فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷۸۱ تا ۸۰۰ مورد از کل ۱٬۱۶۴ مورد.
منشأ کثرت اسماء الهی در تفسیر عارفان مسلمان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
همه اسماء نیکو از آنِ خدای تعالی است. اسماء الهی وسایط فیض حق و منشأ همه کثراتی اند که در زوایای هستی راه یافته است. چگونگی ظهور کثرات اسمائی از هستیِ صرف و محض وجود و تبیین عینیّت صفات با ذات حق از ژرف ترین مسائل عرفانی است. در این نوشتار، پس از اشاره به گونه شناسی اسماء و صفات و تأخّر اسماء الهی از مقام ذات، تفسیری از عینیّت صفات با ذات ارائه شده و راه هایی که عارفان در تحلیل کثرت اسمائی پیموده اند، بیان شده است. تحلیل عقلی از کثرت اسماء، بازگشت کثرت اسماء به علم ذاتی حق، بازگرداندن کثرت اسمائی به متعلقات و آثار اسماء، و تحلیل کثرت اسمائی به کثرت شهودی و سلوکی چهار راهی هستند که عارفان برای تحلیل منشأ کثرت اسماء پیموده اند. در نگاه نویسنده، هر یک از این راه ها در جای خود پاسخی درست به آن پرسش است.
معرفت از نظر عین القضات همدانى(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
راههاى حس، تجربه و عقل در شناخت، قبل از افلاطون در فلسفه یونان مطرح شده بود. افلاطون راههاى وصول به شناخت را حس، گمان، استدلال، تعقل و ارسطو صرفأ عقل مى دانست. مسلمانان با فلسفه یونان بیشتر از طریق مدارس رها، نصیبین، حران، جندى شاپور و... توسط مترجمان سریانى با نوعى قبض آشنا شدند. ورود فلسفه به جهان اسلام موافقت و مخالفت و انتفادهایى را برانگیخت. در میان منتقدین، عرفا و در میان عرفا، عین القضاة که از زمره نوابغ عرفاست با توجه به تربیت مدرسى توانست حصول معرفت را از طریق ذوق و بصیرت که پیش از او اجمالأ مطرح شده بود تبیین و تفسیرکند. قاضى علاوه بر تعیین حد و مرز براى شناخت حسى و عقلى به شناخت از طریق ذوق و بصیرت یا ""طور وراء عقل "" اعتقاد داشت او براى حس و تجربه و عقل در شناخت ساحت و خصایصى و براى بصیرت یا ذوق و معرفت ویژگیهایى برشمرده و تفاوت و تشابه آنها را با یکدیگر و با وحى یا علم لدنى و جایگاه هر یک از آنها را در شناخت و آفات هر یک از آنها را بیان نموده است.
عارفی که جهان را لرزاند
منبع:
حضور ۱۳۷۸ شماره ۳۰
حلول عطار و عطار های حلولی بررسی منشأ پیدایش فریدالدین عطارهای غیر واقعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فرض این تحقیق، آن است که بعد از فریدالدین عطار نیشابوری، عطار یا عطارهای دیگری بوده اند که خود را فریدالدین عطار معرفی کرده اند و آثار عطار را به خود نسبت داده اند و منظومه های دیگری را که خود سروده بودند، به آثار فریدالدین عطار، صاحب منطق الطیر افزوده اند. سراینده این منظومه ها، گاه خود را به گونه ای معرفی می کند که گویی، حتی سال ها قبل از تولد عطار صاحب منطق الطیر باید متولد شده باشد. نگارنده به بررسی علت این پدیده غیر متعارف پرداخته است و به این حکم دست یافته که اعتقاد به «تجلی انوار» یا به تعبیر افراطیون و مخالفان آن ها، اعتقاد به «حلول»، و نیز گرایشات تندروانه برخی از حلاجی ها(پیروان حلاج) سبب چنین رویدادی است. اندیشه تجلی انواری، اعتقاد به انتقال انوار الهی از یک شخص به شخص دیگر است که معمولاً از دیدگاه برخی عرفا آغاز آن علی ابن ابی طالب(ع) می باشد و در ائمه و عرفای حلاجی از یکی به دیگری انتقال می یابد. به این ترتیب، عطار یا عطارهای بعدی، خود را به طریق تجلی انوار، فریدالدین عطار معرفی کرده اند.
نقد و تحلیل گفتمان نقشبندیه در غزل جامی بر اساس نظریه زبان شناختی فرکلاف و هلیدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عصر تیموریان یکی از ادوار مهم در تاریخ تصوف به شمار می رود. مهم ترین ویژگی تصوف این عهد که آن را از سایر ادوار تصوف متمایز ساخته «حرکت آن به سوی قدرت سیاسی» است که در ارتباط با سلاطین تیموری و پرنفوذترین فرقه صوفیه در این عهد یعنی «طریقت نقشبندیه» تبلور یافته است. پژوهش حاضر سعی دارد با بهره گیری از روش تحلیل انتقادی گفتمان نورمن فرکلاف و تکیه بر آراء مایکل هلیدی در حوزه دستور نقش گرا، به بررسی جایگاه تصوف طریقت نقشبندیه در گفتمان غزلیات جامی بپردازد. در منظومه های سه گانه جامی شاهد گفتمان های مختلفی در قالب شعری غزل هستیم که در این میان، گفتمان غزل قلندرانه، ناصحانه و مدحی مهم ترین بسترهای تبلور ایدئولوژی طریقت نقشبندیه به شمار می روند. در میان اصول چندگانه صوفیان نقشبندیه، «خلوت در انجمن» و «سفر اندر وطن» بیش از سایر اصول مورد توجه جامی بوده است. فرایندهای مادی و رابطه ای و شیوه نام دهی مشارکین گفتمان، ابزار اصلی جامی در زمینه تبلور «جهان بینی طریقت نقشبندیه» در گفتمان غزل هستند. تحلیل گفتمان غزلیات با توجه به روش تحلیل نورمن فرکلاف، در سه سطح «توصیف، تفسیر و تبیین» صورت گرفته است. از میان فرانقش های سه گانه زبان نیز «فرانقش اندیشگانی» مدّنظر قرار داده شده است.
تاثیر عوامل غیر معرفتی برمعرفت در آینه مثنوی معنوی مولوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مهم ترین مسائل فلسفی ،کلامی و عرفانی که کارکرد تربیتی مؤثر بویژه در تربیت توحیدی دارد ، تاثیر عوامل غیر معرفتی نظیر اراده ، ملکات نفسانی و الگو های رفتاری ، امیال ، عواطف و اغراض در فرآیند ادراکات آدمی از قبیل نگرش های انسان شناختی ، خدا شناختی ، جهان شناختی ، و درک او از معنای زندگی و حیات طیبه و ... است . این بحث پلی ارتباطی میان دو حوزه معرفت شناسی و اخلاق محسوب می شود. این مقاله بر آن است تا ضمن بررسی دقیق تر این ادعا، دیدگاه مولانا را در این خصوص جویا شود.اینکه مولوی نیز به تأثیر ساحت های غیر عقیدتی بر ساحت عقاید و باور ها معتقد بوده است ، مهم ترین سخن این نوشته است . ازاین رو مهم ترین مصادیق عوامل غیر معرفتی که موجب شفافیت یا کدورت شناخت بشری می شود ، معرفی شده و با درک آراء مولوی در این زمینه، به اهمیت عوامل غیر معرفتی در مبانی معرفتی انسان پرداخته شده است.