مقاله حاضر کنش زبانی دو زبانه های آذری زبان و تک زبانه های فارسی زبان را در فرایند یادگیری زبان سوم مورد بررسی قرار می دهد. پژوهش های موجود درباره توانایی های فرازبانی و شناختی زبان آموزان کودک حاکی از این است که دو زبانه ها با توجه به کسب تجارب قبلی در یادگیری زبان دوم، در فراگیری زبان سوم موفق تر بوده و کنش زبانی آنها متفاوت تر از تک زبانه ها خواهد بود.در این تحقیق کنش زبانی دو گروه ده نفری از دو زبانه های آذری زبان و تک زبانه های فارسی زبان پس از آموزش های لازم مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج بدست آمده و تجزیه و تحلیل آماری داده ها نشان می دهد که دو زبانه ها به کمک آگاهی های فرازبانی و تجارب قبلی و با استفاده از تشابهات و تفاوت های بین دو زبان، در فراگیری زبان سوم موفق تر هستند.
یکى از روش هاى اساسی آموزش زبان "روش یادگیرى به طو ر طبیعی " است. این روش، با نظریهء نظریه پردانی به نام، کراشن (2- 1981)، ارتباط نزدیک دارد. در نظریهء این دانشمند، دو نوع یادگیری زبان ا+، !ا acquisition،learningبا تفاوت ها و خصوصیات مشخص، بیان شده است. از این دو نوع یادگیرى، نوع دوم یعنى،acquisitionرا، جهت مهارت در بیان، ارتباط شفاهى و به طورکلى مهارت به شکل طبیعی، مؤثرتر مى دانند و براى وصول به آن تمرین شنوایى را عامل بسیار موثرى به حساب مى آورند. در طرح پژوهشی حاضر که با استفاده از فرضیهء کراشن انجام گرفته، دو گروه مشابه، یکى گروه ازمایشى و دیگرى گروه کنترل شرکت داشته اند. هر دو گروهء آزمایش اول و دوم را انجام داده و نمرات آنها به صورت آمارى محاسبه شده است. نتایج این تحقیق حاکى از آن است که تمرین از راه شنوایى تاثیر مثبتى بر مهارت هاى کلى افرایى تحت آزمایش نداشته است. این نتیجه احتمالا به عوامل مختلفى بستگى دارد که باید در مطالعات بعدى مد نظر قرارگیرد
هرچند هدف همهء روش هاى مختلفى که امروزه براى آموزش زبان تدوین مى شوند کمک به زبان آموز در یادگیرى زبان خارجى است، اما هر روش فلسفهء ویژه اى دارد. در این مقاله اصول و مبانى روش هاى اموزش زبان تحلیل و ارزیابى مى شود. نگارنده سعى کرده تا، هم زمان با تحلیل شالوده هاى علمی روش سمعى- بصری ساخت یکپارچه، شیوه هاى آموزش و میزان استفادهء آنها از دستور زبان را ارائه دهد. آموزش دستور را نباید از دیگر جنبه هاى یادگیرى ارتباطى در زبان خارجى جدا کنیم. به این ترتیب، تمامى مسائل آوایى و آهنگ کلام زبان خارجى واژگان مفید، دستور، گفتار کلامى و غیرکلامى (ایما و اشاره)، رفتارهاى فردی اجتماعى شده، که در موقعیت واقعى در خدمت گفتار به کار مى روند، همه به صورت یکپارچه و ساخت هاى همه جانبه با استفاده از امکانات سمعى- بصرى به زبان آموز یاد داده مى شود و از زبان آموز خواسته مى شود که بلافاصله در موقعیتى ابتدا تصنعى، سپس واقعى، که معلم با استفاده از منابع موجود فراهم مى آورد، انها را به کار ببندد.