فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۶۱ تا ۴۸۰ مورد از کل ۱٬۴۴۸ مورد.
۴۶۱.

مواد نیروزا در دانشجویان دانشگاه های آزاد اسلامی استان زنجان: شیوع مصرف، شناخت نام، آگاهی از دوپینگ و عوامل خطرزا(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: شیوع دانشجویان آگاهی عوامل خطرزا مواد نیروزا

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی تغدیه ورزشی و مکملها و مواد نیروزا
تعداد بازدید : ۶۳۲ تعداد دانلود : ۳۰۰
حاضرازنوعتوصیفی پیمایشیاستکهتمامدانشجویاندانشگاه های آزاداسلامیاستان زنجان،جامعهآماریآنبوده اند. این تحقیق با استفاده از یکپرسشنامه خودگزارش دهیواستانداردشدهبررویششصددانشجویپسرودختربهروشخوشه ایانجامگرفت.پساز حذفپرسشنامه های ناقص،تعداد 555 پرسشنامه کدگذاری شد و در دو سطح توصیفی (میانگین ها،جداولمتقاطعوتوزیعفراوانی) و استنباطی (آزمون های تحلیل واریانس و معادل های ناپرامتریک آنوتحلیلرگرسیونگام به گام) تجزیه و تحلیل شدند. نتایج این تحقیق نشان داد که در کل 7/17درصد (98 نفر) از نمونه های تحقیق، مصرف حداقل یک ماده نیروزا در طول عمر خود تجربه کرده اند که البته میانگین میزان شیوع مصرف مواد نیروزا در دانشجویان دختر 6/8درصد و در دانشجویان پسر 3/26درصد بود. همچنین 1/6 درصد (34 نفر) از دانشجویان از داروهای دوپینگ و 8/16 درصد (93 نفر) از مکمل ها استفاده کرده بودند. میانگیننمرهآگاهیکلیدانشجویان،6از13 ومیانگیننمرهشناختمواد نیروزا3/12از45بود. اینتحقیقنشاندادکه مواد نیروزا در بین دانشجویان امری شناخته شده است، آگاهی از دوپینگ بسیار کم است و میزان شیوع مصرف موادنیروزادربیندانشجویان ایرانی در مقایسه با تحقیقات خارج از کشور در حد بالایی استودرصورتبی توجهیمسئولانوبرنامه ریزاندر تغییر نگرش و افزایش آگاهی این دانشجویان،هرروزشاهدآسیب های بیشترجوانانمیهناسلامی مانخواهیمبود.
۴۶۲.

پاسخ قدرت، توان و استقامت عضلانی به تمرین مقاومتی با فواصل استراحت متفاوت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: قدرت توان استقامت لاکتات فاصله استراحت

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی علم تمرین
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی فیزیولوژی ورزشی کاربردی
تعداد بازدید : ۱۳۹۸ تعداد دانلود : ۱۸۰۰
پژوهشگران و مربیان، دائم در جست وجوی مؤثرترین روش ها برای افزایش اجرای ورزشی هستند. هدف از پژوهش حاضر، بررسی پاسخ قدرت، توان و استقامت عضلانی به تمرین مقاومتی با فواصل استراحت متفاوت بود. در این پژوهش، شانزده آزمودنی مرد به صورت داوطلبانه انتخاب و به طور تصادفی به دو گروه تقسیم شدند؛ گروه اول: هشت آزمودنی با سن 55/2±22 سال، قد 14/6±20/174 سانتی متر و وزن 33/6±20/64 کیلوگرم، تمرین مقاومتی با فاصله استراحت ثابت (120 ثانیه) و گروه دوم: هشت آزمودنی با سن 54/3±22 سال، قد 50/6±40/176 سانتی متر و وزن 38/6±60/64 کیلوگرم. هر دو گروه، تمرین مقاومتی با فاصله استراحت فزاینده (90، 120 و 150 ثانیه) را سه روز در هفته به مدت شش هفته انجام دادند. برای تعیین قدرت، توان و استقامت عضلانی، به ترتیب از آزمون های یک تکرار بیشینه پرس سینه، پرتاب توپ پزشکی و حداکثر تکرار پرس سینه با 30درصد یک تکرار بیشینه استفاده شد. برای تعیین لاکتات خون، 3 دقیقه قبل و 2 دقیقه بعد از جلسه هفدهم، از آزمودنی ها نمونه خونی گرفته شد. برای تحلیل داده ها از آزمون های t زوجی و مستقل استفاده و سطح معنی داری 05/0>α در نظر گرفته شد. نتایج نشان داد قدرت، توان و استقامت عضلانی در هر دو گروه به طور معنی داری (05/0P<) افزایش یافت؛ اما درصد تغییرات همه آزمون ها در گروه دوم بیشتر بود. بعد از جلسه تمرینی، لاکتات خون به طور معنی داری از زمان استراحت افزایش یافت؛ البته افزایش در گروه دوم کمتر بود. نتیجه اینکه احتمالاً تمرین مقاومتی با فواصل استراحت فزاینده در مقایسه با فواصل استراحت ثابت، از اهمیت بیشتری برای افزایش قدرت، توان و استقامت عضلانی برخوردار است.
۴۶۳.

تأثیر شدت فعالیت مقاومتی بر سطوح ویسفاتین پلاسمایی و ارتباط آن با مقاومت به انسولین و هورمون های مرتبط(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ویسفاتین اینترلوکین-6 حداکثر قدرت شدت فعالیت مقاومتی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی بیوشیمی و متابولیسم ورزشی
تعداد بازدید : ۹۴۹ تعداد دانلود : ۵۰۵
هدف از این تحقیق، بررسی پاسخ غلظت پلاسمایی ویسفاتین به شدت فعالیت مقاومتی و ارتباط آن با مقاومت به انسولین، هورمون رشد و اینترلوکین-6 بود. پانزده آزمودنی جوان و سالم با سن 1/4±2/26 سال و وزن 1/9±1/75 کیلوگرم، بعد از جلسات آشنایی و تعیین قدرت بیشینه، سه جلسه فعالیت مقاومتی با شدت های30درصد، 55درصد و 80درصد قدرت بیشینه و با حجم های یکسان را به فاصله یک هفته و به طور تصادفی اجرا کردند. قبل و بلافاصله بعد از فعالیت مقاومتی، از آزمودنی ها خون گیری به عمل آمد و نمونه ها برای اندازه گیری گلوکز، انسولین، هورمون رشد، اینترلوکین-6 و ویسفاتین آنالیز شدند. نتایج نشان داد که بین پاسخ پلاسمایی ویسفاتین، اینترلوکین-6 و شاخص مقاومت به انسولین به سه شدت متفاوت فعالیت مقاومتی، تفاوت معنی داری وجود ندارد (05/0<P). صرف نظر از عامل شدت، یک جلسه فعالیت حاد مقاومتی، تأثیر معنی داری بر همه فاکتورهای اندازه گیری شده غیر از ویسفاتین داشت (001/0>P). نتایج، ارتباط معنی داری را بین هیچ یک از فاکتورهای اندازه گیری شده تحقیق نشان نداد (05/0<P). بر اساس یافته های پژوهش حاضر می توان نتیجه گیری کرد که شدت فعالیت مقاومتی، عامل مؤثری بر پاسخ ویسفاتین، اینترلوکین-6 و شاخص مقاومت انسولین به فعالیت مقاومتی نیست که احتمالاً می تواند ناشی از سطح پایین تفاوت انرژی مصرفی طی فعالیت مقاومتی با شدت های متفاوت اما حجم یکسان باشد. همچنین، با توجه به بی ارتباطی معنی دار بین ویسفاتین و مقاومت به انسولین در پاسخ به فعالیت، نمی توان این آدیپوکاین را در فرایند مقاومت به انسولین حین فعالیت ورزشی دخیل دانست.
۴۶۴.

اثر دو شدت تمرین هوازی بر سطوح لیپوکالین-2، اینترلوکین-1 بتا و شاخص مقاومت به انسولین در مردان چاق غیرفعال(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: چاقی التهاب شدت تمرینات هوازی لیپوکالین-2 اینترلوکین-1 بتا و مقاومت به انسولین

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی علم تمرین
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی بیوشیمی و متابولیسم ورزشی
تعداد بازدید : ۱۸۸۱ تعداد دانلود : ۱۰۵۳
پژوهش حاضر با هدف ارزیابی اثر دو شدت تمرین هوازی بر تغییرات لیپوکالین-2، اینترلوکین-1 بتا و شاخص مقاومت به انسولین (HOMA-IR) روی 27 مرد چاق غیرفعال (سن = 5 ± 9/43 سال، شاخص توده بدن = 5/1 ± 8/31 (kg/m2) و VO2max = 8/1±8/31 ml/kg/min) انجام شد. آزمودنی ها به طور تصادفی به سه گروه مساوی شدت متوسط، شدت بالا و بی تمرین تقسیم شدند. گروه های تمرین در یک برنامه دویدن روی نوارگردان (12 هفته، هفته ای 3 جلسه و هر جلسه 45 دقیقه) شرکت کردند. شدت تمرین برای گروه اول برابر با 55-45 و برای گروه دوم برابر با 75-65 درصد VO2max بود. نتایج آزمون ANOVA نشان داد 12 هفته تمرین هوازی موجب کاهش معنی داری در مقادیر لیپوکالین-2 سرُم (از 2/11±1/53 به 1/8±5/43 g/Lµ) آزمودنی های گروه شدت بالا شده بود (05/0p<) و این کاهش، نسبت به گروه های شدت متوسط (از 3/10±2/52 به 5/8±5/47 g/Lµ) و بی تمرین (از 7/9±1/54 به 9/11±2/53 g/Lµ) معنی دار بود (05/0p<). تمرین هوازی کاهش معنی داری را در مقادیر اینترلوکین-1 بتا گروه های شدت بالا (از 315±51/1721 به 218±85/1429 pg/mL) و شدت متوسط (از 289±26/1684 به 302±12/1344 pg/mL) ایجاد کرده بود (05/0p<). در میزان کاهش، بین دو گروه تفاوت معنی داری دیده نشد؛ اما نسبت به گروه بی تمرین (از 254±65/1701 به 272±82/1711 pg/mL) به طور معنی داری کمتر بود (05/0p<). شاخص مقاومت به انسولین نیز در دو گروه شدت متوسط (از 8/0±01/3 به 8/0±61/2) و شدت بالا (از 9/0±87/2 به 6/0±84/1) به طور معنی داری کاهش یافته بود (05/0p<) و نسبت به گروه بی تمرین (از 7/0±95/2 به 9/0±11/3) نیز اختلاف معنی داری مشاهده شد (05/0p<). به طور کلی، این یافته ها پیشنهاد می کند برای کاهش مقادیر لیپوکالین-2 نسبت به اینترلوکین-1 بتا و شاخص مقاومت به انسولین، احتمالاً به تمرین با شدت بالاتری از 55-45 درصد VO2max نیاز است.
۴۶۵.

گوش دادن به موسیقی موجب کاهش کارایی قلبی تنفسی در دوره سریع بازگشت به حالت اولیه پس از واماندگی می شود(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: واماندگی بازگشت به حالت اولیه دستگاه قلبی- تنفسی ضربا هنگ های مختلف موسیقی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی قلب و عروق و تنفس
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی فیزیولوژی ورزشی کاربردی
تعداد بازدید : ۱۵۷۱ تعداد دانلود : ۷۷۳
مقدمه: هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر ضرباهنگ هایمختلف موسیقی (موسیقی با ضرباهنگ کند و موسیقی با ضرباهنگ کند) بر برخی پاسخ های قلبی - تنفسی مردان جوان سالم در نخستین دقایق دوره بازگشت به حالت اولیه پس از یک جلسه فعالیت ورزشی وامانده ساز بود. روش ها: در این تحقیق نیمه تجربی 17 مرد جوان سالم، با میانگین و انحراف استاندارد سن 97/0±76/19 سال، قد 72/6±176 سانتی متر، وزن 95/5±5/68 کیلوگرم، به صورت داوطلبانه شرکت کردند. آزمودنی ها در 3 جلسه متوالی با فاصله زمانی بین هر مرحله 72 ساعت با استفاده از آزمون بروس تا حد واماندگی به فعالیت پرداختند. شرکت کنندگان به روش تعادل مقابل بلافاصله پس از واماندگی در 3 جلسه، بدون موسیقی و با گوش دادن به موسیقی با ضرباهنگ کند و موسیقی با ضرباهنگ تند، ریکاوری شدند. متغیرها (ضربان قلب، برون ده قلبی، حجم ضربه ای، تهویه دقیقه ای، حجم جاری، تعداد تنفس در دقیقه، اکسیژن مصرفی و فشار خون) در ثانیه های 30، 60، 90 و120 دوره بازگشت به حالت اولیه اندازه گیری شدند.یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد، گوش دادن به موسیقی در نخستین دقایق دوره بازگشت به حالت اولیه، موجب کاهش معنا دار برون ده قلبی، حجم ضربه ای، فشار خون، تهویه دقیقه ای، حجم جاری و اکسیژن مصرفی (05/0>P)، و افزایش معنا دار تعداد تنفس در دقیقه و ضربان قلب می شود (05/0>P). نتیجه گیری: تحقیق حاضر نشان داد، گوش دادن به موسیقی در دوره بازگشت به حالت اولیه بلافاصله پس از پایان فعالیت ورزشی شدید، موجب کاهش کارایی دستگاه قلبی- تنفسی از طریق کاهش حجم ضربه ای و حجم جاری و افزایش تعداد تنفس و ضربان قلب می شود.
۴۶۶.

پاسخ ویسفاتین، انسولین و مقاومت انسولین به دو شیوه اجرای حرکات مقاومتی در مردان دارای اضافه وزن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ویسفاتین مقاومت به انسولین فعالیت مقاومتی حاد شیوه ارائه حرکات

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی علم تمرین
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی بیوشیمی و متابولیسم ورزشی
تعداد بازدید : ۱۱۱۰ تعداد دانلود : ۶۱۱
پژوهش حاضر به منظور بررسی تاثیر حاد شیوه ارائه فعالیت مقاومتی بر هورمون های ویسفاتین، انسولین و شاخص مقاومت به انسولین در مردان دارای اضافه وزن انجام گرفت. 15 مرد جوان (میانگین سن 2/1±3/21 سال وBMI 8/1±9/27kg/m2) به صورت هدفمند انتخاب شدند و دو جلسه فعالیت مقاومتی را تکمیل کردند. آزمودنی ها فعالیت مقاومتی را با دو نوع ارائه گوناگون پروتکل الف (از عضلات بزرگ به کوچک شامل: پرس سینه، پرس پا، سیم کش زیر بغل، سرشانه هالتر، جلو بازو، پشت بازو) و پروتکل ب (از عضلات کوچک به بزرگ: عکس ترتیب حرکات پروتکل الف) با شدت 85% یک تکرار بیشینه انجام دادند. برای این منظور در جلسه اول و به صورت تصادفی هفت نفر از آزمودنی ها پروتکل الف (از عضلات بزرگ به کوچک) و مابقی (هشت نفر) پروتکل ب (از عضلات کوچک به بزرگ) را انجام دادند. استراحت برای هر نوبت یک دقیقه و برای هر حرکت دو دقیقه در نظر گرفته شد. یک هفته بعد، جلسه دوم فعالیت مقاومتی همانند جلسه اول اجرا شد؛ با این تفاوت که فعالیت مقاومتی برای آزمودنی های الف و ب جا به جا شد. در هر یک از پروتکل ها، خون گیری قبل از فعالیت، بلافاصله و 30 دقیقه بعد از فعالیت انجام گرفت. نتایج با استفاده از آزمون آنالیز واریانس با اندازه گیری مکرر حاکی از آن بود که غلظت ویسفاتین سرم در هر دو پروتکل الف (P<0.05) و ب (P<0.05) بلافاصله بعد از فعالیت نسبت به قبل از آن افزایش یافت. در موردانسولین و مقاومت به انسولین نیز، در هر دو پروتکل مقاومتی الف و ب، بلافاصله پس از فعالیت (P<0.05) و 30 دقیقه پس از فعالیت (P<0.05) نسبت به قبل از آن افزایش معناداری دیده شد. در کل، یافته های حاضر نشان داد که ترتیب بزرگی یا کوچکی عضلات به کار گرفته شده در ابتدای فعالیت، تاثیری بر ترشح هورمون ویسفاتین و دیگر فاکتورهای نامبرده ندارد.
۴۶۷.

اثر تخلیه گلیکوژنی و افزایش مجازی سطوح لاکتات بر پاسخ CGRP سرم به تمرین استقامتی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: لاکتات CGRP تخلیه گلیکوژنی کلمپ لاکتات

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی بیوشیمی و متابولیسم ورزشی
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی قلب و عروق و تنفس
تعداد بازدید : ۱۰۶۰ تعداد دانلود : ۵۱۴
هدف از این مطالعه تعیین تاثیر تخلیه گلیکوژنی بر پاسخ CGRP در حین تمرین استقامتی و اثر احتمالی لاکتات بر آزاد سازی آن در شرایط استراحت بود. 10 نفر دانشجوی مرد فعال تربیت بدنی با میانگین سن 67/1±4/22، وزن 56/5 ± 28/71 و شاخص توده بدنی 07/1 ± 31/23 به صورت هدفمند انتخاب و در 4 وهله مجزا با حداقل فاصله زمانی یک هفته 4 آزمون جهت سنجش Pmax، انجام فعالیت استقامتی حاد پس از تخلیه گلیکوژن (کوشش تخلیه)، فعالیت استقامتی حاد (کوشش کنترل) و کلمپ لاکتات انجام دادند. قبل و بلافاصله پس از پایان سه کوشش اخیر، نمونه خونی جهت اندازه گیری غلظت لاکتات پلاسما، CGRP و تری گلیسرید سرم جمع آوری گردید. اندازه گیری لاکتات و CGRP به ترتیب با روش های RIA و ELISA انجام و جهت تعیین تفاوت متغیرها بین دو کوشش کنترل و تخلیه از آزمون آماری t وابسته استفاده گردید. نتایج پژوهش حاکی از افزایش معنادار غلظتCGRP بعد از انجام کوشش تخلیه (0.001>P)، کوشش کنترل (0.001>P) و کوشش کلمپ لاکتات (0.001>P) نسبت به مقادیر اولیه آن بود. هم چنین مقادیر CGRP سرم بلافاصله بعد از تمرین، بین کوشش های کنترل و تخلیه تفاوت معنادار داشت (0.01>P). ارتباط معناداری بین سطوح لاکتات پلاسما و غلظت های CGRP سرم یافت شد (0.01>P). ضمن این که مقادیر تری گلیسرید سرم بلافاصله بعد از تمرین، بین کوشش های کنترل و تخلیه تفاوت معنادار داشت(0.01> P). به طور خلاصه، نتایج پژوهش نشان داد تمرین استقامتی حاد موجب افزایش معنادار در غلظت CGRP سرم می شود و احتمالا دلیل این افزایش، شرکت CGRP در راه اندازی مسیر اکسیداسیون چربی است. هم چنین با توجه به نتایج کلمپ نیز می توان از لاکتات به عنوان عامل احتمالی افزایش CGRP در حین تمرین استقامتی نام برد.
۴۶۸.

تأثیر نوع تمرین طی محدودیت کالری بر غلظت ادیپوکاین های پلاسما مردان چاق(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تمرین مقاومتی تمرین اینتروال شدید ترکیب تمرین و رژیم

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی علم تمرین
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی تغدیه ورزشی و مکملها و مواد نیروزا
  4. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی بیوشیمی و متابولیسم ورزشی
تعداد بازدید : ۱۳۵۲ تعداد دانلود : ۵۴۱
مطالعة حاضر با هدف بررسی تأثیر محدودیت کالری همراه با تمرین اینتروال شدید و تمرین مقاومتی بر غلظت پلاسمایی ادیپونکتین، TNF-α و انسولین ناشتا انجام شد. در یک کارآزمایی نیمه تجربی 28 مرد چاق سالم با میانگین سنی 2/7 ± 6/31 سال داوطلب به طور تصادفی به 3 گروه محدودیت کالری (CR; n=8)، ترکیب محدودیت کالریک و تمرین اینتروال شدید (CRHIT; n=10) و ترکیب محدودیت کالریک و تمرین مقاومتی (CRRT; n=10) تقسیم شدند. تمرین اینتروال شدید با شدت 90 – 85 درصد ضربان قلب بیشینه و تمرین مقاومتی با شدت 80 – 70 درصد یک تکرار بیشینه و سه جلسه در هفته اجرا شد. سه روز قبل از شروع 12 هفته مداخله و 48 ساعت پس از آخرین جلسه تمرینی نمونه های خونی جمع آوری شدند. وزن بدن، تودة چربی و درصد چربی بدن آزمودنی ها در هر سه گروه به طور معناداری کاهش یافت. غلظت ادیپونکتین پلاسما در گروه های ترکیبی به طور معناداری افزایش یافت (گروه تمرین اینتروال: از 65/2 به 6/4 و در گروه مقاومتی: از 0/3 به 5/3 میکروگرم بر میلی لیتر). غلظت TNF-α نیز در گروه های ترکیبی کاهش معناداری را نشان داد (گروه اینتروال: از 4/2 به 4/1 و در گروه مقاومتی: از 7/2 به 5/2 پیکوگرم بر میلی لیتر). افزایش ادیپونکتین و کاهش TNF-αدر گروه CRHIT بیشتر از گروه CRRT بود (0. 01≥P). غلظت انسولین پلاسما در هر سه گروه به طور معناداری کاهش یافت (CRRT: -18. 4%؛ CRHIT: -33. 3%؛ CR: -23. 3%)، اما هیچ تفاوت معناداری بین گروه ها وجود نداشت. نتایج حاصل نشان داد ترکیب تمرین اینتروال شدید و محدودیت کالری برای بهبود ترکیب بدن و کاهش انسولین ناشتا، TNF-α و افزایش ادیپونکتین پلاسما روش مناسب تری است.
۴۶۹.

تأثیر مکمل ال کارنیتین و تمرین هوازی بر توان هوازی و لاکتات خون در مردان جوان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: توان هوازی ال کارنیتین لاکتات خون مردان جوان

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی علم تمرین
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی تغدیه ورزشی و مکملها و مواد نیروزا
  4. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی بیوشیمی و متابولیسم ورزشی
تعداد بازدید : ۲۳۹۴ تعداد دانلود : ۱۱۹۸
تحقیق حاضر به منظور تعیین اثر مصرف مکمل ال کارنیتین و تمرینات منتخب بر توان هوازی و لاکتات خون در مردان جوان انجام گرفت. در این تحقیق 30 دانشجوی غیر ورزشکار دانشگاه شهید رجایی با میانگین سنی 75/1±63/22 سال ، قد 6 ±47/176 سانتی متر ، وزن 10±33/72 کیلوگرم و 6/2±17/23 : BMI کیلوگرم بر متر مربع شرکت داشتند. آزمودنی ها به صورت تصادفی به سه گروه تمرین، مکمل و مکمل و تمرین تقسیم شدند. تمرینات به صورت اینتروال و به مدت چهار هفته و هر هفته سه جلسه 60 دقیقه ای با شدت 80-65 درصد حداکثر ضربان قلب اجرا شد. قبل از شروع تمرینات و مکمل دهی و بعد از چهار هفته، توان هوازی با استفاده از آزمون بروس و مقدار لاکتات خون به وسیله لاکتومتر و فشار خون استراحتی و حداکثر و ضربان قلب استراحتی و حداکثر اندازه گیری شد. داده ها با استفاده از آمار توصیفی و آزمون کولموگروف اسمیرنوف و آزمون های لوین وt همبسته و تحلیل واریانس یکطرفه بررسی شد. مکمل ال کارنیتین موجب بهبود توان هوازی و افزایش زمان واماندگی (01/0>P) و کاهش مقدار اسید لاکتیک استراحتی شد (01/0>P)، اما بر مقدار اسید لاکتیک فعالیتی تأثیر معنا داری نداشت. مکمل به همراه تمرینات ورزشی موجب بهبود توان هوازی (001/0>P) و کاهش مقدار اسید لاکتیک استراحتی شد (01/0>P)، اما بر مقدار اسید لاکتیک فعالیتی تأثیر معنا داری نداشت. همچنین بین تأثیر تمرینات ورزشی و مکمل و تمرین به همراه مکمل بر توان هوازی و مقدار لاکتات استراحتی و فعالیتی خون تفاوت معنا داری وجود نداشت. بنابر این برای بهبود عملکرد ورزشی و افزایش توان هوازی می توان از مکمل ال کارنیتین به همراه تمرینات ورزشی استفاده کرد.
۴۷۰.

ارتباط تعداد تماشاگران با کورتیزول بزاقی و عملکرد داوران فوتبال(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: کورتیزول بزاقی عملکرد تماشاگران داوران فوتبال

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی روانشناسی ورزشی آموزش و پژوهش در روانشناسی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی فیزیولوژی ورزشی کاربردی
تعداد بازدید : ۱۱۲۱ تعداد دانلود : ۵۹۸
هدف از پژوهش حاضر، بررسی ارتباط تعداد تماشاگران با کورتیزول بزاقی و ارزیابی عملکرد داوران لیگ برتر فوتبال است. جامعه آماری تعداد 15 داور لیگ برتر (مرد) در فصل 88-87 بودند، که داوطلب شرکت در این پژوهش شدند. کورتیزول بزاقی آنان در سه مرحله، روز پیش از مسابقه، نیم ساعت پیش و پس از مسابقه اندازه گیری شد. پس از کسب آمار تماشاگران از مسئول ورزشگاه و سرپرست مسابقات، برگ ارزشیابی عملکرد داوران از ناظر بازی گرفته شد. داده ها با استفاده از آزمون های آماری پیرسون، تی وابسته و تحلیل واریانس با اندازه های تکراری تجزیه و تحلیل شد. یافته ها نشان داد که تعداد تماشاگران با کورتیزول پیش و پس از مسابقه رابطه معناداری ندارد، ولی با عملکرد رابطه منفی معناداری دارد. عملکرد با کورتیزول پس از مسابقه رابطه مثبت معناداری نشان داد و تجربه داوران با کورتیزول پیش از مسابقه رابطه منفی معناداری داشت. همچنین نتایج حاکی از آن بود که کورتیزول بزاقی پس از مسابقه نسبت به سایر مراحل افزایش چشمگیری دارد. نتایج نشان می دهد که در این زمینه به علم روان شناسی ورزشی برای آموزش راهکارهای مقابله با استرس به داوران نیاز است.
۴۷۱.

میزان، نوع و علل مصرف مکمل های غذایی در ورزشکاران ایرانی شرکت کننده در بازی های المپیک 2012 لندن بر اساس مدل رفتار با برنامه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مکمل های غذایی ورزشکاران رده المپیک مدل رفتار با برنامه

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی تغدیه ورزشی و مکملها و مواد نیروزا
تعداد بازدید : ۱۱۶۷ تعداد دانلود : ۱۴۰۸
مواد و روش ها: 42 نفر از ورزشکاران ایران (شرکت کننده در المپیک 2012 لندن) در تحقیق حاضر شرکت کردند. جهت گردآوری اطلاعات از دو پرسشنامه (پرسشنامه استاندارد زمینه یابی مکمل های ورزشی (دارای 4 مقیاس) و پرسشنامه محقق ساخته) استفاده شدند. تمامی تحلیل ها توسط نرم افزار های SPSS16 و AMOS انجام گرفت. جهت تعیین شاخص های نکویی برازش از مولفه های خی دو، NFI و RMSEA استفاده شد. یافته ها: اصلی ترین منبع پیشنهاد دهنده در بین ورزشکاران المپیکی ایران برای مصرف مکمل، متخصصین تغذیه (43%) بود. مهمترین دلایل مصرف مکمل از دیدگاه ورزشکاران افزایش سرعت و چابکی (48%) و افزایش قدرت و توان (47%) گزارش شد. بیشترین مکمل های مصرفی در ورزشکاران به ترتیب ب کمپلکس (92%) بود. برخلاف مطالعات قبلی، هنجارهای ذهنی قویترین شاخص پیش بین بود (β= 0/91) در حالی که نگرش ها با (β= 0/23) دومین شاخص پیش بین و کنترل رفتاری ادراک شده با (β= 0/13) ضعیف ترین شاخص پیش بین بودند. نتیجه گیری: عدم تاثیر گذاری کنترل رفتاری ادراک شده با مطالعات قبلی همخوانی دارد اما فقدان تاثیر گذاری نگرشها مبهم است زیرا اعتقاد بر این است که نیت رفتاری قویا از طریق پذیرش آنچه هنجار محسوب می شود کنترل می شود نه نگرش ها به سمت مکمل. این یافته ها نشان می دهند که در بین ورزشکاران المپیکی ایران، هنجارهای ذهنی هنگام شکل گیری نیت رفتاری برای مصرف مکمل های غذایی احتمالا اهمیت بیشتری دارد.
۴۷۲.

تأثیر دو پروتکل تمرین مقاومتی بر پراکسیداسیون چربی و تغییرات ظرفیت آنتی اکسیدانی تام پلاسما در مردان سالم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مالون دی آلدئید تمرین با وزنه آنتی اکسیدان فشار اکسیداتیو

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی علم تمرین
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی بیوشیمی و متابولیسم ورزشی
تعداد بازدید : ۱۳۶۹ تعداد دانلود : ۵۵۵
اجرای فعالیت مقاومتی با افزایش فشار اکسیداتیو همراه است. با وجود این به طور کامل مشخص نیست که چگونه شدت تمرین مقاومتی بر سطوح استراحتی شاخص های فشار اکسیداتیو تأثیر می گذارد. بنابراین هدف تحقیق حاضر بررسی تمرین مقاومتی با شدت متوسط و زیاد بر فشار اکسیداتیو بود. 20 آزمودنی مرد (7/.±6/20سال، 06/0±74/1 متر و 4±1/71 کیلوگرم) داوطلبانه در تحقیق شرکت کردند و به طور تصادفی در دو گروه مقاومتی با شدت زیاد و متوسط قرار گرفتند. قبل و بعد از برنامه تمرینات مقاومتی نمونه گیری از خون صورت گرفت و فعالیت آنزیم کراتین کیناز (CK)، غلظت مالون دی آلدئید (MDA) و ظرفیت آنتی اکسیدان پلاسما (TAC) اندازه گیری شد. برنامه تمرینی سه جلسه در هفته به مدت هشت هفته انجام گرفت. گروه مقاومتی با شدت زیاد و متوسط تمرینات را به ترتیب با شدت90- 85 و70-65 درصد یک تکرار بیشینه انجام دادند. مشاهده شد در تعامل گروه × زمان اجرای دو نوع تمرین مقاومتی بر کراتین کیناز، ظرفیت آنتی اکسیدان پلاسما و مالون دی آلدئید تفاوت معناداری ایجاد نکرد (05/0≤P ). با وجود این مقدار MDA بعد از دوره تمرینات در هر دو گروه به طور معناداری کاهش یافت (05/0≥P ). هرچند تغییرات معناداری نسبت به پیش آزمون در CKو TAC دیده نشد (05/0≤P ). می توان گفت تمرین مقاومتی با شدت متوسط تا زیاد می تواند موجب کاهش غلظت مالون دی آلدئید شود و فشار اکسیداتیو را کاهش دهد. به نظر می رسد این مسئله مستقل از شدت تمرینات مقاومتی است.
۴۷۳.

تأثیر هشت هفته تمرین دویدن تداومی و چهار هفته بی تمرینی بر پراکسیداسیون چربی و دفاع ضد اکسایشی غیرآنزیمی مردان سالم غیرفعال(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بی تمرینی پراکسیداسیون چربی تمرین دویدن تداومی دستگاه ضد اکسایشی غیر آنزیمی فعالیت حاد

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی علم تمرین
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی بیوشیمی و متابولیسم ورزشی
تعداد بازدید : ۱۱۸۸ تعداد دانلود : ۶۳۸
هدف از تحقیق حاضر بررسی تأثیر هشت هفته تمرین دویدن تداومی و چهار هفته بی تمرینی بر پراکسیداسیون چربی (MDA) و پاسخ دستگاه ضد اکسایشی بعد از یک جلسه فعالیت حاد بود. بدین منظور 20 مرد سالم غیرفعال به صورت تصادفی در دو گروه 10 نفره تجربی و کنترل قرار گرفتند. ابتدا، قبل و بعد از یک جلسه فعالیت حاد نمونه گیری خون به منظور تعیین مقدار MDA، اسید اوریک، بیلی روبین و پروتئین تام انجام گرفت. سپس آزمودنی های گروه تجربی به مدت هشت هفته و هفته ای سه جلسه به تمرینات دویدن تداومی پرداختند، اما آزمودنی های گروه کنترل در این مدت هیچ برنامه تمرینی نداشتند. بعد از هشت هفته، دوباره نمونه گیری خون قبل و بعد از یک جلسه فعالیت حاد به منظور اندازه گیری متغیرها انجام گرفت. پس از چهار هفته بی تمرینی به دنبال هشت هفته تمرین، از گروه تجربی مجدداً خون گیری قبل و بعد از یک جلسه فعالیت حاد به منظور اندازه گیری متغیرها انجام گرفت. نتایج حاصل از آنالیز واریانس یکطرفه با اندازه گیری های مکرر افزایش معناداری در مقدار پراکسیداسیون چربی (MDA) و اسید اوریک ناشی از یک جلسه فعالیت حاد در گروه تجربی پس از هشت هفته تمرین نشان داد (05/0 P<)، اما تفاوت معناداری در غلظت بیلی روبین و پروتئین تام پس از هشت هفته تمرین مشاهده نشد (05/0 P>). به علاوه پس از چهار هفته بی تمرینی افزایش معناداری در مقدار پراکسیداسیون چربی (MDA) مشاهده شد(05/0 P<)، اما تغییرات در غلظت اسید اوریک، بیلی روبین و پروتئین تام پلاسما معنادار نبود (05/0 P>). نتیجه اینکه هشت هفته تمرین دویدن تداومی احتمالاً سبب ایجاد سازگاری در دستگاه ضد اکسایشی و استرس اکسایشی می شود. اما در اثر بی تمرینی نتایج استرس اکسایشی معکوس می شود.
۴۷۴.

تأثیر مصرف کوتاه مدت سیر بر فازهای ایزوکپنیک بافری و هیپوکپنیک پرتهویه ای در مردان ورزشکار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مزاج مکمل سیر ایزوکپنیک بافری هیپوکپنیک پرتهویه ای

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی تغدیه ورزشی و مکملها و مواد نیروزا
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی بیوشیمی و متابولیسم ورزشی
تعداد بازدید : ۱۳۰۳ تعداد دانلود : ۵۲۷
هدف از این پژوهش تعیین تأثیر مصرف کوتاه مدت سیر بر فازهای ایزوکپنیک بافری و هیپوکپنیک پرتهویه ای در مردان ورزشکار بود. سی مرد ورزشکار سالم (با میانگین سنی 87/0±05/20 سال، قد 76/4±67/178 سانتی متر و وزن 9/8±55/71 کیلوگرم) به دو گروه همگن مکمل و دارونما تقسیم شدند. گروه مکمل هر روز 1000 میلی گرم مکمل سیر و گروه دارونما هر روز 1000 میلی گرم نشاسته به مدت یک هفته مصرف کردند. همة آزمودنی ها قبل و پس از مکمل سازی سیر در پروتکل درمانده ساز وابسته به فرد شرکت کردند. V-Slope برای برآورد فازهای ایزوکپنیک بافری و هیپوکپنیک پرتهویه ای توسط دستگاه تجزیه تحلیل گازهای تنفسی اندازه گیری شد. مساحت سطح زیر منحنی با استفاده از عملیات انتگرال گیری برآورد شد. برای مقایسه نتایج پس آزمون همراه با کنترل نتایج پیش آزمون به عنوان کوواریانس، از آزمون آماری آنکووا استفاده شد. نتایج نشان داد با مصرف هفت روزة مکمل قرص سیر، حجم اکسیژن مصرفی و دی اکسید کربن تولیدی در آستانة هوازی، آستانة بی هوازی و بیشینه در گروه مکمل افزایش داشت؛ اما سطح زیر منحنی در فازهای ایزوکپنیک بافری و هیپوکپنیک پرتهویه ای هیچ گونه تفاوت معناداری را در دو گروه مکمل و دارونما نشان نداد. بر اساس یافته های این پژوهش می توان چنین ذکر کرد که سیر تأثیر مثبتی بر شاخص های تنفسی گذاشته است و باعث به تاخیر افتادن خستگی می شود؛ اما احتمالاً به خاطر شیفت یکسان آستانة هوازی و بی هوازی به سمت راست، هیچ گونه افزایش معناداری در سطح زیر منحنی فازهای ایزوکپنیک بافری و هیپوکپنیک پرتهویه ای پدیدار نمی شود که انجام پژوهش های آتی را اجتناب ناپذیر می نماید.
۴۷۵.

مقایسه تاثیر 12 هفته مصرف ویتامینE و فعالیت بدنی منظم بر سطوح آنزیم های کبدی مبتلا به کبد چرب غیرالکلی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فعالیت بدنی ویتامین E کبد چرب غیرالکلی آمینوترانسفراز

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی تغدیه ورزشی و مکملها و مواد نیروزا
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی بیوشیمی و متابولیسم ورزشی
  4. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی قلب و عروق و تنفس
تعداد بازدید : ۳۸۸۵۴ تعداد دانلود : ۱۱۰۱
پژوهش حاضر با هدف مقایسه آثار 12 هفته مصرف ویتامینE و فعالیت بدنی منظم برسطوح آنزیم های کبدی بیماران مبتلا به کبد چرب غیر الکلی به عمل آمد. بیست نفر افراد بالغ مبتلا به بیماری کبد چرب غیر الکلی با میانگین سنی 1/8±8/41سال در این پژوهش به طور داوطلبانه شرکت کردند. بیماران به طور تصادفی به دو گروه ده نفره تقسیم شدند.گروه A شامل بیمارانی بود که روزانه دو عدد قرص ویتامین E، 400 میلی گرم صبح و شب به مدت 12 هفته دریافت می کردند و گروه B شامل بیمارانی بود که فعالیت بدنی برنامه ریزی شده و منظم انجام می دادند. آنزیم های آلانین آمینوترانسفراز (ALT)، آسپارتات آمینوترانسفراز (AST)، آلکالین فسفاتاز (ALP) سرم خونی و سونوگرافی کبد برای ارزیابی میزان چربی کبدی، قبل و بعد از مداخله درمانی مورد اندازه گیری قرار گرفت. در هر دو گروه درمانی مقادیر آنزیم های کبدی پس از درمان کاهش قابل توجهی نشان دادندP<0.05) )، اما تفاوت بین گروهی معناداری بین سطح آنزیم های کبدی دو گروه وجود نداشت (P>0.05). در سونوگرافی انجام شده پس از مداخله درمانی در هر دو گروه کاهش معناداری بین درجه چربی کبدی ملاحظه گردیدP<0.05) )، اگرچه در بین گروه های مورد بررسی تفاوت آماری معناداری وجود نداشت (P>0.05(. به نظر می رسد انجام فعالیت بدنی منظم بدون در نظر گرفتن نوع رژیم غذایی و یا کاهش وزن می تواند باعث کاهش آنزیم های کبدی و شواهد سونوگرافیک کبد چرب شود که با توجه به اثرات جانبی مصرف دراز مدت ویتامین E می تواند جایگزین مناسبی برای این دارو باشد.
۴۷۶.

تأثیر دوازده هفته تمرین تناوبی با شدت زیاد (HIIT) بر سطوح لپتین و عوامل وابسته به چاقی دانشجویان دختر دچار اضافه وزن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: چاقی اضافه وزن BMI درصد چربی لپتین تمرین تناوبی با شدت زیاد

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی علم تمرین
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی بیوشیمی و متابولیسم ورزشی
تعداد بازدید : ۹۳۴ تعداد دانلود : ۵۰۲
لپتین، یک هورمون مترشح از بافت چربی است که در تنظیم متابولیسم سلولی و تعادل انرژی نقش مهمی دارد. هدف تحقیق حاضر، بررسی تأثیر دوازده هفته تمرین تناوبی با شدت زیاد بر سطوح لپتین و عوامل وابسته به چاقی دانشجویان دختر دچار اضافه وزن بود. در این پژوهش نیمه تجربی، 24 نفر از این دانشجویان با شاخص توده بدنی بین 25 تا 30 kg/m2 ، به صورت هدفمند انتخاب و تصادفی، در دو گروه تجربی با میانگین سن 97/0±60/22سال، وزن 37/2±50/85 کیلوگرم و قد 82/2±80/166 سانتی متر و کنترل با میانگین سن 3/1±20/23 سال، وزن 18/3±90/82 کیلوگرم و قد 87/1±20/168 سانتی متر، قرار گرفتند.گروه تجربی در برنامه تمرینی تناوبی با شدت زیاد، به مدت دوازده هفته و هر هفته سه جلسه با شدت بالای 90 درصد ضربان قلب بیشینه به تمرین پرداختند. قبل و پس از تمرین مقادیر لپتین پلاسما، وزن، درصد چربی، شاخص توده بدن و نسبت کمر به لگن محاسبه شدند. داده های جمع آوری شده با استفاده از آزمون های کولموگروف-اسمیرنوف، t وابسته و مستقل در سطح معناداری 05/0≥ α تجزیه وتحلیل شدند. نتایج نشان داد، دوازده هفته تمرین تناوبی دویدن با شدت زیاد، بر کاهش سطوح سرمی لپتین پلاسما، وزن بدن، درصد چربی،BMI و WHR در گروه تجربی نسبت به گروه کنترل تأثیر معناداری داشته است (05/0≥P). به نظر می رسد که تمرین تناوبی با شدت زیاد به عنوان یک روش غیرتهاجمی و غیردارویی، می تواند اثر مثبتی بر کاهش مقدار لپتین و برخی عوامل وابسته به چاقی و اضافه وزن داشته باشد.
۴۷۷.

اثر مکمل دهی امگا 3 بر حساس ترین شاخص های پیشگویی کننده بیماری های قلبی-عروقی (hs-CRP و IL-6) پس از تمرینات هوازی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تمرین هوازی HS-CRP IL-6 مکمل امگا 3 بیماری های قلبی-عروقی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی علم تمرین
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی تغدیه ورزشی و مکملها و مواد نیروزا
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی قلب و عروق و تنفس
تعداد بازدید : ۱۵۱۷ تعداد دانلود : ۸۱۹
شواهد علمی، حاکی از تاثیر تمرین هوازی و مکمل امگا 3 -هر دو- بر بهبود دستگاه قلبی-عروقی است. هدف این پژوهش، بررسی اثر مکمل دهی امگا 3 بر حساس ترین شاخص های پیشگویی کننده بیماری های قلبی-عروقی (hs-CRP و IL-6) پس از تمرینات هوازی در مردان سالمند بود. در این مطالعه 36 مرد سالمند غیر ورزشکار در دامنه سنی 50 تا 70 سال از بین مردان سالمند به صورت در دسترس انتخاب و به طور تصادفی در 4 گروه 9 نفره به ترتیب، گروه اول: تمرین + مکمل امگا 3، گروه دوم: تمرین + دارونما، گروه سوم: مکمل امگا3 و گروه چهارم: دارونما قرار گرفتند. برنامه تمرینی 8 هفته و هر هفته 3 جلسه با مدت و شدت مشخص(55 تا 70 درصد HRmax) اجرا شد. مقدار مصرف مکمل امگا 3 روزانه 2 عدد کپسول 1000 میلی گرمی بود. خونگیری پس از 14 ساعت ناشتایی قبل از شروع تحقیق و 48 ساعت پس از آخرین جلسه تمرینی انجام شد. داده ها با آزمون کولموگروف- اسمیرنوف، آنالیز واریانس یکطرفه و t وابسته در سطح معنی داری 05/0≥α تحلیل شد. یافته ها نشان داد پس از 8 هفته، تنها در گروه مکمل امگا 3 مقادیر hs-CRP با کاهش معناداری همراه بود(05/0≥p). در گروه تمرین هوازی+مکمل امگا3، گروه تمرین هوازی+دارونما و گروه مکمل امگا3 مقادیر شاخص های التهابی کاهش محسوسی یافت که از نظر آماری معنادار نبود(05/0≤p). همچنین، در مقایسه بین گروه های پژوهش پس از 8 هفته تفاوت معناداری در متغیرهای پژوهش مشاهده نگردید(05/0 ≤p ). بنابراین، می توان گفت مکمل دهی امگا 3 باعث کاهش معنادار شاخص التهابی hs-CRP در گروه مکمل امگا 3 شد. اما اثر تعاملی 8 هفته مکمل دهی امگا 3 و تمرین هوازی، تاثیر معناداری بر مقادیر hs-CRP و IL-6 نداشت. به نظر می رسد برای تغییرات معنادار در مقادیر حساس ترین شاخص های پیشگویی کننده بیماری های قلبی-عروقی باید به عواملی چون، شدت، طول دوره تمرین و مقدار دوز مصرفی مکمل امگا 3 توجه داشت که خود لزوم مطالعات بیشتر را فراهم می کند.
۴۷۸.

تأثیر شش هفته تمرینات مقاومتی بر شاخص های مورفولوژیکی قلب زنان تمرین نکرده(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تمرین های مقاومتی زنان تمرین نکرده شاخص های الکتروکاردیوگرام

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی علم تمرین
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی قلب و عروق و تنفس
تعداد بازدید : ۱۵۱۳ تعداد دانلود : ۶۳۰
هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر شش هفته تمرینات مقاومتی بر شاخص های ریخت شناسی سلامت قلب زنان تمرین نکرده است. به همین منظور 20 زن کم تحرک با میانگین سنی 8/1±6/22 سال، قد 5/6±3/162سانتی متر، وزن 1/5±58 کیلوگرم، درصد چربی2/5±3/18درصد و سطح رویه بدن 15/0±62/1 متر مربع برای شرکت در پژوهش انتخاب شدند. سپس آزمودنی ها به صورت تصادفی به دو گروه تجربی (10 نفر) و کنترل (10 نفر) تقسیم شدند. قبل از شروع پروتکل تمرینی، ابتدا از بازیکنان آزمون های آنتروپومتریک، ترکیب بدن و اکوکاردیوگرام به عمل آمد. پس از آن گروه های تمرینی وارد دوره شش هفته ای تمرین مقاومتی شدند. پروتکل تمرینی شامل شش حرکت کار با وزنه به صورت 3 دوره 10 تکراری با 70-60 درصد یک تکرار بیشینه بود. نتایج نشان داد که پس از انجام پروتکل تمرینی ضخامت دیواره بین دو بطن 10 درصد افزایش و اندازه پایان سیستولی بطن چپ 10 درصد کاهش در مقایسه با گروه کنترل داشت (05/0P≤). ولی شاخص های دیگر شامل ضخامت دیواره خلفی، اندازه پایان دیاستولی، جرم بطن چپ، حجم دهلیز چپ، حجم کل قلب، حجم پایان سیستولی بطن چپ، حجم پایان دیاستولی بطن چپ و اندازه دهانه آئورت تغییرات معناداری را نشان ندادند. نتایج این پژوهش نشان داد که شش هفته تمرینات مقاومتی با وزنه با توجه به تأثیر معنادار بر برخی شاخص های مورد آزمون، می تواند موجب افزایش عملکرد و سلامت قلب زنان کم تحرک شود.
۴۷۹.

تأثیر ماساژ بالاتنه روی ضربان قلب زنان قایقران در فعالیت های سریالی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ضربان قلب ماساژ دراگون ریکاوری قایقرانی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی آسیب شناسی ورزشی و حرکات اصلاحی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی فیزیولوژی ورزشی کاربردی
تعداد بازدید : ۱۱۵۴ تعداد دانلود : ۷۲۱
هدف از این پژوهش، بررسی تأثیر ماساژ بالاتنه بر ضربان قلب زنان قایقران در فعالیت های سریالی بود. بدین منظور، ده زن قایقران دردسترس از تیم استان کردستان (2/1±2/19 سال) در تحقیق شرکت داشتند. آزمودنی ها دو جلسه، مسافت 200 متری دریاچه را سه بار با حداکثر سرعت پارو زدند. در تناوبات استراحت پانزده دقیقه ای بین سری ها، در یک جلسه از ریکاوری با ماساژ و در جلسه دیگر از ریکاوری بدون ماساژ استفاده شد. در جلسات تمرینی، تعداد ضربان قلب بلافاصله پیش و پس از اجرا در هر سری با استفاده از ساعات پلار شمارش و ثبت شد. عملیات آماری از طریق آمار توصیفی، آنالیز واریانس یکسویه با اندازه گیری مکرر و آزمون t همبسته و به وسیله نرم افزار SPSS نسخه شانزدهم انجام گرفت (P≤0.05). نتایج نشان داد که روش ریکاوری با ماساژ موجب کاهش معنادار تعداد ضربان قلب پیش از اجرا در سری دوم (000/0P=) و سوم (012/0P=) نسبت به سری اول می شود. همچنین، ریکاوری با ماساژ موجب کاهش معنادار تعداد ضربان قلب پس از اجرای سری سوم نسبت به سری دوم شد (014/0P=). براساس این یافته ها، در فعالیت های سریالی به شکل قایقرانی در مسافت 200 متر، چنانچه مدت و نحوه اجرای ماساژ در بین سری ها یکسان باشد، برخلاف ضربان قلب پیش از اجرا، به تدریج بر تأثیر ماساژ روی ضربان قلب پس از اجرا افزوده می شود.
۴۸۰.

تاثیر تمرینات مقاومتی و تعادلی بر قدرت عضلانی بیماران مرد مبتلا به پارکینسون(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تعادل قدرت عضلانی پارکینسون

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی علم تمرین
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی آسیب شناسی ورزشی و حرکات اصلاحی ورزش معلولین
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی فیزیولوژی ورزشی کاربردی
تعداد بازدید : ۲۵۸۸ تعداد دانلود : ۱۳۴۳
بیماری پارکینسون که از بیماری های گروه سنی سالمندان می باشد یک عارضه پیشرونده مزمن بوده که سیستم عصبی مرکزی را تحت تاثیر و با ایجاد اختلال در عقده های قاعده ای مغز، مشکلات حرکتی زیادی را در بیماران ایجاد می کند. هدف این تحقیق بررسی تاثیر تمرینات مقاوتی و تعادلی بر عملکرد عضلانی-اسکلتی، بیماران مرد مبتلا به پارکینسون بود. تعداد 22 نفر از بیماران مبتلا به پارکینسون به صورت در دسترس انتخاب و بطور داوطلبانه در این مطالعه شرکت کردند. بیماران بصورت تصادفی در دو گروه تجربی ( 11 نفر ) و کنترل ( 11 نفر ) تقسیم شدند. بیماران گروه تجربی به مدت 10 هفته به انجام برنامه تمرینی منتخب پرداختند. قبل و بعد از دوره تمرینی قدرت عضلات چهارسر رانی، همسترینگ و دوقلو تمامی بیماران با استفاده از دینامومتر اندازه گیری شد. نتایج با استفاده از t وابسته و مستقل مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. افزایش معناداری در قدرت عضله چهار سر هر دو پای راست و چپ (P< 0.05) و قدرت عضله همسترینگ پای راست (P< 0.05) مشاهده شد در حالیکه قدرت عضله همسترینگ پای چپ به طور معناداری کاهش (P< 0.05) و تغییر معناداری در قدرت عضله دوقلوی پای راست و چپ مشاهده نشد (P>0.05). در بیماران گروه کنترل هیچ گونه تغییرات معنادری مشاهده نشد (P>0.05). از یافته های این تحقیق می توان نتیجه گرفت که ده هفته تمرینات مقاومتی و تعادلی موجب بهبودی قابل ملاحظه ای در قدرت عضلانی بیماران پارکینسون می شود، بنابراین می تواند به عنوان یک مدالیته در برنامه درمانی این دسته از بیماران گنجانده شود.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان