فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۰۴۱ تا ۱٬۰۶۰ مورد از کل ۱٬۶۸۶ مورد.
حوزه های تخصصی:
هدف از تحقیق حاضر بررسی تاثیر 8 هفته تمرین مقاومتی بر مقادیر میوستاتین پلاسمایی مردان چاق غیر ورزشکار بود. تحقیق حاضر از نوع نیمه تجربی می باشد به همین منظور 19 مرد چاق غیر ورزشکار بصورت داوطلبانه در تحقیق حاضر شرکت کردند و به دو گروه تجربی (n=8 ) با میانگین سن 1/57± 21 سال، قد 5/51±171/11 سانتی متر و وزن 15/85±92/22 کیلوگرم و درصد چربی 1/37 ± 28/21 و کنترل با میانگین سن 1/13±21/44 سال، قد 5/09± 175/61 سانتی متر ، وزن 14/05±90/00 کیلوگرم و درصد چربی 2/68 ± 27/15 تقسیم شدند. گروه تجربی پروتکل 8 هفته ای تمرین مقاومتی شامل 5 حرکت، 3 جلسه در هفته با شدت 50 تا 80 درصد را اجرا کردند و گروه کنترل در هیچ برنامه تمرینی شرکت نکرد. قبل و 48 ساعت بعد از اتمام آخرین جلسه تمرینی و در شرایط ناشتایی 5 میلی لیتر خون از ورید بازویی آزمودنی ها گرفته شد. نتایج تحلیل آماری با آزمون تی مستقل نشان داد که مقدار میوستاتین پلاسمایی در گروه تجربی در مقایسه با گروه کنترل کاهش معنی داری داشت (p=0/005). لذا میتوان نتیجه گرفت که اجرای تمرین مقاومتی می تواند در پیشگیری از آتروفی عضلانی و کاهش توده عضلات موثر باشد.
تأثیر اجرای دو نوع تمرین تناوبی خیلی شدید (HIIT) بر اکسیداسیون چربی و کربوهیدرات در مردان جوان دارای اضافه وزن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، بررسی تأثیر دو هفته تمرین تناوبی شدید (HIIT) بر اکسیداسیون چربی و کربوهیدرات مردان جوان دارای اضافه وزن بود. به این منظور، 16 مرد جوان غیرفعال دارای اضافه وزن داوطلبانه در این پژوهش شرکت کردند و به طور تصادفی به دو گروه تجربی HIIT-1، با BMI معادل 6/2±54/26، و گروه HIIT-2 با BMI 29/2 ±32/26 تقسیم شدند. HIIT-1 شامل سه جلسه در هفته، چهار تناوب یک دقیقه ای با چهار دقیقه استراحت و HIIT-2 شامل چهار تناوب 30 ثانیه ای با دو دقیقه استراحت بود. گازهای تنفسی یک روز قبل و بعد از تمرین، به صورت ناشتا برای انجام تجزیه وتحلیل های آزمایشگاهی جمع آوری شد. از آزمون آماری t مستقل برای بررسی تغییرات بین گروهی و از tوابسته برای بررسی تغییرات درون گروهی استفاده شد. تمرینات HIIT موجب کاهش 9 درصدی استفاده از کربوهیدرات و افزایش 43 درصدی استفاده از چربی به هنگام تست بروس در گروه HIIT-1 شد. این تغییرات نسبت به گروهHIIT-2 معنادار بود. تغییرات وزن و درصد چربی بدن تنها در گروه HIIT-1معنادار بود. با توجه به نتایج پژوهش حاضر، اجرای شش جلسه HIIT به بهبود نسبی اکسیداسیون چربی و ذخیره گلیکوژن منجر می شود.
مقایسه دو برنامه بازگشت به حالت اولیه (فعال و غیر فعال) بر تغییرات لاکتات خون ناشی از یک فعالیت شدید درمانده ساز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تاثیر تمرین ویبریشن (WBV) بر آمادگی جسمانی مرتبط با سلامتی دختران دانشجوی ورزشکار و غیر ورزشکار
چگونه مجموعه آزمون های آمادگی جسمانی را اجرا کنیم
حوزه های تخصصی:
تأثیر مصرف خوراکی اسانس نعناع در بهبود علائم کوفتگی عضلانی تأخیری پس از انجام پروتکل تمرینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف مطالعه حاضر، بررسی تأثیرات مصرف خوراکی اسانس نعناع در بهبود علائم DOMS بود. بدین منظور 20 داوطلب دانشجوی مرد سالم دانشگاه محقق اردبیلی (سن 7/1±37/21 سال) به طور تصادفی به دو گروه تجربی (10 نفر) و کنترل (10 نفر) تقسیم شدند. گروه تجربی روزانه 50 میکرولیتر اسانس نعناع در 500 میلی لیتر آب معدنی به مدت 10 روز و گروه کنترل، به همان میزان آب معدنی (دارونما) مصرف کردند. 7 روز پس از مصرف، پروتکل تمرینی با دستگاه پرس پا و وزنه معادل 80 درصد حداکثر نیروی ایزوتونیک در چهار نوبت و هر نوبت تا واماندگی اجرا شد. در فاصله زمانی قبل، 1، 24، 48 و 72 ساعت پس از انجام پروتکل تمرینی، متغیرهای مورد نظر اندازه گیری شدند. از آزمون آنالیز واریانس با اندازه گیری های مکرر برای مقایسه تفاوت درون گروهی و از آزمون تی مستقل برای مقایسه تفاوت بین گروهی در سطح معنا داری 05/0>P و از آزمون Cohen’s d برای برآورد اندازه اثر استفاده شد. یافته ها نشان داد که مصرف 10 روز اسانس نعناع مانع بروز علائم DOMS نشد. اما کاهش معنا داری در غلظت آنزیم CPK، LDH، (001/0P=) هورمون کورتیزول (01/0P=) و میزان درد و التهاب (001/0P=) در گروه نعناع نسبت به گروه کنترل مشاهده شد. حداکثر نیروی ایزوتونیک در گروه تجربی در مقایسه با گروه کنترل کاهش معنا داری را نشان داد (001/0P=). دامنه حرکتی مفصل زانوی گروه تجربی در مقایسه با گروه کنترل التهاب کمتری را نشان داد (05/0P=). به طور کلی نتایج نشان داد که مصرف 10 روزه اسانس نعناع نمی تواند از بروز علائم شیمیایی، عملکردی و ظاهری کوفتگی عضلانی تأخیری جلوگیری کند. اما در دوره بازگشت به حالت اولیه می تواند تأثیرات مفیدی داشته باشد.
اثر تعاملی تمرین هوازی و مصرف عصاره آبی کلاله زعفران بر میزان مالون دی آلدئید و سیستم آنتی اکسیدانی قلب و ناحیه پیش حرکتی کورتکس مغز موش های صحرایی نر جوان پس از یک جلسه فعالیت حاد وامانده ساز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از تحقیق حاضر بررسی اثر تعاملی تمرین هوازی و مصرف عصاره آبی کلاله زعفران بر میزان مالون دی آلدئید و سیستم آنتی اکسیدانی قلب و ناحیه پیش حرکتی کورتکس مغز موش های صحرایی نر جوان پس از یک جلسه فعالیت حاد وامانده ساز بود. 64 سر موش3 ماهه (وزن26±212) در چهار زیر گروه (هر زیرگروه 16 سر) [ 1-=CW مصرف آب مقطر ؛2- CSW= مصرف عصاره آبی زعفران ؛3-= ETW مصرف آب مقطر +تمرین ؛4-= ETSW مصرف عصاره آبی زعفران +تمرین] دسته بندی شدند. موش های زیرگروه تمرین در 5 روز متوالی هفته، 5 جلسه 60 دقیقه ای با سرعت 25 متر در دقیقه در شیب 10 درصد روی نوارگردان دویدند. در پایان دوره آزمایش، نیمی از هر زیرگروه بدون وامانده شدن و نیمه دیگر بلافاصله پس از وامانده شدن قربانی شدند و مقادیر سوپراکسیداز دیسموتاز، کاتالاز، گلوتاتیون پروکسیداز، غلظت پروتئین و مالون دی آلدئید قلب و ناحیه پیش حرکتی کورتکس مغز به صورت دستی اندازه گیری شد. داده های حاصل از آنالیز واریانس دو راهه و تک راهه با اندازه گیری های مکرر نشان داد که در نتیجه وامانده سازی سطوح مالون دی آلدئید بافت های قلب (زیر گروه 1،3) و ناحیه پیش حرکتی کورتکس مغز (زیر گروه 3،2،1) بطور معناداری افزایش نشان داد. با وجود این، اثر تعاملی تمرین هوازی و عصاره زعفران (زیر گروه 3) از افزایش سطوح پراکسیداسیون لیپیدی جلوگیری کرد. نتایج تحقیق حاضرنشان داد اثر تعاملی تمرین هوازی و عصاره زعفران آسیب های اکسایشی ناشی از فعالیت های وامانده ساز را در قلب و ناحیه پیش حرکتی مغز کاهش می دهد.
چاقی در کودکان
حوزه های تخصصی:
تأثیر تمرین ترکیبی بر فتوئین A، پروتئین واکنشگر C و برخی پارامترهای بیوشیمیایی در بیماران همودیالیزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش، ارزیابی اثر بخشی تمرینات منظم ترکیبی حین دیالیز بر فاکتورهای خطر مداخله گر در بیماری های قلبی عروقی بود. بدین منظور، 45 بیمار همودیالیزی (با میانگین سنی 9/02± 61 سال و وزن 11/25± 69 کیلوگرم) به طور تصادفی در دو گروه تمرین (24 نفر) و کنترل (21 نفر) جای گرفتند. گروه تمرین در یک دوره برنامه تمرین ترکیبی 16 هفته ای شرکت نمود که تمرینات آن ها شامل: رکاب زدن به وسیله ارگومتر و تمرینات مقاومتی پا با استفاده از وزنه در طول سه جلسه هفتگی دیالیز بود. پیش از شروع تمرینات و پس از پایان دوره تمرینی، پارامترهای مرتبط با بیماری قلبی عروقی (فتوئین A و پروتئین واکنشگر C) و فاکتورهای مرتبط با عملکرد کلیه و کیفیت زندگی اندازه گیری گردید. نتایج نشان می دهند که چهار ماه تمرین ترکیبی فزاینده موجب بهبود کیفیت زندگی و عملکرد بدنی بیماران دیالیزی می شود. براساس نتایج، تغییر معنا داری در مقدار فتوئین A و پروتئین واکنشگر C در اثر تمرین مشاهده نمی شود (P>0.05)، اما تغییر در برخی فاکتورهای مرتبط با کلسیفیکاسیون عروقی و نیز بهبود کیفیت زندگی، نشان دهنده اثر مثبت فعالیت بر این بیماران می باشد. با توجه به این که سطح اولیه پروتئین واکنشگر C در این بیماران بالا بوده و مقدار سطح پایه و اولیه فتوئین A در آن ها بسیار پایین تر از افراد عادی می باشد، تأثیرات غیرالتهابی معنا دار تمرین ورزشی که در جمعیت عادی دیده می شود ممکن است در بیماران دارای التهاب گسترده مانند بیماران دیالیزی کافی نباشد.
تأثیر هشت هفته تمرین هوازی تناوبی بر بیان پروتئین ABCA1 لنفوسیتی، ApoA-I و پروفایل های چربی خون در نوجوانان پسر دچار اضافه وزن و چاق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
چاقی زودرس و انتقال آن به بزرگسالی، احتمال بروز بیماری CAD را افزایش می دهد. پروتئین ABCA1 نقش محوری در فرایند انتقال معکوس کلسترول و پیشگیری از CAD دارد. هدف این پژوهش، بررسی تأثیر هشت هفته تمرین استقامتی تناوبی طناب زنی بر مقدار بیان پروتئین ABCA1 لنفوسیتی، ApoA-I و پروفایل های چربی خون در نوجوانان پسر دچار اضافه وزن و چاق بود. به این منظور 30 دانش آموز (میانگین سن 1/1±35/17 سال، وزن 6/11 ±6/88 کیلوگرم و شاخص توده بدنی 36/2 ±31/28 کیلوگرم بر متر مربع) به صورت تصادفی انتخاب شدند و در دو گروه کنترل (15n=) و تمرین (15n=) قرار گرفتند. پروتکل تمرین شامل تمرین استقامتی تناوبی طناب زنی (8 هفته، 4 روز،40 دقیقه در هر جلسه) بود. سنجش میزان بیان پروتئین ABCA1 لنفوستی از طریق همولیز سلولی و روش الایزای حساس انجام گرفت. داده ها به وسیله آزمون آماری T-test در سطح معناداری 05/0>P تحلیل شد.یافته ها نشان داد میزان پروتئین ABCA1 لنفوسیتی (000/0=P) و VO2max (000/0=P) افزایش معنادار و مقادیر پلاسمایی TG (017/0=P)، TC (001/0=P)، LDL-c/HDL-c (026/0=P) و TC/HDL-c (002/0=P)، درصد چربی بدن (015/0=P) و BMI (042/0=P) کاهش معنادار داشتند. اما افزایش مقادیر Apo A-I، HDL-c و کاهش LDL-c و وزن بدن معنادار نبود. نتیجه اینکههشت هفته تمرین استقامتی تناوبی طناب زنی می تواند تأثیرات مثبتی بر پروتئین ABCA1 (به عنوان دروازه بان فرایند انتقال معکوس کلسترول) و پروفایل های چربی خون در نوجوانان با وزن زیاد و چاق داشته باشد.
مقایسه تأثیر دو نوع پروتکل تمرین ترکیبی (هوازی- مقاومتی) بر سطوح گلوکز خون ناشتا، هموگلوبین گلیکوزیله، پروتئین واکنش گر C با حساسیت بالا و مقاومت به انسولین در زنان مبتلا به دیابت نوع 2(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش مقایسه تأثیر تمرین ترکیبی بر سطوح گلوکز خون ناشتا، هموگلوبین گلیکوزیله، پروتئین واکنش گر C با حساسیت بالا و مقاومت به انسولین در افراد مبتلا به دیابت نوع 2 بوده است. در این مطالعه 33 نفر زن مبتلا به دیابت نوع 2 با دامنه سنی 40 تا 60 سال به سه گروه تجربی1) تمرین ترکیبی (مقاومتی- هوازی) با فاصله 20 دقیقه استراحت، تجربی2) اجرای تمرین ترکیبی بدون استراحت و 3) گروه کنترل تقسیم شدند. برنامه تمرین به صورت هشت هفته و سه جلسه در هفته اجرا شد .نتایج نشان داد پروتئین واکنش گر C و هموگلوبین گلیکوزیله در دو گروه تمرینی کاهش و مقاومت به انسولین افزایش یافت، اما این تغییرات معنادار نبودند (P>0.05). غلظت گلوکز خون ناشتا در دو گروه تمرینی کاهش معناداری یافت (P<0.05). با این حال بین کاهش گلوکز خون ناشتا در دو گروه تمرینی تفاوت معناداری وجود نداشت. در گروه گواه هیچ یک از متغیرها تغییر معنادار نداشتند. در نتیجه با توجه به آثار سودمند مشابه دو نوع تمرین ترکیبی و احتمال افت قند خون و پرهیز از خستگی بیش از حد این افراد در یک جلسه تمرین ترکیبی می توان اجرای تمرین ترکیبی مقاومتی- هوازی را با 20 دقیقه فاصله استراحتی پیشنهاد کرد.
تأثیر تمرینات مقاومتی بر شاخص های ریوی و ترکیب بدنی زنان چاق و دچار اضافه وزن مبتلا به دیابت نوع دو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این تحقیق، بررسی تأثیر تمرین مقاومتی بر عملکرد ریوی زنان چاق و دچار اضافه وزن مبتلا به دیابت نوع دو است. 24 بیمار مبتلا به دیابت نوع دو با دامنه سنی 55-40 سال، میانگین شاخص توده بدنی (BMI) 26/3±16/30 کیلوگرم بر متر مربع و قند خون ناشتای بیشتر از 126 میلی گرم در دسی لیتر به طور هدفمند انتخاب شدند. پس از اندازه گیری های آنتروپومتریک و شاخص های ریوی، آزمودنی ها به طور تصادفی در دو گروه تجربی و کنترل قرار گرفتند. برنامه تمرینی به مدت 12 هفته، هفته ای 3 روز و هر روز به مدت60 تا 75 دقیقه و با شدت 40 تا 80 درصد 1RM انجام گرفت. شاخص های ریوی از طریق اسپیرومتری ارزیابی شدند. برای مقایسه تفاوت ها در پایان تمرین بین دو گروه از آزمون تحلیل کوواریانس استفاده شد. در پایان تحقیق بین وزن بدن (001/0 P=)، BMI (01/0 P=)، WC(001/0 P=)، WHR (004/0 P=)، FVC (001/0 P=)، FEV1 (001/0 P=)، FEV1/FVC (04/0 P=) و گلوکز ناشتای خون (001/0 P=) گروه ها تفاوت معنا داری مشاهده شد. براساس نتایج این تحقیق، برنامه تمرین ورزشی که موجب کاهش قند خون در افراد دیابتی شود، مداخله درمانی مؤثری برای بهبود عملکرد ریوی به شمار می رود.
طراحی آزمون توان بیهوازی ویژه بسکتبال (BAST)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش، طراحی آزمون توان بی هوازی ویژه بسکتبال بر مبنای آزمون وینگیت 30ثانیه بود. آزمودنی-ها شامل 14نفر از بازیکنان تیم بسکتبال دانشگاه خوارزمی (قد5/9±75/176سانتیمتر، وزن48/9±05/69کیلوگرم، سن17/2±43/22 سال، چربی بدن20/6±39/15درصد و BMI43/2±21/22کیلوگرم بر متر مربع) بودند. به همین منظور حداکثر، حداقل و میانگین توان و شاخص خستگی پس از اجرای آزمون وینگیت و آزمون جدید (پیمودن مسافت 35متری با توپ بسکتبال با فاصله های استراحتی 10ثانیه ای در6نوبت) محاسبه و میزان لاکتات خون نیز بعد از گذشت 2دقیقه از اجرای هر دو آزمون اندازه گیری شد. برای بررسی میزان همبستگی بین شاخص های توان و شاخص فیزیولوژیکی (لاکتات خون) دو آزمون از ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد. نتایج نشان داد بین حداکثر، میانگین وحداقل توان بدست آمده از آزمون جدید و آزمون وینگیت همبستگی معناداری وجود دارد (r=0.64 p=0.002 ، r=0.78 p=0.004، r=0.63 p=0.018) ولی بین شاخص خستگی دو آزمون همبستگی وجود نداشت (r=0.017 p=0.856). در میزان لاکتات 2دقیقه پس از اجرای بین دو آزمون وینگیت و آزمون جدید (به ترتیب 41/12و 078/11میلی مول بر لیتر) تفاوتی مشاهده نشد (p=0.289). در بررسی پایایی آزمون جدید بین حداکثر، میانگین، حداقل توان و شاخص خستگی بعد از دو مرتبه اجرا ارتباط معناداری وجود داشت (r=0.755 p=0.002، r=0.781 p=0.001، r=0.645 p=0.013، r=0.645 p=0.013). ر بررسی عینیت آزمون جدید نیز بین حداکثر، میانگین، حداقل توان و شاخص خستگی توسط دو گروه آزمون گیرنده ارتباط معناداری مشاهده شد (r=0.755 p=0.002 ، r=0.935p=0.000، r=0.751 p=0.002، r=0.789 p=0.000). بنابراین با توجه به آزمون وینگیت 30ثانیه آزمون طراحی شده (BAST ) آزمونی معتبر جهت اندازه گیری توان بی هوازی بازیکنان آماتور بسکتبال است.
تأثیر فعالیت بدنی منظم بر تغییرات سطح سرمی عامل رشد عصبی مشتق از مغز، بهره هوشی و تبحر حرکتی کودکان کم توان ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فعالیت ورزشی از طریق تحریک ترشح عوامل رشد عصبی بر عملکرد حرکتی و شناختی اثرگذار می باشد. دراین راستا، هدف از پژوهش حاضر بررسی اثر 12 هفته فعالیت ورزشی بر سطوح سرمی عامل رشد عصبی مشتق از مغز و تبحر حرکتی کودکان کم توان ذهنی بود. بدین منظور، 40 دانش آموز پسر ( 12 6 سال) کم توان ذهنی آموزش پذیر به صورت هدفمند انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه شاهد (20 نفر) و تجربی (20 نفر) قرار گرفتند. برنامه فعالیت ورزشی شامل انجام حرکات ریتمیک مختلف و بازی به مدت 12 هفته و به صورت چهار جلسه 45 دقیقه ای در هفته بود. 48 ساعت قبل از اولین جلسه و 48 ساعت پس از آخرین جلسه تمرینی از تمامی آزمودنی ها درحالت ناشتا خون گیری به عمل آمد. همچنین، سطوح سرمی عامل رشد عصبی مشتق از مغز با استفاده از روش الایزا و تبحر حرکتی از طریق مقیاس لینکلن اوزرتسکی سنجیده شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها نیز آزمون تحلیل کوواریانس مورداستفاده قرار گرفت (P≤0.05). نتایج نشان می دهد که سطوح سرمی عامل رشد عصبی مشتق از مغز پس از اجرای یک دوره فعالیت ورزشی منظم افزایش معناداری یافته است و نمره کلی آزمون تبحر حرکتی نیز در گروه تمرینات ورزشی به صورت معناداری بهبود پیدا کرده است (P≤0.05). از سوی دیگر، بهره هوشی در هیچ یک از گروه ها تغییر معناداری را نشان نمی دهد؛ در نتیجه، فعالیت ورزشی منظم ممکن است به واسطه افزایش سطح عامل رشد عصبی مشتق از مغز موجب بهبود تبحر حرکتی کودکان کم توان ذهنی شود.
تاثیر یک جلسه فعالیت شدیدِ کوتاه مدتِ معین بر برخی از عناصر خونی ورزشکاران پسر نخبه کاراته کا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اعتقاد بر این است خون نقش مهم و قابل توجهی در فعالیت های بدنی و ورزش ایفا می کند که عبارتاند از: انتقال مواد تنظیم درجه حرارت بدن و حفظ تعادل اسیدی ـ بازی (PH). هدف از مطالعه حاضر بررسی تاثیر یک جلسه فعالیت شدید کوتاه مدت منتخب بر برخی از عناصر خونی شامل گلوکز خون(BS) تعداد گلبول های قرمز (RBC) هموگلوبین (HGB)و هماتوکریت (HCT) ورزشکاران نخبه پسر کاراته کا بوده است. بدین منظور دوازده نفر از کاراته کاهای نوجوان و جوان (با میانگین سنی 8/1 ± 3/15 سال وزن 3/8 ± 55 کیلوگرم و قد 1/8 ± 166 سانتی متر) داوطلبانه به عنوان آزمودنی در این تحقیق شرکت کردند و به مدت سه دقیقه در قالب مسابقه رسمی و حساس دو به دو به رقابت و فعالیت پرداختند. از آزمودنی ها قبل و بلافاصله بعد از فعالیت بدنی شدید آزمون ضربان قلب و نمونه خون گرفته شد. پس از جمع آوری داده ها به منظور بررسی معنی دار بودن اختلاف بین میانگین های قبل و بعد از فعالیت از آزمون t ویژه گروه های وابسته در سطح معنی داری 05/0P ≤ استفاده شد. با بررسی یافته های پژوهش مشخص شده است که متغیرهای مورد مطالعه در پایان سه دقیقه فعالیت شدید کوتاه مدت افزایش معنی داری یافتهاند (05/0 ). به نظر می رسد این افزایش مربوط به مدت شدت و نوع فعالیت همچنین تغییر هورمون های تنظیم کننده گلوکز خون افزایش کاتکولامین ها و کاهش حجم پلاسما باشد.
آموزش راهکارها
حوزه های تخصصی:
اثر مصرف کافئین بر بازگشت به حالت نخست در فعالیت ارگومتر روئینگ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف تحقیق پیش رو تعیین اثر کافئین بر بازگشت به حالت اولیه در فعالیت ارگومتر روئینگ بود. به همین منظور، 9 پاروزن نخبه مرد (سن 1/1±3/18سال، قد 1/7±7/185سانتی متر، وزن 6/8±9/77 کیلوگرم و چربی بدن 5/1±4/8 درصد) پس از فعالیت 2000 متر ارگوروئینگ، 3 یا 6 میلی گرم بر کیلوگرم وزن بدن (mg.kg-1) کافئین یا دارونما مصرف کردند. آنها فعالیت را 24 ساعت بعد تکرار کردند. کافئین اثری بر توان (18/307 برای 6mg.kg-1، 00/301 برای 3mg.kg-1و 25/319 برای دارونما) و زمان (5/418 ثانیه برای 6mg.kg-1، 12/421 ثانیه برای 3mg.kg-1و 27/413 ثانیه برای دارونما) نداشت. تفاوت لاکتات در دو دوز مصرف کافئین و دارونما تفاوت معناداری نشان نداد. همچنین تفاوت معناداری در کراتین کیناز در دو دوز کافئین و دارونما پس از پیش آزمون و پیش از پس آزمون مشاهده نشد. بررسی نتایج فردی بهبود زمان اجرا در پنج نفر و تخریب آن را در چهار نفر پس از مصرف 6mg.kg-1 کافئین نشان داد. همچنین دو ورزشکار بهبود اجرا و هفت ورزشکار تخریب آن را پس از مصرف mg.kg-1 3 کافئین به ازای مصرف دارونما نشان دادند. نتایج نشان داد که کافئین بر بازگشت به حالت اولیه در فعالیت ارگومتر در شرایط تحقیق حاضر اثری ندارد.
تأثیر یک جلسه فعالیت تداومی و تناوبی با شدت بالا بر شاخص هایپوکسی و التهاب در بافت چربی موش های چاق نر ویستار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فیزیولوژی ورزشی زمستان ۱۳۹۶ شماره ۳۶
73 - 88
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام این تحقیق بررسی تأثیر یک جلسه فعالیت تداومی و تناوبی با شدت بالا بر سطوح HIF-1α و TNF-α در بافت چربی موش های چاق نر ویستار بود. آزمودنی ها شامل 30 سر موش 16 هفته ای چاق بود که به مدت هشت هفته از رژیم پر چرب استفاده کرده بودند. آزمون وامانده ساز پیش بین حداکثر اکسیژن مصرفی برای تعیین شدت فعالیت انجام شد. سپس حیوانات به گروه های کنترل، فعالیت تداومی و HIIE تقسیم شدند. فعالیت HIIE شامل پنج وهله دو دقیقه ای با شدت vVO 2max 100% که به وسیله چهار وهله دو دقیقه ای با شدت vVO 2max 30% از هم جدا شده بودند. فعالیت تداومی شامل دویدن با شدت vVO 2max 65% بود و زمان دویدن بر اساس میزان جا به جایی در گروه تناوبی با شدت بالا محاسبه شد. مقادیر پروتئین توسط روش وسترن بلات در بافت چربی احشایی و زیر پوستی اندازه گیری و تحلیل داده ها با نرم افزار SPSS انجام شد. میزان پروتئین HIF-1α در چربی احشایی گروه تداومی نسبت به کنترل، 5/33% و در گروه HIIE 45% کاهش معنی دار داشت ( P<0.001 ). همچنین میزان پروتئین TNF-α در هردو گروه تجربی نسبت به کنترل کاهش داشت و کاهش در گروه تداومی نسبت به HIIE به طور معنی دار بیشتر بود ( P<0.001 ). با توجه به نتایج می توان گفت فعالیت ورزشی، به ویژه HIIE که انجام آن برای افراد چاق سخت یا خطرناک به نظر می آید، احتمالاً منجر به افزایش هایپوکسی و التهاب بافت چربی نشده و احتمال افزایش التهاب سیستمی و مشکلات به دنبال آن را در یک جلسه فعالیت ورزشی شدید رد می کند.
تأثیر پیش آماده سازی و فراپیش آماده سازی ناشی از ایسکمی- تزریق مجدد بر تولید نیروی زیربیشینه ایستا و پویا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بهینه کردن نتایج تمرین و بهبود پاسخ، نیازمند انتخاب محرک مناسب و از اهداف هر برنامه تمرینی است. به نظر می رسد پیش آماده سازی ناشی از ایسکمی و تزریق مجدد (IRPC) می تواند محرکی مناسب برای افزایش پاسخ های انقباضی زیربیشینه باشد. ازاین رو این پژوهش در نظر دارد تأثیر پیش آماده سازی و فراپیش آماده سازی ناشی از ایسکمی و تزریق مجدد (IRRPC) را بر نیروی زیربیشینه ایستا و پویای مردان جوان بررسی کند. بدین منظور 20 مرد جوان دانشجوی دانشگاه شهید رجایی تهران به صورت تصادفی انتخاب شدند و در دو گروه کنترل (با میانگین سن 42/1±20 سال، قد 66/5±34/174 سانتی متر و وزن 12/6±1/71 کیلوگرم) و آزمایش (با میانگین سن33/1±5/20 سال، قد 88/4±2/176 سانتی متر و وزن 09/7±45/74کیلوگرم) جای گرفتند. شرکت کنندگان حرکت جلوبازو دمبل لاری تک دست با وزنه 8 کیلوگرمی با بیشترین تکرار ممکن را برای حرکت پویا و بیشترین زمان نگهداری انقباض در زاویه 90 درجه را برای حرکت ایستا انجام می دادند. رکوردهای پیش آزمون و پس آزمون برای دو دست جمع آوری شد. در گروه آزمایش قبل از پس آزمون، دست برتر فرد به مدت 3 دقیقه تحت محدودیت نسبی جریان خون (BFR) قرار می گرفت و بعد از 1 دقیقه تزریق مجدد، حرکت اجرا می شد. برای بررسی تفاوت های بین دو گروه از آزمون تحلیل واریانس یکراهه استفاده شد. طبیعی بودن توزیع داده ها نیز از طریق آزمون کولموگروف- اسمیرنوف مشخص و سطح معنا داری آماری 05/0P ≤ تعیین شد. نتایج نشان داد IRPC افزایش معنا داری (001/0=P و 071/14=F) در رکورد ایستای فرد ایجاد کرد، ولی IRRPC تأثیر معنا داری نداشت. این افزایش ممکن است نتیجه پیش جبرانی نسبی ایسکمی موقت ناشی از انقباض های ایستا باشد. از طرفی IRPC و IRRPC در مقدار پاسخ های انقباضی پویا، تفاوت معنا داری ایجاد نکرد. ازاین رو پیشنهاد می شود برای افزایش نیرو و تعویق خستگی در انقباض های زیربیشینه ایستا از IRPC استفاده شود.
تاثیر هشت هفته تمرین هوازی بر RBP4 سرم و مقاومت انسولینی در رت های نر سالم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از تحقیق حاضر بررسی تأثیر هشت هفته تمرین هوازی بر RBP4 سرم و مقاومت انسولینی در رت های نر سالم است. در مطالعه حاضر 16 سر رت نژاد ویستار به طور تصادفی به دو گروه کنترل (8 سر) و تمرین (8 سر) تقسیم شدند. پروتکل تمرینی، 8 هفته شامل 3 جلسه در هفته بود که با شدت 30 درصد VO2max و مدت 10 دقیقه شروع شد و در دو هفته آخر به شدت 75 درصد VO2maxو مدت 50-45 دقیقه افزایش یافت. از آزمون t مستقل و ضریب همبستگی پیرسون برای تحلیل داده ها استفاده شد و سطح معناداری 05/0P≤ در نظر گرفته شد. RBP4، انسولین، گلوکز و شاخص مقاومت انسولینی در اثر تمرین هوازی کاهش معناداری را نشان دادند (05/0P<). با این حال هشت هفته تمرین هوازی تأثیر معناداری بر کلسترول، تری گلیسرید و HDL نداشت (05/0P>) و تنها کاهش LDL پس از هشت هفته تمرین معنادار بود (05/0P<). بررسی ارتباط بین RBP4 با نیمرخ لیپیدی و شاخص مقاومت انسولینی پس از هشت هفته همبستگی معناداری را نشان نداد .هشت هفته تمرین هوازی موجب کاهش معنادار RBP4 سرم در رت های نر سالم شد و به نظر می رسد بهبود در مقاومت انسولینی عامل مؤثر در کاهش سطوح RBP4 سرم در رت های سالم باشد.