فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۲۱ تا ۳۴۰ مورد از کل ۶۷۳ مورد.
کشاورزی در ولایت نیشابور از برآمدن طاهریان تا یورش مغولان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ولایت نیشابور از دیرباز یکی از مناطق خوش آب وهوا و سرسبز شرق ایران بوده و منابع چشمگیر آب آن و خاک مستعدش برای کشت و برز، این ناحیه را به یکی از نواحی مهم کشاورزی در خراسان بدل ساخته بود. کشاورزی در ولایت نیشابور در سده های 3 6ق یکی از پررونق ترین ادوار خویش را تجربه کرد؛ اگرچه در این مدت در اثر عوامل مختلف گاه با فراز و فرود روبه رو بوده است.مقاله حاضر با توصیف کشتورزی در ولایت نیشابور و موضوعات مختلف پیرامون آن در این دوره و با استفاده از روش توصیفی تحلیلی میکوشد از تطور کشاورزی در این ولایت و عوامل موثر بر آن سخن گوید. نتیجه این بررسی نشان میدهد کشاورزی در این ولایت در سده 3ق دوران اوج خود را طی میکرد و با زوال تدریجی آن در سده های بعد در اثر عوامل گوناگون به نازل ترین سطح خود در سدهخ 6 ق رسید.
تکوین راه های ارتباطی کردستان (اردلان) از دوره سلجوقی تا پهلوی، با تکیه بر قدرت گیری خاندان اردلان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پدیده راه ها یکی از ملزومات حیات بشری بوده و هست. اجتماعات بشری هر جا که بوده اند طبیعتاً راه هایی را نیز، برای برقراری ارتباط با یکدیگر پدید آورده اند. مسئله راه یکی از محورهای مطالعاتی مشترک میان تاریخ و جغرافیا و به بیانی دیگر، جغرافیای تاریخی است. در تحقیق حاضر، سعی شده است با بررسی منطقه جغرافیایی استان کردستان امروزی که در گذشته، به کردستان اردلان مشهور بوده است و قابلیت های ارتباطی آن، در داخل خود کردستان و نیز در ارتباط با دنیای پیرامون، نگاهی اجمالی به وضعیت راه ها و ارتباطات در این منطقه بیاندازیم. سپس به این سوال پاسخ دهیم که سیر تکوین راه های ارتباطی این منطقه، از دوره سلجوقی به بعد، چگونه بوده و عوامل مؤثر بر آن کدام بوده است. به علاوه، تکوین راه ها چه اثری بر پیدایی قصبات در این مناطق گذاشته است. در این راستا، ابتدا درخصوص مبادلات برون منطقه ای به شاهراه بزرگ خراسان و اهمیت ارتباطی آن، برای کردستان می پردازیم و در راستای تبیین اهمیت این نزدیکی تلاش می کنیم. سپس، با عطف توجه به خود منطقه کردستان (اردلان) و با توجه به قابلیت های تاریخی و جغرافیایی و طبیعی درونی این منطقه، خطوط مواصلاتی آن را بررسی می کنیم. درکل، با نگاهی به موقعیت جغرافیایی و مکانی قصبات و بلوکات این منطقه، می توان گفت که راه های مواصلاتی امروزی کردستان در بسیاری مواقع همان خطوط مواصلاتی بلوکات گذشته بوده که تابع قابلیت های ارتباطی منطقه در گذشته هستند.
بررسی عوامل تاریخی بنیاد شهرها با رویکرد به شهرهای ایران و میانرودان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در بررسی این نکته که جوامع چه زمانی به شهرنشینی و مدنیت متمایل شدند و چه عواملی باعث این رخداد شد، مکاتب مختلف تاریخی و جغرافیایی هرکدام به یکی از عوامل مهم در پیدایش و ساختار شهرهای باستانی ﺗﺄکید کرده اند. دراین بین، رایج ترین نظریه ها چنین عنوان کرده اند که پیامدهای ناشی از «انقلاب کشاورزی» و «دین گرایی» و اشتراک های دینیِ جمعیت های کهن، از اسباب اصلی بنیاد شهرها بوده است. ازاین رو، در پی محک صحت و سقم این نظریه ها، با مطالعة اسناد تاریخی و یافته های باستان شناسی با روش کتابخانه ای و با رویکرد توصیفی تحلیلی متوجه می شویم که دست کم در فلات ایران و میانرودان، انسان در طی یک جانشینی در موقعیت مطلوب جغرافیایی، انقلاب کشاورزی را به وجود آورد؛ سپس در پی این انقلاب، به تدریج تقسیم کار رخ داد و در اثر نوآوری ها، قدرت بیشتر و روابط تجاری و انباشت سرمایه پدید آمد و دیگر عوامل موجود همچون دین، جمعیت و عوامل سیاسی نظامی در فرهنگ بشری شکل گرفت و موجب ایجاد شهرها شد. درواقع در پیدایش و بنیاد شهرهای باستانی، همة عوامل مذکور سهیم نبودند؛ اما در منطقة جغرافیاییِ موضوع مطالعه در این پژوهش، باید عوامل جغرافیایی، اقتصادی، دینی و سیاسی نظامی را به ترتیب در پیدایش یا تکامل ساختار شهرها تاحدود چشمگیری مؤثر و مهم تلقی کرد و شهرهای باستانی ایران و میانرودان را دارندة این خصوصیات برشمرد؛ البته، منطبق با نظریه های مذکور و با ﺗﺄکید بر دو عامل اقتصادی و دینی.
تأثیرات تنش میان صفویه و عثمانی بر جایگاه امیرنشین اردلان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تا پیش از تشکیل دولت مدرن و پیدایش حکومت متمرکز در ایران، میزان قدرت و ضعف حکام محلی و رابطه ی آنان با حاکمیت مرکزی همواره تابعی معکوس از افزایش یا کاهش قدرت حکومت مرکزی به شمار می آمد. با تأسیس دولت مقتدر صفوی و تسلط آنان بر نقاط مختلف ایران، به تدریج بسیاری از خاندان های حاکم محلی از اریکه ی قدرت به زیر کشیده شدند؛ اما برخلاف قاعده ی معمول، خاندان محلی اردلان نه تنها از صحنه ی قدرت خارج نشدند، بلکه قدرتشان در نیمه ی نخست دوره ی صفوی، سیر صعودی یافت. این تحقیق به روش توصیفی و تحلیلی انجام شده است. یافته های پژوهش نشان می دهند که امیرنشین اردلان با توجه به قرارگرفتن در موقعیت مرزی بین ایران و عثمانی، با بهره گیری از تنش ها و درگیری های بین دوطرف در مواقع تهدید و احساس خطر، با گرایش به طرف مقابل و اتحاد موقت با آن، خود را درمقابل آنان حفظ می کرد و موقعیت خویش را تداوم می بخشید.
نوسازی شهری در مازندران در عصر پهلوی اول
حوزه های تخصصی:
از مهم ترین اقداماتی که در راستای سیاست های مدرنیزاسیون از سوی دولت پهلوی اول در ایران صورت گرفت، ساماندهی و تاسیس بلدیه و سپس نوسازی در وضعیت شهرها و بهبود وضعیت بهداشتی بود. مازندران، به علت همجواری با دریا و شرایط خاص اقلیمی، همواره در معرض مخاطرات ناشی از این وضعیت بود و طغیان آب، بیماری های مختلف، و گل و لای معابر و عدم نظافت آنها، موجب بروز مشکلاتی برای مردم این منطقه -می گردید. با مطالعه گذشته می توان گفت، اقدام تاثیرگذار مستمری برای رفع این معضلات در مازندران صورت نگرفت. در دوران جدید و به خصوص از عصر رضاشاه که داعیه نوسازی و تمرکزخواهی دولتی داشت، همزمان با ورود تکنولوژی و دانش غربی نیز، بهبود نسبی این مشکلات فراهم شد. مطابق اسناد و گزارش های برجای مانده، رعیت کهن جای خود را به مردمی سپرد که از دولت برای امور فوق الذکر درخواست یاری داشت و تا حدودی نیز در موارد گفته شده به ویژه در عرصه بهداشت و درمان با بهبود نسبی روبرو شد. باید گفت اختصاص قسمت قابل توجهی از بودجه کشور به امور نظامی و صنعتی در دوره رضاشاه، نوسازی -سایر نهادها و بخش های کشور، به ویژه قسمت سلامت را با بودجه کمی -روبرو کرد، که تکافوی تقاضا و رفع مشکلات موجود را در استان های مختلف از جمله مازندران را نمی داد.
شیشه سازی شام در سده های چهارم تا ششم هجری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در مورد قدمت صنعت شیشه سازی در شام اختلاف نظر وجود دارد. بعضی آن را مربوط به دوره پس از اسلام و با الهام از صنعتگران رومی که برای ساخت بناها در عصر اموی استخدام شده بودند، می دانند، اما گروهی دیگر معتقدند پیشینه این صنعت به قرن ها قبل از ورود اسلام به شام بر می گردد و در عصر اسلامی با حمایت خلفا و امیران این صنعت احیا شد وگسترش یافت و در بناهایی که در عصر اموی ودیگر دولت های اسلامی در شام ساخته شد مورد توجه قرار گرفت.
صنعت شیشه سازی در عصر فاطمیان و زنگیان به اوج خود رسید. به طوریکه شهرهای دمشق، حلب، صور و رقه به عنوان مراکز ساخت شیشه مطرح بودند. در این عصر مصنوعات شیشه ای از نظر تنوع تزیینات و میناکاری و نقاشی با طلا بر روی آن رشد بی نظیری کرد. از نظر تنوع محصولات نیز انواع ظروف، گلدان، مجسمه، ظروف ادویه وعطردان و حتی قطعات شطرنج را شامل می شد.
در عصر فاطمی شیشه هایی با کیفیت خوب، شفاف، سفید و بدون خط تولید می شد که مورد استقبال طبقه مرفّه و تجار قرار گرفت و به عنوان یکی از محصولات مهم شام به نقاط مختلف جهان از شرق اسلامی گرفته تا اروپای غربی صادر می شد.
تحلیل وضعیت تجارت و راه های تجاری کرمان در دوران حاکمیت سلجوقیان (۴۳۳ تا 583 ق)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در حدود سال 433ق و با ورود قاوردبن چغری بیگ به ایالت کرمان، مقدمات تأسیس دولتی جدید، با نام سلجوقیانِ کرمان که با نام قاوردیان نیز شهرت یافته است، فراهم شد. این حکومتِ تازه تأسیس، تا سال 583ق، یعنینزدیک به یک سده ونیم و به طور موروثی، در میان فرزندان و نوادگان مَلک قاورد ادامه یافت.بی شکیکی از اصلی ترین مسائل در کانون توجّه حکام سلجوقی کرمان،تلاش در راستای رونق وضع اقتصادی و بهبود معیشتِ مردمان این دیاربود. ازهمین رو، رسیدگی به امور تجاری ایالت مذکور، از زمان نخستین حکّام سلجوقی کرمان، با دقت و وسواس دنبال شده است. امری که بسته به اقتدارداشتن یا اقتدارنداشتن حکّام مزبور،رو به تعالی نهاده یا دچار ضعف و نقصان شده است.
در همین راستا،نوشتار حاضر با کاربرد روش توصیفی تحلیلی و با محوریت استفاده از منابع کتابخانه ای، برآن است تا ضمن بیان شمه ای در باب چگونگی شکل گیری دولت سلاجقه کرمان، وضعیت تجارت و راه ها و کالاهای تجاری این ایالترا هم زمان با حاکمیت آنان واکاوی کند؛ بنابراین، پرسش اصلی پژوهش حاضر عبارت است از اینکه تجارت کرمان، هم زمان با حاکمیت سلاطین سلجوقی بر این دیار،از چه وضعیتی برخوردار بوده و مهم ترین راه ها و کالاهای تجاری این ایالت کدام بوده است؟ نتایج تحقیق حاکی از آن است که حضور سلجوقیان در کرمان و اقدامات آنان در راستای بازسازی راه ها، بنادر، کاروانسراها و برقراری امنیت جاده های تجاری، موجبات رشد و رونق تجارت در این ایالت را فراهم کرد.
جایگاه مهاجرت ها در طلوع و افول دانشگاه جندی شاپور
حوزه های تخصصی:
سرزمین باستانی ایران همواره در طول تاریخ پذیرای اقوام و گروه های مختلف قومی بوده که بنا به دلایل سیاسی، اقتصادی، مذهبی و نیز موقعیت جغرافیایی ایران، به این سرزمین مهاجرت کرده اند. از جمله مهم ترین این مهاجرت ها، مهاجرت گسترده علما و دانشمندان بود، که در دوره ساسانیان منجر به تعالی علمی این سرزمین و شکل گیری مرکز علمی جندی شاپور گردید. این مهاجرت ها از یکسو ریشه در علل داخلی و مبدأ مهاجرین داشت، که آن به وضعیت سیاسی و تعطیلی برخی از مراکز علمی جهان باستان مربوط می شد، و از سوی دیگر به موقعیت جغرافیایی ایران و حمایت برخی از پادشاهان ساسانی از علما و دانشمندان مرتبط بود. لذا در پژوهش حاضر در تلاش هستیم تا در یک رویکرد توصیفی - تحلیلی و با تکیه بر منابع تاریخی به تأثیر مهاجرت ها در رشد و تعالی و در نهایت افول دانشگاه جندی شاپور بپردازیم. بررسی تاریخی دانشگاه جندی شاپور به روشنی گویای تأثیر مهاجرت دانشمندان در سه دوره مهم؛ شکل گیری، شکوفایی و افول این مرکز علمی جهان باستان است.
جستاری در نقد حضور اعقاب حضرت عباس(ع) در شبه قاره هند(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
نسب شناسی را می توان شاخه ای از مطالعات شمرد که از نظر تاریخی، اجتماعی و حتی فقهی، دارای اهمیت بسیار، به ویژه برای شیعیان است. منابع نسب شناسی، آگاهی های اندکی در باره اعقاب عباس بن علی(ع) در اختیار ما می نهد. بر اساس مندرجات کتاب زاد الأعوان (تألیف یافته در سال 1315ق.) که تنها سند مورد استفاده منابع بعدی است، علویان عباسی تبارِ اواخر قرن پنجم هجری به هند آمدند و طایفه اعوان هند هم که اکنون علوی خوانده می شوند، بدیشان منسوب اند.
این نوشتار، برای بررسی درستی این انتساب، منابع مورد استناد زاد الأعوان، یعنی سه کتاب: میزان هاشمی، میزان قطبی و خلاصة الأنساب را با مراجعه به منابع رجالی، انساب، تاریخ و حدیث، مورد واکاوی قرار داده است و به این نتیجه رسیده که دو کتاب نخست، وجود خارجی ندارد و کتاب سوم نیز به احتمال قوی همان خلاصة الأقوال مرحوم علامه حلی (م. 726ق.) است که مطالب آن برای اثبات این مدعا کافی نیست. همچنین، اثبات تاریخی شخصیتی به نام «عون قطب شاه» از نسل حضرت عباس(ع) و خلیفه عبدالقادر گیلانی، از مستندات ارائه شده برنمی آید.
سقوط زرنگ؛ ظهور شهر سیستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بسیاری از محققان، مورخّان، جغرافی دانان و سیستان شناسان، شهر زرنگ را با شهر سیستان یکی دانسته و معتقداند که این شهر از بدو تأسیس، در اواخر دوره ساسانی، تا 785 هجری - که با حمله امیر تیمور گورکانی تخریب و، سپس، در 811 هجری با حمله شاهرخ تیموری به کلی ویران شد- مرکزیت و کرسی سیستان را بر عهده داشته است. نگارنده معتقد است که شهر سیستان شهری کاملاً متفاوت، مستقل و مجزا از شهر زرنگ بوده است و از نیمه دوم قرن چهارم هجری قمری که شهر زرنگ اعتبار سیاسی و مرکزیت خود را از دست داد، جایگزین آن شده و تا نیمه اول قرن نهم ه جری نیز کرسی سیستان بوده است.
در این پژوهش که، براساس هدف، از نوع تحقیقات بنیادی و، براساس ماهیت و روش، از نوع تحقیقات تاریخی است، سعی نگارنده بر آن است تا با استناد به منابع تاریخی و تأمل در نوشته های آنان، تغییر کرسی منطقه سیستان را از شهر زرنگ به شهر سیستان و، به عبارتی دیگر، این مهم را که شهر زرنگ همان شهر سیستان نیست، به عنوان یک حقیقت تاریخی بررسی کند و صحّت آن را با ارائه دلایل روشن و شواهد متقن به اثبات برساند.
نیشابور در فاصله سالهای 633-536 ه ق
حوزه های تخصصی:
نیشابور قرنها متمادی در تاریخ ایران از شهرهای مهم و پر رونق بوده است.این شهر در دوران قبل از اسلام صاحب اشتهار بوده، و پس از اسلام بر آبادانی و اهمیت آن افزوده شد.از بین چهار شهر اصلی خراسان یعنی نیشابور، هرات، بلخ و مرو، این شهر در قرون نخستین اسلامی بیش از همه کانون فعالیتهای علمی، رونق اقتصادی و تحولات سیاسی بوده است.اما در واقعه حمله مغول، نیشابور درجه اعتبار و اشتهار پیشین را از دست داد.نابودی این شهر آبادان و پرآوازه به دست مغول در تاریخ بسیار معروف و مشهور است.اما شاید همگان توجهی بدین نکته نداشته باشند که نابودی نیشابور به دست مغولان پس از یک قرن تحمل مصائب فراوانی که بر این شهر رفته بود، صورت گرفت.مغولان اگر چه در سال 618 ه مردم شهر را کشتار کردند، اما افول قطعی شهر در سال 633 ه مشخص شد.از حدود یک قرن قبل از آن تاری، نیشابور به عنوان مرکز سیاسی خراسان، عرصه جدال پرخسارت و جبران ناپذیری بود که میان مدعیان جانشینی سلجوقیان در خراسان صورت گرفت، سرآغاز این دوران، جنگ«قطوان»در سال 536 ه بود، و تا سال 633 ه به طول انجامید.این تحقیق روزگار پر محنت و زندگی توأم با مشقت نیشابوری در آخرین قرن عظمت و شوکت آن را بررسی می نماید.
کاپادوکیه نگهدارنده ی فرهنگ و سنّت هخامنشیان در آسیای کوچک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کاپادوکیه در آسیای کوچک یکی از کانون های درگیری یونانیان و هخامنشیان به خصوص در پایان دوره ی شاهنشاهی هخامنشیان بود که می توانست با پشتیبانی از هر یک از این دو هماورد، در این جنگ ها بسیار تأثیرگذار باشد. در دوره ی هخامنشیان، هموندانی از خاندان هخامنشی، یکی پس از دیگری در کاپادوکیه فرمانروایی یافتند و پس از نابودی شاهنشاهی هخامنشی نیز این ساتراپی، پایگاهی برای فرماندهانی شد که می خواستند با اسکندر و جانشینان او بجنگند. همچنین گذار جاده ی مهم شاهی از کاپادوکیه و همسایگی این سرزمین با دریا، اهمیّت دوچندانی به آن بخشیده بود. با وجود این، تاکنون چندان درباره ی جایگاه کاپادوکیه در نگهداشت فرهنگ و سنّت هخامنشیان در آسیای کوچک پژوهش نشده است، تنها در پاره ای گزارش های تاریخی می توان آگاهی های پراکنده ای در این زمینه به دست آورد. از این رو، پژوهش حاضر با استفاده از گزارش های تاریخی و داده های باستان شناختی، به مطالعه ی جایگاه جغرافیایی و سیاسی کاپادوکیه در دوره ی هخامنشیان و نقش آنها در نگهداشت فرهنگ و سنّت ایرانی در آسیای کوچک پس از نابودی شاهنشاهی هخامنشیان پرداخته است.
واکنش اهالی کردستان به گسترش آموزش نوین در دوره رضاشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جایگاه و ظرفیت بالای نهاد آموزش رسمی در پروژه ی ملّت سازی باعث شد تا در دوران رضاشاه، دولت نگاه ویژه ای به توسعه ی معارف داشته باشد، از آنجا که یکی از رسالتهای اصلی این نهاد تقویت و گسترش زبان فارسی به عنوان یکی از ارکان اساسی ملّی گرایی و تحکیم وحدت ملّی بود، گسترش و تأسیس مؤسسات معارفی در مناطق عشایری و قوم نشین اهمیّت دو چندانی داشت. هدف این پژوهش آگاهی از چرایی و چگونگی واکنش اهالی کردستان نسبت به گسترش مدارس دولتی است و در این راستا تلاش شده است تا به روش توصیفی، تحلیلی و بر اساس اسناد و مدارک آرشیوی به این سئوالات پاسخ داده شود: در دوران رضاشاه سیاست های آموزشی در کردستان با چه کیفیتی به اجرا در آمد؟ فرماندهان نظامی در تأسیس مدارس و توسعه معارف در کردستان چه نقشی داشتند؟ گروه های مردمی چگونه از مدارس جدید استقبال کردند و نگاه مردم به مدارس مذکور چگونه بوده است؟ فرضیه اصلی پژوهش این است که باورهای مذهبی و بافت سنّتی جامعه و استفاده از زور و اجبار به عدم استقبال مردم از مدارس جدید منجر شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد عوامل دیگری نیز چون استفاده از معلّمان غیربومی و لزوم تدریس دروس به زبان فارسی، وضعیّت پریشان معیشتی و اقتصادی اهالی، عدم همخوانی مطالب کتب درسی با نیازهای جامعه و... نیز در این زمینه نقش داشته اند.