فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۹۶۱ تا ۹۸۰ مورد از کل ۱٬۴۴۸ مورد.
۹۶۲.

اثر شدت تمرین بر غلظت آدیپونکتین بافتی در موش های صحرایی نر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آدیپونکتین شدت تمرین کبد عضله نعلی بافت چربی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۴۱ تعداد دانلود : ۸۳۰
هدف از پژوهش حاضر عبارت است از مطالعه اثر یک دوره تمرین با سه شدت مختلف بر میزان آدیپونکتین بافت های عضلانی، چربی، و کبد. به همین منظور، 32 سرموش صحرایی نر 8 هفته ای از نژاد ویستار با میانگین وزن 54 ± 185 گرم انتخاب شدند و به طور تصادفی در سه گروه تجربی تمرین با شدت بالا (85-80 درصد حداکثر اکسیژن مصرفی)، تمرین با شدت متوسط (70-75 درصد حداکثر اکسیژن مصرفی)، و تمرین با شدت پایین (50-55 درصد حداکثر اکسیژن مصرفی)، و یک گروه کنترل قرارگرفتند. گروه های تجربی به مدت 12 هفته، هر هفته 5 روز، و هر روز 60 دقیقه با شدت های تعیین شده روی نوارگردان با شیب صفر درجه به تمرین پرداختند. پس از 12 هفته تمرین مقدار آدیپونکتین بافت های کبد، چربی، و عضله نعلی در حالت ناشتا در هر چهار گروه به روش ELISA اندازه گیری شد. نتایج حاصل از آزمون تحلیل واریانس یک طرفه نشان داد غلظت آدیپونکتین بافت چربی در گروه تمرین با شدت بالا و متوسط پس از تمرین ورزشی به طور معناداری افزایش یافت (05/0p<)، در حالی که مقدار آدیپونکتین در دو بافت کبد و عضله نعلی پس از تمرین کاهش یافت، اگر چه این کاهش به لحاظ آماری معنادار نبود. نتایج این مطالعه نشان داد غلظت آدیپونکتین بافت چربی در پاسخ به تمرین در موش های صحرایی نر سالم افزایش می یابد، در حالی که به نظر می رسد تغییرات غلظت آدیپونکتین بافت های کبد و عضله در پاسخ به تمرین به عوامل متعددی از جمله تعادل انرژی بدن بستگی دارد.
۹۶۳.

تاثیر یک برنامه ویژه ورزشی بر آمادگی قلبی-تنفسی، ترکیب بدنی،BMR و ارتباط بین این متغیرها در ورزشکاران حرفه ای

۹۶۴.

رابطه کم وزنی و اضافه وزن با آمادگی جسمانی و وضعیت اجتماعی - اقتصادی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آمادگی جسمانی چاقی کم وزنی BMI

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۵۷ تعداد دانلود : ۹۲۷
هدف از پژوهش حاضر، بررسی رابطه کم وزنی و اضافه وزن با آمادگی جسمانی و وضعیت اجتماعی – اقتصادی دانش آموزان بود. به این منظور 384 دانش آموز پسر و دختر مقاطع دبستان، راهنمایی و دبیرستان شهرستان اراک (با میانگین سن 6/3± 5/12 سال، وزن 4/13± 48/51 کیلوگرم و قد 27/11±163 سانتیمتر) به طور تصادفی به عنوان آزمودنی انتخاب شدند. برای تعیین کم وزنی و اضافه وزن از BMI – Cut off و صدک های آن استفاده شد. به این صورت که اگر BMI کوچک تر یا مساوی نقطه 15 درصد باشد، فرد کم وزن و اگر بین نقطه 15 تا 85 درصد باشد، فرد در رده وزنی قابل قبول است. اگر BMI بین نقطه 85 تا 95 درصد باشد، فرد اضافه وزن دارد و اگر BMI بزرگ تر از نقطه 95 درصد باشد، فرد چاق است. برای بررسی وضعیت آمادگی جسمانی از شاخص های استقامت عضلانی (دراز و نشست)، توان انفجاری (پرش ارتفاع)، انعطاف پذیری (رساندن دست در حالت نشسته به پا)، چابکی (دوی 4 ´ 9 متر) و استقامت قلبی تنفسی (دو 540 متر) و برای بررسی وضعیت اجتماعی اقتصادی خانواده ها از پرسشنامه وضعیت اجتماعی اقتصادی استفاده شد. در پژوهش حاضر، از ضریب همبستگی پیرسون برای بررسی ارتباط بین کم وزنی و اضافه وزن با وضعیت اجتماعی، اقتصادی و از روش ضریب همبستگی اسپیرمن برای بررسی ارتباط بین آمادگی جسمانی با کم وزنی و اضافه وزن و همچنین ارتباط آن با وضعیت اجتماعی – اقتصادی استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد، بین کم وزنی با آمادگی جسمانی دانش آموزان ارتباط معنی داری وجود داشت (05/0 P£)، درحالی که بین اضافه وزن با آمادگی جسمانی دانش آموزان ارتباط معنی داری مشاهده نشد. علاوه بر این، بین شاخص توده بدن (BMI) با آمادگی جسمانی دانش آموزان هم ارتباط معنی داری دیده شد (05/0 P£). از سوی دیگر، بین هر یک از متغیرهای وضعیت اجتماعی – اقتصادی دانش آموزان هم ارتباط معنی داری وجود داشت (05/0P£)، درحالی که به تفکیک جنسیت بین دانش آموزان پسر رابطه معنی دار (05/0P£)، ولی بین دانش آموزان دختر رابطه معنی داری مشاهده نشد. نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد، دانش آموزانی که از نظر BMI پایین تر از وزن قابل قبول بودند، از نظر آمادگی جسمانی آماده تر از دیگر دانش آموزان بودند. همچنین وضعیت اجتماعی – اقتصادی ارتباطی با BMI دانش آموزان نداشت، ولی آمادگی جسمانی دانش آموزانی که وضعیت اجتماعی – اقتصادی بهتری داشتند، بهتر بود.
۹۶۵.

اثز برنامه تمرین مقاومتی بر لپتین سرم و برخی از عوامل وابسته به بیماری کرونر قلب در دختران چاق(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: چاقی لپتین بیماری قلبی برنامه تمرین مقاومتی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۵۷ تعداد دانلود : ۸۵۴
کشف ژن چاقی در حدود 15 سال پیش افقهای جدیدی بر چگونگی ساز و کارهای تنظیم وزن و ترکیب بدن گشود. لپتین که محصول ژن چاقی است، نقش ویژه ای در بروز مشکلات قلبی ایفا میکند (1). برای بررسی اثر برنامه تمرین مقاومتی بر لپتین سرم، تعداد 18 دختر چاق با شیوه زندگی بی تحرک که در یک سال اخیر در هیچ برنامه تمرینی یا رژیم غذایی شرکت نداشتند، داوطلب شرکت در تحقیق شدند. از این تعداد، 9 نفر به طور تصادفی در گروه تمرین با وزنه (5/1 ±1/21 سال، شاخص توده بدنی 7/1± 9/31 کیلوگرم بر متر مربع) و نه نفر در گروه کنترل ( 3/1 ±2/21 سال، شاخص توده بدنی 3/1± 2/32 کیلوگرم بر متر مربع) قرار گرفتند. آزمودنیهای گروه تمرینی به مدت 8 هفته و هر هفته سه جلسه تمرین مقاومتی در حدود یک ساعت ( 12 ایستگاه، 4 دوره، هر دوره 15 تکرار با 60 درصد یک تکرار بیشینه و سه دقیقه استراحت) را به اجرا درمیآوردند.آزمودنیهای گروه کنترل در طول دوره تحقیق به زندگی معمول خود ادامه دادند و در برنامه خاص رژیم غذایی یا تمرین ورزشی شرکت نداشتند. فاکتورهای بیوشیمیایی، ترکیب بدن و Vo2max در آغاز مطالعه، 4 و 8 هفته پس از برنامه تمرینی در هر دو گروه اندازهگیری شد. اندازهگیریها در دوره فولیکولی از سیکل قاعدگی انجام شد ( بر اساس اطلاعات سه ماه قبل از شروع مطالعه). فاکتورهای بیوشیمیایی عبارت بودند از: لپتین، انسولین (روش الایزا) و برخی نشانگرهای خطر بیماری کرونر قلب. روش آماری در این تحقیق، آنالیز واریانس با اندازهگیریهای مکرر بود و از آزمون تعقیبی LSD برای تعیین محل و جهت اختلاف استفاده شد. نتایج تحقیق، حاکی از عدم تغییر معنیدار لپتین پس از 4 و 8 هفته از شروع برنامه، در گروه تمرینی و کنترل بوده است (05/0 p <)). در همین زمان تغییرات انسولین نیز در سه بار اندازهگیری در دو گروه، اختلاف معنیداری را نشان نداد (05/0 p <). از سوی دیگر، کلسترول تام، LDL-C، HDL-C، تریگلیسرید و گلوکز سرم در بین هیچ یک از فواصل زمانی اندازهگیری شده در دو گروه، تغییر معنیداری نداشت (05/0 p <). کاهش تریگلیسرید سرم در مقایسه با گروه کنترل در گروه تمرینی در مراحل قبل و پس از 4 هفته معنیدار بود. در حالی که نسبت دور کمر به دور لگن و شاخص توده بدنی در گروه تمرین مقاومتی به طور معنیداری کاهش یافته بود (05/0 p <). کاهش درصد چربی در گروه تمرینی از اولین اندازهگیری تا 4 هفته معنیدار بود، اما از 4 تا 8 هفته معنیدار نبوده است. البته تفاوت بین درصد چربی از آزمون اولیه تا 8 هفته نیز معنیدار بوده است (05/0 p <). مقدار Vo2max نیز در گروه تمرین مقاومتی افزایش معنیداری را پس از 4 و 8 هفته تمرین نشان داد و البته این روند افزایشی بین 4 و 8 هفته نیز مشاهده شد (05/0< p). به نظر میرسد برنامه تمرین مقاومتی 8 هفته ای که محدودیت کالری دریافتی نداشته باشد، برای ایجاد تغییرات مطلوب لپتین در دختران چاق کافی نباشد. احتمالاً افزایش زمان برنامه به بیش از 12 هفته و یا محدودیت در رژیم غذایی، نتایج مطلوبتری را در سطوح لپتین به دنبال خواهد داشت.
۹۶۶.

تاثیر حرکات کششی ایستا و دستگاه ماساژ LPG بر شاخص های کوفتگی عضلانی تاخیری پس از یک جلسه تمرین مقاومتی در زنان غیر ورزشکار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: کشش ایستا کوفتگی عضلانی تأخیری دستگاه ماساژ LPG شاخص های پاتولوژیک و فیزیولوژیک

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۲۲ تعداد دانلود : ۹۶۸
هدف پژوهش حاضر تعیین تأثیر حرکات کششی ایستا و دستگاه ماساژ LPG بر شاخص های کوفتگی عضلانی تأخیری پس از یک جلسه تمرین مقاومتی بود. این مطالعه بر روی 30 نفر زن غیر ورزشکار داوطلب با میانگین سنی 14/1±8/21 سال و درصد چربی 43/1±69/23 درصد، در سه گروه جداگانه و همگن (حرکات کششی 12 ساعت پس از تمرین، ماساژ 15 دقیقه ای LPG یک ساعت پس از تمرین و گروه کنترل) انجام شد. برنامه مقاومتی کشش پشت ران شامل 15×3 با 1RM70% بود. متغیرهای کراتین کیناز، درد، دور ران(تورم)، انعطاف پذیری، قدرت بیشینه هم طول و توان عضلات پشت ران در دو نوبت قبل و 24 ساعت پس از تمرین اندازه گیری شدند. ابتدا داده ها در قالب طرح 2×3 بررسی شد و سپس دامنه ی اختلافات با استفاده از تحلیل واریانس یک طرفه (ANOVA) و آزمون تعقیبی توکی در سطح 05/0 تحلیل شد. نتایج نشان داد که دامنه تغییرات کراتین کیناز، درد و دور ران گروه های کششی ایستا و ماساژ LPG به طور معنی داری کمتر از گروه کنترل بود. همچنین دامنه تغییرات انعطاف پذیری، قدرت بیشینه هم طول و توان عضلانی گروه کنترل به طور معنی داری کمتر از گروه های کششی ایستا و ماساژ LPG بود. درحالی که بین دو گروه کششی ایستا و ماساژ LPG در هیچ کدام از متغیرها تفاوت معنی داری مشاهده نشد. به هرحال، با توجه به عدم تفاوت معنی داری بین دو روش و بالا بودن هزینه درمانی و نیاز تخصصی بالای ماساژ LPG، می توان از روش کم هزینه و آسان حرکات کششی ایستای پیش و پس از تمرین استفاده کرد. اما با در نظر گرفتن برتری ماساژ LPG در برخی از شاخص های پاتولوژیک و فیزیولوژیک، انجام تحقیقات بیشتر ضروری به نظر می رسد.
۹۶۷.

تاثیر تمرینات مقاومتی بر نیمرخ متابولیکی و حساسیت به انسولین در مردان چاق(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تمرین مقاومتی نیمرخ متابولیکی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۷۲ تعداد دانلود : ۹۸۰
هدف از تحقیق حاضر، بررسی تاثیر تمرینات مقاومتی بر نیمرخ متابولیکی و حساسیت به انسولین در مردان چاق بود. به همین منظور، 16 مرد چاق (48-35 سال) به صورت داوطلبانه انتخاب شدند و به طور تصادفی در دو گروه هشت نفری قرار گرفتند :1)گروه تمرین مقاومتی و 2) گروه کنترل. از همه آزمودنی ها پس از 12 ساعت ناشتایی و در دو مرحله (قبل و بعد از انجام تمرین) و در شرایط مشابه، خون گیری به عمل آمد. گروه آزمایش 13 هفته و هر هفته سه جلسه تمرینات مقاومتی داشتند. برنامه تمرینات مقاومتی به صورت دایره ای و در یازده ایستگاه با شدت 50-60 درصد یک تکرار بیشینه (1_RM) انجام گرفت. تحلیل اطلاعات با کمک آزمونt مستقل نشان داد که تمرینات مقاومتی تاثیر معنی داری بر متغیرهای وزن، نسبت محیط کمر به لگن، فشار خون سیستولیک و دیاستولیک، قند خون ناشتا و تری گلیسیرید سرمی ندارد، ولی این تمرینات موجب کاهش معنی دار متغیرهای درصد چربی بدن، کلسترول تام، LDL-C ، هموگلوبین گلیکوزیله و انسولین و افزایش معنی دار حداکثر توان هوازی، HDL-C و شاخص حساسیت به انسولین می شود. می توان گفت تمرینات مقاومتی به بهبود نیمرخ متابولیکی و حساسیت به انسولین در مردان چاق منجر می شود و می توان آن را به عنوان یک جزء مؤثر در برنامه ورزشی این افراد در نظر گرفت.
۹۶۹.

مقایسه آمادگی های عمومی بدنی دانش آموزان پسر مناطق مختلف کشور براساس آزمون CAFT(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۵۲ تعداد دانلود : ۶۶۳
هدف تحقیق حاضر، مقایسه آمادگی های بدنی دانش آموزان پسر کشور و تهیه نورم های ملی روی متغیرهای سرعت، استقامت، چابکی و نیروی عضلانی با استفاده از آزمون CAFT بود. از گروه های سنی 18 – 7 سال، 12960 نفر از استان های منتخب از 5 منطقه شمال، جنوب، شرق و غرب و مرکز به طور تصادفی انتخاب و بر مبنای متغیرهای تحقیق و نورم های کشوری حاصله با یکدیگر مقایسه شدند. آزمون های آنوا و تعقیبی توکی در سطح 05/0 نشان دادند که استان های جنوبی و مرکزی در دوهای سرعت و چابکی، شمالی و شرقی و مرکزی در استقامت عضلانی و قلبی – عروقی، شرقی و مرکزی و شمالی در نیروی عضلانی و استان های جنوبی در استقامت قلبی – عروقی آماده تر از دیگر مناطق اند. در ضمن، مناطق جنوبی و غربی به تقریب در همه رده های سنی از نورم های کشوری در سرعت، مناطق جنوبی و مرکزی به طور کلی در همه رده های سنی در استقامت عضلانی، مناطق مرکزی به طور کلی تا سن قبل از 15 سالگی در استقامت عضلات کمربندی شانه، مناطق شمالی در همه رده های سنی در چابکی عمومی، مناطق غربی در همه رده های سنی در نیروی عضلانی و مناطق مرکزی در رده های سنی 12 سالگی به بعد از نورم های کشوری ضعیف ترند. این یافته ها زمینه ها را برای استعدادیابی ورزشی و پرورش آنها در کشور فراهم می آورد و همچنین به افزایش دقت در نمره دادن و ارزشیابی در کلاس های تربیت بدنی مدارس کشور کمک می کند.
۹۷۰.

اثر نوع فعالیت ورزشی بر میزان اکسیداسیون چربی، MFO و Fatmax در زنان جوان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اکسیداسیون چربی جرخ کارسنج دویدن روی نوار گردان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۳۲ تعداد دانلود : ۷۹۱
هدف از مطالعه حاضر عبارت است از مقایسه مقادیر و سطح بیشینه اکسیداسیون چربی (MFO) و شدتی از کار که در آن بیشینه اکسیداسیون چربی روی می دهد (Fatmax)، در دو نوع فعالیت ورزشی دویدن روی نوارگردان و رکاب زدن روی چرخ کارسنج. در این پژوهش، 10 دانشجوی دختر غیر ورزشکار (با میانگین سنی 90/1±1/23 سال، قد 10±3/163 سانتی متر، وزن 4/4±3/57 کیلوگرم، درصد چربی بدن 1/3±2/28) به عنوان آزمودنی شرکت کردند. آزمودنی ها، پس از آشنایی با روش کار، آزمون های فعالیت فزاینده را روی چرخ کارسنج و نوارگردان انجام دادند. تبادل گازهای تنفسی و ضربان قلب هنگام فعالیت ثبت شد و مقادیر اکسیداسیون چربی با استفاده از معادلات عنصرسنجی محاسبه گردید. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری های مکرر و آزمون تعقیبی بونفرونی، همچنین آزمون t استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که مقادیر اکسیداسیون چربی (g/min 03/0 ± 13/0 در مقابل g/min 02/0 ± 06/0)، بیشینه اکسیداسیون چربی (g/min 06/0 ± 21/0 در مقابل g/min 05/0 ± 15/0) و حداکثر اکسیژن مصرفی (ml/kg/min5/4 ± 4/28 در مقابل ml/kg/min 4/4 ± 2/23) به ترتیب در دویدن روی نوارگردان در مقایسه با رکاب زدن روی چرخ کارسنج، به طور معناداری بیشتر بود (05/0≥p). در حالی که میزان Fatmax بین دو نوع فعالیت ورزشی (83/42% max2VO در نوارگردان در مقابل 87/47% max2VO در چرخ کارسنج) تفاوت معناداری نداشت.از یافته های این پژوهش چنین نتیجه گیری می شود که مقادیر اکسیداسیون چربی در شدت های نسبی مشابه با نوع فعالیت ورزشی به طور بارزی متفاوت است. همچنین، بیشینه اکسیداسیون چربی در فعالیت هایی که توده عضلانی بیشتری درگیر می شوند، بیشتر است.
۹۷۱.

تاثیر فعالیت بدنی بر تغییرات غلظت کورتیزول و انرژی مصرفی در مردان چاق و لالاغر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: کورتیزول انرژی مصرفی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۴۳ تعداد دانلود : ۹۷۷
هدف از پژوهش حاضر، بررسی تاثیر فعالیت بدنی بر پاسخ کورتیزول و انرژی مصرفی مردان چاق و لاغر بود. به این منظور 12 دانشجوی پسر غیرورزشکار به صورت داوطلبانه در این تحقیق شرکت کردند و پس از بررسی سوابق پزشکی – ورزشی و تکمیل رضایت نامه، به دو گروه چاق (با میانگین سنی 9/1 ±83/22 سال، شاخص توده بدنی 8/1 ±08/31 کیلوگرم بر مترمربع و حداکثر اکسیژن مصرفی 9/3 ± 45/35 میلی لیتر به ازای هر کیلوگرم وزن بدن در دقیقه) و لاغر (با میانگین سنی 1 ±17/21 سال، شاخص توده بدن 3/1 ± 2/18 کیلوگرم بر مترمربع و حداکثر اکسیژن مصرفی 3 ±86/45 میلی لیتر به ازای هر کیلوگرم وزن بدن در دقیقه) تقسیم شدند. پروتکل فعالیت بدنی در ساعت 8 صبح انجام شد و شامل 30 دقیقه دویدن بر روی تردمیل با شدت 65% حداکثر اکسیژن مصرفی بود و به وسیله دستگاه گازآنالایزر گازهای تنفسی اندازه گیری می شد. نمونه های بزاقی قبل از فعالیت، بلافاصله بعد از فعالیت، 15 و 30 دقیقه بعد از فعالیت جمع آوری شد. از آزمون های آماری t – استودنت و آنالیز واریانس با اندازه گیری مکرر برای ارزیابی کورتیزول، انرژی مصرفی، اکسیژن مصرفی و نسبت تبادل تنفسی بین دو گروه در حالت استراحت و فعالیت در سطح (05/0 P<) استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد که تفاوتی بین سطح پایه کورتیزول بین دو گروه چاق و لاغر وجود ندارد، درحالی که غلظت کورتیزول در گروه چاق بلافاصله بعد از فعالیت ، 15 و 30 دقیقه بعد از فعالیت، به طور معنی داری بیشتر از گروه لاغر بود (05/0 P<). همچنین میانگین انرژی مصرفی فعالیت (کیلوکالری در دقیقه، یا کیلوکالری در دقیقه به ازای هر کیلوگرم توده بدون چربی) درگروه چاق به طور معنی داری بیشتر از گروه لاغر بود (05/0 P< )، اما تفاوت معنی داری بین مقدار اکسیژن مصرفی و نسبت تبادل تنفسی بین دو گروه مشاهده نشد. بنابراین می توان نتیجه گرفت که درصد چربی بدن بر مقدار انرژی مصرفی و غلظت کورتیزول تاثیر می گذارد، و افراد چاق هنگام فعالیت، انرژی مصرفی بیشتر و سطح کورتیزول بالاتری نسبت به افراد لاغر دارند.
۹۷۲.

اثر تمرین استقامتی بر نیمرخ لیپیدی و استقامت قلبی – عروقی در موش های صحرایی نر سالم پس از مصرف عصاره زیره کوهی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: وزن بدن تمرین استقامتی عصاره زیره کوهی نیمرخ لیپیدی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۸۹ تعداد دانلود : ۱۰۵۵
هدف پژوهش حاضر بررسی اثر تمرین استقامتی بر نیمرخ لیپیدی، وزن بدن و استقامت قلبی – عروقی در موش های صحرایی نر پس از مصرف عصاره زیره کوهی است. به این منظور 40 سر موش صحرایی نر سالم به پنج گروه کنترل، حلال، تمرین استقامتی، زیره کوهی و تمرین استقامتی + زیره کوهی تقسیم شدند برنامه تمرینی به مدت شش هفته (پنج روز در هفته، 90 دقیقه با سرعت 25 متر بر دقیقه) انجام شد. عصاره زیره کوهی در همان مدت و به مقدار 5 میلی گرم محلول در 5/1 میلی لیتر آب مقطر، در گروه های زیره کوهی و تمرین استقامتی + زیره کوهی مصرف شد. متغیرهای وابسته تری گلیسیرید (TG)، کلسترول تام (TC)، HDL-c و LDL-c، وزن و استقامت قلبی – عروقی قبل از دوره و در پایان آن اندازه گیری شد. داده ها با استفاده از روش آماری One-way ANOVA مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج بر پایه نیمرخ لیپیدی، شش هفته تمرین استقامتی همراه با مصرف عصاره زیره کوهی، سبب افزایش معنی دار مقدار HDL-cشده (013/0 = P)، هم چنین مقدار TG، TC و LDL-c کاهش یافت، اما معنی دار نبود. از طرفی نتایج تحقیق نشان دهنده عدم تغییر معنی دار وزن بدن در گروه تمرین استقامتی + زیره کوهی بود (26/0 = p). هرچند سبب افزایش معنی دار استقامت قلبی عروقی شد (001/0 = p). نتایج نشان می دهند که این برنامه، مقدار HDL-c پلاسما را تحت تاثیر قرار می دهد و در بهبود استقامت قلبی – عروقی و حفظ وزن بدن نیز مؤثر است، بنابراین ممکن است برای پیشگیری از بروز بیماری های قلبی مفید باشد.
۹۷۴.

تاثیر یک دوره کاهش بار تمرین به همراه مصرف مکمل کراتین بر عملکرد جسمانی و ترکیب بدنی بازیکنان فوتبال

۹۷۵.

ارتباط تغییرات هورمون کورتیزول و پروتئین های انتقال دهنده پلاسما متعاقب فعالیت بدنی شدید هوازی در دوندگان جوان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: کورتیزول سرم پروتئینهای انتقال دهنده پلاسما آزمون بالک

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۰۸ تعداد دانلود : ۸۷۵
هدف تحقیق بررسی ارتباط تغییرات هورمون کورتیزول و پروتئینهای انتقال دهنده پلاسما متعاقب فعالیت بدنی شدید هوازی در دوندگان جوان بود. 16 نفر دونده مرد جوان به صورت داوطلب با میانگین سنی2± 8/21 سال، قد 26/5 ± 175سانتی متر، وزن 21/2± 17/64 کیلو گرم، در این تحقیق شرکت نمودند. نمونه های خونی قبل، بلافاصله و 3 ساعت پس از پایان فعالیت بدنی شدید هوازی (آزمون بالک) جمع آوری شد. برای تجزیه و تحلیل آماری از روش تحلیل واریانس یکطرفه با اندازه گیریهای مکرر و آزمون تعقیبی توکی و برای بررسی ارتباط بین متغیرها، از ضریب همبستگی پیرسون در سطح معنی داری 05/0P< استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد که بلافاصله پس از پایان فعالیت بدنی شدید هوازی، سطوح کورتیزول، آلبومین، گلوبولین و هموگلوبین سرم به طور معنی داری افزایش یافتند (05/0P< ) اما هماتوکریت سرم تغییر معنی داری نداشت. در پایان دوره بازیافت (3 ساعت پس از فعالیت بدنی) سطوح کورتیزول سرم به طور معنی داری به پایینتر از مقادیر اولیه کاهش یافت (05/0P< )، همچنین سطوح آلبومین و هموگلوبولین سرم به طور معنی داری به مقادیر اولیه برگشت نمودند (05/0P< ) در حالی که گلوبولین سرم در همان سطح افزایش یافته باقی ماند (05/0P> ). بین تغییرات کورتیزول سرم و پروتئینهای انتقال دهنده پلاسما، بلافاصله و 3 ساعت پس از پایان فعالیت بدنی شدید هوازی ارتباط معناداری مشاهده نشد (05/0P> ). در مجموع، افزایش غلظت کورتیزول سرم و پروتئینهای انتقال دهنده پلاسما در دوندگان جوان، احتمالاً به دلیل ویژگی نوع فعالیت بدنی، شدت فعالیت و انتقال مواد پلاسمایی باشد.
۹۷۶.

آثار یک دوره بی تمرینی به دنبال برنامه تمرین هوازی بر شاخص های التهابی جدید(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تمرین هوازی بی تمرینی شاخص های التهابی مولکول چسبان بین سلولی IL-1β TNF-α

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۹۶ تعداد دانلود : ۸۶۴
هدف این پژوهش، مطالعه آثار 4 هفته بیتمرینی به دنبال 8 هفته تمرین هوازی بر شاخصهای التهابی جدید بود. بدین منظور 42 سر موش نر 3 ماهه نژاد ویستار به صورت تصادفی در دو گروه تجربی(تعداد 24 سر موش با وزن 11±202 گرم) و کنترل(تعداد 18 سر موش با وزن 12±201 گرم) قرار گرفتند. برنامه تمرینی ابتدا به مدت 12 هفته و هفتهای 3 جلسه، با شدت (55 تا 85 درصد Vo2max) و مدت تعیین شده اجرا شد. پس از 24 جلسه تمرین، 6 سر موش از آزمودنیهایاین گروه، بیتمرینی را تجربه کردند تا آثار بیتمرینی مطالعه شود. خونگیری پس از 14 ساعت به صورت ناشتا در مراحل مختلف تمرین با شرایط مشابه انجام گرفت و مقادیر sICAM-1 با استفاده از کیت تجاری الایزا شرکت R&D و IL-1β ،TNF-α از کیتهای تجاریالایزا شرکت Koma اندازهگیری شد. دادهها با استفاده از آزمونهای کولموگروف-اسمیرنوف، اندازهگیریهای مکرر و آزمون تعقیبی LSD و آزمون t مستقل تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان داد مقادیر متغیرهای گروه تمرینی در مراحل مختلف پژوهش کاهش یافته که این کاهش پس از 8 هفته تمرین معنیدار نبوده است به گونهای که sICAM-1 از 80/560±34730 به 01/728±34300 و (122/0=p)، IL-1β نیز از 92/252±2188 به 72/283±2110(072/0=p) و TNF-α از71/55± 1257 به 69/50±1248 پیکوگرم بر میلی لیتر (163/0=p) تغییر یافت. اما با تداوم تمرین، پس از 12 هفته در انتهای پژوهش این تغییرات معنیدار دیده شد به گونهای که sICAM-1 از 01/728±34300به 08/570±33300(000/0=p)، IL-1β از 72/283±2110 به 86/267±1940 (002/0=p) و TNF-α از 69/50±1248 به71/57±1194 پیکوگرم بر میلی لیتر(016/0=p ) تغییر نشان داد. همچنین مشخص شد، اگرچه 4 هفته بی تمرینی به دنبال 8 هفته تمرین هوازی در شاخصهای التهابی تغییر معنیداری ایجاد نکرد[sICAM-1 از 01/728±34300به 82/692±34600(070/0=p)، IL-1β نیز از 72/283±2110 به 35/295±2134 (090/0=p) و TNF-α از 69/50±1248 به79/50±1254 (070/0=p) پیکوگرم بر میلی لیتر]، اما آثار بی تمرینی در مقایسه با گروه تمرینی معنیدار دیده شدsICAM-1 [ از82/692±34600 در مقایسه08/570± 33300( 006/0=p)، IL-1β از 35/295±2134 در مقایسه 86/267±1940 (003/0=p ) و TNF-α از 79/50±1254 در مقایسه71/57±1194( 016/0=p) پیکوگرم بر میلی لیتر]. به طور کلی، با توجه به نتایج به دست آمده میتوان گفت، 4 هفته بیتمرینی میتواند سازگاریهای مفید و مطلوب ایجاد شده در نتیجه تمرین را از بین برد و بدن را در معرض خطر آسیبهای التهابی آتروژنز قرار دهد.
۹۷۷.

تاثیر مصرف کافئین بر توان بی هوازی، شاخص خستگی و سطوح لاکتات خون دانشجویان پسر ورزشکار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: توان بیهوازی کافئین شاخص خستگی لاکتات خون

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۸۴ تعداد دانلود : ۱۷۶۱
هدف از این پژوهش، مطالعه تاثیر مصرف کافئین بر توان بی هوازی، شاخص خستگی و سطوح لاکتات خون دانشجویان پسر ورزشکار بود. به همین منظور از میان داوطلبان شرکت کننده، 16 نفر با میانگین وزن 1/9± 9/68 کیلوگرم، قد 7± 73/1 سانتیمتر و سن 2 ± 24 سال به روش تصادفی ساده (قرعه کشی) انتخاب و براساس شاخص خستگی حاصل از پیش آزمون، به صورت زوج های همتا به دو گروه کافئین (8 = n) و دارونما (8 = n) تقسیم شدند. از آزمودنی ها درخواست شد که 24 ساعت قبل از شروع آزمون، از فعالیت جسمانی شدید و 48 ساعت قبل از شروع آزمون، از خوردن یا آشامیدن هرگونه ماده حاوی کافئین پرهیز کنند. جلسه اول آزمون رست (پیش آزمون)، بعد از گذشتن دست کم 4 ساعت از صرف غذا انجام شد و 6 دقیقه بعد از آزمون مقدار لاکتات خون آنها سنجیده شد. جلسه دوم آزمون رست (پس آزمون)، یک هفته بعد دقیقاً مشابه جلسه اول صورت گرفت، به طوری که آزمودنی ها مصرف معمولی کافئین را ادامه دادند و 48 ساعت قبل از آزمون، مصرف آن را قطع کردند. در پس آزمون، آزمودنی ها مصرف معمولی کافئین را ادامه دادند و 48 ساعت قبل از آزمون، مصرف آن را قطع کردند. در پس آزمون، آزمودنی ها یک ساعت قبل از شروع آزمون، کافئین یا دارونما را به مقدار 6 میلی گرم به ازای هر کیلوگرم از وزن بدن در قالب کپسول های ژلاتینی مصرف کردند. تجزیه و تحلیل یافته ها با استفاده از آزمون های آماری t وابسته و مستقل (05/0 =P)، نشان داد مصرف کافئین بر میانگین توان، حداقل توان و شاخص خستگی تاثیر مثبت داشته، درحالی که بر اوج توان و مقدار لاکتات خون تاثیر معنی دار نداشت. به نظر می رسد مصرف کافئین در بهبود میانگین عملکرد فعالیت های رفت و برگشت سریع کوتاه مدت مؤثر باشد.
۹۷۸.

تاثیر مصرف کوتاه مدت مکمل کراتین بر عملکردهای سرعتی و قدرت عضلانی کشتی گیران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مکمل کراتین کشتی گیران عملکرد سرعتی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۰۴ تعداد دانلود : ۸۱۶
در پژوهش حاضر با هدف مطالعه مصرف مکمل کراتین به عنوان یک کمک ارگوژنیکی، تاثیر مصرف کوتاه مدت کراتین مونوهیدرات بر عملکردهای سرعتی و قدرتی کشتی گیران بررسی شد. به این منظور 20 کشتی گیر انتخاب و به دو گروه همگن 10 نفره دارونما (گروه کنترل) و مصرف کننده مکمل کراتین (گروه تجربی) تقسیم شدند و در یک طرح دوسوکور، عملکرد آزمودنی ها در دوهای سرعتی، استقامت در سرعت های تناوبی، قدرت عضلانی در حرکت اکستنشن زانو به فاصله 7 روز (مصرف روزانه 20 گرم کراتین مونوهیدرات در چهار وعده 5 گرمی، توسط گروه تجربی و به همین مقدار دارونمای دکستروز توسط گروه کنترل) سنجیده شد. نتایج پیش آزمون و پس آزمون با استفاده از آزمون آماری t همبسته (در هر گروه) و t مستقل (بین دو گروه) تجزیه و تحلیل شد. نتایج تحقیق نشان می دهد مصرف کوتاه مدت کراتین عملکرد سرعتی کوتاه مدت (دوهای 20 و 40 متر سرعت)، بلندمدت (60 و 100 متر سرعت) و مسافت طی شده در آزمون عملکرد استقامتی کشتی گیران در دوهای سرعتی تناوبی (30 دوی سرعت حداکثر 5 ثانیه ای با 10 ثانیه استراحت در بین آنها) و قدرت عضلانی در حرکت 1-RM اکستنشن زانو را به طور معنی داری بهبود بخشیده است (05/0P<).
۹۸۰.

مقایسه اثر شش هفته تمرینات پلایومتریک در آب و خشکی بر میزان پرش عمودی و کوفتگی عضلانی تاخیری دختران ورزشکار غیرنخبه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: پرش عمودی تمرینات پلایومتریک در آب(APT ) کوفتگی عضلانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹۸۸ تعداد دانلود : ۱۸۱۱
شواهد محکمی دال بر تأثیر تمرینات پلایومتریک در افزایش معنیدار قدرت عضلانی و پرش عمودی وجود دارد، اما بهدلیل ماهیت شدید این تمرینات، احتمال افزایش آسیبهای عضلانی - اسکلتی وجود دارد. بنابراین بهنظر میرسد انجام تمرینات پلایومتریک در یک محیط آبی، احتمالاً منجر به بهبود پرش عمودی با خطر آسیب کمتر میشود. هدف از مطالعه حاضر، بررسی اثر یک برنامه پلایومتریک در آب (APT) بر پرش عمودی، کوفتگی عضلانی و سرعت 40 متر و مقایسه آن با تمرینات خشکی بوده است. بدین منظور، تعداد 21 والیبالیست دختر غیر نخبه (سن: 12/1 ±19/22 سال، وزن: 35/6 ±13/59 کیلوگرم و قد: 81/4 ± 16/163سانتی متر) داوطلبانه در این مطالعه شرکت کردند. آزمودنیها به صورت تصادفی جفت شدند و بر اساس پرش عمودی، به دو گروه تجربی آب و خشکی و یک گروه کنترل تقسیم گردیدند. گروههای تجربی علاوه بر انجام تمرینات والیبال، به مدت 6 هفته، دو جلسه در هفته و هر جلسه 55-45 دقیقه در برنامه تمرینی پلایومتریک در محیط آبی یا خشکی شرکت کردند. میزان پرش عمودی و زمان اجرای دوی 40 متر سرعت قبل از شروع تمرینات، پس از 4 هفته و بعد از 6 هفته تمرین اندازه گیری شد. همچنین کوفتگی عضلانی در عضلات همسترینگ، چهارسر و دوقلو بعد از جلسه اول و بعد از 4 هفته تمرین و بعد از 6 هفته تمرین بلافاصله پس از تمرین، 24 ساعت و 48 ساعت پس از تمرین، با پرسشنامه استاندارد 10 امتیازی کوفتگی عضلانی اندازه گیری شد. با استفاده از روش تحلیل واریانس برای اندازههای تکراری، مشخص شد که میزان پرش عمودی گروه APT بعد از 6 هفته تمرین، افزایش معنیداری نداشته است (05/0p>)، اما میانگین گروه آب 3/21 درصد در مقابل 77/0- درصدگروه کنترل و 081/0 درصد در گروه خشکی پیشرفت نشان داد. میانگین زمان دوی سرعت 40 متر بین گروهها در پیش آزمون، میان آزمون و پس آزمون معنیدار نبود(05/0p>). کوفتگی عضلانی بعد از جلسه اول ، بعد از 4 هفته و پس از 6 هفته تمرین در هیچ کدام از عضلات در هیچ یک از زمان های یاد شده در گروه آب معنیدار نبود (05/0p>). در مقابل گروه خشکی در جلسات مختلف، در ساعت-های آزمون گیری (0,24,48) و در عضلات متفاوت، میزان کوفتگی معنیداری را گزارش کرد. میزان کوفتگی در گروه آب از بلافاصله پس از تمرین و تا 48 ساعت بعد کاهش نشان داد(05/0p<)، در مقابل میزان کوفتگی گروه خشکی، بعد از 24 ساعت افزایش معنیداری را نشان داد (05/0p<). هر چند نتایج این مطالعه، پیشرفت معنیداری را در متغیرهای اجرای گروه های تجربی نسبت به پیش آزمون و نسبت به گروه کنترل نشان نداده است، اما با توجه به پیشرفت عددی میانگین پرش عمودی گروه آب نسبت به پیش آزمون، و در مقایسه با دو گروه دیگر، می توان گفت که تمرینات پلایومتریک در آب احتمالاً میتواند سبب بهبود پرش عمودی والیبالیست های زن بدون ایجاد کوفتگی عضلانی شود.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان