نگارنده بدل سازى در احادیث فضایل اهل بیت : را از شیوه هاى مخالفان اهل بیت برمى شمارد. وى یک نمونه بدل سازى را درباره حدیث ثقلین مى داند که به جاى «عترتی» در متن حدیث، «سنّتی» آورده اند. نویسنده منابع این قرائت بدلى را به ترتیب زمانى ـاز قرن دوم تا دهم هجرى ـ برمى شمرد و در هر مورد، به نقد و بررسى آن از جهت سند مى پردازد. پس از آن، این نقد و بررسى را از جنبه دلالت و ارزیابى حدیث شناسان ادامه مى دهد و نتیجه مى گیرد که قرائت صحیح در حدیث ثقلین، «کتاب الله و عترتی» است نه «کتاب الله و سنّتی».
یکی از اشکال هایی که برخی از نواندیشان و حامیان جدایی دین از سیاست مطرح می کنند، این است که اگر برپایی حکومت دینی امکان پذیر بود، باید در ادوار مختلف تاریخی و زمان زعامت انبیای عظام الهی، یا دستکم در دوران حیات ائمه معصومین (ع) شاهد تحقق عینی چنین امری می بودیم و حکومت دینی و الهی تشکیل می شد. این افراد بدون توجه به مضمون و محتوای آیات قرآنی و همچنین روایات فراوان مأثور از ائمه معصومین (ع) که برپایی حکومت الهی و دینی در مقاطعی از تاریخ بشر توسط انبیای الهی را تأیید کرده اند، به طور کلی چنین امری را انکار می کنند و بر طبل جدایی دین از سیاست می کوبند.
در این نوشتار با تحدید دایرة زمانی بحث، به آسیب شناسی و تحلیل شرایط و زمانة مولای متقیان حضرت علی (ع) و موانع تحقق حکومت علوی در این دوران – آن گونه که در کتاب گرانسنگ نهج البلاغه به تصویر کشیده شده است – خواهیم پرداخت و نشان داده شده است که در دوران حکومت امیر مؤمنان علی (ع) دنیاطلبی و بی بصیرتی یاران امام و بی توجهی آنان به اوامر الهی و توصیه های حاکم زمانه، شرایطی را فراهم آورده بود که عملاً تحقق حکومت عدل الهی امکان پذیر نبود. این معضلی است که در طول تاریخ بلند حیات بشری و در زمان تمام انبیا و اولیای الهی همواره مانعی اساسی بر سر راه تشکیل حکومت دینی بوده است.
یکی از اصول بسیار مهم در حوزه های معنی شناسی و به ویژه فن ترجمه، شناخت نوع واژگان کاربردی در یک زبان است. اگر کوچک ترین واحد ترجمه را، واژگان زبان مبدأ بدانیم، در این بین با دو نوع معنای کلّی مواجه خواهیم بود که عبارتند از: معنای استعمالی و معنای بافتی. معنای استعمالی که به عنوان معنای ارجاعی نیز شناخته شده است، نخستین راهنمای مترجم برای دستیابی به برابری در ترجمه به شمار می رود. در این جستار کوشیده ایم ضمن تبیین اهمیت شناخت معنای ارجاعی در دستیابی به برابری دقیق ترجمه ای در متون دینی، به روش توصیفی- تحلیلی، عملکرد پنج ترجمه فارسی خطبه های نهج البلاغه شامل ترجمه های آقایان جعفری، دشتی، شهیدی، فقیهی و فیض الاسلام را در برگردان معانی ارجاعی یک صد و دوازده واژه مورد نقد و بررسی قرار دهیم. برآیند پژوهش نشان می دهد که هر چند شناخت معنای ارجاعی واژگان نسبت به معنای بافتی ساده تر به نظر می رسد؛ اما همواره ترجمه یک اثر به زبان دیگر، با چالش هایی همراه است که از جمله این چالش ها می توان به عدم شناخت ساختار واژگان و التباس شکلی و معنوی واژگان زبان مبدأ با واژگان دیگر اشاره نمود. وجود چنین مسایلی باعث شده که ترجمه های یادشده در پار ه ای از موارد، از مقوله تعادل واژگانی و ارائه برابرنهادهای دقیق، فاصله بگیرند.
روایت عمر بن حنظله از جهت مجهول بودن او، به ضعف سندی متصف شده است. متأخرین برای عمل بدین روایت، به خاطر اهمیت و کاربردهای متعدد این روایت در ابواب مختلف فقهی و اصولی، جبران ضعف روایت با مقبول بودنش در نزد اصحاب را ادعا نموده اند. در این مقاله، با ارائه پیشینه این ادعا، و بررسی باب قضا در کتب فقهی، و مبحث تعادل و تراجیح در کتب اصول فقه قبل از شهید ثانی، صحت و سقم این امر بررسی می شود. به نظر می رسد استناد گسترده علامه حلی بدین روایت، و توصیف روایت به «مقبول» توسط شهید اول و محقق کرکی، منشأ ادعای مقبوله بودن این روایت توسط شهید ثانی شده است و کاربرد این صفت برای این حدیث، در شرح لمعه( الروضه البهیه)، و درسی بودن این کتاب از زمان خود تاکنون، منجر به شهرت این روایت به مقبوله شده است.