فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۹۶۱ تا ۹۸۰ مورد از کل ۱٬۵۱۹ مورد.
سکون ساختاری، تموج تفسیری و سطح توصیف آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دستورهاى سنتى به ساختار جمله عنایت زیادى داشته اند و همچنان بر این باورند که مجموعهء سازه هاى یک جمله و معانى مترتب بر واژه ها نه تنها جمله اى را به صورت دستورى و نادستورى عرضه مى دارند، بلکه معنایى و نامعنایى آن را مشخص مى کنند. به عبارت دیگر، جمله را مجموعه اى از سازه ها مى دانند که با حفظ تقدم و تاخر افادهء معنى هم مى کند. در این جستار بر آنیم تا نشان دهیم جمله، حتى در ساده ترین نوع خود، داراى تموج تفسیرى است. پس توصیف ما از ساختار جمله و یا بند باید فراتر از حد به اصطلاح توصیف معنایى باشد و مقوله هاى صورت منطقى آن نیز باید لحاظ گردند
ترتیب واژه در سمنانی از منظر رده شناسی زبان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رده شناسی زبان هم بر همگانی های زبانی و هم بر تنوعات زبانی تأکید دارد وهمگانی های زبانی در رده شناسی زبان بر اساس ملاحظات معنایی، کاربردشناختی، گفتمانی، پردازشی و شناختی تبیین می شوند. در تحقیق حاضر، ترتیب واژة زبان سمنانی بر اساس مؤلفه های بسیت و چهارگانة درایر (1992) از منظر رده شناختی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. هدف این تحقیق تعیین ترتیب واژة زبان سمنانی از منظر رده شناسی است که نتایج تحقیق می تواند در مطالعات رده شناسی زبان تأثیرگذار باشد. داده های تحقیق نیز از طریق مصاحبه با گویشوران سمنانی جمع آوری شده است. داده های تحقیق حاکی از آن است که زبان سمنانی دارای 17 مؤلفه از مؤلفه های فعل پایانی قوی و 16 مؤلفه از مؤلفه های فعل میانی قوی در مقایسه با گروه زبان های اروپا- آسیا و همچنین دارای 16 مؤلفة فعل پایانی قوی و 14 مؤلفة میانی قوی در مقایسه با گروه زبان های جهان است. بنابراین زبان سمنانی گرایش به ردة زبان های فعل پایانی دارد. البته فاصلة چندانی بین مؤلفه های فعل پایانی قوی و فعل میانی قوی در تحقیق نیست که این نکته نشان دهندة تحول و تغییر زبان سمنانی به سمت ردة زبان های فعل میانی است. همچنین داده های تحقیق نشان می دهد که مطابقة جنسیت دستوری بین فاعل و فعل وجود دارد و تمامی مصدرها دارای نشانة نمود کامل هستند.
فعل در زبان هرزنی
کدام معنی؟
حوزه های تخصصی:
در نوشته حاضر به دنبال طرح مسأله ای هستم که سال هاست مرا درگیر خود کرده و هنوز در هیچ مقاله یا کتابی ندیده ام که کسی به آن پرداخته باشد. مسأله بر سر این است که اگر قرار باشد، مطالعه «معنی» پیچیده ترین بخش زبان شناسی را به خود اختصاص دهد، در هریک از شاخه های مطالعه زبان، کدام «معنی» باید مدّ نظر قرار گیرد. برای دستیابی به پاسخی مقبول برای این پرسش، ابتدا به معرفی عمده ترین نظریه هایی خواهم پرداخت که ادعای مطالعه «معنی» را داشته و دارند. سپس نارسایی های هریک از این دیدگاه ها را برخواهم شمرد، و در نهایت معلوم خواهم کرد که دست کم به باور من، در مطالعه بخش ها و سطوح مطالعه زبان، ما نیازمند کدام «معنی» هستیم.
مقاله به زبان انگلیسی: تأثیر روشهای آموزشی متفاوت برروی فراگیری مهارتهای ادب در زبان انگلیسی (The Effects of Different Instructional Methods on the Acquisition of English Politeness Strategies)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اکثر تحقیقات در زمینه کاربردشناسی زبان بینابینی بر روی انجام و یادگیری کارگفتها توسط غیربومی زبانان تمرکز کرده اند و ادب را تنها یک امر جانبی انگاشته اند. تحقیق حاضر مربوط به ادب زبانی می باشد و سعی دارد تأثیر روشهای آموزشی متفاوت را برروی فراگیری مهارتهای ادب در انگلیسی بررسی کند. هشت گروه دانشجویان سال اول و سال سوم رشته های زبان انگلیسی بطور تصادفی به سه گروه آزمایشی (مطالب تقویت شده، تدریس آشکارو ایفای نقش) و یک گروه کنترل (نمایش صرف) تقسیم شدند. شرکت کنندگان در امتحان تافل، امتحان پیش آزمون و پس از آموزش هفت هفته ای مجموعه ای از مهارتهای ادب در امتحان پس آزمون شرکت کردند. نتایج تحقیق نشان داد که آموزش تأثیر معنادار مثبتی بر روی یادگیری مهارتهای ادب دارد و تدریس آشکار موثرترین شیوه آموزشی می باشد. شیوه های ایفای نقش و مطالب تقویت شده در رتبه های دوم و سوم تأثیرگذاری قرار داشتند. همچنین نشان داده شد که اگرچه سطح مهارت عمومی زبان تاثیر معناداری بر روی دانش مهارتهای ادب (توانایی تشخیص مهارت ادب مناسب برای هر موقعیت اجتماعی ) دارد، ولی تأثیری بر روی فراگیری مهارتهای ادب ندارد. یافته ها دلالت بر آن دارند که آموزش مهارتهای ادب را می توان در سطح متوسط شروع کرد و تدریس آشکار به همراه فعالیتهای ایفای نقش برای زبان آموزان بسیارمفید خواهد بود.
نشانگرهای تعدیل در کنفرانس های مطبوعاتی سیاسی رئیس جمهور دورة دهم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نشانگر تعدیل، یک راهبرد بلاغی است که سخنگو آن را در جهت عدم تعهد به گفته ای یا عضویت کامل در گروهی، یعنی تعدیل محتوا یا به منظور تعدیل نیروی غیر بیانی گفته به کار می برد. نشانگر تعدیل را باید به عنوان یک عمل عمدی تلقی کرد که سخنگو با انتخاب یک ابزار زبانی، ورای محتوای گزاره ای پیام، بر تعبیر گفته تأثیر می گذارد؛ چنان که محتوا یا نیروی آن را اصلاح می کند. نشانگرهای تعدیل علی رغم فقدان معنی واژگانی مشخص، دارای معنی نقشی و کاربردشناختی قدرتمندی هستند. مقالة حاضر به روش توصیفی- تحلیلی و با هدف تعریف و معرفی کاربردهای نشانگرهای تعدیل بر اساس الگوی فریزر (2009) و درنهایت، تحلیلی موردی از این کاردبردها در گفتمان سیاسی از کنفرانس های مطبوعاتی داخلی رئیس جمهور (دورة دهم) با رویکرد تحلیل گفتمان انتقادی به نگارش درآمده است. یافته های تحلیل موردی نشان می دهد که رئیس جمهور (دورة دهم) در راستای پایبندی به زبان دیپلماتیک از نشانگرهای تعدیل، به عنوان یکی از تدابیر ماهرانه در گفتار سیاسی در جهت ابهام و طفره، بهره برده است و نشانگرهای مجهول و ضمایر مبهم بیش از سایر انواع نشانگرها در گفتمان او مشاهده می شود.
فقه الصوت
شاه بهار بیهقی
بررسی فرایند رشد درک استعاره ی بدن مند درکودکان2 تا5 ساله ی فارسی زبان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نظام مفهومی ما که بر اساس آن فکر و عمل می کنیم، ماهیتی اساساً مبتنی بر استعاره دارد. کودک نیز از آغاز زبان آموزی با این تعامل شناختی روبه رو است. بر همین اساس بر پایة دانش اندک خود از محیط و واژگان، از نظام استعاری بزرگ سالان نیز بهره می برد. کودک امروز دارای دانش شناختی متفاوتی از کودک زمان پیاژه و حتی پس از آن است. وسایل ارتباط جمعی، اسباب بازی های مدرن مانند ایکس باکس و تبلت، کتاب های مصوّر و انواع پازل ها همگی دنیای شناختی کودک را متحول ساخته است. به همین منظور، بازبینی زمان درک استعاری کودک، موضوع قابل توجهی است که پژوهش حاضر به آن پرداخته است. در این پژوهش میدانی، 60 کودک دختر و پسر 2 - 5 ساله در شرایط آزمونی قرار گرفتند. برای انجام پژوهش حاضر، آزمون خودساخته ای بر مبنای گردآوری عبارات استعاری کودک فارسی زبان و پژوهش میدانی بیالکا- پیکال (2003) صورت گرفت. یافته های پژوهش، حاوی زمان درک عبارات استعاری بدن مند و علاوه بر آن، میزان درک کودک با توجه به متغیر سن می باشد. نتایج پژوهش حاضر با نتایج بررسی بیالکا- پیکال (2003) همسو بوده است؛ با این تفاوت که پژوهش بیالکا- پیکال کودکان را از سه سال و سه ماهگی مورد بررسی قرار داده و پژوهش حاضر، کودکان فارسی زبان را از سن دوسالگی دارای درک عبارات استعاری بدن مند می داند. در این بررسی مشخص گردید که میزان درک با توجه به متغیر سن و علایق شناختی کودک رو به افزایش است.
تقابل ارزش های دینی در گفتمان حسینی و یزیدی
حوزه های تخصصی:
سه خرده گفتمان در عرصه اجتماعی جامعه مرتبط با صدر اسلام شکل گرفت: گفتمان «ولایت»، «خلافت» و «سلطنت» که هر سه لباس اسلام را به تن داشته و در تلاش بودند تا با نزدیک کردن ارزش های اسلامی (دال های شناور اسلامی) به دال مرکزی گفتمان خویش، ذهنیت جمعی اجتماع را به دست آورند. طبعاً هر یک از این سه گفتمان برای وصول به این مهم، ناچار به تعریف ارزش های اسلامی منطبق با دال مرکزی گفتمان خویش بودند. همچنان که جابه جایی معروف و منکر در جامعه، ناشی از تعریفی است از این دو که معروف را منکر جلوه داده و منکر را معروف. از آن جا که گفتمان پیامبر اسلام، «ولایت» بوده است: «إِنَّما وَلِیُّکُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُه »(مائده، 55)؛ نوشتار پیش رو به دنبال پاسخ به این سوال اصلی است که: «گفتمان ولایت چه تعریفی از ارزش های اسلامی ارائه داده است؛ که بوسیله عده ای پذیرفته نشد و منجر به تولید دو گفتمان خلافت و سلطنت گردید؟». برای پاسخ به این سوال، تخاصم گفتمان ولایی حسین بن علی(ع) و گفتمان سلطنتی یزید به عنوان مطالعه موردی، تحت بررسی قرار خواهد گرفت.
طسق یا تسک (تشک)
نگاهی به راهکارهای واژه گزینی در زبان فارسی دری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زبان، به مثابه پدیده اجتماعی و وسیله افاده کننده مفاهیم، رسالت دارد که تحولات متداول اجتماعی را در عرصه های گوناگون منعکس سازد. برای ایفای این وظیفه، در هر برهه زمانی، گنجینه واژگانی آن ناگزیر باید دستخوش دگر گونی هایی گردد که یکی از عوامل آن واژه گزینی و واژه سازی است.
این امر در زبان فارسی دری، طی روند تکامل آن، همواره الزامی بوده و، در هر مرحله، نحوه ویژه خود را داشته است. مثلا در دوره میانه زبان های ایرانی، از واژه بیم با پیشوند واژه ساز بی – و یا با پسوند واژه ساز – گین واژه های بی بیم و بیمگین ساخته شده است. حال آنکه امروزه، به جای بیمگین واژه بیمناک به کار می رود و بی بیم متروک است. یا، در ادوار گذشته تاریخ زبان فارسی دری، از واژه های زیان و شوی (= شوهر) با پسوند – مند زیانمند و شوی مند ساخته می شد. اما امروزه زبان فارسی دری راهکارهای و ضوابط ویژه واژه گزینی پیدا کرده که در خلال حیات تاریخی این زبان شکل گرفته و راه انکشاف و تکامل را می پیماید. در جنب این شیوه های نو، بعضا طرزهای واژه گزینی و واژه سازی در زبان فارسی تا حدی استواری خود را حفظ کرده و حتی در درازنای قرنها معروض دگرگونی نشده است.
در واژه گزینی زبان فارسی دری، وندها، همانند واژه های آزاد، بعضا ویژگی های چند معنایی، هم معنایی و هماوایی یا هم نگاشتی دارند. مثلا – وار در بزرگوار پسوند تملیکی، در دیوانه وار پسوند تشبیهی و در شاهوار پسوند لیاقت است. یا پسوند – آر با بنهای فعلی متعدد نقشها و معناهای متعدد پیدا می کند: خریدار (فاعلی)، رفتار (اسم مصدر)، گرفتار (مفعولی). همچنین، در این زبان، وندهای هم معنا وجود دارد، مانند پیشوندهای نا – و بی در واژه های ناکاره و بیکاره، ناقرار و بی قرار؛ یا پسوند های – زا و – ستان در واژه های گلزار – گلستان، چمنزار – چمنستان، ریگزار – ریگستان، نیزار – نیستان، و جز آن ...
مجهول در کرمانجی و سورانی بر پایه دستور نقش و ارجاع(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی تطبیقی- تحلیلی ساخت مجهول در کردی سورانی و کردی کرمانجی است که بر اساس رویکرد ""دستور نقش و ارجاع"" تحلیل می شود. سورانی و کرمانجی به ترتیب مجهول تصریفی و ترکیبی را در نظام زبانی خود متجلی می سازند. این فرایند در سورانی گونه مهابادی از طریق افزودن تکواژ -rǎ/rě به ریشه فعلی و در کرمانجی از طریق فعل کمکی hǎtin ""آمدن"" و مصدر فعل حاصل می شود. برایند حاصل از داده ها نشان می دهد که علی رغم آنکه، کرمانجی و سورانی در بند متعدی گذشته به ترتیب نظام زبانی ارگتیو ساختواژی و غیرفاعلی-مفعولی را در نظام زبانی خود متجلی می سازند، مجهول زمان- مبنا نیست. بدان معنا که پدیده مجهول در هر دو گویش در زمان حال و گذشته، هر دو، از نظام زبانی فاعلی- مفعولی پیروی می کند. علاوه بر این، نشان داده می شود که مجهول هر دو مرحله مندرج در ""اصل همگانی تقابل جهت"" یعنی تغییر موضوع نحوی- ترجیحی (PSA) و تغییر موضوع را که ون ولین (2007) مطرح نموده است دربرمی گیرد، اما رویکرد دستور نقش و ارجاع تبیینی روشن برای ساخت های غیرمعلومی که از برخی افعال مرکب ناگذرا شکل می گیرد، ندارد.
بررسی استعاره خشم در زبان نابینایان مطلق مادرزاد در مقایسه با همتای بینایشان/طالبی- حق بین- افراشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر به بررسی استعاره های مفهومی خشم در آزمون ور ان نابینای مطلق مادرزاد می پردازد. بر اساس آموزه های زبان شناسی شناختی، استعاره های مفهومی نقش مهمی در نظام شناختی بشر دارند و استعاره شناختی، چارچوبی برای اندیشه است و صرفاَ موضوعی زبانی نیست بلکه موضوعی است مرتبط با اندیشه و خرد. با تحلیل استعاره های مربوط به عواطف می توان به تفاوت های فرهنگی و بنیان های شناختی ملت های مختلف پی برد. خشم یکی از اصلی ترین احساسات بشر است و به همین دلیل استعاره های آن از پربسامدترین و جهانی ترین استعاره ها هستند. در بررسی ای میدانی که به منظور واکاوی عملکرد ذهن در چگونگی شکل گیری استعاره های خشم در نابینایان فارسی زبان انجام گرفت، 10 نابینای مطلق مادرزاد فارسی زبان و 10 بینای فارسی زبان به عنوان گروه گواه بین سنین 18 تا 28 سال انتخاب شدند. زبان اول همه این آزمون وران فارسی بوده است. این پژوهش استعاره های مفهومی خشم را در زبان نابینایان مطلق مادرزاد در مقایسه با همتای بینایشان از نظر قلمروهای مبدأ بر اساس مدل کووچشتحلیل نموده است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که گفتارگرایی در نابینایان موجب تشابه فراوان استعاره های خشم، حتی استعاره های دیداری خشم، در دو گروه شده است. این مسئله می تواند به باوری که منشأ استعاره را ذهن می داند، خدشه وارد کند.
Linguistics and the Sacred Language of the Quran
منبع:
زبان و ادب ۱۳۷۵ شماره ۱
حوزه های تخصصی: