این پژوهش با هدف تعیین موانع گسترش فرهنگ گرایش به ورزش در گذران اوقات فراغت معلمین زن شهر اصفهان انجام گرفته است. روش تحقیق توصیفی از نوع پیمایشی بود. جامعه آماری پژوهش را کلیه معلمین زن رسمی و پیمانی در مدارس دخترانه عادی – دولتی نواحی پنجگانه شهر اصفهان در سال تحصیلی 89-88 به تعداد 8032 نفر تشکیل داده اند. حجم نمونه با استفاده از فرمول تعیین حجم نمونه 170 نفر برآورد شد و به روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای انتخاب شدند.ا بزار گرد آوری اطلاعات ،پرسشنامه محقق ساخته بود. پایایی پرسشنامه بر اساس ضریب آلفای کرونباخ 92/0 به دست آمده است. داده های گرد آوری شده با استفاده از آزمون t تجزیه و تحلیل شدند.. نتایج نشان داد ضعف اطلاع رسانی و تبلیغات در زمینه اهمیت ورزش( با میانگین 74/3 )، ضعف تجهیزات و امکانات (با میانگین 84/3) ،تعصبات مذهبی( با میانگین 23/3 )و آداب و سنن فرهنگی (با میانگین 31/3) به عنوان موانع گسترش فرهنگ گرایش به ورزش معلمین زن در گذران اوقات فراغت ایفای نقش نموده اند که از این بین موانع تجهیزات و امکانات( با میانگین84/3) بیشترین میانگین و تعصبات مذهبی( با میانگین23/3 )کمترین میانگین از بین موانع گسترش فرهنگ گرایش به ورزش در معلمین زن را داشته است.هم چنین در مقایسه نظرات پاسخگویان بر حسب تأهل،میزان تحصیلات و ناحیه محل خدمت تفاوت معنا داری وجود نداشت.
هدف این پژوهش، بررسی جامعه شناختی عوامل اجتماعی و فرهنگی مرتبط با گرایش شهروندان شهر خلخال به ورزش همگانی بود. چارچوب نظری پژوهش، ترکیبی از نظریه جامعه پذیری ورزشی هورن (2000)، نظریه خودآیینه ای چارلز هورتن کولی (1902)، نظریه عمل پیر بوردیو (1990) و نظریه فمنیستی هریس (1996)، چو و فلشین (2001) است. روش پژوهش، پیمایش و ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته بود. از شهروندان بالای 15 سال شهر خلخال با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای تصادفی 379 نفر برای نمونه آماری پژوهش انتخاب شدند. تحلیل آماری یافته ها نشان داد بین متغیرهای حمایت خانواده، تصور خویش از بدن، سرمایه اجتماعی، سرمایه فرهنگی و سرمایه اقتصادی شهروندان و میزان گرایش آنان به ورزش همگانی، رابطه مثبت دارد (05/0 ≤ P). تفاوت میزان گرایش شهروندان به ورزش همگانی بر اساس جنسیت، سن، شغل و سطح تحصیلات، معنادار و بر اساس وضعیت تأهل، غیرمعنادار است و نمره میانگین میزان گرایش به ورزش همگانی شهروندان 50 است. همچنین یافته های پژوهش درخصوص نوع ورزش های همگانی مورد علاقه شهروندان شهر خلخال نشان می دهد ورزش های آبی، ورزش های بومی محلی، ورزش بزرگسالان، ورزش کارکنان دولت، ورزش های طبیعی مثل کوهنوردی، ورزش صبحگاهی، آمادگی جسمانی، پیاده روی خانوادگی، به ترتیب از اولویت های ورزش های همگانی مورد علاقه شهروندان شهر خلخال محسوب می شوند.
هدف از مقاله حاضر، شناسایی، رتبه بندی و تحلیل موانع زیربنایی در اجرای برنامه ها و تصمیمات راهبردی در نظام ورزش کشور است. بدین منظور در ابتدا و در بخش کیفی پژوهش، با انجام مصاحبه های کیفی با خبرگان مدیریت استراتژیک که به نحوی در تدوین و یا اجرای برنامه های استراتژیک ورزش کشور دست داشتند، موانع شناسایی و کدبندی شد و در بخش کمی، برای رتبه بندی موانع شناسایی شده از تکنیک فرایند سلسله مراتبی (AHP) استفاده شد. پس از تحلیل کدبندی ها و داده های جمع آوری شده که همزمان با مصاحبه ها انجام شد، موانع زیربنایی در اجرای برنامه ها و تصمیمات راهبردی نظام ورزش کشور که ضریب تأکید بیشتری داشتند شناسایی شدند. این موانع با اولویت زیر تعیین شدند: 1. شایسته سالاری اندک در تعیین مدیران ورزشی، 2. ضعف فرهنگ برنامه محوری در مدیران و نظام ورزش ایران، 3. تغییرات در سیاست های کلان دولتی تأثیرگذار بر ورزش، 4. ثبات اندک مدیریت در سازمان های ورزشی،
5. عدم اطمینان کافی از تخصیص و تأمین اعتبار بودجه دولتی در سازمان های ورزشی و
6. کمبود اسناد بالادستی و الزامات قانونی برای اجرای برنامه های استراتژیک در ورزش.
هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش حمایت خانواده، مربی و دوستان در رسیدن به خبرگی ورزشکاران سطوح ملی و بین المللی بوده است. بدین منظور 119 ورزشکار مدال آور در سطح ملی و بین المللی از رشته های مختلف ورزشی به صورت در دسترس انتخاب شدند. با استفاده از پرسشنامه تاریخچه تکاملی ورزشکاران هوپ وود (2013)، میزان حمایت عاطفی و مالی و همینطور میزان حمایت مربی بالاتر از سطح متوسط ارزیابی شد. اما میزان حمایت خواهر و برادر و همینطور حمایت دوستان در سطح متوسط بود. یافته های این مطالعه مهر تأییدی بر نقش مهم حمایت والدین و مربی در فرآیند اکتساب خبرگی در ورزش است.