فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۰۱ تا ۳۲۰ مورد از کل ۲٬۹۳۶ مورد.
حوزه های تخصصی:
یکی از مسائل مطرح در فلسفه اخلاق این است که آیا گزاره های اخلاقی واقع نما هستند و می توان آنها را اثبات پذیر دانست، یا اینکه قوام این گزاره ها، به اعتبار ذهن بوده و برهان ناپذیر به شمار می آیند. با توجه به اهمیت دیدگاه بدیع علامه طباطبائی، در این نوشتار سعی شده تا دیدگاه ایشان در زمینة واقع نما بودن یا نبودن گزاره های اخلاقی و نیز نسبیت یا اطلاق اخلاقی استخراج شود و دیدگاه ایشان مورد بررسی قرار گیرد. توصیف و تحلیل اندیشه های ایشان، حاکی از این است که گرچه ایشان به نظریه اعتباری بودن گزاره های اخلاقی معتقد است، اما اولاً، سخن وی تنها در مورد انشائیات (الزام اخلاقی) درست است و نه در گزاره های اخباری. ثانیاً، اثبات ناپذیری اعتباریات در قلمرو اخلاق، دلیلی بر نسبیت اخلاقی محسوب نمی شود.
معرفی نظام آموزشیِ جامع نگر به منظور رشد علمیِ زنان مبتنی بر آموزه های اسلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این سؤال اساسی مطرح می شود که اگر نظام آموزشی منحصرا جنسیتی (سنتگرا) و نظام آموزشی آندروژنی (تجدد گرا) هر دو مردود است، نظام آموزشی جامع نگر و مطلوبی که مطابق با ساختار اسلامی ایرانی کشور ما باشد و موجبات دستیابی به پیشرفت را برای زنان جامعه فراهم آورد، چگونه نظامی خواهد بود؛ لذا به منظور ایجاد فهمی عمیق و جامع از نظریات متفاوت در زمینه رشد علمی زنان و دستیابی به الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت، پس از جمع آوری تعدادی از آثار و منابعِ نظریه پردازان در این حوزه به تحلیل مضمون این آثار پرداخته شده است. در این روش، ابتدا قسمتهایی از متون منتخب، که از زوایای گوناگون به رشد علمی زنان پرداخته است، استخراج شد؛ سپس، عبارتی که نماینده مفهوم آن قسمتها باشد با عنوان شناسه اولیه، شناسه گذاری شد. در ادامه شناسه های انبوه اولیه در قالبها و عناوین کلی به صورت شناسه گذاری ثانویه قرار گرفت و تلخیص گردید؛ پس از پایان این مرحله، شناسه گذاریهای ثانویه در قالبها و عناوینی بمراتب کلی تر به صورت شناسه گذاری نهایی قرار گرفت. بر پایه شناسه بندیهای نهایی در می یابیم که دیدگاه اسلام بر یکسان بودن ارزش زنان با مردان با وجود داشتن حقوق و تکالیف مشابه و متفاوت در پیشگاه الهی مبتنی است. اصل وجود دو بعدِ انسانی و جنسیتی در همه افراد، موجب می شود تا بر همین پایه، اولا در ابعاد انسانی و مشترک زنان و مردان، علوم و دروس ِمشترکی بین دو جنس آموخته شود و ثانیا در بعد جنسیتی مخصوص به هر جنس نیز، علوم و دروس ِهر جنس به تفکیک به هر گروه جنسی آموخته شود. هم چنین در بعد جنسیتی باید توجه کرد که این تفاوتها باید مکمل یکدیگر باشد و نهاد واحدی باید برای برنامه ریزی و تعیین وظایف و حقوق جنسیتی دو جنس وجود داشته باشد.
گام های مؤثر در صراط مستقیم انسانیت با تکیه بر آرای امام خمینی (س)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات فلسفه تعلیم و تربیت
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی فقه و اصول فقه اندیشه و فقه سیاسی فقه سیاسی ولایت فقیه امام خمینی
در مقاله حاضر در صدد بیان مؤلفه هایی هستیم که از نظر امام خمینی در کیفیت قدم زدن در صراط مستقیم انسانیت نقش مهمی را ایفا می کند و ضرورت پرداختن به این مسئله به این خاطر است که انسان برای رسیدن به سعادت باید در صراط مستقیم سیر کند.
صراط از طرفی به طبیعت و از طرف دیگر به الوهیت (ما فوق طبیعت) ختم می شود.
امام خمینی مفهوم صراط را شامل تمام زندگی دنیوی می داند و معتقد است این دنیا، دنیایی است که باید از آن عبور کرد. به طوری که اگر توانستیم از راه صحیح آن را طی کنیم به سعادت خواهیم رسید.
الگوی سعادت از دیدگاه خواجه طوسی (چیستی، ملاک مراتب و مؤلفه های تحقق خارجی آن)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و..]
جستار حاضر به تحلیل سعادت نزد طوسی می پردازد. در تحلیل سعادت، چیستی، ملاک، مراتب و مؤلّفه های تحقّق خارجی آن بررسی می گردد تا نهایتاً به الگوی طوسی و ترسیم هرم ارزشی مراتب سعادات نزد وی دست یابیم. سعادت از دیدگاه طوسی، لذت همه جانبه و نیل همه جانبه به کمالات است. براساس ذومراتب بودن کمال و لذت، سعادت نیز مراتب می یابد و هرم ارزشی طولی مراتب سعادات قابل تصویر است. سعادت نزد طوسی در نظریه ارسطویی کمال قوای عرضی نفس ناطقه (فضیلت) خلاصه نشده بلکه وی از سعادت قصوی نظریه پردازی می کند که خود شامل بر دیگر مراتب سعادات است. خیرهای خارجی و بدنی، رهایی از رذایل نفس، نیل به فضایل، عدالت (فضیلت قوه عملی)، و علم از مؤلّفه های طولی تحقّق خارجی سعادت است که اهمیت آنها در مدخلیت در تحقّق سعادت یکسان نیست.
جایگاه کرامت انسانى در تربیت اخلاقى و اجتماعى با تکیه بر آراء شهید مطهرى(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در دیدگاه اسلامى، نظر بر کرامت و ارزشمندى شخصیت انسان است؛ زیرا انسان در این دیدگاه، از بهره هایى ذاتى همچون روح الهى، اراده و اختیار، متناسب ترین خلقت، جایگاه خلیفه اللهى و مانند آن برخوردار است؛ انتفاعى که سایر مخلوقات از آن بى بهره، اما تمام انسان ها به دور از ظواهر نژادى، جنسى و سنى از آن محظوظ اند. پاسخ به این سؤال مهم که «جایگاه کرامت ذاتى انسان، در تربیت اجتماعى و اخلاقى کجاست؟» هدف این پژوهش است که با تکیه بر آراء شهید مطهرى دنبال کرده و از روش توصیفى تحلیلى براى رسیدن به پاسخ سؤال مذکور استفاده کرده است.
نتایج به دست آمده بیانگر این است که آگاهى متربى نسبت به کرامت خدادادى و انسانى خود، و به تبع آن، باور و اصرار او بر حفظ و ارتقاى این دارایى وجودى بر تنظیم و سامان بخشى روابط و تعاملات اجتماعى و همچنین تخلق به اخلاقیات پسندیده تأثیرگذار است و تحقق تربیت اخلاقى و اجتماعى را به دنبال دارد.
جایگاه راست گویى و درست کردارى در معارف اسلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله به ویژگى شیعیان و نقش راست گویى و درست کردارى در معارف ناب اسلامى مى پردازد. امیرمؤمنان على علیه السلام پس از آنکه عرفان الهى و عمل به دستورهاى خداى سبحان و برخوردارى از فضایل و ملکات اخلاقى را سه ویژگى اساسى و کلى شیعیان واقعى برمى شمارند، مى فرمایند: «مَنْطِقُهُمُ الصَّوَابُ»؛ گفتار شیعیان درست و بهنجار است.
نعمت سخن گفتن از جمله نعمت هاى بزرگ خداوند سبحان به بشر و وجه تمایز او از سایر حیوانات است. قرآن کریم نیز مى فرماید: «خَلَقَ الإِنسَانَ عَلَّمَهُ الْبَیانَ»(الرحمن: 3 4). سخن گفتن نعمتى است که قوام انسانیت به آن است. اما آفت بزرگ آن، دروغ است؛ چراکه هدف از سخن گفتن، آگاهى بخشى به مخاطب از داشته ها و اطلاعات درست است، و دروغ گمراه ساختن مخاطب است و این خلاف مقتضاى فطرت خدادادى است. در آموزه هاى دینى کلید و منشأ همه پلیدى ها دروغ شمرده شده است.
پژوهشی درباره ماهیت گزاره های زبان اخلاق سینوی: بدیهی یا مشهور؟(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و..]
ابن سینا معتقد است حقیقت عالم طبیعت، از صور افاضه شده از عقل فعال تشکیل شده است که به ترتیب خاصی کنار یکدیگر قرار گرفته و کلیت واحدی را به وجود آورده اند. انسان نیز با افعال خود، صورت هایی را به این کلیت اضافه می کند. اگر صورت اضافه شده، معلول درک عقلانی وی و هماهنگ با نظام واحد صورت های عالم باشد، رفتار وی اخلاقی است؛ وگرنه اخلاقی نخواهد بود. زبان اخلاق نیز نشان دهنده این وحدت یک پارچه است و صدق آن مطابقِ عالم خارج؛ بنابراین، لازمه دیدگاه ابن سینا این است که زبان اخلاق باید راوی صادقی از وضع عالم باشد؛ اما ظاهر سخن او به گونه ای است که او نمی پذیرد زبان اخلاق این ویژگی را دارد؛ ازاین رو، ذیل بررسی انسان شناسی اخلاقی بوعلی خواهیم گفت اصل توجه او به مخاطبانش است و نشان می دهیم به نظر او صدق زبان اخلاق، به مخاطبانش بستگی دارد. در این مقاله، ابتدا هستی شناسی اخلاق ابن سینا را می کاویم و در ادامه، مخاطبان اخلاق وی را بررسی و ویژگی زبان اخلاق را برای هریک مشخص می کنیم.
بررسی نظریه آیت الله صادق لاریجانی در تحلیل الزامات اخلاقی(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
تبیین چیستی «الزامات اخلاقی»، هدف اصلی نظریه فلسفة اخلاقی آیت الله صادق لاریجانی است. طبق دیدگاه ایشان، از منظر «هستی شناسی»، الزامات اخلاقی، الزاماتی حقیقی هستند که انسان بالوجدان آنها را درک می کند. متعلق این الزامات، ماهیت و طبیعت فعل است که در عالم تقرر ماهوی و نفس الامر جای دارند. از منظر «معناشناختی»، این الزامات واقعی، به دو گونه اخباری و انشائی قابلیت ابراز دارند. همچنین، راه شناخت این الزامات از منظر «معرفت شناختی»، اتحاد طبیعت فعل با نفس انسان و به تبع، درک الزام آن طبیعت می باشد. در این نوشتار ضمن توصیف دیدگاه آیت الله صادق لاریجانی، به تحلیل و بررسی دیدگاه ایشان پرداخته شده است. حاصل آنکه این نظریه از این جهت که بر پایه ماهیت استوار شده است، با برخی اشکالات اصالت ماهیت مواجه است. همچنین، عدم تحلیل طاعت و عصیان الهی و کیفیت صدور فعل قبیح، از دیگر مشکلات پیشروی این نظریه می باشد. در نهایت، به این نکته اشاره شده است که از نظرگاه توحیدی در فلسفة اخلاق، همه الزامات اخلاقی می بایست به خداوند متعال بازگشت کند.
مطالعة تطبیقی رویکرد امام خمینی (س) و مهاتما گاندی به عدم خشونت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات فلسفه تعلیم و تربیت
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی فقه و اصول فقه اندیشه و فقه سیاسی فقه سیاسی ولایت فقیه امام خمینی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی ادیان دیگر
ﺗﺤﻮﻻت ﺟﻬﺎن ﻣﻌﺎﺻﺮ ﺑﺨﺼﻮص اﻧﻘﻼب ها، ﮐﻮدﺗﺎﻫﺎ و ﺟﻨﮓﻫﺎ در ﺳﺪة اﺧﯿﺮ منجر به ﺑﺴﻂ و ﺗﻮﺳﻌﻪ ﻧﻈﺮﯾﺎت متعددی در باب ﺟﻨﺒﺶ ﻫﺎی اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ شده است. ﺷﺎﯾﺪ ﺑﺘﻮان ﮔﻔﺖ ﯾﮑﯽ از ﻣﺘﺄﺧﺮﺗﺮﯾﻦ ﻧﻈﺮﯾﺎﺗﯽ ﮐﻪ در ﺳال های ﭘﺎﯾﺎﻧﯽ ﻗﺮن ﺑﯿﺴﺘﻢ ﺑﺴﯿﺎر ﻣﻮرد اﺳﺘﻔﺎده ﻗﺮار ﮔﺮﻓﺘﻪ ﻣﺪل ﻣﻨﺎزﻋﺎت ﺧﺸﻮﻧﺖ ﭘﺮﻫﯿﺰ در ﺟﻬﺖ اﯾﺠﺎد ﺗﻐﯿﯿﺮات ﺳﯿﺎﺳﯽ و اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ در ﺟﻮاﻣﻊ است. از جمله رهبران سیاسی که از روش عدم خشونت در مبارزات سیاسی خویش استفاده نمودند امام خمینی و گاندی می باشند. در این پژوهش تلاش شده با روش تطبیقی تشابهات و تفاوت های آرای این دو اندیشمند پیرامون مفهوم عدم خشونت بررسی شده و رفتار سیاسی ایشان مورد واکاوی قرار گیرد. بر اساس یافته های این پژوهش گاندی و امام خمینی به روش مبارزة خشونت پرهیز اعتقاد داشته و در مبارزات سیاسی خویش این روش را به کار بستند؛ اندیشه عدم خشونت در هر دو اندیشمند در آموزه های مذهبی ایشان ریشه دارد؛ انسان شناسی هر دو اندیشمند علی رغم برخورداری از مبانی متفاوت به هم نزدیک می شود و در نتیجه بر رویکرد آنها به مبارزه تأثیر عمده ای بر جای می گذارد.
رابطه بین فضایل اخلاقی و عقلانی از منظر فارابی و زاگزبسکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و..]
ازجمله مسائل مورد مناقشه درباره فضیلت، ارتباط فضایل با یکدیگر است که اولین بار سقراط و افلاطون به آن پرداختند و نظریه یگانگی فضیلت را مطرح کردند. ارسطو این نظریه را نپذیرفت و فضیلت را به دو قسم عقلانی و اخلاقی تقسیم نمود. او بیشتر به بحث درباره فضیلت اخلاقی پرداخت و به این پرسش که چه رابطه ای میان فضیلت عقلانی و اخلاقی وجود دارد، پاسخ شفافی نداد. فارابی و زاگزبسکی، نظریه یگانگی فضیلت را نمی پذیرند و معتقدند فضایل عقلانی، غیر از فضایل اخلاقی هستند؛ فارابی در پاسخ به ارتباط بین فضایل، نظریه تقدم و تأخر و زاگزبسکی نیز نظریه زیرمجموعه را مطرح کرده اند. تحلیلی که فارابی و زاگزبسکی از ارتباط بین فضایل مطرح می کنند، درنهایت تقریر دیگری از یگانگی فضیلت ها است.
معناشناسی صفت اخلاقی صبر از راه نسبت سنجی مفاهیم هم نشین آن در قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
معناشناسی مفاهیم اخلاقی قرآن کلید فهم معانی عالی این کتاب الهی است. یکی از این روش های کشف معانی واژه ها، در قرآن توجه به مفاهیم هم نشین است که نقش مکمل در فهم مقصود قرآن کریم از ایراد واژگان دارد. این مقاله درصدد است نخست به بررسی ریشه ای واژه «صبر» پرداخته و سپس رابطه معنایی پنج واژه «ایمان»، «صلا ه »، «یقین»، «توکل» و «تقوی» را که در آیات قرآن به عنوان مفاهیم هم نشین صبر ذکر شده اند مورد بررسی قرار خواهد داد. مهم ترین شاخصه معنایی صبر بسان پنج واژه ذکر شده سیاق دینی و وحیانی آن است به این معنا که این واژگان در بر دارنده مضمون دینی و مبتنی بر نظام الهی قابل تفسیرند ازاین رو صبر به معنای استقامت و خویشتنداری بدون پایه و هدف نیست بلکه به واسطه ی حضور مستمر خداوند در عالم، نقش او در تدبیر عالم، غایت مندی عالم و نظام عقاب و پاداش این مفهوم اخلاقی قابل معنا و تفسیر است.
ظرفیت های فلسفه اسلامی برای علوم مدرن؛ مطالعه موردی: بحث «دوستی» در فلسفه اسلامی و روان درمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بر خلاف این باور نادرست که تفکر مدرن و نتایج آن برای زندگی بشری، بر مبنای گسستی سراسری از تفکر پیشامدرن پدید آمده است، دستاوردهای حوزه های مختلف معرفت بشری در عصر حاضر نشان از آن دارد که بازخوانی انتقادی میراث فلسفه کلاسیک به اکتشافات شگفتی حتی در حوزه های علمیِ کاملا مدرن رهنمون شده است. پرسش آن است که آیا تنها فلسفه کلاسیک غرب چنین ظرفیتی را برای بازشکوفایی داراست؟ و آیا میراث فلسفه اسلامی از چنین ظرفیتی برای بهره برداری در جامعه معاصر خودمان تهی است؟ پژوهش حاضر با تامل بر یک مطالعه موردی و بررسی مقوله «دوستی» در رشته علمیِ مدرن «روان درمانی» و نحوه احیای مجدد آن در دنیانی معاصر –بر خلاف آموزه های فلسفی مدرن- ظرفیت های همین مقوله در چارچوب میراث فلسفه اسلامی را نیز مورد واکاوی قرار می دهد و نشان می دهد که امکان رویکردی مشابه به گنجینه فکری اسلامی نیز در جامعه معاصر اسلامی وجود دارد
سنجش قرآنی دو رویکرد شناختی و غیر شناختی در ضعف اخلاقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از مسائل دیرپای اخلاقی در حوزه روان شناسی اخلاق که فیلسوفان اخلاق بدان پرداخته اند، تحلیل «خطای اخلاقی آگاهانه» است. آیا ممکن است انسان، آگاهانه و عامدانه مرتکب خطای اخلاقی شود؟ اگر آری، این رخداد مستند به چه عاملی است؟ در پاسخ به این پرسش، دو رویکرد شناختی و غیرشناختی شکل گرفته است؛ دیدگاه اول، امکان ارتکاب خطای آگاهانه اخلاقی را منتفی می داند و معتقد است همواره خطای اخلاقی، مستند به جهل و فقدان معرفت است. دیدگاه دوم ضمن ارائه پاسخ مثبت به امکان وقوع این پدیده، ریشه های آن را هم در لایه معرفت و هم در لایه عناصر غیرمعرفتی در نظام اراده انسان جستجو می کند و حصر ریشه صدور خطای اخلاقی را در عنصر معرفت ناصواب می انگارد. به لحاظ تاریخی، نخستین فردی که دیدگاه نخست را مطرح نمود، افلاطون (مقرر دیدگاه سقراط) بود و اولین متفکر ارائه کنندة دیدگاه دوم نیز ارسطو بود. در این مقاله، این دو رویکرد به قرآن کریم عرضه شده و بر اساس آموزه های قرآنی، بین آنها قضاوت صورت گرفته است. نویسنده هیچ آیه ای به نفع دیدگاه اول در قرآن کریم نیافته است؛ اما ۷ دسته از آیات را در تأیید دیدگاه دوم یافته که شکاف نظر از عمل و ضعف اخلاقی را ممکن و محقَق دانسته و ریشه های غیرمعرفتی متعددی هم برای آن معرفی نموده است.
تفسیر آیه کرامت و رفع تعارض نمایی آن با اوصاف نکوهیده انسان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قرآن کریم در آیه کرامت تمامی انسان ها را دارای وصف کرامتِ ویژه دانسته است. این آیه در نگاه ظاهری با برخی از آیات دیگر قرآن مانند: ابراهیم / ۳۴، معارج / ۲۱ ۱۹، علق / ۷ ۶، احزاب / ۷۲، قیامت / ۵، عصر / ۲ ۱ و اعراف / ۱۷۹ در تعارض است. دیدگاه های مختلفی از سوی مفسران جهت رفع این تعارض مطرح شده است. در این دیدگاه ها ایمان، تربیت یافتگی انسان، پاکی فطرت، به کارگیری درست غرایز، عدم قناعت به زمینه خلقت، تمایز قائل شدن بین کرامت آغازین و رذالت فرجامین و به فعلیت رساندن جنبه های مثبت وجود انسان، به عنوان ملاک کرامت مورد توجه قرار گرفته است. این مقاله بر این نکته تاکید می ورزد که تکریم انسان به نوع آفرینش او باز می گردد که به انسان ظرفیت ها، استعدادها و توان مندی هایی خاصی عطا کرده است و تکریم انسان بر مبنای این ویژگی های منحصر به فرد آفرینش انسان در میان مخلوقات الهی است و نکوهش از انسان در برخی از آیات به جهت استفاده نادرست او از این نعمت ها است.
تبیین الگوی مقابله در مشاوره و روان درمانی از نگاه اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف ارائه الگویی مفهومی در حوزه مقابله در مشاوره و روان درمانی مبتنی بر ادبیات پژوهش دینی (اسلامی) صورت گرفت. در راستای این هدف در وهله نخست به مطالعه متون غربی در حوزه مقابله دینی پرداخته شد. سپس با مطالعه متون اسلامی یعنی آیات و روایات در موضوع مقابله با تنیدگیها و مشکلات در زندگی، مفاهیم نزدیک به موضوع استخراج، و با استفاده از روش گراندد تئوری به شناسه گذاری اقدام شد تا عوامل اصلی مقابله دینی در مشاوره و روان درمانی بر اساس ادبیات پژوهش دینی (اسلامی) به دست آید. یافته ها بیانگر این است که چگونگی اسناددهی افراد درباره منشأ و حکمت کارها و ماهیت و واقعیت دنیا، تحت تأثیر سازه های شناختی و فکری افراد بر چگونگی شکل گیری فرایند مقابله دینی و راهبردهای به کارگیری در افراد تأثیر فراوانی دارد که در نتیجه زمینه ساز آرامش و یا عدم آرامش هنگام رویارویی با مشکلات و تنشها در زندگی خواهد شد که همین امر لزوم توجه درمانگران را به اهمیت این فرایند می رساند. البته در این زمینه توجه به تفاوت در اهمیت و قطعیت چهارچوبهای مذهبی دینی در ذهن و باور مراجعان مختلف در جریان درمان راهگشا است.
ارزش های اخلاقی تقریب مذاهب اسلامی در عصر حاضر(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
سخن از وحدت امت اسلامی، بدون پرداختن به تقریب مذاهب اسلامی، به عنوان مبنای نظری آن، بی معناست. تقریب مذاهب، بهترین راهکار برای کاهش اختلافات مذهبی و عقیدتی است. این مهم، در کنار نقش غیرقابل انکار اخلاق در نهادینه سازی سبک زندگی تقریبی در میان آحاد جامعة اسلامی، توجه جدی و مؤثر به اخلاق تقریبی را ضروری می سازد. هدف این نوشتار، تبیین اصول اخلاقی تقریب بر اساس اولویت است. این مسئله با استفاده از روش کتابخانه ای در گردآوری و روش توصیفی – تحلیلی در پردازش اطلاعات دنبال شده است. با توجه به مسائل و آسیب های عصری تقریب مذاهب اسلامی، بر اصول اخلاقی تقریب همچون: «پرهیز از دادن نسبت های ناروا به یکدیگر»، «همکاری در اصول و ارزش های مشترک و پرهیز از دامن زدن به اختلافات»، «پرهیز از اهانت به مقدسات یکدیگر»، «آزادی در انتخاب مذهب» و «توجه به خلوص نیت و هدف مقدس تقریب» تأکید شده است. اصولی که نادیده انگاری هر یک، پیامدهای کمی و کیفی قابل ملاحظه ای برای جامعة اسلامی، در پی خواهد داشت.
مراقبه در چشم انداز ملاصدرا و اِولین آندرهیل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
یکی از مسائل مشترکی که در حوزه ی عرفان غربی و اسلامی وجود دارد،سلوک عرفانی عارف، مراقبه، شرایط و لوازم آن است که متأله و عرفان پژوه انگلیسی تبار، خانم اولین آندرهیل نیز به طور تخصصی به تبیین و بررسی آن پرداخته است. ملاصدرای شیرازی نیز از این مهم غفلت نورزیده است. آثار وی مشحون است از مواردی که به طورخاص به مسأله ی مراقبه پرداخته است؛ چنانچه می توان گفت ویژگی خاص عرفان صدرایی مبتنی بر مراقبه است. آندرهیل و ملاصدرا هر دو به شیوه ی خاص خودشان به این مهم پرداخته اند. هر دو با رویکرد مشترک به سه ساحتی بودن نفس انسان، به تقدم و تفوق یکی بر دیگری توجه داشته اند. آندرهیل با مقدم دانستن احساس بر عقل و اراده، مراقبه را مبتنی بر پرورش حس عمیقی می داند که عارف را دم به دم به مراحل عمیق تر آگاهی سوق داده تا به مرحله ی نهایی آن که «نگریستن در ابدیت» و «اتحاد با حقیقت متعالی» است، نایل شود. ملاصدرا نیز با مقدم داشتن معرفت و بینش بر دو ساحت دیگر، به ذومرتبه بودن و تدریجی بودن مراقبه تأکید داشته و غایت مراقبه را تجمیع قوای نفس برای اتحاد با عقل فعال می پندارد. وجه شباهت هایی میان این دو متفکر وجود دارد؛ ازجمله اهمیت به کشف مخلوقات در طبیعت، تمرکز نفس، تدریجی بودن مراقبه، ذکر در مراقبه. همچنین اختلاف دو رأی، در ساحات نفس، توجه به جایگاه عقل نظری نزد ملاصدرا و بی اعتبار دانستن آن نزد آندرهیل و نحوه ی ورود به مراقبه را نیز جزء وجه اختلاف ها می توان عنوان کرد.
راهکارهای برون رفت از پدیده قاچاق انسان با رویکرد اخلاق اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از چالش های اساسی بنگاه های بزرگ کار و اشتغال فاصله گرفتن از اصول و ضوابط اخلاقی و درآمد مشروع است. بررسی و تحلیل مقوله قاچاق انسان با رهیافت اخلاقی از پیچیدگی و عمق این مقوله پرده برمی دارد. موضوعی نظیر «قاچاق انسان» از موارد خاص و ویرانگر در حوزه تجارت جهانی است. تلقی ناصواب از رابطه تجارت با اخلاق و اصول اخلاقی یک نابسامانی مهم و پردامنه است؛ که اشکارا کرامت و ارزش های انسانی را مورد هتک قرار می دهد. طبیعی است ارائه هرگونه راهکار به منظور مبارزه، کنترل و مهار مسئله فاجعه آمیز قاچاق انسان در تجارت جهانی، فرع بر تحلیل و بررسی اخلاقی این گونه معاملات است. این پژوهش که با روش توصیفی تحلیلی و رهیافت اخلاقی انجام یافته، با بیان شرایط موجود و ارائه برخی آمارها و تبیین زمینه های فراگیری پدیده مجرمانه قاچاق انسان، اقدامات و تصمیمات مجامع بین المللی را در مواجهه با موضوع، ناکارآمد دانسته و راهبرد برون رفت از این بحران را توجه به اصول و تعالیم اخلاق اسلامی در سه بعد بینشی، گرایشی و رفتاری می داند.