فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۹۴۱ تا ۹۶۰ مورد از کل ۱٬۶۸۶ مورد.
حوزه های تخصصی:
در پژوهش حاضر، تأثیر یک جلسه تمرین هوازی بر سطوح سرمی آدیپولین، فورین، فاکتور رشد تغییر دهنده بتا1 (TGF-β1)، فاکتور نکروز کننده تومور آلفا (TNF-α) و شاخص مقاومت به انسولین (HOMA-IR) در زنان یائسه مورد بررسی قرار گرفت. بدین منظور، 18 زن چاق یائسه و غیر فعال (با شاخص توده بدنی 2/7±30/2 کیلوگرم بر مترمربع و میانگین سنی 4±57/8 سال ) به طور تصادفی به دو گروه تجربی و کنترل تقسیم شدند. گروه تجربی به مدت 30 دقیقه در یک جلسه دویدن روی تردمیل با شدت 70 60 درصد ضربان قلب بیشینه شرکت نمود و سطوح سرمی آدیپولین، فورین، TGF-β1، TNF-α، انسولین و گلوکز ناشتای آن ها پس از پایان جلسه تمرین اندازه گیری شد . تجزیه و تحلیل داده ها نیز با استفاده از آزمون تی زوجی، تی مستقل و آزمون هم بستگی پیرسون در سطح معناداری (P<0.05) انجام گرفت. نتایج نشان می دهد که اجرای یک جلسه تمرینات هوازی به ترتیب موجب کاهش و افزایش معنا دار سطوح آدیپولین (P=0.049) و فورین (P=0.001) شده است، اما تغییر معنا داری در سطوح TGF-β1، TNF-α، انسولین، گلوکز و HOMA-IR مشاهده نمی شود (P>0.05). قابل ذکر است که تنها تغییرات آدیپولین بین دو گروه تجربی و کنترل معنا دار می باشد (P=0.046). علاوه براین، پس ازیک جلسه تمرین هوازی، بین تغییرات آدیپولین با تغییرات انسولین ارتباط منفی و معنا داری مشاهده می شود (P=0.001). چنین به نظر می رسد که تغییرات نیم رخ التهابی و متابولیکی نمی تواند علت اصلی تغییرات آدیپولین در پاسخ به یک جلسهتمرین هوازی با شدتمتوسط در زنان چاق یائسه و کم تحرک باشد و انجام مطالعات بیشتر جهت درک سازوکار درگیر، ضروری می باشد.
اثر 12 هفته تمرین هوازی بر سطوح کاتکولامین ها و آمادگی قلبی تنفسی دانش آموزان مبتلا به اختلال بیش فعالی/ نقص توجه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از مطالعه حاضر، تعیین اثر 12 هفته تمرین هوازی بر سطوح کاتکولامین ها و آمادگی قلبی تنفسی در دانش آموزان مبتلا به اختلال بیش فعالی/ نقص توجه بود. در یک مطالعه نیمه تجربی با طرح پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل، 60 نفر دانش آموز بیش فعال مقطع ابتدایی از بین دانش آموزان مبتلا به اختلال بیش فعالی/ نقص توجه با استفاده از پرسش نامه تشخیصی کانرز به صورت داوطلبانه انتخاب شده و سپس، به صورت تصادفی در 2 گروه کنترل (30 نفر) و تجربی (30 نفر) قرار گرفتند. گروه تجربی در یک برنامه تمرین هوازی به مدت 12 هفته و هر هفته 3 جلسه با شدت 85-60% ضربان قلب ذخیره بیشینه به تمرین پرداختند. در حالی که گروه کنترل در طول این دوره در هیچ برنامه فعالیت بدنی منظمی شرکت نکردند. نمونه ادرار برای اندازه گیری سطوح کاتکولامین ها و اوج اکسیژن مصرفی با استفاده از دستگاه گازآنالایزور بر روی نوار گردان برای اندازه گیری آمادگی قلبی تنفسی، قبل و بعد از 12 هفته برنامه تمرینی اجرا گردید. بعد از 12 هفته برنامه تمرین هوازی، افزایش معناداری در اوج اکسیژن مصرفی و کاهش معناداری در ضربان قلب استراحت و سطوح اپی نفرین در گروه تجربی در مقایسه با گروه کنترل مشاهده شد (p<0.05). علی رغم کاهش معنادار سطوح نوراپی نفرین در گروه تجربی (p<0.001)، تفاوت معناداری در سطوح نوراپی نفرین بین گروه ها پس از 12 هفته تمرین هوازی مشاهده نشد (p<0.05). یافته های پژوهش حاضر نشان داد که یک برنامه 12 هفته ای تمرین هوازی ممکن است در بهبود سطوح کاتکولامین ها، به ویژه اپی نفرین و آمادگی قلبی تنفسی کودکان مبتلا به اختلال بیش فعالی و کم توجهی مؤثر باشد.
بررسی تاثیر یک دوره تمرینات سرعتی بر غلظت الکترولیتهای سرم قبل و بعد از یک فعالیت پیشینه استاندارد
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش بررسی اثر آزمون بیشینه استاندارد بر الکترولیت های منتخب سرم خون دوندگان سرعت ، قبل و بعد از یک دوره تمرینی دو ماهه بود . این پژوهش از نوع پژوهشهای نیمه تجربی است و 15 دونده مرد آماده به صورت داوطلبانه در این پژوهش شرکت کرده اند . برای تعیین الکترولیتهای خون از ابزارها و روشهای آزمایشگاهی استفاده شد و تجزیه و تحلیل آماری این پژوهش با استفاده از آزمون T پیوسته و نرم افزار SPSS 13 انجام گرفت . نتایج آزمون T وابسته نشان داد که غلظت سدیم ، پتاسیم ، کلر ، کلسیم و منیزیم در پس آزمونهای قبل از دوره تمرینی و بعد از پایان دوره تمرینی ، در مقایسه با پیش آزمونهای قبل ازدوره تمرینی و بعد از پایان دوره تمرینی ، در سطح تفاوت معنی داری یافت ...
مقایسه ی شیوع علائم سندرم پیش از قاعدگی در دختران ورزشکار دانشگاهی
حوزه های تخصصی:
اثر هشت هفته تمرین هوازی بر میزان اشتها، کالری دریافتی و رفتار تغذیه ای زنان غیر فعال دارای اضافه وزن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، بررسی تأثیر هشت هفته تمرین هوازی بر میزان اشتها، کالری دریافتی و رفتار تغذیه ای زنان غیرفعال دارای اضافه وزن بود. بدین منظور، 30 دانشجوی دارای اضافه وزن به صورت تصادفی به دو گروه تمرین (با میانگین سنی 67/3 ± 73/22 سال، قد 65/6 ± 5/165 سانتی متر، وزن 03/10 ± 48/74 کیلوگرم و نمایه توده بدن 47/2 ± 50/27) و کنترل (با میانگین سنی 51/2 ± 91/22 سال، قد 55/3 ± 73/163 سانتی متر، وزن 15/8 ± 83/74 کیلوگرم و نمایه توده بدن 75/2 ± 20/28) تقسیم گردیدند. ابتدا، آزمودنی ها پرسش نامه رفتار تغذیه ای، بسامد غذایی و میزان اشتها را تکمیل نمودند و ویژگی های آنتروپومتریک آن ها اندازه گیری گردید. قابل ذکر است که گروه تمرین به مدت هشت هفته در برنامه تمرین هوازی با شدت متوسط شرکت کرد و گروه کنترل در این مدت زندگی روزمره خود را ادامه داد . 48 ساعت پس از آخرین جلسه تمرین، آزمودنی ها مجدداً پرسش نامه های مذکور را تکمیل نمودند و ویژگی های آنتروپومتریک آن ها اندازه گیری گشت. تحلیل آماری با استفاده از آزمون تی وابسته و مستقل نشان می دهد که تمرین سبب کاهش معنا دار ( 0.01 > P ) انرژی دریافتی در گروه تمرین، همراه با کاهش معنا دار مصرف چربی ( 0.01 > P ) و کربوهیدرات ( 0.05 > P ) شده است؛ درحالی که تغییرات انرژی دریافتی بین دو گروه تفاوت معنا داری را نشان نمی دهد ( 0.05 < P ). علاوه براین، هیچ گونه تغییری در میزان اشتها در گروه ها مشاهده نمی شود ( 0.05 < P ). یافته ها بیانگر این است که هشت هفته تمرین هوازی با شدت متوسط منجر به کاهش انرژی دریافتی و میزان کربوهیدرات و چربی مصرفی در گروه تمرین می شود، اما این تغییرات به اندازه ای نیست که تفاوتی با گروه کنترل داشته باشد؛ از این رو، به نظر می رسد که ارائه برنامه غذایی یا آموزش تغذیه ای همراه با برنامه ورزشی می تواند نتایج مؤثرتری را در پی داشته باشد.
تأثیر تمرین استقامتی و مقاومتی بر اینترلوکین- 6 و فاکتور نکروزدهنده تومور- آلفا در زنان جوان دارای اضافه وزن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، بررسی اثر تمرینات استقامتی و مقاومتی بر برخی سایتوکاین های التهابی در زنان جوان دارای اضافه وزن بود. بدین منظور 30 زن جوان دارای اضافه وزن (25 BMI ≥ ) انتخاب و به طور تصادفی به سه گروه تمرین استقامتی، مقاومتی و کنترل تقسیم شدند. برنامه های تمرینی به مدت دوازده هفته و هر هفته سه جلسه بود. تمرین استقامتی با شدت 60 تا 75 درصد ضربان قلب هدف و با مسافت 1600 تا 3200 متر و تمرین مقاومتی50 تا 60 درصد یک تکرار بیشینه با 12 تکرار و 4 ست بود. پیش و پس از دوازده هفته تمرین، اینترلوکین- 6 (IL- 6)، فاکتور نکروزدهنده تومور- آلفا (TNF-α)، وزن بدن، درصد چربی، شاخص توده بدن (BMI) و حداکثر اکسیژن مصرفی اندازه گیری (VO2max) شد. نتایج نشان داد که تمرینات استقامتی و مقاومتی بر وزن بدن، درصد چربی بدن، VO2max، IL-6 و TNF-α تأثیر معناداری داشت (05/0≥ P)، ولی بر BMI تأثیر معنادار نداشت. همچنین بین اثر تمرینات استقامتی و مقاومتی تفاوت معنا داری مشاهده نشد. به نظر می رسد که تمرینات استقامتی و مقاومتی با کاهش معنادار سایتوکاین های التهابی سبب کاهش خطر بیماری های غیرمسری در زنان جوان دارای اضافه وزن شود.
اثر تمرین استقامتی زیربیشینه، بی تمرینی و آگونیست هورمون آزادکننده گونادوتروپین بر غلظت سرمی هورمون رشد و هورمون های تیروئیدی در دختران مبتلا به بلوغ زودرس مرکزی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فیزیولوژی ورزشی زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴۰
51 - 68
حوزه های تخصصی:
هدف مطالعه حاضر، بررسی تأثیر 12 هفته تمرین استقامتی و مصرف آگونیست هورمون آزادکننده گونادوتروپین (GnRH) و بی تمرینی، بر سطوح سرمی هورمون رشد (GH)، تیرویدوتیرونین (T3) و تیروکسین (T4) در دختران با بلوغ زودرس مرکزی بود. تعداد 25 دختر شش تا هشت سال با بلوغ زودرس (میانگین قد 124 سانتی متر، وزن 3/27 کیلوگرم) به صورت تصادفی به سه گروه (دارو، ورزش و دارو + ورزش) تقسیم شدند و 10 دختر شش تا هشت سال سالم (بدون بلوغ زودرس) با همان میانگین قد و وزن، به عنوان گروه کنترل درنظر گرفته شدند. ابتدا،سطوح سرمی GH، T3 و T4 به روش الایزا اندازه گیری شدند. سپس، گروه های آزمایش، برنامه تمرین استقامتی را سه جلسه در هفته، 25 تا 75 دقیقه با شدت 45 تا 75 درصد حداکثر ضربان قلب به مدت 12 هفته انجام دادند. همچنین، درطی مطالعه، گروه های دارو آگونیست GnRH را (هر چهار هفته یک میلی لیتر) به صورت تزریق عضلانی دریافت کردند. سطوح سرمی GH، T3 و T4، 48 ساعت پس از اتمام پروتکل و پس از چهار هفته بی تمرینی دوباره اندازه گیری شدند. آزمون تحلیل واریانس با اندازه های تکراری نشان داد که 12 هفته تمرین استقامتی به تنهایی و همچنین، تمرین استقامتی + آگونیست GnRH باعث کاهش سطوح GH، T3 و T4 شدند و پس از بی تمرینی، مقادیر هورمون ها تقریباً به سطوح پیش از تمرین بازگشتند. دارو سطوح GH را پس از 16 هفته کاهش داد؛ اما تأثیری در سطوح هورمون های تیروئیدی نداشت. باتوجه به یافته های این پژوهش، تمرینات استقامتی و استفاده از آگونیست GnRH می توانند تأثیر مثبتی بر عملکرد هورمون ها در دختران با بلوغ زودرس داشته باشند و بی تمرینی به ازبین رفتن فواید حاصل منجر می شود.
تأثیر تعاملی تمرین استقامتی و مصرف ویتامین E بر سطوح آدیپونکتین و شاخص مقاومت انسولین در زنان غیرفعال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از تحقیق حاضر بررسی تأثیر تمرین استقامتی و مصرف ویتامین E بر غلظت آدیپونکتین و شاخص مقاومت انسولین بود. به این منظور 30 زن سالم غیرفعال (سن 7/3±8/24 سال، وزن 3/1± 3/60 کیلوگرم، قد 3/1±9/161سانتی متر) به سه گروه ورزش و ویتامین E (VE)، ویتامین E (V) و کنترل (C) تقسیم شدند. آزمودنی های گروه ورزش و ویتامین سه بار در هفته با شدت 65 تا 80 درصد حداکثر ضربان قلب تمرین کردند و مکمل ویتامین E را به مدت چهار هفته روزی IU 400 همراه با ناهار مصرف کردند. آزمودنی های گروه ویتامین E هیچ گونه فعالیت ورزشی نداشتند. آنالیز آماری داده ها نشان داد که غلظت آدیپونکتین در هر سه گروه کاهش معنا دار (05/0P<) مشابهی نشان داد، با این حال، بین سه گروه تفاوت معنا داری (05/0P>) مشاهده نشد. مقایسه درون گروهی و بین گروهی برای غلظت انسولین و همچنین شاخص مقاومت انسولین در سه گروه تفاوت معنا داری نشان نداد (05/0P>). اگرچه غلظت گلوکز در سه گروه کاهش معنا داری داشت، بین سه گروه تفاوت معنا داری یافت نشد. بنابراین می توان نتیجه گرفت که ترکیب تمرین استقامتی و مصرف ویتامین E در کوتاه مدت تأثیری بر غلظت آدیپونکتین و شاخص مقاومت انسولین زنان سالم ندارد.
تأثیر پیش سرمایش بر متغیر های فیزیولوژیکی، عملکردی و ادراکی مردان در یک فعالیت شدید وامانده ساز در محیط گرم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر تعیین تأثیر پیش سرمایش بر متغیر های فیزیولوژیکی، عملکردی و ادراکی مردان در یک فعالیت شدید وامانده ساز در محیط گرم بود. آزمودنی ها 10 مرد سالم ورزشکار (میانگین سن 89/1±40/23 سال، وزن 94/8±80/69 کیلوگرم، قد 98/5±172 سانتی متر، چربی بدن 39/3±93/10 درصد) بودند. آزمودنی ها در یک جلسه مجزا در آزمایشگاه حاضر شدند و vVO2maxآنها تعیین شد و سپس به دو گروه تقسیم شدند. فعالیت ورزشی در یک اتاقک گرمایی با دمای 38 درجه سانتی گراد و رطوبت نسبی 50 درصد انجام گرفت. یک گروه پیش از فعالیت به مدت 30 دقیقه جلیقه یخ را می پوشیدند و در محیط گرم قرار می گرفتند و پس از گرم کردن با سرعت 50 درصد vVO2max، سرعت نوار گردان به حد vVO2maxافزایش می یافت و تا واماندگی ادامه پیدا می کرد. متغیرهای ضربان قلب، دمای مرکزی بدن، مقدار لاکتات خون، و متغیرهای ادراکی و Tmax اندازه گیری شد. برای تجزیه وتحلیل داده ها از آزمون های t وابسته، بونفرونی و تحلیل واریانس مکرر در سطح معناداری (05/0P =) استفاده شد. نتایج نشان داد پوشیدن جلیقه یخ بر Tmax (005/0P =)، شاخص درک فشار (029/0P =) و شاخص درک گرما (001/0P =) تأثیر معنادار داشت و عملکرد را 27 درصد افزایش داد. اما بر دمای مرکزی بدن (194/0P =)، لاکتات خون (051/0P =) و تعداد تواتر قلبی (00/1P =) تأثیر معناداری نداشت. به طور کلی نتایج نشان داد که پیش سرمایش بر عملکرد و متغیرهای ادراکی تأثیر دارد و بر متغیرهای فیزیولوژیکی تأثیر معناداری ندارد.
تأثیر دو نوع فعالیت بدنی، بر پاسخ VEGF-A سرمی مردان غیر ورزشکار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از جمله سازگاری های مهمی که در پی تمرینات ورزشی رخ می دهد، افزایش چگالی مویرگی یا آنژیوژنز است. فاکتور رشد آندوتلیال عروقی (VEGF) نقش میتوژنیک برای سلول های آندوتلیال دارد و واسطه مهمی در فرایند آنژیوژنز به شمار می رود. هدف از تحقیق حاضر، مقایسه تأثیر دو نوع فعالیت بدنی بر پاسخ VEGF-A سرمی در مردان غیر ورزشکار بود. به همین منظور 11 مرد غیر ورزشکار (میانگین سنی80/23 سال) به صورت داوطلبانه انتخاب شدند و به اجرای یک جلسه فعالیت هوازی پیشرونده و تناوبی شدید پرداختند. نمونه های خونی قبل، بلافاصله و دو ساعت بعد از اجرا گرفته شد. از آزمون آماری آنالیز واریانس با اندازه های تکراری (Repeated Measures)، برای بررسی تغییرات درون گروهی VEGF و از آزمون آمار استنباطی t مستقل برای مقایسه داده های برآمده از دو نوع فعالیت بدنی استفاده شد. اجرای یک جلسه فعالیت هوازی پیشرونده موجب افزایش VEGF-A سرمی بلافاصله بعد از اجرا شد (44/31 درصد). همچنین دو ساعت بعد از اجرای این فعالیت، سطح VEGF-A سرمی همچنان به افزایش خود ادامه داد و نسبت به سطح استراحتی 90/59 درصد افزایش یافت. بلافاصله بعد از اجرای فعالیت تناوبی شدید، سطح VEGF-A سرمی کاهش یافت (74/10 درصد)، اما دو ساعت بعد از اجرا نسبت به سطح استراحتی، افزایش 20/13درصدی نشان داد. بررسی های مقایسه ای بین دو فعالیت هوازی پیشرونده و تناوبی شدید نشان داد که اختلاف معناداری بین این دو نوع فعالیت در میزان اثرگذاری بر سطوح VEGF-A سرمی مردان غیر ورزشکار، در سه مرحله قبل (257/0P=)، بلافاصله (620/0P=) و دو ساعت بعد از اجرا (704/0P=) وجود ندارد. بر اساس یافته های این تحقیق، اجرای یک جلسه فعالیت هوازی پیشرونده و یک جلسه فعالیت تناوبی شدید، به یک اندازه می توانند سطوح فاکتور آنژیوژنیکی VEGF-A سرمی مردان غیر ورزشکار را تحت تأثیر قرار دهند.
مقایسه پاسخ های هورمونی به دو نوع تمرین مقاومتی با و بدون محدودیت جریان خون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از تحقیق حاضر، مقایسه پاسخ های هورمونی به دو نوع تمرین مقاومتی با و بدون محدودیت جریان خون بود. به این منظور چهارده دانشجوی دختر در یک طرح تحقیق متقاطع شرکت کردند. آزمودنی ها در سه هفته متوالی و به طور تصادفی، در سه حالت کنترل، تمرین مقاومتی سنتی و تمرین مقاومتی همراه با محدودیت جریان خون شرکت کردند. تمرین شامل سه حرکت باز شدن زانو، پرس پا و هاک پا در چهار ست بود. نمونه های خونی قبل، بلافاصله و نیم ساعت پس از تمرین گرفته شد. برای تحلیل داده ها از آنالیز واریانس با اندازه گیری مکرر استفاده شد. سطح معنا داری 05/0 P< در نظر گرفته شد. نتایج نشان داد هر دو نوع تمرین موجب افزایش معنا دار لاکتات بلافاصله پس از ورزش شد؛ اما در مقادیر تستوسترون، هورمون رشد، کورتیزول و انسولین تفاوت معنا داری بین گروه ها وجود نداشت. این مطالعه تا حدودی از سودمندی و اثربخشی تمرینات مقاومتی همراه با انسداد جریان خون حمایت می کند.
تمرین استقامتی سیبب افزایش میان ژن agrp در عضله اسکلتی موش های صحرایی نر می شود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تأثیر مسابقه رسمی بسکتبال بر تغییر هورمون های تستوسترون و کورتیزول سرمی زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحقیق حاضر به بررسی تاثیر مسابقة رسمی بسکتبال و نتیجة حاصل از آن بر پاسخ هورمون های تستوسترون و کورتیزول سرمی و نیز تفاوت احتمالی در مقدار هورمون های بازیکنان اصلی و بازیکنان ذخیره می پردازد. به این منظور دو تیم از مرحلة ضربدری مسابقات دسته یک باشگاه های تهران به صورت هدفمند انتخاب شدند. نمونه گیری خونی از 22 ورزشکار زن (با میانگین سن ۲٠سال ، تستوسترون استراحتی۵٠٧/٠نانوگرم بر میلیلیتر و کورتیزول استراحتی 143 /96 نانوگرم بر میلی لیتر) دو ساعت قبل و 15 دقیقه پس از اتمام مسابقه صورت گرفت. زمان شرکت فعال در مسابقه برای هریک از بازیکنان دو تیم به طور جداگانه ثبت و داده های به دست آمده با استفاده از آزمون t مستقل و t وابسته تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد که مقدار افزایش هر دو هورمون تستوسترون و کورتیزول متعاقب یک مسابقه رسمی بسکتبال برای بازیکنان اصلی دو تیم که 70درصد از زمان بازی در مسابقه شرکت فعال داشتند، معنی دار بود ) 05 /0 p<) .اما تغییرات تستوسترون و کورتیزول در حین مسابقه با پیروزی و شکست ارتباطی نداشت ) 05 /0 p>). در نتیجه می توان گفت یک مسابقة رسمی با چالش های فیزیکی و روانی خاص رشتة بسکتبال، در افزایش چشمگیر هورمون های تستوسترون با آثار آنابولیکی قوی و کورتیزول سرمی با آثار کاتابولیکی در زنان ورزشکار موثر است. با در نظر گرفتن تغییرات فیزیولوژیکی متعاقب مسابقة بسکتبال، می توان به کسب نتایج مطلوب و حفظ سلامت ورزشکاران کمک کرد
مقایسه و روایی سنجی ابزارهای منتخب برآورد درصد چربی در دختران غیرفعال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این تحقیق، مقایسه و روایی سنجی روش های منتخب برآورد درصد چربی بود. بدین منظور30 دانشجوی دختر غیرفعال دانشگاه شهید رجایی با میانگین سنی 91/1±93/20 سال، قد57/4±73/164 سانتی متر و وزن 02/8± 65/56کیلوگرم به صورت داوطلبانه انتخاب شدند و در قالب طرح متقاطع در چهار روز مجزا و در هر روز به طور تصادفی در یکی از حالت های مختلف چهارگانه (کالیپرهای دیجیتال، هارپندن، پلاستیکی و دستگاه بایوایمپدانس الکتریکی) برای محاسبه درصد چربی قرار گرفتند. اندازه گیری ها از سه ناحیه سه سر، فوق خاصره و ران صورت گرفت. نتایج تحلیل واریانس با اندازه های تکراری و آزمون تعقیبی بونفرونی تفاوت معناداری را بین کالیپر هارپندن با پلاستیکی (045/0p=) و کالیپر دیجیتال با پلاستیکی (003/0p=) نشان داد. نتایج ضریب همبستگی پیرسون نیز نشان داد که بالاترین ارتباط بین کالیپر هارپندن و دیجیتال (898/0 =r و 000/0 = p) وجود دارد. همچنین بالاترین ضریب رگرسیون به کالیپر دیجیتال (817/0=β) و بعد از آن به بیوایمپدانس الکتریکی اختصاص داشت (244/0=β). کالیپر پلاستیکی نیز کمترین ضریب رگرسیونی را نشان داد ) 14/0= β). شایان ذکر است که میزان همپوشانی متغیرهای پیشگوی کالیپر هارپندن (839/0 = R 2) بود. بنابر نتایج مذکور، توصیه می شود نخست از کالیپر هارپندن برای تخمین درصد چربی استفاده شود. درصورت عدم دسترسی به این کالیپر، به ترتیب می توان از کالیپر دیجیتال و بیوایمپدنس الکتریکی استفاده کرد. همچنین از کالیپر پلاستیکی، باید با احتیاط استفاده کرد.
تأثیر یک دوره تمرین تناوبی شدید در شرایط هایپوکسی و نورموکسی بر لکوسیت ها و سلول های خونی در پاسخ به فعالیت وامانده ساز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر با بررسی اثرات تمرین تناوبی شدید در شرایط هایپوکسی (14O2%( و نورموکسی (21O2%( بر لکوسیت ها و سلول های خونی به پاسخ فعالیت وامانده ساز بود. 16 مرد فعال (سن 94/2±27/23 سال، قد 86/5±13/178 سانتی متر، وزن 87/7 ±06/74 کیلوگرم، چربی بدن 70/3±33/19 درصد) به طور تصادفی به دو گروه فعالیت در شرایط هایپوکسی (%14O2) و نورموکسی (%21O2) تقسیم شدند. پیش از شروع تمرین، آزمودنی ها آزمون وامانده سازی را برای تعیین حداکثر بار کاری (Wmax) انجام دادند. نمونه های خونی قبل و بلافاصله بعد از آزمون گرفته شد. همچنین پس از اتمام تمرینات، آزمودنی ها آزمون وامانده سازی را مشابه با روز اول انجام دادند. پروتکل تمرینی شامل 40 دقیقه تمرین، هر هفته شش روز، در دو هفته متوالی انجام شد. تمرین هر جلسه شامل پنج دقیقه گرم کردن، 10 مرحله سه دقیقه ای رکاب زدن (یک دقیقه با شدت 85%-80%Wmax و دو دقیقه با شدت 50% Wmax) و پنج دقیقه سرد کردن بود. گروه اول تمرینات خود را در شرایط هایپوکسی (14%PO2) و گروه دوم تمرینات خود را در شرایط نورموکسی (21% PO2)انجام دادند. در این پژوهش از روش آماری تحلیل واریانس تکراری استفاده شد.تمرینات گروه هایپوکسی منجر به افزایش معنا داری در میزانگلبول قرمز،هموگلوبین و کاهش معنا داری در تجمع ائوزنوفیل-پلاکت نسبت به شرایط نورموکسی در پاسخ به فعالیت وامانده ساز شد. متعاقب این تمرینات، تغییر معنا داری در سطوح نوتروفیل، مونوسیت، لنفوسیتدر پاسخ به فعالیت وامانده سازدر هر دو گروه مشاهده نگردید. چنین می توان نتیجه گیری کرد که تمرین تناوبی شدید در شرایط هایپوکسی علاوه بر افزایش توان گلبول های قرمز می تواند موجب کاهش خطر ترمبوزیس در پاسخ به فعالیت ورزشی وامانده ساز می شود.
تأثیر دو نوع برنامه تمرینی هوازی و مقاومتی بر سطح انسولین و رزیستین زنان مبتلا به دیابت بارداری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثر برنامه تمرینی هوازی و مقاومتی بر سطح رزیستین، قند خون ناشتا، انسولین و مقاومت به انسولین زنان مبتلا به دیابت بارداری انجام شد. بدین منظور، 34 نفر از زنان مبتلا به دیابت بارداری به صورت در دسترس انتخاب شدند و به طور تصادفی در سه گروه قرار گرفتند. 12 آزمودنی ( با میانگین سنی 60/2 ± 39/28 سال) در گروه تمرین هوازی در آب (سه جلسه در هفته، 45 30 دقیقه در روز، با شدت 50 تا 70 درصد ضربان قلب بیشینه)، 11 آزمودنی ( با میانگین سنی 14/7 ± 42/30 سال) در گروه تمرین مقاومتی (سه جلسه در هفته، به صورت دو تا سه ست، 15 تکرار، با شدت 50 تا 70 درصد ضربان قلب بیشینه و میزان درک تلاش) شرکت کردند و 11 نفر ( با میانگین سنی 23/4 ± 18/29 سال) نیز درقالب گروه کنترل در طول دوره پژوهش هیچ گونه فعالیت بدنی نداشتند. در مرحله پیش آزمون و پس آزمون جهت برآورد میزان سطح قند خون، انسولین و رزیستین، خون گیری به عمل آمد و جهت اندازه گیری میزان رزیستین از روش الایزا استفاده شد. نتایج آزمون تی زوجی، کاهش معناداری را در قند خون ناشتا در گروه مقاومتی (P=0.012 ) و کاهش غیر معناداری را در گروه هوازی (P=0.31 ) نشان می دهد. در سطح رزیستین، انسولین، مقاومت به انسولین و حساسیت به انسولین نیز در گروه های تمرینی تغییرات غیر معناداری مشاهده شد. علاوه براین، نتایج آزمون تحلیل کوواریانس نشانگر تفاوت معنادار در کاهش شاخص مقاومت به انسولین (P=0.008 ) و افزایش سطوح پلاسمایی انسولین (P=0.031 ) و حساسیت به انسولین در بین گروه ها بود؛ در حالی که تحلیل واریانس، تفاوت معناداری را در سطوح رزیستین گروه ها نشان نداد. به نظر می رسد (احتمالاً) تمرینات مقاومتی در مقایسه با تمرینات هوازی در کاهش سطح گلوکز ناشتا و مقاومت به انسولین در زنان مبتلا به دیابت بارداری مؤثرتر می باشند.
بررسی سطح آمادگی جسمانی و حرکتی دانش آموزان و رابطه ی آن با ..
حوزه های تخصصی:
سفر و اختلالات ساعت زیستی
حوزه های تخصصی: