امکان سنجی کاربست محتوای کاربرساز در فرآیندهای بازاریابی محتوایی؛ مطالعه موردی دیجی کالا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات رسانه های نوین سال دوم پاییز ۱۳۹۵ شماره ۷
157-190
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر باهدف امکان سنجی کاربست محتوای کاربرساخته به عنوان گونه محتوایی غالب و در حال رشد فزاینده در فضای مجازی در فرآیندهای بازاریابی محتوایی و احصای الگوی این کاربست است. مسئله اساسی این پژوهش آن است که چگونه و بر اساس چه الگویی می توان محتوای کار برساخته را در فرآیند بازاریابی محتوایی استفاده کرد؟ این مطالعه به نوع خاصی از محتوای کار برساخته یعنی نظرات کاربران در محیط های شبکه های اجتماعی فضای مجازی توجه دارد. روش اجرای این پژوهش مبتنی بر روش نظریه داده بنیاد با رویکرد گلیزری [1]است. نظرات موجود در وبگاه دیجی کالا با استفاده از نمونه هایی که کفایت نظری لازم برای روش نظریه داده بنیاد فراهم کند، احصاء شدند و داده های به دست آمده مبتنی بر مراحل کدگذاری چهار مرحله ای نظریه داده بنیاد تحلیل شدند تا به قضایای نظری مطلوب دست پیدا کنیم. در پایان مبتنی بر فرآیندهای پنج مرحله ای تدوین شده، که عبارتند از: طراحی و برنامه ریزی برای بازاریابی محتوایی؛ تولید و تصدی محتوای مرتبط با طراحی و برنامه ریزی بازاریابی محتوایی؛ دروازه بانی و توزیع محتوای تولیدی و تحت تصدی؛ ارتباط و درگیری با مخاطب/مشتری بازاریابی محتوایی و سنجش راهبرد بازاریابی محتوایی، به تحلیل یافته های حاصل از نظرات کاربرساخته پرداخته شد. بنابراین حجم از داده ها و یافته های ناشی از تحلیل آن ها می توان گفت که نظرات کاربرساخته موجود در فروشگاه آنلاین در چهار گروه قابل شناسایی هستند که عبارتند از: نظرات محصول گرایانه، نظرات راهنما، نظرات تجاری و نظرات روایی که الگوی کاربست آن ها در فرآیندهای ذکرشده در جمع بندی مطرح شده است. [1]. Galsserian Approach