نقد الحدیث، ریشه در آموزه های دینی و بالاخص احادیث و روایات معصومین(ع) دارد. قرآن و سنت دعوت به استماع قول و اتباع از قول احسن نموده اند، که این امر جز با وارسی سخنان به دست نمی آید. نقد متن و نقد سند حدیث هر چند برای هر پژوهنده حدیثی، لازم است، ولی توجه به حوزه های نقد نظری و نقد عملی و معیارهایی که برای عمل نقد، لازم است اعم از معیارهای ادبی، نقلی و یا عقلی، می تواند عمل نقد را تسهیل نماید.
قرآن یکی از معیارهای نقد حدیث شناخته می شود. در نقد قرآن محور، مدلول قرآن اصل است و مدلول حدیث فرع. مدلول حدیث با مدلول قرآن ارزیابی می شود. اگر انطباق داشت آن حدیث پذیرفتنی است و اگر انطباق نداشت پذیرفتنی نیست. در لسان روایات عرض، دو گونه ارتباط یاد شده، غالباً با عنوان موافقت و عدم موافقت و مخالفت آمده است. دلیل و ضرورت بایستگی نقد «کتاب محور» حدیث، روایات موسوم به عرض و تفاوت های ماهوی قرآن و حدیث است. به دیگر عبارت دلایل نقد کتاب محور حدیث بعضاً تعبدی و بعضاً اجتهادی است. این دو دسته دلیل را می توان تحت عنوان دلیل نقلی و غیر نقلی یاد کرد. موضوع این نوشتار دلیل غیر نقلی نقد «کتاب محور» است که در آن تلاش شده، وجوه مختلف این دلیل کاوش و نقادی گردد.
علامه مجلسی به عنوان یکی از برجسته¬ترین محدثان امامیه که به گردآوری بزرگترین دائرة المعارف حدیث شیعه موفق گردیده است، علاوه بر احیای نسخه¬های در حال اضمحلال حدیث و طبقه¬بندی بدیع احادیث، به شرح و تفسیر متون حدیث پرداخت و تا حدی مشکلات اخبار را حل کرد. اصولی که مجلسی در فقه¬الحدیث از آن بهره برده است به عنوان الگویی در نقد و فهم حدیث از اهمیتی به¬سزا برخوردار است. در این مقاله سعی شده است اصول نقد متن حدیث و نیز اصول فهم حدیث از منظر مجلسی در بحار الانوار مورد کاوش قرار گیرد.