فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۱ تا ۱۰۰ مورد از کل ۸٬۶۲۵ مورد.
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش بررسی ویژگی های روان سنجی پرسشنامه جهت گیری بازاریابی پایدار در جامعه مدیران باشگاه های ورزشی فعال شهر مشهد بود. جامعه آماری این پژوهش را کلیه مدیران باشگاه های ورزشی شهر مشهد (1400=N) تشکیل دادند. به منظور جمع آوری داده ها از پرسشنامه جهت گیری بازاریابی پایدار ساخته لوکیک (2020) که مشتمل بر 15 سؤال بود استفاده گردید. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از شاخص های توصیفی و آزمون های آماری ضریب آلفای کرونباخ، ضریب امگا مک دونالد، ضریب تتا، تنصیف براون، تحلیل عاملی اکتشافی و تحلیل عاملی تأییدی در نرم افزارهای آماری SPSS، Lisrel و Stata استفاده شد. نتایج نشان داد پایایی پرسشنامه 979/0=θ، 971/0=Ω، 963/0=α) می باشد. در خصوص روایی سازه و بر اساس میزان روابط و سطح معناداری، تمامی سؤالات رابطه معناداری با مؤلفه ها داشتند و توانستند پیشگوی خوبی برای عامل خود باشند. شاخ ص های نسبت X2 به df برابر با 32/2 و (RMSEA) که برابر با 092/0 می باشد، بنابراین مدل از برازش لازم برخوردار است. همچنین شاخص های 92/0=NFI، 93/0=CFI، 91/0=GFI، 90/0=AGFI و 93/0=IFI برازش مدل را تأیید کردند. در خصوص روابط مؤلفه ها با مفهوم جهت گیری بازاریابی پایدار نتایج نشان داد که هر سه مؤلفه توانستند پیشگوی خوبی برای مفهوم مورد نظر باشند و لذا تمامی مؤلفه های یکپارچگی استراتژیک، قابلیت های اخلاقی و مشارکت اجتماعی می توانند در الگوی ساختاری پرسشنامه مجتمع گردند و این ابزار می تواند برای جمع آوری داده های مورد نیاز از سوی پژوهشگران مورد استفاده قرار گیرد.
تاثیر یک دوره بولدنون، تمرین مقاومتی و عصاره عناب بر آسیب های ساختاری بافت پانکراس رت های نر ویستار
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: امروزه استفاده از داروهای نیرو زا در میان ورزشکاران بسیار رواج یافته است و در این بین هورمونهای استروئید به منظور بهبود عملکرد ورزشی مورد سوء مصرف قرار میگیرند. هدف پژوهش حاضر بررسی اثرات جانبی استروئید آنابولیک بولدنون بر بافت پانکراس و همچنین اثر التیام بخش عصاره عناب بهمراه تمرین مقاومتی بر کاهش این عوارض می باشد. روش پژوهش : برای انجام این تحقیق، تعداد 42 سر موش نر ویستار با سن 8-12 هفته و وزن 180-220 گرم مورد مطالعه قرار گرفتند و بعد از دو هفته نگهداری و عادت دادن به پروتکل های تمرینی از هفته سوم تمرینات شروع شد که آزمودنی ها به طور تصادفی در6 گروه 7 تایی (گروه بولدنون و تمرین مقاومتی، بولدنون، بولدنون و عصاره عناب، تمرین مقاومتی بدون بولدنون، کنترل و شم) تقسیم و برای کسب نتایج مطلوب مورد بررسی قرار گرفتند. یافته ها: نتایج نشان داد در گروه تمرین هورمون تغییرات وزن نسبت به گروه کنترل معنی دار بوده است (P=0) اما در گروه های تمرین به تنهایی (1،000P=) و هورمون به تنهایی (0974P=) و هورمون عناب (0989P=) معنی دار نبوده است. مصرف استروئید با دوز بالا باعث تخریب آسینی های پانکراس، جزایر لانگرهانس و عروق خونی شده است. نتیجه گیری : همچنین نتایج نشان داد مصرف استروئید آنابولیک با دوز بالا موجب تخریب بافت پانکراس شده و تمرین و عصاره عناب می تواند در کاهش اثرات مخرب استروئید موثر باشد.
تدوین مدل کارایی گردشگری دوچرخه سواری در ایران
منبع:
علوم حرکتی و رفتاری سال ۶ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
21 - 31
حوزه های تخصصی:
هدف این تحقیق تدوین مدل کارایی گردشگری دوچرخه سواری در ایران با رویکرد مبتنی بر نظریه داده بنیاد مدل اشتراس وکوربین بود. روش تحقیق آمیخته بوده است که جامعه آماری این تحقیق در بخش کیفی شامل کلیه صاحب نظران در حیطه بهروزی، مدیریت منابع، گردشگری به ویژه رشته دوچرخه سواری اعم از اساتید دانشگاهی، کلیه مدیران فدراسیون دوچرخه سواری و کارشناسان مدیریتی بودند که نمونه گیری بر اساس مصاحبه های عمیق و روش نمونه گیری هدفمند و تکنیک نمونه گیری گلوله برفی تا اشباع نظری و کفایت به 13 مصاحبه رسید. در بخش کمی 384 نفر طبق جدول مورگان در تحقیق شرکت کردند که برای تعیین موثق بودن داده های کیفی از روش" کدگذاری های باز و روش بازبینی و در قسمت کمی تحلیل عامل تأییدی و ابزارسازی صورت گرفت و تحلیل داده های کمی در محیط نرم افزار مکس کیودا و کمی در محیط نتایج کدگذاری اولیه بیانگر90 کد باز که برخی به شرح زیر بوده استدانش تخصصی مدیران، داشتن تجربه مدیریتی در حوزه گردشگری ورزشی، سنجش بهره وری صنعت گردشگری، داشتن تخصص مدیران و مربیان " که نتایج کدبندی محوری و روابط بین مقوله های شناسایی شده در غالب دوازده کدمحوری با نام های نرم افزاری، جذب سرمایه، مدیریت بهره-وری، هیجانی، کارایی، رفتاری، سرمایه انسانی، ساختار مالی، رشد اقتصادی، سخت افزاری، عملکردی اثربخشی مهم بوده که استخراج شد و مدل نهایی کیفی شماتیک تائید شد و پرسشنامه و تحلیل عامل تأییدی هم دارای برازش مناسب بوده است.
اثر یک جلسه تمرین با شدت بالا و پایین بر غلظت PYY3-36 در زنان دارای اضافه وزن و وزن نرمال غیرفعال
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی اثر یک جلسه فعالیت ورزشی با شدت بالا و پایین بر تغییرات غلظت پپتید YY3-36 (PYY3-36) در زنان دارای اضافه وزن و وزن نرمال غیرفعال بود. روش ها: مطالعه حاضر از نوع پژوهش های کاربردی است که به روش نیمه تجربی انجام گرفت. زنان با وزن نرمال (شاخص توده بدنی بین 18 تا 24.9 کیلوگرم بر مترمربع) و دارای اضافه وزن (شاخص توده بدنی بین 25 تا 29.9 کیلوگرم بر مترمربع) غیرفعال ساکن در شهر ایلام جامعه ی آماری را تشکیل دادند. 10 زن با وزن نرمال غیرفعال و 12 نفر از زنان دارای اضافه وزن غیرفعال در دامنه سنی 17- 35 سال نمونه های پژوهش را تشکیل دادند. پروتکل ورزشی با شدت بالا به صورت 5 ست 4 دقیقه ای رکاب زدن روی دوچرخه کارسنج با شدت 90 درصد ضربان قلب بیشینه و فعالیت ورزشی با شدت پایین به صورت 40 دقیقه رکاب زدن پیوسته روی دوچرخه کارسنج با شدت 50 درصد ضربان قلب بیشینه اجرا گردید. نمونه های خون پیش، بلافاصله و یک ساعت پس از هر دو پروتکل ورزشی برای اندازه گیری غلظت PYY3-36 جمع آوری شد. یافته ها: نتایج نشان داد که، غلظت PYY3-36 پلاسمایی در هردو گروه دارای اضافه وزن و نرمال بلافاصله پس از فعالیت ورزشی با شدت بالا نسبت به قبل از آن به طور معناداری افزایش و یک ساعت پس از فعالیت به سطح پایه (پیش آزمون) بازگشت. درحالی که، غلظت PYY3-36 پلاسمایی پس از فعالیت ورزشی با شدت پایین در هردو گروه دارای اضافه وزن و وزن نرمال تغییر معناداری نداشت. همچنین، بین آثار فعالیت ورزشی با شدت بالا و پایین، بر غلظت PYY3-36 پلاسمایی در هردو گروه دارای اضافه وزن و وزن نرمال تفاوت معناداری دیده نشد. نتیجه گیری: نتایج این پژوهش بیانگر اثر شدت فعالیت ورزشی بر غلظت PYY3-36 پلاسمایی بود، ولی ترکیب بدنی اثری بر پاسخ PYY3-36 پلاسمایی به فعالیت ورزشی نداشت. این یافته ها می تواند مناسب افراد دارای اضافه وزن و چاق باشد که با اجرای فعالیت ورزشی با شدت بالا انرژی دریافتی و اشتهای خود را کاهش دهند تا به هدف خود که کاهش توده بدنی است نائل شوند.
The role of neurotransmitters (serotonin and dopamine) in central nervous system fatigue during prolonged exercise
حوزه های تخصصی:
The phenomena of fatigue of voluntary muscular effort is intricate and multidimensional in the field of sports sciences. The causes and effects of exercise-induced fatigue have been extensively studied, but the central nervous system's (CNS) involvement in this process is still unclear. In order to understand CNS fatigue after physical activity, the current review will examine changes in neurotransmitter function during exercise. Using primary sources such scientific journals and websites, a consensus and critical evaluation were carried out in order to accomplish this goal. For a number of neurotransmitters, including dopamine and serotonin (5-HT; 5-hydroxytryptamine), hypotheses have been established. The most well-known one is a rise in serotonin levels throughout the brain. Nutritional interventions intended to reduce brain serotonin synthesis during extended exercise enhance endurance performance, and there is strong evidence that increases and decreases in brain serotonin activity during prolonged exercise, respectively, accelerate and delay fatigue. There are several physiologically connected causes of fatigue. It is important to better understand how CNS effects affect fatigue in order to achieve maximum muscle performance in both daily life and athletics.
مقایسه فعالیت الکترومایوگرافی عضلات چهار سر ران و همسترینگ در بازیکنان نخبه فوتبال زن و مرد حین حرکت فرود تک پا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات طب ورزشی تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳۶
17 - 38
حوزه های تخصصی:
هدف از مطالعه ی حاضر بررسی تفاوت های موجود بین فعالیت الکترومایوگرافی عضلات زانو بین زنان و مردان فوتبالیست نخبه در حرکت فرود تک پا بود. نمونه های تحقیق، 38 فوتبالیست نخبه استان تهران (19 نفر زن و 19 نفر مرد) بودند. فعالیت الکترومایوگرافی عضلات چهارسرران و همسترینگ آزمودنی ها حین آزمون فرود تک پا، اندازه گیری شد. جهت مقایسه فعالیت عضلانی فعالیت عضلانی فیدبکی و فیدفورواردی عضلات چهارسرران و همسترینگ زنان و مردان از آزمون آماری تی مستقل استفاده شد. یافته ها نشان داد بین فعالیت فیدفورواردی عضلات راست رانی (001/0=P)، پهن داخلی (01/0=P)، پهن خارجی (03/0=P)، فعالیت فیدبکی عضلات نیم وتری (001/0=P) و دو سر رانی (02/0=P) در زنان و مردان فوتبالیست نخبه تفاوت معناداری داشت. فراخوانی عضلات نیم وتری زنان نسبت به مردان با تاخیر گزارش شد (006/0=p). همچنین فعال شدن زودهنگام عضلات پهن خارجی زنان، نسبت به مردان در هنگام حرکت فرود تک پا مشاهده شد (001/0=p). نتایج مطالعه حاضر نشان داد، فعالیت فیدفورواردی بیشتر عضلات چهارسر زنان، تاخیر در شروع فعالیت عضلات نیم وتری و فعال شدن زودهنگام عضلات پهن خارجی در زنان نسبت به مردان، در تکلیف فرود تک پا، زنان را مستعد آسیب بیشتر رباط متقاطع قدامی می-داند. بنابراین، می توان بیان کرد که یکی از دلایل آسیب رباط متقاطع قدامی در زنان، وجود نقص هایی در سیستم کنترل نروماسکولار آن ها می باشد. درنتیجه، تقویت و بهبود سیستم عصبی عضلانی عضلات همسترینگ، خصوصا در زنان به منظور پیشگیری از آسیب رباط متقاطع قدامی توصیه می گردد.
طراحی مدل همسویی راهبردی در فدراسیون های ورزشی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت ورزشی فروردین و اردیبهشت ۱۴۰۲ شماره ۷۷
323 - 347
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف طراحی مدل همسویی راهبردی در فدراسیون های ورزشی ایران، اجرا گردید. جامعه آماری بخش کیفی شامل اساتید برجسته حوزه ورزش با سابقه حضور در فدراسیون های ورزشی و همچنین برخی از مدیران فدراسیون های ورزشی منتخب و جامعه آماری در بخش کمی ﺷﺎﻣﻞ مدیران و کارکنان فدراسیون های ورزشی می باشد. نمونه آماری بخش کیفی 15 نفر (به صورت هدفمند) و در بخش کمی 176 نفر (به صورت تصادفی در دسترس) مشخص گردید. ابزار گردآوری اطلاعات در پژوهش حاضر مصاحبه نیمه ساختاریافته و پرسشنامه محقق ساخته بود. به منظور تجزیه وتحلیل داده های پژوهش حاضر از رویکرد تئوری زمینه ای در بخش کیفی و از روش معادلات ساختاری در بخش کمی با استفاده از نرم افزار SmartPLS استفاده گردید. در بخش کیفی پژوهش 9 مقوله و 43 کد مفهومی استخراج شد و در دل ابعاد ۶ گانه مدل پارادایمی جای گرفتند. در بخش کمی نیز مشخص گردید که هر 6 مؤلفه ی اصلی پژوهش از برازش مناسبی برخوردار است، بنابراین مدل پژوهش از برازش کافی برخوردار می باشد. همچنین روابط موجود در مدل پژوهش تأیید شدند (مقدار تی بیشتر از 96/1). به دلیل اینکه همسویی راهبردی در فدراسیون ها ورزشی اثرات مثبت فراوانی در تمامی زاویه ها برای توسعه ورزش کشور دارد، توصیه می شود که تدابیر لازم با توجه به مدل ارائه شده برای افزایش همسویی راهبردی در فدراسیون های ورزشی اتخاذ گردد.
تاثیر هشت هفته برنامه آماده سازی فوتبال و مصرف مکمل بتاولگاریس بر محتوای پروتئین های OPA1 و MFN1 بازیکنان فوتبال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف : از آنجا که خستگی جسمی ناشی از انجام فعالیت ورزشی طاقت فرسا، بر ساختار و عملکرد سیستم ایمنی تاثیر منفی می گذارد؛ اتخاذ تدابیر تغذیه ای برای تعویق خستگی و ممانعت از افت عملکرد سیستم ایمنی، پیشنهاد می شود. به همین منظور در این پژوهش؛ اثر هشت هفته برنامه آماده سازی فوتبال و مصرف مکمل بتاولگاریس بر محتوای پروتئین های OPA1 و MFN1 سلول های ایمنی تک هسته ای محیطی خون بازیکنان فوتبال مرد جوان، مورد مطالعه قرار گرفت. روش تحقیق : تعداد 30 بازیکن فوتبال مرد با میانگین سن 72/1±1/20 سال که در دو سال قبل از مطالعه به طور منظم در تمرینات و مسابقات شهرستان شیراز شرکت داشتند، به دو گروه تمرینی همراه با مصرف مکمل بتاولگاریس (15 نفر) و گروه تمرینی همراه با مصرف دارونما (15 نفر) تقسیم شدند و یک برنامه تمرین آماده سازی فوتبال هشت هفته با تکرار سه جلسه در هفته شامل: تمرینات تناوبی، مقاومتی، سرعتی، پلایومتریک و بازی در گروه های کوچک را اجرا کردند. قبل از هر جلسه تمرین، ۵۰ گرم مکمل بتا ولگاریس حاوی ۱۳/۶ میلی مول نیترات حل شده در نیم لیتر آب، به هر بازیکن داده شد. قبل و بعد از مداخله، محتوای پروتئین های OPA1 و MFN1 سلول های ایمنی تک هسته ای با روش الایزا اندازه گیری شد. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری های تکراری در سطح معنی داری کمتر از 0/05 مورد بررسی قرار گرفتند. یافته ها : مقادیر پروتئین MFN1 در گروه تمرین- مکمل (0/001= p) و تمرین - دارونما (0/009=p) افزایش معنی داری داشت. مقادیر پروتئین OPA1 تنها در گروه تمرین - مکمل افزایش معنی دار داشت (0/001=p)، اما در گروه تمرین - دارونما معنی دار نبود (0/72=p). نتیجه گیری : به نظر می رسد تمرینات فوتبال و مصرف مکمل بتاولگاریس، هر کدام با مکانیزمی جداگانه، با افزایش محتوای پروتئین های OPA1 و MFN1 بتوانند از ایجاد اختلال در فرآیند بایوژنز میتوکندریایی جلوگیری کنند.
مقایسه تأثیر تمرین های استقامتی و مقاومتی بر بیان ژن های وابسته به پیری در بافت احشایی موش های صحرایی چاق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم زیستی ورزشی سال ۱۵ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۵۸)
51 - 60
حوزه های تخصصی:
زمینه: تنظیم مثبت نشانگرهای مرتبط با پیری در بافت چربی، اختلال در بافت چربی را به همراه دارد. به نظر می رسد فعالیت ورزشی، در بیان ژن های مرتبط با پیری اثرگذار است. هدف: هدف از پژوهش حاضر مقایسه تأثیر تمرین استقامتی و مقاومتی بر بیان ژن های مرتبط با پیری در بافت چربی احشایی موش های صحرایی چاق می باشد. روش پژوهش: در این پژوهش تجربی، 24 سر رت نر چاق، به سه گروه تمرین استقامتی، تمرین مقاومتی و کنترل تقسیم شدند. گروه های تمرینی به مدت هشت هفته و پنج روز در هفته به فعالیت پرداختند. تمرین گروه استقامتی، شامل دویدن بر تردمیل به صورت مداوم و تمرین گروه مقاومتی شامل، بالا رفتن از نردبان مقاومتی بود. در همین زمان، گروه کنترل هیچگونه تمرینی نداشت. میزان بیان ژن های P53 ، P16وIL-6 در بافت احشایی موش های صحرایی چاق اندازه گیری شد و داده های به دست آمده با استفاده از آزمون آماری آنالیز واریانس یک طرفه و آزمون تعقیبی توکی در سطح معنی داری ۰۵/۰ ارزیابی شدند. یافته ها: یافته های پژوهش حاضر نشان داد، مقادیر بیان ژن های P53 ، P16وIL-6 ، در گروه های تمرین استقامتی (001/0= p،006/0=p، 001/0=p) و تمرین مقاومتی (001/0= p،038/0=p، 001/0=p) نسبت به گروه کنترل کاهش معنی داری داشت. همچنین تفاوت معنی داری در میزان بیان ژن ها، بین گروه های تمرینی مشاهده نشد (439/0= p، 584/0= p،300/0=p). نتیجه گیری: با توجه به نتایج حاصل از مطالعه حاضر به نظر می رسد، تمرین استقامتی و مقاومتی در کاهش بیان ژن های مرتبط با پیری نقش دارند؛ که این اثرگذاری در تمرینات استقامتی و مقاومتی تفاوتی نداشت.
تدوین مدل ارتباطی سرمایه اجتماعی و رضایت شغلی اعضای هیات علمی دانشکده های تربیت بدنی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت ورزشی فروردین و اردیبهشت ۱۴۰۲ شماره ۷۷
17 - 36
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر تدوین مدل ارتباطی سرمایه اجتماعی و رضایت شغلی اعضای هیات علمی دانشکده های تربیت بدنی ایران بود. جامعه آماری پژوهش همه اعضای هیات علمی دانشکده های تربیت بدنی دانشگاه های دولتی و آزاد کشور بود (520=N) که بر مبنای جدول مورگان 220 نفر به طور تصادفی – طبقه ای برای نمونه تحقیق انتخاب شدند. برای دستیابی به اهداف تحقیق از پرسشنامه رضایت شغلی هرزبرگ و پرسشنامه محقق ساخته سرمایه اجتماعی استفاده شد. برای تحلیل داده ها از روش های آماری توصیفی و استنباطی ازجمله کلموگروف- اسمیرنوف، t- استودنت تک گروهی، تحلیل مسیر و برای تعیین روابط علی بین متغیرها از روش مدل معادلات ساختاری با استفاده از دو نرم افزار AMOS و SPSS استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد سرمایه اجتماعی با ضریب مسیر 71/0 بر رضایت شغلی اثر می گذارد. در ارتباط بین سرمایه اجتماعی و رضایت شغلی اعضای هیات علمی دانشکده های تربیت بدنی، زیرمولفه های انسجام و همبستگی با بار عاملی 85/0، رضایت از امنیت شغلی با بارعاملی 82/0، اعتماد با بارعاملی 78/0، تعاون و همکاری با بار عاملی 77/0، همدلی، درک و احترام متقابل و رضایت از شرایط فیزیکی کار هر کدام با بارعاملی 73/0، رضایت از فرصت های ارتقاء با بارعاملی 72/0، رضایت از حقوق و مزایا با بارعاملی 71/0، رضایت از نحوه سرپرستی و ارتباطات با بارعاملی 65/0، شبکه های اجتماعی با بارعاملی 48/0 و رضایت از ماهیت کار با بارعاملی 36/0 بیشترین نقش را دارند (05/0p<). همچنین مدل ارتباطی بین آنها از برازش مطلوب برخوردار است.
اثر تغییر الگوی فعالیت عضلات در اکستنشن ران در حالت درازکشیده به شکم بر فاکتورهای کینماتیکی موثر بر آسیب همسترینگ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آزمون باز کردن ران به صورت دمر جهت ارزیابی کیفیت کنترل حرکتی در ناحیه لومبوپلویک استفاده می شود. به نظر می رسد تعامل عضلات در این آزمون با توجه به اینکه شباهت بسیار زیادی به الگوی راه رفتن و دویدن دارد، در آسیب همسترینگ مهم باشد. لذا هدف از مطالعه حاضر، بررسی اثر تغییر الگوی فعالیت عضلات در اکستنشن ران به صورت دمر بر فاکتورهای کینماتیکی موثر بر آسیب همسترینگ است. تعداد 28 نفر فوتبالیست مرد در تحقیق حاضر شرکت کردند. جهت ارزیابی و تقسیم بندی آزمودنی ها از آزمون باز کردن ران به صورت دمر استفاده شد و بر اساس الگوی فعالیت به دو گروه الگوی نرمال (14 نفر) و الگوی تغییریافته (14 نفر) تقسیم بندی شدند. برای ارزیابی آزمون باز کردن ران به صورت دمر، از دستگاه الکترومایوگرافی وایرلس برند مایون مورد استفاده شد. همچنین ارزیابی کینماتیکی دویدن، بر روی تردمیل و با سرعت 20 کیلومتر بر ساعت انجام گرفت. از آنالیز دو بعدی و سه بعدی برای استخراج داده های کینماتیکی (تیلت لگن، فلکشن جانبی تنه و فلکشن تنه) استفاده شد. دامنه حرکتی در یک سیکل دویدن و میزان هر یک از متغیرها در لحظه برخورد پا با زمین مورد استفاده قرار گرفت. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تی مستقل استفاده شد. نتایج این تحقیق نشان داد که میزان فلکشن جانبی تنه (002/0 p=) و فلکشن تنه (024/0 p=) در لحظه برخورد پا با زمین و دامنه حرکتی فلکشن جانبی تنه (019/0 p=)، فلکشن تنه (035/0 p=) و دامنه تیلت لگن در یک سیکل دویدن (008/0 p=)، در یک سیکل دویدن در بین گروه الگوی تغییریافته و گروه نرمال تفاوت معنی داری وجود دارد. نتایج تحقیق حاضر نشان که تغییر در الگوی فعالیت عضلات در آزمون اکستنشن ران به حالت دمر می تواند ریسک آسیب همسترینگ را افزایش دهد.
تدوین مدل گذار ورزشکاران المپیکی ایران از حرفه ورزش به زندگی اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت ورزشی خرداد و تیر ۱۴۰۲ شماره ۷۸
143 - 176
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش تدوین مدل گذار ورزشکاران المپیکی ایران از حرفه ورزش به زندگی اجتماعی بود. روش پژوهش از نوع مطالعات کیفی با رویکرد نظریه داده بنیاد بود. گردآوری داده ها با استفاده از مصاحبه و بررسی اسناد صورت گرفت. پس از انجام 19 مصاحبه عمیق و نیمه ساختاریافته با افراد با سابقه و دارای تجربه غنی در حیطه ورزش های المپیکی ایران شامل مدیران، مربیان، ورزشکاران مطرح و متخصصین علوم ورزشی، مقوله های اصلی پس از تکمیل فرایند کدگذاری استخراج گردید. نمونه گیری به صورت هدفمند و گلوله برفی تا حد اشباع نظری ادامه یافت. پس از تکمیل یافته ها مدل زمینه ای بر اساس مدل سیستماتیک استراس و کوربین (1994) طراحی گردید. نتایج تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار تحلیل کیفی مکس کیودا، طی سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی به دست آمد. به طوری که طی فرآیند کدگذاری باز مقوله هایی شامل عوامل علّی، عوامل زمینه ای، عوامل مداخله گر، اقدامات و راهبردها و پیامدهای ناشی از مقوله اصلی تحقیق استخراج گردید؛ سپس در مرحله کدگذاری محوری، پیوند میان این مقوله ها ذیل عناوین شرایط علّی (قابلیت های سازمانی ورزش کشور، خود ورزشکار، سیستم اطلاع رسانی، میزان حمایت از ورزشکار، محیط)، عوامل زمینه ای (ماهیت ورزش قهرمانی، ساختار ورزش کشور، محیط فعالیت و رشد ورزشکار)، عوامل مداخله گر (توانمندی های ورزشکار و چالش های ورزش قهرمانی)، راهبردهای موثر (در دو سطح سازمانی و ملی) و پیامدهای حاصل از به کارگیری راهبردها (مثبت و منفی) در قالب پارادایم کدگذاری تعیین شد؛ در ادامه و در مرحله کدگذاری انتخابی، یکایک اجزای پارادایم کدگذاری تشریح، سیر داستان ترسیم و نظریه خلق شده؛ درنهایت، گزاره های حکمی و فرضیه های راهبردی پژوهش تدوین گردید.
بررسی تأثیر استفاده از کمربند پاورلیفتینگ در تغییر پذیری هماهنگی ستون فقرات و لگن در حین ددلیفت
حوزه های تخصصی:
هدف از مطالعه حاضر بررسی تأثیر استفاده از کمربند پاورلیفتینگ بر تغییرپذیری هماهنگی ستون فقرات و لگن در حین ددلیفت می باشد. جامعه آماری پژوهش، 15 ورزشکار پرورش اندام در شهر مرند، انتخاب شدند. 48 ساعت قبل از تست 1 تکرار بیشینه حرکت ددلیفت از آزمودنی ها اخذ شد و 10 تکرار بیشینه حرکت ددلیفت برای هر آزمودنی محاسبه شد. سپس مدل مارکرگذاری سه بخشی ستون فقرات روی بدن آزمودنی ها نصب شدند. در ابتدا یک تست استاتیک به صورت ایستاده در حالت آناتومیک گرفته شد و در ادامه هر آزمودنی حرکت ددلیفت را با 50%؛ 70% و 90% درصد تکرار بیشینه با کمربند و 48 ساعت بعد، همینن مقدار باردهی در حرکت ددلیفت را بدون کمربنند انجام دادند. پس از پردازش دیتا، هماهنگی و تغییرپذیری کینماتیکی سه سگمنت ستون فقرات و لگن با استفاده از روش وکتور کدینگ اصلاح شده در نرمافزار MATLAB محاسبه شد. برای بررسی معنیداری در داده های هماهنگی از آزمون t همبسته در نرمافزار SPSS استفاده شد و داده های تغییرپذیری از روش SPM در نرمافزار MATLAB استفاده شد. سطح معناداری در تمام آزمون ها 05/0 = α در نظر گرفته شد. نتایج نشان داد در اجرای حرکت ددلیفت با استفاده از کمربند پاورلیفتینگ، هماهنگی in-phase در هر دو فاز یک الگوی غالب در حین اجرای حرکات ددلیفت بهخصوص برای کوپل PL/LB است؛ و مشاهده شد که هماهنگی از نوع in-phaseh در هر دو فاز بیشتر در ابتدای حرکت و در شدتهای بالا (90 درصد) اتفاق میفتد.
اثر مشارکت خستگی عضلانی مرکزی و محیطی ناشی از انقباضات زیربیشینه مچ پا بر همکوشی های عضلانی و کنترل قامت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رفتار حرکتی بهار ۱۴۰۲ شماره ۵۱
67 - 90
حوزه های تخصصی:
اگر چه اثر خستگی عضلانی مچ پا بر تغییرات کنترل قامت و همکوشی های عضلانی بررسی شده است، اما نیاز به بررسی بیشتر مشارکت ابعاد خستگی عضلانی (محیطی و مرکزی) بر تغییرات کنترل قامت و همکوشی عضلات می باشد. بنابراین هدف این پژوهش تعیین اثر انقباضات عضلانی زیربیشینه بر تغییرات کنترل قامت و همکوشی های عضلانی بود. دوازده شرکت کننده ۳۳-۲۵ سال) به صورت داوطلبانه در این مطالعه شرکت کردند. ابتدا تحریک های الکتریکی بر عصب درشت نئی اعمال شد تا موج M، خستگی مرکزی و خستگی محیطی شرکت کننده ها طی انقباضات ارادی بیشینه اندازه گیری شوند. سپس شرکت کنندگان نوسان جلو-عقب بر روی صفحه نیرو انجام دادند تا میزان همکوشی های عضلانی ده عضله و مرکز فشار آنها ثبت شوند. شرکت کننده ها پروتکل خستگی عضلانی حاصل از انقباضات زیربیشینه را بر روی دینامومتر انجام دادند و پس از آن متغیرهای مربوط به قبل از خستگی مجددا اندازه گیری شدند. اثر خستگی عضلانی با آزمون آماری تی وابسته و تعداد هم انقباضی ها با آزمون زد فیشر آزمون شد. خستگی حاصل از انقباضات زیربیشینه موجب افزایش معنادار ناحیه نوسان مرکز فشار شد. واریانس فعالیت عضلات، همکوشی های عضلانی بعد از خستگی عضلانی کاهش و تعداد هم انقباضی های عضلانی نیز به طور معناداری افزایش یافتند. همچنین خستگی مرکزی (۶۴/۱۶ درصد) به طور معناداری مشارکت بیشتری نسبت به خستگی محیطی (۳۲/۲ درصد) بعد از انقباضات زیربیشینه داشت. بنابراین با توجه به نتایج این مطالعه د بررسی مکانیسم های محیطی و مرکزی حاصل از خستگی عضلات مچ پا می تواند برای برنامه ریزی تمرینات توانبخشی و تعادلی مفید باشد.
تأثیر دوازده هفته تمرینات ترکیبی بر تنظیم نشانگرهای التهابی زنان یائسه مستعد سرطان سینه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم زیستی ورزشی سال ۱۵ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۵۶)
37 - 54
حوزه های تخصصی:
مقدمه: هدف از پژوهش حاضر تعیین اثر تمرین ترکیبی بر بیان ژن برخی از سایتوکاین های پیش التهابی و ارزیابی سطوح هورمونی در زنان یائسه چاق است.
روش پژوهش: در این تحقیق نیمه تجربی 30 زن یائسه کم تحرک و چاق انتخاب شده و به طور تصادفی به دو گروه تجربی (15 نفر) و گروه کنترل (15 نفر) تقسیم شدند. گروه تجربی به مدت 12 هفته، پنج روز در هفته، شامل دو جلسه تمرین مقاومتی به مدت 60 دقیقه و 3 جلسه تمرین هوازی به مدت 30 دقیقه، شرکت کردند. پیش و پس از مداخله، نمونه خون برای ارزیابی استرادیول، استرادیول آزاد و میزان بیان mRNA ژن های اینترلوکین-6 (IL-6) و تومور نکروزدهنده آلفا (TNF-α) از داوطلبان اخذ شد. بیان کمی ژن با استفاده از روش 2 -∆∆ct و از طریق نرم افزار REST ارزیابی شد. از آزمون شاپیروویلک برای بررسی توزیع طبیعی داده ها و از تحلیل واریانس در اندازه گیری های مکرر برای مقایسه گروه ها در سطح معناداری α<0.05 استفاده شد.
یافته ها: در پاسخ به پروتکل تمرینی، کاهش در توده چربی (6/9- درصد) و افزایش توده بدون چربی (2/4+ درصد) در گروه تجربی مشاهده شد. سطوح استرادیول آزاد (10/70- درصد ) و میزان بیان ژن IL-6 ( P=0.003) و TNF-α (P=0.000) کاهش معناداری در گروه تجربی نسبت به گروه کنترل داشت. اما تفاوت معناداری در استرادیول برای گروه تجربی وجود نداشت (P<0.05).
نتیجه گیری: به نظر می رسد تمرین ترکیبی و کاهش توده چربی ناشی از فعالیت، پروفایل هورمون های جنسی و میزان بیان ژن IL-6 و TNF-α را در زنان یائسه مستعد BC تغییر می دهد. بنابراین این تحقیق شواهد بیشتری از تعامل پیچیده بین نشانگرهای التهابی، بافت چربی و توده عضلانی را در این گروه از زنان ارائه می کند.
طراحی مدل تبلیغات از طریق رسانه های اجتماعی به منظور تاثیر بر تمایل مشتریان محصولات ورزشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
روش پژوهش حاضر، برمبنای هدف، راهبردی؛ بر مبنای راهبرد، ترکیبی و برمبنای مسیر اجرا، تئوری داده بنیاد بود. جامعه آماری در بخش کیفی متخصصان مدیریت رسانه های ورزشی، تبلیغات و بازاریابان ورزشی بودندکه به روش نموه گیری هدفمند انتخاب شدند و در بخش کمی ورزشکاران شش رشته ورزشی فوتبال، فوتسال، دوچرخه سواری، ورزش های رزمی، شنا، بدن سازی و پرورش اندام (1600= N) تشکیل دادند که بر اساس روش نمونه گیری غیر هدفمند و در دسترس تعداد 311 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها در بخش کیفی، مصاحبه نیمه ساختار یافته و در بخش کمی، پرسشنامه محقق ساخته بود. جهت تجزیه و تحلیل داده ها در بخش کیفی از کدگذاری باز، محوری و گزینشی و در بخش کمی از مدل معادله ساختاری به روش حداقل مربعات جزئی (PLS) استفاده شده است. 116 گزاره مفهومی اولیه با 15 مقوله و 70 مفهوم در قالب ابعاد 6 گانه مدل پارادایمی، شامل شرایط علی (پتانسیل رسانه های اجتماعی و مشتری مداری)، پدیده اصلی (تبلیغات از طریق رسانه های اجتماعی)، راهبرد (جذب و حفظ مشتری)، ویژگی های زمینه ای (بهبود عملکرد و توسعه اثربخشی تبلیغات)؛ شرایط مداخله گر (محدودیت های درونی و بیرونی) و پیامد ( توسعه و باورهای اقتصادی) بوده است. اهمیت توسعه تبلیغات از طریق رسانه های اجتماعی به عنوان مقوله محوری و همچنین قرار گرفتن مقوله بهبود عملکرد و اثربخشی تبلیغات و جذب و حفظ مشتری به عنوان عاملی مهم و کاربردی از دیگر ویژگی های مهم این مدل بود.
اثر تمرین مقاومتی – هوازی بر بیان ژن های FNDC5، میوستاتین و هایپرتروفی یا هایپرپلازی در عضله دوقلو موش های نابالغ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف : رشد عضلانی، تحت تاثیر عوامل مختلف از جمله مایوکاین ها و میوستاتین قرار می گیرد. هدف از پژوهش حاضر بررسی اثر تمرین مقاومتی – هوازی بر بیان ژن های فیبرونکتین نوع سه حاوی پروتئین 5 (FNDC5)، میوستاتین و هایپرتروفی یا هایپرپلازی در عضله دوقلو موش های نابالغ بود. روش تحقیق : تعداد 10 سر موش صحرایی نر ویستار با سن دو هفته ای به طور تصادفی در دو گروه کنترل (پنج سر) و تمرین (پنج سر) قرار گرفتند. برنامه تمرین مقاومتی شش هفته با سه نوبت و هر نوبت چهار بار بالا رفتن از نردبان یک متری (با 26 پله) با حمل وزنه بود. برنامه تمرین هوازی شش هفته در روزهای متناوب شامل دویدن روی نوارگردان با شدت 25 تا 50 درصد حداکثر سرعت موش به اجرا درآمد. مدت 48 ساعت بعد از آخرین جلسه تمرینی و پس از هشت ساعت ناشتایی، موش ها تشریح شدند و عضله دوقلو جدا گردید. بیان ژن FNDC5 و میوستاتین با استفاده از روش Real time PCR، و هایپرتروفی و هایپرپلازی توسط میکروسکوپ نوری سنجش شدند. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون t مستقل در سطح معنی داری 0/05≥ pبا استفاده از نرم افزارPRISM انجام پذیرفت. یافته ها : پس از شش هفته تمرین مقاومتی - هوازی، بیان ژن FNDC5 (0/04=p) و هایپرتروفی (0/004=p) در عضله دوقلوی گروه تمرین بالاتر؛ اما بیان ژن میوستاتین (0/01=p) در این گروه کمتر بود. با این حال، تفاوت معنی داری بین هایپرپلازی تارهای عضله دوقلوی موش های نابالغ دو گروه مشاهده نشد (0/22=p). نتیجه گیری : به نظر می رسد اجرای تمرینات مقاومتی - هوازی با بیان بیشتر ژن های FNDC5 و بیان کمتر ژن های میوستاتین، به هایپرتروفی بیشتر تارهای تند انقباض منجر می شود. این فرآیند فارغ از رشد طبیعی، به تمرین پذیری بافت عضلانی در نمونه های حیوانی قبل از سن بلوغ دلالت دارد.
طراحی مدل مدیریت ایمنی در رویدادهای ورزش دانش آموزی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در ورزش تربیتی (دانشگاهی) بهار ۱۴۰۲ شماره ۳۰
81 - 106
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر طراحی الگوی مدیریت ایمنی در رویدادهای ورزش دانش آموزی ایران بود. روش این تحقیق به صورت کیفی و براساس رویکرد داده بنیاد به شیوه رهیافت گلیزری انجام شد. مشارکت کنندگان در پژوهش شامل 17 نفر از خبرگان آشنا با حوزه ایمنی رویدادهای ورزشی، ورزش مدارس و متخصصان مدیریت ورزشی بودند که برای مصاحبه های بدون ساختار تا رسیدن به اشباع نظری به شیوه هدفمند انتخاب شدند و داده ها به صورت همزمان با استفاده از مجموعه ای از کدگذاری های باز، محوری و انتخابی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. جهت اعتبار و روایی از مقبولیت، انتقال پذیری و تأییدپذیری استفاده گردید. همچنین برای سنجش پایایی از روش پایایی بازآزمون مصاحبه ها که برابر 0/85 بدست آمد. نتایج نشان داد که مدیریت تخصصی فرآیند ایمنی به عنوان مقوله محوری و شایستگی و تخصص فرهنگ ایمنی، تعهدات حرفه ای و مسئولیت ها، بخشنامه ها و دستور العمل ها، مدیریت و برنامه ریزی، مدیریت صحیح بکارگیری منابع انسانی، نگرش توسعه ورزش دانش آموزی، خدمات پزشکی و اورژانسی، وضعیت آمادگی جسمانی و روانی، تجهیزات ورزشی، مدیریت بهداشت و نظافت، استاندارد بودن فضاها و امکانات ورزشی به عنوان مقولات تاثیرگذار در الگوی مدیریت ایمنی رویدادهای ورزش دانش آموزی تعیین شدند. بر اساس این مدل پیشنهاد می شود که مقوله های مختلف مستخرج از این پژوهش با تاکید بر پیشگیری از بروز حوادث، ترویج فرهنگ ایمنی، برنامه ریزی و مدیریت ایمنی در رویدادهای ورزشی دانش آموزی مدنظر قرار گیرد.
طراحی الگوی توسعه آموزش کیفی مربیان ورزش با ارائه راهکارهای اجرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در ورزش تربیتی (دانشگاهی) تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳۱
301 - 330
حوزه های تخصصی:
هدف تحقیق حاضر؛ طراحی الگوی توسعه کیفی آموزش مربیان استان آذربایجان غربی براساس گراند تئوری با ماهیت اکتشافی- بنیادی بود. روش پژوهش کیفی بوده که براساس نظریه داده بنیاد با رویکرد استراوس و کوربین است. جامعه آماری تحقیق: کلیه مدیران، معاونین و کارشناسان مجرب و صاحب نظر در حوزه تحقیق در اداره کل و ادارات ورزش و جوانان شهرستان های استان آذربایجان غربی، مربیان ورزشی نخبه و فعال شاغل زیر نظر باشگاهها و هیئت های ورزشی استان و همچنین اساتید مجرب و صاحب نظر دانشگاهی می باشند. نمونه آماری نیز به شیوه اشباع نظری و رعایت حد اشباع از نظرهای 27 نفر از افراد نخبه و متخصص نمونه تحقیق استفاده شد. ابزار مورد استفاده تحقیق مصاحبه نیمه ساختاریافته بود. خروجی پژوهش مدل پارادایمی بررسی عوامل توسعه کیفی آموزش مربیان بود که از شرایط علی، مقوله محوری، شرایط مداخله گر، شرایط زمینه ای، راهبردها و پیامدها تشکیل شده است. موارد ذکرشده از کدهایی در مرحله اول کدگذاری؛ یعنی کدگذاری باز در چند مفهوم نظیر کاریزما و ویژگی های شخصیتی، اخلاق حرفه ای، سواد شناختی، شایستگی مهارتی ورزشی و نهایتاً عوامل مدیریتی بدست آمده اند. همچنین در مرحله دوم کدگذاری نیز، کدگذاری محوری توسعه کیفی آموزش مربیان و سطوح فرعی نظیر مهارت های عملکردی-رفتاری فردی، تخصصی-شغلی و عمومی-سازمانی شناسایی شد. نتیجه اجرای راهبردهای تحقیق حاضر در سه سطح تخصصی، فردی و عمومی، باعث توسعه کیفی آموزش مربیان و مشخصاً استقرار نظام توانمند سازمان دانش بنیان مربیان و هویت و شخصیت بخشی به حرفه مربیگری و افزایش مربیان نخبه در سطح و کلاس جهانی می شود.
Comparison of performance indicators between different football positions using the global positioning system (GPS)
حوزه های تخصصی:
The purpose of this study is to compare the performance indicators between different football positions using the Global Positioning System (GPS) in Iranian Premier League football players. This is quasi-experimental study. To conduct this research, 18 football players who are members of a club in the Iranian Premier League were selected as the available sample, and the players were divided into 6 groups based on the game post. Then the data related to the players' performance (total distance, distance traveled with maximum speed, duration of maximum speed, maximum speed, sprints, number of accelerations, and number of decelerations) in 6 consecutive matches Collected using Global Positioning System (GPS). Also, one-way ANOVA analysis and SPSS software were used for data analysis at a significant level (α = 0.05). Based on the findings of the present study, between different football positions for the variables of total distance (P≤0.00), distance traveled at maximum speed (P≤0.00), duration of maximum speed (P≤0.00), maximum speed (P≤0.00), sprints (P≤0.00), number of accelerations (P≤0.00) and number of decelerations (P≤0.00) there are significant differences. There are many fundamental differences between the performance indicators of different football positions with each other it is necessary to recognize these differences and it is necessary to consider special exercises according to the physiological needs of each post.