فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۶۱ تا ۵۸۰ مورد از کل ۶۵۶ مورد.
زمینه سازی آموزشی و پرورشی برای ظهور مهدی موعود(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
زمینه سازی آموزشی و پرورشی برای ظهور مهدی موعود، مهم ترین وظیفه اندیشمندان شیعه در عصر حاضر به شمار می رود؛ زیرا این موضوع، زیربنای دیگر شاخه های زمینه سازی (سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و...) است.
گنجاندن آموزش اصول مهدویت و شاخه های آن در برنامه درسی دوره های ابتدایی، متوسطه و دانشگاه و بهره برداری از دستاوردهای فن آوری اطلاعات در شبکه جهانی اینترنت، ظرفیت بالایی برای زمینه سازی آموزش های اصیل و عمیق مرتبط با مهدویت در جهان پدید می آورد. در این میان، با معرفی الگوی عملی از ویژگی های مهم فرد صالح می توان برای ظهور مصلح زمینه سازی کرد.
امیرمؤمنان على علیه السلام و نرمش قهرمانانه مبانى، زمینه ها، ویژگى ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
«نرمش قهرمانانه» از تعابیرى است که تحت تأثیر کاربست مقام معظم رهبرى، بسامد فراوانى در ادبیات سیاسى معاصر پیدا کرده است. این مقاله کوشیده است تا به این پرسش محورى پاسخ دهد که آیا مى توان با بررسى متون دینى و ریشه یابى این اصطلاح در سخن و سیره امیرمؤمنان علیه السلام، آن را تعبیرى بر پایه مبانى اسلامى قلمداد نمود و براى آن خاستگاه دینى قایل شد؟ یافته هاى این پژوهش که به روش اکتشافى و با تحلیل سیره سیاسى امیرمؤمنان علیه السلام در تعامل با مخالفان به ویژه در دوران پنج ساله حکومت به دست آمده است نشان مى دهد که امیرمؤمنان علیه السلام به مفاد این تعبیر باور داشته و از آن در موقعیت هاى مختلف بهره برده است. چنان که پایدارى در اصول و مداراى در عمل دو ویژگى مهم نرمش قهرمانانه است که بر پایه دو مبناى عزت مدارى و ارزش مدارى استوار گردیده و در بستر امورى همچون عدم همراهى مردم، عدم حمایت نخبگان و دودستگى شکل گرفته است.
ماهیت بشر و نظریة سیاسی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
ارتباط ماهیت بشر و نظریة سیاسی، یکی از مهم ترین مباحث در مطالعة تحلیلی هر نظریة سیاسی است. اندیشمندان سیاسی معمولاً مشروعیت دیدگاه خویش دربارة سیاست و حکومت را بر تبیین و برداشت خاصی از ماهیت انسان ها بنا می نهند. ایدة اصلی پژوهش حاضر آن است که ماهیت بشر را صرفاً نمی توان و نباید یک موضوع با اهمیت در سیاست و نظریة سیاسی دانست؛ آن گونه که عدالت، برابری یا آزادی این گونه هستند؛ بلکه ماهیت بشر در واقع، فضایی است که در درون آن فضا، نظریة سیاسی و تلقّی و برداشت از سیاست، شکل می گیرد. اگر به موضوع ماهیت بشر توجه اساسی صورت گیرد آنگاه تکلیف بسیاری از امور در نظریة سیاسی معلوم خواهد شد؛ چنان که برخی ناهماهنگی ها و ابهامات در نظریات سیاسی را می توان نتیجة ابهام و عدم انسجام در برداشت نظریه پرداز سیاسی از ماهیت بشر دانست. بنیادین بودن ماهیت بشر برای عقاید سیاسی و به ویژه نظریة سیاسی عبارت است از اینکه ماهیت بشر در واقع، چارچوبی را شکل می دهد که نظریة سیاسی در درون آن صورت بندی می شود. برداشت ما از ماهیت بشر مشخص می کند که غایت و هدف نظریة سیاسی واجد چه نوع محتوا و مضمونی باید باشد.
ریشه هاى تاریخى و علل اسلام هراسى معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اسلام هراسى، که در دو دهه اخیر، بیشتر به «ترس یا تنفر از اسلام و در نتیجه، ترس و تنفر از همه مسلمانان» تعریف مى شود، پدیده اى است متشکل از ابعاد گوناگون تاریخى، فرهنگى، اجتماعى و سیاسى که درک صحیح آن مستلزم نگاهى چندوجهى است. در این مقاله، با استفاده از روش توصیفى تحلیلى و با گردآورى اطلاعات از منابع متعدد کتابخانه اى، «ریشه هاى تاریخى و علل اسلام هراسى معاصر» بررسى شده است؛ از ریشه هاى مهم تاریخى، نظیر جنگ هاى صلیبى در قرون وسطا، کشورگشایى ترک هاى عثمانى پس از آن و نیز استعمارگرى ملل اروپایى در سده هاى 18 و 19 میلادى، تا تبیین و تشریح علل و زمینه هاى بروز این پدیده. به طور کلى، علل و عوامل بسیارى در شکل گیرى اسلام هراسى نقش داشته اند که جهل و ناآگاهى از اسلام و عدم شناخت دقیق آن یکى از مهم ترین آنهاست. علت عمده دیگر ترس ریشه اى از اسلام در غرب است. علاوه بر این دو مورد، در انتهاى مقاله، با بهره گیرى از منابع متعدد، یازده علت فرعى دیگر نیز به اختصار ذکر شده است.
بحران معرفتى در دانش سیاسى
منبع:
پگاه حوزه ۱۳۸۴ شماره ۱۶۴
حوزه های تخصصی:
قانون و مبانى هستى شناختى آن در فلسفه سیاسى شهید صدر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قانون یکى از اصلى ترین موضوعات فلسفه سیاسى به شمار مى آید. ارائه قوانین منسجم و کامل یکى از معیارها و راهکارهاى ارزیابى یک فلسفه سیاسى مطلوب به شمار مى آید. قوانینى کامل و خوب هستند که از یک سو، همه عرصه هاى جامعه سیاسى را دربر بگیرند، و از سوى دیگر، منطبق بر هستى شناسى و انسان شناسى واقعى باشند. در این پژوهش انواع قوانین در نظام سیاسى اسلام از منظر شهید سیدمحمدباقر صدر بررسى شده است. در عرصه حکومتى، قوانین ثابت اسلام، داراى نظام واره اى ثابت و منطبق بر ویژگى هاى ثابت عالم هستى بوده، نیز داراى ویژگى متغیر و منطبق با شرایط متغیر زمانه است. این ویژگى ها سبب شده است قوانین اسلام مبتنى بر مهم ترین مبانى خداشناسى و انسان شناسى باشند و داراى ویژگى همه زمانى و همه مکانى و جامعیت باشند. قوانین اسلام به سبب تطابق با قوانین طبیعت و هستى و نیز به سبب انطباق با قوانین فطرى انسان، مطلوب ترین و جامع ترین قوانین به شمار مى آیند.
نفى خشونت و تکفیر در اسلام
حوزه های تخصصی:
در سال هاى اخیر انگشت اتهام به سوى اسلام و اسلام گرایان بوده تا آنان را عاملان خشونت و مسببان تروریسم جهانى بنامند. این در حالى است که روح اسلام با خشونت مخالف است و توصیه هاى فراوانى بر پرهیز از خشونت دارد. در این مقاله سعى شده دیدگاه اسلام را در خصوص تروریسم و خشونت بررسى کرده و دلایل و توجیهات برخى اسلام گرایان افراطى را براى اعمال غیرقابل قبول خود به چالش بکشد. نگارنده بر این باور است که باید روشنفکران و مبلغان دین اسلام در مقابل هجمه سیاه سازى چهره اسلام موضع گیری کرده و مانند همیشه با عزمى راسخ به تعیین مواضع اسلام میانه رو بپردازند این مقاله نیز بر همین مبنا و با نیتى خیرخواهانه به رشته تحریر درآمده است تا جهان بفهمد که اسلام نه تنها تروریست پرور نیست، بلکه خود قربانی ترور و تروریسم شده است. نمونه بارز آن ایران اسلامى است که چون حکومتى بر پایه باور راستین دینى است قربانی تروریسم شده است و شخصیتى هاى زیادى اعم از مذهبى و سیاسى را از دست داده است.
مبانی ارزش شناختی الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بی گمان هر الگوی توسعه یا پیشرفتی- به رغم انکار برخی اندیشمندان- در پی اهداف و آرمان های خاصی است که بر یک سری پیش فرض ها و زیرساخت های نظری و بنیادین ارزشی مبتنی است. در این مقال برآنیم مبانی ارزش شناختی ای را که در تدوین اصول و قواعد نظری و راهبردی الگوی اسلامی- ایرانی پیشرفت و در راستای نیل به اهداف و آرمان های متعالی انسان اسلامی مؤثر است، تبیین کنیم. از نظر این نوشتار مبانی فرااخلاقی همچون معناداری مفاهیم و گزاره های اخلاقی، وجود رابطة منطقی باید و هست، اطلاق احکام اصلی اخلاق و نظریة اخلاقی خوددوستی، ضمن توجیه امکان الگوسازی، دربردارندة پیشرفت پایدار و همه جانبة جامعة انسانی اسلامی است.
استلزامات سیاسى آموزه «توحید» در تبیین مشروعیت الهى و نقد «مشروعیت مردمى» و «مشروعیت دوگانه»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
«مشروعیت» از جمله مسائلى است که همه نظام هاى سیاسى در مواجهه با آن قرار گرفته و باید پاسخى مناسب براى آن داشته باشند. نظام سیاسى اسلام در مواجهه با مسئله «مشروعیت»، ضمن طرح نظریه «مشروعیت الهى»، سایر نظریه هاى مشروعیت را به چالش مى کشد. نکته مهم آنکه نظریه «مشروعیت الهى» مبتنى بر «نگرش توحیدى» است و از طریق لوازمات و استلزامات «آموزه توحید» استنباط مى گردد. این امر متوقف بر آن است که آموزه توحید را از حالت انتزاعى و تجریدى، که در علم کلام از آن بحث مى شود، رهانیده و به مثابه آموزه کاربردى بدان نگریسته شود. این پژوهش، که به صورت توصیفى تحلیلى صورت گرفته، بر آن است که با استفاده از استلزامات سیاسى آموزه «توحید»، ضمن اثبات نظریه «مشروعیت الهى»، نظریه هاى «مشروعیت مردمى» و «مشروعیت دوگانه» را نقد و ارزیابى کند.
فلسفه سیاسی اسلامی و چالش جریان نو اعتزالی معاصر
حوزه های تخصصی:
جهان اسلام در برهههای مختلف از جمله دوران معاصر تنها درگیر جدال و معارضه بین عقلانیت و عقلگرایی با گرایشات ضد عقلی نبوده است. برعکس، جهان اسلام در عرصه تفکر و اندیشهورزی از جمله در حوزه فلسفه سیاسی شاهد نزاع بنیادینی بین طرفداران نحلههای مختلف عقلگرایی نیز بوده است. در دوران جدید یکی از جریانات پرنفوذ در جریان اسلام به ویژه کشورهای عربی زبان گرایش نو اعتزالی بوده است که با خوانش جدیدی به تأمل در میراث فکری و معنوی جوامع اسلامی پرداخته است. این جریان بهرغم دستاوردهای عقلانی قابل توجهی که در بازخوانی اندیشههای سنتی جهان اسلام داشته است، به دلایلی همچون اتکا به عقل خودبنیاد و نیز استفاده از روششناسی و معرفتشناسی مدرن، برای حوزه متعارف مطالعات و اندیشهورزی اسلامی چالشزا و مشکلآفرین بوده و واکنشهایی را نیز به دنبال داشته است. نوع نقد و شیوه مواجهه این جریان با عقلانیت معمول در جهان اسلام نه فقط از حیث برخی مبادی و اصول فکری متفاوت است، بلکه علاوه بر آن از برخی پیشزمینههای معرفتی مغایر با اندیشه های سنتی اسلامی برخوردار است و همین گاهی همسخنی این گرایش فکری با حوزههای اندیشه حتی عقلانی در جهان اسلام را دشوار میسازد. یکی از این زمینههای مورد اختلاف و نزاع بین طرفین در نسبت بین دین و عقل است که به نوبه خود بر حوزهی سیاسی و تأمل درباره آن نیز تأثیر میگذارد. در این میان به ویژه خوانش محمدعابد الجابری و دلالتهای سیاسی برداشتها و تفسیر وی از روند جریان فکری جهان اسلام حائز اهمیت زیادی است. این جریان بینش خوبی درباره روند جریانات فکری جهان اسلام به دست میدهد ولی آنچه در این نوشتار بر آن تأکید میشود، ارائه تصویری از چالش و تعارضی است که بر اثر خوانش این جریان نه فقط با ضد عقلگرایان بلکه حتی بین عقلگرایان ایجاد شده است. خوانش و قرائتی که لزوماً نباید قضاوی ارزشی درباره آن داشته و به یکباره آن را مثبت و یا منفی قلمداد نمود. با وجود قوام یافتن نسبی ادبیات این گروه از نواندیشان و روشنفکران اسلامی، به نظر می رسد هنوز برای کاربردی و عملیاتی نمودن این مباحث و التزام به نتایج پژوهش های ایشان، راه درازی در پیش است.