فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۸۱ تا ۹۰۰ مورد از کل ۱٬۴۴۸ مورد.
۸۸۱.

واکنش هورمونی به هیپرگلیسمی زمان ورزش طولانی

نویسنده:
حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۰۳ تعداد دانلود : ۷۲۶
در این تحقیق اثر هیپر گلیسمی در طول یک فعالیت استقامتی بر واکنش های هورمونی موردمطالعه وبررسی قرار گرفت .هشت آزمودنی مرد برای دو نوبت ودرهر نوبت به مدت 120 دقیقه روی ارگومتر با شدت تقریباً 70% از حداکثر اکسیژن مصرفی ‹ ›ورزش کردند در آزمایش اول ‹A› 30 دقیقه قبل از شروع ورزش ودر زمان ورزش غلظت گلوکز خون آزمودنی ها در حدود 12 میلی مول در لیتر نگاه داشته شد‹کلمپ گلوکز› ودر آزمایش دوم ‹B› به مقدار حجم مشابهی که در آزمایش اول گلوکز تزریق شده بود ،محلول 9/0 درصد سالین تزریق شد‹کنترل› . در اثر ورزش غلظت لاکتیک در هردوآزمون افزایش یافته بود اما تغییرات غلظت لاکتیک نسبت به تزریق گلوکز در مقایسه با تزریق سالین واکنش بیشتری نشان داد. تزریق گلوکز ونگه داشتن هیپرو گلیسمی زمان ورزش موجب شد به طور معنی داری غلظت اسید چرب استریفیه نشده ‹NEFA› ،گلیسرول ،اپی نفرین ،نوراپی نفرین، گلوکاگون وهورمون رشد در پلاسما کاهش یابد، در حالی که غلظت انسولین در پلاسما به طور معنی داری افزایش یافت.به طور کلی این نتایج مشخص می سازند که تزریق گلوکز وهیپرگلیسمی زمان فعالیت طولانی با شدت بالا باعث متوقف کردن واکنش های هورمونی به ورزش می شودکه به طور معمول مسئول رهاسازی گلوکز از کبد وتجزیه گلیگوژن عضلات می باشد.
۸۸۲.

تأثیر سه دوره بازیافت (تناوب استراحتی) گوناگون بر اجرای پرس سینه دانشجویان ورزیده(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۰۳ تعداد دانلود : ۵۲۶
هدف از این پژوهش مقایسه تاثیر سه دوره بازیافت (تناوب استراحتی ) گوناگون بر اجرای پرس سینه دانشجویان ورزیده دانشگاه تهران بوده است بدین منظور 15 نفر از دانشجویان ورزیده دانشگاه تهران به ترتیب با میانگین سن و قد و وزن ½+28/25 سال 30/6+33/176 سانتی متر و 33/8+068/73 کیلوگرم که داوطلب شرکت در پژوهش بودند به سالن وزنه کوی دانشگاه تهران دعوت شدند و چهار جلسه اجرای پرس سینه را به فاصله 48 ساعت اجرا کردند آزمون های آماری t زوجی تحلیل واریانس با اندازه گیری های مکرر و آزمون تعقیبی LSD کمترین تفاوت معنی داری نشان داد تناوب های استراحتی با نسبت کار به استراحت 1 به 3 ،60 در صد ضربان قلب بیشینه و سه دقیقه استراحت بر اجاری پرس سینه تاثیر منفی دارد 00/0 =P همچنین بین اجرای پس سینه با سه تناوب استراحتی نسبت کار به استراحت 1 به 3 و 60 در صد ضربان قلب بیشینه و سه دقیقه تفاوت معنی داری به لحاظ کاهش تعداد تکرار وجود دارد 00/0=P تناوب استراحتی سه دقیقه ای در مقایسه با تناوب های استراحتی نسبت بکار به استراحت 1 به 3 و 60 در صد ضربان قبل بیشینه تاثیر مطلوب تری بر اجرای پرس سینه دارد 00/0=P بر اساس نتایج به دست آمده می توان گفت در گروه های ویژه ای از عضله های دوره بازیافت و زمان مورد نیاز استراحت بین دوره ها اثر چشمگیری بر اعمال نیرو و قدرت همان گروه عضله ها دارد حال آنکه در سایر گروه های عضلانی مدت زمان بازیافت اثری بر قدرت غضلاانی ندارد بنابراین بهینه سازی و تعیین زمان بازیفات به منظور بهبود عملکرد عضلانی در دوره های تمرین باید با احتیاط صورت گیرد
۸۸۴.

بررسی و مقایسه آثار کاهش وزن به دو روش آبزدایی و رژیم غذایی بر منتخبی از آمادگی های جسمانی و حرکتی(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۰۲ تعداد دانلود : ۵۷۸
در این تحقیق تاثیر کاهش چهار در صدی وزن بدن به روش های آبزدایی و رژیم غذایی بر برخی از عوامل آمادگی جسمانی و حرکت در دو گروه کشتی گیران 65 تا 85 کیلو گرم بررسی و مقایسه شد عوامل منتخب مورد آزمون که قبل و بعد از اعمال کاهش وزن اندازه گیری شدند عبارت بودند از استقامت عضلات کمربند شانه ای زمان واکنش زمان واکنش اندام تحتانی و قدرت مطلق تجزیه و تحلیل داده ها در حد آلفا 5% نشان داد در گروه آبزدایی قدرت مطلق کاهش معنی دار و تغییرات سایر عوامل در گروه های آبزدایی و رژیم غذایی معنی دار نبود مقایسه یافته های دو گروه نشاندا بین تاثیر دو روش کاهش وزن (آبزدایی و رژیم غذایی ) بر استقامت عضلات کمربند شانه ای زمان واکنش اندام تحتانی و قدرت مطلق کشتی گیران تفاوت معنی داری وجود ندارد
۸۸۶.

اثر هیپرگلیسمی بر متالیسم کربوهیدرات در طول یک فعالیت شدید استقامتی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:
حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۰۰ تعداد دانلود : ۶۱۰
درتحقیق حاضر، اثر هیپرگلیسمی برمتابولیسم کربوهیدرات درطول یک فعالیت شدید استقامتی مورد بررسی قرار گرفت.بدین منظور هشت آزمودنی مرد ورزشکار برای دو نوبت ودرهرنوبت به مدت 120 دقیقه روی دوچرخه ی ارگومتربا شدت تقریباً70 درصدازحداکثراکسیژن ،مصرفی ‹ › رکاب زدند.در آزمایش کلمپ گلوکز‹A› 30 دقیقه قبل از شروع ورزش وزمان ورزش غلظت گلوکز خون آزمودنی ها با تزریق وریدی گلوکزدر حدود 12 میلی مول در لیتر،نگاه داشته شدودرآزمایش کنترل ‹B›به مقدار حجم مشابهی که درآزمایش اول گلوکز تزریق شده بود،محلول9/0 درصد سالین تزریق گردید. با محاسبه ی مقدار کل اکسیداسیون کربوهیدراتمشخص شدکه درآزمایشA اکسیداسیون کربوهیدراتنسبت به آزمایش Bبطور معنی داری ‹P<0/001› بالاتر است وحداکثر مقدارگلوکز دریافتی بین دقایق 100 تا 120 ورزش بین 33/1 وg/min 78/2 متغیر می باشد مقدار گلیکوژن عضله پس از هردو آزمایش نسبت به زمان استراحت بطور معنی داری ‹P<0/01›کاهش یافته بود‹3/170 درمقابل ?mol/g dry Wt 206 ›.تفاوت در کاهش گلیکوژن عضله دربین دو آزمایش را می توان مربوط به ذخیره شدن 6/22 گرم گلوکز ،درزمان 30 دقیقه ی تزریق اولیه ی آن دانست.نتایج این تحقیق نشان می دهد که حفظ هیپرگلیسمی موجب افزایش اکسیداسیون کربوهیدرات ودریافت گوکز می شود وتاثیری در ذخیره سازی گلیکوژن عضلات ندارد.اگرچه هیپرگلیسمی ممکن است منجر به ذخیره سازی منابع دیگر کربوهیدرات به ویژه ذخایر کبدی نیزشود.
۸۸۷.

تاثیر یک جلسه دو وامانده ساز با شدت های متفاوت بر مقادیر آدیپونکتین زنان فعال(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آدیپونکتین دویدن وامانده ساز زنان فعال

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۰۰ تعداد دانلود : ۶۶۲
هدف از این تحقیق، بررسی تاثیر یک جلسه دو درمانده ساز با شدت کم (55 تا 65 درصد)، شدت متوسط (65 تا 75 درصد) و شدت زیاد (75 تا 85 درصد) حداکثر اکسیژن مصرفی بر مقادیر آدیپونکتین زنان فعال بود. برای این منظور 30 زن سالم با میانگین سن 07/1 ± 6/21 سال، وزن 35/3 ± 7/59 کیلوگرم و حداکثر اکسیژن مصرفی 58/0 ± 1/39 میلی لیتر به ازای هر کیلوگرم وزن بدن در دقیقه که هیچ گونه سابقه بیماری قلبی – عروقی و دیابت نداشتند، انتخاب و به طور تصادفی به سه گروه فعالیت با شدت کم (LAG)، فعالیت با شدت متوسط (MAG) و فعالیت با شدت زیاد (HAG) تقسیم شدند.پروتکل آزمون گیری شامل دو پیشرونده تا حد واماندگی روی نوارگردان بدون شیب بود که با توجه به روش کارونن در گروه های LAG، MAG و HAG به ترتیب با شدت 55 تا 65 درصد، 65 تا 75 درصد و 75 تا 85 درصد حداکثر اکسیژن مصرفی اجرا شد. خونگیری در دو مرحله قبل و 30 دقیقه پس از اتمام فعالیت و با شرایط کاملاً مشابه و به دنبال 12 تا 14 ساعت ناشتایی انجام شد. در هر مرحله 7 میلی لیتر خون در وضعیت نشسته از ورید پیش بازویی گرفته شد و پس از انتقال به آزمایشگاه و تهیه سرم از آن برای آنالیز متغیرهای تحقیق استفاده شد. برای تعیین مقادیر آدیپونکتین سرمی، گلوکز و انسولین ناشتایی از تست الایزا و برای اندازه گیری TG و LDL-C از روش آنزیماتیک استفاده شد. داده ها با استفاده از آزمون های t وابسته و آنالیز واریانس در سطح 05/0 ≤ P تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد مقادیر آدیپونکتین در هر سه گروه LAG، MAG و HAG افزایش یافت ولی افزایش فقط در گروه LAG معنادار بود. از سوی دیگر، تغییرات مقادیر آدپپونکتین بین سه گروه معنادار نبود. به علاوه، مقادیر پیش و پس آزمون مقادیر گلوکز در هر سه گروه و تغییرات انسولین فقط در گروه های MAG و HAG به لحاظ آماری معنادار بود. هم چنین فقط تغییرات انسولین بین دو گروه MAG و HAG معنادار نبود. براساس یافته های تحقیق، با افزایش شدت ورزش و در نتیجه کاهش مدت ورزش، تغییرات کم تری در مقادیر آدیپونکتین سرم زنان جوان فعال ایجاد می شود.
۸۸۸.

تأثیر دوازده هفته تمرین مقاومتی با شدت متوسط بر اکسیداسیون چربی و کربوهیدرات طی یک فعالیت زیر بیشینه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تمرین با وزنه سوخت چربی سوخت کربوهیدرات اسید چرب شاخص مقاومت انسولین

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۰۰ تعداد دانلود : ۵۹۲
برای مطالعه تأثیر 12 هفته تمرین مقاومتی فزاینده بر اکسیداسیون چربی و کربوهیدرات و همچنین سطوح استراحتی گلیسرول، اسید چرب آزاد، گلوکز، انسولین و شاخص مقاومت انسولین، 20 مرد سالم داوطلب (سن 1/2±8/26، شاخص توده بدنی 6/2±1/23 کیلوگرم بر مترمربع، درصد چربی 9/2±4/14) به طور تصادفی به دو گروه تمرین و کنترل تقسیم شدند. گروه تمرین یک برنامه مقاومتی را به مدت 12 هفته، سه جلسه در هفته اجرا نمودند و گروه کنترل در هیچ گونه فعالیت ورزشی شرکت نکردند. برنامه تمرینی شامل سه سِت 10 تکراری برای هشت حرکت با وزنه با شدت های 55، 65، و 75 درصد یک تکرار بیشینه (به ترتیب چهار هفته اول، دوم و سوم) بود. قبل و بعد از تمرین، شاخص های مورد نظر، با روش های استاندارد اندازه گیری شد. نتایج، تفاوت معنی داری بین داده های سوخت چربی در دو گروه نشان نداد (294/0=p ,09/1- =18t). مقایسه جداگانه داده های قبل و بعد از دوره تمرین در هر گروه، تغییر معنی داری در سوخت چربی نشان نداد (گروه تجربی 339/0=p ,03/1=9t و گروه کنترل 640/0=p ,49/0- =9t). سوخت کربوهیدرات در گروه تمرین، در مقایسه با گروه کنترل به طور معنی داری کاهش یافت (001/0.=p ,30/4 =18t). تمرین مقاومتی، تأثیر معنی داری بر سطوح استراحتی NEFA (55/0 =p ,62/0=13t)، گلیسرول (564/0=p ,591/0=18t) و شاخص مقاومت انسولین (07/0=p , 02/2-=18t) نداشت. بر این اساس می توان گفت 12 هفته تمرین مقاومتی سبب کاهش سوخت کربوهیدرات، طی فعالیتی با شدت متوسط می شود، اما بر اکسیداسیون چربی و همچنین مقاومت انسولین تأثیری ندارد.
۸۹۰.

تأثیر تمرین مقاومتی همراه با هایپرتروفی عضلانی بر فعال سازی مسیر کالسی نورین و بیان مایوکاین IL-6 در عضله تند تنش موش های صحرایی دیابتی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تمرین مقاومتی دیابت نوع یک عصبی و عضلانی کالسی نورین اینترلوکین - شش عضله اسکلتی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی عصبی ـ عضلانی
تعداد بازدید : ۱۱۹۵ تعداد دانلود : ۴۲۱
با توجه به نقش این فسفاتاز در سیگنالینگ کلسیم در عضله اسکلتی، هدف از پژوهش حاضر، بررسی فعال سازی این فاکتور به دنبال تمرینات هایپرتروفیک مقاومتی در عضله خم کننده بلند انگشتان در موش های صحرایی دیابتی با آتروفی عضلانی می باشد. بدین منظور، موش های صحرایی با محدوده وزنی 30±250 گرم به گروه های کنترل سالم، تمرین سالم، دیابتی کنترل و دیابتی تمرین تقسیم شدند. گروه های تمرین جهت انجام تمرین مقاومتی، بالا رفتن از یک نردبان یک متری با وزنه ای که به دم آن ها آویزان بود را به مدت 17 جلسه اجرا کردند و میزان بیان اینترلوکین -شش و تنظیم کننده کالسی نورینی-یک به عنوان شاخص فعال سازی کالسی نورین در عضله تند تنش خم کننده طویل انگشتان با روش ریل تایم پی سی آر اندازه گیری شد. نتایج پژوهش بیانگر افزایش بیان تنظیم کننده کالسی نورینی-یک در اثر دیابت می باشد (P<0.05) براساس نتایج مشخص می شود که تمرین باعث کاهش این فاکتور در گروه دیابتی شده است و دیابت سبب افزایش بیان اینترلوکین-شش در عضله گردیده است. قابل ذکر است که تمرین مقاومتی، تغییری را در بیان این فاکتور در عضله تند تنش ایجاد نکرده است. علاوه براین، دیابت باعث آتروفی عضلانی در نمونه های دیابتی گشته است و تمرین مقاومتی سبب حفظ توده عضلانی در دیابت و به صورت هم زمان، تعدیل تنظیم کننده کالسی نورینی-یک در عضله گردیده است. شایان ذکر است که افزایش هم زمان در بیان اینترلوکین-شش و تنظیم کننده کالسی نورینی-یک در نمونه های دیابتی پژوهش حاضر مشاهده می شود. به نظر می رسد تمرینات ورزشی مقاومتی با تعدیل بیان هم زمان این دو فاکتور، در حفظ توده عضلانی نقش داشته است.
۸۹۲.

تأثیر مقادیر مختلف سیر بر پاسخ تعیین کننده های اصلی همورئولوژی به یک جلسه فعالیت استقامتی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سیر فیبرینوژن فعالیت هوازی ویسکوزیته خون و پلاسما

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی تغدیه ورزشی و مکملها و مواد نیروزا
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی بیوشیمی و متابولیسم ورزشی
تعداد بازدید : ۱۱۹۴ تعداد دانلود : ۵۷۸
هدف از این تحقیق بررسی تاثیر مصرف مقادیر مختلف سیر بر پاسخ تعیین کننده های اصلی همورئولوژی به یک جلسه فعالیت استقامتی بود. پانزده مرد ورزشکار (میانگین ± انحراف معیار؛ سن 88/7± 27 سال)، داوطلبانه در این تحقیق شرکت نمودند. آزمودنی ها در 4 جلسه مجزا با فاصله یک هفته، پس از مصرف مقادیر مختلف سیر (500، 750 و 1000 میلیگرم پودر سیر و دارونما) در فعالیت استقامتی 30 دقیقه روی نوارگردان شرکت داشتند. سه نمونه خونی قبل، 4 ساعت بعد از مصرف مکمل و بلافاصله بعد فعالیت ورزشی، برای اندازه گیری عوامل همورئولوژی (ویسکوزیته خون و پلاسما، فیبرینوژن، هماتوکریت، هموگلوبین و شمارش گلبول های قرمز) گرفته شد. تحلیل آماری داده ها با استفاده از آنالیز واریانس مکرر انجام شد. مقدار مصرفی سیر بر ویسکوزیته پلاسما و فیبرینوژن تاثیر داشت (p= 0.001). آزمون تعقیبی نشان داد این دو فاکتور در پاسخ به مصرف 500 میلیگرم سیر نسبت به سایر مقادیر کاهش بیشتری داشت در حالیکه مقدار مصرفی سیر بر ویسکوزیته خون، هماتوکریت، هموگلوبین و شمارش گلبول های قرمز، تاثیر معنی داری نداشت (p= 0.067). صرف نظر از مقدار مصرفی، مصرف سیر به تنهایی باعث کاهش تمامی فاکتورهای همورئولوژی شد (p= 0.000). بر اساس نتایج تحقیق حاضر میتوان نتیجه گیری نمود که مصرف سیر باعث بهبود فاکتورهای اصلی همورئولوژی میشود، در حالیکه مقدار مصرفی سیر در مقادیر پایین ویسکوزیته پلاسما و فیبرینوژن را حین فعالیت ورزشی بهبود میبخشد. بنابرین ممکن است افراد دارای مشکلات هموستازی چنانچه قبل از فعالیت ورزشی مقدار پائین سیر مصرف نمایندخطرات قلبی- عروقی آنها طی فعالیت کاهش یابد
۸۹۴.

اثر مسابقه فوتسال بر برخی نشانگرهای بیوشیمیایی آسیب عضلانی (کراتینین و آسپارتات آمینوترانسفراز)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فوتسال آسیب عضلانی فاکتورهای بیوشیمیایی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی آسیب شناسی ورزشی و حرکات اصلاحی آسیب شناسی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی بیوشیمی و متابولیسم ورزشی
تعداد بازدید : ۱۱۹۱ تعداد دانلود : ۷۳۶
فعالیت ورزشی شدید، با تأثیر بر فیزیولوژی و عملکرد عضله، باعث تحریک آسیب آن می شود. امروزه سطح سرمی کراتینین و آسپارتات آمینوترانسفراز به عنوان نشانگرهای بیوشیمیایی آسیب عضلانی به طور گسترده برای تعیین وضعیت عملکردی بافت عضلانی، در هر دو وضعیت پاتولوژیکی و فیزیولوژیکی استفاده می شود. هدف از پژوهش حاضر، بررسی تأثیر مسابقه فوتسال بر برخی نشانگرهای بیوشیمیایی آسیب عضلانی نظیر کراتینین (Cr) و آسپارتات آمینوترانسفراز (AST) بود. بیست بازیکن زن حرفه ای فوتسال (میانگین± انحراف معیار: سن 02/2±9/20 سال، قد 05/0±63/1 متر و وزن 92/8±25/59 کیلوگرم) در این تحقیق بررسی شدند. بازیکنان به دو گروه تجربی و کنترل تقسیم شدند. ده نفر از آنها در مسابقه شرکت کردند و ده نفر دیگر به عنوان گروه کنترل در مسابقه شرکت نکردند. ده سی سی خون از هر دو گروه پیش از آزمون، بلافاصله بعد از مسابقه (پس آزمون اول) و 24 ساعت بعد از مسابقه (پس آزمون دوم) برای اندازه گیری Cr و AST جمع آوری و به روش بیوشیمی آنالیز شد. از تحلیل واریانس با اندازه های تکراری و آزمون تعقیبی برای آنالیز داده ها استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد که مقدار AST، بلافاصله پس از مسابقه در گروه تجربی افزایش معنی داری داشت (05/0P≤). بین دو گروه تفاوت معنی داری مشاهده نشد. مقدار Cr بلافاصله پس از مسابقه افزایش و بین دو گروه تفاوت معنی داری نشان داد (05/0P≤)، به طوری که کراتینین در پس آزمون اول، در گروه تجربی در مقایسه باگروه کنترل 21درصد افزایش داشت. از یافته های این تحقیق می توان نتیجه گیری کرد که مسابقه فوتسال می تواند غلظت سرمیCr و AST را افزایش دهد. این نتیجه، نشان دهنده احتمال ایجاد آسیب عضلانی در فوتسالیست های زن است.
۸۹۵.

مقایسة اثر سه نوع برنامة سرد کردن بر تغییرات سطح لاکتات خون و اجرای بعدی دوندگان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ماساژ لاکتات سرد کردن فعال سرد کردن غیرفعال دو 400 متر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۹۰ تعداد دانلود : ۶۷۳
یکی از عوامل مهم تأثیرگذار بر عملکرد ورزشکاران، ایجاد تعادل مناسب بین فعالیت بدنی و دورة بازگشت به حالت اولیه است. برای مقایسة اثر سه نوع برنامه سرد کردن بر میزان تغییرات سطح لاکتات خون و اجرای بعدی دوندگان، 10 نفر از دوندگان منتخب سرعت و نیمه استقامت با بهترین رکورد دو 400 متر در این تحقیق شرکت کردند. آزمودنی ها در سه روز مختلف، با فاصلة زمانی 72 ساعت، دو 400 متر را اجرا و پس از آن در یکی از برنامه های 10 دقیقه ای سرد کردن شرکت کردند. این برنامه ها عبارت بودند از: روز اول؛ برنامة فعال شامل دو آهسته با شدت 50 -60% حداکثر ضربان قلب، روز دوم؛ برنامه غیرفعال (نشستن روی زمین)، روز سوم؛ ماساژ پا شامل ماساژ نوازشی و ماساژ حجمی. بلافاصله بعد از سرد کردن، آزمودنی ها دو 400 متر را با شدت حداکثر اجرا کردند. لاکتات خون آزمودنی ها در زمان استراحت، بلافاصله پس از اجرای اول و در دقیقه های پنجم و دهم برنامة سرد کردن اندازه گیری شد. تحلیل واریانس با اندازه گیری های مکرر نشان داد در دقیقة پنجم و دهم برنامة سرد کردن فعال، غلظت لاکتات خون، در مقایسه با برنامة غیرفعال (01/0P≤ ) و ماساژ (05/0P≤ ) کاهشی معنی دار می یابد. همچنین اجرای دوم در گروه فعال، نسبت به گروه غیرفعال تفاوتی معنی دار داشت (01/0P≤ ). به نظر می رسد که ده دقیقه برنامة سرد کردن فعال، در مقایسه با برنامة غیرفعال و ماساژ بر کاهش سطح لاکتات خون و بهبود اجرای بعدی دوندگان مؤثرتر است.
۸۹۶.

تأثیر گروه های سنی مختلف و نوع پروتکل (کارسنج پایی در برابر کارسنج دستی) بر عملکرد تنفسی مردان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بلوغ سن اسپیرومتری تمرینات پیش رونده

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی قلب و عروق و تنفس
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی فیزیولوژی ورزشی کاربردی
تعداد بازدید : ۱۱۸۸ تعداد دانلود : ۸۲۸
هدف پژوهش حاضر، بررسی تأثیر گروه های سنی مختلف و نوع پروتکل تمرینی بر عملکرد تنفسی مردان، متعاقب اجرای پروتکل هوازی پیش رونده بود. از بین مردان سالم با میانگین سنی 7/1±7/12، 9/4±3/34 و 7/5±52 سال، که داوطلب شرکت در این پژوهش بودند، 37 نفر انتخاب شدند. ابتدا کارسنج پایی با تعداد دور ثابت پنجاه دور در دقیقه و با شدت اولیه حدود پنجاه وات شروع و هر 2 دقیقه، 25 وات به آن اضافه شد. پس از یک ساعت استراحت،آزمون کارسنج دستی هم با همان شدت کارسنج پایی انجام و ظرفیت حیاتی اجباری و حجم بازدمی با فشار با روش اسپیرومتری در قبل و بلافاصله پس از اجرای کارسنج ها اندازه گیری شد. داده ها با استفاده از روش های آماری آنالیز دوطرفه، ANOVA، t زوجی و آزمون تعقیبی توکی در معنی داری (05/0p<) تجزیه وتحلیل شدند. نتایج نشان داد که سن و نوع پروتکل بر FVC و FEV1 اثر معنی داری دارد، طوری که سطح FVC متعاقب اجرای کارسنج پایی و دستی، در افراد نابالغ به طور معناداری از سالمند و میان سال کمتر(05/0p<) و میان سال از سالمند بیشتر بود (05/0p<). به علاوه، FEV1 متعاقب اجرای کارسنج ها به طور معنی دار در گروه میان سال از سالمند (05/0p<) بیشتر و نابالغ از سالمند و میان سال کمتر بود(05/0p<). اثر تعاملی هم سن و نوع پروتکل های تمرینی بر روی شاخص های ریوی مشخص شد. به علاوه، روشن شد که اجرای پروتکل کارسنج پایی بر گروه سنی نابالغ، FVC را افزایش و FEV1 را در هر سه گروه سنی بهبود داده است؛ اما در پروتکل کارسنج دستی، تنها FEV1 درگروه های سنی نابالغ و میانسال بهبود پیدا کرده بود.
۸۹۷.

تأثیر هشت هفته تمرین دویدن تداومی و چهار هفته بی تمرینی بر پراکسیداسیون چربی و دفاع ضد اکسایشی غیرآنزیمی مردان سالم غیرفعال(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بی تمرینی پراکسیداسیون چربی تمرین دویدن تداومی دستگاه ضد اکسایشی غیر آنزیمی فعالیت حاد

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی علم تمرین
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی بیوشیمی و متابولیسم ورزشی
تعداد بازدید : ۱۱۸۸ تعداد دانلود : ۶۳۸
هدف از تحقیق حاضر بررسی تأثیر هشت هفته تمرین دویدن تداومی و چهار هفته بی تمرینی بر پراکسیداسیون چربی (MDA) و پاسخ دستگاه ضد اکسایشی بعد از یک جلسه فعالیت حاد بود. بدین منظور 20 مرد سالم غیرفعال به صورت تصادفی در دو گروه 10 نفره تجربی و کنترل قرار گرفتند. ابتدا، قبل و بعد از یک جلسه فعالیت حاد نمونه گیری خون به منظور تعیین مقدار MDA، اسید اوریک، بیلی روبین و پروتئین تام انجام گرفت. سپس آزمودنی های گروه تجربی به مدت هشت هفته و هفته ای سه جلسه به تمرینات دویدن تداومی پرداختند، اما آزمودنی های گروه کنترل در این مدت هیچ برنامه تمرینی نداشتند. بعد از هشت هفته، دوباره نمونه گیری خون قبل و بعد از یک جلسه فعالیت حاد به منظور اندازه گیری متغیرها انجام گرفت. پس از چهار هفته بی تمرینی به دنبال هشت هفته تمرین، از گروه تجربی مجدداً خون گیری قبل و بعد از یک جلسه فعالیت حاد به منظور اندازه گیری متغیرها انجام گرفت. نتایج حاصل از آنالیز واریانس یکطرفه با اندازه گیری های مکرر افزایش معناداری در مقدار پراکسیداسیون چربی (MDA) و اسید اوریک ناشی از یک جلسه فعالیت حاد در گروه تجربی پس از هشت هفته تمرین نشان داد (05/0 P<)، اما تفاوت معناداری در غلظت بیلی روبین و پروتئین تام پس از هشت هفته تمرین مشاهده نشد (05/0 P>). به علاوه پس از چهار هفته بی تمرینی افزایش معناداری در مقدار پراکسیداسیون چربی (MDA) مشاهده شد(05/0 P<)، اما تغییرات در غلظت اسید اوریک، بیلی روبین و پروتئین تام پلاسما معنادار نبود (05/0 P>). نتیجه اینکه هشت هفته تمرین دویدن تداومی احتمالاً سبب ایجاد سازگاری در دستگاه ضد اکسایشی و استرس اکسایشی می شود. اما در اثر بی تمرینی نتایج استرس اکسایشی معکوس می شود.
۸۹۹.

تأثیر تمرین هوازی شدید بر شاخص های میگرنی و بهبود کیفیت زندگی در زنان مبتلا به میگرن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: میگرن زنان سردرد تمرین هوازی شدید

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی فیزیولوژی ورزشی کاربردی
تعداد بازدید : ۱۱۸۸ تعداد دانلود : ۱۰۱۹
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر تمرین هوازی با شدت بالا بر شاخص های میگرنی و بهبود کیفیت زندگی در زنان مبتلا به میگرن با طرح دو گروه پیش آزمون و پس آزمون (گروه گواه (9 =n )) و گروه تمرین هوازی با شدت بالا (9 =n ) و با نمونه گیری تصادفی در میان بیماران زن میگرنی (میانگین سنی 5/2 ± 8/22 سال، میانگین شاخص توده بدنی (8/40 ± 2/20 و میانگین درصد چربی 01/6 ± 41/22 درصد) انجام گرفت. پروتکل تمرین استقامتی دویدن با شدت بالا (17-15 مقیاس درک فشار بورگ) شامل هشت هفته تمرین به صورت سه جلسه در هفته و هر جلسه به مدت 30 دقیقه بود. لازم به ذکر است که یک ماه قبل و بعد از پروتکل تمرین، شاخص های میگرنی (تکرار، مدت و شدت حملات) توسط پرسش نامه (ثبت سردردهای روزانه) بررسی گردید و 48 ساعت قبل و بعد از پروتکل تمرین نیز کیفیت زندگی و آمادگی هوازی ارزیابی شد. تجزیه و تحلیل آماری داده ها نیز با استفاده از روش آماری آنالیز کوواریانس و آزمون تعقیبی ال.اس.دی انجام گرفت. با در نظر گرفتن مقادیر پیش آزمون، تفاوت معناداری در پس آزمون بین دو گروه مورد آزمایش مشاهده نمی شود (0.001 >P ) نتایج حاکی از آن است که تمرین هوازی با شدت بالا موجب کاهش معنادار شدت(0.05 >P )، تعداد (0.001 >P ) و مدت (0.05 >P ) حملات سردرد و بهبود کیفیت زندگی (0.001 >P ) و نیز افزایش آمادگی هوازی (0.001 >P ) شده است. به طورکلی، تمرین هوازی با شدت بالا با تأثیر مثبت بر شاخص های میگرنی، کیفیت زندگی و بهبود آمادگی هوازی (احتمالاً) می تواند به عنوان یک رویکرد درمانی غیردارویی برای بیماران میگرنی در نظر گرفته شود.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان