فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۸۱ تا ۷۰۰ مورد از کل ۲٬۵۴۵ مورد.
۶۸۸.

یوسف(ع)، رزم آزمای معرکة نفس(مقاله پژوهشی حوزه)

نویسنده:

کلید واژه ها: برهان زلیخا یوسف (ع) ربّی همّ

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۹۳۲
سخن وحی را زیبایی‌های نامنتهاست؛ زیرا از جانب صاحب جمال و جمال‌آفرین یکتاست. واژه‌ها، چیدمان کلام، موسیقایی گفتار و عمق معانی قرآنی، نه تصویری است که به نگاهی توان دریافت؛ بلکه در هر عصری و در هر نسلی، غواصان ژرف‌پیمایی را می‌طلبد تا «درّ یتیم» از صدف معنا گشوده و پیام راستین آیات وحیانی را استخراج نمایند. سورة یوسف را که زیباترین قصه‌هاست و آرایه‌های ادبی و کلامی، زیبایی آن را صد چندان افزوده است، دامنة گفتار در تفاسیر تنگ آمده و عمرهای کوتاه، مجال اندیشة دراز را از مفسران برگرفته است. چنان‌که گاه بر ابهامات افزوده یا پرسش‌های تفسیری آن را به نقل قول‌های ضعیف یا به سکوت در برابر آن حوالت داده‌اند. از این رو، در نخستین مقالة این رویکرد، واژه‌های زیبای «ربّی»، «همّ» و «برهان» که در حساس‌ترین و پیام‌آورترین آیات سورة یوسف به کار رفته، مورد بازکاوی قرار گرفته است.
۶۹۱.

شناخت از دیدگاه مورن و قرآن

نویسنده:
حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۱۲ تعداد دانلود : ۳۳۴
ادگار مورَن (به فرانسوی:Edgar Morin) فیلسوف و جامعه شناس فرانسوی است.وی در 1921 در پاریس با نام اصلی«ادگار ناهوم»زاده شد.او رگه های یهودی ـ اسپانیایی) دارد و به خاطر تنوع کارهایش شهرت دارد،چندان که علاقه مندی های مختلفی در کارهایش دیده می شود و به مرزهای مرسوم در نظام های دانشگاهی بی اعتنا است.کارهای معرفت شناختی او انقلابی اند،زیرا کوشیده تا مثلث ارتباطِ ایدئولوژی ـ سیاست ـ علم را از طریق آن چه«پیچیدگی»می نامد،بازاندیشی کند.منظور از«پیچیده»معنی مخالف ساده نیست،بلکه مقصود یک«روش»ست که به«راز و رمز»جهان با دانستن این که«امر ساده همواره فقط چیزی است که توسط شخصی ساده شده»،اعتنا می کند. در این مقاله دیدگاه مورن دربارە مسئله شناخت که در کتاب درآمدی براندیشه پیچیده ایشان مطرح شده با آیات قرآنی مقایسه شده است.ابتدا دیدگاه مورن و سپس نظرات قرآن در این مورد مطرح ودر پایان مقایسه و نتیجه گیری شده است.
۶۹۸.

حقایق آسمانی در الفاظ زمینی(مقاله پژوهشی حوزه)

کلید واژه ها: غیب حقایق آسمانی الفاظ زمینی امور غیبی عالم غیب

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۰۷۷
در میان معارف وسیع و بزرگ قرآن کریم، موضوعاتی هستند فراتر از حس و دریافت‌های زمینی انسان‌ها؛ که در اصطلاح قرآن، به آن «غیب» گفته می‌شود و راه دسترسی به آنها حواس ظاهری نیست. تمام این معارف در قالب الفاظی بیان شده است که همان زبان رایج مردمان بوده و آنان برای رفع و رجوع زندگی خود الفاظ را وضع کرده‌اند. این مقاله مدعی است امور غیبی که در قرآن کریم بیان شده‌است، مطالبی هستند مطابق با واقع که دارای معادل خارجی هستند و بیان آنها در قرآن کریم به بهترین شکلی ممکن بوده‌است خداوند متعال منزه است از آنکه مطالبی در قرآن بیاورد که پشتوانه واقعی نداشته و صرفاً بر اساس مجاز و کنایه هدایت را برای بندگان ایجاد کند، بلکه معارف قرآن ریشه در واقعیت داشته، اما چون لازم بوده‌است که آن حقایق بلند و آسمانی در الفاظ زمینی ریخته و بیان شود؛ در این فرآیند عده‌ای با نگاه سطحی به این نوع گزاره‌های قرآن، آنها را مطابق تصورات ذهنی و زمینی تحلیل کرده، یا موهوم می‌دانند و یا از جنس مجاز و صنایع ادبی می‌گیرند که همه اینها نادرست است، چرا که به حقیقتِ این گزاره‌ها نرسیدند. در این مقاله پس از تبیین موضوع و موطن بحث، با بیان چند نمونه قرآنی و تحلیل آنها مطلب روشن می‌شود. موضوع مقاله جزء مباحث مبانی تفسیر و در حوزه زبان شناسی قرآن می‌باشد. از نگاه دیگر، این موضوع مربوط به بحث «هرمنوتیک» و پیش‌ذهن‌های تفسیری بوده و لازم است هر مفسر در نحوه مراجعه خود به این گونه از آیات، جایگاه خود را در رد و یا قبول موضوع مقاله مشخص سازد.
۶۹۹.

جستاری در مفهوم شناسی «ختم» و «طبع» بر قلب از منظر قرآن(مقاله پژوهشی حوزه)

کلید واژه ها: قلب طبع ختم مخاطبین ختم معیارهای ختم و طبع

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۰۵۷
قرآن در بسیاری از آیات، از «ختم» و «طبع» بر قلب سخن گفته است. آن گونه که از آیات برمی ‎آید، خداوند این دو تعبیر را در مورد کسانی به کار برده است که قلب‌هایشان در احاطه گناهانشان است و به دلیل کثرت معاصی، از اصل فطرت خود برگشته اند و در نتیجه ایمان نمی‎‎ آورند. البته در آیاتی از قرآن، واژه‎ های مختلف و ظریف دیگری از قبیل «رین»، «غلف»، «قفل»، «قساوت» و «اکنّه» که در واقع واژه ‎های هم‎ گروه با «طبع» و «ختم» هستند، در مورد محروم شدن انسان از فطرت خود به کار رفته است. هر کدام از این واژگان، به مرحله ‎ای از انحراف فکری انسان و محرومیت او از شناخت اشاره دارد، به گونه ‎ای که از مراحل ضعیف‎ تر شروع می‌شود و به مراحل سخت و خطرناک می‎ رسد، آن چنان که به کلی حسّ تشخیص از انسان گرفته می‎ شود. این مقاله بر آن است تا ضمن اشاره ‎ای کوتاه به مفهوم قلب در قرآن، با توجه به واژگان هم‌گروه «ختم» و «طبع»، به معناشناسی این دو واژه بپردازد و هم‎ معنایی نسبی میان آن دو را بیان کند. به این منظور، در اولین گام به کاوش در معناشناسی این دو واژه نزد اهل لغت پرداخته شده تا ضمن توجّه به معنای لغوی این واژگان، معانی قرآنی آنها نیز به دست آید. در ادامه ضمن بحث از عدم ترادف و هم‌معنایی کامل میان این دو واژه، به مخاطبین ختم و طبع و عواملی که باعث این بیماری‌های خطرناک روان انسان می‎ شود، پرداخته شده است. در پایان از آنچه که مانع از این عارضه‎ های قلب معنوی انسان می‎ گردد نیز سخن گفته خواهد شد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان