فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۰۸۱ تا ۱٬۱۰۰ مورد از کل ۱٬۶۸۶ مورد.
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش بررسی اثر متقابل ریتم روزانه و عادت ماهانه بر میزان ریکاوری لاکتات پس از یک فعالیت بیشینه بود. بدین منظور تعداد 12 نفر از دانشجویان دختر رشته تربیت بدنی (میانگین±انحراف معیار سن60/1±75/20 سال، قد 62/3±75/164 سانتی متر، وزن 45/5±08/55 کیلوگرم) در این پژوهش شرکت نمودند. آزمودنی ها تست بروس را تا سر حد واماندگی انجام و در مرحله ریکاوری، به مدت 20 دقیقه با سرعت 72/2 کیلومتر در ساعت با شیب صفر درصد، روی تردمیل راه رفتند. میزان لاکتات خون بلافاصله بعد از اجرای آزمون و نیز در حین ریکاوری (دقایق 5، 10 و 20) در دو زمان از روز (ساعات 06:00 و 18:00) و دو مرحله از سیکل عادت ماهانه اندازه گیری شد. از آزمون ANOVA برای تحلیل داده ها استفاده شد. اثر عادت ماهانه و اثر متقابل ریتم روزانه و عادت ماهانه بر ریکاوری لاکتات معنادار نبود. همچنین تغییرات معناداری در غلظت لاکتات خون در دقایق پنج و 10 از دوره ریکاوری بین ساعت 06:00 و 18:00 مشاهده نشد. ولی کاهش معناداری در میزان لاکتات در دقیقه 20 از زمان ریکاوری در زمان عصر نسبت به صبح مشاهده شد. به طور کلی نتایج این پژوهش نشان داد ریکاوری لاکتات در عصر نسبت به صبح سریع تر انجام می شود، ولی مراحل فولیکولی و لوتئینی از سیکل عادت ماهانه بر ریکاوری لاکتات تأثیر ندارد.
تأثیر هشت هفته تمرینات تناوبی شدید بر بیان ژن های PGC-1α وVEGF در عضله قلبی رت های نر سالم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این تحقیق با هدف تعیین تأثیر هشت هفته تمرین تناوبی شدید بر بیان ژن VEGF و 1α–PGC در عضله قلبی رت های نر سالم انجام گرفت. دوازده سر رت نر بالغ از نژاد ویستار به دو گروه آزمون (تمرین تناوبی شدید) و کنترل تقسیم شدند. گروه آزمون، به مدت هشت هفته و هر هفته پنج جلسه، تمرینات شامل دویدن با شدت 100-90 درصد VO2max را به مدت 4 دقیقه روی نوار گردان انجام دادند و همزمان، گروه کنترل به مدت پانزده دقیقه روی تردمیل با سرعت دو متر در دقیقه قرار گرفتند. در روز بعد از آخرین جلسه، رت ها تشریح و نمونه ها به منظور استخراج RNA به آزمایشگاه منتقل شدند. بیان ژن PGC-1α و VEGF در گروه آزمون نسبت به گروه کنترل به ترتیب 2/1 (79/0=P) و 4/1 برابر (29/0=P) بود. نتایج نشان دهنده افزایش غیرمعنادار میزان بیان ژن PGC1-α و VEGF در عضله قلب در پی هشت هفته تمرین تناوبی با شدت بالاست.
اثر طول دورة مصرف مکمل کورکومین بر ظرفیت آنتی اکسیدانی تکواندوکاران نوجوان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، بررسی اثر طول دورة مصرف مکمل کورکومین بر ظرفیت آنتی اکسیدانی تکواندوکاران نوجوان در زمان مسابقات یک روزة تکواندو می باشد. 30 تکواندوکار نوجوان مرد (با میانگین سنی 96/2±13/15 سال، قد 29/7±17/173 سانتی متر و وزن 83/10±82/59 کیلوگرم) به طور تصادفی در سه گروه 10 نفری میان مدت، کوتاه مدت و دارونما قرار گرفتند. گروه میان مدت از 48 ساعت پیش از شروع مسابقات تا شروع مسابقات و گروه کوتاه مدت در فواصل بین مسابقات، کورکومین دریافت کردند (به ترتیب و درمجموع 140 و 70 میلی گرم). گروه دارونما نیز طی 48 ساعت و در فواصل مسابقات، دارونما دریافت کرد . یک ساعت پس از پایان آخرین مسابقه ( سه مسابقة 10 دقیقه ای با یک ساعت فاصله بین هر مسابقه) نمونه گیری خون به عمل آمد. نتایج آزمون تحلیل واریانس نشان می دهد که فعالیت آنزیم GPX (واحد بر میلی گرم پروتئین) در گروه میان مدت، افزایش معنا داری نسبت به سایر گروه ها دارد (P=0.0001)، اما در مورد آنزیم CAT (واحد بر میلی گرم پروتئین)، تفاوت معنا داری بین گروه ها مشاهده نمی شود (P=0.098 در مقایسه با گروه دارونما و P=0.399 در مقایسه با گروه کوتاه مدت). همچنین، سطح MDA (نانومول در میلی لیتر) نیز بین هیچ یک از گروه ها تفاوت معناداری ندارد (0.437=P)، اما به شکل غیرمعنا داری در گروه 48 ساعت (59/38±1/3)، کمتر از گروه کوتاه مدت (85/61±0/3) می باشد و در هر دوی این گروه ها، کمتر از گروه دارونما (65/02±0/4) گزارش شده است. این نتایج بیانگر آن است که مصرف میان مدت مکمل کورکومین طی 48 ساعت پیش از مسابقات یک روزه و پرتنش می تواند برخی آنزیم های مرتبط با ظرفیت آنتی اکسیدانی را تحت تأثیر قرار دهد و ظرفیت آنتی اکسیدانی ورزشکاران را بهبود بخشد.
براساس نیم رخ سوماتوتایپیک نونهالان پسر ایرانی، کدام یک از نواحی جغرافیایی در کشتی مستعدترند؟(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ارزیابی سوماتوتایپ و مقایسه آن با ورزشکاران نخبه، یکی از روش های پیش بینی امکان موفقیت افراد در ورزش، به ویژه ورزش المپیکی کشتی است. هدف از تحقیق حاضر، توصیف نیم رخ سوماتوتایپ پسران 9 تا 13ساله نواحی شمالی، کوهستانی و کویری با رویکرد آمایش سرزمینی و با تأکید بر تعیین قطب های جغرافیایی مستعد در ورزش کشتی بود. تحقیق حاضر توصیفی و از نوع میدانی بود. جامعه آماری را نونهالان پسر 9 تا 13ساله تشکیل می دادند که داوطلب شرکت در برنامه های اوقات فراغت تابستانی سازمان ورزش بسیج بودند، به دنبال فراخوان عمومی و داوطلبانه در این مطالعه شرکت کردند. نمونه آماری شامل 717 نفر (206 نفر نواحی شمالی، 241 نفر نواحی کوهستانی و 270 نفر نواحی کویری) بود که با توزیع تقریباً متوازن از استان های کردستان، کرمانشاه، ایلام، لرستان، مازندران، گیلان، گرگان، مرکزی، قم و کرمان انتخاب شدند.
براساس دستورالعمل انجمن بین المللی پیکرسنجی، متغیرهای منتخب پیکرسنجی اندازه گیری و سوماتوتایپ شرکت کنندگان به روش هیث کارتر محاسبه شد. تحلیل داده ها به وسیله آزمون ANOVA و X2انجام گرفت. نتیجه آزمون ANOVA نشان داد که در سه ناحیه جغرافیایی شمالی (مرطوب)، غربی (کوهستانی) و مرکز و جنوبی (کویری) اختلاف معنی داری بین هر سه جزء اندومورف(001/0P < ، 33.99F = )، اکتومورف (016/0P = ، 4.18F = ) و مزومورف (001/0P < ، 15.06F = ) وجود دارد. بیشترین فراوانی تیپ بدنی در نواحی شمالی، اندومورفیک مزومورف با 60 نفر ( 001/0P < ، 176.2X2= ) در نواحی کوهستانی، مزومورفیک اکتومورف با 50 نفر (001/0P < ، 117.9X2= ) و در نواحی کویری، اندومورفیک مزومورف با 53 نفر (001/0P < ، 202.8X2= ) بود.طبق یافته های این پژوهش، نواحی شمالی و کویری به دلیل وجود درصد بیشتری از فراوانی تیپ بدنی اندومورفیک مزومورفیک، احتمالاً در اوزان سنگین کشتی مستعدترند.
اثر هشت هفته تمرین مقاومتی بر میزان پروتئین A-1a کانال کلسیمی پیش سیناپسی نوع P/Q در عضلاتFHL و نعلی موشهای صحرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر تعیین اثر 8 هفته تمرین مقاومتی بر میزان پروتئینA-1a کانال کلسیمی
و نعلی موشهای صحرایی بود. به همین منظور 16 سر موش FHL در عضلات P/Q پیشسیناپسی نوع
صحرایی نر ویستار 2 تهیهشده از مؤسسه سرمسازی رازی بهصورت تصادفی به دو گروه کنترل(شاهد 3) و
تمرین تقسیم شدند. گروه تمرینی به مدت 8 هفته و هفتهای 5 جلسه روی نردبانهای مخصوص به ارتفاع
1متر و 26 پله با حمل یک وزنه به میزان 30 درصد وزن بدن خود که به دم آنها بسته میشد، تمرینات خود
را آغاز کردند و این میزان به 200 درصد وزن بدن حیوانات در هفته آخر رسید. تمرینات شامل 3 نوبت 4
کانال کلسیمی پیشسیناپسی نوع α-1A تکراری با 3 دقیقه استراحت بین نوبتها بود. اندازهگیری پروتئین
در گروههای مستقل T انجام شد. نتایج آزمون Western Blotting با استفاده از روش آزمایشگاهی P/Q
(P= بهطور غیرمعنادار ( 0,259 FHL نشان داد که میزان این کانال (پروتئین) در گروه مقاومتی تنها در عضله
72,71± 70,01 و نعلی: 19,72 ± 77,88±10,67 حبمپ 4 در برابر کنترل: 6,28 :FHL) افزایش یافته است
بر اثر تمرین مقاومتی در عضله α-1A 72,57 ). افزایش هرچند غیرمعنادار پروتئین ± در برابر کنترل 20,20
در این عضله بر اثر تمرینات P/Q میتواند بیانگر پاسخپذیری کانالهای کلسیمی پیشسیناپسی نوع مقاومتی جهت افزایش رهایش استیلکولین از پایانه عصبی باشد که در سازگاریهای پیوندگاه عصبی
عضلانی به آن اشاره شده است. در نتیجه، میتوان عنوان کرد که احتمالاً تمرین قدرتی میتواند عامل مهمی
در افزایش این پروتئین باشد که باید در مطالعات بعدی با شدت و مدت بیشتر تمرین مورد مطالعه قرار گیرد
تأثیر هشت هفته تمرینات هوازی و مصرف ویتامین E بر روی کبد چرب غیر الکلی دانش آموزان پسر مقطع متوسطه شهرستان شاهرود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر تعیین تأثیر تمرینات هوازی با مصرف ویتامینE بر روی بیماری کبد چرب غیر الکلی در سنین 15 تا 18 سال بود. بدین منظور، 44 بیمار پسر (با میانگین سنی 97/0 ± 79/15 سال ؛ وزن 08/13 ± 10/95 کیلوگرم؛ شاخص توده بدنی 22/3 ± 46/31 کیلوگرم) به طور تصادفی به چهار گروه 11 نفری تمرینات هوازی با کنترل رژیم غذایی، ویتامینE با کنترل رژیم غذایی، ویتامینE + تمرینات هوازی با کنترل رژیم غذایی و کنترل رژیم غذایی تقسیم شدند و متغیرهای وزن، شاخص توده بدنی، نسبت دور کمر به لگن، قندخون ناشتا، کلسترول، تری گلیسرید، لیپوپروتئین کم چگال، لیپوپروتئین پرچگال، آلانین آمینو ترانسفراز، اسپارتات آمینو ترانسفراز و الاستیسیته کبدی افراد، پیش و پس از هشت هفته مداخله اندازه گیری گردید. نتایج آزمون تی جفتی و واریانس یک طرفه نشان می دهد که در مقایسه درون گروهی، کاهش در شاخص هایی همچون وزن در گروه اول، سوم و چهارم؛ شاخص توده بدنی و نسبت دور کمر به لگن در گروه های اول و سوم؛ تری گلیسرید در گروه اول و دوم؛ کلسترول در گروه اول و چهارم؛ لیپو پروتئین کم چگال در گروه چهارم؛ آلانین آمینو ترانسفراز در گروه دوم و الاستیسیته کبدی در تمامی گروه ها معنادار بود (0.05 >P )؛ اما درمقایسه بین گروهی در بین متغیر ها به جز کلسترول و لیپو پروتئین پرچگال، اختلاف معناداری مشاهده نشد (0.05 <P ) که در آزمون تعقیبی شفه، نتایج به نفع گروه ویتامینE با کنترل رژیم غذایی قابل مشاهده بود؛ بنابراین، به نظر می رسد تمرینات هوازی همراه با کنترل رژیم غذایی و یا مصرف روزانه ویتامینE ( 400 میلی گرم) همراه با کنترل رژیم غذایی نقش به سزایی در بهبود و یا کاهش ابتلا به بیماری کبد چرب غیرالکلی داشته باشد؛ اما تا رسیدن به یک استراتژی درمان واحد و مؤثرترین راه نیاز به مطالعات بیشتری است.
نقش بلوغ بیولوژیک در برآورد چربی تام بدن دختران نوجوان 12 تا 16 ساله شهر همدان: اعتبارسنجی معادلات لگاریتمی دیورنین- راهامان و خطی اسلاتر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اعتباریابی مدلهای پیشگگوی دردگد بربی بدن د ختران نوجوان ایرانی با توجه به وضگییت بالیدگی در سنج خطر فاکتورهای آنتروپومتریک مفید خواهد
بود. هدف این پژوه ارزیابی دگتت باار مدل پیشگگوی راید دردگد بربی بدن دختران نوجوان شگار همدان بوده اسگت . نسبت بربی بدن 622 دختر
)66/25±1/ 62 ( و دردد بربی تام ) 12 /63±3/ 55 (، شاخص جرم بدن )کیلوگرم بر مترمربع 2 /26±21/ نوجوان 26 تا 22 ساله با میانگینهای وزن )کیلوگرم 21
بوسگیله روش مرجع ) تتلیل بیوالکتریک ایمپدانس( و اندازهگیری ضگاامت بربی زیر جلدی با اسگتفاده از مدل های پیشگگوی دیورنین، وسگتریت ، اسلاتر و
دیونبرگ اندازهگیری شگد . بین برآورد نسگبت بر بی بدن به روش های ضگاامت بربی زیر جلدی باارگانه در وضییت با و بدون مداخله بلوغ بیولوژیک با
روش مرجع همبسگتگی میناداری اادل شد. اما بیشترین دامنه همبستگی در وضییت با و بدون مداخله بالیدگی در مدل لگاریتمی دیورنین-راهامان مشاهده
بهنظر میرسگد برای سنج مددماتی ترکی بدن دختران، کاربست مدل لگاریتمی دیورنین -راهامان، بهویژه درکنار ند .)R=1/166-1/ و 621 p> شگد ) 112
اثرگذار بلوغ، کارآمدتر جلوه میکند. این نکته شاید از جنبه عملکرد ورزشی برای مربیان ورزش نوجوانان یا در پرتو مطالیات پیمایشی و همهگیرشناسی برای
سازمانهای باداشتی راهگشا باشد
تأثیر یک جلسه تمرین تدوامی، تناوبی و مقاومتی بر غلظت مولکول چسبان سلولی-1 و پروتئین واکنشی C مردان دارای اضافه وزن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی پاسخ مولکول چسبان سلولی-1 (ICAM-1) و پروتئین واکنشی C(CRP) سرم مردان به یک جلسه تمرین تداومی، تناوبی و مقاومتی شدید انجام شد. 10 دانشجوی مرد دارای اضافه وزن، ﺑﻪ ﻃﻮر داوطلبانه در پژوهش شرکت کردند و هر سه نوع پروتکل تمرینی با فاصله 96 ساعت روی یک گروه اجرا گردید. تمرین تناوبی در نه مرحله روی نوار گردان با سرعت نه کیلومتر بر ساعت و استراحت فعالی معادل 2/7 کیلومتر بر ساعت در زمانی حدود 25 دقیقه اجرا شد. تمرین تداومی شامل 25 دقیقه دویدن روی تردمیل با سرعت هشت کیلومتر بر ساعت بود. تمرین مقاومتی نیز شامل سه نوبت، نه ایستگاه، زمان فعالیت 30 ثانیه و زمان استراحت بین ایستگاه ها 120 ثانیه بود که با شدت 80% یک تکرار بیشینه حدود 50 تا 55 دقیقه به اجرا درآمد. نتایج با آزمون تحلیل واریانس یک سویه و t وابسته در سطح P<0.05 استخراج گردید و نشان داد فعالیت حاد مقاومتی و تداومی، بر ICAM-1 مردان دارای اضافه وزن تأثیر معناداری (به ترتیب P=0.66 و P=0.08) ندارد. در حالی که فعالیت حاد تناوبی باعث کاهش معنادار 44% این شاخص گردیده است. همچنین، میزان ICAM-1 پس از یک جلسه تمرین حاد تناوبی نسبت به تمرین حاد مقاومتی با کاهش40% (P=0.000) و نسبت به تمرین حاد تداومی با کاهش 25% (P=0.02) همراه می باشد. علاوه براین، مشخص شد که پروتکل های تمرینی بر CRP تأثیر معناداری ندارند و اجرای یک جلسه تمرین تناوبی در مقایسه با یک جلسه تمرین تداومی و مقاومتی تقریباً یکسان از نظر مدت و شدت اجرا، با کاهش شاخص التهابی ICAM-1 همراه است.
نوشیدنی های ورزشی
تاثیر انرژی مصرفی اوقات فراغت و غیر فراغت بر میزان مرگ و میر زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
. در این تحقیق نشان داده شده است که افزایش خطرات نسبی منجر به مرگ، با افزایش سن رابطه مستقیم دارد و کاهش میانگین مقدار انرژی مصرفی روزانه (کیلوکالری بر کیلوگرم در روز) با افزایش میزان مرگ مرتبط است. اصولا این روابط، بیشتر به علت بالا بودن سهم انرژی مصرفی در دوره ی غیر فراغت (خانه داری) است که به طور میانگین 82 درصد کل فعالیت زنان را تشکیل می دهد. نتایج به دست آمده، اهمیت انرژی مصرفی دوره غیر فراغت را در ارزیابی کل فعالیت نشان داد و رابطه معکوس میزان فعالیت جسمانی با خطر مرگ زنان را تایید می کند. در نتیجه این تحقیق، فقدان فعالیت جسمانی، عامل خطر مستقلی برای بیماری قلبی - عروقی و مرگ است و افزایش متوسط در انرژی مصرفی ممکن است به کاهش چشمگیری در میزان مرگ بینجامد.
تأثیرات وابسته به زمان تمرین تناوبی شدید بر پویایی جذب اکسیژن مردان جوان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف تحقیق حاضر، تعیین تأثیرات وابسته به زمان تمرین تناوبی شدید بر پویایی اکسیژن مردان جوان بود. 40 دانشجوی فعال به صورت تصادفی در چهار گروه قرار گرفتند: یک جلسه تمرین تناوبی شدید، دو جلسه تمرین تناوبی شدید، چهار جلسه تمرین تناوبی شدید و کنترل. گروه های تمرین و کنترل در یک تست فزاینده روی چرخ کارسنج شرکت کردند. پس از دو روز از اجرای پیش آزمون گروه های تمرینی، 1، 2 و 4 جلسه تمرین تناوبی انجام دادند. دو روز بعد از اتمام برنامه تمرینی، پس آزمون از گروه های تحقیق گرفته شد. شاخص های پویایی اکسیژن به وسیله دستگاه گاز آنالایزر به روش نفس به نفس حین پیش آزمون و پس آزمون اندازه گیری شد. نتایج نشان داد که یک جلسه تمرین تناوبی تأثیری بر شاخص های پویایی اکسیژن ندارد (05/0P>). دو جلسه تمرین تناوبی موجب بهبود برخی شاخص های پویایی اکسیژن از جمله Vo2max، کسر اکسیژن و ثابت زمانی دوم شد (05/0>P)، اما بر ثابت زمانی اول تأثیری نداشت (05/0P>). به علاوه، چهار جلسه تمرین تناوبی با بهبود تمام شاخص های پویایی اکسیژن یعنی Vo2max، کسر اکسیژن، ثابت زمانی اول و دوم همراه بود (05/0>P). ظاهراً چهار جلسه تمرین تناوبی شدید حداقل زمان لازم برای بهبود شاخص های پویایی اکسیژن است و از لحاظ کاربردی مربیان می توانند این نوع تمرینات را برای بهبود سریع تر عملکرد هوازی و بی هوازی در برنامه تمرینی قرار دهند.
تأثیر یک دوره تمرین اینتروال و تیپر پلکانی بر شاخص های عملکردی رت های نر در حال بالیدگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی تأثیر یک دوره تمرین اینتروال و تیپرپلکانی بر تغییرات وزنی و عملکرد استقامتی رت های نر در حال بالیدگی بود.
در این مطالعه تجربی، 40 سر موش صحرایی ویستار نر سه هفته ای به طور تصادفی به گروه های کنترل و تمرین تقسیم شدند. گروه تمرین پس از پایان دوره شش هفته ای تمرین اینتروال فزاینده به سه گروه تیپر سه هفته ای کاهش شدت، تواتر و تکرار تقسیم شدند. وزن و شاخص های عملکردی ارزیابی شدند. یافته های پژوهش با استفاده از آنالیز واریانس دوطرفه و آزمون LSD در سطح 05/0α≤ تجزیه وتحلیل شد.
نتایج نشان داد تفاوت معنا داری بین زمان خستگی گروه های مختلف تیپر با یکدیگر (001/0P≤) و هفته های تیپر با دوره اینتروال (008/0P≤) وجود دارد. تیپر شدت با کاهش 57/28 درصدی در شدت تمرین، بهترین میانگین زمان خستگی، مسافت طی شده در آزمون و عملکرد (Pri) را نسبت به سایر گروه ها داشت. همچنین مسافت طی شده در آزمون و زمان واماندگی در هفته دوم تیپر به حداکثر خود رسید.
براساس نتایج پژوهش حاضر، تیپر پلکانی شدت موجب افزایش 13/52 درصدی عملکرد استقامتی می شود. همچنین دو هفته کاهش بار تمرینی آثار هم افزایی مؤثرتری با مداخله بر تغییرات وزنی و زمان واماندگی در پی دارد.
تأثیر تمرین مقاومتی فزاینده بر تودة عضله و شاخص های اکسایشی – ضداکسایشی در بافت عضلة موش های صحرایی دیابتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی تأثیر یک دوره تمرین مقاومتی فزاینده بر توده عضله و شاخص های اکسایشی و ضداکسایشی عضلانی موش های صحرایی دیابتی بود. طی یک مطالعه تجربی تعداد 24 سر رت ویستار به دو گروه تمرین مقاومتی (12=n) و کنترل (12=n) تقسیم شدند. دیابت از طریق تزریق تک دوز استرپتوتوزوسین (50 میلی گرم/ کیلوگرم وزن بدن، درون صفاقی) حل شده در بافر فسفات القا شد. گروه تمرین مقاومتی سه جلسه در هفته به مدت هشت هفته تمرین کردند. 48 ساعت پس از آخرین جلسه تمرین، حیوانات بی هوش شدند و خون گیری از قلب انجام گرفت. سپس عضله خم کننده دراز انگشتان پا (FHL) از اندام تحتانی حیوان جدا شد. برای مقایسه گروه ها از آزمون آماری تی مستقل استفاده شد. در گروه تمرین مقاومتی وزن عضله FHL و نسبت وزن عضله FHL/وزن بدن به طور معناداری بیشتر از گروه کنترل بود (به ترتیب 033/0= P و 002/0=P). میزان مالون دی آلدئید (MDA) عضله FHL در گروه تمرین مقاومتی ۲/۱۲ درصد بیشتر از گروه کنترل بود، اما تفاوت بین گروه ها به لحاظ آماری معنا دار نبود (176/0=P). همچنین، میزان پروتئین کربونیل (PC) عضله FHL در گروه تمرین مقاومتی 26 درصد کمتر از گروه کنترل بود، اما تفاوت بین گروه ها معنا دار نبود (062/0=P). به علاوه، یافته ها نشان داد محتوای گلوتاتیون تام (T-GSH) عضله FHL در گروه تمرین مقاومتی (به میزان ۸/۳۶ درصد) بیشتر از گروه کنترل بود (0001>P). افزایش مشاهده شده در وزن عضله در کنار بهبود ایجادشده در محتوای T-GSH و PC نشان می دهد که تمرین مقاومتی موجب کاهش میزان استرس اکسایشی عضلانی می شود و می تواند آثار ضدآتروفی مفیدی در دیابت داشته باشد.
رابطه بین ویژگی های آنتروپومتری و انعطاف پذیری مفصل ران در دختران نوجوان عضو مدارس فوتبال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف تحقیق حاضر بررسی رابطه بین ویژگیهای آنتروپومتری و انعطافپذیری مفصل ران در دختران
نوجوان عضو مدارس فوتبال است. جامعه آماری این پژوهش را 120 نفر از دختران نوجوان مدارس فوتبال
شهرستان مشهد تشکیل دادند. از درون جامعه آماری 40 نفر از دختران نوجوان با میانگین و انحراف
156 سانتیمتر بهعنوان آزمودنی /35 ± 4/ 51 کیلوگرم و قد 22 /62±6/ 13 ، وزن 51 /90±0/ استاندارد سن 84
شرکت کردند. متغیرهای آنتروپومتریکی شامل طول ساق پا، طول ران، محیط ساق، محیط ران، قطر زانو،
پهنای لگن و ضخامت چربی زیرپوستی ستیغ خاصره، فوق خاصره، جلوی ران، وسط ساق پا و دامنه حرکتی
تاشدن و بازشدن ران اندازهگیری شد. اطلاعات با استفاده از آمار توصیفی و ضریب همبستگی پیرسون در
مورد تحلیل آماری قرار گرفت. رابطه معکوس و معنیداری بین ضخامت چربی p≤0/ سطح معنیداری 05
زیرپوستی جلو ران و ضخامت چربی زیرپوستی وسط ساق پا با دامنه حرکتی تا شدن مفصل ران مشاهده
شد. در حالی که رابطه مثبت و معنیداری بین پهنای لگن با دامنه حرکتی باز شدن مفصل ران مشاهده شد.
نتایج تحقیق نشان دهنده آن است که ضخامت چربی زیرپوستی و پهنای لگن با انعطافپذیری مفصل ران
رابطه دارد
تأثیر دو شیوه تمرین مقاومتی و بی تمرینی بر سطوح سرمی میوستاتین، کورتیزول، تستوسترون و قدرت عضلات مردان غیرورزشکار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از تحقیق حاضر، بررسی تأثیر دو شیوه تمرین مقاومتی و یک دوره بی تمرینی بر سطوح سرمی میوستاتین، کورتیزول، تستوسترون و قدرت عضلات مردان غیرورزشکار بود. به این منظور 34 مرد غیرورزشکار (سن 8/2±35/33 سال) به سه گروه: تجربی الف (چهار جلسه تمرین )، تجربی ب (سه جلسه تمرین در هفته) و کنترل تقسیم شدند. تمرین مقاومتی ( 24 جلسه) براساس پروتکل تمرینی کرامر و همکاران (2004) و شامل 3 ست 8 تا 10 تکراری با 60 تا 70 درصد 1RM در عضلات بزرگ بدن بود. نمونه گیری خون، آزمون قدرت و سنجش ترکیب بدنی پیش از شروع اولین جلسه، پایان 24 جلسه و بعد از یک دوره بی تمرینی انجام گرفت. نتایج با استفاده از تجزیه وتحلیل Mix ANOVA و آزمون تعقیبی توکی نشان داد که تمرین مقاومتی موجب افزایش قدرت عضلانی، توده بدون چربی، تستوسترون و کاهش کورتیزول و میوستاتین در هر دو گروه شده است. این افزایش و کاهش در گروه تجربی الف بیشتر از گروه تجربی ب بود (05/0 (P< ، همچنین یک دوره بی تمرینی موجب افزایش سطوح سرمی میوستاتین و کورتیزول در گروه تجربی ب شد (05/0 (P
تعادل انرژی، فعالیت بدنی و چاقی در کودکان
حوزه های تخصصی:
تأثیر بارگیری کوتاه مدت نانو ذره سلنیوم و تمرین وامانده ساز بر شاخص های اکسایشی در بافت قلبی رت های نر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جهت انجام پژوهش، 36 رت نر ویستار دو ماهه ( 200±8 گرم ) به طور تصادفی به چهار گروه کنترل ( 12 رت )، نانو سلنیوم ( 12 رت )، تمرین ( شش رت) و نانو سلنیوم تمرین ( شش رت) تقسیم شدند. بارگیری نانو ذره سلنیوم (mg/kg/day 1/0 ) طی 14 روز به روش تزریق زیر صفاقی در گروه های دو و چهار صورت گرفت. سپس از گروه های یک و دو، شش رت انتخاب شد و نمونه برداری قلبی ( در حالت استراحت ) انجام پذیرفت. علاوه براین، برنامه تمرینی وامانده ساز برای گروه های سه و چهار به مدت دو ماه اجرا گردید. پس از دو ماه، از تمام گروه ها ( گروه های سه و چهار بلافاصله پس از آخرین جلسه تمرین؛ گروه یک و دو در حالت استراحت ) نمونه برداری دوم بافتی به عمل آمد. از آزمون تی مستقل با استفاده از نرم افزار اس.پی.اس.اس 21 و سطح آلفای پنج درصد (P<0.05) جهت بررسی تغییرات مالون دی آلدئید، گلوتاتیون پراکسیداز ، سوپر اکسید دیسموتاز و ظرفیت آنتی اکسیدانی کل استفاده گشت. آزمون اول از نمونه های مرحله اول، نشان دهنده افزایش معناداری در گروه دو نسبت به گروه یک در ظرفیت آنتی اکسیدانی کل و گلوتاتیون پراکسیداز می باشد؛ اما در مالون دی آلدئید و سوپر اکسید دیسموتاز تفاوت معناداری مشاهده نمی شود. آزمون دوم از نمونه های مرحله دوم نیز بیانگر افزایش معنادار در ظرفیت آنتی اکسیدانی کل در گروه دو نسبت به گروه یک می باشد؛ اما تفاوت معناداری در دیگر شاخص های پژوهش مشاهده نمی شود. علاوه براین، در آزمون سوم از نمونه های مرحله دوم، کاهش معناداری در مالون دی آلدئید و افزایش معناداری در ظرفیت آنتی اکسیدانی کل و گلوتاتیون پراکسیداز در گروه چهارم نسبت به گروه سوم مشاهده می گردد؛ اما تفاوت معناداری در سوپر اکسید دیسموتاز به چشم نمی خورد؛ بنابراین، بارگیری کوتاه مدت نانو ذره سلنیوم از میزان استرس اکسایشی ناشی از فعالیت وامانده ساز، کاسته و سیستم آنتی اکسیدانتی بدن را تقویت نموده است.
مقایسه تأثیر شش هفته تمرین اختصاصی والیبال روی سطوح نرم و سخت بر سطوح استراحتی و پاسخ لاکتات، کراتین کیناز و لاکتات دهیدروزناز به فعالیت حاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این تحقیق مقایسه تأثیر شش هفته تمرینات اختصاصی والیبال روی سطح ماسه و سالن بر سطوح استراحتی و پاسخ لاکتات، کراتین کیناز (CK) و لاکتات دهیدروژناز (LDH) به فعالیت حاد در بازیکنان والیبال بود. به این منظور هجده والیبالیست مرد (میانگین±انحراف معیار، سن3/7±7/23 سال و وزن 7/1±3/75 کیلوگرم) در دو گروه یک پروتکل شش هفته ای تمرین را روی دو سطح ماسه و سالن، به صورت تمرینات اختصاصی والیبال با شدت بیشینه انجام دادند. در مرحله پیش آزمون و پس آزمون، آزمودنی های دو گروه یک جلسه فعالیت حاد را اجرا کردند. دو نمونه خونی قبل و بلافاصله پس از فعالیت حاد گرفته شد. نتایج نشان داد که تمرین روی ماسه در مقایسه با سالن بر تجمع لاکتات پس از فعالیت تأثیر معناداری داشت و موجب کاهش آن شد (05/0P<)؛ اما سازگاری تمرین در سطح ماسه تغییر معناداری در سطوح استراحتی و پاسخ به فعالیت میزان CK و LDH ایجاد نکرد (05/0<P). به طور کلی با توجه به تأثیر بهتر تمرین در سطح ماسه بر غلظت لاکتات در پاسخ به فعالیت حاد و با توجه به آسیب های اسکلتی- عضلانی کمتر سطح ماسه، می توان نتیجه گرفت که این نوع تمرین کارایی بیشتری در عملکرد ورزشی والیبالیست ها دارد.
تأثیر هشت هفته تمرین هوازی بر برخی فاکتورهای ایمنی بیماران آرتریت روماتوئید(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف تحقیق تعیین تأثیر هشت هفته تمرین هوازی بر برخی فاکتورهای ایمنی بیماران آرتریت روماتوئید بود. 32 نفر زن مبتلا به آرتریت روماتوئید با میانگین
سنی 3/32 ± 15/93 سال و وزن 51 ± 33/23 کیلوگرم داوطلبانه در این تحقیق مشارکت کردند. در این تحقیق کارآزمایی بالینی، آزمودنیها بهصورت هدفمند
به دو گروه شاهد )53( نفر وآزمایشی )55( نفر تقسیم شدند. گروه آزمایشی، تمرین هوازی را به مدت هشت هفته سه جلسهای با میانگین شدت 51 درصد
ضربان قلب ذخیره روی چرخ کارسنج ثابت انجام دادند. آزمودنیها داروهای یکسانی مصرف میکردند. برای تجزیه و تحلیل آماری از آزمون تی همبسته و
برای تفاوتهای بی گروهی از آزمون تی مستقل استفاده شد. نمونه خون در دومرحله پیشآزمون و پسآزمون گرفته شد. مقدار گلبولهای سفید، ایمونوگلوبولین
A و لنفوسیتها با روشهای استاندارد اندازهگیری شد. تمرین هوازی گلبولهای سفید و شاخص توده بدنی گروه آزمایش را بهترتیب بهطور معناداری کاهش
و ایمونوگلوبولین A 1/ و لنفوسیت را افزایش داد ) 11 P< 1/ (. تفاوتهای بینگروهی در هیچیک از متغیرها معنادار نبود ) 11 P> (. بهنظر میرسد تمرین هوازی
زیر بیشینه برای این بیماران احتمالاً برخی فرایندهای خنثیسازی سیستم ایمنی را در مقابل آسیب و عوامل بیگانه خواری فعال میسازد
تأثیر چهار هفته مصرف امگا3 با منشأ گیاهی (عصاره کتان) و جانوری (روغن ماهی)، بر غلظت سرمی فاکتور نروتروفیک مشتق از مغز (BDNF)، پس از چهار هفته تمرین پلیومتریک در مردان فعال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عامل نروتروفیک مشتق از مغز(BDNF)،نقش مهمی در رشد نرونی، انتقال پیامهای عصبی،تغییرپذیری عصبی و به طور کلی سلامت دستگاه عصبی انسان ایفا می کند. به همین منظور در این تحقیق، تاثیر چهار هفته مصرف امگا3 با منشأ گیاهی(عصاره کتان)، و جانوری(روغن ماهی)، با و بدون تمرینات منظم پلیومتریک بر غلظت BDNF،در دانشجویان مرد فعال بررسی شد. 42 دانشجوی پسر رشته تربیت بدنی به طور تصادفی به شش گروه تقسیم شدند. آزمودنیهای گروه های ترکیبی و گروه تمرین به مدت 4 هفته تمرینات گوناگون پلایومتریک را اجرا کردند. همچنین گروههای ترکیبی و مکمل در طی دوره تحقیق، روزانه 3000 میلی گرم مکمل امگا3 مصرف کردند. از آزمون واریانس یکطرفه و روش تعقیبی توکی برای بررسی تفاوت بین گروهها و سطح معنی داری 05/0P< استفاده شد. سطوح سرمیBDNF پس از 4 هفته تمرین پلایومتریک همراه با مصرف امگا3 گیاهی در مقایسه با گروه کنترل، افزایش معناداری یافت (014/0=P). همچنین در گروه تمرین همراه با مصرف امگا3 جانوری سطوح سرمیBDNF پس از 4 هفته در مقایسه با گروه کنترل،افزایش معناداری یافت (042/0=P).نتایج پژوهش حاضر نشان داد که به هنگام اجرای تمرینات پلایومتریک مصرف مکمل امگا3 گیاهی یا جانوری می تواند به دلیل افزایش غلظت سرمیBDNF سبب بهبود عملکرد عصبی و روانی شود.