فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۴۰ مورد از کل ۱٬۱۰۴ مورد.
حوزه های تخصصی:
تعامل دو سویه تمدن اسلامی و تمدن ایرانی
حوزه های تخصصی:
تعامل تمدن ایرانی با تمدن اسلامی، سازنده و دو سویه است. هنگام ظهور اسلام ایران یکی از تمدن های بزرگ و تاثیرگذار جهان بود. زمانی که اسلام چیزی جز یک دین و اعتقاد محسوب نمی شد، ایرانیان با اقبالی گسترده به این آیین، از پیشینه فرهنگ و تمدن گسترده خویش در ساخت، رشد و شکوفایی تمدن اسلامی استفاده کردند. لذا در اندک مدتی تمدنی به نام «تمدن اسلامی» شکل گرفت که در تمامی شئون زندگی سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، نظامی و فرهنگی ملت های مسلمان برنامه داشت. به عبارت بهتر، ایرانیان به پشتوانه سابقه تمدن خویش آموزه های اسلامی را سرلوحه کار خود قرار داده به این مهم دست یازیدند. به همین جهت، تمدن اسلامی بیش از هر ملتی مدیون و وام دار تمدن ایرانی است. رشد و تکامل علوم از جمله دانش های عقلی مثل فلسفه، موسیقی، ریاضی و پزشکی و نیز سایر رشته ها همچون معماری و هنر در ایران پیش از اسلام و تاکید و تکیه فراوان تعالیم اسلامی بر آموختن علم باعث شد تمدن اسلامی به سرعت رشد نماید و به یکی از قوی ترین و شکوفاترین تمدن های بشری تبدیل گردد؛ به طوری که بیشترین نقش را در ساخت تمدن جهانی ایفا کرده است. در این راستا نقش دانشمندان ایرانی چشم گیرتر و برجسته تر از سایر اقوام است. آنان نه تنها در علوم قدیمه ای که میراث دار آن پیش از ظهور اسلام بودند، به اوج رسیدند، بلکه در علوم اسلامی نیز خوش درخشیدند؛ به گونه ای که بسیاری از مفسرین، مورخین، متکلمین و محدثین جهان اسلام، ایرانی هستند.
تاریخ اسلام از منظر چند پایگاه اسلامى(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
پویایی فرهنگ و تمدن اسلام و ایران (علی اکبر ولایتی)
منبع:
نامه فرهنگ ۱۳۸۲ شماره ۴۸
حوزه های تخصصی:
مباهله
مسلمانان صدر اسلام و اندیشه هاى اسرائیلى(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
تمدن اسلامی
منبع:
نامه جامعه ۱۳۸۳ شماره ۶
هفتاد درصد فقه از امام صادق است
حوزه های تخصصی:
ادعایی کذب بهنام «رؤیت امام»
منبع:
شهروند ۱۳۸۷ مهر شماره ۶۵
حوزه های تخصصی:
خلیفه و خلافت در اندیشه اهل سنت و زیر ساخت های تحول امامت و خلافت به سلطنت آسمانى و خلیفة اللهى
حوزه های تخصصی:
در تاریخ اسلام میان اصطلاح های خلافت، امامت و سلطنت هیچ وحدتی وجود ندارد و این خلط معنایی صرفا لفظی و لغوی نبوده، بلکه حاصل تحولاتی تاثیرگذار در تاریخ اندیشه اسلامی بوده است. اصطلاح «خلیفه»، به تفاوت، عنوانى برای تمام زمامداران یا خلافت نبوى در زعامت سیاسى مسلمانان و جانشینى خلیفه رسول الله، یا منصبى شرعى و نه عرفى به تمام خلفاى راشدین، امویان و عباسیان نیز به کار برده می شد. درباره «امامت» باید گفت متکلمان اهل سنت که به وضوح شاهد فساد دستگاه خلافت بودند و میان خلفاى راشدین با خلفاى اموی و عباسی تفاوتى ماهوى مى یافتند، به دلیل تداعى فساد خلفاى وقت، مایل نبودند اصطلاح امامت را که بر خلفاى زمانه آنان نیز اطلاق مى شد، مورد استفاده قرار دهند. همچنین در این نوشتار نشان داده می شود که تلاش براى آسمانى کردن سلطنت اسلامى و کوشش براى استحاله امامت و خلافت نبوى از سوى عوامل اموى و راویان آن دوره، در ادوار بعدى نیز ادامه یافت و در دوره عباسیان، فرمانروایان این خاندان نیز خود را خلیفه خداوند و حاکم الهى در روى زمین توصیف کردند. در واقع، با ابهام و خلل در اصول سیاست نبوى و سیاست خلفاى اولیه با نظام استیلایى و فرمانروایى سلطنتى، سنت هاى نبوى و اصول سیاست قرآنی مغفول ماند و سلطنت از این وضعیت بهره را کافى برد. با تبدیل خلافت به سلطنت، مصادیق نظریه امامت، به خلفاى اولیه محدود شد.
نبرد بدر(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
میقات حج ۱۳۷۳ شماره ۹
حوزه های تخصصی:
تأثیر موقعیت شبه جزیره عربستان بر گسترش اسلام و پیدایش تمدن اسلامی از آغاز تا فرجام
حوزه های تخصصی:
با توجه به نقش مکان در وقوع حوادث تاریخی این پرسش مطرح است که مناسب ترین نقطه زمین در سال 610 میلادی برای ظهور آخرین و کامل ترین دین توحیدی کجا می توانست باشد؟ نوشته حاضر در پی پاسخ به پرسش فوق، به بررسی تأثیر برخی از ویژگی های شبه جزیره عربستان همچون موقعیت جغرافیایی، ژئوپولیتیکی، سیاسی، اعتقادی و اقتصادی در شکل گیری، تقویت و گسترش اسلام و پیدایش تمدن اسلامی می پردازد که در طول تاریخ کم و بیش استمرار داشته است. در دوران معاصر نیز این ویژگی ها، توانایی های تأثیرگذاری شبه جزیره مذکور خاصه کشور عربستان سعودی را افزایش داده است. توانایی هایی که اگر در اختیار وحدت و همگرایی و منافع جهان اسلام قرار گیرد، نقش سازنده ای می تواند ایفا نماید و در غیر این صورت قدرتی است در اختیار تفکر افراطی و تکفیری و تروریستی، جهت لکه دار نمودن چهره اسلام، کشتار مسلمانان و واگرایی و تفرقه در جهان اسلام، تسهیل سلطه بیگانگان و مصائبی که امروزه شاهد هستیم.
قیام عاشورا از دیدگاه منابع تاریخی اهل سنّت (با تکیه بر آثاربخاری، طبری و ذهبی)
حوزه های تخصصی:
حادثه کربلا از وقایع مهم و به یادماندنی تاریخ اسلام است که مقاصد و مفاهیم والا و پرارزشی را در بردارد. با توجه به اهمیّت واقعه عاشورا ، اکثر مورخان اسلامی -که اهل سنّت می باشند- به توجه و تامل این واقعه بزرگ پرداخته اند. از جمله مورخان بزرگ اهل سنّت می توان بخاری، طبری، ذهبی و غیره را نام برد که مقاله حاضر به بررسی نگرش این سه تاریخ نگار اسلامی درباره نهضت عاشورا می پردازد. از دیدگاه این منابع قیام امام حسین(ع)، نهضت فرزند رسول خدا (ص) است که برای خدا قیام کرد. اساس آن آزادی، عدالت و شرافت است، او می خواست تا مردم از ظلم و جور حاکمان زمان رهایی یابند و برای تحقق این آرمان والا و الهی با عشق و ایمان و با کمال شجاعت و شهامت قدم برداشت و در نهایت با شهادت وجود با ارزش خویش به همگان درس آزادگی و عزت آموخت.
آنچه در این پژوهش مورد بررسی قرار می گیرد، ارائه پاسخی مستدل به این پرسش اساسی است که دیدگاه منابع تاریخی اهل سنّت با تاکید برسه کتاب (بخاری، طبری، ذهبی) در مورد قیام عاشورا چگونه است؟رهیافت این پژوهش که با رویکرد توصیفی- تحلیلی حاصل شد نشان می دهدکه دیدگاه مشترک این منابع نسبت به نهضت امام حسین(ع)، توام با ارادت خاصی نسبت به خاندان رسول خدا (علیهم سلام) از جمله حضرت حسین(ع) می باشد. به طوری که بزرگان اهل سنّت در منابع به ایشان لقب سیدالشهدا داده اند و شهادت مظلومانه آن حضرت و یارانش را در کربلا با برگزاری مراسم طبق اعتقادات خودشان از جمله، نماز خواندن و روزه گرفتن در روز عاشورا گرامی می دارند.
بررسی زمینه های شکوفایی تمدن اسلامی در قرون نخستین
حوزه های تخصصی:
برآیند گسترش دین اسلام در سرزمین های وسیع و به تبع آن، ایجاد بستری نو و حضور متفکرانی که در این چهارچوب فرصت اندیشه و باز اندیشی یافتند، تمدنی درخشان بود که البته به ناحیه خاصی تعلق نداشت و تنها نام فرهنگ و تمدن اسلامی برازنده ی آن بود. همه ی تمدن های تحت حوزه ی نفوذ اسلام، بخش برجسته ی فرهنگی خود را به حوزه ی اسلام آوردند و کار ویژه ی دین اسلام این بود که امکان سازش و همکاری میان این فرهنگ های متفاوت و گاه متناقض را با آموزه های خود فراهم کرد و از تفاوت ها فرصت ساخت. با روی کار آمدن عباسیان و خصوصا از عصر هارون به بعد، عوامل متعددی موجب شکل گیری نهضت های علمی و فکری مهمی در تمدن اسلامی شدند که بغداد و دیگر شهرهای بزرگ اسلامی را به قلب تپنده ی علمی جهان آن روزگار تبدیل کرد. هدف از این پژوهش شناخت عناصر و ارائه الگویی از همبستگی آن ها در این پروژه طلایی کم نظیر است.
قرآن زیر ساخت تمدن اسلامی
حوزه های تخصصی:
مقدمه: زیرساخت ها و پیشینه های فکری فرهنگی و عقیدتی هر جامعه ای زمینه ساز پیدایش تمدن در بین آنان است. هرچند در پیدایش تمدن عوامل گوناگونی دخیل هستند که هر کدام به نوبه خود نقشی را کم یا زیاد در آن ایفا می کنند، ولی در این میان مؤلفه های علمی و فرهنگی از جایگاه والایی برخوردار است. بررسی ویژگی های تمدن های مختلف از دیرباز در بین اقوام گوناگون، بیانگر نوعی تحول اجتماعی فرهنگی است که با توسعه دانش و گسترش حیطه های علمی در آن جوامع رابطه مستقیم دارد. هر جا شاهد تمدنی هستیم، تولید علمی، ابداع، ابتکار، بینش پسندیده، خوش فکری و اندیشه های ناب و تابناک بر ستیغ آن خودنمایی می کند. بر همین اساس و مبتنی بر همین بینش، وارسی و بررسی منابع دینی، به ویژه قرآن کریم به عنوان منبعی سرشار از معارف وحیانی که حاوی آموزه های بینشی، اندیشه ای و علمی در حوزه ها و ساحت های گوناگون حیات بشری است، برای بازیابی و تعیین جایگاه و نقش آن در فرایند و برایند تمدن سازی امری لازم به نظر می رسد. در حقیقت فرایند اصلی در این مجال این است که: در ساختار تمدن نوین اسلامی، قرآن به عنوان غنی ترین کتاب مولد فرهنگ و تمدن، از چه نقش و جایگاهی برخوردار است؟ در پاسخی اجمالی به این فرایند به نظر می رسد نقش قرآن در فرایند تمدن سازی نوین اسلامی، نقشی زیرساختی و زیربنایی است، چنان که شکوفایی علمی مسلمانان در گذشته و پیدایش تمدن مشعشع اسلامی در قرون پیشین ، که جهان علم و اندیشه را تحت نفوذ و سیطره خود قرار داد، برگرفته از آموزه ها و هدایت های قرآن کریم بوده است. با همین پیش فرض در این مجال به شناسایی آیاتی از قرآن اهتمام شده است که زمینه ساز پیشرفت علمی و فرهنگی مسلمانان شده و منجر به پیدایش تمدنی گردیده که نظیر آن در تاریخ تکرار نشده و تمدن کنونی غرب نیز گرته برداری ناقصی از آن بوده است. روشن است که شناخت این آیات و بهره برداری درست از آنها کمک شایانی در مهندسی و طراحی تمدن نوین اسلامی خواهد داشت.
تمدن اسلامی از دیدگاه امام خمینی (ره)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سرگذشت انسان ها از معبر تمدن ها می گذرد و تمدن ها در طول تاریخ در شکل دهی به هویت بشر، گسترده ترین نقش را داشته اند. امروزه تمدن، به سند تاریخی فرهنگ ملل تبدیل گشته و از اهمیتی ویژه برخوردار است.
دین اسلام پس از استقرار، به سرعت توانست بنیان گذار تمدن شگرفی در جهان شود؛ به گونه ای که تمدن های دیگر، از جمله تمدن غربی را وام دار خود نماید.
در این مقاله به روش اسنادی و با رویکردی توصیفی ـ تحلیلی بیان می کنیم تمدن اسلامی دارای چه تعاریف، ویژگی ها و مؤلفه هایی است و امام خمینی چه تعریف و نظرگاهی نسبت به تمدن اسلامی دارد؟ سؤال های فرعی تحقیق از این قرارند:
ـ تمدن چیست و چه تعاریفی از آن ارائه شده است؟
ـ تمدن دارای چه شاخصه های عمومی است؟
ـ روش ها و رویکرد های شناخت تمدن کدام است؟
براساس یافته های این مقاله، امام خمینی(ره) ضمن توجه به ابعاد مادی و معنوی تمدن ها، با نقد تمدن غربی و تأکید بر مادی و تک بعدی بودن آن، تمدن اسلامی را جامع ترین تمدن ها دانسته که دارای روحی سرشار از ایمان است و این روح در تمامی ارکان آن جریان دارد. امام(ره) ازسوی دیگر بر وجه معنوی و توان انسان سازی تمدن اسلامی به عنوان مهم ترین عنصر آن تأکید می کند.