قرآن کریم در آیات متعددی، با تعبیرهای گوناگون، درباره شفاعت سخن گفته که برخی از آنها بر وجود شفاعت دلالت میکند. پدیدآورندگان «تفسیر المنار» شفاعت را به معنای تسلط اراده شفاعتکننده بر اراده خدای متعال پنداشته و با محال شمردن آن، تمام آیات قرآن را نافی شفاعت میدانند. حال آنکه شفاعت به معنای تسلط اراده شفاعتکننده بر اراده خداوند نیست تا لازمهاش تغییر علم ازلی خدا و در نتیجه محال باشد، بلکه شفاعت تشریعی، قانونی الهی است که بر قوانین مربوط به مجازات حاکم میباشد.
در این پژوهش برآنیم تا تفسیر پدیدآورندگان تفسیر المنار از آیات شفاعت را نقد و بررسی کنیم، بدین منظور پس از بیان دلیل عقلی و مستندات قرآنی ایشان، دلالت آیات بر وجود شفاعت را اثبات و ادلّه آنها را بررسی خواهیم کرد. در برخی از آیات قرآن درباره وساطت اسباب و علل طبیعی نیز شفاعت به کار رفته است، از اینرو، در فرجام، این آیات را بیان و دلالتشان بر شفاعت تکوینی را بررسی خواهیم کرد. روش پژوهش در این مقاله توصیفی ـ تحلیلی میباشد.
از جمله امور مربوط به قیامت که انبیاء الهی از آن خبر داده اند،مسئله معاد و رستاخیر می باشد.بنابه فرمایش ائمه معصومین(ع)قیامت روزی است که خداوند همه انسانهای گذشته و آینده را برای رسیدگی دقیق حساب و رسیدن به پاداش اعمال،گرد هم می آورد. موضوع این تحقیق نیز در همین زمینه بوده،که تحت عنوان»فرهنگ اصطلاحات معاد از دیدگاه قرآن و حدیث«فراهم آمده است و نگارنده کوشیده تا این موضوع را در پرتو آیات قرآنی با استفاده از کتب لغوی و حدیثی و تفسیری معتبر در حد توان و امکان مورد پژوهش قرار دهد.در این تحقیق سعی شده در هر فصل چندین لغت با مفهوم معاد مورد بررسی قرار گیرد.شیوه نگارنده بدین صورت بوده که ابتدا در هر فصل کلمه با حرفِ مورد نظر و مشتقات و معانی آن در قرآن و سپس در غیر آن مورد پژوهش قرار گرفته است.
بی تردید واقعە کربلا؛عظیم ترین حماسه ای است که تاریخ به خود دیده است. پیش از آن هیچ رویدادی با آن قابل قیاس نیست و پس از آن نیز از قیام مختار گرفته تاکنون نظیر آن را کسی به چشم خود ندیده است.بنابراین هرچه در زمینه آن کار شود،باز هم در مقابل تبعات آن حماسە بزرگ اندک است.
در این تحقیق که با عنوان»شخصیت قرآنی و حماسی امام حسین(ع)«فراهم آمده، نگارنده کوشیده است تا این موضوع را در پرتو آیات قرآنی با استفاده از کتب لغوی و تفسیری و حدیثی،به تبیین و توضیح شخصیت و فضایل و مکارم اخلاقی حضرت بپردازد.
نهضت حسینی،احیاگر دین پیامبر است. پیدایش اسلام محمدی است و بقای آن حسینی و فرموده پیامبر(ص): «حسین منی وانا من حسین» بیان گر یک حقیقت اجتماعی و تاریخی است که قیام و شهادت حسین(ع)سبب بقای دین رسول خدا(ص)گردیده است.
در تناسب آیه اکمال با صدر و ذیل خود، نظرات مفسران، خود را در دو دوره های زمانی مختلف نشان می دهد.در دوره نخست که از قرن 6 تا 14 می باشد.اکثر مفسران معتقدند که این قسمت از آیه که معروف به آیه اکمال است جمله معترضه می باشد که به دلیل اهمیت خاص آن موضوع،لابلای امور دیگر مطرح شده زیرا این کار آشنای ذهن عرب آن روز بوده است.بعد از قرن چهار وجوه متفاوتی در تناسب آیه مطرح می شود که این نظرات ریشه در اعتقاد مفسران در توقیفی یا اجتهادی بودن جمع قرآن دارد و به شرح زیر می باشد: ـ کسانی از آنها معتقدند،این آیه یا به دلیل مخالفت و دشمنی با علی(ع) و از روی عناد لابلای محرمات گنجانده شده و یا اینکه بدون غرض شخصی،از باب وضع شی ء در غیر محل خود بوده است. ـ مفسرانی معتقدند،جمع قرآن توقیفی بوده و تناسب را مطرح شدن آیه در بین عقود مختلف می دانند،زیرا عقود دینی بنای واحدی است که مسلمانان باید به تمامی آن ها پایبند باشند. البته برخی از این مفسران بدون توجه به سیاق،مناسبت را در محافظت آیه از دستبرد نا اهلان جستجو کرده اند. از سیاق آیه مورد بحث و سایر آیات سوره مائده به این نتیجه می رسیم که خداوند آیه اکمال را بدین گونه تنظیم کرده تا مردم همیشه یاد پیمان ولایت افتاده و برآن متعهد بمانند و بدانند که در صورت شکستن پیمان دچار گمراهی های اقوام گذشته می شوند که در اثر پیمان شکنی بدانها گرفتار شدند.
آموزه های متعال قرآن کریم باید همواره چراغ راه مسلمانان و معیار حرکت های توحیدی باشد.که این امر در مورد ائمه اطهار(ع) به نحو بارزی تجلی می نماید. و تمام اقدامات امام حسین(ع) در واقعه کربلا نمود آیات حق می باشد که در این مقاله تحت عنوان «تجسم آیاتی از قرآن در عملکرد امام حسین(ع)» به بررسی برخی از این موارد پرداخته ایم.
قول صرفه اگر چه اکنون در میان عالمان مسلمان طرفداری ندارد،اما این نظریه در دوران سید مرتضی چنان شایع بوده که او درباره آن کتابی ارزشمند با عنوان«الموضح عن جهه اعجاز القرآن»،نگاشت.وی در این کتاب ضمن دفاع از عقیده خاص خود درباب اعجاز قرآن( صرفه )به فصاحت برتر قرآن اشاره نموده و سر آمدی قرآن را نسبت به کلام عرب از نظر فصاحت رد نمی کند،اما معتقد است این برتری در حدی نیست که بتوان آن را وجه اعجاز قرآن دانست.همچنین وی نظم قرآن را در میان عرب نظمی بی سابقه خوانده اما آن را نیز به تنهایی وجه اعجاز قرآن بر نمی شمرد،بلکه فصاحت و نظم قرآن را توامان وجه اعجاز و موضوع تحدی قرآن معرفی می نماید.سید مر تضی فصاحت و نظم قرآن راغیر قابل تقلید ندانسته و ارائه کلامی نزدیک یا شبیه به قرآن را خارج از توان عرب نمی داند،بنابراین جهت اعجاز را همان صرفه می داند یعنی خداوند علوم لازم را در اختیار کسانی که قصد معارضه با قرآن را دارند،قرار نمی دهد و آنان را در آن حال ناتوان می سازد.