این نوشتار به انواع و چگونگی بهره گیری از مبانی کلامی در قرآن می پردازد. نویسنده بهره گیری از مبانی کلامی را در سه محور: 1- اثبات منبع بودن قرآن 2- تعیین قلمرو آیات الاحکام 3- تعیین متدولوژی استنباط از قرآن بررسی می کند و در جریان بحث از دیدگاه اخباریان نسبت به قرآن، بهره گیری از شیوه های عرفی و سنتی در استنباط از قرآن سخن می گوید، و در پایان از تعیین روش دریافت مبانی کلامی از قرآن یاد می کند.
نوشتار حاضر از چگونگی مواجهه قرآن با فرهنگ ها و سنت های عصر نزول سخن می گوید. در باور نویسنده، قرآن به چهار روش با فرهنگ زمان نزول مواجهه کرده است: 1- فرهنگ گزینی 2- تأیید و تثبیت فرهنگی 3- فرهنگ زدایی 4- جایگزینی نویسنده با آوردن نمونه های متعدد به توضیح هر یک از روشهای چهارگانه پرداخته و در بخش فرهنگ زدایی از مسائلی چون قاطعیت در نفی عناصر منفی، اقدام های عملی در فرهنگ زدایی، روش های تدریجی، عدم تشبه به بیگانه، بحث کرده است.
آنچه در پیش رو دارید ، تحقیقی است که بنا بر سبیل ایجاز ، سعی بر آن دارد تا با بحث کنکاش در آیات 32 و 33 سوره احزاب و دیگر روایات مربوط با موضوع آنها ، به بررسی و تبیین مصادیق اهل بیت در این آیات بپردازد و به استناد احادیث موجود در کتب حدیثی اهل سنت و همچنین با استفاده از دیدگاههای تفسیری و تحلیلهای تاریخی ، در حد امکان ریشه ها و علتهای اختلاف در مورد متن آیه تطهیر ( به عنوان اولین خاستگاه تشریعی اصطلاح اهل بیت ) بپردازد و از این نظر به فهم اختصاصات ویژگیها ، بستگیها و یا عدم بستگیهای میان اجزای متن ، دست یابد ...