هدف این پژوهش بررسی رابطة بین کیفیت حسابرسی و هزینة سرمایه در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. اطلاعات مورد نیاز برای این پژوهش از صورت های مالی 91 شرکت در دورة زمانی 1383 تا1389 جمع آوری شده است. در این پژوهش، کیفیت حسابرسی با استفاده از طریق دو معیار اندازة مؤسسه حسابرسی و تداوم همکاری مؤسسة حسابرسی با صاحبکار سنجش شدة و به منظور محاسبة هزینه سرمایه از نسبت سود به قیمت تعدیل شده صنعت استفاده شده است. فرضیه های پژوهش با استفاده از آزمون تحلیل رگرسیون ترکیبی، مورد آزمون قرار گرفته اند. نتایج نشان داد که اندازة مؤسسة حسابرسی و تداوم همکاری بین مؤسسة حسابرسی و صاحبکار رابطة معکوس و معناداری با هزینة سرمایة شرکت دارند. بنابراین، می توانیم نتیجه بگیریم که کیفیت حسابرسی، باعث کاهش هزینة سرمایة شرکت های تولیدی پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می شود
مطالعه حاضر به بررسی تأثیر وجود کمیته حسابرسی و ویژگی های آن بر تأخیر گزارش حسابرسی می پردازد. این ویژگی ها شامل تخصص مالی، تجربه، جنسیت، اندازه و استقلال کمیته حسابرسی است. در این راستا تأثیر وجود کمیته حسابرسی بر تأخیر گزارش حسابرسی در بازه زمانی قبل و بعد از تصویب دستورالعمل کنترل های داخلی، طی سال های 1388 تا 1393 مورد آزمون قرار گرفت. نتایج بر اساس 54 شرکت از طریق داده های ترکیبی به روش تابلویی، رابطه معناداری بین وجود کمیته حسابرسی و تأخیر گزارش حسابرسی نشان نداد. در ادامه تأثیر ویژگی های کمیته حسابرسی بر تأخیر گزارش حسابرسی در بازه زمانی بعد از تصویب دستورالعمل کنترل های داخلی، طی سال های 1391 تا 1393 مورد آزمون قرار گرفت. نتایج حاصل از بررسی 142 شرکت از طریق داده های ترکیبی به روش تابلویی، بیانگر آن است که بین تخصص مالی و تجربه کمیته حسابرسی با تأخیر گزارش حسابرسی، رابطه معنادار منفی وجود دارد. درحالی که رابطه دیگر ویژگی های کمیته حسابرسی با تأخیر گزارش حسابرسی معنادار نیست.
حسابرسی مستمر مفهومی است که اشاره به تناوب بیشتر گزارشات حسابرسی داشته و سعی بر این دارد که با استفاده از تکنولوژی های جدید، فرایند حسابرسی را به سمت اتوماسیون بیشتر و گزارشگری استثنائات سوق دهد. پیاده سازی این سیستم قطعا نیاز به وجود متغیر های فراوانی دارد.هدف این پژوهش شناسایی و رتبه بندی عوامل اثر گذار بر پیاده سازی حسابرسی مستمر در بخش حسابرسی داخلی است. این پژوهش از نوع بنیادین نظری است و روش آن توصیفی پیمایشی می باشد. با مرور پیشینه تحقیق و مبانی نظری موجود، 421 عامل کلی شناسایی گردید که این عوامل با توجه به مشابهت ها و همپوشانی ها و همچنین رابطه با یکدیگر، به50 متغیر اصلی تبدیل و در قالب 7 گروه طبقه بندی شدند. فرضیه سازی پژوهش بر اساس این 7 گروه و با توجه به ادبیات مربوطه انجام گرفت؛ سپس از طریق مصاحبه با خبرگان حسابرسی، وجود رابطه بین این عوامل و پیاده سازی حسابرسی مستمر مورد بررسی قرار گرفت. داده ها از طریق تکنیک TOPSIS مورد تجزیه تحلیل قرار گرفته و عوامل رتبه بندی شدند. نتایج نشان داد که 48 متغیر دارای رابطه ای قوی با پیاده سازی حسابرسی مستمر بوده و صلاحیت و شایستگی کارکنان، بالاترین رتبه را در بین این عوامل به دست آورد؛ همچنین رابطه 2 متغیر لزوم برون سپاری حسابرسی مستمر و افزایش مسئولیت اجتماعی شرکت در صورت استقرار سیستم حسابرسی مستمر، تأیید نگردید. نتایج نشان می دهد که عواملی از قبیل صلاحیت و شایستگی کارکنان، استقلال حسابرسان، لزوم استفاده از ابزار های حسابرسی مبتنی بر کامپیوتر، افزایش تقاضا از سوی ذینفعان جهت ارائه گزارشات حسابرسی مستمر، افزایش پاسخگویی مدیریت و استقرار سیستم های مدیریت ریسک، رابطه ای بسیار قوی باپیاده سازی حسابرسی مستمر دارند.
این مطالعه به بررسی پایداری اقلام غیرعملیاتی و واکنش بازار به این پایداری می پردازد. افزایش تکرارپذیری اقلامی که به طور پیش فرض غیر مکرر هستند، شاید بیانگر نگرش مدیریت در تغییر یا جابه جایی هزینه های مکرر در یک طبقه ی زودگذر باشد؛ یا ممکن است نشانگر یک عامل محیطی باشد که در آن این اقلام به طور طبیعی با تکرارپذیری بالایی رخ می دهند. در هر صورت هر یک از این دو وضعیت بیان می کند که تکرارپذیر بودن این اقلام دارای ملاحظات آتی است و به نظر می رسد سرمایه گذاران در صورت پی بردن به این تکرارپذیری، آن را در ارزش گذاری خود وارد کنند. نتایج این تحقیق نشان می دهد که در شرکت های مورد بررسی، اقلام غیر عملیاتی دارای ثبات و پایداری هستند اما بازار به این پایداری واکنش نشان نمی دهد.