فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۶۱ تا ۸۸۰ مورد از کل ۱۲٬۹۶۰ مورد.
گفتارى در حکم تشریح(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
مقادیر دیه کامله
حوزه های تخصصی:
چکیده :
این مقاله، بعد از مقدمهای کوتاه، در سه بخش اصلی فراهم آمده است. در بخش اول، فتاوای فقها و خلاصهای از ادله آنها در باره مقدار دیه کامله آمده است. دیه کامل یک مرد مسلمان در فقه امامیه بر مبنای مشهور فقیهان، یکی از این انواع است: صد شتر، دویست گاو، هزار گوسفند، هزار دینار، ده هزار درهم و دویست حُلّه.
در بخش دوم، نویسنده، روایات این باب را به شش گروه تقسیم کرده است.
بخش سوم، نویسنده به اجتهاد در ادله پرداخته و نتیجه آن را به عنوان یک نظریه علمی ارائه نموده است. اهم مطالب نویسنده در این بخش به شرح زیر است:
1. معیار اصلی در باب دیات، شتر میباشد و بقیه انواع به عنوان قیمت برای سهولت در پرداخت، عِدل آن قرار گرفته است.
2. تخییر در انتخاب یکی از انواع ششگانه، مخصوص صورتی است که اختلاف فاحش در قیمت نباشد.
3. در صورت اختلاف فاحش قیمتها، نوع شتر که مجعول اوّلی است، مورد عمل قرار میگیرد.
4. موضوع دیه اعیان، انواع ششگانه است؛ لذا رجوع به قیمت آنها بدون تراضی و تصالح امکانپذیر نیست.
رساله ای در باب غنا و موسیقی
حوزه های تخصصی:
نظم و امنیت اجتماعی از منظر امام خمینی
منبع:
حضور ۱۳۷۶ شماره ۱۹
حوزه های تخصصی:
بررسی جامع مفهوم عدالت از دیدگاه اسلام(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
برقراری عدالت در جامعة اسلامی، که شامل امنیت و رفاه اساسی نیز میشود، در کنار رشد اقتصادی جامعه اسلامی و تأمین زمینه های رشد معنوی برای آحاد شهروندان، وظیفه ای کلیدی برای دولت اسلامی میباشد. هرچند بحث عدالت، در جامعة اسلامی، از جمله بحث های رایج است، اما تاکنون در زمینة مفهوم روشن و اصول عدالت، کمتر تحقیق جامعی صورت گرفته است.
قلمرو کاوش مقاله حاضر، محدود به چیستی و ماهیت عدالت در میان انسان ها و برشمردن اصول عدالت از منظر قرآن و سنت میباشد. بدین منظور، عدالت به حمل اولیذاتی و به حمل شایع صناعی تعریف میشود. جزء مشترک همه مصادیق عدالت، جانب نداری و حکومت قانون است. علاوه بر این، انوع عدالت، یعنی عدالت صیانتی، کیفری و توزیعی، دارای جزیی اختصاصی نیز میباشد که آن را از سایر انواع آن متمایز مینماید. این مقاله به شرح و شمارش اصول این سه نوع عدالت میپردازد.
بهینهسازى ژنتیک از منظر اسلام
منبع:
رواق اندیشه ۱۳۸۴شماره ۴۷
حوزه های تخصصی:
ژن کوچکترین واحد شیمیایى اطلاعات ارثى است که به تعداد بىشمار، درون میلیاردها سلول تشکیلدهنده بدن، وجود دارد. این واژه براى اولین بار توسط ویلهلم یوهانس در سال 1909 به کار رفت. مراجعه به متون دینى و روایى، و تعمق و ژرفنگرى در آنها، این حقیقت را آشکار مىسازد که پیشوایان معصوم علیهمالسلام سالها پیش از این با کلامى روان و ساده، پارهاى از مسایل ژنتیکى و توارثى را تبیین کردهاند.
دین اسلام در راستاى سعادت بشر در قالب احکام تکلیفى، وظایفى را براى مکلفین مشخص کرده است. این فرایند در بسترسازى مناسب ژنتیک نیز مورد عمل قرار گرفته است. روایات بسیارى به بیان جنبههاى ارادى و غیرارادى انتقال صفات والدین و نسلهاى گذشته به نسلهاى آینده، پرداخته و از پدران و مادران خواستهاند تا با رعایت دستورات ارزشمند دین، زمینه و بستر مناسب را براى انتقال و تحقق ویژگىهاى ارزشمند فراهم آورند.
این مقاله بر آن است تا با اثبات ژنتیک در متون روایى، به بیان پارهاى از دستورات پیرامون بسترسازى مناسب و نامناسب آن بپردازد.
فلسفه حقوق بشر از دیدگاه آیت الله جوادی آملی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
حقوق بشر از زمینه های وجودی معرفتی و غیر معرفتی بهره می برد که زمینه های وجودی معرفتی آن عبارتند از: مبانی، منابع و مبادی یا پایه های اعتقادی که آن هم شامل پایه های هستی شناختی، انسان شناختی و معرفت شناختی می شود. فلسفه حقوق بشر به دو معنا می تواند مطرح شود: یکی دانشی درجه دوم که از پیوند حقوق بشر با مبانی و پایه های اعتقادی آن سخن می گوید. فلسفهٴ حقوق بشر در این معنا، بخشی از روش شناسی بنیادین حقوق بشر است. دیگری دانشی درباره مبانی و پایه های اعتقادی و متافیزیکی حقوق بشر است که صحت و سقم آنها را می سنجد فلسفه حقوق بشر در صورت اخیر، بخشی از متافیزیک خواهد بود.
در این مقاله، ابتدا از حداقل پایه های اعتقادی لازم برای تدوین جهانی حقوق بشر سخن می رود و از آن پس مبادی هستی شناختی، انسان شناختی و معرفت شناختی حقوق اسلامی بشر به بحث گذاشته می شود. سپس منابع و مبادی متخذ از آن اصول تبیین می شود و در نهایت با مقایسه ای تطبیقی، امتیازهای حقوق بشر اسلامی در قیاس با اعلامیه جهانی حقوق بشر ذکر می شود.
اصول حاکم بر روابط اعضای خانواده در نظام معرفتی اسلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نظام جامع معرفتی اسلام در عین توجه به مسائل و احکام فردی، توجه ویژه ای دارد به مسائل اجتماعی به خصوص خانواده و هر آنچه که به تحکیم آن بینجامد. نیز با هر آنچه که موجب تزلزل پایه های خانواده شود، مبارزه می کند. مساله پژوهشی مقاله حاضر این است که ضمن معرفی ارکان این نظام، جزء بینی و یک سو نگری را کنار گذارد و با نگرشی سیستمی و مجموعه نگر، مباحث را تحلیل کرده، اهداف و جزئیات آن را مورد مداقه قرار دهد و خرده نظام خانواده را به عنوان یکی از ارکان این سیستم منسجم و هماهنگ تحلیل نماید و بیان کند که اصول حاکم بر نظام ارزشی و حقوقی خانواده چیست و چه کاربردی دارد؟ و اثبات نماید که در صورت تعارض یا تزاحم این اصول با دیگر قوانین این حوزه، نمی توان اصول را نادیده گرفت؛ نگاه حقوقی صرف به مسائل خانواده و غفلت از ماهیت متعالی آن موجب فروپاشی می گردد و هیچ نیرویی جز اخلاق و ایمان نمی تواند بر خانواده حکومت کند و آرامش را به آن بازگرداند. تقویت اخلاق نه تنها به استحکام خانواده می انجامد، بلکه سبب سعادت و سلامت جامعه نیز می گردد. البته تقویت اخلاق به این معنا نیست که مسائل حقوقی در خانواده نادیده گرفته شود.
امکان رجوع واهب از هبه به نوادگان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در عقد هبه اصل بر این است که واهب می تواند به عین موهوبه رجوع کرده و آن را تملک کند. این اصل استثنائاتی دارد. یکی از موارد استثنا «هبة به اولاد» است که مطابق با بند 1 مادة 803 قانون مدنی غیرقابل رجوع به شمار می رود. اکثر نویسندگان حقوق مدنی معتقدند حکم هبة به اولاد شامل نوادگان هم می شود، بنابراین، واهب نمی تواند از هبة به «اولادِ اولاد» خویش رجوع کند. بررسی خاستگاه بند 1 مادة 803 در فقه، یعنی مبحث «هبة به ارحام» نشان می دهد وفق نظر مشهور فقیهان، واهب نمی تواند از هبة به همة «ارحام نسبی» خویش رجوع کند. براساس این دیدگاه، هبة به نوادگان نسبی رجوع ناپذیر و هبة به نوادگان رضاعی رجوع پذیر است، در عین حال، خاطر نشان می کند آنچه مورد اجماع فقیهان است، منحصراً رجوع ناپذیری هبة به پدر، مادر و اولاد واهب است. بنابراین، به نظر می رسد قانون گذار برای عمل به اصل و پرهیز از توسعة استثنا، به قدر متیقن یعنی نظر اجماعی فقها، اکتفا کرده است و از این رو، نمی توان مانند اکثر مؤلفان هبة به نواده را نیز مشمول مقررة مزبور دانست. بنابراین، هبة به نوادگان نسبی و نوادگان رضاعی رجوع پذیر است.
تاسیس نظام حقوق بشر در اسلام (بررسی امکان و اوصاف)
منبع:
کتاب نقد ۱۳۸۴ شماره ۳۶
حوزه های تخصصی:
در دوران جدید با تکیه بر «حق»، از «تکلیف» فاصله گرفته شده است و اعتقاد بر این است که اساسا یکی از مهمترین جلوهها و ویژگیهای دوران جدید، حقمداری یا حقآگاهی است؛ دربرابر تکلیفمداری یا تکلیفآگاهی دوران قدیم.
از اینرو پرسش این است که آیا در ساحت دین که به قول همین روشنفکران مربوط به دوران قدیم است، امکان وجود یا تحقق مسالهای به نام حق وجود دارد؟ و آیا عملا چنین گامی صورت گرفته است؟ از این گذشته، آیا صرفا با تکیه محض بر جانب «حقی» و فروگذاشتن جنبه «تکلیفی» امکان نیل به آرمان موردنظر که همان سعادت و آزادی و پیشرفت همهجانبه بشر و توسعه ارکان مختلف وجود او است، وجود دارد؟ آیا آنچه که ثمره عملی و عینی تاکید بر جنبه حقی است، یعنی اعلامیه حقوق بشر، واقعا توانسته است به آنچه که بهخاطر آن پدید آمده بود، جامه عمل بپوشاند؟ و اگرنه، آیا این امر بهخاطر عدم اجرای درست آن است یا بهخاطر اجرای آن و ظهور آثار و پیامدهای ناگوار آن است و... آیا؟
ازاینرو کندوکاو در جوانب گوناگون این مساله، بویژه پس از اثبات ناکارآمدی اعلامیه حقوق بشر، زمینه بحث از یک «الگوی جایگزین» را فراهم و موجه میسازد. بههمینخاطر نیاز به بحث درباره اوصاف این الگو پدید میآید و ما را به این پرسش اساسی رهنمون میکند که آیا اساسا امکان تاسیس نظامی برای حقوق بشر در ساحت دین اسلام، بهعنوان یکی از نامزدهای جایگزینی، وجود دارد یا نه؟ و اگر وجود دارد، چگونه است؟ و …
برهمین مبنا در این مقاله ضمن بررسی سیر تاریخی مساله حقوق بشر، به کاستیهای اعلامیه حقوق بشر اشاره شده و نقدهای موجود درباره این اعلامیه، بویژه انتقاد اسلامگرایان از آن مطرح شده است. ازاین گذشته به نقد دیدگاههای اسلامگرایان درباره حقوق بشر، از دیدگاه روشنفکران مختلف پرداخته شده و براساس این موارد، بحث درباره امکان یا عدم امکان تاسیس نظامی برای حقوق بشر در اسلام پیش کشیده شده است و در ادامه پارهای از مقدمات و لوازم این نظام جدید اشارهوار آمده است.
شرایط اعمال قاعده درأ در فقه امامیه و قانون مجازات اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حکومت اسلامی در عصر غیبت داعیه دار اجرای حدود الهی است. در عین حال، مسامحه و تخفیف در اجرای حدود الهی نیز بدون آن که به تعطیلی آنها بینجامد، در پاره ای موارد مورد تصریح شارع مقدس قرار گرفته است. قاعده درأ نیز از جمله قواعد اصطیادی است که برگرفته از رویه امتنانی شارع در اجرای حدود می باشد. در قانون مجازات اسلامی، قاعده درأ در قالب دو ماده گنجانده شده است. مفاد این مواد، مؤید آن است که قاعده مذکور براساس نظر برخی از فقهای متأخر که به تعطیلی حدود در عصر غیبت اعتقاد دارند، مورد تفسیر موسّع قرار گرفته است.
لذا تتبع دقیق تر در مفاد قاعده درأ به منظور ارائه شرایط و ضوابط اجرای آن و تطبیق آنها با مفاد مواد قانون مجازات اسلامی، به گونه ای که هم حدود الهی اجرا شود و هم رویه امتنانی شارع مورد توجه قرار گیرد، امری ضروری است. این مقاله با روش تحلیلی و با استفاده از منابع فقهی موجود و همچنین توجه به اصطیادی بودن قاعده درأ، سعی در ارائه تفسیری نوین از این قاعده دارد که در بردارنده موارد متیقن باشد. بر اساس یافته های این مقاله، قاعده درأ از میان انواع جرایم، تنها حدود به معنای اخص و تعزیراتی را که جنبه حق اللهی دارند در برمی گیرد. همچنین این قاعده، منصرف از عنصر قانونی و مادی بوده و تنها در موارد شبهه در مسؤولیت کیفری و یا عنصر روانی اعمال می گردد.
تروریسم سایبری
منبع:
فقه و حقوق ۱۳۸۵ شماره ۱۰
حوزه های تخصصی:
یکی از تهدیدات امنیتی که همواره ملتها و دولتها را آزار داده، اقدامات تروریستی است که عمدتاً با پیامدهای بسیار زیانباری همراه هستند. بدیهی است «زیرساختهای حیاتی» از بهترین اهداف محسوب میشوند که با توجه به الکترونیکی شدن آنها، نه تنها ارتکاب اقدامات تروریستی آسانتر شده، بلکه لطمات وارد شده بسیار سهمگین هستند. البته ماهیت «چند رسانهای» فضای سایبر، به تروریستها امکان بهرهبرداریهای سوء دیگری را هم داده است. این نوشته بر آن است که با تبیین اجمالی مفهوم عام تروریسم سایبر به عنوان یک پدیدة مجرمانه، راهکارهای حقوقی مقابله با آن و وضعیت کشورمان را بررسی نماید.