"محور اصلی این مقاله،""پاسخ گویی سازمانهای بخش خدمات عمومی به مردم"" و به طور خاص، مساله""پاسخ گویی شهرداری تهران به ارباب رجوع و شهروندان"" است. در چشم اندازی عام و در بازگشت به ریشه ها به نظر می رسد، در فضایی که هنوز ""حقوق شهـروندی"" متولد نشــده؛ روابط شخصی و انتصاب ها بر انتخابات، ضوابـط و شایستگـی ها می چربد و در واقع، سئوالی در کار نیست که پاسخی مطرح باشد، طبعاً مسئــولان و متصدیان نیز در پست های مربوطه، جز به مافوق، خود را پاسخ گو نمی یابند؛ از این رومقوله پاسخ گویی، نیز در عرصه فرهنگ عمومی به ویژه به صورت پاسخ گویی به مردم، جایگاهی مناسب نخواهد داشت.
به هر حال آن چه طبیعی است، آن است که امروزه ""بیشتر دولت ها در شرایطی به سر می برند و در بستری حکومت می کنند که باید به تقاضاهای روزافزون شهروندان آگــاه، تشکــل ها، گروه های ذینفع، نهضت های اجتماعی، مطبوعات و وسایل ارتباط جمعی پاسخ گو باشند"" (فقیهی،1380: 55)."
اغتشاش در تعاریف مربوط به قلمروهای مدیریت شهری در قوانین مربوط به کنترل توسعه شهری به حدی بوده است که با مرور قوانین مختلف در این زمینه بیش از 15 عنوان مختلف برای آن می توان یافت . قانون جدید تعاریف محدوده و حریم شهر . روستا و شهرک و نحوه تعیین آنها ، با دو هدف یکپارچه کردن مفاهیم و تعاریف متعدد و همچنین ایجاد زمینه مناسب برای نظارت و جلوگیری از گسترش بی رویه شهرها و روستاها به تصویب رسیده است ...
اصلاحات سیاسی و اداری در کشورهای اروپایی به موازات پیشرفت در سطح ملی و اتحادیه اروپا، در قلمرو سازمانهای محلی و شهرداری ها که نزدیکترین واحد سازمانی به شهروندان هستند، پیشرفت قابل ملاحظه ای داشته است. اصلاحات سیاسی در قلمرو محلی بر ارتقاء مشارکت سیاسی شهروندان، انتخابی بودن مقامات محلی و مراجعه به آراء عمومی و اصلاحات اداری که مقاله حاضر به تفصیل به آن پرداخته، بر رقابت شهرداریها و سایر سازمانهای محلی بر احیاء ارزش های کارایی، اثربخشی، پاسخگویی و حکمرانی مطلوب متمرکز است.این مقاله به روند اصلاحات اداری در سطح شهرداری ها و سازمان های محلی کشورهای آلمان، هلند و سوئیس می پردازد و نشان می دهد که چگونه در واپسین سالهای قرن بیستم و آغاز هزاره سوم میلادی، گفتمان اصلاحی نوین حکمرانی محلی و شهری مطلوب در دستور کار این کشورها قرار گرفته است.