فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۲۱ تا ۵۴۰ مورد از کل ۱٬۴۴۸ مورد.
۵۲۱.

تأثیر مکمل سازی گلوکز و گلوتامین طی چهارهفته تمرین تناوبی- استقامتی وامانده ساز بر HSP72 سرم مردان غیرورزشکار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مردان غیرورزشکار مکمل سازی گلوکز مکمل سازی گلوتامین تمرین تخلیه گلیکوژنی HSP72 سرم

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی تغدیه ورزشی و مکملها و مواد نیروزا
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی بیوشیمی و متابولیسم ورزشی
تعداد بازدید : ۹۳۶ تعداد دانلود : ۴۱۹
هدف تحقیق حاضر بررسی تأثیر مکمل سازی گلوکز وگلوتامین طی چهارهفته تمرین تناوبی- استقامتی وامانده ساز، که باعث تخلیه گلیکوژنی عضلات می شود، بر HSP72 سرم مردان غیرورزشکار بود. بدین منظور 20 نفر مرد سالم که فعالیت بدنی منظم نداشتند انتخاب شدند و به طور تصادفی در چهار گروه تحت مطالعه قرار گرفتند: گروه مکمل سازی گلوکز به همراه تمرین تخلیه گلیکوژنی (n=5، مکمل 1)، گروه مکمل سازی گلوتامین به همراه تمرین تخلیه گلیکوژنی (n = 5، مکمل 2)، گروه تمرین تخلیه گلیکوژنی (n=5، دارونما) و یک گروه بدون هرگونه دستکاری (n=5، کنترل). نمونه های خونی در ابتدای دوره چهارهفته ای پروتکل تمرینی تناوبی- استقامتی وامانده ساز براساس آزمون RHIET و 48 ساعت پس از آخرین جلسه تمرینی از سیاهرگ زند اعلی جمع آوری شد. غلظت HSP72 سرم به وسیله تکنیک ELISA اندازه گرفته شد. اثرات اصلی و متقابل با استفاده از آزمون آماری آنووای دوراهه اندازه گیری و به وسیله آزمون تعقیبی توکی کامل شد. سطح معنی داری نیز α=0.05 انتخاب شد. نتایج تحقیق نشان داد که متغیر مستقل تمرین باعث کاهش معنی دار HSP72 سرم [F(1,17)= 6.362 P<0.05] شد. متغیر مستقل مکمل نیز باعث کاهش معنی دار HSP72 سرم [F(1,17)= 15.362 P<0.01] شد. نتایج آزمون تعقیبی توکی حاکی از اختلاف معنی دار بین گروه های دارونما با مکمل گروه 1(p<0.05) و بین گروه های دارونما با گروه مکمل 2 (p<0.01) بودند. اثر متقابل بین دو متغیر مستقل مکمل سازی و تمرینی معنی دار نبود. به طور کلی، نتایج تحقیق پیشنهاد می کند که مکمل سازی گلوکز یا گلوتامین در وضعیت تمرینی تخلیه گلیکوژنی باعث کاهش میزان HSP72 سرم در مردان غیرورزشکار پس از چهارهفته می شود
۵۲۲.

بررسی ارتباط بین تغییرات برخی متغیرهای قلبی تنفسی فعالیت زیربیشینه با مؤلفه آهسته اکسیژن مصرفی بعد از کشش ایستا و پویا در زنان فعال(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فعالیت زیربیشینه متغیرهای قلبی تنفسی مؤلفه آهسته اکسیژن مصرفی کشش ایستا و پویا

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی قلب و عروق و تنفس
تعداد بازدید : ۹۲۰ تعداد دانلود : ۳۶۰
مطالعات بسیاری اثر مثبت و منفی حرکات کششی را بر کارآیی حرکتی مطالعه کردهاند و اکثر این مطالعات، سازوکارهای عصبی را مسئول این تغییرات معرفی کردهاند، اما به نظر میرسد عوامل سوختوسازی و قلبی و تنفسی نیز با تغییرات کارایی حرکتی ارتباط داشته باشند. بنابراین، هدف پژوهش حاضر تعیین ارتباط بین تغییرات برخی متغیرهای قلبی تنفسی طی فعالیت زیربیشینه با مؤلفه آهسته اکسیژن مصرفی به دنبال کشش ایستا و پویا در 61 دانشجوی زن رشته 66/67±2/ 62 درصد و حداکثر اکسیژن مصرفی 66 /61±6/ 78 کیلوگرم، چربی 82 /62±8/ 612 سانتیمتر، وزن 76 /61±1/ 62 ، قد 62 /78±6/ تربیتبدنی با سن 16 میلیلیتر بر کیلوگرم بر دقیقه بود. آزمودنیها در سهجلسه جداگانه )در یک طرح متقاطع(، دو پروتکل کشش )ایستا و پویا( و بدون کشش را قبل از فعالیت زیربیشینه ) 1 دقیقه دویدن روی نوارگردان با شدت 82 درصد حداکثر اکسیژن مصرفی(، انجام دادند. تمام متغیرها بهوسیله گازانالایزر جمعآوری و نمودار پویایی 2(، تواتر تنفسی / اکسیژن مصرفی ثبت شد. نتایج آزمون رگرسیون چندمتغیره، همبستگی مثبت بین اکسیژن مصرفی مؤلفه آهسته با تغییرات تهویه ریوی ) 81 2( نشان داد که تهویه ریوی بالاترین /61( 2( و ثابت زمانی 2 /76( 2(، ثابت زمانی 6 /66( 2(، ثابت زمانی 6 / 2(، ضربان قلب ) 66 / 2/67 (، حجم جاری ) 18 ( همبستگی را داشت. بهطورکلی، نتایج این پژوهش نشان داد که بخشی از تغییرات در مؤلفه آهسته اکسیژن مصرفی بهدنبال حرکات کششی به عوامل سوختوسازی و قلبی تنفسی وابسته است
۵۲۳.

اثر تمرینات منظم استقامتی و مکمل گالبانوم بر عملکرد عروقی طی پرفشار خونی مزمن موش های نر نژاد ویستار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تمرین استقامتی نیتریک اکساید آنتی اکسیدان پرفشارخونی عملکرد عروقی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی علم تمرین
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی تغدیه ورزشی و مکملها و مواد نیروزا
  4. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی قلب و عروق و تنفس
تعداد بازدید : ۱۳۱۶ تعداد دانلود : ۵۶۸
التهاب مزمن به عنوان بخش جدایی ناپذیر بیماری های قلبی - عروقی و پرفشارخونی با بد عمل کردن اندوتلیال همراه است.هدف از این پژوهش، بررسی اثر تمرینات استقامتی و مکمل گالبانوم بر شاخص های مرتبط با عملکرد عروقی شامل سلکتین اندوتلیال (E-Selectin) و مهارکننده آنزیم مبدل آنژیوتانسین (ACE-I) به عنوان عوامل التهابی و انقباضی عروق و نیتریک اکساید (NO) به عنوان عامل اتساع عروقی در پرفشارخونی مزمن ناشی از القای نیترو ال- آرژنین متیل استر (L-NAME) در موش های نر نژاد ویستار بود. 48سر موش نر نژاد ویستار به طور تصادفی به شش گروه پایه، شم، L-NAME، تمرین استقامتی، گالبانوم و تمرین+گالبانوم تقسیم شدند. گروه های3 تا 6 پنج جلسه در هفته و به مدت هشت هفته، ١۰ میلی گرم/کیلوگرم محلول L-NAME را به صورت زیر صفاقی دریافت کردند. همچنین به گروه 2، با شرایط مشابه سالین تزریق شد. گروه های4 و 6 پروتکل تمرین دویدن استقامتی را روی نوارگردان با سرعت١٥ تا ٢۰ متر در دقیقه و به مدت ٢٥ تا ۶٤ دقیقه ٥ جلسه در هفته به مدت ۸ هفته اجرا کردند. گروه های 5 و 6، 90میلی گرم/کیلوگرم محلول گالبانوم را 5 جلسه در هفته به صورت گاواژ به مدت ۸ هفته دریافت کردند. تزریق L-NAME به پرفشارخونی منجر شد که از طریق کاهش معنادار ACE-I )00/0>P) مشخص شد. به علاوه، پرفشارخونی با افزایشE-Selectin و کاهشNO همراه بود. اجرای پروتکل های تمرین موجب کاهش معنادار E-Selectin )00/0>P) و افزایش معنادار NO (04/0>P) در گروه4 و مصرف گیاه گالبانوم نیز موجب کاهش معنادار E-Selectin )00/0>P) در گروه5 و ترکیب تمرین و گالبانوم سبب کاهش معنادارE-Selectin )00/0>P) و افزایش معنادارNO (03/0>P) در گروه6 نسبت به گروه L-NAME در سطح معناداری 05/0P≤ شد. پرفشارخونی مزمن با بد عمل کردن اندوتلیال همراه است و به کارگیری راهبرد های غیردارویی مانند تمرین استقامتی و مکمل آنتی اکسیدانی گالبانوم احتمالا با بهبود عملکرد اندوتلیال عروقی موجب کنترل پرفشارخونی می شود.
۵۲۴.

اثر فعالیت مقاومتی بر شاخص های آسیب اکسایشی در کشتی گیران سالمند تمرین کرده رقابتی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سالمندی فعالیت مقاومتی پراکسیداسیون لیپید آسیب DNA

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی علم تمرین
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی بیوشیمی و متابولیسم ورزشی
تعداد بازدید : ۱۴۹۸ تعداد دانلود : ۷۶۲
هدف از مطالعه حاضر بررسی تاثیر فعالیت مقاومتی بر پراکسیداسیون لیپید و آسیب DNA در کشتی گیران سالمند تمرین کرده رقابتی بود. 8 کشتی گیر سالمند (سن 98/1 ± 75/59 سال، قد 08/7 ± 25/172 سانتی متر، وزن 6/14 ± 76 کیلوگرم) و 7 سالمند غیرورزشکار (سن 9/1 ± 42/61 سال، قد 09/4 ± 14/173 سانتی متر، وزن 15/8 ± 71/79 کیلوگرم) به صورت داوطلبانه در این پژوهش شرکت کردند. آزمودنی ها برنامه تمرین مقاومتی را که شامل: پرس پا، پرس سینه، باز کردن زانو، کشیدن میله لت، خم کردن زانو، جلو بازو، ساق پا و پشت بازو بود را با 60 تا 70 درصد یک تکرار بیشینه (1RM) و 8 تا 12 تکرار انجام دادند. برای اندازه گیری شاخص های پراکسیداسیون لیپید (8-iso PGF2α) و آسیب DNA (8-OHdG)، نمونه های خونی در قبل، بعد و 24 ساعت پس از فعالیت جمع آوری شدند و با استفاده از آزمون تجزیه و تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و آزمون تعقیبی بنفرونی مورد مقایسه قرار گرفتند. برای مقایسه بین گروه های ورزشکار و غیرورزشکار از آزمون t مستقل استفاده شد. پس از فعالیت مقاومتی افزایش معنی-داری در پراکسیداسیون لیپید (05/0>p) و آسیب DNA (05/0>p) در هر دو گروه مشاهده شد. در 24 ساعت پس از تمرین مقدار شاخص ها کاهش معنی داری نسبت به پیش از تمرین داشت و به سطوح اولیه بازگشت. سالمندان غیرورزشکار به طور معنی داری پراکسیداسیون لیپید (05/0>p) و آسیب DNA (05/0>p) بیشتری پس از فعالیت مقاومتی داشتند. یافته های حاصل از این پژوهش نشان داد فعالیت منظم و طولانی مدت کشتی منجر به بروز آسیب اکسایشی کمتری می شود و کشتی گیران سالمند فعال پس از فعالیت مقاومتی آسیب اکسایشی کمتری را تجربه می کنند.
۵۲۵.

اثر 12 هفته تمرین هوازی بر برخی شاخص های سیستم ایمنی و سلامت عمومی بیماران زن مبتلا به سرطان پستان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سلامت عمومی سرطان پستان تمرین هوازی شاخصهای سیستم ایمنی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی ایمونولوژی ورزشی
تعداد بازدید : ۱۰۰۲ تعداد دانلود : ۵۰۱
تحقیق حاضر به بررسی اثر 21 هفته تمرین هوازی بر برخی شاخصهای سیستم ایمنی و سلامت عمومی در بیماران زن مبتلا به سرطان پستان پرداخت. 04 12 کیلوگرم بر مترمربع و /9±1/ 36 کیلوگرم و شاخص توده بدنی 9 /1±9/ 13 سال، وزن 99 /9±21/ زن مبتلا به سرطان پستان در دو گروه تمرین با میانگین 1 12 کیلوگرم بر مترمربع قرار گرفتند. گروه تمرین، علاوه بر شیمی /0 ± 1/ 39 کیلوگرم و شاخص توده بدنی 2 /2±3/ 13 سال، وزن 13 /3±24/ کنترل با میانگین 2 04 درصد حداکثر ضربان قلب( بهصورت 1 جلسه در هفته و به - درمانی، 21 هفته پیادهروی متوالی با شدت متوسط )براساس مقیاس اصلاحشده بورگ و 34 استفاده شد. برای ارزیابی شاخصهای سیستم ایمنی قبل، پس G.H.Q مدت 14 تا 09 دقیقه انجام دادند. برای ارزیابی سلامت عمومی از پرسشنامه استاندارد 4 و با استفاده از / و شمارش پلاکت گرفته شد. دادهها در سطح معناداری 49 CBC DIFF, HB, HCT از هفتههای چهارم، هشتم و دوازدهم، آزمایش انجام شد. (CANCOVA) نسخه 23 تحلیل شدند. تحلیل دادهها و شناسایی اثر خالص مداخلات تمرینی با استفاده از تحلیل کوواریانس SPSS نرمافزار میانگین میزان گلبولهای سفید خون در گروه تمرین و کنترل به ترتیب .)p≥4/ سلامت عمومی و امید به زندگی در گروه کنترل کاهش معناداری داشت ) 49 افزایش غیرمعنادار و کاهش معناداری را نشان داد. تمرین هوازی منظم با شدت متوسط میتواند مانع افت سطح گلبولهای سفید در طی فرایند درمان بیماران شود و در تقویت سیستم ایمنی و ارتقای سطح سلامت عمومی مؤثر باشد
۵۲۶.

تأثیر هشت هفته تمرین مقاومتی و مکمل سازی HMB بر سطح مایوستاتین سرمی مردان غیرورزشکار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تمرین مقاومتی مایوستاتین مکمل HMB

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی علم تمرین
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی تغدیه ورزشی و مکملها و مواد نیروزا
  4. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی بیوشیمی و متابولیسم ورزشی
تعداد بازدید : ۱۶۲۱ تعداد دانلود : ۷۲۷
هدف از تحقیق حاضر، بررسی تأثیر هشت هفته تمرین مقاومتی و مکمل سازی HMB بر سطح مایوستاتین سرمی مردان غیرورزشکار بود. پژوهش حاضر از نوع نیمه تجربی بود. به همین منظور 20 مرد غیرورزشکار داوطلبانه در تحقیق شرکت کردند و به دو گروه تجربی (10n=) با میانگین سنی 39/1± 75/28 سال، قد 30/4± 83/179 سانتی متر، وزن 27/5 ± 81 کیلوگرم و درصد چربی 40/6± 65/28 و گروه کنترلn=10) ) با میانگین سنی 14/2± 28 سال، قد 71/3± 25/18 سانتی متر، وزن 58/3 ± 23/84 کیلوگرم و درصد چربی 97/5±21/29 تقسیم شدند. هر دو گروه پروتکل هشت هفته ای تمرین مقاومتی (5 حرکت، 3 جلسه در هفته با شدت 50 تا 80 درصد) را اجرا کردند. گروه تجربی در طول مدت پژوهش روزانه 3 گرم مکمل HMB دریافت کردند. در گروه کنترل از دارونما استفاده شد. قبل از تمرینات و 48 ساعت پس از آخرین جلسه برنامه تمرینی از آزمودنی ها در شرایط ناشتا نمونه گیری خون به عمل آمد. نتایج تحلیل آماری با استفاده از آزمون t مستقل نشان داد مصرف مکمل HMB تأثیر معناداری بر سطح سرمی مایوستاتین ندارد. از یافته های پژوهش می توان نتیجه گرفت مکمل HMB تأثیر مهمی در مهار مایوستاتین ندارد.
۵۲۷.

مقایسه تمرینات ترکیبی با و بدون انسداد عروق بر عوامل منتخب آمادگی جسمانی زنان یائسه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: یائسگی تمرین ترکیبی محدودیت جریان خون هایپوکسی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی علم تمرین
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی قلب و عروق و تنفس
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی فیزیولوژی ورزشی کاربردی
تعداد بازدید : ۱۳۶۹ تعداد دانلود : ۹۶۶
هدف: هدف از این مطالعه مقایسه تمرینات ترکیبی با و بدون انسداد عروق بر عوامل منتخب آمادگی جسمانی زنان یائسه غیر ورزشکار بود. روش ها: برای این منظور تعداد 28 زن یائسه غیر ورزشکار (سن بالاتر از 50 سال) انتخاب و به طور تصادفی به سه گروه کنترل (9 نفر) ، تمرینات ترکیبی (قدرتی - هوازی) با انسداد عروق (10 نفر) و تمرینات ترکیبی (قدرتی - هوازی) بدون انسداد عروق (9 نفر) تقسیم شدند. بخش قدرتی تمرینات ترکیبی با انسداد عروق و تمرینات بدون انسداد به ترتیب با شدت 1RM 30-20% و 1RM 80-65% و بخش هوازی تمرینات ترکیبی با شدت 70-50% ضربان قلب بیشینه انجام شد. همچنین برنامه تمرین هشت هفته و هر هفته سه جلسه بود. قبل و بعد از تمرینات، آزمون های قدرت عضلانی، استقامت عضلانی و استقامت قلبی تنفسی به عمل آمد. داده ها با استفاده از آنالیز واریانس چندگانه (MANOVA) بر تفاضل نمرات، به وسیله نرم افزار SPSS (نسخه 16) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. سطح معنی داری 05/0 P ≤ در نظر گرفته شد. یافته ها: افزایش معنی دار قدرت عضلانی، استقامت عضلانی و استقامت قلبی تنفسی در دو گروه تجربی در مقایسه با گروه کنترل مشاهده شد، اما بین دو گروه تمرین تفاوت معناداری وجود نداشت. نتیجه گیری: تمرینات ترکیبی با شدت پایین همراه با انسداد عروق اثری مشابه تمرینات ترکیبی سنتی با شدت بالا بر قدرت و استقامت عضلانی و استقامت قلبی تنفسی زنان یائسه دارد. بنابراین تمرینات ترکیبی همراه با انسداد با شدت پایین می تواند جایگزین تمرینات ترکیبی با شدت بالا در زنان یائسه گردد
۵۲۸.

مقایسه تراکم استخوان در زنان یائسه ورزشکار رشته های ورزشی با و بدون تحمل وزن بدن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تراکم استخوان زنان یائسه با تحمل وزن بدون تحمل وزن محتوای مواد معدنی استخوان

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی فیزیولوژی ورزشی کاربردی
تعداد بازدید : ۱۱۵۵ تعداد دانلود : ۵۶۵
تحقیق حاضر که از نوع علی - مقایسه ای بود، با هدف مقایسه تراکم استخوان در زنان یائسه که در گذشته ورزشکار رشته های ورزشی با و بدون تحمل وزن بودند، اجرا شد. نمونه آماری شامل بیست زن ورزشکار یائسه در دو گروه با و بدون تحمل وزن بودند که به صورت هدفمند انتخاب شدند. گروه با تحمل وزن (هندبال و بسکتبال،10 نفر) با میانگین سن 7/2± 50/54 سال، قد 69/4±60/ 163 سانتی متر و وزن 02/9±50/70 کیلوگرم و گروه بدون تحمل وزن (شنا، 10 نفر) با میانگین سن 54/1 ±80/54 سال، قد 29/5±0/159 سانتی متر و وزن 10/4± 55/64 کیلوگرم بودند. تراکم استخوان از طریق جذب سنجی رادیوگرافیک با انرژی دوگانه (DEXA) اندازه گیری شد. روش های آماری شامل آزمون t مستقل و تحلیل کوواریانس بود. نتایج نشان داد که بین میزان تراکم استخوان (BMD) گروه با تحمل وزن در نواحی گردن ران، مهره های L2-L4 کمری، کل استخوان ران (001/0≥P) و تروکانتر ران (05/0≥P) نسبت به گروه بدون تحمل وزن اختلاف معناداری وجود داشت. گروه با تحمل وزن میزان تراکم استخوان بیشتری درنواحی گردن ران، مهره های L2-L4 کمری، کل استخوان ران و تروکانتر ران نسبت به گروه بدون تحمل وزن داشتند. همچنین از نظر محتوای مواد معدنی استخوان (BMC) گروه با تحمل وزن در نواحی گردن ران، تروکانتر ران (001/0≥P) و کل استخوان ران (05/0≥P) گروه با تحمل وزن بدن نسبت به گروه بدون تحمل وزن بدن اختلاف معناداری وجود داشت. گروه با تحمل وزن میزان محتوای مواد معدنی استخوانی بیشتری در نواحی گردن ران، تروکانتر ران و کل استخوان ران نسبت به گروه بدون تحمل وزن داشتند. در سایر نواحی اختلاف معناداری بین دو گروه وجود نداشت. با توجه به یافته های این پژوهش می توان نتیجه گرفت که رشته های با تحمل وزن که در آن فشارهای مکانیکی وارد بر بدن زیاد است، نسبت به رشته های بدون تحمل که در آن فشار مکانیکی وزن بدن کمتراست، موجب افزایش بیشتری در میزان تراکم استخوان و محتوای مواد معدنی استخوان در زنان در سنین بالاتر و دوران یائسگی می شود. به افرادی که ورزش های بدون تحمل وزن مانند شنا را انجام می دهند، توصیه می شود ورزش های با تحمل وزن و در خشکی را نیز انجام دهند.
۵۲۹.

غوطه وری در آب سرد پس از فعالیت ورزشی آسیب زا، اوج بیان پروتئین HSP25 را به تعویق می اندازد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بازیافت انقباض های برون گرا غوطه وری در آب سرد HSP25

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی فیزیولوژی ورزشی کاربردی
تعداد بازدید : ۱۳۹۱ تعداد دانلود : ۸۳۹
نشان داده شده است فعالیت ورزشی نامتعارف به آسیب میوفیبریلی منجر می شود. در سال های اخیر، غوطه وری در آب سرد (CWI) پس از جلسات تمرینی سنگین و مسابقات با هدف کاهش کوفتگی رواج یافته است. با وجود این، هیچ منطق علمی محکمی در تأیید اینکه آیا این روش واقعا بازیافت پس از فعالیت ورزشی را تسریع می کند، وجود ندارد. علاوه بر این، سؤال حیاتی این است که آیا ممکن است این روش در سازگاری های کوتاه مدت ناشی از جلسات ورزشی تداخل ایجادکند. هدف:HSP25 به عنوان یکی از پروتئین های استرسی -که نشان داده شده است نقش مهمی در فرایند بازشکل گیری دوره بازیافت پس از فعالیت ورزشی آسیب زا دارد- در این تحقیق بررسی شده است. هدف این تحقیق بررسی بیان پروتئین HSP25 پس از به کارگیری غوطه وری در آب سرد در پی فعالیت ورزشی آسیب زا، در زمان های مختلف دوره بازیافت بود. روش: 96 سرموش صحرایی نر ویستار (با وزن 10±290 گرم و سن 8 تا 9 هفته ) در گروه فعالیت ورزشی (Ex) و گروه غوطه وری در آب سرد پس از فعالیت ورزشی (Ex+CWI) قرار داده شدند. هر گروه به شش زیرگروه در زمان های مختلف قبل و پس از فعالیت ورزشی (قبل، 5/0، و 24، 48، 72، و 168 ساعت پس از فعالیت ورزشی) تقسیم شد. پروتکل فعالیت ورزشی شامل 45 دقیقه دویدن سراشیبی روی نوارگردان ( سرعت 20 متر بر دقیقه، شیب منفی 17 درجه) و پروتکل غوطه وری در آب سرد شامل 10 دقیقه غوطه وری در آب 10 درجه سانتی گراد بود. پروتئین HSP25 عضله اسکلتی نعلی با روش ELISA، در زمان های مورد نظر سنجیده شد. آزمون آماری درون گروهی تحلیل واریانس بود. از آزمون تی مستقل نیز برای مقایسه بین گروه ها در زمان های مختلف استفاده شد. سطح معناداری آزمون 05/0 در نظر گرفته شد. نتایج: مشاهده شد پروتئین HSP25 عضله در تمام زمان های مختلف مورد سنجش پس از فعالیت ورزشی- به غیر از زمان 168 ساعت -درحد معناداری افزایش داشت (P<0.05). با وجود این، افزایش بیان پروتئین HSP25 در گروه Ex، در وهله زمانی 48 ساعت و در گروه Ex+CWI، در وهله زمانی 72 ساعت به اوج رسید. نتیجه گیری: مهم ترین یافته پژوهش آن است که CWIدر بیان پروتئین HSP25 عضله اسکلتی تأخیر ایجاد می کند. این یافته ها غیرمستقیم نشان می دهند به کارگیری غوطه وری در آب سرد پس از فعالیت ورزشی می تواند میزان پاسخ عضله اسکلتی به آسیب ناشی از فعالیت ورزشی را افزایش دهد و دوره های بازیافت را به تعویق اندازد.
۵۳۰.

تجزیه و تحلیل سیستم های انرژی بازیکنان نخبه والیبال شرکت کننده در مسابقات لیگ برتر ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: والیبال سیستم انرژی لیگ برتر ایران آنالیز ورزشی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی علم تمرین
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی فیزیولوژی ورزشی کاربردی
تعداد بازدید : ۵۳۰۳ تعداد دانلود : ۱۰۳۸
هدف از این پژوهش شناخت سیستم های انرژی درگیر در والیبال با تاًکید بر تفاوت در پست های مختلفدر مسابقات لیگ برتر باشگاه های ایران بود. با توجه به جدول برگزاری مسابقات تمامی 24 بازی رفت و برگشت یکی از تیم ها توسط پژوهش گر فیلم برداری گردید. جهت بررسی بهتر ابتدا به وسیله برنامه تخصصی، فیلم ها به فرمت های قابل استفاده در برنامه آنالیز تبدیل شدند. سپس تعداد و نوع پرش ها جمع آوری و جهت بررسی و تجزیه و تحلیل ذخیره شد. از طریق تحلیل واریانس یک طرفه اطلاعات بدست آمده در سطح معناداری (P<0.05) مورد ارزیابی قرار گرفتند. در طول رالی های صورت گرفته در کل بازی، میانگین زمان های فعالیت و استراحت به ترتیب 4±6 و 9±20 ثانیه بود. میانگین تعداد پرش های انجام شده در پست های پاسور، دفاع میانی، قدرتی زن و پشت خط زنبه ترتیب 66، 70، 62، 53 مرتبه بود. هم چنین نحوه توزیع زمان های فعالیت برای رالی های انجام شده در طول مسابقات نشان داد بیشترین فراوانی در زمان های 4 و 5 ثانیه ( 44 درصد) است و میانگین زمان های فعالیت برابر با 6 ثانیه و بیش از 90 درصد از کل زمان بازی ها زیر 11 ثانیه است. بنابر یافته های این پژوهش سیستم های انرژی غالب در والیبال از نوع بی هوازی و با تکیه بر سیستم فسفاژن است. لذا با توجه به درخواست های متفاوت عملکردی که مشخصات فیزیولوژیکی، جسمانی و مهارتی متفاوتی نیاز دارد، باید برنامه های تمرینی خاص هر پست با توجه به تفاوت های فردی بازیکنان برنامه ریزی و اجرا گردد.
۵۳۱.

تأثیر تمرینات مقاومتی و سرعتی بر ANP پلاسمای مردان غیرورزشکار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ANP پلاسما تمرین مقاومتی و سرعتی غیرورزشکار مرد

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی علم تمرین
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی بیوشیمی و متابولیسم ورزشی
تعداد بازدید : ۱۳۶۲ تعداد دانلود : ۵۸۸
قلب، هورمونی به نام پپتید ناتریورتیک دهلیزی تولید و ترشح می کند. هدف از این تحقیق، بررسی تأثیر هشت هفته تمرین مقاومتی و سرعتی بر ANP در مردان غیرورزشکار بود. آزمودنی های تحقیق، 36 مرد سالم غیرورزشکار بودند که به طور تصادفی به سه گروه 12 نفری (مقاومتی با میانگین±انحراف معیار: سن 9/2 ± 1/33 سال، سرعتی با میانگین±انحراف معیار: سن 5/2 ± 1/32 سال، کنترل با میانگین±انحراف معیار: سن 6/2 ± 6/32 سال) تقسیم شدند. برنامه تمرینی گروه مقاومتی شامل 8 هفته،3 روز در هفته، 5 ست /5 حرکت،50-80 RM1 و برنامه تمرینی گروه سرعتی 8 هفته، 3 روز در هفته، 5 بار 10متر - 4بار 20متر- 3 بار 30متر- 3 بار 60 متر- 2 بار 100 متر-1 بار 200 متر بود و گروه کنترل در این مدت هیچ برنامه تمرینی نداشتند. قبل و بعد از دوره تمرین دو نمونه خونی برای اندازه گیری ANPگرفته شد. داده ها با استفاده از نرم افزارSpss (نسخه 18) و آمار توصیفی، آزمون های تی زوجی، تحلیل واریانس یکطرفه و آزمون تعقیبی توکی در سطح معناداری 05/0≥ P تجزیه وتحلیل شد. نتایج نشان داد هشت هفته تمرین مقاومتی و سرعتی موجب افزایش معنادار ANP پلاسما شد (05/0≥P). در دو گروه مقاومتی و سرعتی تفاوت غیرمعناداری درANP پلاسما (106/0=P) و بین گروه کنترل و دو گروه مقاومتی و سرعتی تفاوت معناداری مشاهده شد (000/0=P). براساس یافته های تحقیق حاضر می توان گفت که تمرینات مقاومتی و سرعتی تغییراتی در سطوح هورمون ANP ایجاد می کند و احتمالاً تأثیرات سودمند فعالیت بدنی در افراد سالم به واسطه تغییر در این شاخص ها باشد.
۵۳۲.

تاثیر فعالیت بدنی در آب و خشکی بر سلامت عمومی و برخی عوامل آمادگی جسمانی موثر بر تعادل زنان سالمند(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: قدرت عضلانی پرسشنامه سلامت عمومی تعادل ایستا تعادل پویا آزمون استورک

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی آسیب شناسی ورزشی و حرکات اصلاحی حرکات اصلاحی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی فیزیولوژی ورزشی کاربردی
تعداد بازدید : ۱۸۵۵ تعداد دانلود : ۱۰۳۲
مطالعه حاضر، به منظور بررسی تاثیر تمرینات ورزشی در آب و KSD بر سلامت عمومی و برخی عوامل آمادگی جسمانی موثر بر تعادل زنان سالمند طراحی شده است. این پژوهش نیمه تجربی، با استفاده از طرح پیش آزمون- پس آزمون گروه های تصادفی انجام شد، که در آن 45 زن سالمند سالم بالای 65 سال به صورت تصادفی به سه گروه تمرین در آب (15 نفر)، KSD (15 نفر) و گروه کنترل (15 نفر) تقسیم شدند. پروتکل تمرینی ورزش در آب و KSD، به صورت دو جلسه در هفته و به مدت چهار ماه اعمال مداخله شد. در بررسی سلامت روانی آزمودنی ها، پرسش نامه سلامت عمومی فرم 28 سوالی مورد استفاده قرار گرفت. به منظور سنجش تعادل ایستا از آزمون استورک، برای سنجش انعطاف پذیری از آزمون ولز، در اندازه گیری تعادل پویا از آزمون بالا و پایین رفتن از پله و برای سنجش قدرت عضلانی پایین تنه و پاها از آزمون صندلی ایستا استفاده شد؛ تحلیل واریانس یک طرفه و آزمون تعقیبی توکی نیز، برای تجزیه و تحلیل داده ها بکار رفت. انجام پروتکل تمرینی ورزش در آب، موجب بهبود معنا دار تعادل پویا و ایستا، قدرت عضلانی و افسردگی شد اما تغییری قابل توجه در متغیر انعطاف پذیری ایجاد نکرد؛ از طرف دیگر، تمرین KSD، موجب بهبود معنا دار قدرت عضلانی، تعادل پویا و ایستا و خرده مقیاس افسردگی (05.0 P≤) شد. نتایج نشان داد که میانگین نمره اضطراب و افسردگی در گروه KSD، پایین تر از گروه کنترل می باشد. در مقایسه اثربخشی دو پروتکل تمرینی نیز، استنتاج شد که به جز خرده مقیاس افسردگی که در گروه ورزش در آب، بهبود معنا داری داشت (P≤0.05)، تفاوت برجسته ای بین هیچ یک از متغیرهای پژوهش، مشاهده نشد. براساس یافته های این پژوهش، به کارگیری تمرینات در آب و تمرینات شناختی KSD، منجر به بهبود تعادل ایستا و پویا، قدرت عضلانی اندام تحتانی و برخی خرده مقیاس های سلامت روانی نظیر اضطراب، افسردگی و کارکردهای اجتماعی می شود.
۵۳۳.

تاثیر تمرین مقاومتی با بار فزاینده بر غلظت سرمی A-FABP و آپولیپوپروتئین A-I موش های صحرایی نر(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: تمرین مقاومتی پروفایل لیپیدی ap2 FABP4 apoA-I

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی علم تمرین
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی بیوشیمی و متابولیسم ورزشی
تعداد بازدید : ۱۱۱۸ تعداد دانلود : ۵۲۲
پروتئین متصل به اسید چربِ سلول چربی (A-FABP) یکی از اعضای خانواده FABP است که نقش مهمی در تنظیم متابولیسم انرژی و التهاب دارد و آپولیپوپروتئین A-I، آپولیپوپروتئین اصلی تشکل دهنده ی HDL است. هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی تاثیر تمرین مقاومتی با بار فزاینده بر سطوح سرمی A-FABP و apoA-I بود. 16 سر موش صحرایی نر از نژاد ویستار (12 تا 14 هفته ای) به طور تصادفی به گروه های کنترل (8n=) و تمرین (8n=) تقسیم شدند. گروه تمرینی برنامه تمرین مقاومتی با استفاده از نردبان را (3 روز در هفته، برای 4 هفته) انجام دادند. غلظت ناشتای FABP و apoA-I سرم همراه با پروفایل لیپیدی سرم و کبد اندازه گیری شد. پس از 4 هفته تمرین مقاومتی سطوح سرمی FABP و apoA-I گروه تمرینی در مقایسه با گروه کنترل به طور معنی داری بالاتر بود (به ترتیب؛ 026/0 = P و 028/0 = P). تفاوت معنی داری در پروفایل لیپیدی سرم و کبد گروه تمرین و کنترل مشاهده نشد. این نتایج بیانگر آن است که تمرین مقاومتی با شدت مناسب می تواند موجب افزایش سطوح سرمی FABP و apoA-I گردد.
۵۳۴.

ارتباط بین توان هوازی با سطح فعالیت بدنی و عوامل تن سنجی در پسران 16-12 سال(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فعالیت بدنی توان هوازی ترکیب بدن سطح بدن

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی قلب و عروق و تنفس
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی فیزیولوژی ورزشی کاربردی
تعداد بازدید : ۱۲۲۴ تعداد دانلود : ۶۷۴
این پژوهش با هدف بررسی ارتباط بین توان هوازی با سطح فعالیت بدنی و عوامل تن سنجی در پسران 16-12 سال طراحی و مورد مطالعه قرار گرفت. بدین منظور تعداد 275 نوجوان پسر 16-12 ساله شهر بردسکن با استفاده از نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. ویژگی هایی شامل قد، وزن، BMI، WHR، درصد چربی بدن، سطح فعالیت بدنی، سطح بدن و Vo2max آزمودنی ها محاسبه شد. تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار spss15 و آزمون ضریب همبستگی پیرسون و اسپیرمن، رگرسیون چند متغیره، تحلیل واریانس یک طرفه (ANOVA) انجام شد. بین توان هوازی با سن (0.35- r =)، وزن (0.34-r =)، درصد چربی (0.47-r =)، BMI (0.42-r=)،WHR(0.20-r =) و سطح بدن (0.30-r =) ارتباط معکوس معناداری مشاهده شد (0.01>P). بین قد و توان هوازی ارتباط معناداری مشاهده نشد (0.14-r =). هم چنین بین سطح فعالیت بدنی و توان هوازی ارتباط مستقیم معناداری مشاهده شد (r=0.47). مقادیر توان هوازی گروه سطح بالای فعالیت بدنی به طور معناداری نسبت به دو گروه سطح فعالیت بدنی متوسط و پایین بیشتر بود. مهم ترین متغیرها در پیش بینی اکسیژن مصرفی بیشینه نسبی پسران سن، درصد چربی بدن و فعالیت بدنی بود. میزان توان هوازی و سطح فعالیت بدنی با افزایش سن کاهش معناداری یافت. می توان نتیجه گیری نمود سن، درصد چربی بدن و فعالیت بدنی از عوامل موثر بر اکسیژن مصرفی بیشینه نسبی پسران است.
۵۳۵.

ترکیب ویتامین E و تمرین شدید بر استرس اکسیداتیو بیضه و اسپرماتوژنز در موش های نر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اسپرم آنتی اکسیدان ها تمرین شدید استرس اکسیداتیو

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی علم تمرین
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی تغدیه ورزشی و مکملها و مواد نیروزا
تعداد بازدید : ۱۲۴۱ تعداد دانلود : ۷۸۰
هدف مطالعه حاضر ارزیابی اثر مکمل سازی ویتامین E بر مارکرهای استرس اکسیداتیو بیضه و اسپرماتوژنز حین 8 هفته تمرین شدید در موش های نر بود. سی سر موش (سن: 3 ماه، وزن: 10± 247 گرم) به صورت تصادفی به گروه های کنترل (10 سر)، تمرین شدید (10 سر) و تمرین شدید+مکمل (10 سر) اختصاص داده شدند. برنامه شدید تمرین شنا 5 روز در هفته و برای 8 هفته اجرا شد. در گروه تمرین شدید+مکمل، ویتامین E با دوز 50 میلی گرم/کیلوگرم/روز تزریق می شد. تمام حیوانات کشته و بیضه ها جهت ارزیابی شاخص های مختلف جمع آوری شدند. داده ها توسط نرم افزار آماری SPSS 15 و آزمون تحلیل واریانس تجزیه و تحلیل شدند. افزایش معنا دار در سطوح مالون دآلدهید (MDA) (P<0.02) و کاهش معنا دار در کیفیت اسپرماتوژنز بیضه گروه تمرین شدید مشاهده شد (P<0.03). در گروه تمرین شدید+مکمل ظرفیت آنتی اکسیدانی تام بیضه به طور معنا دار افزایش یافت (P<0.03). در حالی که سطوح MDA و کیفیت اسپرماتوژنز بدون تغییر باقی ماند (0.05P>). این نتایج پیشنهاد می کند که مکمل سازی با ویتامین E ممکن است در حفاظت از اثرات محتمل منفی تمرین شدید بر اسپرماتوژنز و ظرفیت باروری موثر باشد.
۵۳۶.

تاثیر مصرف امگا-3 و شرکت در فعالیت های هوازی بر sICAM-1 و سایتوکاینهای پیش التهابی در زنان سالمند چاق(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: زنان سالمند sICAM-1 سایتوکاین های پیش التهابی بیماری قلبی- عروقی اسید چرب امگا-3

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی علم تمرین
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی تغدیه ورزشی و مکملها و مواد نیروزا
  4. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی بیوشیمی و متابولیسم ورزشی
تعداد بازدید : ۱۷۸۲ تعداد دانلود : ۷۷۴
چکیده زمینه و هدف: چاقی به عنوان عامل فزاینده بیماری های قلبی- عروقی شناخته شده است. مولکول چسبان بین سلولی و سایتوکاینهای پیش التهابی به عنوان شاخص های التهابی جدید در پیش بینی و پیشگویی بیماری های قلبی- عروقی شناسایی شده-اند. بر این اساس هدف از پژوهش حاضر، تاثیر مصرف امگا-3 و شرکت در فعالیت های هوازی بر sICAM-1 و سایتوکاینهای پیش التهابی در زنان سالمند چاق بود. روش پژوهش: مطالعه حاضر به صورت نیمه تجربی- دوسویه کور بود. بدین منظور 40 زن چاق (30BMI≥) 55 تا 65 سال به صورت غیر تصادفی و آماده در دسترس، انتخابوبهطورتصادفیدر4 گروه10نفریورزش- دارونما، ورزش- مکمل، مکمل و دارونماقرارگرفتند. افراد در گروه مصرف کننده مکمل امگا-3 روزانه (صبح و شب) 2080 میلی گرم مکمل امگا-3 به مدت 8 هفته مصرف کردند. و گروه مصرف کننده دارونما نیز از دارونمای روغن آفتابگردان تولید شرکت زکریا استفاده کردند. برنامه تمرینی شامل تمرینات هوازی با شدت 45 تا 65 درصدضربانقلب بیشینه به مدت8 هفته، 1 ساعت و 3 جلسه در هفته بود. خونگیری پس از 12 ساعت ناشتایی در مراحل پیش آزمون و 48 ساعت بعد از آخرین جلسه تمرین اخذ شد. در راستای تجزیه و تحلیل داده ها، از تحلیل واریانس دو راهه، t همبسته و تست تعقیبی توکی در سطح معنی داری 05/0>P استفاده گردید. یافته ها: نتایج آزمون آماری نشان داد که sICAM-1 سرم نه تنها تحت تاثیر اثرات جداگانه مکمل و تمرین کاهش یافت بلکه مداخله توامان ورزش و مکمل اثر هم افزایی بر کاهش معنی دار غلظت این فاکتور التهابی در زنان سالمند چاق داشت(05/0>P ). از سوی دیگر اثر تمرین و اثر متقابل تمرین+مکمل موجب کاهش معنی دار غلظت TNF-α و IL-6 گردید(05/0>P ). این در حالی بود که اثر مکمل به تنهایی نتوانست موجب کاهش معنی دار این فاکتورها گردد(05/0
۵۳۷.

مقایسه اثر 4هفته تمرین قدرتی به دو روش مقاومت سازگارپذیر و یکنواخت بر قدرت بیشینه و توان ورزشکاران تمرین کرده(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: توان قدرت بیشینه مقاومت سازگارپذیر مقاومت یکنواخت ورزشکاران تمرین کرده.

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی علم تمرین
تعداد بازدید : ۷۶۵ تعداد دانلود : ۴۰۲
هدف پژوهش مقایسه اثر 4 هفته تمرین قدرتی به دو روش مقاومت سازگارپذیر و یکنواخت بر قدرت بیشینه و توان ورزشکاران تمرین کرده بود. 61 نفر از ورزشکاران مرد باشگاههای 70 کیلوگرم و /22±60/ 674 سانتی متر، وزن 00 /54±1/ 20 سال، قد 05 /00±2/ برگزیده تهران 8 نفر ووشو، 8 نفر کشتیگیر با سن 00 62 پس از نخستین آزمون از متغیرهای قدرت بیشینه بالاتنه و پایینتنه، توان بالاتنه و پایینتنه، درصد چربی، محیط دور اندام و وزن /87±4/ درصد چربی 25 بصورت تصادفی در دو گروه تمرین قدرتی مقاومت سازگارپذیر و یکنواخت قرار گرفتند و به مدت 4 هفته و هر هفته سه جلسه در تمرینات شرکت کردند. تمرین در هر دو گروه شامل حرکات اسکات و پرس سینه بود که با مقاومت 80 درصد 1RM در سه نوبت با 0 تکرار انجام شد تمرین در گروه مقاومت سازگارپذیر بدین صورت بود که به مقدار 20 درصد 1RM توسط زنجیر در درازای دامنه حرکتی به بار تمرین اضافه میشد. در پایان دوره تمرینی از متغیرهای وابسته تحت شرایط مشابه آزمونی دوباره به عمل آمد. آزمون تحلیل کواریانس برای مقایسه میزان پیشرفت قدرت و توان دو گروه نشان داد که در =0/ متغیرهای وزن 596 p = ، محیط دور اندام 645 P =0/ ، درصد چربی 465 P =0/ ، توان بالاتنه 217 P =0/ ، توان پایینتنه 202 P =0/ و قدرت بیشینه بالاتنه 805 P بین =0/ دو گروه تفاوت معنیداری وجود نداشت، اما در متغیر قدرت بیشینه پایینتنه 04 P تفاوت معنیداری بین دو گروه وجود داشت در بررسی نتایج هرچند =0/ بیشتر متغیرها اختلاف معناداری نشان ندادند، بررسی اندازه اثر گروهها نشان داد که 12 ES = 0/ در توان بالاتنه 14 ES =0/ در توان پایینتنه 65 ES در قدرت =6/ بالاتنه و 84 ES %58/ 60 % در بالاتنه، 18 / در قدرت پایینتنه، به نفع گروه مقاومت سازگارپذیر است. این تفاوت در قدرت بیشینه در گروه سازگارپذیر 12 1% پایینتنه / 1% بالاتنه، 16 / 26 % در پایینتنه بود. همچنین این اندازه اثر بر توان درگروه سازگارپذیر 97 / 64 % در بالاتنه، 84 / درپایینتنه و در گروه یکنواخت 81 4% پایینتنه بود. روی هم رفته پژوهش نشان داد که برای افزایش قدرت بیشینه و توان، تمرین سازگارپذیر کارآمدتر / 4% بالاتنه، 17 / و در گروه یکنواخت 61 از روش سنتی )یکنواخت( است
۵۳۸.

تأثیر یک جلسه تمرین مقاومتی بر بیان ژن myoD در عضله کند و تندانقباض رت های نر نژاد ویستار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تمرین مقاومتی MyoD عضله نعلی عضله بازکننده دراز انگشتان

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی علم تمرین
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی عصبی ـ عضلانی
تعداد بازدید : ۱۵۰۳ تعداد دانلود : ۶۱۹
سلول های ماهواره ای، سلول های جوانه ای عضلات اسکلتی محسوب می شوند که بر اثر آسیب عضلانی فعال وارد چرخه سلولی می شوند. از جمله نشانه های فعال سازی و تکثیر این سلول ها افزایش بیان ژن myoD است. تناقضاتی در پاسخ این ژن در تارهای کند و تند به تمرینات مقاومتی وجود دارد، بنابراین هدف این تحقیق ارزیابی اثر یک جلسه تمرین مقاومتی بر بیان ژن myoD در عضله اسکلتی تند و کندانقباض رت های نر نژاد ویستار است. بدین منظور پانزده رت از انستیتو پاستور تهیه شد و در شرایط طبیعی (دما، چرخه تاریکی و روشنایی و دسترسی آزاد به آب و غذا) نگهداری و به صورت تصادفی به گروه مقاومتی (ده سر) و کنترل (پنج سر) تقسیم شدند. گروه مقاومتی یک جلسه تمرین مقاومتی را اجرا کردند، سپس 3 و 6 ساعت پس از تمرین، بی هوش و تشریح شدند. پس از آن عضلات نعلی و عضله بازکننده دراز انگشتان (EDL) خارج و برای تعیین میزان بیان ژن myoD در آنها از روشReal time RT-PCR استفاده شد. با استفاده از آزمون آماری t اطلاعات به دست آمده ارزیابی شد. در پایان نتایج نشان داد تمرین مقاومتی بیان ژن myoD در عضله EDL را 36/2 برابر (غیرمعنادار) افزایش داد و بیان ژن myoD عضله نعلی تغییر معناداری نکرد. پس می توان گفت ژن myoD در عضله تندانقباض نسبت به عضله کندانقباض سریع تر و بیشتر تحت تأثیر تمرین مقاومتی قرار می گیرد.
۵۳۹.

کینتیک لاکتات پس از انقباض های درون گرا و برون گرای آیزوکینتیک در مردان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: انقباض برون گرا برداشت لاکتات انقباض درون گرا آیزوکینتیک

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی بیوشیمی و متابولیسم ورزشی
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی فیزیولوژی ورزشی کاربردی
تعداد بازدید : ۱۳۲۱ تعداد دانلود : ۶۰۱
هدف پژوهش حاضر بررسی کینتیک لاکتات پس از انقباض های درون گرا و برون گرای آیزوکینتیک بود. بدین منظور 10 مرد با سطح ورزشی تفریحی در دو جلسه مجزا دو پروتکل انقباض آیزوکینتیک CON/CON و ECC/ECC (4 ست، 10 تکرار، سرعت 60 درجه بر ثانیه) را اجرا نمودند. غلظت لاکتات خون پیش از فعالیت و در زمان های 0، 3، 6، 10، 15، 30، 45، و 60 دقیقه پس از فعالیت اندازه گیری شد. منحنی های اختصاصی بازیافت لاکتات با فرمول دو نمایی ثبت گردید. برای مقایسه پاسخ های لاکتات در دو جلسه از آزمون t وابسته و برای مقایسه تغییرات کار انجامشده طی ست ها در دو جلسه از تحلیل واریانس مکرر استفاده شد. غلظت لاکتات در پاسخ به انقباض درون گرا از 34/0±65/1 به 19/1±05/5 (mmol.l) و در پاسخ به انقباض برون گرا از 42/0±71/1 به 64/1±12/4(mmol.l) افزایش یافت. تحلیل آماری داده ها نشان داد میزان افزایش غلظت لاکتات پس از فعالیت درون گرا به طور معناداری بیشتر از فعالیت برون گرا بود (P<0.05). توانایی تبادل لاکتات (P<0.01) و برداشت لاکتات (P<0.01) پس از فعالیت برون گرا به طور معناداری بیشتر از فعالیت درون گرا بود. هم چنین مدت زمان رسیدن لاکتات به اوج (P<0.001) و نیمه عمر لاکتات (P<0.001) پس از فعالیت درون گرا به طور معناداری طولانی تر از برون گرا بود. بر اساس این یافته ها نتیجه گیری می شود که فعالیت درون گرا منجر به فشار متابولیکی بیشتری نسبت به فعالیت برون گرا می شود. بنابراین، با توجه به تفاوت کینتیک لاکتات متعاقب فعالیت های درون گرا و برون گرا توصیه می شود که ریکاوری بعد از این نوع انقباض ها نیز متفاوت باشد و به دنبال فعالیت درون گرا ریکاوری فعال بیشتر استفاده شود.
۵۴۰.

مقایسه اثر یک جلسه فعالیت شناکردن و دویدن وامانده ساز بر اشتها و کالری دریافتی در دختران سالم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: شنا اشتها دویدن کالری دریافتی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی علم تمرین
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی تغدیه ورزشی و مکملها و مواد نیروزا
تعداد بازدید : ۱۲۴۵ تعداد دانلود : ۷۶۲
هدف: هدف تحقیق حاضر بررسی اثر یک جلسه فعالیت شنا و دویدن بر میزان اشتها و کالری دریافتی دختران سالم بود. روش شناسی: طرح تحقیق متقاطع بود و 12 داوطلب دختر دانشجو (میانگین سنی 3/1 ±5/22 سال، وزن 46/5 ± 07/56 کیلوگرم، درصد چربی بدن 316/8 ± 125/27 درصد و شاخص توده بدن 68/2 ± 175/21 کیلو گرم بر متر مربع) در 3 حالت کنترل، فعالیت شنا و دویدن با شدت 80 تا 85 درصد ضربان قلب بیشینه تا حد واماندگی قرار گرفتند. میزان اشتهای افراد در چهار نوبت شامل دو ساعت قبل از فعالیت (در حالت ناشتا)، بلافاصله بعد از فعالیت، دو و هشت ساعت بعد از فعالیت به وسیله پرسشنامه اشتها اندازه گیری شد. همچنین کالری دریافتی در روزهای اجرای پروتکل پژوهشی و قبل و بعد از آن توسط خود آزمودنی ها ثبت شد. برای تحلیل داده ها از روش آماری ANOVA با اندازه گیری مکرر و آنوای یکطرفه استفاده شد. سطح معنا داری آزمون ها 05 /0 P≤ در نظر گرفته شد. نتایج: تغییر معناداری در اشتها و کالری دریافتی در اثر یک جلسه فعالیت شنا و دویدن مشاهده نشد (005/0=P ). نتیجه گیری: یک جلسه فعالیت شنا و دویدن تأثیری بر میزان اشتها و کالری دریافتی نداشت. بنابراین یک جلسه فعالیت تا هشت ساعت بعد از آن برخلاف تصور برخی از افراد اشتها را افزایش نمی دهد و می تواند در کنترل وزن و کاهش وزن استفاده شود. به عبارت دیگر ورزش سبب تعادل منفی کالری می شود که احتمالاً در کوتاه مدت این تعادل منفی جبران نمی شود و بین شنا و دویدن از این حیث تفاوتی وجود ندارد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان