فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۰۱ تا ۸۲۰ مورد از کل ۱٬۴۴۸ مورد.
۸۰۲.

مقایسه سرعت ترجیحی و هزینه انرژی راه رفتن بین زنان چاق و با وزن طبیعی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سرعت راه رفتن ترجیحی هزینه انرژی در واحد مسافت سرعت بهینه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۷۵ تعداد دانلود : ۸۳۵
هدف از پژوهش حاضر، بررسی و مقایسه سرعت راه رفتن ترجیحی (PWS) و هزینه انرژی راه رفتن در دامنه ای از سرعت ها بین زنان چاق و با وزن طبیعی می باشد. آزمودنی های این پژوهش را 19 دختر دانشجوی غیرورزشکار تشکیل می دادند که بر اساس شاخص توده بدن به دو گروه چاق (9 n= ،7/1±1/32= شاخص توده بدن) و با وزن طبیعی (10 n= ،4/1±4/21= شاخص توده بدن) تقسیم شدند. حداکثر اکسی ژن مصرفی آزمودنی ها با استفاده از پروتکل بروس اصلاح شده و توسط دستگاه گازآنالایزر تعیین شد. PWS آزمودنی ها در پیست دو و میدانی و در مسافت 70 متری اندازه گیری شد. هزینه انرژی آزمودنی ها در 6 سرعت راه رفتن (5/0، 75/0، 1، 25/1، 75/1 متر بر ثانیه؛ در دوره های 5 دقیقه ای و بین هر دوره 5 دقیقه استراحت) بر روی تردمیل توسط دستگاه گازآنالایزر اندازه گیری شد. از آزمون t مستقل برای مقایسه قد، توده بدن، توده بدون چربی، درصد چربی بدن، VO 2max و PWS دو گروه و از آزمون آماری تحلیل واریانس دو طرفه با اندازه-گیری های مکرر برای مقایسه هزینه انرژی استفاده شد. نتایج آماری پژوهش نشان داد که بین PWS (1/0±2/1 متر بر ثانیه در مقابل 1/0±3/1 متر بر ثانیه) و هزینه انرژی در این سرعت (6/0±4 ژول بر کیلوگرم بر متر در مقابل 6/0±7/2 ژول بر کیلوگرم بر متر) در دختران چاق در مقایسه با وزن طبیعی تفاوت معنی داری وجود ندارد. سرعت بهینه در دختران چاق برابر با 23/1 متر بر ثانیه و در دختران با وزن طبیعی برابر با 3/1 متر بر ثانیه بود که انرژی مصرفی در این سرعت های به ترتیب 87/2 و 75/2 ژول بر کیلوگرم بر متر بود. بر اساس PWS و سرعت بهینه تعیین شده مشخص شد که هر دو گروه به طور طبیعی سرعتی را اتخاذ می کنند که در آن هزینه انرژی حداقل می باشد.
۸۰۳.

تدوین نورم ملی آمادگی حرکتی داوطلبان پسر آزمون های ورودی تربیت بدنی دانشگاه پیام نور(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آمادگی حرکتی نورم ملی متقاضیان تحصیل در تربیت بدنی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی رفتار حرکتی رشد حرکتی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی فیزیولوژی ورزشی کاربردی
تعداد بازدید : ۱۲۷۴ تعداد دانلود : ۱۰۱۰
هدف از این مقاله بررسی وضعیت فاکتور های آمادگی حرکتی داوطلبان آزمون های سراسری در سالهای 89و90 دانشگاه پیام نورکل کشور به منظور تدوین نورم ملی آمادگی حرکتی می باشد.در این آزمون فاکتورهای استقامت عضلانی، کمربند شانه ای و شکم ،چابکی،نیروی عضلانی واستقامت قلبی-تنفسی بررسی شده است. آزمون شامل ورودی های دو سال دانشگاه می باشد. جامعه آماری این پژوهش 2100 نفردو 530 نفر به عنوان نمونه انتخاب شده اند. چک لیستهای آمادگی جسمانی و سلامت عمومی ، ترازو، نوار، آزمون دراز نشست ، دوی 4x9 متر و دوی 800 مترآزمون ها و ابزار های گردآوری داده های این پژوهش می باشند. از آزمون......،ضریب همبستگی پیرسون،آماره های مورد استفاده در تحلیل داده های تدوین نورم می باشند. تدوین نورم ملی آمادگی حرکتی داوطلبان پسر آزمون های ورودی تربیت بدنی نتیجه نهایی این مقاله می باشد.در این نورم کشش بارفیکس بیش از 25و دراز نشست بیش از 29 ، دو 9×4مترکمتر از 9/88 و پرتاب توپ طبی بالاتر از7/12 و اجرای کل آزمونکمتر از 149ثانیه« شاخص های عالی» و کشش بار فیکس زیر 10،دراز نشست زیر 10، دو 9×4 مترکمتر از 16/02 و برتاب توب طبی زیر4/28 و اجرای کل آزمون در زمان بالاتر از 213 ثانیه جزء شاخص« خیلی ضعیف» نورم می باشد. این شاخص می تواند معیار علمی برای پذیرش داوطلبان ورود به رشته تربیت بدنی قرار گیرد. به علاوه می تواند در طبقه بندی و حتی در تعیین واحد های جبرانی دروس عملی داوطلبان کمکهای کاربردی را برای برنامه ریزان تربیت بدنی ارائه دهد.
۸۰۴.

تأثیر ساعات روز بر پاسخ شاخص های ایمنی مخاطی شناگران مرد جوان نخبه به یک نوبت فعالیت تناوبی شنا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تغییرات روزانه ایمنی مخاطی ایمونوگلبولین A بزاقی شناگران نخبه آلفا-آمیلاز بزاقی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۷۱ تعداد دانلود : ۷۳۵
مقدمه: ورزشکاران در سطوح بالا ناگزیر ساعات مختلف روز (ترجیحاً صبح و عصر) به انجام تمرینات ورزشی می پردازند. هدف اصلی مطالعه حاضر بررسی تأثیر تغییرات روزانه بر پاسخ شاخص های ایمنی مخاطی شامل میزان جریان بزاق (SFR)، فعالیت آلفا-آمیلاز بزاقی (sAA)، غلظت ایمونوگلبولین A بزاقی (sIgA) و میزان ترشح sIgASR)sIgA) شناگران مرد نخبه به یک نوبت تمرین تناوبی شنا (شامل12×100متر کرال سینه با متوسط 92% ضربان قلب بیشینه) است. مواد و روش ها: بدین منظور، 9 شناگر مرد تیم ملی شنا (سن 1/3 ± 9/17سال) در طرحی counterbalanced در دو آزمون ورزشی 7:30 صبح (AMEX) و 17:00 عصر (PMEX) به فاصله حداقل 5 روز از یکدیگر شرکت کردند. نمونه بزاق کامل تحریک نشده قبل و بلافاصله بعد از فعالیت ورزشی و نیز 1، 3 و 24 ساعت بعد گرفته شد. یافته ها: متوسط ضربان قلب، کاهش وزن و حالات خلقی شناگران در هر دو آزمون ورزشی یکسان (05/0EX زیادتر بود (05/0>p). مقادیر پایه SFR ،sIgASR و فعالیت sAA برخلاف غلظت sIgA در PMEX از AMEX زیادتر بود (05/0>p). مقادیر sIgA با وجود عدم تغییر معنی دار SFR، درحد معنی داری بلافاصله بعد از فعالیت با مصرف مقادیر کافی آب افزایش یافت (001/0>p)، که در واقع نتیجه افزایش sIgASR ا(005/0>p)است؛ این تغییرات با افزایش فعالیت sAA همراه بودند. همچنین، پاسخ های sIgASR و sAA برخلاف SFR و غلظت sIgA تحت تأثیر تغییرات روزانه قرار گرفتند (001/0>p). نتیجه گیری: به نظر می رسد این تغییرات احتمالاً ناشی از تغییرات روزانه عملکرد آدرنرژیک است. با این حال، 1 تا 3 ساعت استراحت زمان کافی برای بازگشت تغییرات به شرایط پایه می باشد.
۸۰۵.

رابطه بین ترکیب بدن و توزیع چربی مرکزی با عملکرد ریوی ایستا و پویا در زنان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ترکیب بدنی توزیع چربی عملکرد ریوی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۷۰ تعداد دانلود : ۶۱۴
برای بررسی رابطه ترکیب بدنی و توزیع چربی مرکزی با عملکرد ریوی ایستا و پویا در زنان، 60 دانشجوی داوطلب دختر دانشگاه بیرجند با میانگین قد 30/5±9/159 سانتی متر، وزن 60/9±15/62 کیلوگرم و سن 20/3±42/23 سال در تحقیق شرکت کردند. قد، وزن، شاخص توده بدنی ، محیط کمر و نسبت محیط کمر به محیط لگن با کمک ترازو و متر نواری و ظرفیت حیاتی با فشار ، حجم بازدمی با فشار در ثانیه اول ، نسبت حجم بازدمی با فشار در ثانیه اول به ظرفیت حیاتی و اوج جریان بازدمی ، با استفاده از دستگاه Power Lab و حداکثر اکسیژن مصرفی با پروتکل استورر-دیویس، اندازه گیری شدند. داده ها با روش همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون گام به گام تحلیل شدند و سطح معنی داری 05/0>p در نظر گرفته شد. بین BMI و FVC، FEV1 و PEF (به ترتیب 000/0=p و 55/0- =r؛ و 001/0>p و 41/0- =r؛ 007/0>p و 34/0- =r) و بین WC و FVC، FEV1 وPEF (به ترتیب 000/0=p و 59/0- =r؛ و 000/0=p و 46/0- =r؛ 005/0>p و 35/0- =r) رابطه معکوس و معنی-داری مشاهده شد. به علاوه، بین WHR و FVC ، FEV1 وPEF (به ترتیب 000/0=p و 56/0- =r؛ و 000/0=p و 50/0-=r؛ 01/0>p و 31/0-=r) رابطه معکوس و معنی داری مشاهده شد. از طرف دیگر، بین BMI و WC با نسبت FVC/FEV1 (به ترتیب 01/0>p و 31/0=r؛ و 01/0>p و 32/0=r)رابطه مستقیم و معنی داری به دست آمد. تحلیل رگرسیون گام به گام نیز نشان داد بین WC، WHR و حداکثر اکسیژن مصرفی با عملکرد ریوی رابطه خطی معنی دار وجود دارد. نتیجه کلی اینکه اضافه وزن، به ویژه تجمع چربی در ناحیه مرکزی بدن می تواند موجب کاهش عملکرد ریوی ایستا و پویا شود.
۸۰۷.

اثر شدت های مختلف تمرینی بر اسپرماتوژنز و هورمون های تولید مثلی در موش های چاق(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: چاقی کاهش وزن شنا باروری مردان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۷۰ تعداد دانلود : ۶۴۵
چاقی از طریق عدم تعادل هورمونی بر کیفیت مایع سیمن تأثیر می گذارد. بنابراین هدف از این پژوهش بررسی اثر تمرین هوازی ملایم و شدید بر کارکرد تولید مثلی موش های نر چاق بود. 30 سر موش نر چاق به گروه های تمرین ملایم (10 سر)، تمرین شدید (10 سر) و کنترل (10 سر) اختصاص داده شدند. یک گروه تطبیق یافته از موش های با وزن طبیعی (10 سر) نیز برای مقایسه در سطح پایه فراخوانده شد. برنامة تمرین ملایم (60 دقیقه در روز شنا، 3 روز در هفته) و شدید (150 دقیقه در روز شنا، 5 روز در هفته) به مدت 8 هفته اجرا شد. بعد از 8 هفته برنامة تمرینی موش ها بیهوش شدند و نیمرخ هورمونی و سیمن شناسی ارزیابی شد. در سطح پایه موش های با وزن طبیعی به طور معنی دار از سطح تستوسترون (02/0P<) و کیفیت اسپرماتوژنز (03/0P<) بالاتری نسبت به موش های چاق برخوردار بودند. بعد از تمرین هوازی ملایم، وزن بدن (001/0P<) و کیفیت اسپرماتوژنز (04/0P<) به طور معنی داری بهبود یافت. در مقابل، کیفیت اسپرماتوژنز (03/0P<) و سطح تستوسترون (03/0P<) بعد از برنامه تمرین هوازی شدید به طور معنی دار کاهش یافت. نتایج حاضر نشان می دهد که تمرین ملایم شنا ممکن است به بهبود کیفیت اسپرماتوژنز در موش های چاق منجر شود، در حالی که تمرین شدید اثر منفی بر کیفیت اسپرماتوژنز دارد.
۸۰۹.

تاثیر دوازده هفته تمرین ترکیبی (هوازی- مقاومتی) بر مقادیر میوستاتین پلاسمایی نوجوانان چاق(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: میوستاتین تمرین ترکیبی نوجوانان چاق

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی علم تمرین
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی بیوشیمی و متابولیسم ورزشی
تعداد بازدید : ۱۲۶۹ تعداد دانلود : ۵۴۳
هدف از این پژوهش، تاثیر دوازده هفته تمرین ترکیبی (هوازی - مقاومتی) بر مقادیر میوستاتین پلاسمایی نوجوانان چاق بود. این مطالعه از نوع نیمه تجربی است. تعداد 30 نوجوانان چاق به طور تصادفی در دو گروه تجربی (قد 28/165 سانتی متر ، وزن 53/ 85کیلوگرم، سن 73/13سال) و گروه کنترل (قد54/164 سانتی متر، وزن 02/83کیلوگرم، سن 93/13سال) تقسیم شدند. سپس گروه تجربی برنامه تمرین ترکیبی (تمرین هوازی شامل دویدن روی نوارگردان را به مدت 20 دقیقه و ( تمرین مقاومتی با شدت 70 درصد یک تکرار بیشینه (1RM) با 10 تکرار در هر حرکت برای 2 نوبت) را به مدت 12 هفته انجام دادند. در حالی که گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکردند و تنها پی گیری شدند. نمونه خونی در حالت ناشتا طی دو مرحله، 48 ساعت قبل و بعد از تمرینات برای سنجش میزان پلاسمایی میوستاتین گرفته شد. برای مقایسه درون گروهی از آزمون t همبسته و برای مقایسه بین گروهی از آزمون t مستقل استفاده شد. نتایج نشان داد که مقادیر وزن (P=0.000)، درصد چربی (P=0.000)، شاخص توده بدنی (P=0.000) و میوستاتین (P=0.000) متعاقب انجام 12 هفته تمرین ترکیبی به طور معنی داری کاهش یافت و حداکثر اکسیژن مصرفی (P=0.012) به طور معنی داری افزایش یافت (P≤0.05). می توان نتیجه گیری کرد 12 هفته تمرین ترکیبی وزن، درصد چربی، شاخص توده بدنی و مقادیر پلاسمایی میوستاتین را در نوجوانان چاق کاهش می دهد. بنابراین اجرای برنامه تمرینی ترکیبی ممکن است در کاهش میوستاتین، پیشگیری آتروفی و کاهش توده عضلانی نوجوانان چاق موثر باشد.
۸۱۰.

اثر میزان محدودیت جریان خون هنگام فعالیت ایزومتریک بر غلظت هورمون رشد و تستوسترون مردان فعال(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تستوسترون هورمون رشد محدودیت جریان خون فعالیت ایزومتریک کاآتسو

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی عصبی ـ عضلانی
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی قلب و عروق و تنفس
تعداد بازدید : ۱۲۶۷ تعداد دانلود : ۶۷۹
هدف از پژوهش حاضر، بررسی اثر میزان محدودیت جریان خون (کاآتسو) هنگام فعالیت ایزومتریک بر غلظت هورمون رشد و تستوسترون مردان فعال بود. این پژوهش از نوع مطالعات نیمه تجربی بوده و 10 مرد فعال (دارای یک تا سه جلسه فعالیت در هفته، میانگین سنی 32/2 ± 8/23 سال و شاخص توده بدنی 80/1 ± 26/24 کیلوگرم بر مترمربع) که سابقه انجام تمرین مقاومتی را داشتند، به صورت داوطلبانه در آن شرکت نمودند. ابتدا، فشار سیستولی پای آزمودنی ها به وسیله دستگاه سونوگرافی داپلر رنگی تعیین گردید و سپس، آزمودنی ها پروتکل پژوهش را که شش انقباض ایزومتریک 10 ثانیه ای با بار 65 درصد و حداکثر انقباض ارادی با 60 ثانیه استراحت بین هر انقباض و با چند فشار مختلف محدودیت جریان خون (صفر (بدون فشار)، 70، 100 و 130 درصد فشار سیستولی پا) بود، اجرا کردند. لازم به ذکر است که نمونه های خون پیش از فعالیت، بلافاصله پس از فعالیت و 15 دقیقه پس ازآن گرفته شد. نتایج تحلیل داده ها تعامل معناداری را در هورمون رشد، تستوسترون و لاکتات بین فشارهای مختلف محدودیت جریان خون (جلسه × زمان) نشان نمی دهد ( P>0.05 ). علاوه براین، نتایج حاکی از آن است که میزان هورمون رشد، تستوسترون و لاکتات بلافاصله پس از فعالیت نسبت به پیش از آن در تمامی فشار های محدودیت جریان خون افزایش یافته است ( P<0.05 )؛ اما به جز هورمون تستوسترون ( P=0.074 )، میزان هورمون رشد و لاکتات در 15 دقیقه پس از فعالیت نسبت به پیش از آن در تمامی فشارهای محدودیت جریان خون معنادار می باشد ( P<0.05 ). می توان گفت باوجوداینکه با افزایش فشار محدودیت جریان خون، میزان هورمون های رشد و تستوسترون افزایش یافته است؛ اما تفاوت معنادار در مقدار هورمون های تستوسترون و رشد بین فعالیت با فشارهای مختلف محدودیت جریان خون در یک شدت برابر مشاهده نمی شود .
۸۱۲.

تأثیر فعالیت هوازی حاد بر پاسخ های فیبرینولیز جودوکاران در صبح و عصر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فعالیت ورزشی ترومبوز تغییرات روزانه tPA PAI-1

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۶۴ تعداد دانلود : ۸۶۳
هدف از این تحقیق مقایسه پاسخ های فیبرینولیزی جودوکاران به فعالیت هوازی حاد در صبح و عصر بود. برای این منظور 15 نفر جودوکار با میانگین سنی 37/1 ± 9/24 سال، دو جلسه فعالیت ورزشی زیر بیشینه با شدت 70 درصد حداکثر اکسیژن مصرفی (VO2max) را روی دوچرخه کارسنج و به مدت 30 دقیقه در صبح و عصر و با فاصله حداقل 4 روز از یکدیگر اجرا کردند. نمونه های خونی برای اندازه گیری فعالیت فعال کننده پلاسمینوژن بافتی (tPA) و مهارکننده فعال کننده پلاسمینوژن نوع 1(PAI-1) در حالت استراحت، بلافاصله بعد از فعالیت و بعد از 30 دقیقه برگشت به حالت اولیه جمع آوری شد. فعالیتtPA به دنبال فعالیت ورزشی در هر دو نوبت صبح و عصر افزایش یافت (001/0 ≥P) و بعد از دوره برگشت به حالت اولیه، به مقادیر پایه بازگشت (05/0 <p نسبت به مقادیر پایه). فعالیت tPA تنها در مرحله بلافاصله بعد از فعالیت ورزشی در نوبت عصر بیشتر از نوبت صبح بود (05/0 ≥P). فعالیت PAI-1 در اثر اجرای ورزشی تغییر نکرد (05/0 <p)؛ اما میزان فعالیت آن در هر سه مرحله استراحت، بلافاصله بعد از فعالیت و بعد از 30 دقیقه برگشت به حالت اولیه در نوبت صبح به طور معنی داری بیشتر از نوبت عصر بود (05/0 ≥P). نتایج مطالعه حاضر نشان داد فعالیت هوازی حاد می تواند باعث فعال سازی دستگاه فیبرینولیز شود. اما این افزایش در طول دوره برگشت به حالت اولیه سریعاً به مقادیر استراحتی افت می کند. بعلاوه، فعالیت خالص دستگاه فیبرینولیز در طول جلسه ورزشی نوبت عصر بیشتر از نوبت صبح بود.
۸۱۴.

تأثیر مصرف حاد کافئین بر پاسخ اکسایشی مردان والیبالیست متعاقب یک جلسه فعالیت مقاومتی وامانده ساز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مالون دی آلدهید کافئین فعالیت مقاومتی ظرفیت ضداکسایشی تام

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی علم تمرین
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی تغدیه ورزشی و مکملها و مواد نیروزا
تعداد بازدید : ۱۲۶۴ تعداد دانلود : ۷۲۰
پژوهش حاضر به منظور تعیین تأثیر مصرف حاد کافئین بر شاخص های فشار اکسایشی مردان والیبالیست پس از یک جلسه فعالیت مقاومتی وامانده ساز انجام شد. 20 مرد والیبالیست (سن 10/1±20/21 سال، درصد چربی 78/2±75/10% و شاخص توده ی بدنی 99/0±95/22 کیلوگرم بر مجذور متر) به صورت تصادفی در دو گروه همگن شده (گروه مکمل کپسول کافئین و دارونما 6 میلی گرم به ازای هر کیلوگرم از وزن بدن) قرار گرفتند. همه آزمودنی ها پس از دریافت مکمل یا دارونما در یک قرارداد فعالیت مقاومتی باوزنه (شامل 7 حرکت در 3 نوبت با80% یک تکرار بیشینه تاحد واماندگی) شرکت نمودند. تغییرات ظرفیت ضداکسایشی تام (TAC) و مالون دی آلدهید (MDA) سرم طی سه مرحله (قبل و 45 دقیقه بعد از مصرف مکمل و بلافاصله پس از قرارداد ورزشی) اندازه گیری شد. میانگین و انحراف استاندارد داده های طبیعی با استفاده از آزمون های تحلیل واریانس مکرر، بونفرونی و تی مستقل در سطح معنی داری 5 درصد بررسی شدند. نتایج حاکی است که مصرف حاد کافئین تأثیر معنی داری بر سطوح TAC و MDA سرم در حالت پایه ندارد (05/0P≥). از طرفی، یک جلسه فعالیت مقاومتی وامانده ساز باعث کاهش معنی دار TAC(05/0P≤) و افزایش معنی دار MDA گردید (05/0P≤). در حالی که، تفاوت معنی داری در هیچ یک از متغییرهای اندازه گیری شده بلافاصله پس از انجام فعالیت مقاومتی بین گروه ها مشاهده نشد (05/0P≥). براساس یافته های حاضر می توان چنین نتیجه گرفت که احتمالاً مصرف حاد کافئین در تحقیق حاضر توانایی لازم جهت افزایش TAC پایه را نداشته و هم چنین نمی تواند از تغییرات نامطلوب شاخص MDA سرمی به عنوان شاخص آسیب فشاراکسایشی ناشی از انجام یک جلسه فعالیت مقاومتی در مردان والیبالیست بکاهد.
۸۱۷.

اثر خستگی عضلات اکستنسور زانو و پلانتار فلکسور مچ پا بر تعادل پویا در مردان سالمند فعال(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تعادل پویا خستگی سالمندان فعال

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی بیومکانیک ورزشی بیومکانیک بالینی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی عصبی ـ عضلانی
تعداد بازدید : ۱۲۵۹ تعداد دانلود : ۴۶۶
هدف از انجام تحقیق، مقایسه اثر خستگی عضلات اکستنسور زانو و پلانتار فلکسور مچ پا بر تعادل پویا در مردان سالمند فعال بود. 15 نفر از سالمندان بالای 60 سال که هفتهای سه بار در فعالیتهای آمادگی جسمانی 168.4 سانتیمتر و وزن ± 72 سال، قد 4.8 ± شرکت داشتند، با میانگین و انحراف استاندارد سنی 6.57 70.5±7.4 کیلوگرم، بدون سابقه آسیب در اندام تحتانی، در این تحقیق شرکت کردند. برای برآورد تعادل 5 دقیقه کشش و دوی نرم)، از تست تعادل ستاره - پویای آزمودنیها، پس از گرمکردن مختصر ( 10 (SEBT) 1 در هشت جهت استفاده شد. برای ایجاد خستگی در عضلات اکستنسور زانو و پلانتار فلکسور مچ پای آزمودنی ها حرکات بازشدن زانو و پلانتار فلکشن مچ پا در تکرارهای 50 تایی و ستهای نامحدود، با 50 درصد یک تکرار بیشینه و استراحت چهار دقیقهای بین ستها اجرا شد. فرض بر این بود که در هر کدام از تکرارها که آزمودنی قادر به ادامه حرکت نباشد خستگی اتفاق افتاده است. آزمون خستگی در دو گروه عضلانی مورد مطالعه، با فاصله 72 ساعت و تاحد ممکن در شرایط مساوی اجرا شد. پس از اعمال به عمل آمد. برای تجزیه و تحلیل دادهها از روشهای آمار توصیفی، SEBT برنامه خستگی پس آزمون استفاده شد. یافتههای تحقیق نشان داد که اعمال p≤ 0/ همبسته و مستقل در سطح معنیداری 05 t آزمون برنامه خستگی در عضلات اکستنسور زانو و پلانتار فلکسور مچ پا باعث کاهش معنیدار فاصله دستیابی در می شود. ضمن اینکه اعمال برنامه خستگی در ناحیه زانو باعث کاهش بیشتر فاصله دستیابی SEBT آزمون آزمودنیها شد. با توجه به یافتههای این تحقیق میتوان توصیه کرد که در طراحی برنامههای تمرینی، که با هدف افزایش تعادل پویا در گروه سالمندان طراحی میشود، افزایش استقامت عضلانی اندام تحتانی در ناحیه زانو مورد توجه قرار گیرد
۸۱۸.

تأثیر تمرین هوازی طولانی مدت قبلی و مصرف غذای پرچرب بر مارکر التهابی مولکول چسبان عروقی و نیمرخ لیپیدی مردان غیرورزشکار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نیمرخ لیپیدی آترواسکلروز فعال سازی آندوتلیال غذای پرچرب مولکول چسبان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۵۸ تعداد دانلود : ۷۲۸
هدف از پژوهش حاضر، بررسی تأثیر یک جلسه فعالیت هوازی طولانی­مدت پیشین با 70 درصد VO2max بر مارکر التهابی[1] (sVCAM-I) و نیمرخ لیپیدی متعاقب مصرف یک وعده غذای پرچرب در مردان غیرورزشکار بود. سطوح پلاسمایی مولکول­های چسبان و نیمرخ لیپیدی شاخص­های مهمی در برآورد خطر بیماری­های قلبی – عروقی به­شمار می­روند. به­این منظور 20 مرد جوان غیرورزشکار به­صورت تصادفی انتخاب و باتوجه به درصد چربی به دو گروه 10 نفره، تجربی (30/1±98/21 سال، 48/2±04/18 درصد چربی) و کنترل (22/1±06/22 سال، 54/3±15/18 درصد چربی) تقسیم شدند. گروه تجربی فعالیتی به مدت 90 دقیقه با شدت معین­شده روی تردمیل انجام دادند. در روز بعد هر دو گروه یک وعده غذای پرچرب مصرف کردند. نمونه­های خون در زمان­های 5/0 ساعت قبل و 5/0، 1، 3 و 24 ساعت بعد از غذا جمع­آوری شد. برای تعیین نرمال بودن گروه­ها، از آزمون کلوموگروف – اسمیرنوف (999/0 = PEX) (996/0 = PCON) و برای تعیین همگنی واریانس­ها از آزمون لوون و برای بررسی نتایج بین­گروهی از آزمون تی مستقل استفاده شد. از آزمون آماری تحلیل واریانس با اندازه­گیری­های مکرر[2] و آزمون تعقیبی LSD نیز برای نشان دادن تفاوت­های درون­گروهی استفاده شد. نتایج نشان داد یک جلسه تمرین هوازی طولانی­مدت پیشین sVCAM-I را کاهش می­دهد (029/0 = P). همچنین در نیم و 24 ساعت بعد از مصرف غذای پرچرب کاهش وجود داشت (016/0 = P) (049/0 = P). همچنین نشان داده شد یک جلسه تمرین هوازی طولانی­مدت پیشین مقادیر HDL-c را افزایش (00/0 = P) اما مقادیر LDL-c (012/0 = P) و (00/0 = P) و تری­گلیسیرید (037/0 = P) را کاهش می­دهد. باتوجه به نتایج به­دست­آمده می­توان گفت مصرف غذای پرچرب مقادیر sVCAM-I را افزایش می­دهد و به افزایش التهاب و بیماری منجر می­شود. تمرین قبلی می­تواند شاخص sVCAM-I و نیمرخ لیپیدی را کاهش دهد که با احتمال کاهش بیماری­های قلبی همراه است.
۸۱۹.

اثر قند خوراکی برسطح AgRP و گلیکوژن لنفوسیت خون محیطی پس از یک جلسه فعالیت دایره ای مبتنی بر فنون کشتی در کشتی گیران آزادکار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: قند خوراکی AgRP لنفوسیت خون محیطی فعالیت دایره ای مبتنی بر فنون کشتی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۵۵ تعداد دانلود : ۶۶۸
مقدمه: پروتئین وابسته به آگوتی (AgRP) یک پپتید اشتهاآور است که از هیپوتالاموس و بافت های دیگر ترشح می شود. این پپتید تاثیر قوی بر رفتار دریافت غذا و هموستاز انرژی دارد. گزارش شده است که در شرایط منفی تعادل انرژی ممکن است لنفوسیت AgRP را ترشح کند و با بازسازی انرژی سلولی متوقف می شود. هدف از پژوهش حاضر بررسی اثر قند خوراکی بر سطح AgRP و گلیکوژن لنفوسیت خون محیطی پس از یک جلسه فعالیت دایره ای مبتنی بر فنون کشتی در کشتی گیران آزادکار جوان بود. روش شناسی: 16 کشتی گیر آزادکار (وزن 25/3±81/74 کیلوگرم، سن22/0±12/22 سال و شاخص توده بدنی 56/0±72/25 کیلوگرم بر متر مربع) به طور تصادفی به گروه های آب و قند تقسیم شدند. نمونه گیری خون قبل ، بلافاصله بعد و90 دقیقه پس از فعالیت گرفته شد. از آزمودنی ها خواسته شد پروتکل فعالیت مقاومتی دایره ای مبتنی بر فنون کشتی (WBTCE) ( 2 ست، 6 ایستگاه،20 ثانیه فعالیت در هر ایستگاه بدون وقفه،3 تکرار در هر ست با فاصله 30 ثانیه استراحت بین تکرار ها و2 دقیقه استراحت بین ست ها) را انجام دهند. بلافاصله بعد از نمونه گیری دوم خون، مایعات قندی ( 2گرم قند به ازای هر کیلوگرم وزن بدن، نسبت1به5) و آب (با حجم برابر) داده شد. داده ها با استفاده از روش آماری آنالیز واریانس (اندازه گیری مکرر) و آزمون تعقیبی مناسب (LSD) آنالیز شد. تفاوت معنی دار در سطح 05/0 p< پذیرفته شد. یافته ها: سطوح AgRP لنفوسیت بلافاصله بعد از فعالیت در هر 2 گروه آب و قند افزایش معنی داری داشت. به هر حال، سطح AgRP در گروه قندی کاهش معنی داری داشت، اما در گروه آب به طور معنی داری در دوره 90 دقیقه بعد از فعالیت در سطح بالایی باقی ماند. تفاوت معنی داری بین گروه آب و قند مشاهده شد. سطح گلیکوژن لنفوسیت بلافاصله بعد از فعالیت در هر 2 گروه آب و قند کاهش معنی داری داشت. سطح گلیکوژن لنفوسیت فقط در گروه آب کاهش معنی داری داشت، درحالی که در گروه قند در دوره 90 دقیقه بعد از فعالیت در سطح بالاتری ماند. نتیجه گیری: یافته های تحقیق حاضر نشان می دهد که قند خوراکی غلظت AgRP افزایش یافته ناشی از WBTCE در لنفوسیت را کاهش داد. داده ها همچنین نشان می دهد که پروتکل WBTCE قادر است مقادیر شاخص های انرژی (گلیکوژن و AgRP) را در لنفوسیت تغیر دهد. کاهش AgRP لنفوسیت ممکن است به افزایش گلیکوژن لنفوسیت مربوط باشد و همچنین احتمال دارد بهبود وضعیت انرژی سلولی ناشی از مصرف گلوکز را روشن کند. با توجه به این نتایج، احتمال دارد نقش لنفوسیت به عنوان یک منبع محیطی کوچکی از ترشح AgRP به داخل گردش خون توصیف شود.
۸۲۰.

بیان نسبی ژن های کلیدی متابولیسم لیپید به دنبال مصرف رژیم غذایی پرچرب و تمرین هوازی در کبد موش صحرایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تمرین هوازی رژیم غذایی پرچرب FXR PPAR-α SREBP-1c

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی تغدیه ورزشی و مکملها و مواد نیروزا
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی بیوشیمی و متابولیسم ورزشی
تعداد بازدید : ۱۲۵۵ تعداد دانلود : ۱۰۲۹
به منظور بررسی سوخت وساز کبدی لیپیدها، 44 سر موش صحرایی نر نژاد ویستار به طور تصادفی در دو گروه با رژیم غذایی طبیعی و پرچرب قرار گرفتند. هر گروه به سه زیرگروه کنترل، گروه با تمرین هوازی متوسط و گروه با تمرین هوازی شدید تقسیم شد. پس از هشت هفته تمرین، بیان نسبی ژن های گیرنده X فارنزوید (FXR) ، گیرنده فعال شده با تکثیر پرواکسیزوم آلفا (PPAR-α) و پروتئین پیوندی عنصر تنظیمی استرول c 1 (SREBP-1c) در بافت کبد مورد ارزیابی قرار گرفت. همچنین، مقادیر پلاسمایی نیم رخ لیپید و آنزیم های آمینوترنسفراز برای مطالعات بیشتر اندازه گیری شد. داده ها نیز توسط آزمون تحلیل واریانس دو سویه و در نرم افزار اس. پی. اس. اس نسخه 22، در سطح معناداری 95 درصد تجزیه و تحلیل گردید. برمبنای نتایج، رژیم غذایی پرچرب باعث اختلال لیپید و احتمالاً آسیب کبدی شده و تنها بیان ژن SREBP-1c را افزایش داده است. همچنین، باوجوداین که تمرین اثری بر بیان ژن FXR نداشته است؛ اما بیان PPAR-α مستقل از شدت تمرین در گروه های با رژیم غذای پرچرب را افزایش داده است. نتایج حاکی از آن هستند که بیان SREBP-1c در گروه با تغذیه طبیعی با تمرین شدید کاهش پیدا کرده است. به طور کلی، اختلال لیپید و تجمع چربی در بافت کبد می تواند از عواقب مصرف رژیم های پرچرب باشد که احتمالاً از طریق افزایش بیان SREBP-1c که منجر به فعال شدن مسیرهای لیپوژنیک می شود، صورت می گیرد؛ اگرچه مداخلات تمرینی این پژوهش بیان ژن ها را تغییر داد؛ اما اثر مشهودی بر پروفایل لیپید و آمینوترنسفرازها نداشت.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان