فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۱۲۱ تا ۱٬۱۴۰ مورد از کل ۱٬۶۸۶ مورد.
۱۱۲۱.

پاسخ میزان فشار درک شده، لاکتات خون و VO2max به یک فعالیت بیشینه روی چرخ کارسنج پس از تمرینات پلیومتریک(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تمرین پلیومتریک حداکثر اکسیژن مصرفی غلظت لاکتات فشار تمرین

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹
زمینه و اهداف: تمرینات پلیومتریک یکی از روش های تمرینی است که برای دستیابی به توانایی های بیشتر، آمادگی بدنی مناسب و بالابردن توان انفجاری ورزشکاران مورد استفاده مربیان قرار می گیرد. علیرغم مزایای فراوانی که تمرینات پلیومتریک دارد، فشار زیادی بر ورزشکاران تحمیل می کند. هدف از این پژوهش تغییرات میزان فشار درک شده، لاکتات خون و حداکثر اکسیژن مصرفی (Vo2max) به یک فعالیت بیشینه روی چرخ کارسنج متعاقب 48 و 168 ساعت تمرین پلیومتریک می باشد. روش شناسی: تعداد 28 دانشجوی پسر رشته تربیت بدنی به طور تصادفی به دو گروه شاهد (13 نفر) و تجربی (15 نفر) تقسیم شدند. میزان فشار درک شده با شاخص بورگ، لاکتات خون با دستگاه لاکتومتر اسکات و Vo2max با آزمون بیشینه استورر– دیویس در آزمایشگاه انداره گیری شد. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس) (ANOVA با اندازه گیری مکرر با سطح معنی داری کمتر از 05/0 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: غلظت لاکتات خون) 01/0 (P < و میزان فشار درک شده ) 006/0 (P < در 48 ساعت بعد از جلسه تمرین پلیومتریک به طور معنی داری افزایش یافت، در حالی که مقادیر Vo2max در 48 ساعت بعد؛ و غلظت لاکتات خون، میزان فشار درک شده و Vo2max در 168 ساعت بعد از جلسه تمرین پلیومتریک، بدون تغییر باقی ماند) 05/0 .(P> نتیجه گیری: نتابج بدست آمده دال بر آن است که انجام تمرینات پلیومتریک حداقل تا 48 ساعت عملکرد بی هوازی را تحت فشار قرار می دهد، این در حالی است که VO2max تحت تاثیر قرار نمی گیرد و حتی احتمال افزایش عملکرد، به علت تکیه بیشتر عضلات بر مکانیزم های بی هوازی وجود دارد.
۱۱۲۲.

تاثیر تمرین هوازی بر نیمرخ لیپیدی بیماران آرتریت روماتوئید تحت درمان دارویی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آرتریت روماتوئید نیمرخ لیپیدی بیماری قلبی - عروقی تمرین هوازی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳ تعداد دانلود : ۷
مقدمه و هدف: مرگ و میر ناشی از بیماری های قلبی- عروقی در بیماران آرتریت روماتوئید در مقایسه با دیگر اقشار جامعه شایع تر است. ممکن است دارو درمانی و کم تحرکی این بیماران نقش مهمی در بروز این بیماری ها داشته باشد. هایپرلیپیدمی، فاکتور اصلی خطرساز قلبی- عروقی است و خطرات بالقوه بیماری های قلبی- عروقی را می توان با اندازه گیری نیمرخ لیپیدی پیش بینی کرد. بنابراین، هدف این تحقیق، بررسی آثار 8 هفته تمرین هوازی بر نیمرخ لیپیدی بیماران آرتریت روماتوئید بود. مواد و روش ها: در تحقیقی نیمه تجربی، 23 داوطلب زن مبتلا به بیماری آرتریت روماتوئید (میانگین سن 7.73± 51.96 سال، میانگین وزن 10± 72.37 کیلوگرم و میانگین شاخص توده بدنی 2.95± 28.46 کیلوگرم بر مترمربع) که بیش از 3 سال از شروع بیماری آن ها می گذشت و داروهای یکسانی مصرف می کردند (متوتروکسات و پردنیزولون) به طور هدفمند به عنوان آزمودنی انتخاب شده و سپس به صورت تصادفی به دو گروه کنترل (12 نفر) و تجربی (11 نفر) تقسیم شدند. گروه تجربی، هفته ای 3 جلسه در برنامه ی تمرین هوازی 8 هفته ای بر روی دوچرخه ثابت، با شدت 60 تا 70 درصد حداکثر ضربان قلب ذخیره، شرکت کردند. پیش و پس از 8 هفته تمرین هوازی، نمونه ی خون آزمودنی ها گرفته شد. برای بررسی تفاوت های درون گروهی از آزمون t همبسته و برای تعیین تفاوت های بین گروهی از آزمون t مستقل استفاده گردید. یافته ها: پس از 8 هفته تمرین هوازی، سطوح TG، TC، C-LDL، C-HDL/TC، C-HDL/C-LDL و BMI در گروه تجربی به طور معنی داری کاهش و C-HDL آن ها افزایش یافت (0.01 >P). در بررسی تفاوت های درون گروهی در گروه کنترل، TC، TG و C-LDL افزایش معنی دار (0.05>P)، C-HDL/TC و C-HDL/C-LDL افزایش معنی دار (0.01 >P) و C-HDL کاهشمعنی دار داشت (0.05>P)، اما تغییرات BMI معنی دار نبود. بحث و نتیجه گیری: با توجه به یافته های تحقیق حاضر می توان نتیجه گرفت که تمرین هوازی با بهبود نیمرخ لیپیدی ممکن است در پیش گیری و کاهش بروز بیماری های قلبی- عروقی در بیماران آرتریت روماتوئید نقش موثری داشته باشد. با شرکت در تمرین هوازی می توان عوارض جانبی دارو درمانی و کم تحرکی بر نیمرخ لیپیدی را خنثی کرد. علاوه بر این، معلوم شد که بیماران آرتریت روماتوئید نیز مانند سایر افراد جامعه می توانند با اجرای تمرین هوازی، سلامت قلبی- عروقی خود را بهبود بخشند.
۱۱۲۳.

پاسخ فاکتور رشدی آندوتلیال عروقی به فعالیت زیربیشینه وامانده ساز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: حداکثر اکسیژن مصرفی فعالیت زیربیشینه وامانده ساز آنژیوژنز VEGF سرمی مویرگ عضله اسکلتی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۲۱ تعداد دانلود : ۸۳۳
هدف از تحقیق حاضر، بررسی پاسخ فاکتور رشدی آندوتلیال عروقی (VEGF) به یک وهله فعالیت زیربیشینه وامانده ساز و رابطه آن با VO2max در وهله های زمانی مختلف بود. به این منظور، 12 مرد فعال (میانگین 24 سال) به صورت داوطلبانه انتخاب و فعالیت زیربیشینه وامانده ساز را انجام دادند. نمونه های خونی قبل، بلافاصله و دو ساعت بعد از اجرا گرفته شد. از آزمون تحلیل واریانس و همبستگی پیرسون برای آنالیز داده ها استفاده شد. فعالیت موجب افزایش معنی دار VEGF سرمی بلافاصله (0001/0p=) و دو ساعت بعد از اجرا (0001/0p=) شد. از طرفی، همبستگی معنی د اری بین VO2max وVEGF قبل از اجرا وجود نداشت (352/0p=)، ولی بلافاصله (006/0p=) و دو ساعت بعد از اجرا (026/0p=) همبستگی معنی داری مشاهده شد. براساس یافته های این تحقیق، انجام یک وهله فعالیت زیربیشینه وامانده ساز می تواند محرکی برای افزایش فاکتور آنژیوژنیکی VEGF باشد و هرچه آزمودنی توان هوازی بیشتری داشته باشد، احتمالاً آنژیوژنز بیشتری را تجربه می کند.
۱۱۲۴.

مقایسه ظرفیت آنتی اکسیدانی تام، وضعیت استرس اکسیداتیو و نیم رخ لیپوپروتئینی ورزشکاران رشته دوچرخه سواری با افراد غیرورزشکار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ظرفیت آنتی اکسیدانی تام استرس اکسیداتیو نیم رخ لیپوپروتئینی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲ تعداد دانلود : ۹
مقدمه و هدف: بین اثرات سودمند فعالی ت ورزش ی ه وازی و خط رات ب القوه ناش ی از اف زایش تولی د رادیک ال ه ای آزاد و ک اهش ظرفیت آنتی اکسیدانی بدن به هنگام فعالیت ورزشی پارادوکس آشکاری وجود دارد. هدف از این پژوهش ارزیابی و مقایسه ظرفیت آنتی اکسیدانی تام، وضعیت استرس اکسیداتیو و نیم رخ لیپوپروتئینی دوچرخه سواران مرد با غیر ورزشکاران بود. مواد و روش ها: به این منظور ظرفیت آنتی اکسیدانی تام، غلظت پلاسمایی مالون دی آلدئید، دی ان کونژوگه، تری گلیسیرید، کلسترول تام، LDL ، HDL و VLDL در 14 دوچرخه سوار مرد نخبه و 14 مرد غیر ورزشکار (با دامنه سنی یکسان 21-18 سال) مورد اندازه گیری قرار گرفت.یافته ها: نتایج حاصل از آزم ون t مس تقل نش ان داد غلظ ت م الون دی آدئی د، کلس ترول ت ام و ت ری گلیس رید، VLDL و نس بت HDL/LDL در ورزش کاران ب ه ط ور معن اداری پ ایین ت ر اس ت (0.05>p). همچن ین ورزش کاران غلظ ت LDL پایین تر و HDL بالاتری را نشان دادند، هر چند که ای ن اخ تلاف ب ا گ روه غی ر ورزش کار تف اوت معن اداری نداش ت. مق ادیر دی ان کونژوگه و ظرفیت آنتی اکسیدانی تام نیز در دو گروه مشابه بود. بحث و نتیجه گیری: نتایج این مطالعه نشان می دهد که ورزشکاران نسبت به غیر ورزشکاران از نیم رخ لیپیدی و لیپوپروتئینی بهتری برخوردار می باشند، همچنین تمرینات منظم دوچرخه سواری در ورزشکاران منجر به استرس اکسیداتیو نمی شود.
۱۱۲۵.

سازگاری های عصبی – عضلانی و عملکردی به تمرین منتخب پلیومتریک(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: الکترومیوگرافی سطحی عضله اسکلتی پلیومتریک تمرین ترکیبی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۹۳۸ تعداد دانلود : ۱۵۹۷
آمادگی جسمانی به عنوان بخشی کلیدی برای اجرای بهینه در بیشتر رشته های ورزشی مدنظر قرار گرفته است. هدف از پژوهش حاضر، بررسی سازگاری های عصبی- عضلانی و عملکردی به دو شیوه تمرینی مختلف بود. در این پژوهش 14 آزمودنی مرد به صورت داوطلبانه انتخاب و به طور تصادفی به دو گروه تقسیم شدند. گروه اول (پلیومتریک، 7آزمودنی) تمرین پلیومتریک و گروه دوم (ترکیبی، 7 آزمودنی)، ترکیبی از تمرین مقاومتی و پلیومتریک را 3 روز در هفته به مدت 8 هفته (4 هفته تمرین مقاومتی و 4 هفته تمرین پلیومتریک) انجام دادند. به منظور ارزیابی فعالیت عصبی عضله، قبل و بعد از تمرین الکترومیوگرافی سطحی (SEMG) از عضله پهن جانبی انجام گرفت. برای تعیین قدرت عضلانی، توان عضلانی، چابکی و سرعت دویدن، به ترتیب از آزمون های یک تکرار بیشینه، بوسکو (5 و 60 ثانیه ای)، سارجنت و پرش جفت، مانع شش ضلعی و دو سرعت 35 متر استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون t زوجی و t مستقل استفاده شد و سطح معناداری 05/0 در نظر گرفته شد. نتایج نشان داد SEMG در هر دو گروه افزایش یافت، اما تنها در گروه ترکیبی معنادار بود (گروه پلیومتریک 11/0P? و گروه ترکیبی 05/0P?). در آزمون های بوسکو، سارجنت، پرش جفت، مانع شش ضلعی و دو سرعت 35 متر، گروه پلیومتریک عملکرد بهتری داشت، اما در آزمون یک تکرار بیشینه گروه ترکیبی بهتر عمل کردند. نتیجه اینکه احتمالاً در دوره های کوتاه مدت (8 هفته) تمرین پلیومتریک به تنهایی نسبت به تمرین ترکیبی (مقاومتی و پلیومتریک) اثر بیشتری بر اجرای ورزشی هدفمند خواهد داشت.
۱۱۲۷.

مقایسه پروتکل وابسته به زمان در برابر پروتکل های وابسته به مسافت در تعیین نقطه شکست ضربان قلب(HRDP) در بین دانشجویان پسر فعال(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آستانهِ بی هوازی نقطه شکست ضربان قلب پروتکل وابسته به زمان و مسافت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۲۱ تعداد دانلود : ۹۶۶
هدف از اجرای این تحقیق مقایسه پروتکل وابسته به زمان، در برابر پروتکل های وابسته به مسافت، در تعیین نقطه شکست ضربان قلب (HRDP) در بین دانشجویان پسر فعال دانشگاه محقق اردبیلی است. بدین منظور 30 نفر (با م یانگ ین± انحراف مع یار سنی2/0±8/21سال، قد2± 173 سانت ی متر، وزن1/2 ± 1/68 ک یلوگرم، Vo2max 1/2±83/46 میلی لیتر/کیلوگرم/دقیقه) به صورت داوطلبانه در تحقیق شرکت کردند. آزمودنی ها در سه جلسه مجزا، با حداقل فاصله 72 ساعت، سه آزمون فزاینده را تا سر حد واماندگی انجام دادند. آزمون ها شامل پروتکل وابسته به زمان کویپر و همکاران و پروتکل های وابسته به مسافت جونزو داست، گیسل و هافمن بود. برای تعیین نقطه انحراف ضربان قلب در هر یک از پروتکل ها، ضربان های قلب فعالیت آزمودنی ها لحظه به لحظه، با استفاده از تله متری (مدل پولار) ثبت شد. برای تعیین HRDP و منحنی عملکرد ضربان قلب (HRPC)، از نرم افزار ویژه و روش بیشترین فاصله (Dmax) استفاده شد. برای تجزیه و تحل یل نتایج داده ها از روش آماری آنالیز واریانس یک طرفه (ANOVA) با اندازه های مکرر (آزمون تعقیبی بونفرنی) استفاده شد. یافته ها نشان می دهد در همه آزمودن ی ها و در هر سه پروتکل تمرینی وابسته به زمان و مسافت، HRDP به طور میانگین برای پروتکل کویپر و همکاران HRmax 88%، پروتکل جونز و داست HRmax 86% و پروتکل گیسل و هافمن HRmax 84% مشاهده شد. همچن ین نتایج نشان داد بین مقادیر میانگین های HRDP در دو آزمون کویپر و همکاران و جونز و داست اختلاف معنی دار وجود ندارد (675 /0= P و 211/0=F)، اما بین مقادیر میانگین های HRDP در دو آزمون کویپر و همکاران و گیسل و هافمن و همچنین جونزو داست، گیسل و هافمن اختلاف معنی دار مشاهده می شود (05/0P<). با توجه به نتایج می-توان چنین نتیجه گیری کرد که با استفاده از هر سه پروتکل تمرینی بر روی نوارگردان، با بهره گیری از روش Dmax، می توان HRDP را تعیین نمود.
۱۱۲۸.

مقایسه تاثیر دو نوع بازیافت فعال و غیرفعال پس از ورزش درمانده ساز بر تغییرات شاخص های منتخب دستگاه ایمنی در دانشجویان مرد ورزشکار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: پاسخ های ایمنی بازیافت فعال بازیافت غیرفعال

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۵۰ تعداد دانلود : ۱۰۷۹
هدف از این پژوهش، مقایسه تاثیر دو نوع بازیافت فعال و غیرفعال بر تغییرات شاخص های منتخب دستگاه ایمنی پس از فعالیت ورزشی درمانده ساز در دانشجویان مرد ورزشکار است. به این منظور با استفاده از آزمون کوپر و سنجش BMI، 20 دانشجوی ورزشکار رشته آمادگی جسمانی انتخاب و به صورت تصادفی به دو گروه اول (بازیافت فعال) و گروه دوم (بازیافت غیرفعال) تقسیم شدند. هر دو گروه پروتکل چندمرحله ای را تا درماندگی و بلافاصله به مدت 30 دقیقه دوره بازیافت خود را انجام دادند. آزمودنی های گروه اول در 15 دقیقه ابتدایی با 65 تا 75 درصد ضربان قلب بیشینه روی نوارگردان فعالیت داشتند در حالی که گروه دوم این مدت زمان را به حالت درازکش سپری کردند. سپس هر دو گروه 15 دقیقه بازیافت بعدی را در حالت نشسته به پایان رساندند. نمونه های خون، قبل، بلافاصله، 15 و 30 دقیقه پس از فعالیت درمانده ساز جمع آوری شد. نتایج تحقیق با استفاده از آزمون تحلیل واریانس طرح های تکراری، افزایش معنی داری شاخص های لکوسیت، لنفوسیت، مونوسیت، نوتروفیل، CD4، CD8 و کاهش نسبت CD4:CD8 را بلافاصله پس از پایان فعالیت نشان داد (05/0//P). هر دو نوع بازیافت فعال و غیرفعال موجب کاهش معنی دار مقادیر CD8، CD4، لنفوسیت، مونوسیت و لکوسیت وکاهش غیرمعنی دار نوتروفیل و افزایش غیرمعنی دار نسبت CD4:CD8شد که در کاهش مقادیر مذکور، تفاوت معنی داری بین دو گروه وجود نداشت (05/0P>). در ضمن تمامی شاخص ها به غیر از مونوسیت در گروه اول، پس از هر دو نوع بازیافت تقریباً به سطوح استراحتی خود بازگشتند.
۱۱۲۹.

تاثیر چهار هفته تمرین هوازی همراه با محدود کردن حرکت قفسه سینه بر توان هوازی و عملکرد قلبی- تنفسی افراد سالم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: توان هوازی عملکرد قلبی ریوی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۴۹ تعداد دانلود : ۹۰۸
هدف از این تحقیق عبارت است از تعیین تاثیر چهار هفته تمرین هوازی همراه با محدود کردن حرکت قفسه سینه بر توان هوازی و عملکردهای قلبی- تنفسی افراد سالم. بدین منظور 18 دانشجوی مرد غیر ورزشکار به طور داوطلبانه انتخاب و به دو گروه 9 نفری (گروه تجربی 1 و 2) تقسیم شدند. هر دو گروه به مدت چهار هفته، سه جلسه در هفته با شدت 70 تا 85 درصد HRmax تمرین دوی هوازی داشتند. گروه تجربی یک تمرین هوازی همراه با بستن باند الاستیکی به دور قفسه سینه و گروه تجربی دو تمرین بدون استفاده از باند انجام دادند. به منظور اندازه گیری توان هوازی و عملکرد ریوی از دستگاه تحلیلگر گازهای تنفسی و به منظور اندازه گیری زمان رسیدن به واماندگی (TTE) از آزمون با بار ثابت روی نوارگردان استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی و آزمون t (مستقل و همبسته) در سطح معناداری 05/0 استفاده شد. یافته های آزمون t همبسته نشان داد پس از تمرین، max2VO،VEmax و MVV در هر دو گروه تجربی، و TTE در گروه تجربی1 افزایش معناداری یافت (05/0p<). همچنین، نتایج آزمون t مستقل نشان داد گروه تجربی1 در مقایسه با گروه تجربی 2 افزایش بیشتری در max2VO (001/0p=)، VEmax (008/0p=) و MVV (04/0p=) داشت. اما تمرین روی FVC و FVC/1FEV این آزمودنی ها تاثیر معناداری نداشت (05/0p>). به طور کلی، نتایج این تحقیق آشکار ساخت علاوه بر افزایش توان هوازی و عملکرد قلبی- تنفسی هر دو گروه پس از تمرین، استفاده از باند الاستیکی هنگام تمرین هوازی در مقـایسه بـا تمرین هوازی به تنهـایی بر متغیرهای ذکرشده تاثیر بیشتری داشت.
۱۱۳۱.

تاثیر تمرینات مقاومتی و هوازی بر مولکول محلول چسبان بین سلولی و نیمرخ لیپیدی سرم زنان دارای اضافه وزن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تمرین هوازی تمرین مقاومتی زنان دارای اضافه وزن شاخص التهابی نیمرخ لیپیدی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳ تعداد دانلود : ۱۳
مقدمه و هدف: شواهد نشان داده اند گسترش بیماری های قلبی عروقی زمینه ای التهابی دارد و التهاب عمومی (سیستمیک)،نقش محوری در پیشرفت آترواسکلروز ایفا می کند و این عوامل بویژه در افراد دارای اضافه وزن و چاق ممکن است خطر وقوع بیماری های قلبی عروقی را افزایش دهد. هدف تحقیق بررسی تاثیر تمرینات هوازی و مقاومتی بر مولکول محلول چسبان بین سلولی (1 -sICAM) و نیمرخ لیپیدی خون در زنان دارای اضافه وزن است. مواد و روش ها: 38 زن سالم غیریائسه در تحقیق شرکت کردند و بطور تصادفی در دو گروه تمرینی شامل تمرینات مقاومتی (تعداد 14 نفر، میانگین سنی 5.82±34.14 سال و شاخص توده بدن 4.29±30.48 کیلوگرم/مترمربع) و گروه تمرین هوازی (تعداد 14 نفر، میانگین سنی 5.77±35.42 سال و شاخص توده بدن 3.28±28.49 کیلوگرم/مترمربع) و یک گروه کنترل (تعداد 10 نفر، میانگین سنی 94/5 ± 35 سال و شاخص توده بدن 2.17±26.98 کیلوگرم/مترمربع) تقسیم شدند. برنامه تمرین هوازی 8 هفته با شدت 65 تا 80 درصد حداکثر ضربان قلب ذخیره بود که به مدت 16 دقیقه در هفته اول اجرا گشت و در هفته هشتم به 30 دقیقه رسید. برنامه تمرینات مقاومتی نیز با شدت 50 تا 65 درصد یک تکرار بیشینه به مدت 8 هفته اجرا گردید. این تمرینات 4 جلسه در هر هفته و هر جلسه به مدت 50 دقیقه اجرا شدند. سطح سرمی 1 -sICAM، نیمرخ لیپیدی خون شامل لیپوپروتئین با چگالی پایین (C-LDL)، لیپوپروتئین با چگالی بالا (C-HDL) ، کلسترول تام و تری گلیسرید و شاخص های ترکیب بدنی قبل و 48 ساعت پس از پایان تمرینات اندازه گیری شدند. تجزیه و تحلیل داده ها ، با استفاده از آزمون ANOVA و آزمون تعقیبی LSD در سطح معنی داری 0.05 >P انجام گرفت. یافته ها: وزن (0.001=p) و شاخص توده بدن (0.001=p) بعد از 8 هفته، در هر دو گروه تمرینی نسبت به گروه کنترل کاهش معنادار، و حداکثر اکسیژن مصرفی (0.001= p) افزایش معنی داری پیدا کرد. در حالی که در شاخص های 1-sICAM، تری گلیسرید، کلسترول تام، C -  HDL و C-  LDL  سرم تغییر معناداری (50.05<p) مشاهده نشد.  بحث و نتیجه گیری: اگر چه 8 هفته فعالیت ورزشی از دو نوع مقاومتی و هوازی، برای بهبود نیمرخ لیپیدی و 1-sICAM زنان غیر یائسه دارای اضافه وزن موثر نبود، اما موجب کاهش BMI و بهبود Vo2max هر دو گروه تمرینی شد .
۱۱۳۲.

مقایسه تاثیرات جایگزینی تمرینات اندام تحتانی و فوقانی در تناوب های استراحتی بر کمیت اجرای تمرینات اندام فوقانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: پرس سینه جلو ران پارویی نشسته توانایی حفظ تکرار

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۵۲ تعداد دانلود : ۶۹۶
همواره فاصله استراحتی به میزان فعالیت انجام شده در جلسه تمرین، عامل مهمی در حفظ اجرا تلقی می شود و جایگزینی فاصله استراحتی مناسب، ممکن است اجرای فرد را بهبود بخشد. بنابراین، هدف پژوهش حاضر، مقایسه تاثیر جایگزینی تمرینات اندام تحتانی و فوقانی بر کمیت ا جرای تمرینات اندام فوقانی و میزان لاکتات با بار 75 درصد یک تکرار بیشینه بود. برای این منظور، 15 مرد تمرین کرده رشته پرورش اندام با میانگین سنی 9/1 9/20 سال، وزن 2/5 8/74 کیلوگرم و توان هوازی 6/8 48/35 میلی لیتر بر کیلوگرم در دقیقه، به طور داوطلبانه در این پژوهش شرکت کردند. همه آزمودنی ها چهار جلسه تمرین را به فاصله 48 ساعت از یکدیگر انجام دادند. در جلسه اول، یک تکرار بیشینه آزمودنی ها اندازه گیری شد. از جلسه دوم تا چهارم، آزمودنی ها در هر جلسه چهار نوبت حرکت پرس سینه را با 75 درصد یک تکرار بیشینه تا سر حد خستگی اجرا کردند. در هر جلسه یکی از مدل های فعالیتی حرکت پرس سینه با استراحت غیرفعال (P1)، حرکت پرس سینه با حرکت جلو (P2) و استراحت غیرفعال و حرکت پرس سینه با حرکت پارویی نشسته (P3) و استراحت غیرفعال را به صورت تصادفی انجام دادند و تعداد تکرارها در نوبت های مذکور ثبت شد. برای تجزیه و تحلیل آماری از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری های مکرر و آزمون تعقیبی LSD استفاده شد. نتایج نشان داد هر سه مدل فعالیی مورد استفاده تعداد تکرارها را در نوبت های متوالی کاهش می دهد و بین توانایی حفظ تکرار در نوبت های متوالی تفاوت معناداری وجود دارد (001/0 = P). همچنین، توانایی حفظ تکرار با استفاده از مدل فعالیتی P1 در مقایسه با مدل فعالیتی P3 (001/0= P) و همچنین مدل فعالیتی P2 در مقایسه با مدل فعالیتی P3 (02/0=P)، به طور معناداری بیشتر است. این نتایج نشان داد بین مقدار لاکتات تولید شده در مدل های فعالیتی P1 و P3 (001/0=P) و P2 و P3 (03/0=P) تفاوت معناداری وجود دارد. بنابراین، با توجه به اینکه تعداد تکرارها و مقدار لاکتات تولید شده در مدل های فعالیتی P1 و P2 تفاوت معناداری وجود ندارد (0/85= P)، به نظر می رسد استفاده از ترکیب تمرینات اندام فوقانی و تحتانی علاوه بر اینکه با کاهش مقدار لاکتات تجمع یافته، کمیت تکرارها رادر حد بالاتری نگه می دارند، کل زمان تمرین را نیز نسبت به دیگر مدل های تمرینی کاهش می دهند.
۱۱۳۳.

تاثیر تمرینات مقاومتی دایره ای با ویتامین c بر تغییرات هموسیستئین و پروتئین واکنش دهنده c و عوامل تکروزی تومور آلفا مردان سالم غیر ورزشکار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مکمل پروتئین واکنش دهنده C هموسیستئین تمرین مقاومتی دایره ای عامل نکروزی تومور آلفا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۱۵ تعداد دانلود : ۸۶۳
هدف از انجام این پژوهش، تأثیر تمرینات مقاومتی دایره ای با ویتامین C بر تغییرات هموسیستئین(Hcy)، پروتئین واکنش دهندهC (CRP) و عامل نکروزی تومور آلفا (TNF-α) مردان سالم غیر ورزشکار است. بدین منظور، تعداد 37 مرد سالم غیرورزشکار ( میانگین سن 38/3 ± 12/26 سال، وزن 97/4 ± 46/71 کیلوگرم، قد 35/4± 21/173 سانتی متر و چربی بدن 93/3 ± 77/15 درصد) به صورت تصادفی انتخاب، و به سه گروه، تجربی 1 (گروه تمرین،12 نفر)، تجربی 2 (تمرین- مکمل،13 نفر) و کنترل (12 نفر) تقسیم شدند و برای مدت هشت هفته در برنامه تمرین مقاومتی دایره ای شرکت کردند. سطوح Hcy، CRP و TNF-α نمونه های خونی در دو مرحله (پیش آزمون و پس آزمون) با استفاده از روش های آزمایشگاهی استاندارد ارزیابی شد. غلظت Hcy و TNF-α پلاسما با روش الایزا، CRP با روش نفلومتری و BMI بر اساس نسبت وزن(کیلوگرم) به مجذور قد(متر) اندازه گیری شدند. از آزمون آماری آنالیز واریانس یک طرفه و روش تعقیبی LSD، برای مقایسه گروه ها در سطح معنی داری 05/0P < استفاده گردید. نتایج نشان دادند که Hcy گروه تمرین- مکمل نسبت به دو گروه دیگر به طور معنی داری پایین تر است(04/0p = )، ولیCRP گروه تمرین نسبت به گروه های مکمل و کنترل افزایش معنی داری داشته است(02/0 p =). همچنین شاخص توده بدن دو گروه تجربی نسبت به گروه کنترل کاهش معنی داری را نشان داده است(000/0 p =). بنابراین، تمرینات مقاومتی دایره ای با ویتامین C برای تقویت دستگاه دفاعی و ایمنی بدن توصیه شده است که متعاقباً سبب کاهش بیماری های قلبی– عروقی، سکته های مغزی و کاهش آلزایمر در دوران پیری می شوند.
۱۱۳۴.

تاثیر چهار هفته بی تمرینی پس از دوازده هفته تمرینات تداومی و تناوبی هوازی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تمرین تداومی تمرین تناوبی هوازی HS موش های صحرایی و شاخص های التهابی CRPT

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۱۹ تعداد دانلود : ۸۳۶
هدف این پژوهش، بررسی تاثیر چهار هفته بی تمرینی پس از دوازده هفته تمرینات تداومی و تناوبی هوازی بر پروتئین واکنش دهنده C با حساسیت زیاد (HS-CRP) در موش های صحرایی (با وزن 93/4 ±625/325 گرم و سن 21 ماه که دست کم سه ماه از اتمام دوران باروری آنها گذشته بود) بود. به همین منظور 80 سر موش صحرایی ماده مسن نژاد ویستار با ژنوم 14848 با شرایط وزنی و سنی مشابه انتخاب و به طور تصادفی به سه گروه اصلی تداومی، تناوبی هوازی و کنترل و ده زیر گروه – هر گروه شامل 8 سر موش – تقسیم شدند. پروتکل تمرینی ابتدا به مدت 12 هفته و هفته ای 5 جلسه و هر جلسه با سرعت و مدت تعیین شده اجرا شد. آنگاه پروتکل بی تمرینی به مدت 4 هفته اجرا شد. خون گیری در سطوح پایه به دنبال 12 تا 14 ساعت ناشتایی در چهار مرحله با شرایط مشابه انجام و مقادیر HS-CRP با روش ایمنوتوربیدیمتریک و شاخص های کنترلی HDL-C ، LDL-C نیز به روش آنزیماتیک اندازه گیری شد. داده ها با استفاده از آزمون های آنالیز واریانس و اندازه گیری های مکرر و آزمون تعقیبی (Post Hoc) شفه تجزیه و تحلیل شد. نتایج اولیه پژوهش نشان داد مقادیر HS-CRP هر دو گروه تمرینی در شش هفته نخست کاهش غیرمعناداری داشته، اما با تداوم تمرینات تا هفته دوازدهم، کاهش معناداری رخ داده است. نتایج اصلی این پژوهش حاکی از افزایش غیرمعنادار HS-CRP در هر دو گروه تمرینی و افزایش معنادار در گروه کنترل طی چهارهفته بی تمرینی است. آزمون آنالیز واریانس و به دنبال آن آزمون تعقیبی شفه نشان داد که این تفاوت مقادیر HS-CRP پس از 6 و 12 هفته تمرین و 4 هفته بی تمرینی تنها بین دو گروه تمرینی معنادار نیست. با توجه به این نتایج می توان گفت تمرینات تداومی و تناوبی هوازی موجب مهار پاسخ التهابی شده و مقادیر این شاخص طی دوره بی تمرینی تحت تاثیر نوع تمرین قرار نگرفته است.
۱۱۳۵.

مقایسة اثر انواع تمرین بار شناختی بر زمان و دقت تکلیف هماهنگی دودستی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: توجه تکلیف هماهنگی دودستی بار شناختی دستگاه وی ینا

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی روانشناسی حوزه های جدید روانشناسی روانشناسی سلامت
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی علم تمرین
تعداد بازدید : ۲۸۵۷ تعداد دانلود : ۱۱۹۲
تحقیق حاضر به منظورمقایسة اثر انواع تمرین بار شناختی بر زمان و دقت تکلیف حرکت هماهنگی دودستی انجام گرفت. به این منظور 60 آزمودنی از بین دانشجویان ورزشکار دانشگاه شیراز داوطلبانه انتخاب شدند و به طور تصادفی ساده در چهار گروه 15 نفری قرار گرفتند. گروه ها شامل تکلیف بار شناختی کم (شمارش اعداد)، تکلیف بار شناختی متوسط (تکلیف ادراکی – حرکتی شامل واکنش پا) و گروه تکلیف بار شناختی زیاد (ادراکی حرکتی همراه با شنیداری) و گروه بی تمرین بودند. گروه های آزمایشی به مدت شش هفته، هر هفته سه جلسه و هر جلسه شش بلوک دوازده کوششی تمرین کردند. آزمودنی ها قبل از شروع پروتکل و در پایان دورة تمرین، تکلیف هماهنگی دودستی را با استفاده از آزمون هماهنگی دودستی دستگاه وی ینا با اعتبار 71/0 تا 84/0 و پایانی 85/0 تا 96/0 انجام دادند. سپس نتایج زمان کلی حرکت و درصد خطای آزمودنی که در تکلیف هماهنگی دودستی بیانگر تخصیص توجه است، تجزیه و تحلیل شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون آماری تی وابسته و تحلیل واریانس یکطرفه انجام شد. یافته ها نشان داد که تمرین بارشناختی زیاد بر دقت تکلیف هماهنگی دودستی اثر می گذارد، ولی در عامل زمان کلی، بین گروه ها نسبت به گروه کنترل اختلاف معناداری دیده نشد (05/0 =?). بر اساس یافته های این تحقیق، در فعالیت هایی که نیازمند تخصیص توجه اند، چنانچه تمرین با بار شناختی زیاد انجام گیرد، ممکن است ظرفیت توجه تغییر یافته و در مهارت های نیازمند توجه به واسطة تغییر ظرفیت، مهارت از بعد پردازش اطلاعات گسترش پیدا کند.
۱۱۳۶.

تاثیر شدت گرم کردن بر پویایی اکسیژن مصرفی فعالیت زیر بیشینه در زنان تیم ملی فوتسال(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فعالیت زیربیشینه پویایی اکسیژن مصرفی شدت گرم کردن

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۵۲ تعداد دانلود : ۸۲۶
هدف از انجام این پژوهش، مطالعه اثر شدت گرم کردن بر پویایی اکسیژن مصرفی(با مدل ثابت زمانی1،2،3و4) فعالیت زیربیشینه در زنان تیم ملی فوتسال بوده است. بازیکنان تیم ملی فوتسال با میانگین سنی2/3±5/22سال و VO2max 61/4± 05/46 میلی لیتر/ کیلوگرم/ دقیقه در این پژوهش شرکت کردند. پس از اندازه گیری VO2max و آستانه لاکتات(LT) آزمودنی ها به صورت تصادفی در سه جلسه جداگانه، دو پروتکل گرم کردن(شدید، متوسط) و بدون گرم کردن را قبل از فعالیت زیربیشینه(دویدن با80درصد اکسیژن مصرفی آستانه لاکتات) انجام دادند. تمام گازهای تنفسی در طی فعالیت توسط دستگاه تجزیه و تحلیل گازهای تنفسی جمع آوری شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آنالیز واریانس یکطرفه با اندازه گیری مکرر و آزمونLSD استفاده شد. یافته های پژوهش کاهش معنی داری را در ثابت زمانی 3 و4 پس از گرم کردن شدید و متوسط نسبت به بدون گرم کردن نشان دادند(05/0>P). همچنین نسبت اکسیژن مصرفی به زمان رسیدن در ثابت زمانی 2،3 و4 پس از گرم کردن شدید و متوسط نسبت به بدون گرم کردن، افزایش معنی داری را نشان داد(05/0>P)، اما تفاوتی بین دو گروه گرم کردن در هیچ کدام از متغیرها مشاهده نشد. بنابراین می توان گفت، گرم کردن بدون توجه به شدت آن، سبب کاهش زمان رسیدن به حالت یکنواخت اکسیژن مصرفی در یک فعالیت زیر بیشینه می شود و شیب نمودار پویایی اکسیژن را تندتر می کند و در نتیجه در زمان کمتر، اکسیژن بیشتری مصرف می شود.
۱۱۳۷.

تاثیر مصرف امگا 3 و شرکت در فعالیت های هوازی روی هورمون های تنظیم کننده(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: کلسیتونین کلسیم یونیزه پاراتورمون امگا3 زنان یائسه غیر ورزشکار

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۷۶ تعداد دانلود : ۱۰۳۸
هدف از تحقیق حاضر بررسی تاثیر مصرف امگا3 و شرکت در فعالیت های هوازی روی هورمون های تنظیم کننده سوخت و ساز کلسیم در زنان یائسه غیرورزشکار بود. به همین منظور 40 زن یائسه غیرورزشکار داوطلب سالم با میانگین سن 53/3?72/57 سال، قد 24/9?75/157 سانتیمتر، وزن 76/12?08/58 کیلوگرم، شاخص توده بدنی 73/3?78/23 کیلوگرم بر متر مربع و درصد چربی 68/4?18/23 انتخاب و به طور تصادفی در طرح دوسوکور به چهار گروه 10 نفری مکمل و فعالیت، فعالیت، مکمل و گروه کنترل تقسیم شدند.آزمودنی ها در گروه مکمل و فعالیت و گروه فعالیت، 3 جلسه در هفته و به مدت 16 هفته در دامنه شدت فعالیت 50 تا 60 درصد ضربان قلب بیشینه در برنامه تمرینات هوازی شرکت کردند. از آزمودنی ها خواسته شد تا در گروه مکمل و فعالیت و گروه مکمل روزانه هزار میلی گرم امگا3 (Viva Omega – 3 Fish Oil ساخت کشور کانادا) به مدت 16 هفته مصرف کنند. در حالت پایه و در انتهای 16 هفته برنامه تمرینات هوازی، نمونه های خونی جمع آوری و سطوح کلسیم یونیزه، کلسیتونین (با روش رادیو ایمونواسی) و پاراتومون (با روش کمی لومینومینسنت) اندازه گیری شد. نتایج تحقیق حاضر نشان داد که مصرف روزانه یک گرم امگا3، طی 16 هفته تمرینات هوازی، سطوح کلسیتونین (001/0=P) و پاراتورمون (001/0=P) را به طور معنی داری تحت تاثیر قرار داد ولی تاثیر معنی داری روی کلسیم یونیزه (619/0=P) نداشت.در مجموع نتایج تحقیق نشان داد که مصرف امگا3 و شرکت منظم در تمرینات هوازی، تغییرات معنی داری را روی سطوح سرمی کلسیتونین و پاراتورمون زنان یائسه غیرورزشکار به وجود می آورد، این تغییرات ممکن است به حفظ، افزایش سلامتی، استحکام و توده سازی استخوان کمک کند. این در حالی است که این نوع یافته ها تاکنون گزارش نشده است.
۱۱۳۸.

اثر فعالیت ورزشی ترکیبی بر برخی متغیرهای آنتروپومتریکی و فیزیولوژیک(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سرطان پستان فشار خون ظرفیت هوازی متغیرهای آنتروپومتریک زنان یائسه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۴۶ تعداد دانلود : ۹۰۵
اضافه وزن و BMI بالا در دوران یائسگی و پس از آن، به طور معنی داری خطر ابتلا به سرطان پستان را افزایش می دهند. از طرفی، به نظر می رسد فعالیت ورزشی بر وزن بدن و BMI اثر داشته باشد. هدف از پژوهش حاضر، بررسی اثر فعالیت ورزشی ترکیبی بر برخی متغیرهای آنتروپومتریکی و فیزیولوژیک زنان یائسه مبتلا به سرطان پستان بود. به این منظور 29 زن 50 تا 65 سال یائسه مبتلا به سرطان پستان که جراحی، شیمی درمانی و پرتودرمانی دریافت کرده و در حال حاضر تحت دارودرمانی بودند، به دو گروه تجربی و شاهد تقسیم شدند. گروه تجربی به مدت 15 هفته و هر هفته 4 جلسه (دو جلسه پیاده روی و 2 جلسه تمرین مقاومتی) به فعالیت ورزشی پرداختند. در این مدت گروه شاهد در هیچ فعالیت ورزشی یا بدنی شرکت نکردند. وزن بدن، BMI، WHR، Vo2max و فشار خون، پیش و پس از 15 هفته اندازه گیری شد. تجزیه و تحلیل آماری با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس (ANCOVA) انجام گرفت. یافته های پژوهش حاکی از تفاوت معنی دار Vo2max و ضربان قلب استراحت بین دو گروه پس از 15 هفته تمرین بود (05/0p< ). همچنین بین وزن بدن، WHR و BMI دو گروه پس از 15 هفته تفاوت معنی داری مشاهده شد (05/0p< ). در واقع، فعالیت ورزشی بر Vo2max،ضربان قلب استراحت، وزن بدن، WHR و BMI زنان یائسه مبتلا به سرطان پستان اثر معنی دار دارد. با این حال، بین فشار خون دو گروه پس از 15 هفته، تفاوت معنی داری مشاهده نشد. این به معنای آن است که فعالیت ورزشی ترکیبی بر فشار خون زنان یائسه مبتلا به سرطان پستان تاثیر معنی داری ندارد. با توجه به یافته های این پژوهش می توان گفت که فعالیت ورزشی ترکیبی اثر مطلوبی بر برخی متغیر های آنتروپومتریک و فیزیولوژیک زنان یائسه مبتلا به سرطان پستان دارد.
۱۱۳۹.

تأثیر 12 هفته تمرین مقاومتی بر سطوح استراحتی متغیرهای همورئولوژی مردان جوان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تمرین مقاومتی هماتوکریت فیبرینوژن ویسکوزیته خون ویسکوزیته پلاسما

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹۱۴ تعداد دانلود : ۱۷۵۵
رئولوژی زیستی، شاخه ای از بیولوژی است که به مطالعه جریان و تغییر شکل مواد زیستی تحت نیروهای وارده می پردازد و با تأکید بیشتر بر خون این علم را همورئولوژی نامیده اند. ارتباط آمادگی جسمانی و وضعیت همورئولوژیکی در تحقیقات متعددی گزارش شده است. علی رغم اهمیت تمرینات مقاومتی بر سلامت افراد، تأثیر این تمرینات بر همورئولوژی مورد بررسی قرار نگرفته است. بنابراین، هدف تحقیق حاضر بررسی تأثیر 12 هفته تمرین مقاومتی فزاینده بر متغیرهای همورئولوژیکی مردان جوان سالم بود. به همین منظور، تعداد 20 دانشجوی پسر غیرورزشکار سالم به طور تصادفی به دو گروه 10 نفره تمرین (میانگین± انحراف معیار، سن: 7/1±0/22 سال، درصد چربی: 0/2±5/15، قد: 7/3±3/177 سانتی متر و وزن: 7/3±5/77 کیلوگرم) و کنترل (میانگین± انحراف معیار، سن: 1/2±5/22 سال، درصد چربی: 5/2±1/15، قد: 7/2±0/174 سانتی متر و وزن: 7/2±4/74 کیلوگرم) تقسیم شدند. آزمودنی های گروه تمرین برای 12 هفته و هر هفته سه جلسه با شدت های متفاوتی تمرین کردند. ابتدا، تمرینات با شدت 50 درصد یک تکرار بیشینه (RM-1) شروع شد و در پایان هفته چهارم شدت تمرین به 60 درصد RM-1 و در پایان هفته هشتم به 70درصد RM-1 افزایش یافت. هر جلسه تمرین شامل سه ست 10 تکراری برای هشت حرکت پرس سینه، چهارسر ران، پرس سرشانه، دراز و نشست در سطح شیب دار، پارویی، کشش پایینی (لت پول)، جلو بازو و پرس پا بود. نمونه های خونی قبل از تمرین و در انتهای هفته های چهارم، هشتم و دوازدهم جمع آوری شدند و برای اندازه گیری ویسکوزیته خون، ویسکوزیته پلاسما، فیبرینوژن، آلبومین، پروتئین تام و هماتوکریت مورد آنالیز قرار گرفتند. برای تحلیل داده ها از تحلیل واریانس دو طرفه مکرر با عامل بین گروهی استفاده شد. نتایج نشان دادند که ویسکوزیته خون، ویسکوزیته پلاسما، فیبرینوژن، پروتئین تام و هماتوکریت در پایان هفته های چهارم و هشتم کاهش معنی داری (05/0P<) داشتند که هم زمان، کاهش معنی داری در درصد چربی و وزن بدن نیز مشاهده شد (05/0P<). باوجود این، با افزایش شدت تمرین به 70درصد RM-1 در چهار هفته پایانی، علی رغم کاهش معنی دار درصد چربی بدن متغیرهای همورئولوژیکی تقریباً به سطوح قبل از تمرین بازگشتند. بر اساس یافته های تحقیق حاضر، تمرین مقاومتی با شدت های 50 و 60درصد RM-1 می تواند سبب بهبود سطوح استراحتی متغیرهای همورئولوژیکی شود که با افزایش شدت تمرین، این تغییرات به سطوح اولیه قبل از تمرین باز می گردند.
۱۱۴۰.

اثر یک دوره تمرین تداومی بر پر اکسیداسیون لیپیدی القائی هوموسیستئین در هیپوکامپ پشتی موش های صحرایی نر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: هیپوکامپ پشتی تمرین تداومی فشار اکسایشی هوموسیستئین

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۶۳ تعداد دانلود : ۶۱۶
مطالعات اخیر نشان می دهند که افزایش سطوح هوموسیستئین در خون و سیستم عصبی با افزایش فشار اکسایشی ارتباط دارد. هدف این پژوهش، بررسی اثر چهار هفته تمرین تداومی با شدت متوسط بر پِر اکسیداسیون لیپیدی القائی هوموسیستئین در هیپوکامپ پشتی موش های صحرایی نر است. بدین منظور 42 سر موش ویستار به وزن 40 ±200 گرم، به طور تصادفی در چهار گروه شم، پایه، کنترل و تمرین تداومی تقسیم شدند. بعد از تعیین مقدار مؤثر هوموسیستئین، 86/0 میکروگرم از آن توسط سرنگ هامیلتون، از طریق کانول تعبیه شده در هیپوکامپ پشتی مغز موش های گروه های پایه، کنترل و تمرینی به صورت دوطرفه تزریق شد. همچنین به گروه شم نیز حلال هموسیستئین تزریق گردید. پروتکل مورد استفاده، دویدن روی نوار گردان ویژه جوندگان به مدت چهار هفته و پنج روز در هفته، با سرعت و مدت معین بود. شاخص های مورد نظر شامل مالون دی آلدئید (MDA) و سوپر اکسید دیسموتاز (SOD) در ناحیه هیپوکامپ بودند. نتایج مطالعه اولیه نشان داد تزریق هوموسیستئین به مقدار 86/0 میکروگرم، در هیپوکامپ پشتی موش های ویستار نر اثرات تخریبی (افزایش MDA) ایجاد کرده است (001/0P=). از طرف دیگر، انجام چهار هفته تمرین استقامتی با شدت متوسط باعث کاهش فشار اکسایشی القاء شده با هوموسیستئین در هیپوکامپ پشتی مغز آزمودنی ها گردید (02/0P=). سطح SOD هیپوکامپ در گروه تمرینی، در مقایسه با گروه کنترل افزایش معنی داری نشان داد (001/0P=). با توجه به نتایج، می توان گفت اجرای تمرین تداومی به دنبال آسیب فشار اکسایشی القائی هوموسیستئین، موجب کاهش سطوح MDA و افزایش سطوح آنزیم سوپر اکسید دیسموتاز شده و دستگاه دفاع ضد اکسایشی هیپوکامپ را تقویت می کند؛ بنابراین تمرینات تداومی می تواند به عنوان شیوه ای درمانی مد نظر قرار گیرد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان