فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۶۱ تا ۶۸۰ مورد از کل ۱٬۴۴۸ مورد.
۶۶۱.

پاسخ های هورمونی، شاخص های آسیب سلولی و غلظت اسیدهای آمینة پلاسما به دنبال فعالیت مقاومتی حاد همراه با مصرف مکمل BCAA(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: کورتیزول کراتین کیناز انسولین لاکتات دهیدروژناز اسیدهای آمینة شاخه دار پلاسما

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۹۱ تعداد دانلود : ۶۰۰
هدف از پژوهش حاضر، بررسی تأثیر حاد تمرین مقاومتی همراه با مکمل اسید آمینة شاخه دار بر غلظت اسیدهای آمینة پلاسما، پاسخ های هورمونی و شاخص های آسیب عضلانی در زنان جوان سالم بود. 10 دانشجوی فعال دختر که حداقل دو جلسه فعالیت ورزشی منظم در طول هفته داشته و سابقة مصرف هیچ نوع مکملی نداشتند، به صورت داوطلب در یک طرح مقطعی دوسوکور شرکت کردند. طرح تحقیق در دو جلسه با فاصلة 6 هفته انجام گرفت. فعالیت مقاومتی شامل هفت حرکت (دو حرکت پایین تنه و پنج حرکت بالاتنه) با شدت 50 درصد 1RM در 5 ست، 15-12 تکرار بود. درهر جلسه نیمی از آزمودنی ها به صورت تصادفی مکمل (5 /4 گرم BCAA به صورت محلول) و نیمی دیگر دارونما (به همان مقدار دکستروز) مصرف کردند. نمونه های خونی قبل از فعالیت (ناشتا)، بلافاصله بعد از فعالیت، 3 ساعت بعد از فعالیت و همچنین در روز بعد (مشابه نمونة اول) جمع آوری شد. نتایج نشان داد مکمل سازی BCAA موجب افزایش چشمگیر اسیدهای آمینة شاخه دار پس از فعالیت شد (05 /0 P<). همچنین پس از فعالیت و سه ساعت پس از آن، افزایش معناداری در مقادیر لوسین و ایزولوسین در شرایط مصرف مکمل (در مقایسه با شرایط دارونما) دیده شد (05 /0 P<). این در حالی بود که متیونین در هر دو شرایط، بلافاصله پس از فعالیت کاهش یافت (05 /0 P<)، اما گلوتامین و فنیل الانین تنها در شرایط مکمل و آن هم بلافاصله پس از فعالیت کاهش معناداری داشتند. علاوه بر این، لاکتات دهیدروژناز (05 /0 P>) و کراتین کیناز (05 /0 P<) به عنوان شاخص های آسیب سلولی در هر دو شرایط به دنبال فعالیت افزایش یافتند. تغییرات هورمون های انسولین و کورتیزول نیز در هر دو شرایط مکمل و دارونما الگوی مشابهی داشت. به نظر می رسد تنها یک بار مصرف مکمل قبل از شروع فعالیت مقاومتی حاد بر غلظت اسیدهای آمینة شاخه دار پلاسما تأثیر مثبتی داشته باشد، درحالی که مکمل موجب کاهش غلظت گلوتامین، فنیل الانین و متیونین شد. در هر حال، شاخص های آسیب سلولی (LDH ، CK) و هورمون های انسولین و کورتیزول تحت تأثیر دریافت قبل از فعالیت مکمل قرار نگرفتند.
۶۶۲.

تاثیر هشت هفته تمرینات شدید غیر هوازی و مصرف مکمل امگا-3 بر فاکتورهای التهابی در موشهای نر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: امگا-3 اینترلوکین-17, پروتئین واکنشگر-C کراتین فسفوکیناز فعالیت ورزشی شدید غیرهوازی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۵۷ تعداد دانلود : ۷۴۲
هدف از انجام این پژوهش، مطالعه مصرف امگا-3 و فعالیت ورزشی شدید غیر هوازی بر برخی عوامل التهابی در موشهای نر است. به همین منظور160سر موش نر از نژاد سوری با میانگین سنی2 ماه و میانگین وزنی 3±36 گرم انتخاب و به چهار گروه کنترل (40 سر)، مکمل (40سر)، تمرین (40 سر) و مکمل –تمرین (40سر) تقسیم شدند. در ابتدا 10 سر موش از هر گروه جهت تعیین مقادیر پیش آزمون متغیرها کشته شدند. برنامه تمرینی شامل هشت هفته و هر هفته شامل سه جلسه دویدن روی تردمیل بر اساس سرعت، شیب و مدت زمان دویدن بود. هر روز به مدت 8 هفته مقدار 2/0 میلی لیتر امگا3 به موشهای دو گروه مکمل و مکمل -تمرین خورانده شد. برای اندازه گیری سطوحIL-17، CRP وCPK از 10 سر موش هر گروه، نمونه خونی گرفته شد بدین صورت که هر دو هفته یک بار قبل از شروع تمرینات و پس از پایان تمرینات (پنج نوبت). برای تعیین تفاوت بین گروهها از روش تحلیل واریانس تعاملی (ANOVA) استفاده شد. نتایج نشان داد تفاوت معناداری در سطوحIL-17، CRP وCPK در بین گروهها وجود دارد. همچنین آزمون تعقیبی نشان داد این تفاوت بین گروه تمرینی با گروههای مکمل و مکمل – تمرین است (p<0.05). نتایج کلی نشان می دهد در زمانی که فعالیت ورزشی شدید غیر هوازی انجام می شود، مصرف مکمل امگا3 یا باعث کاهش و یا حداقل منجر به کاهش شیب افزایشی فاکتورهای التهابی می شود.
۶۶۳.

بررسی تأثیر موسیقی بر پاسخ های متابولیکی در مراحل فعالیت ورزشی پیشرونده در مردان غیر ورزشکار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ریتم های مختلف موسیقی شاخص درک فشار آستانهِ بی هوازی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۱۴ تعداد دانلود : ۸۴۰
مقدمه: هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر ریتم های مختلف موسیقی بر پاسخ های متابولیکی در مراحل فعالیت ورزشی پیشرونده بود. مواد و روش ها: بدین منظور 17مرد غیر ورزشکار سالم، با میانگین و انحراف استاندارد 97/0±76/ 19 سال، 72/ 6±176 سانتی متر، 95/ 5±5/ 68 کیلوگرم، به صورت داوطلبانه و به روش تعادل مقابل در مطالعه ی حاضر شرکت کردند. این افراد در سه مرحله ی متوالی بدون موسیقی، با موسیقی ریتم تند و با موسیقی ریتم کند، با استفاده از آزمون بروس تا واماندگی به فعالیت پرداختند. متغیر ها در دقایق 3، 6 و 9 اندازه گیری شد. تجزیه و تحلیل داده ها از طریق آزمون آنالیز واریانس تکراری با استفاده از آزمون تعقیبی LSD انجام شد (0.05>p). یافته ها: نتایج مطالعه نشان داد که گوش دادن به موسیقی حین فعالیت پیشرونده تأثیر معنی داری بر شاخص درک فشار در مرحله ی سوم آزمون(0.05>p)، نسبت تبادل تنفسی در همه ی مراحل آزمون، تفاوت اکسیژن خون سرخرگی-سیاهرگی در مراحله ی اول و دوم آزمون و زمان رسیدن به آستانه ی بی هوازی دارد(0.05>p). اما تغییر معنی داری در اکسیداسیون چربی در هیچ یک از مراحل آزمون وجود نداشت(0.05>p). نتیجه گیری: مطالعه ی حاضر نشان داد که گوش دادن به موسیقی حین فعالیت موجب افزایش کارایی دستگاه متابولیکی از طریق بهبود درک فشار و افزایش آستانه ی بی هوازی می شود.
۶۶۴.

مقایسه تاثیر شیوه مداخله (فعالیت هوازی، محدودیت کالری و ترکیب هر دو) در سطح انرژی مصرفی یکسان بر سطح شاخص های التهاب عمومی(فیبرینوژن وCRP) سرم زنان چاق غیر فعال(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: CRP فیبرینوژن فعالیت هوازی زنان چاق محدودیت کالریکی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی علم تمرین
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی بیوشیمی و متابولیسم ورزشی
تعداد بازدید : ۱۰۱۵ تعداد دانلود : ۶۴۳
هدف پژوهش حاضر مقایسه تاثیر ترکیبی فعالیت هوازی و محدودیت کالریکی بر سطح CRP و فیبرینوژن سرم زنان چاق کم تحرک می باشد. بدین منظور تعداد 40 نفر زن چاق کم تحرک با میانگین و انحراف استاندارد سن، درصد چربی و شاخص توده بدنی (98/6± 6/44سال، 95/3±6/26 درصد و81/2±6/30 کیلوگرم بر متر مربع) انتخاب و بصورت تصادفی به چهار گروه تجربی1 (فعالیتهای ورزشی)، تجربی2 (محدودیت کالریک)، تجربی 3 (مداخله ترکیبی) و کنترل تقسیم بندی شدند. برنامه تمرینی هشت هفته ای در گروه تجربی1 شامل دویدن روی تریدمیل به مدت 50 تا 60 دقیقه، هفته ای 5 جلسه و گروه تجربی2 از یک رژیم غذایی با محدودیت کالری معادل انرژی مصرفی فعالیت ورزشی گروه تجربی 1 استفاده کردند، آزمودنیهای گروه تجربی 3 نیز از برنامه تمرینی گروه تجربی1 با نصف کردن جلسات تمرینی (25 الی 30 دقیقه در هر جلسه) و برنامه رژیم غذایی گروه تجربی2 با 2/1 محدودیت کالری به صورت ترکیبی استفاده کردند. در شیوه زندگی گروه کنترل تغییری ایجاد نشد. مرحله اول خونگیری پس از 12 ساعت ناشتایی و در پایان پس از 48 ساعت از خاتمه تمرینات در شرایط تجربی اجرا شد. یافته های پژوهش نشان داد که مقادیر وزن، شاخص توده بدنی و درصد چربی بدن در همه گروههای تجربی کاهش معنی داری یافت که بالاترین تغییر در گروه تجربی1 با مقادیر تغییرات 6/4%، 6/4% و 1/9% مشاهده شد(p>0/05). نتایج تحقیق حاکی از از کاهش قابل توجه 6/56%، 7/25% و 2/44% سطوح CRP به ترتیب در گروههای تجربی 1، 2 و 3 می باشد. این کاهش در گروه تجربی1 (فعالیت ورزشی)و 3 (مداخله رژیم غذایی و فعالیت ورزشی)معنی دار بود که به ترتیب از 64/1±1/3 به 08/1±3/1 و از 10/2±9/2 به 47/1±6/1 میلی گرم بر لیتر کاهش یافت(P>0/01). سطوح فیبرینوژن نیز در هر سه گروه تجربی 1، 2 و 3 به ترتیب 7/11%، 2/6% و 8/7% کاهش یافت که این کاهش در گروه تجربی 1(فعالیت ورزشی) و 3 (مداخله رژیم غذایی و فعالیت ورزشی)معنی دار بودکه به ترتیب از 83/27±4/278 به 25/8±7/24 و از 60/25±3/271 به 56/29±0/250 میلی گرم بر دسی لیتر(P>0/01). بین مقادیر سرمی CRP و فیبرینوژن با درصد چربی بدن، وزن بدن، شاخص توده بدنی و تغییرات درصد چربی بدن همبستگی پائینی مشاهده شد(P>0/05).
۶۶۵.

مقایسه الکترومایوگرافی عضلات ساق پا و حداکثر نیروهای عمودی عکس العمل زمین در حرکت فرود تک پای مردان دارای زانوی پرانتزی و نرمال(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: زانوی پرانتزی فرود تک پا عضلات ساق الکترومایوگرافی حداکثر نیروهای عمودی عکس العمل زمین

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۱۸ تعداد دانلود : ۱۳۶۰
هدف مطالعه حاضر مقایسه ی الکترومایوگرافی عضلات ساق پا، حداکثر نیروهای عمودی عکس العمل زمین در حرکت فرود تک پای مردان دارای زانوی پرانتزی و نرمال می باشد. 26 نفر از میان دانشجویان مرد رشته تربیت بدنی و علوم ورزشی، شامل 13 نفر دارای زانوی پرانتزی و 13 نفر دارای زانوی نرمال در این مطالعه شرکت کردند. فعالیت الکترومایوگرافی برخی از عضلات ساق پا همزمان با داده های نیروهای عکس العمل زمین اندازه گیری گردید. ناهنجاری زانوی پرانتزی با استفاده از کولیس اندازه گیری و ثبت شد. آزمودنی ها حرکت فرود تک پا را از ارتفاع 30 سانتی متر روی صفحه نیرو انجام دادند. حرکت فرود به دو مرحله تقسیم گردید: 100 میلی ثانیه قبل از تماس آغازین پا با زمین و 100 میلی ثانیه بعد از تماس پا با زمین)مرحله جذب نیرو(. تجزیه و تحلیل داده هابا استفاده ازنرم افزار16SPSS و آزمون آماریt مستقل انجام شد(05 /0P). نتایج تحقیق نشان دادند که در مرحله قبل از فرود در فعالیت عضلات نعلی، دوقلوی داخلی و درشت نی قدامی بین دو گروه اختلاف معنادار نبود (به ترتیب (76 /0P)، (09 /0P) و (77 /0P)). در مرحله جذب نیرو در فعالیت عضلات نعلی و درشت نی قدامی اختلاف معناداری نشان داده نشد (به ترتیب (68 /0P) و (92 /0P))، اما اختلاف فعالیت عضله دوقلوی داخلی بین دو گروه معنادار بود (04 /0P). اختلاف معناداری در حداکثر نیروی عمودی عکس العمل زمین در هنگام برخورد پنجه نشان داده نشد (22 /0P)، اما اختلاف حداکثر نیروی عمودی عکس العمل زمین هنگام برخورد پاشنه (003 /0P) بین دو گروه معنادار بود. نتایج این مطالعه نشان داد که افراد دارای زانوی پرانتزی در مقایسه با افراد نرمال در مرحله جذب نیرو هنگام فرود میزان فعالیت کمتری را در عضله دوقلوی داخلی از خود نشان دادند که ممکن است به سبب آن نیروهای بیشتری به مفاصل اندام تحتانی آنها وارد شود. این موضوع ممکن است در طولانی مدت سبب آسیب دیدگی و بروز بیماری های تخریب مفصلی شود.
۶۶۶.

تأثیر یک جلسه فعالیت ورزشی تداومی روی نوارگردان بر مقدار HSP72 و TAC هیپوکامپ موش های نر صحرایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: موش های صحرایی تمرین استقامتی حاد پروتئین های شوک گرمایی 72 ظرفیت آنتی اکسیدانی تام

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۵۷ تعداد دانلود : ۶۹۱
هدف از تحقیق حاضر، بررسی اثر یک جلسه فعالیت تداومی روی نوارگردان بر سطوح HSP72 و TAC هیپوکامپ موش های صحرایی نر بود. به این منظور، 20 سر موش صحرایی نر ویستار (وزن 1±165 گرم و سن 6 تا 8 هفته) به طور تصادفی در چهار گروه (هر گروه 5 سر) کنترل و سه گروه تمرین استقامتی حاد (گروه های 1، 2 و 3 که به ترتیب 30 دقیقه، 4 ساعت و 24 ساعت پس از ورزش کشته شدند) تقسیم شدند. پروتکل مورد استفاده، دویدن روی نوارگردان ویژة جوندگان بود که با سرعت 10 متر در دقیقه آغاز شد و به تدریج به 18 متر در دقیقه رسید. مدت زمان دویدن روی نوارگردان 60 دقیقه بود. برای مقایسة متغیرهای چهار گروه، از آزمون آماری آنالیز واریانس یکطرفه (One-way ANOVA) و متعاقب آن از آزمون توکی (05 /0P≤) استفاده شد. برای اندازه گیری مقادیر HSP72 و TAC به ترتیب از روش ساندویچ الایزا و رنگ سنجی استفاده شد. متعاقب فعالیت تداومی حاد، تغییر معناداری در مقدار HSP72 گروه 1 (30 دقیقه) و 2 (4 ساعت) نسبت به گروه کنترل مشاهده نشد؛ اما سطوح HSP72 در گروه 3 (24 ساعت) نسبت به گروه کنترل (019 /0=P) و همچنین گروه 1 (30 دقیقه) (015 /0=P) افزایش معناداری را نشان داد. مقدار ظرفیت آنتی اکسیدانی تام (TAC) هیپوکامپ در تمامی گروه های تمرینی، در مقایسه با گروه کنترل، به طور معناداری افزایش یافت (000 /0=P) . به طور کلی فعالیت ورزشی حاد تأثیر مفیدی بر سطوح HSP72 و TAC و افزایش نقش محافظتی آنها در هیپوکامپ موش های صحرایی دارد.
۶۶۷.

تأثیر یک دوره تمرین در آب روی هورمون رشد و عامل رشد شبه انسولینی (GH و IGF-1) کودکان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: کودک هورمون رشد تمرین در آب عامل رشد شبه انسولینی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۶۴ تعداد دانلود : ۹۷۳
هورمون رشد و عامل رشد شبه انسولینی 1، از هورمون های آنابولیک هستند که نقش حیاتی در بالیدگی دستگاه های مختلف بدنی به ویژه در کودکی و نوجوانی دارند. ورزش یکی از محرک هایی است که ترشحGH و IGF-1 را تحت تأثیر قرار می دهد، امروزه ورزش های آبی به علت ایجاد نشاط در کودکان، بسیار توصیه شده است. هدف این پژوهش بررسی اثر یک دورة 8 هفته ای تمرین در آب بر سطوح استراحتی GHو IGF-1 کودکان 9 تا 11 سال پسر است. 18 دانش آموز پسر غیرورزشکار (میانگین± انحراف معیار، سن 2±2 /10 سال، وزن 3±5 /26 کیلوگرم و قد 6±9 /130 سانتی متر) انتخاب شدند و به طور تصادفی در دو گروه تجربی (10نفر) و کنترل (8 نفر) قرار گرفتند. ابتدا از تمام آزمودنی ها نمونه های خونی ناشتا به منظور اندازه گیری سطوحGH و IGF-1 گرفته شد. سپس آزمودنی های گروه تجربی به مدت 8 هفته، سه جلسة 1 ساعته در هفته به تمرین با شدت 70 تا 80 درصد حداکثر ضربان قلب پرداختند. آزمودنی های گروه کنترل در این مدت هیچ گونه فعالیت ورزشی نداشتند. پس از 8 هفته از تمام بازیکنان بار دیگر نمونة خونی گرفته شد. از آزمون t همبسته و t مستقل برای آنالیز داده ها استفاده شد. تحلیل آماری نشان داد که 8 هفته تمرین در آب، روی غلظت سرمیGH و IGF-1 تأثیر معناداری ندارد (05 /0P> )، درحالی که در گروه کنترل بعد از 8 هفته، افزایش معناداری در غلظت GH و IGF-1 مشاهده شد (05 /0P< ). علاوه بر این، بین دو گروه بعد از 8 هفته اختلاف معناداری در مقدار ترشح GH و IGF-1 وجود داشت (05 /0P< ). به طور کلی نتایج نشان داد که 8 هفته تمرینات منتخب در آب با شدت 70 تا 80 درصد حداکثر ضربان قلب در دقیقه موجب تحریک ترشح GH و IGF-1 کودکان 9 تا 11 سالة پسر غیرورزشکار نمی شود (05 /0 P≤).
۶۶۸.

تأثیر کوتاه مدت دو نوشیدنی انرژی زا بر توان بی هوازی دانشجویان دختر ورزشکار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: توان بی هوازی نوشیدنی انرژی زا دختران ورزشکار

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی تغدیه ورزشی و مکملها و مواد نیروزا
تعداد بازدید : ۱۷۲۰ تعداد دانلود : ۸۶۱
مقدمه: نوشیدنی­های ورزشی برای بهبود عملکرد ورزشی استفاده می­شوند. هدف از این مطالعه بررسی تأثیر کوتاه مدت دو نوشیدنی انرژی­زا بر توان بی­هوازی دانشجویان دختر ورزشکار بود. روش: در این مطالعه­ی دو سوکور، 12 دانشجوی دختر ورزشکار دانشگاه تهران(0/75±21/1 سال، 5/9±56/9 کیلوگرم، 4/59±167 سانتی­متر; انحراف استاندارد ± میانگین) به صورت داوطلبانه، طی 4 جلسه (بدون نوشیدنی، دارونما، نوشیدنی شارک و جینس) در آزمون بی­هوازی رست شرکت کردند. توان­های بی­هوازی اوج، حداقل، میانگین و شاخص خستگی محاسبه شدند. داده ها جمع­آوری شده با استفاده از آزمون آماری اندازه گیری­های مکرر تجزیه و تحلیل شدند. یافته­ها: هیچ تفاوت معنی­داری بین توان بی­هوازی اوج (0/557=p)، حداقل (0/132=p) ، میانگین (0/853 =p)، و شاخص خستگی (0/13=p)طی 4 مرحله آزمون رست مشاهده نشد. نتیجه­گیری: بر اساس داده­های مطالعه­ی حاضر، به نظر می­رسد مصرف نوشیدنی­های انرژی­زای شارک و جینس نمی­تواند موجب بهبود توان­های بی­هوازی و کاهش خستگی دختران ورزشکار هنگام اجرای آزمون رست شوند.
۶۶۹.

تأثیر یک جلسه فعالیت توان بی هوازی بر پاسخ برخی عوامل ریولوژی خون زنان جوان فعال(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: هموگلوبین هماتوکریت فیبرینوژن تمرین بی هوازی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی بیوشیمی و متابولیسم ورزشی
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی قلب و عروق و تنفس
تعداد بازدید : ۱۲۸۰ تعداد دانلود : ۶۷۳
مقدمه و هدف: همورئولوژی، علم مطالعه جریان و تغییر شکل خون در برابر نیروها و فشارهای وارده بر آن می باشد. فعالیت­های بدنی مختلف می­توانند تغییرات ریولوژیکی متفاوتی ایجاد کنند. هدف از پژوهش حاضر، تعیین تأثیر یک جلسه فعالیت بی­هوازی بر پاسخ برخی عوامل ریولوژی خون زنان جوان فعال می باشد. روش­شناسی: شانزده زن جوان فعال به­طور داوطلبانه در این پژوهش شرکت کردند و بصورت تصادفی در دو گروه کنترل (n=8) و تجربی (n=8) قرار گرفتند. گروه تجربی، یک مرحله آزمون بی­هوازی RAST را انجام دادند. قبل، بلافاصله و دو ساعت بعد از آزمون خونگیری به­عمل آمد. داده­ها با استفاده از آزمون آماری تحلیل واریانس یک­طرفه با اندازه­گیری مکرر و آزمون تعقیبی LSD تجزیه و تحلیل شد. نتایج: آنالیز آماری داده­ها نشان داد، هماتوکریت و هموگلوبین بلافاصله بعد از فعالیت افزایش معناداری داشتند که دو ساعت بعد بصورت معناداری کاهش یافتند. در تعداد گلبول­های قرمز بلافاصله بعد از فعالیت کاهش معنادار و دو ساعت بعد افزایش معناداری مشاهده شد. حجم پلاسما، بلافاصله پس­ از آزمون کاهش و دو ساعت بعد از بازیافت افزایش معناداری داشت. با وجود این­­، تغییرات فیبرینوژن، و سرعت رسوب گلبول قرمز در هیچ یک از دو حالت معنادار نبود. نتیجه­گیری: نتایج پژوهش حاضر نشان داد، تغییرات هموریولوژیکی حاصل از آزمون RAST ناپایدار است و اجرای این آزمون برای افراد فعال از لحاظ تغییرات هموریولوژیکی مشکلاتی ایجاد نخواهد کرد.
۶۷۰.

بررسی تأثیر مصرف مکمل گلیسرولی پس از کاهش سریع وزن بر حجم پلاسما، درصد جذب آب و توان هوازی کشتی گیران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: کشتی گیران آب زدایی گلیسرول آبگیری مجدد الکترولیت-کربوهیدرات

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۹۷ تعداد دانلود : ۱۰۹۱
هدف از تحقیق حاضر بررسی تأثیر مصرف مکمل گلیسرولی پس از کاهش سریع وزن به بازگشت حجم پلاسما، درصد جذب آب و توان هوازی بود. 9 کشتی گیر داوطلب (میانگین سنی6/1±20 سال، وزن5/1±65 کیلوگرم و قد 9/3± 171 سانتی متر) انتخاب شدند. آزمودنی های این پژوهش طی سه هفته متوالی و با آرایش تصادفی به سه گروه تقسیم شدند. آزمودنی ها با استفاده از سونا به مقدار 3 درصد وزن بدن آب زدایی داشتند، سپس با استفاده از یکی از سه نوع محلول الف) الکترولیت ـ کربوهیدرات؛ ب) الکترولیت – کربوهیدرات – گلیسرول و ج) آب ، 130 درصد مایع از دست رفته آبگیری شدند. حجم پلاسما، درصد جذب آب و توان هوازی (آزمون بالک) ، 30 دقیقه پیش از آب زدایی،30 دقیقه پس از آب زدایی و 16 ساعت پس از آب زدایی اندازه گیری شد. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس دوطرفه با اندازه گیری مکرر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. در مرحله آب زدایی نتایج نشان داد حجم پلاسما و توان هوازی در هر سه گروه گلیسرول، الکترولیت و کنترل به ترتیب 13 و 8 درصد کاهش یافت(05/0>p). در مرحله آبگیری، حجم پلاسما درگروه گلیسرول- الکترولیت-کربوهیدرات 13درصد، در گروه الکترولیت 11درصد و در گروه کنترل 7درصد به طور معنی داری افزایش یافت. توان هوازی درگروه آبگیری با محلول گلیسرول- الکترولیت - کربوهیدرات نسبت به دو گروه دیگر و درصد جذب آب نیز درگروه گلیسرول- الکترولیت-کربوهیدرات 69درصد، در گروه الکترولیت 57درصد و در گروه کنترل 50درصد به طور معنی داری افزایش یافت(5./0>p). نتایج تحقیق حاضر نشان داد که آب زدایی، بر عوامل فیزیولوژیکی و عملکردی ورزشکاران تأثیر منفی دارد. مصرف مکمل گلیسرول- الکترولیت-کربوهیدرات ممکن است موجب افزایش حجم پلاسما، افزایش جذب مایع و توان هوازی به سطح قبل از آب زدایی شود.
۶۷۱.

تأثیر تمرینات هوازی بر سطوح سرمی سایتوکین های TNF-α ،IL-1β ،IL-6، Hsp70 در موش های صحرایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تمرین استقامتی IL-1β TNF-α IL-6 و Hsp70

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۲۶ تعداد دانلود : ۷۰۲
سطوح برون سلولی (سرمی) پروتئین شوک گرمایی 70 تحت تأثیر عوامل استرس زای مختلف از جمله ورزش قرار می گیرد و نشان داده شده است که این پروتئین سطوح در گردش سایتوکین های پیش التهابی را در نمونه های انسانی و حیوانی تحت تأثیر قرار می دهد. هدف از پژوهش حاضر، بررسی تأثیر تمرینات استقامتی بر سطوح سرمی سایتوکین های پیش التهابی TNF-α، IL-1β، IL-6 و Hsp70 در رت های تمرین کرده و تمرین نکرده است. 10 سر موش صحرایی نر نژاد ویستار (خریداری-شده از انستیتو پاستور ایران) به طور مساوی به دو گروه کنترل و تمرین کرده تقسیم شدند. برنامة تمرین ورزشی هوازی درگروه تمرین کرده شامل 8 هفته تمرینات استقامتی (5 روز در هفته) دویدن با شدت 55 تا 75 درصد VO2max روی نوار گردان بود، استفاده شد. نتایج نشان داد که سطوح سومی Hsp70 در گروه تمری نسبت به گروه تمرین افزایش معناداری داشت (05 /0 P<). از سوی دیگر، تغییر معناداری در سطوح سایتوکین های پیش التهابی TNF-α، IL-1β، IL-6 بین گروه تمرین-کرده نسبت به گروه کنترل مشاهده نشد. بنابراین تمرین استقامتی ممکن است با افزایش سطوح سرمی Hsp70 موجب حفاظت سلولی و تقویت سیستم ایمنی شود.
۶۷۲.

شیوع، دلایل مصرف و منابع کسب اطلاعات در مورد مکمل های غذایی - ورزشی در ورزشکاران رشته های مختلف شهر تبریز (1389)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ورزشکار مربی مکمل غذایی اطلاعات تغذیه ای

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۳۸ تعداد دانلود : ۹۲۷
این پژوهش با هدف تعیین شیوع مصرف مکمل های غذایی و دیگر عوامل مؤثر بر مصرف مکمل ها در ورزشکاران شهر تبریز انجام گرفت. به این منظور، 150 ورزشکار رشته های مختلف ورزشی در پژوهش حاضر شدند. پرسشنامه ای با 17 سؤال برای بررسی رشته و سابقة ورزشی، دلایل مصرف و منبع اطلاعات و مراکز تهیه مکمل ها به کار برده شد. در زمان اجرای پژوهش 45 درصد ورزشکاران حداقل یک مکمل مصرف میکردند و 21 درصد آنان سابقة مصرف مکمل های غذایی را داشتند. رایج ترین مکمل های مصرفی، کراتین، مکمل های پروتئینی و مولتی ویتامین بود. تأمین نیازهای تغذیه ای اصلی ترین دلیل مصرف مکمل ذکر شد. مصرف مکمل در رشته های مختلف ورزشی به طور معناداری متفاوت بود. 34 درصد آزمودنی ها، مربیان را بهترین منبع کسب اطلاعات در مورد مکمل ها دانسته اند. اغلب این ورزشکاران داروخانه را مرکز تهیة مکمل های مورد نیاز خویش عنوان کردند. یافته های این پژوهش با نتایج دیگر پژوهش ها همسوست و بیانگر شیوع زیاد مصرف مکمل های غذایی در ورزشکاران است.
۶۷۳.

اثر همزمان تمرین هوازی و مکمل گیاهی باریجه بر تغییرات دستگاه حفاظت قلبی طی پرفشار خونی ناشی از نیترو ال - آرژنین متیل استر در موش های صحرایی نر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تمرین هوازی آنتی اکسیدان پرفشار خونی بیماری قلبی - عروقی دستگاه آپلینرژیک

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۶۶ تعداد دانلود : ۷۵۲
مطالعات نشان می دهد آپلین از پپتیدهای متسع کننده عروقی است که نقشی مهم در تنظیم تون عروقی و عملکرد قلبی - عروقی دارد، اما اثر فعالیت بدنی به همراه مکمل آنتی اکسیدانی بر آن مشخص نیست. هدف پژوهش حاضر، مطالعه اثر همزمان تمرین هوازی و مکمل باریجه بر دستگاه حفاظت قلبی (آپلین و گیرنده آن) طی پرفشار خونی ناشی از نیتروال - آرژنین متیل استر (L-NAME) است. 40 سر موش به طور تصادفی به چهار گروه پایه، شم، L-NAMEو گروه تمرین و باریجه تقسیم شدند. گروه های L-NAME و گروه تمرین و باریجه محلول L-NAME را به مقدار 10mg/kg ، پنج روز در هفته و به مدت هشت هفته دریافت کردند. گروه تمرین و باریجه با سرعت 15 تا 20 متر در دقیقه و به مدت 25 تا 64 دقیقه روی نوار گردان دویدند و محلول باریجه را نیز با دوز 9/0 g/kg در روز با استفاده از گاواژ دریافت کردند. نتایج نشان داد القای هشت هفته ای L-NAME باعث افزایش پرفشار خونی، کاهش آپلین، گیرنده آن و بازدارنده آنزیم مبدل آنژیوتانسین (ACE-I)، در مقایسه با گروه های کنترل (پایه و شم) شد. ترکیب تمرین هوازی و باریجه باعث مهار تنظیم مثبت پرفشار خونی ناشی از L-NAME شد. به علاوه، این مداخله باعث افزایش معنی دار دستگاه آپلینرژیک قلبی و ACE-1 در مقایسه با گروه های پایه، شم و L-NAME شد. بر اساس این یافته ها می توان گفت به کارگیری روش های غیردارویی رویکردی مناسب برای بهبود دستگاه جدید حفاظت قلبی در برابر استرس های مزمن ناشی از پرفشار خونی است.
۶۷۴.

تأثیر مصرف مکمل زعفران بر تغییرات سطوح آنزیمی سوپراکسایددیسموتاز و کاتالاز طی یک جلسه فعالیت شدید بی هوازی در زنان جوان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آزمون وینگیت مکمل زعفران سوپراکسید دیسموتاز کاتالاز

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۲۶ تعداد دانلود : ۷۹۶
آگاهی ورزشکاران از فواید استفاده از مکمل های ضداکسایشی گوناگون برای تقویت دستگاه ضداکسایشی بدن، موجب مصرف فراوان این مواد توسط آن ها شده است. از طرفی، به دلیل اثرات نامطلوب مکمل های شیمیایی، جایگزین کردن مواد و ترکیبات طبیعی به جای مواد شیمیایی ضروری به نظر می رسد. بر این اساس پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر مصرف مکمل گیاهی زعفران طی یک جلسه فعالیت بی هوازی بر تغییرات سطوح آنزیمی سوپراکسایددیسموتاز (SOD) و کاتالاز (CAT) پلاسمای زنان جوان تمرین کرده انجام شده است. برای این منظور 10 دانشجوی دختر رشته تربیت بدنی (میانگین±انحراف معیار سن، 87/1±27/21 سال و وزن، 60/2±88/54 کیلوگرم) به صورت تصادفی انتخاب شدند. آزمودنی ها پس از 12 ساعت ناشتایی در آزمایشگاه حاضر شدند و بعد از مصرف کپسول های حاوی زعفران آزمون وینگیت را اجرا کردند. آزمودنی ها مجدداً پس از سه روز بی تمرینی آزمونی مشابه جلسه اول اجرا کردند، اما این بار به جای زعفران از دارونما استفاده شد. برای سنجش فعالیت آنزیم های SOD و CAT به روش رنگ سنجی شیمیایی در هر جلسه در سه مرحله (ناشتا، پس از مصرف زعفران یا دارونما و پس از انجام آزمون) از آزمودنی ها نمونه خونی گرفته شد. برای مقایسه تغییرات پارامترها در پاسخ به مکمل و ورزش در دو گروه از آزمون t مستقل و برای مقایسه درون گروهی داده ها از تحلیل واریانس مکرر (یک طرفه) استفاده شد. تحلیل آماری داده ها نشان داد سطوح استراحتی SOD وCAT در جلسه مکمل پس از مصرف زعفران کاهش و پس از انجام فعالیت افزایش معنی داری داشت (05/0P<). این تغییرات، در مقایسه با جلسه کنترل برای SOD در هر دو مرحله معنی دار بود، اما برای CAT کاهش در هر دو مرحله معنی دار نبود. بر اساس یافته های تحقیق حاضر می توان نتیجه گرفت که احتمالاً مصرف مکمل زعفران قبل از انجام فعالیت ورزشی می تواند محرک مناسبی برای بهبود و افزایش کارآیی دستگاه ضد اکسایشی باشد.
۶۷۵.

بررسی وضعیت عوامل آمادگی جسمانی مرتبط با تندرستی مردان 65-50 سالة شهر اصفهان و مقایسه آنها با هنجارهای موجود(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اصفهان آمادگی جسمانی مردان سنین 65-50 سال

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۰۲ تعداد دانلود : ۷۸۰
هدف کلی این تحقیق، بررسی سطوح آمادگی جسمانی مرتبط با تندرستی برای مردان 65-50 سالة شهر اصفهان بود. 385 نفر از مردان غیر ورزشکار 65-50 سالة شهر که به طور تصادفی انتخاب شدند (میانگین سن 65 /4 ± 73 /57 سال، قد04 /6 ± 94 /167سانتی متر و وزن 45 /9± 88 /76 کیلوگرم) نمونة آماری تحقیق را تشکیل می دادند. اندازه گیری های، درصد چربی بدن، آزمون های انعطاف پذیری بشین و برس، راه رفتن راکپورت، دراز و نشست و شنای سوئدی انجام گرفت. برای تحلیل داده ها از آزمونt مستقل استفاده شد. یافته های تحقیق نشان داد که آزمودنی های مورد بررسی در متغیرهای استقامت قلبی- عروقی ( 05 /4 ±17 /28 میلی لیتر/کیلوگرم/دقیقه)، درصد چربی بدن (14 /6±70 /29%)، قدرت و استقامت عضلانی ناحیة شکم (79 /7± 77 /14 تعداد دراز و نشست) و قدرت و استقامت عضلات ناحیة کمربند شانه (94 /5± تعداد54 /11 شنای سوئدی) در مقایسه با هنجارهای موجود و داده های حاصل از برخی تحقیقات وضعیت مناسبی ندارند. اما در انعطاف بدنی، آزمودنی های تحقیق با میانگین (55 /9±82 /18سانتی متر)، وضعیت به نسبت خوبی داشتند. اگرچه سودمندی اجرای فعالیت های جسمانی منظم بر کسی پوشیده نیست، احتمالاً دلایل مختلفی ازجمله ناآگاهی از نقش فعالیت بدنی در بهبود کیفیت زندگی، کمبود امکانات و فضاهای مناسب برای فعالیت ورزشی افراد سالمند، نداشتن وقت، انرژی، انگیزه و دیدگاه های فرهنگی- رفتاری مانع مشارکت افراد مسن در فعالیت های جسمانی منظم می شود.
۶۷۶.

تأثیر 12 هفته تمرین استقامتی بر سطوح پلاسمایی گرلین آسیل دار، PYY 3-36، دریافت غذا و وزن رت های نر چاق(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تمرین استقامتی گرلین آسیل دار رت ویستار چاق دریافت غذا PYY3-36

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۳۶ تعداد دانلود : ۹۰۹
با توجه به روند رو به رشد اضافه وزن و چاقی، هدف از انجام این پژوهش، بررسی تأثیر 12 هفته تمرین استقامتی بر تغییرات وزن، غذای دریافتی، هورمون اشتهاآور آسیل گرلین و هورمون ضد اشتهای PYY3-36 در رت های نر چاق بود. 16 رت نر ویستار به مدت 9 هفته با غذای پرچرب (مشتق شده از روغن سویا) تغذیه شدند تا به میانگین وزنی g30 ±319 رسیدند. پس از همسان سازی، رت ها به صورت تصادفی در دو گروه 8 تایی کنترل و تمرین استقامتی دوازده هفته ای (هر جلسه 60 دقیقه با سرعت 15 تا 30 متر در دقیقه، 5 روز در هفته) دویدن روی تردمیل با شیب صفر تقسیم شدند.آب و غذای استاندارد به صورت آزادانه در اختیار حیوانات قرار گرفت. هر دو روز یک بار غذای دریافتی و وزن آنها اندازه گیری و ثبت شد. 24 ساعت پس از آخرین جلسة تمرین و 8 ساعت ناشتایی شبانه، نمونه های خونی جمع آوری شد. با استفاده از روش الایزا، غلظت پلاسمایی هورمون های ذکرشده اندازه گیری شد. دوازده هفته تمرین استقامتی کاهش معناداری را در وزن رت های گروه تمرین نسبت به گروه کنترل ایجاد کرد (001 /0p=). در طول دورة تمرین، میانگین غذای دریافتی گروه تمرینی کمتر از گروه کنترل بود (028 /0= P) . غلظت پلاسمایی گرلین آسیل دار تفاوت معناداری بین دو گروه نشان نداد، اما مقادیر پلاسمایی PYY 3-36 در گروه تمرینی در حد معناداری زیادتر بود (016 /0p=). به نظر می رسد یکی از سازوکارهای احتمالی کاهش وزن ناشی از فعالیت-های ورزشی استقامتی، کاهش غذای دریافتی از طریق افزایش سطوح پلاسمایی هورمون ضد اشتهای PYY3-36 باشد.
۶۷۷.

بررسی رابطه شاخص های التهابی ( TNF-، IL-6)، اکسایشی (MDA) و آسیب عضلانی پس از تمرینات سنگین شنا و مصرف مکمل های ویتامینی معدنی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: شاخص های التهابی آسیب عضلانی اکسایشی ویتامین معدنی تمرینات سنگین

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵۳۸ تعداد دانلود : ۱۹۱۹
هدف از تحقیق حاضر بررسی رابطه شاخص های التهابی ( TNF-، IL-6)، اکسایشی (MDA) و آسیب عضلانی پس از تمرینات سنگین شنا و مصرف مکمل های ویتامینی معدنی در دختران شناگر نخبه بود. 24 دختر شناگر نخبه، داوطلبانه در این تحقیق شرکت کردند. آزمودنی ها به طور تصادفی به دو گروه تجربی (مکمل ویتامینی معدنی) و یک گروه کنترل (دارونما) تقسیم شدند. هر دو گروه در برنامه تمرین شنای یک ماهه (3 بار در هفته) شرکت و در هر جلسه حدود 5/3 تا 4 کیلومتر شنا کردند. شناگران روزانه یک عدد قرص همراه غذایشان مصرف می کردند. نمونه خونی قبل و پس از دوره تمرین برای ارزیابی سیتوکین های التهابی (TNF-a) فاکتور نکروزدهنده توموری آلفا، (IL-6) اینترلوکین 6و (MDA) مالون دی آلدئید و شاخص های آسیب عضلانی (کراتین کیناز، آسپارتات آمینوترانسفراز، میوگلوبین، لاکتات دهیدروژناز) گرفته شد. رکورد شنای 100 متر کرال سینه نیز قبل و پس از دوره تمرین اندازه گیری شد. از آزمون آماری تی همبسته و مستقل برای ارزیابی داده ها استفاده شد. یافته های تحقیق نشان داد که مقدار سیتوکین های التهابی در گروهی که مکمل ویتامینی معدنی مصرف می کردند، کاهش یافت (04/0=P). مقدار MDA نیز در این گروه کاهش یافت، اما این کاهش معنی دار نبود. در مقایسه بین گروهی نیز تغییر معنی داری مشاهده نشد. برخی از شاخص های آسیب عضلانی مانند کراتین کیناز (CK) و آسپارتات آمینوترانسفراز (AST) در گروه مکمل کاهش یافت (به ترتیب 011/0=P، 04/0=P)، اما در مقایسه بین گروهی، فقط CK تغییر معنی دار داشت (021/0=P). عملکرد شناگران (بین گروهی و درون گروهی) نیز تغییر معنی داری نداشت. براساس یافته های تحقیق، فشار اکسایشی (ROS) در تولید سیتوکین های التهابی ناشی از ورزش مؤثر است. در مقابل مصرف مکمل های آنتی اکسیدانی نقش مؤثری در کاهش تولید سیتوکین های ناشی از ورزش دارد.
۶۷۸.

اثر انقباض برونگرا بر تغییرات هماتولوژیک خون در مردان جوان غیرورزشکار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: التهاب انقباض برونگرا هماتولوژیک گلبول های خونی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۷۹ تعداد دانلود : ۱۰۰۲
هدف تحقیق، بررسی اثر انقباض برونگرا بر تغییرات هماتولوژیک خون در مردان جوان غیر ورزشکار بود. بدین منظور 14 مرد غیر ورزشکار (سن 14/1±28/24 سال، قد 48/0±36/175 سانتی متر، وزن 43/5±14/73 کیلوگرم، شاخص توده بدنی 06/1±42/23 کیلوگرم بر متر مربع و چربی بدن 35/1±71/14 درصد) داوطلبانه در این تحقیق شرکت کردند. فعالیت برونگرا با اجرای پنج نوبت ١۵ تایی با ٧٠ درصد یک تکرار بیشینه توسط دستگاه خم کننده زانو ایجاد شد. نمونه های خونی (گلبول های قرمز خون، هموگلوبین، هماتوگریت، حجم متوسط گلبول قرمز، متوسط هموگلوبین گلبولی، متوسط غلظت هموگلوبین گلبولی، پلاکت ها، نوتروفیل ها، مونوسیت ها، لنفوسیت ها و لکوسیت ها) بلافاصله، 24 و 48 ساعت پس از تمرین بررسی شدند. نتایج آزمون آماری تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر نشان داد، تفاوت معنی داری در میزان لکوسیت ها، نوتروفیل ها، منوسیت ها و لنفوسیت ها به همراه پلاکت ها و حجم متوسط گلبول قرمز بلافاصله بعد از تمرین وجود دارد. ولی در 24 و 48 ساعت بعد از تمرین تفاوت معنی داری در متغیرها مشاهده نشد (05/0p≥). نتایج نشان داد یک جلسه فعالیت مقاومتی به صورت انقباض برونگرا سبب تغییراتی در تعداد گلبول های سفید، پلاکت ها و حجم متوسط گلبول قرمز بلافاصله بعد از تمرین شد. احتمالا عدم تغییر معنی دار در سایر متغیرها می تواند در نتیجه حجم کم عضلات درگیر و نوع انقباض عضلانی ایجاد شده باشد.
۶۷۹.

اثر فعالیت هوازی و مصرف مکمل کراتین مونوهیدرات بر استرس اکسیداتیو و ترکیب بدن در ورزشکاران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: کراتین مونوهیدرات پراکسیداسیون لیپید فعالیت هوازی تا سر حد خستگی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۹۳۴ تعداد دانلود : ۱۳۰۴
هدف از این تحقیق، بررسی تاثیر 7 روز مصرف مکمل کراتین مونوهیدرات بر پراکسیداسیون لیپید پس از فعالیت هوازی تا سر حد خستگی در کشتی گیران جوان می باشد. بنابراین، 31 کشتی گیر جوان (سن 75/2±52/19 سال؛ وزن 13/16±24/79 کیلوگرم؛ قد 49/6±173 سانتی متر؛ درصد چربی بدن 92/5±37/16) به صورت داوطلبانه در این پژوهش دو سو کور کنترل شده دارونما شرکت کردند و به صورت تصادفی به دو گروه دارونما (16=n، روزانه 4 دوز 5 گرمی مالتودکسترین) و کراتین (15=n، روزانه 4 دوز 5 گرمی کراتین مونوهیدرات) تقسیم شدند. قبل و پس از مصرف مکمل، آزمودنی ها فعالیت هوازی تا سر حد خستگی بر روی ارگومتر را انجام دادند. نمونه های ادرار در قبل، بعد و 24 ساعت بعد از فعالیت به منظور تعیین پراکسیداسیون لیپید جمع آوری شدند. افزایش غیر معنی دار اندکی در پراکسیداسیون لیپید به مقدار 43/0 درصد در گروه کراتین و 06/3 درصد در گروه دارونما پس از فعالیت مشاهده کردیم (05/0P>). افزایش معنی دار 71/3 درصدی در وزن بدن، افزایش 04/4 درصدی در توده بدون چربی، و افزایش 9/3 و 28/4 درصدی در مایع درون و برون سلولی مشاهده شد (05/0P<). یافته های حاصل از این پژوهش نشان داد که مصرف کوتاه مدت مکمل کراتین مونوهیدرات تاثیری بر پراکسیداسیون لیپید ناشی از فعالیت هوازی وامانده ساز ندارد اما، منجر به بهبود ترکیب بدن کشتی گیران گردید.
۶۸۰.

تأثیر تمرین با کفی شنا در شنای کرال پشت برظرفیت هوازی و بی هوازی شناگران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: توان هوازی کفی شنا لاکتات بیشینه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۰۷۴ تعداد دانلود : ۱۴۴۵
هدف این پژوهش تعیین میزان تأثیر تمرین با کفی شنا بر ظرفیت هوازی و بی هوازی شناگران رده سنی در شنای کرال پشت بود. برای دستیابی به این هدف 20 نفر از شناگران پسر رده سنی (9تا 17سال) شهرهای تهران و کرج به صورت هدفمند انتخاب شدند. با استفاده از روش تصادفی طبقه ای به دو گروه تجربی (تمرین با کفی شنا) با میانگین سن45/2 ± 56/13سال، میانگین قد07/16± 44/160سانتی متر و میانگین وزن02/10± 48/53 کیلوگرم وکنترل (تمرین بدون کفی شنا) با میانگین سن29/2± 44/13سال میانگین قد37/13± 44/159سانتی متر و میانگین وزن17/9 ± 93/53 کیلوگرم تقسیم شدند. هرکدام از این گروهها یک دوره تمرینی هشت هفته ای را پشت سر گذاشتند (شناگران گروه تجربی در بخشی از تمرین از کفی شنا استفاده می کردند). قبل و بعد از این دوره تمرین، توان هوازی به روش مستقیم و با یک آزمون فزاینده با دو چرخه کارسنج دست و ظرفیت هوازی با استفاده از تعیین سرعت شنایی اندازه گیری شد. همچنین توان بی هوازی اندام فوقانی با استفاده از آزمون وینگیت نه ثانیه و ظرفیت بی هوازی با اندازه گیری لاکتات بیشینه بعد از 100 متر شنای کرال پشت اندازه گیری شد. نتایج زیر با استفاده از آزمون t مستقل برای بررسی تفاوت بین گروهها با تعیین 05/0 = α به دست آمد: تمرین با کفی شنا باعث افزایش سرعت متوسط شناگران در 100 متر کرال پشت شد (05/0≥P). اما تمرین با کفی شنا تأثیری بر توان هوازی، V4، توان بی هوازی و لاکتات بیشینه و سرعت متوسط 400 مترکرال سینه شناگران نداشت (05/0 < (P. بنابراین استفاده از کفی در بخشی از حجم تمرین تأثیر قابل توجهی بر توان هوازی، V4، توان بی هوازی عملکرد استقامتی و لاکتات بیشینه شناگران کرال پشت ندارد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان