اثر تمرین استقامتی در عضلة نعلی در مقایسه با عدم تغییر آن در عضلة خم کنندة دراز انگشت شست می تواند بیانگر پاسخ پذیری کانال های کلسیمی پیش سیناپسی نوع P/Q در این عضله بر اثر تمرینات استقامتی به منظور افزایش رهایش استیل کولین از پایانة عصبی و همچنین ویژگی سازگاری به تمرین در عضله ای که بیشتر استفاده شده است، باشد که در سازگاری های پیوندگاه عصبی عضلانی به آن اشاره شده است. در نتیجه، می توان گفت که احتمالاً تمرین استقامتی عامل مهمی در افزایش پروتئین α-1A است.
تأثیر فواصل استراحتی بین دوره های فعالیت مقاومتی بر تغییرات ظرفیت آنتی اکسیدان پلاسمایی و شاخص آسیب سلولی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف تحقیق حاضر بررسی تأثیر فواصل استراحتی بین دوره ها متعاقب دو فعالیت مقاومتی با حجم و شدت برابر بر تغییرات ظرفیت آنتی اکسیدانی پلاسما و آنزیم کراتین کیناز بود. به همین منظور 20 آزمودنی تمرین نکرده داوطلبانه در تحقیق شرکت کردند و به طور تصادفی در یکی از دو گروه فعالیت مقاومتی با فاصله استراحتی دو دقیقه و دیگری فعالیت مقاومتی با فاصله استراحتی چهار دقیقه قرار گرفتند. فعالیت مقاومتی با شدت حداکثر شش تکرار بیشینه در چهار دوره انجام گرفت. نمونه گیری قبل از شروع پروتکل فعالیت، بلافاصله بعد از اتمام، 6، 24 و 48 ساعت بعد از آن نیز دنبال شد. نتایج نشان داد که هر دو فعالیت مقاومتی با فواصل استراحتی متفاوت موجب تغییر سطوح ظرفیت آنتی اکسیدان پلاسما و تغییرات آنزیم کراتین کیناز شدند (05/0≥ P). با وجود این، بین دو گروه در هیچ کدام از مراحل اندازه گیری تفاوت معنا داری در CK و TAC دیده نشد (05/0< P). به طور کلی می توان گفت فاصله استراحتی بین دوره ها در فعالیت مقاومتی نمی تواند متغیر تأثیرگذار مهمی بر تغییرات ردوکس و نیز آسیب سلولی باشد و آنچه اهمیت بیشتری دارد، شدت فعالیت مقاومتی است.
تأثیر یک جلسه فعالیت مقاومتی بر شاخص های آسیب عضلانی و کوفتگی عضلانی تأخیری در دانشجویان پسر ورزشکار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش بررسی اثر یک جلسه فعالیت مقاومتی بر شاخص های آسیب عضلانی و کوفتگی عضلانی تأخیری در دانشجویان پسر ورزشکار بود. به این منظور، 20 نفر از دانشجویان پسر رشته ی تربیت بدنی داوطلبانه در این تحقیق شرکت کردند و به صورت تصادفی در دو گروه تجربی و کنترل قرار گرفتند. فعالیت مقاومتی شامل یک مرحله تمرین دایره ای در 5 ایستگاه و هر ایستگاه شامل 3 نوبت بود که هر نوبت با 75 درصد یک تکرار بیشینه در 8 تا 10 تکرار انجام شد. نمونه های خونی قبل از فعالیت مقاومتی، بلافاصله بعد از فعالیت، 24 و 48 ساعت بعد از فعالیت، در حالت ناشتا جمع آوری شد. از پرسشنامه ادراک درد مک گیل برای تعیین کوفتگی عضلانی در زمان های قبل از فعالیت مقاومتی، بلافاصله بعد از فعالیت، 24، 48 و 72 ساعت بعد از فعالیت و متناسب با برنامه تمرین برای عضلات چهارسر رانی، دلتوئید، سینه ای، سرینی و سه سر بازو استفاده شد. برای مقایسه تغییرات درون گروهی از تحلیل واریانس مکرر و تعقیبی بونفرونی و برای مقایسه تغییرات بین گروهی از آزمون تی مستقل در سطح معنی داری 05/0>α استفاده شد. نتایج نشان داد سطوح سرمی شاخص های کراتین کیناز در گروه تجربی و در زمان های بلافاصله بعد از فعالیت (001/0p=) و 24 ساعت بعد از فعالیت (013/0p=) افزایش معناداری داشت. سطوح سرمی لاکتات دهیدروژناز در گروه تجربی و در بلافاصله بعد از فعالیت افزایش معناداری داشت (032/0p=). سطوح سرمی آسپارتات آمینوترانسفراز بلافاصله بعد از فعالیت (007/0p=)، 24 ساعت (016/0p=) و 48 ساعت بعد از فعالیت (035/0p=) افزایش معناداری داشت. همچنین نتایج نشان داد میزان درد ادراک شده کلی در گروه تجربی بلافاصله بعد از فعالیت (005/0p=)، 24 ساعت (005/0p=) و 48 ساعت بعد از فعالیت (006/0p=) افزایش معناداری را نشان داد. بر اساس یافته های تحقیق حاضر می توان نتیجه گرفت که احتمالاً یک وهله فعالیت مقاومتی با 75 درصد یک تکرار بیشینه باعث افزایش میزان سرمی شاخص های آسیب عضلانی و درد عضلانی ادراک شده در دانشجویان پسر ورزشکار می شود. بنابراین پیشنهاد می شود در شروع اجرای برنامه تمرینی مقاومتی در ورزشکاران برای جلوگیری از کوفتگی عضلانی از شدت های کمتر از 75 درصد یک تکرار بیشینه استفاده شود.
تأثیر تمرین ترکیبی (مقاومتی - استقامتی) بر مقادیر استراحتی رتینول متصل به پروتئین 4 ( (RBP4و مقاومت به انسولین مردان میانسال چاق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این تحقیق، بررسی تأثیر دوازده هفته تمرین ترکیبی بر سطح RBP4 و مقاومت به انسولین در مردان میانسال چاق بود.به همین منظور 20 مرد میانسال چاق از بین داوطلبان انتخاب شدند و در دو گروه تمرین ترکیبی (10 نفر با میانگین سن 25/2 ± 2/51 سال و شاخص توده بدن 81/0 ± 44/31 کیلوگرم بر متر مربع) و کنترل (10 نفر با میانگین سن 11/2 ± 3/50 سال و شاخص توده بدن 34/1 ± 32/30 کیلوگرم بر متر مربع) قرار گرفتند.گروه ترکیبی، برنامه تمرینی دوازده هفته ای شامل تمرین مقاومتی (3 جلسه در هفته با شدت 75-50 درصد یک تکرار بیشینه به مدت 22 دقیقه) و تمرین استقامتی ( راه رفتن یا دویدن، 3 جلسه در هفته با شدت 80-50 درصد حداکثر ضربان قلب به مدت 22 دقیقه) را اجرا کردند. یافته ها نشان داد که پس از دوازده هفته تمرین ترکیبی، میزان RBP4 (003/0P=) و شاخص مقاومت به انسولین (019/0P=) در مقایسه با گروه کنترل کاهش معناداری یافت. بنابراین می توان گفت که دوازده هفته تمرین ترکیبی سبب کاهش مقدار RBP4و شاخص مقاومت به انسولین می شود که این تغییرات ممکن است با کاهش وزن آزمودنی ها همسو باشد.
طراحی برنامه تمرین شبیه سازشده مسابقات تکوا ندو بر پایه نیمرخ تغییرات تواتر ضربان قلب، سطح لاکتات خون و درک فشار کار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
وقوع آسیب های ورزشی در مسابقات تکواندو اغلب ناشی از برخوردهای فیزیکی هنگام مبارزه است. ازاین رو طراحی برنامه تمرین همسطح با فشار فیزیولوژیک یک مسابقه واقعی بر پایه تغییرات ,RPE, HR,LA انجام گرفت تا ورزشکار به جای مبارزه با حریف، فنون را با «میت» اجرا کند. به این منظور دوازده تکواندوکار زبده تیم ملی با میانگین سن 3±22 سال به صورت هدفمند در این پژوهش شرکت کردند. مشخصات آنتروپومتریک و ظرفیت عملی با استفاده از تست درمانده ساز هوازی روی تردمیل و توان بی هوازی به روش RAST تعیین شد. آزمودنی ها به سبک وزنی المپیک برنامه مبارزه شبیه ساز را اجرا کردند. سطح لاکتات خون و ضربان قلب با تله متری پولار و مقیاس 10RPE بورگ پیش از مسابقه، بین هر یک از 3 راند مبارزه و در پایان راند سوم مسابقه و برنامه شبیه ساز با میت اندازه گیری شدند. برای مقایسه میانگین داده ها از تحلیل واریانس یکسویه استفاده شد. بین شاخص های سه گانه شدت کار هنگام مسابقه و تمرین ویژه اختلاف معناداری به دست نیامد (05/0P>). برنامه شبیه سازشده، فشار سایکوفیزیولوژیک همسطح با مسابقه واقعی بر عملکرد تکواندوکاران وارد می کند که احتمالاً بتوان جایگزین مسابقات تدارکاتی در پیش فصل مسابقات که امکان رخداد آسیب وجود دارد، کرد.
تاثیرتمرینات هوازی درحین دیالیز برعملکرد عضلانی و عملکرد جسمانی بیماران همودیالیزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این مطالعه بررسی اثر تمرینات ورزشی در بهبود عملکرد عضلانی (شاخصآتروفی عضلانی، قدرت عضلانی و کرامپ عضلانی) و عملکرد جسمانی (آزموندو دقیقه راه رفتن) بیماران همودیالیزی بود. در این مطالعه تعداد 30 بیمار تحت درمان همودیالیز (سن: 3/4 ± 45 سال، وزن: 35/7±72 کیلوگرم و سابقه بیماری:2/1±6 سال) که سه بار در هفته دیالیز انجام می دادند انتخاب شدند و بصورت تصادفی در دو گروه تجربی و کنترل قرار گرفتند. داده ها به وسیلهآزمون2MWT، جهت اندازه گیری عملکرد جسمانی،روش آنتروپومتری و چربی زیر پوستی در ناحیه عضلات ساق، جهت اندازه گیری آتروفی عضلانی،تست نشستن و برخاستن از روی صندلی جهت اندازه گیری قدرت عضلانیو کرامپ از طریق پرسشنامهجمع آوری گردید.تمرینات ورزشی با استفاده از دوچرخهMotomed Viva1در حین دیالیز، به مدت 5 ماه، 3 جلسه 60 دقیقه ای در هفته، به صورت فزایندهبرای گروه تجربی طراحی شد. پس از جمع آوری اطلاعات، داده ها از طریق آزمون تی وابسته و آنالیز کوواریانس با نرم افزار SPSSنسخه 18در سطح معناداری 05/0=α مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها نشان داد عملکرد جسمانی و قدرت عضلانی در گروه تجربی، بهبود معناداری داشت وپیشرفت آتروفی عضلانی و کرامپ عضلانی(تعداد و شدت) در گروه تجربی کاهش معناداری داشت (05/0>P). اما در گروه کنترل، عملکرد جسمانی کاهش معنادار (05/0>P) و قدرت عضلانی، آتروفی عضلانی، کرامپ عضلانی(شدت) تفاوت معناداری را نشان نداد(05/0<P). با توجه به نتایج بدست آمده، ورزش در مراکز دیالیز می تواند به عنوان یک مداخله درمانی مد نظر قرار گیرد و کمک کند تا بیماران از سبک زندگی غیرفعال به زندگی قبل از دوره بیماری نزدیک شوند.
تأثیر هشت هفته تمرین هوازی تناوبی بر بیان پروتئین ABCA1 لنفوسیتی، ApoA-I و پروفایل های چربی خون در نوجوانان پسر دچار اضافه وزن و چاق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
چاقی زودرس و انتقال آن به بزرگسالی، احتمال بروز بیماری CAD را افزایش می دهد. پروتئین ABCA1 نقش محوری در فرایند انتقال معکوس کلسترول و پیشگیری از CAD دارد. هدف این پژوهش، بررسی تأثیر هشت هفته تمرین استقامتی تناوبی طناب زنی بر مقدار بیان پروتئین ABCA1 لنفوسیتی، ApoA-I و پروفایل های چربی خون در نوجوانان پسر دچار اضافه وزن و چاق بود. به این منظور 30 دانش آموز (میانگین سن 1/1±35/17 سال، وزن 6/11 ±6/88 کیلوگرم و شاخص توده بدنی 36/2 ±31/28 کیلوگرم بر متر مربع) به صورت تصادفی انتخاب شدند و در دو گروه کنترل (15n=) و تمرین (15n=) قرار گرفتند. پروتکل تمرین شامل تمرین استقامتی تناوبی طناب زنی (8 هفته، 4 روز،40 دقیقه در هر جلسه) بود. سنجش میزان بیان پروتئین ABCA1 لنفوستی از طریق همولیز سلولی و روش الایزای حساس انجام گرفت. داده ها به وسیله آزمون آماری T-test در سطح معناداری 05/0>P تحلیل شد.یافته ها نشان داد میزان پروتئین ABCA1 لنفوسیتی (000/0=P) و VO2max (000/0=P) افزایش معنادار و مقادیر پلاسمایی TG (017/0=P)، TC (001/0=P)، LDL-c/HDL-c (026/0=P) و TC/HDL-c (002/0=P)، درصد چربی بدن (015/0=P) و BMI (042/0=P) کاهش معنادار داشتند. اما افزایش مقادیر Apo A-I، HDL-c و کاهش LDL-c و وزن بدن معنادار نبود. نتیجه اینکههشت هفته تمرین استقامتی تناوبی طناب زنی می تواند تأثیرات مثبتی بر پروتئین ABCA1 (به عنوان دروازه بان فرایند انتقال معکوس کلسترول) و پروفایل های چربی خون در نوجوانان با وزن زیاد و چاق داشته باشد.
تأثیر تمرینات استقامتی، مقاومتی و ترکیبی بر سطوح 1-sICAM و مقاومت به انسولین در زنان غیرفعال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر، تأثیر تمرینات استقامتی، مقاومتی و ترکیبی را بر سطوح sICAM-1 و مقاومت به انسولین در زنان غیرفعال بررسی کرده است. 44 زن سالم با میانگین سنی 6/1±2/20 سال و شاخص توده ی بدنی3±8/20 کیلوگرم بر مترمربع در چهار گروه: استقامتی، مقاومتی، ترکیبی و کنترل (هر گروه 11 نفر) قرار گرفتند. تمرینات به مدت شش هفته و سه جلسه در هفته اجرا شد. تمرین استقامتی شامل بلوک های ایروبیک و تمرین مقاومتی به صورت کار با وزنه بود. در برنامه ی ترکیبی، افراد یک جلسه برنامه ی تمرین قدرتی و جلسه ی بعد، برنامه ی تمرین استقامتی را انجام دادند. خونگیری 36ساعت قبل و مجدداً 36 ساعت پس از خاتمه تمرینات انجام شد. یافته های پژوهش با استفاده از آزمون ANOVA با اندازه گیری های مکرر نشان داد که سطوح sICAM-1 در گروه مقاومتی (0.0001>P) و ترکیبی (0.0001>P) کاهش معنادار داشت، ولی در گروه استقامتی این کاهش معنادار نبود. تغییرات انسولین و شاخص مقاومت به انسولین در هیچ یک از گروه ها معنادار نبود. اما مقادیر گلوکز ناشتا در گروه ترکیبی افت معناداری داشت (0.01=P)، درحالی که در سایر گروه ها بدون تغییر بود. همچنین، در ارتباط با هیچ یک از متغیرها، تغییرات بین گروهی معناداری مشاهده نگردید. به نظر می رسد که تمرینات ترکیبی در مدت و شدت اعمال شده (در مقایسه با تمرینات استقامتی)، بر سطوح مولکول چسبان اثرگذاری بیشتری دارد. اما جهت بهبود مقاومت به انسولین، شدت برنامه ی تمرینی بیشتری مورد نیاز می باشد.
آثار هشت هفته تمرین تناوبی بر سطح لاکتات (La) و فعالیت آنزیم لاکتات دهیدروژناز (LDH) خون موش های صحرایی نر نژاد ویستار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، بررسی آثار تمرین تناوبی بر سطح لاکتات و فعالیت آنزیم لاکتات دهیدروژناز خون موش های صحرایی بود. 20 سر موش صحرایی نر نژاد ویستار (میانگین سن و وزن به ترتیب 3 ماه و 14± 224 گرم) تهیه شده و سپس، به طور تصادفی به دو گروه شاهد (10 = n) و تجربی (10 = n) تقسیم شدند. پروتکل تمرینی شامل 4 دقیقه دویدن روی نوار گردان و 2 دقیقه استراحت فعال در 10 مرحله تمرینی روی گروه تجربی اجرا شد. 48 ساعت بعد از آخرین جلسه تمرینی بعد از ناشتایی شبانه، موش ها با ترکیبی از کتامین و زایلازین بیهوش شدند. برای اندازه گیری لاکتات و فعالیت آنزیم LDH، خون گیری از قلب حیوان انجام گرفت. اطلاعات با استفاده از شاخص های پراکندگی میانگین و انحراف معیار (SE ±M) و آزمون t مستقل تجزیه وتحلیل شد. نتایج نشان داد که تفاوت معناداری در سطح لاکتات خون دو گروه وجود نداشت، ولی در میزان فعالیت آنزیم LDH، تفاوت معناداری بین دو گروه تجربی و شاهد مشاهده شد (05/0P <). این نتایج نشان می دهد، تمرین تناوبی به پاکسازی لاکتات منجر می شود. پایش لاکتات، موجب حفظ گلیکوژن عضلات شده و از تجمع +H که همراه با لاکتات تولید می شود، جلوگیری می کند.
تأثیر یک دوره برنامه تمرینی منتخب بر کاهش عوارض هایپوتونی عضلانی و تغییر ترکیب بدنی مردان سندروم داون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از اجرای این تحقیق، بررسی یک دوره برنامه تمرینی منتخب در کاهش عوارض هایپوتونی عضلانی و تغییر در ترکیب بدنی مردان سندروم داون بود. در این تحقیق نیمه تجربی که در مرکز توانبخشی معلولان نمونه تهران انجام گرفت، 24 مرد سندروم داون به صورت تصادفی به دو گروه تجربی (سیزده نفر) و کنترل (یازده نفر) تقسیم شدند. کلیه اعضای گروه تجربی به مدت دوازده هفته و هر هفته سه جلسه یک دوره برنامه تمرینی منتخب را دنبال کردند. نتایج نشان داد که متعاقب دوازده هفته برنامه تمرینی منتخب متغیر های درصد چربی بدن کاهش معنادار ( 05/0P<) و توده بدون چربی بدن و عملکرد عضلانی (در پنج آزمون از شش آزمون برای سنجش قدرت، استقامت و توان عضلانی) افزایش معناداری داشتند (05/0P<) و کلیه این متغیرها در گروه کنترل تفاوت معناداری نشان ندادند (05/0P>). همچنین مشخص شد که یک برنامه تمرینی چندبعدی به شکل انجام گرفته در این تحقیق می تواند موجب بهبود سلامت جسمانی از طریق کاهش درصد چربی بدن و افزایش بافت و عملکرد عضلانی بزرگسالان سندروم داون شود و عوارض جسمانی ناشی از اختلال سندروم داون را به نفع بهبود سلامت جسمانی کاهش دهد.
اثر ۸ هفته تمرین هوازی بر شاخص های سردرد میگرنی و میزان نیتریک اکساید خون در زنان مبتلا به میگرن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی اثر ۸ هفته تمرین هوازی بر شاخص های سردرد میگرنی و سطوح نیتریک اکساید خون در زنان مبتلا به میگرن بوده است. در این پژوهش تعداد۲۹ زن مبتلا به میگرن شایع (بدون اورا) با دامنه سنی 25 تا 50 سال به طور تصادفی در دو گروه گواه(۱۴ نفر) و آزمایش(۱۵ نفر) مورد بررسی قرار گرفتند. گروه آزمایش علاوه بر درمان های دارویی مشابه با گروه گواه، به مدت ۸ هفته و هر هفته 3 جلسه با مدت و شدت مشخص (شدت بر اساس مقیاس درک فشار بورگ 6-20) به تمرین هوازی پرداختند. وضعیت میگرن، از جمله شاخص های سردرد میگرنی (تناوب، شدت و مدت سردرد) با استفاده از دفترچه ثبت یادداشت های روزانه (با مقیاس آنالوگ بصری(VAS)) مربوط به میگرن مورد ارزیابی قرار گرفت. نمونه خونی در حالت ناشتا برای تعیین سطوح نیتریک اکساید خون آزمودنی ها، قبل و بعد از مداخله گرفته شد. داده ها با آزمون کولموگروف اسمیرنوف، t مستقل و همبسته در سطح معنی داری ۰5/۰ تحلیل شد. 8هفته تمرین ورزشی هوازی باعث افزایش معنادار در سطوح نیتریک اکساید خون(P<0.001) و کاهش معنادار(P<0.001) در شاخص های سردرد میگرنی (تناوب، شدت و مدت سردرد)، در گروه آزمایش شد. این فاکتورها در گروه گواه هیچ گونه تغییر معناداری نداشتند. به نظر می رسد با توجه به یافته های پژوهش حاضر بتوان از تمرین هوازی به عنوان یک روش درمانی مکمل در کنار سایر درمان های دیگر در بیماران مبتلا به میگرن به منظور بهبود سردرد و کاهش علائم آن استفاده کرد.
مقایسه تأثیر تمرین های مقاومتی با استراحت فعال و غیرفعال بر آمادگی هوازی و بی هوازی بازیکنان فوتبال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، مقایسه تأثیر تمرین مقاومتی با استراحت فعال و غیرفعال بر آمادگی هوازی و بیهوازی بازیکنان فوتبال بود. 61 بازیکن فوتبال جوانان )ب(
66/22±0/ 16 کیلوگرم، سن 68 /66±8/ 688 سانتیمتر، وزن 78 /86±1/ سپاهان اصفهان به صورت تصادفی به دو گروه تمرین مقاومتی با استراحت فعال ( قد 16
66 سال و چربی بدن ±0/ 16 کیلوگرم، سن 66 ±1/ 686 سانتیمتر، وزن 10 /78±1/ 20 درصد( و گروه استراحت غیرفعال )قد 77 /68±6/ سال و چربی بدن 60
در پیش و پسآزمون انجام AT و RAST، استقامت عضلانی، هاف ،Tmax ، 20/07±6/80 درصد( تقسیم شدند. آزمون حداکثر اکسیژن مصرفی، قدرت بیشینه
شد. برنامه تمرین به مدت 6 هفته و هفتهای 2 جلسه با 60 حرکت و از 80 الی 70 درصد قدرت بیشینه انجام شد. با این تفاوت که گروه استراحت فعال 8 نوبت
فعالیت 20 تکراری را در 80 ثانیه انجام میداد و فاصله بین 80 ثانیهها با 2 نوبت فعالیت 60 تکراری تکمیل میشد، اما گروه استراحت غیرفعال 6 نوبت فعالیت 20
تکراری در 80 ثانیه و 80 ثانیه استراحت غیرفعال بین نوبتها داشتند. پساز تعیین نرمالیتی از طریق آزمون کلموگروف- اسمیرنوف و آزمون همگنی تجانس
استفاده شد. پساز دوره تمرینی، اختلاف معناداری در تمام متغیرها بهجز توان بیهوازی اوج در α ≥ واریانس از آزمون تی وابسته و مستقل با سطح اطمینان 0.05
عملکرد آزمون هاف، استقامت عضلانی در حرکت پرس سینه و ،Tmax ،vVo2max ،AT گروه استراحت فعال پیدا شد، ولی در گروه استراحت غیرفعال فقط
استقامت عضلانی ،vVo2max ،AT ،Tmax ،Vo2max قدرت عضلانی در حرکت پرس پا افزایش یافت. نتایج بینگروهی تفاوت معناداری بین دو گروه در
در حرکت پرس پا و میانگین توان بیهوازی به سود گروه استراحت فعال نشان داد. درمجموع نتایج نشان داد که تمرین مقاومتی با استراحت فعال نسبت به تمرین
مقاومتی با استراحت غیرفعال سبب بهبود بیشتر در آمادگی هوازی و گاه بهبود بیشتر در آمادگی بیهوازی بازیکن فوتبال میشود
مقایسه پاسخ های هورمونی به دو نوع تمرین مقاومتی با و بدون محدودیت جریان خون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از تحقیق حاضر، مقایسه پاسخ های هورمونی به دو نوع تمرین مقاومتی با و بدون محدودیت جریان خون بود. به این منظور چهارده دانشجوی دختر در یک طرح تحقیق متقاطع شرکت کردند. آزمودنی ها در سه هفته متوالی و به طور تصادفی، در سه حالت کنترل، تمرین مقاومتی سنتی و تمرین مقاومتی همراه با محدودیت جریان خون شرکت کردند. تمرین شامل سه حرکت باز شدن زانو، پرس پا و هاک پا در چهار ست بود. نمونه های خونی قبل، بلافاصله و نیم ساعت پس از تمرین گرفته شد. برای تحلیل داده ها از آنالیز واریانس با اندازه گیری مکرر استفاده شد. سطح معنا داری 05/0 P< در نظر گرفته شد. نتایج نشان داد هر دو نوع تمرین موجب افزایش معنا دار لاکتات بلافاصله پس از ورزش شد؛ اما در مقادیر تستوسترون، هورمون رشد، کورتیزول و انسولین تفاوت معنا داری بین گروه ها وجود نداشت. این مطالعه تا حدودی از سودمندی و اثربخشی تمرینات مقاومتی همراه با انسداد جریان خون حمایت می کند.