فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۸۱ تا ۳۰۰ مورد از کل ۷۱۱ مورد.
ضرورت توجه به صفات پیامبر(ص) در تفسیر متون شرعی
حوزه های تخصصی:
تفسیر متون شرعی و روش های آن امروزه یکی از مباحث مهم هرمنوتیک است. از گذشته تاکنون مسلمانان و غیرمسلمانان در تفسیر و تاویل متون شرعی (متون شرعی اسلامی) دیدگاه های مختلف و روش های گوناگون داشته و دارند. در این مقاله بر این مسئله تاکید می شود که برای فهم و تفسیر درست متون شرعی (کتاب و سنت) ضرورت دارد که صفات و ویژگی های صاحب متن به ویژه عصمت، مد نظر مفسر قرار گیرد، که برای رسیدن به این هدف، نکات زیر در این مقاله بررسی می شود:1.عناصر تشکیل دهنده متون شرعی و فرق آن با متون دیگر.2.صفات پیامبر(ص) و ضرورت ابراز و توجه به آنها به هنگام تفسیر متن.3.اصلاح تفاسیر نادرست (بررسی نمونه ای) با توجه به عدم درک درست از صفات پیامبر(ص).
بحران در روش
حوزه های تخصصی:
این مقاله، ترجمه فصل نهم کتاب تاریخنگارى نوین اثر میشل بنتلى است. وى در این کتاب کوشیده است سیر تحول تاریخنگارى غربى را از عهد روشنگرى تا روزگار ما به اختصار بررسى کند.(3) در این فرایند، مقوله روش و روششناسى، نقطه عطف بزرگى است که در پى حرفهاى شدن رشته تاریخ و بروز تحولات اجتماعى ـ اقتصادى در سطحجهان و در واکنش به علم گرایى و رشد علوم دقیقه مطرح شد.
البته مسئله روش در پژوهشهاى تاریخى، پیش از این در عهد روشنگرى و با ظهور مورخان و متفکرانى، چون هیوم و با دفاع از روشهاى پوزیتیویستى (روش تجربهگرایانه علوم دقیقه) مطرح شده بود، اما اکنون اعتبار این روش با گسترش تفکر ایدهآلیستى به حوزه علوم انسانى و بهویژه تاریخ، زیر سؤال رفته است. در نتیجه، متفکران تاریخ به تمایز و تفکیک روش علوم انسانى و تاریخى از روشهاى علوم تجربى پرداختند و از یک معرفتشناسى جدید و متفاوت سخن گفتند. پیشگام و پیشتاز این جریان، متفکران آلمانى و در رأس آنها ویلهلم دیلتاى بود که بعدها شخصیتهایى چون ویندلبند، لامپرشت، ریکرت، ماکس وبر، کالینگ وود و ... راه او را ادامه دادند و نگرش تاریخى را متحول ساختند
تاریخنگارى ساختارگرا
حوزه های تخصصی:
ساختارگرایى که از سالهاى شصت سده بیستم فعالیت خود را آغاز کرده بود، عصر طلایى خود را در سالهاى هفتاد سپرى کرد. این مکتب بر بسیارى از حوزههاى دانش تأثیر خود را نهاد و بر تاریخنگارى این دوره نیز سایه افکند، بهگونهاى که مقالههاى مجله تاریخى آنال، رنگ و بوى مباحث ساختارى به خود گرفت. در این مقاله، نویسنده به دنبال معرفى این نوع از تاریخنگارى است. وى پس از معرفى شخصیتهاى برجسته ساختارگرا، زمینههاى سیاسى ـ اجتماعى و علمى شکلگیرى این مکتب را یادآور شده، سپس سیر تکوین آن را دنبال کرده است. همچنین نویسنده، مؤلفههاى اصلى ساختارگرایى و پیوند آن را با تاریخنگارى به بحث مىنشیند و از مفاهیم اصلى آن، سخن مىگوید و سپس کاستىها و آسیبهاى آن را مىشمارد.
فلسفه نظرى تاریخ از دیدگاه قرآن (نقد دیدگاه شهید صدر)
حوزه های تخصصی:
مطالعه و تحلیل انتقادى تئورى سنت تاریخى قرآن در حیطه مسائل فلسفه نظرى تاریخ است. هدف مقاله حاضر، بررسى تحلیلى و انتقادى تئورى شهید صدر درباره سنت تاریخى قرآن است. همچنین تبیین ساختارها و قالبها، و صفات و ویژگىهاى سنن و قوانین تاریخى قرآن و نیز تحلیل اشکال و چهرههاى سنن و قوانین تاریخى، از دیگر اهداف مقاله است.
رهبر دینی و سیاسی مسلمانان هند (مولانا سید اسعد مدنی)
حوزه های تخصصی:
سلسله جنبان رادمردی/پژوهشی در اعقاب و بازماندگان حضرت عباس بن علی (علیه السلام)
حوزه های تخصصی:
نسبت حقیقت و روش
حوزه های تخصصی:
دانشهاى تاریخى همواره در پى شناخت حقیقتى در زمان گذشتهاند و براى این منظور، تدبیر روش شناختى فراوانى اندیشیدهاند و همواره به اصلاح و بازبینى آنها مشغولاند. اما پرسش اصلى، آن است که آیا این روشها و تدابیر تنها در رساندن ما به حقیقت سهیماند؟ یا چه بسا ما را در بىراهههاى معرفت شناختى در انداخته و حقیقتى نو فرارویمان بیافرینند؟ بررسى این مسئله، نیاز به انجام مطالعه درجه دومى دارد که نه پدیده خارجى، بلکه خود فرایند فهم را مطالعه و بررسى کند.
هرمنوتیک متکفل این نوع مطالعه است که به نقد مستمر فرایند شناخت مىپردازد و تاکنون بسان یک سونامى در گستره دانشهاى انسانى، امواجى ویرانگر آفریده است.
در این مقاله، در صدد معرفى این رویکرد مطالعاتى و ارائه گزارش تاریخى از دیدگاهها و مواضع هرمنوتیستها در مورد چالش حقیقت و روش هستیم. البته این نوشتار کوتاه تنها درآمدى آغازین براى آشنایى تاریخ پژوهان با زمینه بحث است و بررسى تحلیلى و تطبیقى دیدگاهها مجال دیگرى مىطلبد.
تاریخ شفاهى
حوزه های تخصصی:
تاریخ شفاهى یکى از روشهاى انتقال اخبار و روىدادها و یکى از قدیمىترین روشهاى تاریخ نگارى است که از گذشتههاى بسیار دور، حتى پیش از پدیدار شدن سنت مکتوب تاریخنگارى، کاربرد و اهمیت داشت و امروزه نیز در مکتبهاى جدید تاریخنگارى کشورهاى مختلف، رویکرد ویژهاى به این مقوله مىشود.
مقاله حاضر بر آن است تا ضمن معرفى پیشگامان تاریخ شفاهى، اهمیت آنرا نیز بهعنوان یک منبع در تاریخنگارى جدید بنمایاند
مناسبات سیاسی خوارزمشاهیان و عباسیان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
بازجستی در تحلیل مورخان مسلمان از نبود علی (ع) در غزوه تبوک ؛ مقدمه ای روش شناختی
حوزه های تخصصی:
نویسنده مقاله حاضر بر آن است که مورخان مسلمان همچون سایر مورخان کلاسیک ، در تحلیل های خود از رویدادهای تاریخی ، مسائل ، علل و ابعاد سیاسی را در نظر می گرفتند و بندرت به ابعاد و انگیزه های فرهنگی ، اجتماعی ، اقتصادی و به ویژه عاطفی توجه می کردند. این امر باعث پدید آمدن مجموعه ای از تاریخ نگاشته ها شده است که کاملاً تحت تسلط گفتمان سیاسی اندیشی قرار دارد و به سبب این غلبه ، مورخان معاصر مسلمان نیز به رغم پیدایش و رواج سنت ها و گفتمان های جدید در تاریخ نگاری ، همچنان از پرداختن به سهم عوامل غیرسیاسی در تحلیل های خود خودداری می کنند. نویسنده در این مقاله با بررسی یک نمونه عینی تحلیل های سیاست اندیشانه بیشتر مورخان قدیم و جدید مسلمان از عدم حضور علی (ع) در غزوه تبوک را با تحلیلی از عبدالحسین زرین کوب که برخلاف همه ، سهم بیشتری به عواطف بشری پیامبر داده مقایسه کرده است .
دو معنای فلسفه تاریخ
فــوکو و مسئله تاریـخ(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
روایت و واقعیت
حوزه های تخصصی:
نوشته حاضر، نقدى است بر چهار تن از بزرگان اندیشه در حوزه فلسفه تاریخ با محوریت دو موضوع مهم و کلیدى در بحث روششناسى و فلسفه علم تاریخ؛ یعنى روایت و واقعیت. بهطور خلاصه در این بحث، ساختار روایت بهعنوان محورىترین عنصر در تاریخنگارى و ارتباطش با واقعیت و نیز این که چگونه روایت مىخواهد واقعیت تاریخى را براى خواننده تبیین نماید و اینکه آیا ساختار روایتىِ روش تاریخنگارى فعلى مىتواند تمامى هستى تاریخ را منتقل کند یا خیر، به اجمال بررسى شده است. ضمن این مبحث، آفتهایى که بر عنصر روایت در روش تاریخنگارى روایى مترتب است نیز ارزیابى شده است و در نهایت، این پرسش را در برابر ذهن خواننده قرار مىدهد که چه روش جامعى را مىتوان براى ثبت و ضبط کامل وقایع تاریخ، تدارک دید و ابداع نمود تا بتوان کوچکترین وقایع تاریخ را در جایگاه خودشان ثبت کرد.
تاریخ تحلیلى یا تحلیل تاریخ
حوزه های تخصصی:
تاریخ تحلیلى، به عنوان روشى در عرصه پژوهشهاى تاریخى، شکل کمال یافته تاریخنگارى است که در تاریخ اسلام سابقهاى دیرینه دارد. در اینگونه تاریخنگارى، مورخ با کاربست اصول و قواعد تعریف شده یا پذیرفته شده دانشمندان حوزه تاریخ، و استفاده از ابزارها و امکانات و نیز دستاوردهاى دیگر علوم مربوطه، مىکوشد تا به دادههاى واقعى دست یافته و سره را از ناسره بازشناسد. با این رویکرد، تاریخ تحلیلى، با آنچه معطوف به دادههاى تاریخى، تحلیل مىشود، متفاوت و متمایز است و اساسا تحلیلهاى مبتنى بر تاریخ، خارج از حوزه تاریخ بهشمار مىآید، هرچند مورخ خود ممکن است بدان روى کند. این مقاله بر آن است تا نشان دهد که چه تفاوتهایى میان تاریخ تحلیلى و تحلیل تاریخ وجود دارد.