فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۱ تا ۱۰۰ مورد از کل ۱۹۵ مورد.
حوزه های تخصصی:
استطاع بیدل دهلوی بوصفه أکبر شعراء العرفان فی شبه القارة الهندیة، أن یرتقی بالأسلوب الهندی من قیود الشکل إلی آفاق المعرفة الرحبة.فالغزل عند میرزا عبدالقادر بیدل یُعتبر استمرارا لتفکر مولانا محمد جلال الدین بلخی فی شمسیاته.فهذا المقال یهدف إلی التعریف ببیدل من خلال غزلیاته العرفانیة، حیث یری الشاعر أن جمیع مظاهر الکثرة، فی سیر الإنسان الرجوعی والعروجی، تعود إلی الوحدة، وتلک المظاهر فی سیره النزولی أو سفره من الحقّ إلی الخلق، تعتبر أمورا اعتباریة تُظهر صفات خالق الکون.
تمثّل غزلیات بیدل العرفانیة، ملحمة معنویة تحکی عن عشق الإنسان للمعشوق الأزلی.هذه الغزلیات یرافقها تفکر سریالی غالبا، وهذا یؤدّی إلی صعوبة فهم مصطلحات غزلیاته العرفانیة التی اعتمد الشاعر فی إنشادها علی الأسلوب الهندی، ویصعب للباحثین أن یجدوا لتلک المصطلحات مرادفات واضحة، ولکن بالرغم من هذا کلّه فإنّ غزلیات بیدل، تتضمن أشواقا تهیّج حدّتها، القوالب العروضیة والقوافی ذات الردیف الفعلی.
ویژگی های هنری شعر ابن نباته شاکی (الخصائص الفنیة لشعر ابن نباتة الشاکی)
حوزه های تخصصی:
یعدّ ابن نباتة المصری من أشهر شعراء العصر المملوکی، ویمکن القول بأنّه شکا فی شعره من قضایا مختلفة أکثر بالنسبة إلی معاصریه. فتناول فی شعره الشاکی موضوعات مثل الدهر، والموت، والفراق، والفقر، والشیب، والأمراض الشائعة فی بیئته. ولکن المهمّ الذی ترتکز علیه هذه المقالة هو التفات ابن نباتة إلی خصائص فنیة قد ساعدته فی بیان شکواه وفی التعبیر الأدقّ عن آلامه النفسیة.
من أهمّ هذه الخصائص، یمکننا الإشارة إلی استخدام الشاعر للمفردات، والتراکیب، والأسالیب، والمعجم الإیقاعی الملائم مع جو الشکوی الحزین.
تحلیل مواقف أبی حیان التّوحیدی الأدبیة والنّقدیة فی الإمتاع والمؤانسة (تحلیل دیدگاههای ادبی و نقدی ابوحیان توحیدی در الإمتاع والمؤانسة)
حوزه های تخصصی:
احکام نقدی توحیدی در میان کتاب ها و رسائل وی پراکنده شده است. وی این احکام را با هدف توضیح یک نظریه نقدی مشخّص، بیان نکرده است. چارچوب این پژوهش بر استخراج متون و دیدگاههای نقدی از کتاب های ابوحیان توحیدی، به ویژه کتاب «الإمتاع و المؤانسة» و دسته بندی و بررسی تحلیلی آن مبتنی است و اگر تلاش های توحیدی را در عرصه نقد تطبیقی و کاربردی مورد بررسی قرار دهیم، درخواهیم یافت که این احکام و دیدگاهها در صدور احکام سریع و کوتاه خلاصه می شود.
توحیدی، مسأله لفظ و معنا را مورد بررسی قرار می دهد و تفاوتی میان آن دو قائل نیست، هرچند میان انواع درک و فهم گوینده و شنونده تفاوت قائل می شود، اما اگر بخواهد یکی را بر دیگری ترجیح دهد، توحیدی معنا را مقدم بر لفظ می داند چرا که معنا به عقل نزدیک تر است و لفظ به حس. بلاغت از دیدگاه وی به معنای تصنّع ساختگی و مردود و در پی واژگان وحشی و نامأنوس بودن نیست و بلاغتی را که شنونده به علّت کوتاهی طبعش یا دوری از عوامل برتری دادن ادب فاخر، توان درک آن را ندارد، مورد توجه قرار نمی دهد و بلاغت در نگرش او، جز با دو شرط محقق نخواهد شد: اول: فراهم بودن استعداد هنری و دوم تلاش طاقت فرسا و یادگیری فراگیر. یکی از پدیده های کلی که حیات فکری را از طریق کتاب «الإمتاع و المؤانسة» متمایز می سازد، کشمکش فکری میان اصیل (بومی) و دخیل (وارداتی) است. این کشمکش فکری، گویای آزادی فکری حاکم بر جامعه، پیشرفت شیوه های مناظره فکری، جنبش فکری بزرگ حاکم در جامعه و نیز وجود گفتگوی فکری بر گرد پایه های بنیادین مسلمانان یعنی زبان، دین و ادبیات است.
دیدگاه های سیاسی - مذهبی کمیت در هاشمیات و اندیشه ی ناقدان
حوزه های تخصصی:
کمیت بن زید اسدی ( 60-126 ﻫ.ق ) یکی از شاعران نامدار شیعی در روزگار امویان به شمار می آید که در دفاع از عقیده ی خود شعرهای فراوانی سروده است. شعر او نمایانگر جهاد و مبارزه علیه حاکمان ستمگر اموی است. تاریخ نویسان و نویسندگان قدیم و جدید در خصوص گرایش های سیاسی،مذهبی کمیت، عقاید و نظرهای گوناگون و بعضاً متناقضی ارائه نموده اند. گروهی او را زیدی مذهب، و از غالیان شیعه و رافضی دانسته اند و از نظر سیاسی نیز او را نزاری متعصّب؛ ضد یمنی گفته اند. برخی هم، در تشیّع او تردید کرده و او را به تناقض گویی متّهم نموده اند. نگارندگان در این جستار به نقد و بررسی دیدگاه ها و اندیشه های تاریخ نویسان پرداخته و تلاش کرده اند با تکیه بر هاشمیات و دیگر اسناد ادبی، تاریخی، تصویری واقعی از دیدگاه های سیاسی- مذهبی کمیت ارائه نمایند.
بررسی انتقادی ساختار خمریات ابی نواس (دراسة نقدیة فی مبنی خمریات أبی نواس)
حوزه های تخصصی:
تطلق الخمریات علی الأشعار التی تتناول عالم الشراب، بدءا بالخمرة وأوصافها، مرورا بأوانیها وأشکالها، ورجوعا إلى مواطنها وکرومها ووصفا لمجالسها وما تضمّه من سقاة وندمان وغناء ولهو وطرب، وتتبّعا لتأثیرها فی النفس، ودبیبها فی مفاصل الجسد، وما یحصل منها من نشوة، وخیلاء، وما یجری فی مجالسها من طرائف ولطائف، وطقوس وشعائر، وغیر ذلک ممّا جعل القصائد الخمریة أو الأبیات التی تضمّها قصائد الشعر العربی فی هذا الموضوع، تحتل مکانة بارزة، وتکاد أن تکون نوعا مستقلا بذاته. لما تتمیّز به من خصوصیة الوصف، والسّیاق القصصی أحیانا، ومن أبعاد سیاسیّة واجتماعیّة فی بعض الأحایین، وأبعاد فکریة، وتأملیة ذات منحنی فلسفی ظاهر فی أحیان أخری. ولاشکّ فی أنّ أبانواس هو رائد الشعر الخمری أبدا. علی أنّه اتّخذ الخمرة مدخلا إلی عالم السیاسة، والسعادة، والجمال، والمعرفة، ومخرجا وحیدا من سجن المجتمع وسجن أعرافه، و تقالیده، ومأزق الوجود. بسبب هذه الأهمیة البالغة نعالج خمریاته من الناحیة الشکلیة حتّی تتبین الوجوه المتمیزة فی شکل خمریاته کمقدّمة لدراسة مضمون خمریاته فی مقال آخر.
بررسی اندیشه ی مرگ و زندگی در شعر محمود درویش
حوزه های تخصصی:
اندیشه ی مرگ و تولّد دوباره ملّت عرب به طور عامّ، و فلسطین به طور خاصّ، یکی از گسترده ترین مضمون هایی است که در شعر درویش نمودیافته است. وی، با کاربرد زنجیره ای وسیع و زیبا از اسطوره هاو نمادها ی تاریخی وابتکاری، هم معنایی جدید و متمایز از اندیشه ی مرگ و زندگی متعارف را ارائه می دهد، و هم آنکه،راه کسب آزادی حقیقی و زندگی شرافتمندانه را به مخاطبانش نشان می دهد. البتّه نمادها واسطوره های شعر وی اوّلاً:ً زودیاب ورسایند. ثانیاً: درخدمت انتقال پیام او هستند. کشف وبررسی این نمادها و مضامین آن ها، هدفی است که نویسندگان این مقاله دنبال نموده اند.
جایگاه زبان عربی و ویژگی های زبانی آن (اللغة العربیة؛ مکانتها وقضایاها اللغویة)
حوزه های تخصصی:
إن اللغة مرآة حال الأمة وسجلّ مفاخرها والشاهد علی مجدها فی المجالات الاجتماعیة والأدبیة والسیاسیة والإداریة، تعزّ بعزة أمتها وتذلّ بذلتها.إنها أداة التفاهم والتعاون والتعایش بین الشعوب، وإنّ الدول الراقیة تحاول بکلّ ما فی وسعها لنشر لغاتها وتقویتها بین الشعوب. نتحدث فی هذه المقالة عن مکانة اللغة عند أصحابها، وأهمیة اللغة العربیة من حیث التناسب بین اللفظ والمعنی واتساعها. وعن النظریات المختلفة حول نشأة اللغة، وهل أنها تواطؤ واصطلاح بین البشر أم توقیف أی وحی وإلهام، ونبحث أیضا عن أقسام اللغة الأصلیة، وطبقاتها من حیث التکوین، وهل إنها وضعت کلّها فی وقت واحد أم وضعت متتابعة، وکذلک نشیر إلی عصمة أو عدم عصمة الأعراب الجاهلیین عن الخطأ، وفیه إشارة موجزة إلی المنازعات التی حدثت بین نحویی البصرة والکوفة.
الأسس النقدیه فی کتاب الشعر العربی المعاصر/ قضایاه وظواهره الفنیه للدکتور عز الدین إسماعیل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مازال العمل على الفکر النقدی للنقاد، على الرغم من کثرتهم، قلیلا. والعمل على فکر الناقد یقدم للقارئ المتابع، الخط الذی سار علیه هذا الناقد، والمنطلقات التی أسست لنظرته إلى الأدب. والناقد عز الدین إسماعیل ناقد غزیر الإنتاج، وهو أحد الرواد الذین کان لهم دور بارز فی بلوره القصیده الشعریه الحدیثه، فی مصر، والوطن العربی کله، وکتابه ""الشعر العربی المعاصر / قضایاه وظواهره الفنیه"" على قدمه یعد الدستور الذی سطر لهذه الحرکه خطوطها الرئیسه. وهذا البحث یقوم على محاوره أفکار الناقد فی هذا الکتاب، وما أکثرها، یؤیّد بعضها، ویخالف بعضها الآخر؛ فالناقد قام بتوصیف حرکه الشعر الحدیث، فنیّا وموضوعاتیا، ولئن اختلفت الباحث فی بعض القضایا، فهذا شیء طبیعی، تحتّمه السیروره الزمانیه.
نگاهی انتقادی به رمان ""یومیات نائب فی الأریاف"" (أضواء نقدیة علی روایة یومیات نائب فی الأریاف)
حوزه های تخصصی:
لاشک فی أن روایة یومیات نائب فی الأریاف من الآثار الخالدة لتوفیق الحکیم الکاتب والفنان المعاصر فی الأدب العربی. والدلیل هو أنها ترجمت إلی اللغات الأجنبیة الکثیرة فی العالم وأنتجت منها الأفلام فی بعض البلدان العربیة. ویتکلم توفیق الحکیم فی هذه الروایة عن بعض وجوه الحیاة فی مصر لاسیما فی الأریاف. ونحن ندرس فی هذا المقال بعض العناصر الفنیة للقصة، مثل: المکان والزمان، والشخصیة، والحوار، والحوادث. أما المکان الذی تجری فیه حوادث الروایة فهو ناحیة من البلاد (الوجه القبلی)، وزمان وقوعها یبدأ وینتهی خلال اثنی عشر یوما من أکتوبر إلا أنّ الکاتب یسعی إلی إطلاق الزمان ولایحدده. وللروایة شخصیات یرسمها الکاتب من الناحیة الداخلیة، ولا الخارجیة، أی یرسم ملامح شخصیات القصة بتصویر ردات أفعالها تجاه الأحداث التی تبدأ بإطلاق النار وتجری معتمدة علی الأحداث الأخری الثانویة.
صوره الفُرس فی العِقد الفرید(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یبدو للمتأمّل فی "" العِقد الفرید""، أنّ ابن عبد ربّه الأندلسی قد ألّف موسوعته الضخمه وما تشتمل علیه من ثقافه إسلامیّه عربیّه ما یثیر الإعجاب، وللمؤلِّف وقفات مع التّراث الفارسی وردت متفرقهً فی ثنایا هذا السِّفر. ولو قدّر أن یأتی تعریف للفُرس وثقافتهم فی کتاب ألِّف فی الشرق العربی لاعتبرنا هذا الأمر طبیعیاً وذلک لمجاورتهم البلدان العربیّه وما یلازمه من صلات.
فی حین أننا نشاهد أنّ المسافه الجغرافیه والتباین التاریخی والثّقافی بین عرب الأندلس والفُرس لم یکونا حاجزاً من أن تصل أخبار من بلاد فارس إلی أقصی الغرب العربی لتظهر فی هذه الموسوعه الفریده، وما یتّصف به هذا الشعب من تراث. وقد تجلّت أقوال ملوکهم وحکمائهم وخاصه فی عصر بنی ساسان فی هذا الأثر، ولعلّ هذا الأمر یرشدنا إلی رصد التّناص الأدبی، وإلی العلاقات التی کانت سائدهً عندئذٍ.
لقد حاولت هذه الدراسه جمع شتات ما ورد ذکره فی ""العقد الفرید""عن أدب ملوک الفُرس وحکمائهم کی تضع أمام القارئ صوره عن الفرس من خلال الأدب الأندلسی.
نقد و بررسی شخصیت وادب شاعر مهجر عرب ""الیاس فرحات"" (التحلیل والنقد لشخصیة وأدب إلیاس فرحات، شاعر العرب فی المهجر)
حوزه های تخصصی:
انتقل مجموعات کبیرة من الناس للأراضی العربیة، ولاسیما لبنان وسوریا، إلی الأمریکتین الشمالیة والجنوبیة فی أواخر القرن التاسع عشر وخلال العشرین، حیث استقرّوا فی الأمریکا، وکندا، والبرازیل، والأرجنتین، والمکسیک.
کان هذه الهجرة فی کثیر من الأحیان نتیجة للتخلص من المشاکل الفکریة، والاجتماعیة، والاقتصادیة التی کانت قد سیطرت علی المجتمع العربی. یتعرّض هذا المقال من بین هؤلاء المهاجرین، لإلیاس فرحات، الشاعر اللبنانی الذی هاجر إلی البرازیل. یهیمن نفسیة شعراء العرب القدماء بصورة واضحة علی قوالب أشعار فرحات هیمنة لایمکن لفرحات التخلص منه نظراً لتشابه ظروف معیشته بهمتعکس قصص فرحات الشعریة مختلف جوانب حیاته وتجربته الشخصیة علی نطاق واسع.
نقل و زبان در رمان ""التلصص"" صنع الله ابراهیم (السرد واللغة فی روایة ""التلصّص"" لصنع الله إبراهیم)
حوزه های تخصصی:
تعتبر الروایة من أبرز الفنون الأدبیة ولها مکانة متمیزة فی الأدب العربی المعاصر. فالروایة فی عصرنا الحاضر تتناول الموضوعات الواقعیّة وصارت مرکزیّتها تصویراً من الحیاة کما نلاحظ هذا الأمر فی روایة «التلصّص» لصنع الله إبراهیم.
یعتبر «صنع الله إبراهیم» من نجوم الأدب الستیّنی الذی یصوّرلنا فی هذه الروایة مصرفی عام 1948 م. فیتحدّث فی بنائه الروائی عن الماضی مناقشاً القضایا المعاصرة فی القاهرة.
وفی دراسة هذه الروایة نجد مجموعة العناصر الهامّة التی تعدّ من أهمّ معالم البناء الفنّی لها ومنها: السرد واللغة.لأنّ السرد من الأدوات الفنیّة التی یستخدمها الکاتب للوصول إلی غایة قصّته وکان العمود الفقری ترکّز علیه الأدوات الأخری کالحواروالوصف وغیرهما.
ونستعرض فی هذا المقال طریقة سرد الروایة عند هذا الکاتب فی «تلصّصه» وهویعتنی بالتفاصیل معتمداً علی صلات الطفل الراوی بالبیئة والشخصیات. ویتحدّث فیها عن أبطال الروایة علی حسب المواقف التی تقتضی الکلام لأ نّه یجب علی الکاتب أن تکون لغته أکثر ملائمة من وسائل بناء قصّته.
منهج القاضی الجرجانی فی الدفاع عن المتنبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فهذا بحث فی ""منهج القاضی الجرجانی فی الدفاع عن المتنبی"" فی کتابه الموسوم ب : ""الوساطه بین المتنبی وخصومه"". وحاولت أن أقف على أهم المعالم المنهجیه التی دافع بها هذا الناقد عن المتنبی، وهل کان دفاعه على أسس فنّیه ورصینه؟ أم کان مدفوعا بالتعصّب والهوى؟ أم أنه اعتمد میزانا عقلیا لافنیا ولاعصبیا؟
فهذ الکتاب یُعدّ من أهم الکتب التی وضعت المتنبی فی المیزان ودافعت عنه، ولذلک کان لابدّ لنا أن نسیر معه فصلا فصلا وأن نتبیّن کیف استطاع مؤلفه أن یقنع المتلقی بأن المتنبی مظلوم فی الهجوم علیه وأن کثیرا ممّن هاجموه کانوا مدفوعین بالهوى والحسد. وأنه لایقلّ مکانه عن کبار الشعراء الذین سبقوه کأبی تمام والبحتری.
ویبدو أن هذا الشعور کان الدافع من وراء تألیفه لهذا الکتاب، ولذلک فقد بناه بما یتوافق مع الهدف الدفاعی، فنجد فی کتابه ثلاثه أجزاء رئیسیه:
1- المقدمه وفیها یقرر القاضی الجرجانی موقفه من الأدب ونقده. وفی هذا الجزء جلّ النظریات النقدیه التی جاء بها واعتمد علیها.
2- دفاعه عن المتنبی.
3- نقد تطبیقی و یتناول فیه مآخذ الخصوم على المتنبی.
فمن خلال هذا التقسیم، نجد أن الرجل جلّ همّه أن یخرج من هذه ""الوساطه بین المتنبی وخصومه"" منتصرا له ومدافعا عنه ورادّاً للتهم التی أُلصقت به وواضعا له المنزله الأدبیه التی یستحقها.
وقد حاولت أن أعرض فی هذا البحث القصیر ""منهجه فی الدفاع عن المتنبی"" لأقف على ملامحه العامّه، فإن أحسنت فمن الله، وإن قصّرت فأرجو أن یکون هذا البحث دافعا لی لبحث القضیه بشکل تفصیلی فی المستقبل.
محمدحسین نظیری نیشابوری، شاعر شیعه مذهب ایران
حوزه های تخصصی:
فی رحاب الاستشهاد الأدبی بأشعار الکمیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
إنّ المقاله یتناول موضوع شخصیّه الکمیت الأدبیه،(الشاعرالشیعی المعروف فی عصر بنی أمیه) و دعم حجّیه الاستشهاد بأشعاره ودحض ما أثیر حوله من الشبهات فی عدم حجّیته، فعلی ذلک طرقنا فیه أمّهات الکتب الأدبیه لندارس فیها مدی اعتبار الکمیت وکیفیه الاستشهاد بأشعاره فی مختلف الفنون کاللغه والنحو والصرف والبلاغه وغیر ذلک ممّا یرتبط به من الفقه والتفسیر وشرح الحدیث والأمثال. وقمنا فیه أحیاناً بإحصاء ما أنشدت فی تلک المصادر من الشواهد للکمیت والتمثیل ببعضها علی سبیل الإلماع. والذی ینبغی ذکره هنا أنّ الکمیت رغم بعض الهجمات القارفه علیه والتنقصّات الموجّهه إلیه -فی حیاته ومابعده- کثر الاهتمام بشخصیّته وأدبه والاستشهاد بشعره من قبل الأدباء والمفکرین ما جعله من المعتمدین علیه خاصّه فی اللغه اکثر منها من العلوم الأدبیه الأخری
من استدرک البحر المتدارک على البحور الخلیلیّه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یزعم کثیرٌ من العروضیّین العرب فی العصر الحدیث أنّ الأخفش الأوسط هو الّذی استدرک البحر المتدارک على البحور الخلیلیّه الخمسه عشر، ولکن الدراسه التاریخیّه والبنیویّه لهذا البحر تثبت أنّ المتدارک لیس من استدراکات الأخفش على الخلیل، بل ابن حمّاد الجوهری هو الّذی استدرکه على البحور الخلیلیّه، لأنّه کان بحاجه ماسّه إلى هذا البحر فی فرضیّته العروضیّه.
منهجنا فی هذا المقال هو منهج تاریخی و تحلیلی، إذ إنّنا درسنا المتدارک وانتسابه إلى الأخفش دراسه تاریخیّه کما عالجنا نسبه المتدارک إلى الجوهری معالجه بنیویّه.
دعبل و محتشم؛ سرآمد مرثیه سرایان
حوزه های تخصصی:
جمالیّه توظیف المصطلحات الصرفیه والنحویه والعروضیه فی لزومیات المعرّی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شهد العصر العباسی ازدهارا واسعا فی مختلف مظاهر الحیاه ونشطت الحرکه العلمیه ووضعت مصطلحات کثیره وجدیده فی مختلف فروع المعرفه ودخلت بعض هذه المصطلحات فی الأدب وجرت علی اقلام الکتاب وألسنه الشعراء. فمن الطبیعی ألا تخلو منها أشعار کبار الشعراء کأبی تمام والمتنبی والمعری وغیرهم. ولما کان المعری ذا موهبه غزیره وثقافه واسعه فی مختلف العلوم والمعارف فقد أکثر من استخدام هذه المصطلحات العلمیه فی شعره خاصه دیوانه اللزومیات، وإسرافه فی توظیف هذه المصطلحات فی شعره قد أثار إعجاب فئه من النقاد والدارسین کما أثار طعن فئه أخری.
هذا والمعری قد تعرض لمصطلحات العلوم المختلفه من الصرف والنحو والعروض والفلک والکیمیاء والطب وغیرها. ومن الواضح أن دراسه هذه المصطلحات فی شعره تکشف عن جانب من أفکاره وآرائه کما تنم عن سعه إلمامه بهذه العلوم وغزاره أدبه، فمن ثم تتوقف هذه الورقه عند المصطلحات الصرفیه والنحویه والعروضیه التی استخدمها الشاعراستخداما فنیا وذوقیا لایستوعبها المتلقی الا بعد التأمل فی الجانب الفنی والتی قد استخدمه الشاعر لتصویر خوالج نفسه والتعبیر عن آرائه.