فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۹۸۱ تا ۱٬۰۰۰ مورد از کل ۴٬۲۹۹ مورد.
اخلاق ناصری و نسبت آن با اخلاق نیکوماخوس در تربیت اخلاقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی یونانِ باستان و روم سقراط تا ارسطو ارسطو (384-322 ق.م)
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و..]
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی تربیت تربیت اخلاقی
هدف این مقاله بررسی نسبت اخلاق ناصری با اخلاق نیکوماخوس در حوزه تربیت اخلاقی است. برای دستیابی به این هدف از روش پژوهش تحلیل محتوا و روش تحلیل و استنتاج منطقی بهره گرفته شده است. بدین منظور ابتدا به لحاظ تاریخی به طور مختصر، منابع خواجه نصیر در نگاشتن اخلاق ناصری و جایگاه اخلاق نیکوماخوس در این میان بررسی، و تلاش شد نشان داده شود که اخلاق ناصری بویژه در حوزه تربیت اخلاقی از طریق تهذیب الاخلاق ابن مسکویه با اخلاق نیکوماخوس پیوند استواری می یابد. در ادامه با بررسی چهار اصل مهم تربیت اخلاقی در اخلاق ناصری، شامل «هیچ خُلقی طبیعی نیست»، «در تربیت اخلاقی باید به طبیعت اقتدا کرد»، «در تربیت اخلاقی حفظ سنتها و ارزشهای اخلاقی بر نقد آنها مقدم است» و «برای تخلّق به فضیلت های اخلاقی لازم است، کودک به تکرار عمل با هدف کسب عادت واداشته شود»، ریشه های آنها در اخلاق نیکوماخوس مشخص، و تفاوتها و همانندیهای میان این دو برجسته شد. نتایج پژوهش حاکی است که اگرچه میان گفته های خواجه نصیر در اخلاق ناصری و ارسطو در اخلاق نیکوماخوس در زمینه تربیت اخلاقی همانندیهای انکارناپذیری هست که احتمالاً فراروایت تقدم طبیعت بر صناعت مهمترین آن باشد، تفاوتهای مهمی نیز در این میان قابل مشاهده است که یکی از مهمترین آنها کمرنگ شدن جایگاه حکمت عملی (فرونسیس) و به طور کلی عقلانیت در تربیت اخلاقی مورد نظر خواجه نصیر است.
هشدارهاى اجتماعى
روش شناسی دانش تربیت اسلامی بر اساس رویکرد استنباطی تأسیسی دکتر خسرو باقری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تعلیم و تربیت اسلامی به عنوان یک رشتهی علمی یا عرصهای مطالعاتی که به بررسی مسائل تعلیم و تربیت
از منظری اسلامی میپردازد، در کانون توجّه اندیشمندان مسلمانِ در چند دههی اخیر بوده است. این مقاله
میکوشد با تبیین دیدگاههای یکی از اندیشمندانِ ایرانی صاحبنظر دربارهی هویت و روششناسی این دانشِ
انسانی-اسلامی، به تحلیل و نقد رویکرد پیشنهادی ایشان به روششناسی تربیت اسلامی (از هر دو زاویهی
معرفتشناختی- علمشناختی و دینی) بپردازد. نقدها عمدتاً مبتنی بر تحلیل منطقی و بررسی انسجام درون ی
دیدگاههای ایشان بوده و حتّی الامکان از نقدهای بیرونی و مبنایی احتراز گردیده است.
مقاله (پس از مقدمه) در چهار بخش کلّی سامان یافته است: بخش نخست به مرور مهمترین مبانی
روششناختی این رویکرد اختصاص یافته و بخشهای دوم و سوم نیز، به بررسی چیستی دانش تربیت
اسلامی و روشهای پژوهش در آن بر اساس این رویکرد، اختصاد دارد. در پایان نیز، برخی ملاحظات و
تأملات دربارهی دیدگاههای ایشان طرح شدهاند.
روش های تربیت عرفانی
بررسی خصوصیات روان سنجی مقیاس تجارب معنوی روزانه (DSES)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
معنویت و دینداری، توجه روزافزونی را به عنوان متغیرهای تحقیقات سلامت به خود جلب کرده اند. مقیاس تجارب معنوی روزانه (DSES) ابزاری است که به منظور اندازه گیری تجارب معنوی به عنوان جنبه مهمی از زندگی روزانه بسیاری از افراد، طراحی شده است.
هدف از پژوهش حاضر، بررسی روایی و پایایی مقیاس تجارب معنوی روزانه (نسخه 16 ماده ای) در ایران بود. به این منظور 120 نفر از دانشجویان دانشگاه شیراز برای بررسی روایی و پایایی آن شرکت نمودند. پایایی مقیاس ازسه طریق بررسی گردید که به ترتیب ضرایب پایایی 96/0 برای بازآزمایی، 88/0 برای تنصیفی اسپیرمن ‐ براون و 91/0 برای آلفای کرونباخ به دست آمد. برای مطالعه روایی مقیاس حاضر، از سه روش روایی همزمان، تحلیل عوامل و همبستگی ماده های مقیاس با نمره کل مقیاس استفاده شد. روایی همزمان DSES از طریق اجرای همزمان با پرسش نامه جهت گیری مذهبی آلپورت انجام شد که ضریب همبستگی 71/0 حاصل آن بود. تحلیل عاملی اکتشافی به روش تحلیل مؤلفه های اصلی با چرخش واریماکس برای DSES سه عامل استخراج نمود که به ترتیب عامل های احساس حضور خداوند، ارتباط با خداوند و احساس مسئولیت در قبال دیگران نام گرفتند که در مجموع بیش از 61 درصد واریانس کل مقیاس را تبیین نمودند. همچنین نتیجه مطالعه حاضر نشان داد که تمام ماده های مقیاس با نمره کل مقیاس دارای همبستگی بین 4/0 تا 8/0 هستند. بنابراین، بر اساس نتایج این پژوهش، فرم شانزده ماده ای مقیاس تجارب معنوی روزانه واجد شرایط لازم برای کاربرد در پژوهش های روان شناختی و به ویژه حوزه روان شناسی سلامت در جامعه ایرانی است.
آزاد اندیشی در تعلیم و تربیت اسلامی از دیدگاه شهید مطهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات فلسفه تعلیم و تربیت
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و...]
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی تربیت تربیت اخلاقی
این پ ژ وهش به منظور بررسی دیدگاه شهید مطهری در زمینه ""آزاداندیشی در تعلیم و تربیت اسلامی"" صورت گرفته است. نوع تحقیق، بنیادی و روش تحقیق توصیفی تحلیلی است. روش جمع آوری اطلاعات اسنادی (کتابخانه ای) است. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از روش کیفی استفاده شده است. تعقّل، نبود مانع در جلوی تفکر، تعبّدی و تقلیدی عمل نکردن از عوامل اساسی مفهوم آزاداندیشی است. عوامل زمینه ساز آزاداندیشی دینی را می توان در عوامل بیرونی از قبیل بنیانهای منطقی دینی و نبود حاکمیت مستبدانه جستجو کرد و یا در درون انسان عواملی از قبیل تربیت ربّانی، تقوا و زهدورزی را پرورش داد. متناسب با عواملی که بیان می شود، روشهای پرورش آزاداندیشی دینی را نیز می توان به دو دسته ""برون تربیتی"" از قبیل جدال احسنِ، تذکر، رفق و مدارا در تبیین مسائل دینی، تسامح دینی، هدایت افکار و ""خود تربیتی"" از قبیل جستجوگری، برخوردی استدلالی با جهان، تزکیه نفس، عادت به تفکر تقسیم کرد.
جایگاه زن در خانواده در ادیان جهان
منبع:
بینات ۱۳۸۴ شماره ۴۸
حوزه های تخصصی:
اسلام و بردباری مذهبی
حوزه های تخصصی:
مقاله، پس از اشاره به ارتباط «پلورالیزم و نسبیگرایی» و به مسئلة «تساهل و تولرانس»، نمونههائی از احکام اسلام و تعالیم قرآن و سنت را دال بر مدارا و گذشت و سعة صدر اسلامی مثال میزند که بدون پذیرش نسبیگرائی و شکاکیت و لیبرالیزم، متضمن حد اعلای انسانیت و حقوق بشر میباشد از قبیل «اجباری نبودن پذیرش اسلام»، «طرح گفت و گوی منطقی و آرام با ادیان دیگر»، «نفی استثمار و اطاعت بندگان»، «دعوت به مدارا با کافران غیر حربی» و...
بررسی تطبیقی عوامل رفتاری تربیت معنوی فرزند در خانواده از دیدگاه اسلام و رفتارگرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله با نظر به مسئله تربیت معنوی کودک، که امروزه از مشکلات خانواده و جامعه به شمار می رود، با روش تحلیلی توصیفی به منظور مقایسه دیدگاه اسلام با نظریه رفتارگرایی در موضوع تربیت معنوی کودک انجام گرفته است. عوامل رفتاری تأثیرگذار در تربیت معنوی کودک در فضای خانواده، در دو حوزه عبادت و اخلاق شناسایی و پس از بررسی با رویکرد دینی و قرآنی، با دیدگاه رفتارگرایی، تطبیق و وجوه اشتراک و افتراق آن دو مشخص شده است. تفاوت عمده دو دیدگاه، در انسان شناسی است که این تفاوت در تربیت کودک به صورت چشمگیر تأثیرگذار می باشد. از دیدگاه رفتارگرایی، تربیت معنوی کودک بی فایده است؛ چون امر غیرمادی در وجود کودک حضور ندارد. اما این نوع تربیت کودک و توجه به جنبه معنوی او براساس نظریه اسلام، امری است لازم و سرنوشت ساز در سراسر زندگی وی.