فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷۰۱ تا ۷۲۰ مورد از کل ۱٬۴۴۸ مورد.
۷۰۱.

بررسی تاثیر هشت هفته تمرین هوازی و بی هوازی بر میزان تغییرات هورمون استروژن lh و درصد چربی دانشجویان دختر غیرورزشکار دانشگاه شهید چمران اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۵۷ تعداد دانلود : ۶۳۴
هدف از انجام تحقیق حاضر - مطالعه تاثیر هشت هفته تمرینات هوازی و بی هوازی بر میزان تغییرات هورمون استروژن - LH و درصد چربی دانشجویان دختر غیر ورزشکاران دانشگاه شهید چمران اهواز است . به همین منظور 30 نفر از دانشجویان دختر غیرورزشکار از دانشکده های مختلف با دامنه سنی 25-18 سال انتخاب و به طور تصادفی در سه گروه هوازی - بی هوازی - کنترل تقسیم شدند . تاثیر تمرینات هوازی و بی هوازی بر روی تعدادی از متغیرها مثل هورمون های استروژن - LH و در صد چربی محاسبه شد . بعد از 8 هفته تمرینات هوازی با شدت 65 تا 75 درصد حداکثر ضربان قلب بیشینه و تمرینات بی هوازی با شدت 80 تا 90 درصد ضربان قلب بیشینه مجددا متغیرها اندازه گیری شدند . نتایج تحقیق افزایش معنی دار استروژن ( 0/001 < P ) را هم پس از تمرینات هوازی و هم پس از تمرینات بی هوازی نشان داد که این افزایش در گروه هوازی بیشتر بود . تفاوت معنی داری بین هورمون LH گروه های مختلف مجود نداشت . (0/278
۷۰۲.

تأثیر تمرینات پلیومتریک و ترکیبی بر پاسخ IGF-I و MGF در عضلة پهن جانبی مردان غیرورزشکار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تمرین ترکیبی عضلة اسکلتی تمرین پلیومتریک MGF-IGF-I

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۵۷ تعداد دانلود : ۶۳۸
عامل رشد شبه­انسولین -1 در تکامل، رشد، بازسازی و حفظ بافت­ها در عضلة اسکلتی در یک روش اتوکرین / پاراکرین و آندوکرین نقش دارد. هدف از پژوهش حاضر، بررسی پاسخ عوامل رشدی به دو شیوة تمرینی مختلف بود. در این پژوهش 14 آزمودنی مرد به­صورت داوطلبانه انتخاب و به­طور تصادفی به دو گروه تقسیم شدند. گروه اول (پلیومتریک، 7 آزمودنی، سن: 86/1±86/20 سال، قد: 23/4±29/179 سانتی­متر، وزن: 24/6±57/74 کیلوگرم) تمرین پلیومتریک و گروه دوم (ترکیبی، 7 آزمودنی، سن 72/1±43/31 سال، قد 42/6±71/181 سانتی­متر، وزن: 47/8±14/76 کیلوگرم) ترکیبی از تمرین مقاومتی و پلیومتریک را 3 روز در هفته به مدت 8 هفته (4 هفته تمرین مقاومتی و 4 هفته تمرین پلیومتریک) انجام دادند. نمونه­های عضلانی از عضلة پهن جانبی 3 روز قبل و 7 روز بعد از تمرین گرفته شد. برای تعیین توان از 3 آزمون بوسکو (5 و 60 ثانیه­ای)، سارجنت و پرش جفت و برای سنجش چابکی و سرعت از آزمون­های مانع شش­ضلعی و دو سرعت 35 متر استفاده شد. برای تخمین میزان بیان ژن عامل رشد شبه­انسولین (1) (IGF-I) و عامل رشد مکانیکی (MGF) از روش Real – time RT PCR استفاده شد. برای تجزیه­وتحلیل داده­ها از آزمون­های T زوجی و T مستقل استفاده شد و سطح معناداری 05/0 در نظر گرفته شد. نتایج نشان داد در آزمون­های بوسکو، سارجنت، پرش جفت، مانع شش­ضلعی و دو سرعت 35 متر گروه پلیومتریک بهتر عمل کردند. بیان ژن در گروه اول کاهش غیرمعنادار (18/20 درصد – 29/0 P≤) اما در گروه دوم به­طور معنادرای افزایش یافت (24/159 درصد، 048/0 P≤) و بیان ژن IGF-I در گروه اول افزایش معنادار (83/133 درصد، 04/0 P≤) اما در گروه دوم به­طور غیرمعناداری افزایش (06/24 درصد، 16/0 P≤) یافت. به­طور کلی می­توان نتیجه گرفت رونوشت­های مختلف ژن IGF-I (IGF-IEa و MGF) در عضلة اسکلتی انسان به­طور متفاوتی به راهبردهای مختلف اضافه­بار مکانیکی و سوخت­وسازی پاسخ می­دهند.
۷۰۳.

بررسی میزان شیوع مصرف و دلایل استفاده از مکمل ها در قایقرانان مرد تیم ملی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: دوپینگ مکمل ها قایقرانان تیم ملی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی تغدیه ورزشی و مکملها و مواد نیروزا
تعداد بازدید : ۱۳۵۹ تعداد دانلود : ۷۳۱
زمینه و هدف: هدف از تحقیق حاضر بررسی میزان شیوع مصرف و دلایل استفاده از مکمل ها در قایقرانان مرد تیم ملی ایران بود. مواد و روش ها: جامعه آماری ما کلیه ورزشکاران تیم ملی مرد در رشته های تخصصی قایقرانی (آبهای آرام، دراگون بوت، بادبانی و روئینگ) تشکیل می دادند که پرسشنامه بین همه قایقرانان توزیع شد. ابزار اندازه گیری پرسشنامه خود گزارش دهی، بدون نام و محقق ساخته ای بود که جهت اندازه گیری میزان مصرف مکمل ها و آگاهی از دوپینگ و عوارض جانبی آن طراحی شده بود. اعتبار پرسشنامه توسط آزمون آلفا کرونباخ برابر با 81/0 بدست آمد.تجزیه و تحلیل داده های این تحقیق در دو سطح توصیفی و استنباطی با استفاده از نرم افزار spss نسخه 16 در سطح معنی داری (05/0P ≤) صورت گرفت. یافته ها: نتایج تحقیق حاضرنشان داد که 9/61% قایقرانان تمایل به استفاده از داروها یا مکمل افزایش دهنده دارند. دلیل استفاده از مکمل ها در قایقرانان افزایش سرعت (26٪)، قدرت (27٪)، و استقامت (37٪) بود. 9/67 درصد قایقرانان میزان اطلاعات صحیح و علمی را در رابطه با مکمل ها و دوپینگ متوسط، 2/14 درصد کم، 7/10 درصد بدون آگاهی، و فقط 1/7 درصد اطلاعات زیادی، را برای خود تخمین زده بودند. همچنین 3/39 قایقرانان از طریق داروخانه، 25% مربی و بدنساز، 3/14% دوستان و 6/3% از طریق باشگاه مکمل ها را تهیه می کردند. نتیجه گیری: اگرچه استفاده از مکمل ها برای بهبود عملکرد ورزشی می تواند موثر باشد، اما به دلیل خطرات مصرف آنها، ورزشکاران بایستی دقت بیشتری در مورد میزان مصرف مکمل ها داشته باشند.
۷۰۴.

اثر ترکیب عصاره آبی زعفران و تمرین هوازی بر برخی شاخص های استرس اکسیداتیو کبدی در رت های نر دیابتی شده با استرپتوزوتوسین(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: دیابت موش صحرایی آنتی اکسیدان عصاره آبی زعفران

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی تغدیه ورزشی و مکملها و مواد نیروزا
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی بیوشیمی و متابولیسم ورزشی
تعداد بازدید : ۱۳۵۹ تعداد دانلود : ۷۴۳
هدف از تحقیق حاضر بررسی اثر ترکیب عصاره آبی زعفران و تمرین هوازی بر غلظت آنزیم های آنتی اکسیدانی در کبد موش های صحرایی دیابتی شده با استرپتوتوزوسین بود. در این تحقیق که از نوع تجربی بود، 70 موش صحرایی ویستار نر به صورت تصادفی در پنج گروه شامل کنترل سالم، کنترل دیابتی، دیابتی با تمرین هوازی، دیابتی با مصرف عصاره آبی زعفران، دیابتی با ترکیب تمرین هوازی و مصرف عصاره آبی قرار گرفتند. نمونه ها دو هفته (14جلسه) به تمرین و مصرف زعفران پرداختند و در پایان فعالیت آنزیم های آنتی اکسیدانی سوپراکسیددیسموتاز، گلوتاتیون پراکسیداز و کاتالاز کبدی آنها ارزیابی شد. مقایسه گروه ها از لحاظ آماری، با آزمون آنالیز یکطرفه (ANOVA) و آزمون تعقیبی شفه انجام گرفت. نتایج نشان داد، تمرین هوازی و مکمل سازی زعفران همزمان در سطح معنا داری(P <0/05) سبب کاهش (GPX)، و با همان سطح معنا داری(P <0/05) موجب افزایش(SOD) نسبت به گروه کنترل دیابتی شد. همچنین ترکیب تمرین هوازی و مصرف عصاره آبی زعفران به تغییر معنا داری در فعالیت آنزیم کاتالاز کبدی منجر نشد.
۷۰۵.

مقایسه دو و چهار هفته مکمل یاری کوآنزیم Q10 بر آستانه تهویه و آستانه تنفسی جبرانی ورزشکاران استقامتی مرد جوان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آستانه تهویه آستانه تنفسی جبرانی مکمل یاری کوآنزیم Q10

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی تغدیه ورزشی و مکملها و مواد نیروزا
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی قلب و عروق و تنفس
تعداد بازدید : ۱۳۵۴ تعداد دانلود : ۷۶۹
هدف از این پژوهش نیمه تجربی، تعیین تأثیر دو و چهار هفته مکمل یاری کوآنزیمQ10 بر آستانه تهویه(VT) و آستانه تنفسی جبرانی(RCP) ورزشکاران استقامتی مرد جوان بود. جهت انجام پژوهش، 14 مرد جوان ورزشکار (با میانگین سنی 2/1 ± 4/22 سال، درصد چربی 4/4 ± 5/12 و توان هوازی 7/2 ± 3/53 میلی لیتر/ کیلوگرم/ دقیقه) به طور تصادفی در دو گروه مساوی (هفت نفره) قرار گرفته و در یک پژوهش دوسویه کور به مدت چهار هفته، کوآنزیمQ10 (گروه مکمل) و دکستروز (گروه کنترل) را به مقدار 60 میلی گرم در روز به صورت کپسول مصرف نمودند. درادامه، دو گروه به منظور تعیین آستانه تهویه و آستانه تنفسی جبرانی، آزمون بیشینه فزاینده ایلیف را در روزهای اول، چهاردهم و بیست و هشتم بر روی نوارگردان انجام دادند. شایان ذکر است که گازهای تنفسی با استفاده از دستگاه گازآنالیزور نفس به نفس جمع آوری گردید و مقادیرVO2 ،VCO2 وVE اندازه گیری شد. اکسیژن معادل با آستانه تهویه و آستانه تنفسی جبرانی نیز در فواصل زمانی 15 ثانیه ای برآورد گردید. همچنین، به منظور مقایسه متغیرها از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر، آزمون تعقیبی بونفرنی (درون گروهی) و تی مستقل (بین گروهی) استفاده شد (P<0.05 ). نتایج نشان می دهد که در گروه کوآنزیمQ10 ، میانگین اکسیژن مصرفی معادل با آستانه تهویه وVO2max افزایش معناداری داشته است؛ اما این افزایش نسبت به گروه کنترل اختلاف معنا داری ندارد(P>0.05 ). علاوه براین، در هیچ یک از گروه ها، آستانه تنفسی جبرانی در سه مرحله زمانی اختلاف معناداری را نشان نمی دهد (0.34 =P,1.19 = ( 2,12 )F ). به طورکلی، مکمل یاری کوآنزیمQ10 به مدت دو و چهار هفته، تأثیر معناداری بر آستانه تهویه و آستانه تنفسی جبرانی مردان جوان ورزشکار نداشته است؛ در نتیجه، مکمل یاری کوآنزیمQ10 به مقدار 60 میلی گرم در روز به مدت دو و چهار هفته، تأثیری بر آستانه تهویه و آستانه تنفسی جبرانی ورزشکاران استقامتی مرد جوان ندارد.
۷۰۷.

تأثیر نوع تمرین طی محدودیت کالری بر غلظت ادیپوکاین های پلاسما مردان چاق(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تمرین مقاومتی تمرین اینتروال شدید ترکیب تمرین و رژیم

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی علم تمرین
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی تغدیه ورزشی و مکملها و مواد نیروزا
  4. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی بیوشیمی و متابولیسم ورزشی
تعداد بازدید : ۱۳۵۲ تعداد دانلود : ۵۴۱
مطالعة حاضر با هدف بررسی تأثیر محدودیت کالری همراه با تمرین اینتروال شدید و تمرین مقاومتی بر غلظت پلاسمایی ادیپونکتین، TNF-α و انسولین ناشتا انجام شد. در یک کارآزمایی نیمه تجربی 28 مرد چاق سالم با میانگین سنی 2/7 ± 6/31 سال داوطلب به طور تصادفی به 3 گروه محدودیت کالری (CR; n=8)، ترکیب محدودیت کالریک و تمرین اینتروال شدید (CRHIT; n=10) و ترکیب محدودیت کالریک و تمرین مقاومتی (CRRT; n=10) تقسیم شدند. تمرین اینتروال شدید با شدت 90 – 85 درصد ضربان قلب بیشینه و تمرین مقاومتی با شدت 80 – 70 درصد یک تکرار بیشینه و سه جلسه در هفته اجرا شد. سه روز قبل از شروع 12 هفته مداخله و 48 ساعت پس از آخرین جلسه تمرینی نمونه های خونی جمع آوری شدند. وزن بدن، تودة چربی و درصد چربی بدن آزمودنی ها در هر سه گروه به طور معناداری کاهش یافت. غلظت ادیپونکتین پلاسما در گروه های ترکیبی به طور معناداری افزایش یافت (گروه تمرین اینتروال: از 65/2 به 6/4 و در گروه مقاومتی: از 0/3 به 5/3 میکروگرم بر میلی لیتر). غلظت TNF-α نیز در گروه های ترکیبی کاهش معناداری را نشان داد (گروه اینتروال: از 4/2 به 4/1 و در گروه مقاومتی: از 7/2 به 5/2 پیکوگرم بر میلی لیتر). افزایش ادیپونکتین و کاهش TNF-αدر گروه CRHIT بیشتر از گروه CRRT بود (0. 01≥P). غلظت انسولین پلاسما در هر سه گروه به طور معناداری کاهش یافت (CRRT: -18. 4%؛ CRHIT: -33. 3%؛ CR: -23. 3%)، اما هیچ تفاوت معناداری بین گروه ها وجود نداشت. نتایج حاصل نشان داد ترکیب تمرین اینتروال شدید و محدودیت کالری برای بهبود ترکیب بدن و کاهش انسولین ناشتا، TNF-α و افزایش ادیپونکتین پلاسما روش مناسب تری است.
۷۰۸.

تاثیر یک دوره تمرین استقامتی سه هفته ای بر سطوح گرلین بافتی و پلاسمایی رت های نژاد ویستار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تمرین استقامتی هورمون رشد گرلین هورمون کورتیزول معده

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۵۲ تعداد دانلود : ۶۵۵
گرلین پپتیدی، اشتهاآور و مترشحه از معده است. هدف از تحقیق حاضر، بررسی تاثیر 3 هفته تمرین استقامتی بر گرلین پلاسما و معده و همچنین هورمون های کورتیزول و رشد و نیز وزن رت های نژاد ویستار است. به این منظور 20 رت نر نژاد ویستار (16-14 هفته ای) به طور تصادفی به دو گروه کنترل (10= n) و تجربی (10= n) تقسیم شدند. گروه تجربی با سرعت 25 متر بردقیقه،60 دقیقه، 5 روز در هفته و به مدت 3 هفته روی تردمیل دویدند. 48 ساعت پس از آخرین مرحله تمرین، رت ها در شرایط سیری، بی هوش شدند و بافت های آنها جدا شد. از آزمون t مستقل برای تحلیل داده ها استفاده شد. در گروه تجربی سطوح گرلین پلاسما و معده و وزن کمتر و مقدار کورتیزول بیشتر از گروه کنترل بود (05/0 < p). احتمالاً تغییرات هورمونی هنگام ورزش بر سازگاری گرلین موثر است.
۷۱۰.

تاثیر یک دوره اردوی آماده سازی بر پروتئین واکنشگرC – کاراته کاران حرفه ای(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: التهاب پروتئین واکنشگر C کاراته کاران حرفه ای

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۵۱ تعداد دانلود : ۷۴۸
هدف تحقیق حاضر تعیین تاثیر یک دوره اردوی آماده سازی شش هفته ای بر پروتئین واکنشگر C – به عنوان یکی از پروتئین های التهابی فاز حاد کاراته کاران حرفه ای جوان انتخاب شده برای شرکت در مسابقات بین المللی جام فجر بوده است. 10 نفر کاراته کار پسر دعوت شده به اردو با وزن5±68 کیلوگرم سن 2±8/20 سال قد 4±175 سانتی متر و میزان چربی 2±6/7 درصد به طور داوطلبانه در تحقیق شرکت کردند. تمرینات به مدت شش هفته و شش روز در هفته در قالب اردوی آماده سازی انجام گرفت. بدین صورت که در سه هفته اول شدت و مدت تمرین فزاینده بود و تمرینات با رعایت اصل اضافه بار و در دو نوبت صبح و بعد از ظهر انجام گرفت. شدت جلسات تمرینی در هفته های چهارم و پنجم ثابت بود و دو جلسه در روز اجرا شد اما در هفته ششم تعداد جلسات تمرینی به یک جلسه در روز کاهش پیدا کرد. نمونه های خون از هر آزمودنی در سه نوبت شامل 24 ساعت قبل از شروع اردو بعد از گذشت سه هفته و شش هفته گرفته شد. نمونه خونی اول به دنبال 12 ساعت ناشتایی و 48 ساعت بی تمرینی و نمونه های دوم و سوم در حالت ناشتا و تقریباً 18-17 ساعت پس از آخرین جلسه تمرینی جمع آوری شد. برای تعین میزان کمی CRP از روش الایزا استفاده شد. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری های مکرر تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد که غلظت CRPدر هر سه مرحله 24ساعت قبل از شروع اردو بعد از گذشت سه و نیز شش هفته در دامنه طبیعی قرار داشت. در طی سه هفته اول CRP افزایش114 درصدی نسبت به مقادیر پایه داشته است که این افزایش معنی دار نبوده و در طی سه هفته پایانی نیز به مقادیر اولیه بازگشت کرده است. بهطور کلی با توجه به نتایج تحقیق حاضر میتوان گفت که شش هفته تمرینات آماده سازی باعث پاسخ ملایم فاز حاد در کارته کاران حرفه ای می شود و تغییرات سطوح CRP در طی این مدت حاکی از آن است که شدت التهابات در این ورزشکاران خفیف بوده است.
۷۱۱.

تأثیر یک جلسه دو استقامتی تا حد واماندگی در محیط با دمای متفاوت بر پاسخ HSP72 زنان جوان فعال(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: استرس گرمایی HSP72

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۵۰ تعداد دانلود : ۷۸۴
هدف این پژوهش، بررسی تأثیر یک جلسه دو استقامتی تا حد واماندگی در محیط با دمای متفاوت بر پاسخ HSP72 در دختران جوان فعال بوده است. به این منظور، 27 دانشجوی دختر رشته تربیت بدنی که حایز شرایط شرکت در تحقیق بودند، انتخاب و به طور تصادفی به سه گروه تمرین در محیط با دمای طبیعی (NTG) ، تمرین در محیط با استرس گرمایی ملایم (HTG) و گروهی که بدون انجام تمرین فقط در معرض محیط گرم قرار داشتند (HG)، تقسیم شدند. پروتکل آزمون گیری شامل دویدن فزاینده تا حد واماندگی بود که با شدت 65 تا 75 درصد حداکثر اکسیژن مصرفی روی نوارگردان بدون شیب اجرا شد. خونگیری در سه مرحله (پایه، میان آزمون و 30 دقیقه پس از اتمام فعالیت) و با شرایط کاملاً مشابه و پس از 12 تا 14 ساعت ناشتایی شبانه از ورید پیش بازویی انجام شد. نمونه ها به سرعت به آزمایشگاه منتقل شده و پس از سانتریفوژ و تهیه سرم، برای آنالیز متغیرهای اصلی و کنترلی تحقیق استفاده شدند. برای تعیین مقادیر HSP72 سرمی از تست ساندویچ الایزا با حساسیت زیاد و برای تعیین کراتین کیناز نیز از روش آنزیماتیک استفاده شد. داده ها با استفاده از روش آماری مناسب شامل آزمون اندازه گیری مکرر، آنالیز واریانس و T مستقل و آزمون های تعقیبیLSD و شفه در سطح 05/0 P? تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد که هر یک از متغیرهای گرما، ورزش و ترکیب این دو موجب افزایش HSP72 شده و این تغییرات در مرحله میان آزمون نسبت به سطوح پایه فقط در گروه HTG معنادار بوده است (03/0 = P). به علاوه تغییرات بین گروهی مقادیر این شاخص در حین فعالیت در گروه هایNTG و HTG نیز معنادار بوده است (02/0 = P) . براساس این یافته هـای می توان گفت که انجام فعالیت بدنی در محیط گرم در مقایسه با محیط با دمای طبیعی به افزایش بیشتر مقادیر HSP72 منجر می شود.
۷۱۲.

اثر سه دوره زمانی(5، 10، 15 ثانیه) انقباض ایستا در روش PNF بر دامنه کشش عضلات همسترینگ مردان غیر ورزشکار

۷۱۳.

مقایسه حداکثر اکسیداسیون چربی و Fatmax بین زنان تمرین کرده و تمرین نکرده(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: Fatmax حداکثر اکسیداسیون چربی سطح آمادگی جسمانی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی بیوشیمی و متابولیسم ورزشی
تعداد بازدید : ۱۳۴۹ تعداد دانلود : ۵۳۳
هدفازپژوهشحاضر، مقایسه حداکثر اکسیداسیون چربی و شدتی از فعالیت ورزشی که حداکثر اکسیداسیون چربی در آن اتفاق می افتد (Fatmax)، در زنان تمرین کرده و تمرین نکرده بود. 10 زن سالم تمرین نکرده (با سطح فعالیت ورزشی کمتر از سه ساعت در هفته و میانگین حداکثر اکسیژن مصرفی 34/0±66/2 لیتر در دقیقه) و 10 زن سالم تمرین کرده (از اعضای یک تیم بسکتبال باشگاهی با میانگین حداکثر اکسیژن مصرفی 29/0±83/2 لیتر در دقیقه) که به صورت هدفمند انتخاب شدند، نمونه آماری این پژوهش را تشکیل دادند. آزمودنی ها پس از10 تا 12 ساعت ناشتایی شبانه، آزمون ورزشی فزاینده ای را روی چرخ کارسنج با مراحل سه دقیقه ای تا سر حد خستگی اجرا کردند. در طول آزمون گازهای تنفسی با استفاده از دستگاه گاز آنالایزر اندازه گیری شد و میزان اکسیداسیون مواد، حداکثر اکسیداسیون چربی و Fatmaxمحاسبه گردید. همچنین، از آزمون آماری تحلیل واریانس با اندازه گیری های مکرر و تی مستقل به منظور مقایسه متغیرها در سطح P<0.05 استفاده شد. نتایج نشان داد که میانگین حداکثر اکسیداسیون چربی و Fatmax در آزمودنی های تمرین کرده، به طور معناداری بالاتر از مقدار آن در آزمودنی های تمرین نکرده می باشد (P<0.05). همچنین، مقادیر اکسیداسیون چربی در شدت های بالاتر از 55درصد VO2max در افراد تمرین کرده، به طور معناداری بالاتر از افراد تمرین نکرده بود (P<0.05). به طور کلی، بالا بودن سطح آمادگی جسمانی افراد تمرین کرده سبب افزایش میزان اکسیداسیون چربی و کاهش اکسیداسیون کربوهیدرات در جریان فعالیت شده و شروع کاهش اکسیداسیون چربی در این افراد در شدت بالاتری اتفاق می افتد؛ بنابراین، دیرتر به منابع کربوهیدرات وابسته می شوند.
۷۱۴.

اثر هشت هفته تمرینات تناوبی با شدت بالا (HIIT) بر سطوح آدیپونکتین سرمی و مقاومت به انسولین زنان دیابتی نوع دو(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ورزش آدیپونکتین مقاومت به انسولین دیابت نوع دو

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی علم تمرین
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی بیوشیمی و متابولیسم ورزشی
تعداد بازدید : ۱۳۴۶ تعداد دانلود : ۶۲۰
دیابت، اختلال متابولیکی است که به وسیله هیپرگلیسمی به دنبال نقص در ترشح انسولین، مقاومت به انسولین یا هر دو مشخص می شود. هدف از این مطالعه بررسی اثر تمرینات تناوبی با شدت بالا (HIIT) بر سطوح آدیپونکتین سرمی و مقاومت به انسولین زنان دیابتی نوع دو بود. به همین منظور 35 نفر از زنان دیابتی نوع دو دارای اضافه وزن (BMI بین 30-25 کیلوگرم بر متر مربع) با دامنه سنی 45 تا 60 سال داوطلبانه در تحقیق حاضر شدند و در دو گروه تمرین HIIT (17n=) و کنترل (18n=) قرار گرفتند. گروه HIIT به مدت هشت هفته (سه جلسه در هفته، 6-4 تکرار 30 ثانیه ای با حداکثر تلاش با شدت 250 درصد و استراحت 4 دقیقه ای بین تکرارها) تمرینات چرخ کارسنج را انجام دادند. نتایج تی وابسته نشان داد بین میانگین داده های پیش آزمون و پس آزمون مقاومت به انسولین و درصد چربی بدن گروه HIIT کاهش معنا دار و بین میانگین سطوح آدیپونکتین سرمی و حداکثر اکسیژن مصرفی افزایش معناداری مشاهده شد (05/0P<). همچنین نتایج تحلیل کوواریانس تفاوت معنا داری را بین گروه های تمرینی در میزان آدیپونکتین (026/0P= و 21/3F=)، مقاومت به انسولین (007/0P= و 28/5F=) و درصد چربی (041/0P= و 60/2F=) نسبت به گروه کنترل نشان داد. از طرفی میزان وزن و شاخص توده بدنی آزمودنی ها تغییر معناداری نداشت (05/0< P). احتمالاً می توان گفت که انجام هشت هفته تمرینات سرعتی شدید (HIIT) بدون تغییر در مقدار وزن و شاخص توده بدنی می تواند تأثیرات مثبتی بر مقاومت به انسولین، درصد چربی و سطوح آدیپونکتین زنان مبتلا به دیابت نوع دو داشته باشد.
۷۱۵.

آثار هشت هفته تمرین تناوبی بر سطح لاکتات (La) و فعالیت آنزیم لاکتات دهیدروژناز (LDH) خون موش های صحرایی نر نژاد ویستار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: موش صحرایی تمرین تناوبی آنزیم لاکتات دهیدروژناز (LDH) لاکتات (La)

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی علم تمرین
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی بیوشیمی و متابولیسم ورزشی
تعداد بازدید : ۱۳۴۷ تعداد دانلود : ۶۴۴
هدف از پژوهش حاضر، بررسی آثار تمرین تناوبی بر سطح لاکتات و فعالیت آنزیم لاکتات دهیدروژناز خون موش های صحرایی بود. 20 سر موش صحرایی نر نژاد ویستار (میانگین سن و وزن به ترتیب 3 ماه و 14± 224 گرم) تهیه شده و سپس، به طور تصادفی به دو گروه شاهد (10 = n) و تجربی (10 = n) تقسیم شدند. پروتکل تمرینی شامل 4 دقیقه دویدن روی نوار گردان و 2 دقیقه استراحت فعال در 10 مرحله تمرینی روی گروه تجربی اجرا شد. 48 ساعت بعد از آخرین جلسه تمرینی بعد از ناشتایی شبانه، موش ها با ترکیبی از کتامین و زایلازین بیهوش شدند. برای اندازه گیری لاکتات و فعالیت آنزیم LDH، خون گیری از قلب حیوان انجام گرفت. اطلاعات با استفاده از شاخص های پراکندگی میانگین و انحراف معیار (SE ±M) و آزمون t مستقل تجزیه وتحلیل شد. نتایج نشان داد که تفاوت معناداری در سطح لاکتات خون دو گروه وجود نداشت، ولی در میزان فعالیت آنزیم LDH، تفاوت معناداری بین دو گروه تجربی و شاهد مشاهده شد (05/0P <). این نتایج نشان می دهد، تمرین تناوبی به پاکسازی لاکتات منجر می شود. پایش لاکتات، موجب حفظ گلیکوژن عضلات شده و از تجمع +H که همراه با لاکتات تولید می شود، جلوگیری می کند.
۷۱۸.

تاثیر و ارتباط تمرینات اینتروال بر تعداد ضربان قلب زمان فعالیت و استراحت پسران دانشجو(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۴۵ تعداد دانلود : ۷۰۹
به منظور تاثیر و ارتباط تمرینات اینتروال بر تعداد ضربان قلب زمان فعالیت و استراحت دانشجویان کلاس تربیت بدنی که در حال گذراندن واحد یک تربیت بدنی عمومی بوده اند به مدت شش هفته به اجرای یک برنامه تمرینی تناوبی که بر درگیری دستگاه بی هوازی تاکید داشت و از برنامه تمرینات تناوبی بی هوازی فاکس اقتباس شده بود پرداختند آزمودنی ها قبل و بعد از تمرینات 6 دقیقه بر روی چرخ کار سنج رکاب زدند بااندازه گیری ضربان قلب و با استفاده از نوموگرام استراند میزان VO 2max هر آزمودنی تعیین شد نتایج کاهش معنی دار تعداد ضربان قلب زمان فعالیت و استراحت و افزایش VO 2max آزمودنی ها را نشان داد
۷۲۰.

تاثیر یک دوره تمرین هوازی منتخب روی چرخ کارسنج با برخی شاخص های تهویه ای در مصدومین شیمیایی گازهای جنگی (گازخردل)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: گاز خردل تمرین هوازی منتخب شاخص های تهویه ای مصدومین شیمیایی گازهای جنگی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۴۴ تعداد دانلود : ۷۹۵
هدف پژوهش حاضر مطالعه تاثیر تمرین هوازی منتخب بر برخی شاخص های تهویه ای مانند حجم بازدمی اجباری در ثانیه اول( ) تهویه ارادی بیشینه (MVV) ظرفیت حیاتی (VC) و حجم جاری (TV) در مصدومین شیمیایی گازهای جنگی(گاز خردل) بود. به همین منظور 14 نفر از جانبازان شیمیایی ریوی که در اثر تماس با گاز خردل دچار ضایعه ریوی در حد متوسط (ملاک جهت ورود به تحقیق در دامنه بین 51 تا 65 درصد پیش بینی شده)دچار هستند با میانگین سنی 08/8±89/44 سال وزن57/12±41/77 کیلوگرم حجم بازدمی اجباری در ثانیه اول 42/9±81/61 درصد پیش بینی شده انتخاب و به صورت تصادفی به دو گروه کنترل (6 نفر) و تجربی (8 نفر) تقسیم شدند. ابتدا بیماران پیش آزمون اسپیرومتری مربوط به MVV VCو TV و سپس آزمون اصلاح شده بروس را برای تعیین اجرا کردند. آنگاه گروه تجربی به مدت 4 هفته برنامه تمرین هوازی منتخب را با چرخ کارسنج با شدت 70 تا 80 درصد به مدت 20 تا 30 دقیقه و سه بار در هفته اجرا کردند و سپس از هر دو گروه پس آزمون گرفته شد. پس از آنالیز آماری در سطح 05/ 0 < P نتایج تحقیق نشان داد که تمرین هوازی منتخب با چرخ کارسنج بر مقدار MVV VCو TV گروه تجربی در پس آزمون نسبت به پیش آزمون تاثیر اندکی داشته است که از نظر آماری معنی دار نبوده است (مقادیرp به ترتیب 361/0 528/0 063/0 187/0). همچنین تغییرات بین گروهی عوامل مذکور در مقایسه با پیش آزمون و پس آزمون نیز معنی دار نبوده است(مقادیرP به ترتیب 724/0 898/0 445/0 628/0). نتایج نشان می دهد تمرین هوازی منتخب با چرخ کارسنج به مدت 4 هفته ی بر شاخص های تهویه ای ( MVV VCو TV) جانبازان شیمیایی ریوی تاثیر ندارد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان